fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۸ در مملکت ما و شاید در بسیاری از جاها نسبت غریب - تری میان زن و مکان برقرار است. مکان های شلوغ از نمایشگاه کتاب گرفته تا اماکن زیارتی و مکان های خلوت از روبروی دانشگاه گرفته تا کوچه ها و خیابان های کم/پر تردد بالا/ پایین شهر میتواند جاهای نا امنی برای زنان باشد…تاکسی ها و اتوبوس ها هم که جای خود دارند…مدتی پیش یکی از دوستان تعریف میکرد که پیش مدیر شرکت مسافرتی رویال سفر ایرانیان رفته و نسبت به مزاحمتهای مسافران مرد در اتوبوس اعتراض کرده است؛ در مقابل مدیر شرکت رویال سفر ایرانیان هم پوزخند زده و گفته که متاسفانه کاری از ما ساخته نیست، می فهمم چه میگویید قبلاً هم خانمهایی در این ارتباط مراجعه کرده اند…ولی ما اجازه برخورد یا پیاده کردن مسافر را نداریم … متاسفانه فقر فرهنگی است دیگر نمیدانم دقت کرده اید یا نه ولی در تاکسی ها حتی اگر همسفرتان یا حتی راننده مزاحمتی برایتان ایجاد نکنند باز مسافران مرد جوری روی صندلی مینشینند که انگار روی مبل راحتی منزلشان نشسته اند. این مسافر خانم است که مدام باید خودش را جمع و جمع تر کند و آرزو کند زودتر به مقصد برسد، چی؟ تذکر بدهد؟ … پاسخی محترمانه تر از آنچه مدیر شرکت رویال سفر ایرانیان گفته است دریافت نخواهید کرد. اضافه کنید مزاحمین خیابان ها، پارکها، سینماها و صفهای طویلی که در برخی ادارات یا بانکها ممکن است گرفتارش شوید و در هیچ یک شما (زن) در امان نیستید، اگر اتفاقی بیفتد، دشوار بتوانید چیزی را ثابت کنید و اگر هم بتوانید چون امری مربوط به فقر فرهنگی است کاری از کسی ساخته نیست. ادامه نمیدهم چون اغلب خوانندگان زن تجربه های اینچنینی داشته اند، آنچه میخواهم بگویم این است که به نظر می رسد به زنان به چشم متجاوزان به فضای عمومی نگریسته شده است: مکان های عمومی اساسا متعلق به مردان است، هرجور بخواهند آن را سامان می دهند و هرجور بخواهند در آن رفتار میکنند، دوست داشته باشند لطف میکنند فرهنگشان را بالا می برند و دوست نداشته باشند همینطور فقیر می مانند. در واقع مکان های عمومی جاهایی هستند که زن ها حق نداشته اند آنجا باشند چراکه به قول آن استاد بزرگوار زن اگر زن است جایش در خانه است 25 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۸ ب- تا پشت دیوارهای خانه عقب نشینی میکنیم، حال آیا خانه جای امن، آزاد و راحتی برای زن است؟ همه میدانیم که خانه ها هم جای امنی برای زنان و دختران نیست. بدون در دست داشتن آمار های دقیق از خشونت های خانگی و زنای با محارم در ایران، و تنها برپایه اخبار و شنیده ها از متخصصین و مطلعین هم میتوان گفت که خانه ها چندان هم امن نیستند، متاسفانه هنوز هم تعداد زیادی از پدران، برادران و شوهران ایرانی اعم از بیسواد و تحصیلکرده تحقیر، اجبار، آزار و اذیت زنان و دختران را جزو حقوق مسلم خود به حساب می آورند یک پله پایین تر بیاییم، آیا خانه ها برای زنان جایگاه آزادی و راحتی است؟ نمیخواهم در مورد پنجره هایی حرف بزنم که جرات نمیکنید پرده شان را کنار بزنید( شاید روبروی خانه شما کارگرانی مشغول به کار نباشند یا همسایه هایتان فقر فرهنگی نداشته باشند.) میگویم زنان معمولا در خانه هم آزاد و راحت نیستند و حرفم بر سر این موضوع هم نیست که خانمها در بسیاری موارد مجبور هستند مطابق میل همسرانشان لباس بپوشند و رفتار کنند…منظور من از ناراحتی بیشتر متوجه این مسئله است که اغلب مادران و دختران (پس از سن بلوغ) در خانه هم مجبورند با توجه به وضعیت سن و سال پسران خانواده لباس بپوشند. در برخی خانواده ها دختران پس از بلوغ نسبت به حرکات و رفتارهای خود هم گرفتار محدودیت هایی میشوند. 21 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۸ ج- آنقدر عقب نشینی میکنیم تا برسیم به فضاهای مجازی، آیا فضاهای مجازی برای دختران امن است؟ چرا اغلب دختران با هویت های ساختگی و در برخی موارد در نقش جنس مخالف وارد فضاهای مجازی میشوند؟ اینترنت برای بسیاری از زنان فضای خوش آیندی نیست: یک زن کاربر اینترنت در درجه اول با انواع خشونت های بصری در اینترنت مواجه است، تصاویر تبلیغاتی زنان نیمه برهنه، مانکن های برهنه یا تصاویر اندامهای دفرمه شده ای که در جهت تبلیغات و برای لذت بصری مذکر تدارک دیده شده اند و در بسیاری موارد بصورت ناخواسته کنار صفحه باز میشوند، تصاویری که گاهی تحت عنوان آزادی بیان از آنها دفاع هم میشود فقط کافی است جنسیت شما در این فضای مجازی مشخص باشد آنوقت است که در انواع فضاهای گفتگو دچار مشکل خواهید شد، ایمیل های مستهجن دریافت خواهید کرد و مزاحمت از انواع دیگری را تجربه میکنید … اگر وبلاگ نویس باشید ممکن است گاهی در بخش نظرات وبلاگتان یادداشت هایی بخوانید که پشت در دستشویی های پارک ها/دانشگاهها مینویسند… می بینید زن ها در دستشویی ها هم از این نوع خشونت ها در امان نیستند د- اگر دقیق شویم زن بودن انگار مساوی با یک نوع معلولیت است. معلولیتی که عیناً مانند سایر معلولیت ها: نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و… نسبت انسان (زن) با مکان را تحت تاثیر خورش قرار داده است یک زن نه در محیط خانه و نه بیرون از آن نمیتواند آزاد و راحت و مطمئن باشد و آنگونه که دوست دارد راه برود، رفتار کند، غذا بخورد یا لباس بپوشد. همیشه باید مراقب انواع تفسیرهای مذکر احتمالی از رفتارهایش باشد و مراقب حساسیت هایی که روز به روز بیشتر میشوند و نگاههایی که روز به روز حریص تر میشوند و چشمهایی که روز به روز کنجکاوتر… بسیاری از کلمه ها، حرکت ها و رفتارهایی که برای مردان کاملا عادی و طبیعی قلمداد میشود برای زنان قبیح و زننده است و مورد سو تعبیر واقع خواهد شد و امان از این سو تعبیرها و پیامدهای آنها. همین هاست که باعث میشود زن ها نسبت به وضعیت پوشش و قرار گرفتن تک تک اعضای بدنشان مسئول باشند / دانسته شوند و مکلف باشند که در این مورد حساسیت به خرج بدهند ه- اگرچه شاید در ظاهر اینطور به نظر برسد ولی من واقعا فکر نمیکنم زن بودن به هیچ روی مساوی معلول بودن باشد! گاهی حتی به خودم حق می دهم که فکر کنم زن ها به اندازه مردها حق دارند از محیط های عمومی و خصوصی استفاده کنند و بیشتر از مردان مسئول نگهبانی از امنیت هیچ مکانی نیستند… آن هم بخاطر مشکلاتی که آنها مسئول به وجود آمدنش نیستند با اینحال ما هر روز به بهانه اینکه نمیخواهیم غباری به دامان پاک بانوان سرزمین ما بنشیند، با افزودن بر شدت برخورد های مدد کارانه و حمایتگرانه از زن ها موجودات علیل تری به نمایش میگذاریم/ میسازیم. شکی نیست که بخش زیادی از تشدید مزاحمت ها در خانه و خیابان معلول عملکرد و تصمیمگیریهای غلط و کوتاه بینانه برخی سیاستگذاران است اما آیا چاره آن افزودن بر محدودیت های زنان است؟ آیا چاره اینهمه جسارت و بی پروایی در ایجاد مزاحمت و بروز انواع خشونت ها (فیزیکی، بصری، کلامی و…) در زنانه/مردانه کردن محیط ها و مکان های عمومی، مستقر کردن گشت ارشاد، تحمیل بومی گزینی جنسیتی، احداث پارک بانوان، تولید خوردوهای بانوان و امثال آنها است؟ تقسیمبندی هایی که ضمن محدود و معلول کردن زنان همواره با اجحاف در حقشان همراه است ( در این تقسم بندی ها سهم زنان از دو هشتم ( واگن های مترو) آغاز و تا صفر( استادیوم فوتبال) در نوسان است) همه این ها در حالی است که تجربه سالهای گذشته به خوبی نشان داده با احداث اندرونی در جای - جای مکانهای عمومی نه تنها بر معلولیت زنان که بر ناامنی محیط بیرون و حرص و بیماری مردان افزوده خواهد شد به هیچ وجه قصد دفاع از اختلاط بی حد و مرز را ندارم و کمابیش مشکلات مختص به آن را نیز میدانم و قبول دارم، درمان فوری هم برای این درد بی درمان نمیشناسم اما تنها میخواهم از چاره گران بپرسم آ یا تحمیل این محدودیت ها و تقسیبندی ها از مشکلات زنان و البته مردان ما در مقایسه با سایر زنان و البته مردان دنیا در محیطهای مختلط کاسته است یا همچنان دردی بر دردهایشان افزوده است و می افزاید و خواهد افزود؟ 22 لینک به دیدگاه
Aesthete 153 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۸ حرف دل تمام دختران و زنان ایرانی بود ممنونم ولی کاش گوش شنوا و فکر بازی هم بود!! یادم میاد یه بار تو خوابگاه شیشه ی اتاقمون با پرتاب سنگی از بیرون شکست! مسئول خوابگاه وقتی اومد و دید ضمن بازجویی از ما (که هر کدام مشغول چه کاری و در کجای اتاق بودیم، ایا پرده ها رو کشیده بودیم؟!، چه حرکتی انجام میدادیم و .... ) در اخر چون (با توجه به تجربه های قبلی و دید بدبینانه ی همیشگی به دختران و زنان در جامعه) "پاره سنگ" رو هنوز به عنوان مدرک نگه داشته بودیم!! و با باقی گذاشتن شیشه هایی که به داخل اتاق ریخته شده بود قبول کرد که سنگ از بیرون پرتاب شده ولی با دونستن تمام جزییات در اخر گفت " حتما خودتون کاری کردین که سنگ زدن!! و حالا باید هزینه ی تمام خسارتهای ایجاد شده رو بدین!" و من اون موقع فقط به حال خودمون تاسف خوردم که ما نه تنها تو خوابگاه (یا همان خانه) امنیت نداریم و هر لحظه ممکنه سنگی به سرمون پرتاب شه و جونمون رو بگیره! مقصر اصلی اسیب رسوندن دیگران به خودمون در یک مکان بسته هم هستیم! و اگه هر بلایی هم به هر طریقی سرمون بیاد کسی جز خودمون مقصر نیست!! و برای در امان بودن باید محدودیت های بیشتری متقبل بشیم و ا خانه به اتاقی در بسته و از اتاق به کمد و .. و در نهایت به همون گور و زنده به گور شدن دوران جاهلیت برسیم!! 17 لینک به دیدگاه
fanous 11130 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۸۹ بله هميشه همين طور بوده هر چه زمان مي گذره ناداني انسانها و نوع تفكرشون تغيير نمي كنه و همون ديدي رو كه داشتن نسبت به زن رو دارن ما زنها مسئول اين هم هستيم كه ديگران بهمون آسيب مي رسونن و بايد جوابگوي پستي ديگران نيز باشيم 11 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ درد هایی هست که درمان ندارند و زخم هایی که خوب نمیشن باید صبور بود ساخت اما نا امید نشد شاید یه روز خوب بیاد شاید هم یه روز خوب به وجود بیاریم ....................... خانم ها تا الان از خودشون پرسیدن مگه مردهای جامعه کین مردها هم هر کدوم برادر خانمی هستن اگه جامعه خرابه ،خرابی یا از برادر منه یا از برادر تو ...ما بد شدیم ما !!! 6 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ فانوس جان این عنوانت دقیقا عنوان یه پایان نامه شهرسازی توی دانشگاه شهید بهشتیه. میشه منبع رو اعلام کنی؟ 2 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ چه بگم واقعیت همیشه تلخه و کاش به همین چیزایی که گفتی ختم شه. 1 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ درد هایی هست که درمان ندارند و زخم هایی که خوب نمیشن باید صبور بود ساخت اما نا امید نشد شاید یه روز خوب بیاد شاید هم یه روز خوب به وجود بیاریم ....................... خانم ها تا الان از خودشون پرسیدن مگه مردهای جامعه کین مردها هم هر کدوم برادر خانمی هستن اگه جامعه خرابه ،خرابی یا از برادر منه یا از برادر تو ...ما بد شدیم ما !!! با این نظر کاملا موافقم قبلا ها اینجوری بوده که زن تو اجتماع زیاد نبوده.مردا همه کاره بودن. حالا واسه این مردا سخته که بذارن زنها همپایاونا وارد اجتماع بشن. اگه با چند سال پیش هم مقایسه کنیم وضع یه ذره بهتر شده. 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ زن مظلومترین عضو جامعه ایران و حتی شاید دنیا باشه ، خدا خیلی بده که اجازه میده به زنها اینقدر ظلم بشه 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ خانم های محترمی که ساکن تهران هستند به این تاپیک اگر سر بزنن و در صورت تمایل به پرسشنامه جواب بدن ممنون میشم. زن و فضای شهری لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده