ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ پنجره را باز کن، همه چیز را به باد گفته ام...!! 9 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ ریختم عوض شده از وقتی تو را ریخته ام توی خودم حالا همریخت توام...! 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ اینهمه زیبایی به چه کار تو می آید؟ فکر نمی کنی باید زیباییت را، با خودم به گور ببرم؟...! 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ ناراحت نباش! عقلِ مردم به چشمشان است، بگذار همچنان فکر کنند دارم با خودم حرف می زنم...! 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ کمی آرام بگیر در من! اینهمه که می دوی میان سلولهای ذهنم اینهمه که ته نشین می شوی در رگهام اینهمه که سر می روی از دریچه های قلبم.. همه ی اینهمه بیهوده ست. تو سالهاست که رفته ای...! 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ مُرده به دنیا آمدم، و هیچ قابله ای نفهمید، که عاشق تو بودم...! 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ چطور دلت آمد؟... ... من حتی دلم نمی آید ادامه ی این شعر را بنویسم...! 6 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ تمام شعرهای عاشقانه ی جهان شبیه تواند.. تو اما پشت استعاره ای ایستاده ای که به ذهن هیچ شاعری نخواهد رسید... ! 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ حیف که روی تو غیرت دارم وگرنه روسریات را از همین سطر باز میکردم که همه ببینند چه خیالی بافتهام از موهات ... 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ اسمش را خودکشی نگذار ، حتی نهنگی مثل من که عمق اقیانوس را دیده دلش برای سواحل تو تنگ میشود 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ زیبائی تو هر روز زنی ست که حواس خیابان را پرت می کند و زیر می گیرد مردی را که حواسش به توست 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ تنهائی صدای آکاردئونی ست که هیچ وقت نمی فهمیم از کجای خیابان می آید... 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ همین چند روزپیش فکر می کردم می توانم عاشق کسی شبیه تو شوم از همین چندروز پیش هیچ کس شبیه تو نیست 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ [h=6]جهــان چیــزی شبیــه مــوهــای تــوســت! سیــاه و ســرکــش و پیچیــده! خیــال کــن چــه بــی بختــم مــن، کــه بــه نسیــمی حتــی، جهــانــم آشــوب مــی شــود . . . [/h] 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۱ نیستی که بریزمت روی عمیق ترین زخمم نیستی که نمیرم, نیستی ... ازینهمه زخمهای خالی نه, ازینهمه که نیستی, مُردم 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ تــو چنــان زيبــا شــده اي ميــان شعــرهــایــم، کــه گمــان نکنــم خــودت هــم بــدانــي ايــن کــه داري مــي خــوانيــش، خــودِ تــويــي . . . 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۱ همین را کم داشتم! کسی با چشم هایِ تو... خوشت می آید توی چشم مردم باشی؟ 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۱ رفتنت کافی نبود؟ حالا داری در شعر های دیگران پرسه می زنی؟! شعرم را حلالت نمی کنم اگر بین واژه های نا محرم ببینمت... 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۱ به خاطر تو هرکاری ممکن است از من سر بزند، حتی ممکن است در بند پایانی این شعر به مغزم شلیک کنم... 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۱ من قید زمان را زده ام که جوان بمانی در شعرهام، مشکلم اینجاست که تو در قید هیچ مکانی نیستی... 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده