.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ جای این تاپیک خالی بود غالبا مثل برادر دوستت دارم كافی نباشد مثل خواهر دوستت دارم اندازه ی مینا و مرجان و ملوك الملك اندازه ی لیلا و هاجر دوستت دارم! 14 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ مشكل خویش بر پیر مغان بُردم دوش گفت:دنیاشده از مشكل پر،این هم روش! 9 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ شدم با چت اسیر و مبتلایش// شبا پیغام می دادم برایش به من می گفت هیجده ساله هستم// تو اسمت را بگو، من هاله هستم بگفتم اسم من هم هست فرهاد// زدست عاشقی صد داد و بیداد 9 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ در راستای خود کفایی سرود! سروده ای که بسی خوش آمد!: - سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت بر خیز كه معشوق تو از چین آمد! 7 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ در زخم زبان ، فوق تخصص دارد یکریز ، کنایه بر سرت می بارد او جز خود احمقش ، کسی دیگر را یک آدم ساده هم نمی پندارد 8 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید كیست دلقی بدهد باز به اقساط مرا؟! 7 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ ابر مه و خورشید و فلک در کارند بچه جان درس بخوان دیپلمه ها بیکارند 7 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ ديگر به حكيمان وطن نيست اميدي از بس متخصص زده بيرون ز ابرقو چون خاصيتي نيست در اين قوم محال است اميد بهي داشتن از شلغم و كاهو 7 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ واینک حا ل عزرائیل عالیست کنون در مرز کنگو یا سومالیست درخت سیب ممنوعه براه است در این مورد سر تو بی کلاه است 6 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ تا بوده،بوده یک تنه مشکل تراش،قفل تا بوده،بوده یک سره مشکل گشا ٬ کلید قفلی که فکر باز شدن نیست در سرش حالا تو هی بساز براش از طلا، کلید 7 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ در مكتب زندگي كتك خواهي خورد ! از خويش و غريبه ها كلك خواهي خورد ! اي صخره ي سخت زير ِ انواع ِ فشار در اوج ِ مقاومت ترَك خواهي خورد!! لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ دراز كردم و دستم به آن جلو نرسيد رسيد، اما دستم به زلف تو نرسيد درست مثل همان روز اول خلقت به من از آن همه جز چند برگ مو نرسيد 4 لینک به دیدگاه
Ka!SeR 1333 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ دو نفر دزد خری دزدیدند سر تقسیم با هم جنگیدند آن دو بودند چو گرم ِ زد و خرد دزد ِ سوم خرشان را زد و برد 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ دی با صنمم بر لب یك جــــــوی نشستیم یك چای بخوردیم و بسی تخمه شكستیم 3 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ مدرك دیپلمم اینجاست ولی كار كجاست؟ هر كجایی كه من مدرك خود را بردم پاسخ این بود كه یك پارتی پولدار كجاست؟ روز و شب هر چه دویدم پی همسر گفتند از برای چو تویی همسر و غمخوار كجاست؟ پدر دختره تا دید مرا با فریاد گفت اوٌل تو بگو درهم و دینار كجاست؟ خانه در جردن و شمران چه داری بچه؟ پست و عنوان و یا حجره و انبار كجاست؟ ست الماس و گلوبند زمرد كه به آن بكند دختر من فخر در انظار كجاست؟ یك عدد بنز مدل 98 دو در تا كند فیس در آن در بر اغیار كجاست؟ اعتیاد ار كه نداری و سلامت هستی برگی پاكی ژن ار دكتر و بهیار كجاست؟ هر چه فریاد زدم حرف مرا كس نشنید كه به دادم برسد؟ گوش بدهكار كجاست؟ نیست چون بهر جوان عیب اكنون حمٌالم توی میدان بكنم باربری، بار كجاست؟ مدرك دیپلم خود را بفروشم به دو پول ایهالناس بگویید خریدار كجاست؟ 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ بیچاره پسرها تو را که حسن خداداده است و حجله ی بخت چرا به مهریه کردی شرایطت را سخت ؟! چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش مرا فقط نگرانی ز گشت ارشاد است! 3 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ تا ناز و با طراوت و جذّاب تر شَوَم باید دماغ زشت و گَرَم را عوض کنم! لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ من آنجا بودم اما اشتباهي هم نمي كردم گرفتند اشتباهاً بنده را هم با اراذل ها! مرا بردند آنجايي كه نامش رفته از يادم گروهي را هم آوردند آنجا از منازل ها! 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ در صادرات طنز کاری با مجوز نیست طنز است،کشک و دوغ یا دوشاب و سقز نیست 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده