fanous 11130 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۸۸ همه علم هاى حضورى از نظر شدت و ضعف یکسان نیستند بلکه گاهى علم حضورى از قوت و شدت کافى برخوردار است و به صورت آگاهانه تحقق مىیابد ولى گاهى هم بصورت ضعیف و کمرنگى حاصل مىشود و به صورت نیمه آگاهانه و حتى ناآگاهانه در مىآید . اختلاف مراتب علم حضورى گاهى معلول اختلاف مراتب وجود شخص درک کننده استیعنى هر قدر نفس از نظر مرتبه وجودى ضعیفتر باشد علوم حضوریش ضعیفتر و کمرنگتر است و هر قدر مرتبه وجودیش کاملتر شود علوم حضورى آن کاملتر و آگاهانهتر مىگردد تبیین این مطلب متوقف بر بیان مراتب وجود و همچنین مراتب تکاملى نفس است که باید در سایر علوم فلسفى اثبات شود و در اینجا مىتوانیم بر اساس این دو اصل موضوع امکان شدت و ضعف در علوم حضورى را بپذیریم . علم حضورى به حالات روانى نیز به صورت دیگرى قابل شدت و ضعف است مثلا بیمارى که از درد رنج مىبرد و درد خود را با علم حضورى مىیابد هنگامى که دوست عزیزى را مىبیند و توجهش به سوى او معطوف مىشود دیگر شدت درد را درک نمىکند علت ضعف این ادراک ضعف توجه است بر عکس موقع تنهایى و بخصوص در شب تاریک که توجهى به سایر امور ندارد درد خود را با شدت بیشترى درک مىکند که علت آن شدت توجه است . اختلاف مراتب علم حضورى مىتواند در تفسیرهاى ذهنى آنها مؤثر باشد مثلا نفس در مراحل اولیه با اینکه علم حضورى به خویشتن دارد ممکن است در اثر ضعف این علم ارتباط خود را با بدن به صورت رابطه عینیت تصور کند و در نتیجه بپندارد که حقیقت نفس همین بدن مادى یا پدیدههاى مربوط به آن است ولى هنگامى که مراتب کاملترى از علم حضورى برایش حاصل شد و به عبارت دیگر هنگامى که جوهر نفس تکامل یافت دیگر چنین اشتباهى رخ نمىدهد . همچنین در جاى خودش ثابتشده که انسان نسبت به آفریدگار خویش علم حضورى دارد ولى در اثر ضعف مرتبه وجودى و نیز در اثر توجه به بدن و امور مادى این علم به صورت ناآگاهانه در مىآید اما با تکامل نفس و کاهش توجه به بدن و امور مادى و تقویت توجهات قلبى نسبت به خداوند متعال همان علم به مراتبى از وضوح و آگاهى مىرسد تا آنجا که مىگوید(ا یکون لغیرک من الظهور ما لیس لک؟ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده