Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 تیر، ۱۳۹۱ تبلت سرفیس Surface مایکروسافت این هفته رونمایی شد. در دنیای تبلتها که در آن آیپد به تنهایی حکمرانی میکند، آمدن سرفیس را باید به فال نیک بگیریم. سرفیس با همه رقبای قبلی تفاوتهایی دارد، نقطه برتری این تبلت را نباید در خصوصیات سختافزاری آن جستجو کنیم، بلکه طراحی بکر و کاربردپذیری این تبلت است که آن را منحصر به فرد میکند. درست به همین خاطر است که رویکرد جامعه وبلاگنویسان آیتی به این تبلت مثبت بوده است. ویندوز هفت مایکروسافت، جبران شکست ویندوز ویستا بود، هنوز معلوم نیست که ویندوز فون بتواند شرکت نوکیا را نجات بدهد، زون را کسی دوست نداشت و بینگ را خیلیها کلون میدانند و کمتر کسی است که این روزها از هاتمیل استفاده کند. واقعیت این است که مایکروسافت، یک دهه است که دست و پا میزند و فقط به اندیشه بقا بوده است و موفقیتی مثل اندروید اپل یا کامیابیهای درخشان اپل را نداشته است. اما به گمانم سرفیس مایکروسافت حتی اگر نتواند محصولی موفق از نظر تجاری باشد، دستکم خواهد توانست اعتبار برای مایکروسافت به ارمغان بیاورد. هنگامی که تبلت معرفی میشد، پشت کامپیوتر نبودم تا شخصا بتوانم رویداد را دنبال کنم، اما نویسندگان مهمان «یک پزشک»، رویداد را برایتان در بامداد روز سهشنبه به وقت ایران، گزارش کردند. در راستای اینکه که «شنیدن کی بود مانند دیدن»، دیروز ویدئوی همایش را دانلود کردم، چون حتم داشتم ویدئوی مراسم رونمایی بتواند به مراتب بیشتر از نوشتهها، بینشی کلی در مورد این محصول در من ایجاد کند. دیدن این ویدئو باعث شد، ناخودآگاه دست به کیبورد شوم، تا چیزهایی که در مورد این تبلت به نظرم میرسد، با شما به اشتراک بگذارم. شکها و تردیدها: باید اعتراف کرد که تا زمانی که سرفیس به صورت عمومی در دسترس عموم یا دستکم بلاگرها و خبرههای کار قرار نگیرد، نمیتوان حکم درستی در مورد سرفیس داد. سؤالات زیادی ناخودآگاه در ذهن آدم ایجاد میشود: - صفحه نمایش نسخه «پرو»ی سرفیس فول اچدی است، اما، واقعا این صفحه چقدر کیفیت دارد، آیا کاربری مثل من که به صفحه رتینای آیپد عادت کرده، صفحه نمایش سرفیس را هم دوست خواهد داشت، میزان glare این صفحه چقدر است؟ در زیر نور آفتاب و در محیطهای روشن، آیا میشود به آسانی با این صفحه کار کرد؟ - کسانی که در همایش، سرفیس را معرفی میکردند، طوری تبلت را در دست میگرفتند که حس میکردیم با گجت سبکی سر و کار داریم. حالا فرض کنید که شخصی علاقهمند نسخه پروی سرفیس شود، آیا این تبلت یک کیلوگرمی واقعا چیز پرتابلی خواهد بود؟ - روانی اجرای سیستم عامل و اپلیکیشنها در چه حدی است؟ کسانی که محصولات اپل را دارند، اصلا میانه خوبی با تأخیر اجرای اپها یا کرش کردن ندارند. آیا سرفیس هم چنین محیطی را فراهم میآورد؟ - پشتیبانی از ۳G و ۴G کسانی که محل همایش رفته بودند، تنها ۹۰ ثانیه وقت برای تست سرفیس داشتند، آنها نتوانستند کیبورد سرفیس را که عنصری کلیدی است، آزمایش کنند. کاربران ایرانی، مخصوصا آنهایی که تجربه کار با تبلتها را ندارند و به صورت مستمر اخبار آیتی را دنبال نمیکنند، پیش از این هم تردید زیادی در خرید تبلتها و یا لپتاپهای پرتبال داشتند. سرفیس دشواری انتخاب را برای آنها بیشتر میکند. آیا ارزش دارد که آنها چندین ماه منتظر بمانند؟ دو نسخه سرفیس واقعا چه زمانی وارد بازار خواهند داشت؟ قیمت آنها در چه حدی خواهد بود؟ سیمای زیبا و دلفریب سرفیس خیلیها را وسوسه میکند که بلافاصله تهیهاش کنند، اما از سوی دیگر میزان مجهولات واقعا زیاد هستند؟ علاوه بر چیزهایی که در بالا نوشتم، باید بگویم که فعلا اصلا مشخص نیست که باطری سرفیس چقدر جوابگوست. ظاهرا سرفیس نخواهد توانست به ۱۰ ساعت زمان شارژ آیپد برسد، اما بالاخره باطریاش چند ساعت میتواند نیروی تبلت را تأمین کند. این مطلب خیلی مهم است. چهار ساعت؟ شش ساعت؟! با وجود هم این شک و تردیدها، ما خوشحالیم که نیروی جدید و توانمندی وارد بازار فناوری شده است. برای نخستین بار در تاریخ، مایکروسافت به صورت جدی وارد بازار سختافزار شده است. جابز باور داشت بهترین فناوریها آنهایی هستند که کدنویسی و سختافزار را با هم ادغام کرده باشند و حالا مایکروسافت هم چنین سمت و سویی را انتخاب کرده است. درست است که سرفیس با هدف ipad killer شدن وارد بازار نخواهد شد، اما تلاش بسیار موفقی به نظر میرسد. شاید خود مایکروسافت با اندیشه شکست دادن اپل، سرفیس را روانه بازار نکرده باشد، مایکروسافت فقط میخواهد در لیگ معتبر تبلتها، یک تیم بالای جدولی داشته باشد و فعلا در اندیشه قهرمانی نیست. از این رو شاید سرفیس بیشتر از آنکه بازار آیپد را به خطر بیندازد، موقعیت تبلتهای اندرویدی و آمازون را به خاطر بیندازد. چند سال است که مایکروسافت در پی ساختن سیستم عاملی است که بتواند در تبلتهای لمسی به خوبی عمل کند. در شرایطی که متحدان سنتی مایکروسافت مثل سامسونگ، آسوس، دل و اچ پی، سعی کرده بودند با تبلتهایشان اپل را به چالش بکشند و در این راه موفقیتی کسب نکرده بودند، مایکروسافت صلاح دید خود آستینها را بالا بزند و به تبلتهای ویندوز ۸ ای اعتماد نکند که ناخودآگاه مایکروسافت را احمق جلوه دهند. سرفیس پدیدهای است که شاید به بقیه تبلتسازان یاد بدهد چطور میتواند تبلت ویندوزی بسازند، البته پیشبینی میشود که کپیکنندههایی هم از آیپد و هم از سرفیس الهام بگیرند! با سرفیس، مایکروسافت میکوشد که آینده را دستان ما قرار دهد. اما چه تضمینی وجود دارد به مانند Zune سرفیس هم کابوسی برای مایکروسافت نباشد؟ مایکروسافت در سال ۲۰۰۶، این پخش کننده موسیقی را وارد بازار کرد، اما زون برایش فاجعه بود و نتوانست با آیپاد رقابت کند. زون محصولی بود که خیلی دیر وارد بازار شده بود به علاوه این محصول راه و شیوه متفاوتی نسبت به اپل را در پی نگرفته بود، مثلا نگاهی متفاوت در رابط کاربری یا شیوه خرید موسیقی ارائه نداده بود، پس کاربران هم نخواستند که از یک محصول بیهویت استقبال کنند. اما سرفیس فرق دارد، وقت زیادی برای طراحی ظاهر آن صرف شده است. شاید مثل آیپد جدید زرق و برق دار به نظر نیاید، اما طراحیاش به نوعی صورت گرفته که «کاربردی» باشد. پایه پشتی سرفیس طوری طراحی شده که در نگاه اول اصلا دیده نمیشود، اما همین قطعه کوچک نقشی اساسی در استفاده از آن به عنوان یک لپتاپ کوچک و هنگام تایپ دارد، گویی که سکویی است به سوی افزایش تولید محتوا یا productivity! پایه از جنس ویپر مَگ VaporMG با ضخامت ۰٫۶۵ میلیمتر است که با بدنه به صورت یکپارچه قالبریزی شده است. اما جاذبه بدون رقیب سرفیس، بیشک کیبورد آن است، این کیبورد یک شتابسنج دارد که با تکیه با آن میتواند بفهمد چه زمان باز شده و در جلوی سرفیس برای تایپ قرار گرفته، این کیبورد میزان فشار را میتواند متوجه بشود و بنابراین وقتی کاربر برای رفع خستگی دست روی آن مینهد، این فشار را با لمس انگشتان برای تایپ اشتباه نمیگیرد. این کیبورد تنها سه میلیمتر ضخامت دارد و یک تاچ پد هم دارد. بله! درست است، برای آیپد هم کیبوردهای زیادی به عنوان وسایل جانبی تولید شده بود، اما کیبوردهای آیپد چیزهای جذابی نیستند و هیچ یک از آنها به نازکی و یکدستی کیبورد سرفیس نبودهاند. مایکروسافت اگر این کیبورد را به همراه تبلت به عنوان یک وسیله جانبی در درون باکس محصول و نه به عنوان یک وسیله جانبی اختیاری عرضه کند و اگر بتواند قیمت این مجموعه را معادل آیپد نگاه دارد، میتواند به موفقیت سرفیس امیدوار باشد. سرفیس با اتکا به همان پایه و این کیبورد، تعریف جدیدی از تبلت و پیسی ارائه خواهد داد، دنیای تبلتها و لپ تاپها دیگر مانند قبل از هم جدا نخواهد بود. در شیوه نگرش قبلی، تبلتها ابزاری برای مصرف محتوا بودند تا تولید محتوا. اما این زاویه دید که اپل به آن باور داشت، ممکن است واقعا درست نبوده باشد. این چند ساله، پی سی برای کسانی که تجربه کار با تبلتها و گوشیهای «های اند» را دارند مترادف شده است با با وسیله کسلکننده با رابط کاربری نه چندان خوب و نرمافزارهای سنگین. اما مایکروسافت میخواهد با تبلت/پیسی سرفیس این نگرش را هم تغییر دهد و از این طریق ویندوز ۸ را به محصول راهبردی خود تبدیل کند. دیگر تولید محتوا، عنصر گمشده در تبلتها نیست! من آیپدم را دوست دارم، از زمانی که آیپد دارم، دیگر بیشتر وبگردی خودم را با آیپد انجام میدهم، با آیپد است که گوگل ریدر میخوانم، با آیپد است که آخرین اخبار را با استفاده از اپهای سایتهای بزرگ و خبرگزاریهای دنبال میکنم، با آیپد است که شبکههای اجتماعی را چک میکنم، توییتهای دوستانم را میخوانم و عکسهایشان را در اینستاگرام میبینم، با آیپد است که سوژه برای وبلاگم پیدا میکنم. اما وقتی میخواهم چیزی بنویسم، کامنتها را اپروو کنم، پاسخ ایمیلها را بدهم پشت پیسی میآیم. به عبارتی همیشه به تبلت به عنوان یک محصول مصرف محتوا نگاه کردهام، تا تولید محتوا. یکی از روزنامهنگاران حاضر در همایش مایکروسافت تعریف میکند که یکی از نگهبانها به مک بوک ایرش اشاره کرده بود و از او پرسیده بود که آیا درست است که وقتی کسی کاربر مک میشود، دیگر راه برگشت ندارد؟! خیلی جالب بود که در محل همایش مایکروسافت، بیشتر خبرنگاران از مک بوک ایر استفاده میکردند، این اصلا یک توطئه سازماندهیشده نبود، ژرونالیستها نیاز دارند که در خارج از دفتر روزنامه مقداری زیادی تایپ کنند و چه چیزی بهتر از مک بوک ایر؟ لپتاپها سالهای سال در دنیای گجتهای پرتال پادشاهی میکردند، تبلتها موقعیت آنها را به خاطر انداختند، اما چون تبلتها به ذات، وسیلهای برای تولید محتوا نبودند، نمیتوانستند به صورت کامل روزنامهنگاران، بلاگرها و دانشجوها و .. را جذب کنند، اما یک تبلت / لپ تاپ ویندوزی با یک کاور کیبوردی و ظاهری که میتوان به افتخار کرد، هر کسی را وسوسه میکند که داشته باشدش! طراحی، اولیت اصلی در تولید سرفیس: در همایش در مورد مراحل دشوار و پیچیده ساخت تبلت، پروتایپهای فراوان و سیستم تزریق فلز مایع توضیح داده شد. در این همایش گفته شد که طراحی در ساخت سرفیس در درجه اول اهمیت قرار گرفت تا کاربران هنگام در دست گرفتن سرفیس، حس و حالی خوبی داشته باشند. مایکروسافت حتی به صدای بسته شدن پایه سرفیس هم توجه کرده بود و این صدا را در یک اتاق بیپژواک تست کرده بود، مایکروسافت میخواست این صدا بیانگر طراحی دقیق تبلت باشد تا هر وقت که کاربر پایه را میبندد درست مثل صاحب یک خودروی لوکس هنگام بستن در خودرو یا دارنده یک جواهر قیمتی، هنگام باز گردن سگک جواهرش، حسی از رضایت در نهادش ایجاد شود. تا پیش از این تنها یک شرکت را سراغ داشتیم که اینگونه مشتاقانه در مورد مراحل ساخت گجتش توضیح بدهد و اینقدر به طراحی محصولاتش اهمیت بدهد، آن شرکت اپل است، اما گویا مایکروسافت با سرفیس و کیبورد و پایهاش، اپلیتر از خود اپل عمل کرده است! سرفیس پورتهای فراوانی دارد، پورت USB آن خیال ما را از نقل و انتقال فایلها راحت میکند، برای کاربران ایرانی این موضوع یک نعمت است، چون برخلاف کاربران دیگر نقاط جهان آنها نه امکان خرید فایلهای چندرسانهای را دارند و نه دیدن ویدئوهای یوتیوب و دیگر سرویسهای پخش جاری ویدئو و موسیقی برایشان آسان است، پس آنها باید به نحوی فایلهای مورد نیاز خود را با سرعت به تبلت منتقل کنند، پورت USB از این لحاظ مشکلشان را برطرف میکند. اما سرفیس مجهز به خروجی میکرو HDMI و مینی DisplayPort هم است که این تبلت را برای پرزنتیشن و کاربردهای آموزشی بسیار مناسب میکند. قیمت، فاکتوری کلیدی: مایکروسافت هنوز چیزی در مورد قیمت نسخه RT و «پرو»ی سرفیس نگفته است و به رقابتی بودن قیمت بسنده کرده است. با استناد به همین کلکه رقابتی میتوان حدسهایی زد: - میتوان حدس زد که نسخه سرفیس RT قیمتی معادل تبلتهای ARM داشته باشد، ۶۰۰دلار برای نسخه ۳۲ گیگ و ۷۰۰ دلار برای نسخه ۶۴ گیگی. حتی ممکن است مایکروسافت صد دلاری هم قیمت را پایان بیاورد تا کاربران بیشتری را مشتاق خرید کند. - میتواند حدس زد که قیمت مدل پروی سرفیس معادل اولترابوکها باید باشد، یعنی از هزار دلار تجاوز خواهد کرد، حالا سؤالی که مطرح میشود این است که آیا سرفیس به اندازه کافی جاذبه خواهد داشت که کسی از اولترابوکی صرفنظر کند و سرفیس را بخرد؟ زمان عرضه هم برای خودش مسئلهای است، تصور میرود که نسخه RT در اواخر سال ۲۰۱۲ و نسخه پرو سه ماه بعد از آن وارد بازار شود. طولانی بودن زمان بین رونمایی تا عرضه سرفیس، ممکن است شور و شوقی که فعلا در کاربران برای تهیه سرفیس ایجاد شده، کم کند. به علاوه امکان نمونهبرداری و کپی از ویژگیهای سرفیس توسط سازندگان تبلتهای اندرویدی هم وجود خواهد داشت. اپلیکیشنها: اپل دو و نیم سال جلوتر از مایکروسافت است، در حال حاضر ۱۷۰ هزار اپلیکیشن اختصاصی برای آیپد وجود دارد و البته با احتساب اپهای دیگر، تعداد اپها به ۵۵۰ هزار اپلیکیشن میرسد. هنوز معلوم نیست که توسعهدهندگان رابط کاربری مترو را بپسندند یا نه و نوشتن اپ برای iOS به مراتب سودآورتر از پلتفرمهای دیگر است، با این حساب یک توسعخدهنده چرا باید وقتش را برای نوشتن اپ برای ویندوز تلف کند؟ در شرایطی که گوگل و آمازون نتوانستهاند مزاحم اپل در زمینه تبلت بشوند، آیا مایکروسافت خواهد توانست، تغییری در روند ایجاد کند و یا دستکم از سهم ۷۳ درصدی اپل در بازار، چیزی بکاهد؟ بله! اجرا شدن نرمافزارهای آفیس مزیت بزرگی است، اما آیا در سرفیس معادلی برای فلیپبورد یا مثلا اینستاگرام پیدا خواهیم کرد؟ آیا توسعهدهندگان رغبت میکنند که برای ویندوز هم اپلیکیشنهایی با رابط کاربری عالی بنویسند؟ سرفیس برای گروههایی از مردم، وسوسهبرانگیزتر ظاهر خواهد شد: ۱- کسانی که میخواهند از همه قابلیتهای ویندوز و برنامههای روتنیش استفاده کنند و کاربران حرفهای محصولات آفیس: میتوان حدس زد که شایعه عرضه آفیس مایکروسافت برای iOS دیگر هیچ وقت دیگر مطرح هم نشود، چون مایکروسافت عاقلتر از آنست که برگ برنده خود را به رقیب بدهد. آفیس برای تبلت میخواهید؟ سرفیس بخرید! اما خب! دهها برنامه معادل آفیس در iOS میشود خرید، مثل مجموعه نرمافزاری iWork اپل. ۲- کاربران بعضی از کشورها مثل ایران: گرچه انتظار نمیرود سرفیس در بازار جهانی و به خصوص امریکا حالا حالاها حریف آیپد شود، اما در بازار کوچک ایران مسئله شاید به کلی متفاوت باشد. خوانندگان «یک پزشک» بارها با ایمیل از من خواستهاند که در مورد خرید تبلت راهنماییشان کنم، آنهایی که صرفا پیش از این با ویندوز کار کردهاند و اسمارتفونها هم نتوانستهاند دورنمایی از محیط تبلتها به آنها بدهند، از وارد شدن به محیطی ناآشنا میترسند. کاربری را در نظر بگیرید که تازه می خواهد یک تبلت بخرد و فقط با ویندوز آشناست، او باید مدتی وقت را صرف یادگیری ساخت اکانت در آیتونز، کارهای معمول، چگونگی خرید اپلیکیشنها یا جیل بریک کردن محصول خود و یافتن معدلهای نرمافزاری کند. چنین کاربری وقتی سرفیس وارد حوزه انتخابش شود، بیشک ترجیح میدهد به جای وارد شدن به میدان ناآشنای آیپد و یا تبلتهای اندرویدی، یاری آشنا برای خود برگزیند، یاری که ظاهرش شیک و مدرن شده است. ۳- بعضی از مشاغل خاص مثل پزشکان: آیپد با اپلیکیشنهای تخصصی پزشکی، انتخاب اول همه پزشکان است. اما سرفیس به آنها امکانات ویژهای میدهد. سرفیس برای کار با صفحات گسترده و سیستم الکترونیک اسناد پزشکی بسیار مناسب است، اصولا پزشکان کشته و مرده قلم هستند، به کمک قلم آنها میتوانند در حاشیه عکس و اسناد و فایلهای PDF کتابهای حاشیهنویسی کنند، به علاوه اگر نابغهای پیدا بشود که بتواند یک OCR با توانایی تشخیص خط پزشکان را بنویسد، نسخههای دیجیتال هم دور از دسترس نخواهند بود! به یاری پورتها میتوان سرفیس را به وسایل جانبی متصل کرد و در همایشها پرزنتیشن داد. پس سرفیس میتواند یک انتخاب خوب برای پزشکان باشد، گرچه مسلما غنای اپلیکیشن آیپد را ندارد. اما یک چیز جالب در مورد سرفیس این است که انتخاب بین دو مدل سرفیس هم کار آسانی نیست! من هنوز نمیدانم که سرفیس پرو را بخرم یا سرفیس RT را. چون آیپد دارم، مسلما تحمل یک تبلت با صفحه نمایش کمتر از فول اچدی را نخواهم داشت، پس بیشتر تمایلم به خرید نسخه پرو است که پردازشگر سریعتری هم دارد، اما نسخه پرو یک کیلوگرم وزن دارد که چیز کمی نیست! از طرفی مطئنم نسخه RT هم پشیمانم خواهم کرد. به عبارتی من حس میکنم به نوعی عرضه همزمان دو نسخه سرفیس در یک سال میتواند یک رقابت درونی ایجاد کند، اپل چنین سیستمی را اصلا نمیپسندد، اما مایکروسافت، اپل نیست و تصور میکند که باید به کاربران امکان انتخاب داد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده