ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 ریختم عوض شده از وقتی تو را ریخته ام توی خودم حالا همریخت توام...! 6
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 اینهمه زیبایی به چه کار تو می آید؟ فکر نمی کنی باید زیباییت را، با خودم به گور ببرم؟...! 6
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 ناراحت نباش! عقلِ مردم به چشمشان است، بگذار همچنان فکر کنند دارم با خودم حرف می زنم...! 6
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 کمی آرام بگیر در من! اینهمه که می دوی میان سلولهای ذهنم اینهمه که ته نشین می شوی در رگهام اینهمه که سر می روی از دریچه های قلبم.. همه ی اینهمه بیهوده ست. تو سالهاست که رفته ای...! 6
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 مُرده به دنیا آمدم، و هیچ قابله ای نفهمید، که عاشق تو بودم...! 6
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 چطور دلت آمد؟... ... من حتی دلم نمی آید ادامه ی این شعر را بنویسم...! 6
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 تمام شعرهای عاشقانه ی جهان شبیه تواند.. تو اما پشت استعاره ای ایستاده ای که به ذهن هیچ شاعری نخواهد رسید... ! 5
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2012 حیف که روی تو غیرت دارم وگرنه روسریات را از همین سطر باز میکردم که همه ببینند چه خیالی بافتهام از موهات ... 6
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 مهر، 2012 اسمش را خودکشی نگذار ، حتی نهنگی مثل من که عمق اقیانوس را دیده دلش برای سواحل تو تنگ میشود 7
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 مهر، 2012 زیبائی تو هر روز زنی ست که حواس خیابان را پرت می کند و زیر می گیرد مردی را که حواسش به توست 6
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 مهر، 2012 تنهائی صدای آکاردئونی ست که هیچ وقت نمی فهمیم از کجای خیابان می آید... 6
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 مهر، 2012 همین چند روزپیش فکر می کردم می توانم عاشق کسی شبیه تو شوم از همین چندروز پیش هیچ کس شبیه تو نیست 6
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 مهر، 2012 [h=6]جهــان چیــزی شبیــه مــوهــای تــوســت! سیــاه و ســرکــش و پیچیــده! خیــال کــن چــه بــی بختــم مــن، کــه بــه نسیــمی حتــی، جهــانــم آشــوب مــی شــود . . . [/h] 5
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 مهر، 2012 نیستی که بریزمت روی عمیق ترین زخمم نیستی که نمیرم, نیستی ... ازینهمه زخمهای خالی نه, ازینهمه که نیستی, مُردم 6
- Nahal - 47858 ارسال شده در 23 مهر، 2012 تــو چنــان زيبــا شــده اي ميــان شعــرهــایــم، کــه گمــان نکنــم خــودت هــم بــدانــي ايــن کــه داري مــي خــوانيــش، خــودِ تــويــي . . . 5
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 28 مهر، 2012 همین را کم داشتم! کسی با چشم هایِ تو... خوشت می آید توی چشم مردم باشی؟ 5
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 28 مهر، 2012 رفتنت کافی نبود؟ حالا داری در شعر های دیگران پرسه می زنی؟! شعرم را حلالت نمی کنم اگر بین واژه های نا محرم ببینمت... 5
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 28 مهر، 2012 به خاطر تو هرکاری ممکن است از من سر بزند، حتی ممکن است در بند پایانی این شعر به مغزم شلیک کنم... 5
ترانه18 8013 مالک ارسال شده در 28 مهر، 2012 من قید زمان را زده ام که جوان بمانی در شعرهام، مشکلم اینجاست که تو در قید هیچ مکانی نیستی... 5
ارسال های توصیه شده