XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 تیر، ۱۳۹۱ گردشگري از عوامل اصلي توسعه پايدار در سطوح اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و زيستمحيطي است. در مفهومي آموزشي گفته ميشود كه اقتصاد، مثل چهره يك نوجوان است كه براي جلب توجه هر روز به يك شكل در ميآيد. يكي از اصطلاحاتي كه امروزه بسيار بر سر زبانها است، واژه ژئوتوريسم است: يك ابتكار هوشمندانه. بر اين اساس، هر محلي كه بخاطر شرايط زمينشناسي و جغرافيايي ويژه خود موردبازديد قرار گيرد، در اين تقسيمبندي ميگنجد. آنچه تاكنون از گردشگري در ذهن ما خطور ميكرد، ديدن بناهاي تاريخي و آثار باستاني است كه تنها بخش كوچكي از گردشگري بهشمار ميآيد، اما آيا ميدانيد كه ديدنيهاي زمينشناسي يكي از جذابترين زمينههاي گردشگري و جذب گردشگر است؟ يكي از عاليترين صفات زمينشناسي اين است كه هر كجا برويد «زمين» هم هست و دهها نماي ويژه جهت گذران تعطيلات و اوقات فراغت براي مشتاقان زمينشناسي فراهم است. امروزه در بيشتر كشورهاي دنيا، ژئوتوريسم، واژهاي شناخته شده است. گردشگران داخلي و خارجي از پديدههاي منحصر به فرد و ديدنيهاي مربوط به علوم زمين ديدن ميكنند و لحظات شاد و مفرحي را در كنار خانواده و دوستان سپري ميكنند، بخصوص كودكان و نوجوانان از اين نوع گردشها لذت فراوان برده و درسهاي بسيار ميآموزند. توسعه پايدار بر سه اصل پايداري بوم شناختي، پايداري اجتماعي ـ فرهنگي و پايداري اقتصادي است. پايداري بومشناختي تضمينكننده آن است كه توسعه با حفظ فرآيندهاي اساسي زيست محيطي، تنوع و گونههاي زيستي سازگار باشد. پايداري اجتماعي- فرهنگي تضمين ميكند كه توسعه با فرهنگ و ارزشهاي مردمي كه متاثر از آن هستند، سازگار بوده و هويت جامعه را حفظ كند و پايداري اقتصادي تضمين ميكند كه توسعه واجد كارآيي اقتصادي بوده و منابع به ترتيبي اداره بشوند كه بتوانند پشتيبان نسلهاي آينده باشد. ژئوتوريسم اين امكان را براي محققان و بهرهبرداران به وجود آورده كه بتوانند محيط را بهتر و كيفيت بازديد را ارتقا دهند، بهطوري كه تمركز بازديدكننده خواسته و يا ناخواسته متمركز بر برجستگي ويژه و تازهاي از طبيعت شود كه قبلا در قبال آن بيتفاوت بوده است. در ژئوتوريسم، طبيعت دائم توسط فرسايش آبي و بادي در حال تنوع و دگرگوني است. اين دگرگوني توسط خود عوامل فرسايش شكل ميگيرد نه انسان. مهمترين عوامل پيدايش رخنمونها، اشكال و جلوههاي زمين كه موجب جلب گردشگران علاقمند به پديدههاي طبيعي ميشود، عبارتند از: فرسايشها، آتشفشانها، چينخوردگيها و گسلهها، گنبدها و بلورهاي نمكي، تپههاي مرجاني و... فرسايش يكي از مهمترين عوامل ايجاد و شكلگيري پديدههاي زمينشناسي، محسوب ميشود. فرسايش آبي و بادي و همچنين تغيير درجه حرارت و تبلور كانيها از عمدهترين محركهاي عمل فرسايش در سطح زمين است. بارش برف و باران، رگبارهاي فصلي، امواج دريا، پيشروي و پسروي آب درياها، تغيير مسير رودخانهها، جريان سيلابها، نفوذ آب در لايههاي زمين و انحلال سنگها و رسوبات آهكي سيلتي، مارني و ماسه سنگي و شكلگيري غارها و حفرهها و درياچهها و سفرههاي آب زيرزميني، نفوذ آب در سنگها، انجماد و تخريب آنها، از جمله عواملي است كه چهره طبيعت را دائم تغيير داده و رخنمونها و جلوههاي رنگارنگ كانيها لايههاي مختلف زمين را بيشتر نمايان ميسازد. يكي از اهداف ژئوتوريسم آموزش مفاهيم پايه علوم زمين به همگان به ويژه كودكان ونوجوانان است. آشنايي با پديدههاي جذاب زمينشناختي و ارزش آنها موجب احساس نزديكي بيشتر با زمين وطبيعت و افزايش حس مسئوليت فردي و اجتماعي افراد نسبت به حفاظت از اين پديدهها خواهد شد. پيش از اين به دليل نو بودن موضوع ژئوتوريسم و عدم ارايه تعريف دقيق از آن و نبود منابع و مستندات تدوين شده اين نوع گردشگري را اكوتوريسم در نظر ميگرفتند. حقيقت اين است كه هر دو رشته گردشگري (ژئوتوريسم و اكوتوريسم) زيرمجموعهاي از توريسم وابسته به طبيعت (Nature tourism based) بهشمار رفته و زيرشاخه يكديگر نيستند. تفاوت بزرگ اين دو اين است كه اكوتوريسم بيشترين توجه را به موجودات زنده و محيطهاي زندگي (گياهي وجانوري) معطوف ميدارد (همانگونه كه نام آن و ارتباطش با اكوسيستم و اكولوژي آن بر ميآيد)، اما ژئوتوريسم به پديدههاي زمينشناختي و زمين ريختشناسي (ژئومورفولوژي) پرداخته و در واقع با طبيعت بيجان و سير تحولي آن سروكار دارد، حتي در مواردي كه ژئوتوريسم موضوع سنگوارهها (فسيلها) را مورد نظر قرار ميدهد، البته موضوع سنگوارهها پل ارتباطي بين دانش زمينشناسي، زيستشناسي و آب وهوا شناسي ديرين است كه به عنوان يك موجود غير زنده نقش مهمي در زمينشناسي ايفا ميكند. ژئوتوريستها معمولا گردشگراني قانع هستند كه به دنبال هتلهاي لوكس و شرايط بسيار عالي خدماتي نيستند. آنها ميتوانند به راحتي در چادر و در شرايط ابتدا زندگي كنند، مسيرهاي طولاني وسخت را پيمايش كنند و بيشترين ارتباط و نزديكي را با طبيعت داشته باشند. اين يكي از مزيتهاي ژئوتوريسم به شمار ميرود. ژئوتوريسم از علوم ژئومورفولوژي، ژئوتكنيك، ژئوفيزيك زميني، ژئوشيميايي و كليماتولوژي بهره برده و كارشناسان علوم زمين و علاقمندان به طبيعت را براي بازديد از جاذبههاي زمين دعوت ميكند. حفظ محيط زيست و چشماندازهاي آن، عدم تغيير و خودداري از دخالت انسان در بر هم زدن چهره زمين از اهداف اصلي ژئوتوريسم است. اكوتوريسم و ژئوتوريسم نوعي از جهانگردي است كه باعث خرابي محيط زيست نميشود. در ژئوتوريسم تلاش بر اين است كه دخالت و تصرفي توسط انسان در محيط صورت نگيرد اما به ناچار اگر اقدامي صورت گرفت اين اقدام بايستي منجر به كمال در طبيعت شود. ايجاد تغيير نبايستي ناسازگاري با محيط داشته باشد و چهره منطقه را دگرگون و ناهمگون كند. ژئوتوريسم تلاش دارد تا از طريق ايجاد و تعريف ژئوپاركها، ديدار از جاذبههاي زمين را ساماندهي و هدفمند كرده و از تخريب آثار توسط انسان جلوگيري كند. ژئوپارك (GeoPark): سازمان علمي فرهنگي يونسكو ژئوپارك را يك محدوده معين جغرافيايي تعريف ميكند كه شامل چند پديده خاص و زيباي زمينشناسي است. در اين محدوده ممكن است علاوه بر جاذبههاي زمينشناسي تعدادي جاذبههاي طبيعي، فرهنگي، هنري و تاريخي هم وجود داشته باشد كه روي توسعه اقتصادي منطقه موثر خواهد بود. شناسايي ژئوپاركها و پديده زمينشناسي، معرفي و تبليغ آن براي بازديد، بدون در نظر گرفتن ملاحظات ژئوتوريسم و تمهيدات حفاظتي و آگاهسازي عمومي ميتواند زيانهاي جدي و غيرقابل جبراني را به آن پديده وارد كند. ژئوتوريسم در ايران: ايران با طبيعت گسترده و بينظير، اقليم متنوع و ويژگيهاي زمينشناسي گوناگون و تنوع زيست محيطي ـ فرهنگي با هويت ويژه ميتواند از پديدههاي زمينشناسي و جغرافيايي (ژئوتوپها) در سراسر كشور مانند غارها، تنگهها، درهها، مناطق فسيلي، درههاي نشستي، شكافهاي بزرگ زمينشناسي، سازندهاي زمينشناختي، گلفشانها، زمينهاي كارستيك، انواع كانيها، هرمهاي ماسهاي، سواحل صخرهاي ـ سنگي، معادن باستاني، كلوتها، شنهاي روان و غيره بهعنوان ميراثهاي زمين شناختي در قالب ژئوپاركهاي متعدد به عنوان ابزاري كارساز در راستاي توسعه توريسم مورد استفاده قرار دهد. در يك نگاه مجموعه گنبدهاي نمكي كوير بزرگ ايران گرفته تا منشورهاي بازالتي ماكو و اطراف كرمان و دماوند، گلفشانهاي پايكوههاي مكران، جزاير قشم، كيش، البرز مركزي، قلههاي آتشفشاني، تپههاي مارني خليج كواتر منطقه چابهار ايران، كلوتهاي كوير شهداد، مجموعه پارك ملي كوير و درياچه حوض سلطان، الموت قزوين، انبوه ماسههاي بادي در مناطق گستردهاي از خوروبيابانك مانند دهكده مصر، ريگهاي روان در مناطق طبس و ريگ شتران و مناطق زيباي كوير و پلاياي خورو بيابانك و دهها مثال از اين قبيل، از جمله مناطقي است كه قابليت تبديل شدن به ژئوپارك را دارد. معادن موجود نيز بعد از طي منحني دوران اوج و افول اقتصادي خود در زماني كه استخراج آن مقرون به صرفه نباشد، ميتواند بهصورت موزه معدني، آموزش، تحقيقي، توريستي درآيد وحتي بعد از اتمام دوره استخراج، جادههاي دسترسي به نواحي بكر ميتواند تغيير كاربري يافته و اين سرمايههاي ملي و محلي براي جاذبههاي اكوتوريستي و ژئوتوريستي بهرهبرداري شود كه در اين مورد معدن سرب نخلك به عنوان قديميترين معدن ايران يكي از بهترين نواحي براي اين امر است. ايجاد اشتغال، حمايت از محيط زيست، جلوگيري از تخريب جاذبههاي بومشناختي و زمين شناختي، از جمله منافع آن است. صنعت توريسم ميتواند بركتهاي اقتصادي، اكولوژيكي، ژئولوژيكي و فرهنگي و اجتماعي را با خود به همراه آورد، زيرا سطوح اشتغال و زندگاني را بالا ميبرد و پتانسيلي براي بازيافت و ترميم تمام بخشهاي جامعه دارد. اين امر ميتواند اشتغال طيف گستردهاي از دانشآموختگان و متخصصين رشتههاي مختلف اعم از مهندسين معدن، زمينشناسان، ژئومورفولوگها، مهندسين محيط زيست، آرشيتكتها، گياهشناسان و جانورشناسان و... را در قالب راهنمايان و همكاران تشكيل پايگاه دادهها زير نظر يك ارگان دولتي در برگيرد و در كنار آن بر هتلداري، رستورانها، آژانسهاي مسافرتي، صنايع دستي و فرش و سوغات محلي و در حالت كلي بر اقتصاد روستائيان نيز تاثير گذارد. اين صنعت به حفظ و بقاي پديدههاي زمينشناسي و فضاهاي طبيعي و ژئوتوريستي كمك كرده و از آنها حمايت ميكند و به افراد محلي فرصت ميدهد هر چه بيشتر در مورد منطقه خود اطلاعات كسب كنند و به حفظ و نگهداري آن كمك كنند در كنار ديگر جاذبههاي ژئوتوريسمي و اكوتوريسمي، صنعت جهانگردي ميتواند باعث احياي فرهنگهاي محلي ايران نيز باشد، چرا كه بر پايي مراسم سنتي در حال فراموشي يا از دست رفته با انگيزه مادي براي اجراي مجدد و نمايش آن براي گردشگران، سبب احياء مراسم و لباسهاي محلي آنها خواهد بود. موارد زير ميتواند در توسعه ژئوتوريسم موثر باشد: 1. تعيين نهاد متولي ژئوتوريسم در كشور با تاكيد و توجه ويژه بر تسلط و شناخت از وضيعت زمين شناختي در جهت رهايي از نبود مديريت يكپارچه و بيبرنامگي 2. رفع موانع موجود، توجه به زيرساختها و ظرفيتها و همچنين تصحيح رفتارها و شكلگيري آداب اين نوع گردشگري 3. مشخص كردن محدوده ژئوپارك توسط سازمانهاي مرتبط وثبت محوطه يا پديدههاي طبيعي موجود ژئوپارك در فهرست ميراث طبيعي ملي 4. اطلاعرساني و آگاهسازي مناسب مبني بر معرفي و اهميت آثار موجود در ژئوپارك و نحوه استفاده و بازديد از آثار در قالب بروشورها و اقلام تبليغاتي و اطلاعرساني 5. حفاظت و نگهباني دايمي و تامين امنيت گردشگران در محدوده مورد نظر و همچنين داشتن راهنماي متخصص داراي مجوز فعاليت از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مسلط به علوم زمين 6. ايجاد تاسيسات اقامتي و پذيرايي موقت استاندارد شده در قالب كمپينگ بامعماري و مصالح سازگار و همگون با محيط منابع: ـ سايت سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور ـ وبگاه تخصصي ژئوتوريسم ـ اطلس توانمنديهاي ژئوپارك و ژئوتوريسم ايران. سيدابومحمد هاشمي / كارشناس ارشد زمينشناسي 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده