رفتن به مطلب

روزهای برزخی ترازوی زندگی هستند...


spow

ارسال های توصیه شده

سلام

واقعا صحبت درزمینه رفتار انسان مزخرفترین وبی مفهوم ترین بخش تحقیقات ومطالعات بشری بوده وهست

انسانی که با حیوان ناطق ارسطو شروع به تحلیل شد وبا هزارو یک مکتب وایسم وایین ،راه وچاه خوشبختی کذایی به او نشان داده شد!

چندماه پیش طی صحبت هایی با محمدمهدی درمورد زندگی وشرایط اجتماع به تکرار گنگ دوران یاس فلسفی اروپائیان رسیدیم واگه مهدی یادش باشه براش توضیح دادم که متاسفانه به دلیل نبود هیچ یک از شرایط لازمه علوم انسانی دراین جامعه ،ما هیچکدام از پارامترهای لازم برای تحلیل شرایط جامع رو نداریم وهرچه که هست صدافسوس که تلاشهای فردیست وماحصل فردی که درهیاهوی جمع به نسیان وپوچی سپرده میشه

نه خودمون رو خوب میشناسیم نه مشکلاتمون رو نه دوستانمون رو ونه دشمنانمون رو

نه برنامه بودجه بندی شده از لحاظ فکری ومالی وزمانی داریم ونه اهرم های موثر رو به تکاپو وامیداریم

البته منظورم اصلا فردی نیست که متاسفانه این مسئله به دلیل کثرت وسرایت از منابع قدرت به وجود تک تک افراد جامعه هم رسوخ پیدا میکنه ونهایتا وقتی به دوران یاس فلسفی میرسیم دچار هذیان فکری میشیم نه سرخوردگی از روال سابق

دچار رفتارهای هیستریک وعصبانی میشیم نه اصلاح امور ورفرم منطقی

دچار بی خیالی ممتد میشیم نه واگذاری امور به اصلح واصلاح روند

دچار مشکلات روانی میشیم وخود عقل کل پنداری حاد همه چارچوب های زندگی فردی واجتماعی مارو دربرمیگیره وزمانی هم که به بن بست ها میرسیم مرغ همسایه رو غاز میبینیم ودرجستجوی حل مشکلاتمان با انکار وپاک کردن صورت مسئله برمیاییم

به هرحال

این درد عمیقی است که درتاروپود این اجتماع ریشه دوانده وتاروزی که یا ازخواب بیداربشیم یا ازخواب بیدارمان کنند یا به نتیجه این روال گرفتار اییم افقی برای حل ان واصلاح امور دیده نمیشه

به دلایل کثیری دوست نداشتم دیگه درفضای نت باشم والبته نبود اینترنت هم مزید برعلت بود وهست ولی کیه که نتونه به این اشتراک یک درصدی عالمیان نیاد ونتونه

اما دلایلم برای خودم اونقدر محکم ومتقن هست که مجابم کنه از این فضا دورتر ودورتر باشم وبمونم

به هرحال مدتهاست با خیل عظیمی از دوستان مراوده ورفت وامد وصمیمیت داریم ورسم رفاقت نیست درروزی که باید باشم نباشم

دورادور از انچه که گذشته اطلاع پیداکردم ولی دلیل نوشتنم مطلب دیگریست

دوستانی که درمهندسان بودند شاید خوب به خاطر داشته باشند داستان اخراج سه روزه پیرجورو

اصرار وابرام براینکه مشخص بشه چه کسی منشا مشکلات بوده صرفا یک ارضای انی هست ومیخوام بگم کاش اون برخورد رو اون زمان نداشتم

من الان دوساله با بچه های مهندسان بجزاونایی که میان وخبری میگیرن یا دوررادور هنوز برای رفاقتشان ارزش قائلند ارتباطی ندارم ولی ادم وقتی برمیگرده به گذشته نگاه میکنه واز دور مسائل رو تحلیل میکنه میبینه همیشه راه حل بهتری هم وجود داشته وهست

اخراج پیرجو ومشخص شدن اینکه پشت پرده ماجرا چی بوده جز رادیکال کردن برخوردها وازبین رفتن ته مانده ارتباط ها ماحصلی نداشت واین یک اشتباه بود که متاسفانه من انجامش دادم وامروز دوست ندارم اینو دوباره ببینم(البته به شخصه ویک خواست شخصی هست!)

به هرحال این مسئله گذشته ولی چیزی که هست اینه که ما دریک فضای محدود سعی بر اعتماد سازی وارضای فکرمون رو داریم واگر این حباب به سادگی بترکه باعث بدرفتاری وسلب اعتماد عمومی میشه

کسانی متاسفانه برخلاف سطح تحصیلات وادعای شعور دست به اعمالی میزنند که با هیچ منطقی قابل تفسیر وتوضیح نیست!

دوگانگی واختلال شخصیت یا نیاز به توجه جمع یا عقده های فروخورده روحی که دربرخوردهای مجازی خودشون رو به حادترین شکل نشون میدن اصل وجودی روانپزشکان رو توجیه میکنه

چرایی وجود همچین رفتارهایی مورد بحث من نیست که میشه هزار ویک دلیل برای واکاوی چنین رفتارهایی برشمرد ودرموردشون صحبت کرد

مسئله من گذراز این برزخ همراه با منطق وپرهیز از به تله افتادن های دوباره هست

اینکه چگونه اعتماد کنیم وچه نشانه هایی را راست وایجاب کننده بشماریم مسئله هست

قبلا هم درطی اتفاقاتی که افتاده بود گفتم وبراین مسئله اصرار دارم که حرف هرکس مسئولیتی درپی داره وشخصیت مجازی وحقیقی تفاوتی باهم ندارند

اینکه اینجا یا هرجای دیگری یک فضای مجازیست ومیتونیم مشکلات شخصیتیمون رو به هرصورتی که دوست داشتیم بروز بدیم واقعا ناشی از یک بیماری عودکرده وحاد است وبهتره تا درزندگی واقعی به مشکلات لاینحلی که مطمئنم چنین افرادی با اونها دست به گریبان خواهند بود برخورد نکردند پیش یک روانکاو خبره برن ومشکلاتشون رو حل کنن

حتما که نباید بیماری خاصی داشت تا به دکتر مراجعه کرد اینجور ادما وبا بگیرن بهتر از داشتن چنین شخصیتیه!

درنهایت من امیدوارم دوستان قدر اعتمادی که به دوستانشان دارند رو بدونن ولی هیچ وقت بی محابا همه داشته های خودشون رو خرج نکنن وهمیشه یادشون باشه که یک نیمه خالی هم وجود داره ومثبت دیدن صرف به اندازه منفی دیدن صرف میتونه مشکل ساز باشه

یادمون باشه به مصداق پنج انگشت نابرابر داریم که هرکدومش یک کارایی ویک وظیفه ای دارند ،هرکسی میتونه سهمی دردنیای ما داشته باشه

دنیایی که میشه اونو درعین رذالت وسقوط دید یا پاک وروبه پیشرفت

امیدوارم هرکس نه به دیگران بلکه به ارزش ذاتی خودش واقف باشه وقبل از هرچیز مشق انسان وانسانیت بکنه

بیشتر از هرزمان دیگری نیازمند درستی وپاکی اندیشه ایم

 

--------------------------------

پ.ن:

نوشتن این صحبت ها نه نقد کسی است ونه پندواندرز که خودم بیشتر از هرکسی نیازمند رعایت مسائل مطرح شده ام

درمورد تاپیک هایی که دوستان زحمت کشیدند وپاکشان کردند هم نهایتا بعد از چندروز همه به سرجایشان برمیگردند وصدالبته یاری شما دوستان نشان خواهد داد که ارزش دوستی ومعرفت وصداقت بسیار بالاتر از این چنین بازی های کودکانه ایست

با ارزوی موفقیت برای تک تک دوستان

شاد وسبز وکامیاب باشید:icon_gol:

  • Like 23
لینک به دیدگاه

مرسی که خیلی از مسائل رو یادآوری کردی.

 

خوشحالم در دنیای مجازی با افرادی مثل شما آشنا شدم. بار دیگر از دیدارتون خوشبختم رفیق. ;)

 

البته با توجه به نکاتی که در مورد نیمه ی خالی لیوان اشاره کردی. دی:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

درسته دنیا کثیفه چه مجازی چه حقیقی ولی طلا همیشه طلامیمونه وهیچ وقت ارزشش کم نمیشه...وبرای یه پشه هم ادم نباید یقشو پاره کنه...منم خوشحالم که با انسانهای بزرگی اشنا شدم ... بزرگ از نظر روحی و شخصیتی.. باید خوب و بد باشه تا قدر شماها رو دونست

  • Like 10
لینک به دیدگاه

و چه حس یاس گونه ایست آنگاه که با کوله باری از تجربه ای کبوتر وار پا در ورطه ای می گذاری که روزی برای نگاشتنش لحظه ها را به آتش می کشیدی.

گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود

تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود

رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر است

حیوانی که ننوشد می و انسان نشود

گوهر پاک بباید که شود قابل فیض

ورنه هر سنگ و گلی لو لو و مرجان نشود

اسم اعظم بکند کار خود ایدل خوش باش!

که به تلبیس و حیل دیو سلیمان نشود

عشق میورزم و امید که این فن شریف

چون هنر های دگر موجب حرمان نشود

ذره را تا نبود همت عالی حافظ

طالب چشمه خورشید درخشان نشود

  • Like 5
لینک به دیدگاه

امیدوارم هرکس نه به دیگران بلکه به ارزش ذاتی خودش واقف باشه وقبل از هرچیز مشق انسان وانسانیت بکنه

 

خیلی جمله با مفهومی هست :a030: آدمها اگر ارزش ذاتیشون رو بدونند که غمی نیست :a030: دنیا میشه گلستان :a030: مشکل عمده ما از همین نشناختن هاست که خودمون رو نمیشناسیم و تلاشی هم برای شناخت نداریم و مثل اینکه یک لجبازی مسخره نمیخواد بگذاره به ذات انسانی برگردیم :a030:

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...