پسری از بابلسر 1800 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ [h=2][/h] عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه گفت: عسل با رطوبت کمتر از 18 درصد مرغوب است، چرا که رطوبت بالاتر عسل میتواند بر روی تخمیر آن موثر باشد. دکتر شهاب قاضی در گفتوگو با خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران ( برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام )، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: روشهای مرسوم در فرهنگ عمومی برای تشخیص عسل طبیعی از تقلبی پشتوانه علمی ندارد، چون با توجه به اینکه عسل خصوصیات پیچیدهای دارد، بنابراین تشخیص نوع طبیعی و مرغوب آن توسط خریداران بدون استفاده از وسایل آزمایشگاهی کار سختی است. وی افزود: عسل به شدت تحت تاثیر شرایط محیطی قرار میگیرد، به این ترتیب که در محیط سرد چسبنده و سفت و در محیط گرم روان میشود، زیرا رطوبت موجود در آن به راحتی تحت تاثیر رطوبت هوا قرار میگیرد. قاضی به خریداران عسل توصیه کرد: حتیالامکان عسل را از فروشگاههای معتبر خریدای کنند، خصوصا فروشگاههایی که خود، زنبوردار هستند و عسل تولیدی خود را ارائه میدهند. این عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه گفت: برخی از مردم میزان رطوبت و مرغوبیت عسل را به وسیله برگرداندن شیشه عسل و سرعت بالا و پایین رفتن حباب داخل شیشه و برخی به وسیله میزان کش آمدن عسل اندازه گیری میکنند، البته باید توجه داشت که این روشها دقیق نیستند، زیرا شرایط محیطی به خصوص دما، تاثیر زیادی بر روی عسل دارد. وی افزود: به طور کلی این خصوصیات به میزان رطوبت عسل بستگی دارد، به طوریکه عسل با رطوبت کمتر از 18 درصد مرغوب و بالاتر از آن نامرغوب است، چون رطوبت بالاتر میتواند خصوصا بر روی سرعت تخمیر آن موثر باشد. قاضی گفت: تمام عسلها، محتوی مخمرهای غیر مضر برای انسان هستند که در رطوبت 19 درصد تخمیر میشوند. وی ابراز داشت: برای جلوگیری از تخمیر باید عسل را حرارت و آن را به مدت نیم ساعت در دمای 63 درجه سانتیگراد قرار داد تا تمام مخمرهای آن از بین رفته و تخمیر صورت نگیرد، هر چند امروزه از روشهای جدیدتری مانند استفاده از نور UV برای از بین بردن مخمرهای عسل استفاده میکنند. قاضی در ادامه گفت: عسل در زمستان تخمیر نمیشود زیرا دمای کمتر از 11 درجه سانتیگراد از تخمیر عسل جلوگیری میکند. وی در پایان افزود: بعد از شکرک زدن عسل احتمال تخمیر افزایش مییابد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ يك محقق و كارشناس در زمينه عسل گفت: تجربه آزمايشات ثابت ميكند عسلهاي طبيعي با هر رنگي مات هستند در حالي كه عسلهاي صنعتي شفاف ميباشند. "سيد محمد دستور" در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه خراسان - با اشاره به ترويج باورهاي نادرست درباره عسل، افزود: اين باورهاي نادرست توسط برخي زنبورداران و فروشندگان براي فروش عسلهاي تقلبي در جامعه ترويج شده است. وي در خصوص باورهاي نادرست عسل گفت: شكرك زدن يكي از ملاكهاي رايج شده براي تشخيص عسل طبيعي از صنعتي است در صورتي كه اين ملاك به هيچ وجه قابل استناد نيست. دستور با بيان اينكه كلمه " شكرك زدن" اشتباه است و بايد از لفظ "رس زدن" استفاده شود، گفت: در باور مردم، عسل رس زده تقبلي است در حالي كه رس زدن نشانه طبيعي يا تقلبي بودن عسل نيست و رس زدن در عسل بر مبناي گياهي است كه زنبور از آن تغذيه كرده است. اين محقق تصريح كرد: رس زدن در هر عسلي رخ ميدهد اما عسل طبيعي رس زده يكنواخت است و هنگامي كه مزه ميشود دانههاي ريز آن با دماي بدن باز ميشود اما عسل مصنوعي رس زده يكنواخت نميباشد و در دهان زبري دانهها حس ميشود. وي با بيان اينكه يكي از عواملي كه رس زدن به آن بستگي دارد، شهد گياه است، افزود: عسل اقاقيا اصلا رس نميزند اما عسل گياهاني مثل گون، كنار و يونجه به سرعت رس ميزنند؛ همچنين وجود ناخالصي در عسل نيز يكي ديگر از عوامل رس زدن است. دستور در خصوص دليل اصلي رس زدن اظهارداشت: عامل اصلي، قند گلوكز است. عسل، دو قند طبيعي فروكتوز و گلوكز دارد كه هر اندازه نسبت فروكتوز به گلوكز بيشتر باشد ديرتر رس ميزند و معمولا رس زدن زماني رخ ميدهد كه به عسل شوك حرارتي بدهيم و بهترين زمان رس زدن بين 15 – 14 درجه سانتيگراد است. اين محقق و كارشناس عسل در تشريح يكي ديگر از باورهاي نادرست درباره عسل گفت: عوام بر اين باورند كه رنگ عسل بايد قهوهاي تيره رنگ (عقيقي) باشد در صورتي كه رنگ عسل از زرد كهربايي مثل عسل اقاقيا و رنگ بسيار تيره مثل عسل كنار و سياه دانه است؛ يكي از دلايلي كه باعث تغيير رنگ عسل ميشود رنگ خاصي است كه شهد هر گياه باعث آن ميشود و دليل ديگر آن وجود مواد معدني است، چرا كه هر چند رنگ عسل تيرهتر باشد، مواد معدني آن نيز بيشتر است. وي درباره غلظت عسل با بيان اينكه در باور مردم عسلي كه غلظت كمتري داشته باشد، تقلبي است، افزود: به نظر عوام عسل مادهاي غليظ است اما با توجه به اينكه كندو در طبيعت قرار ميگيرد، رطوبت آن با توجه به شرايط محيطي تنظيم ميشود به همين دليل عسل طبيعي ناحيه شمال برخلاف مناطق كويري و خشك، رقيق است و عسلهاي صنعتي معمولا به دليل افزودن مواد سفتكننده مثل نشاسته و دستساز بودن، غليظ هستند. اين محقق، ميزان حل شدن عسل در آب را يكي ديگر از ملاكهاي نادرست تشخيص دانست و افزود: مردم بر اين باورند كه عسل طبيعي در آب حل نميشود در صورتي كه عسل طبيعي راحتتر حل شده و كمتر به ديواره ظرف ميچسبد. وي ادامه داد: يكي از باورهاي اشتباه كه در زنبورداريها نيز رايج است كش آمدن عسل است. مردم بر اين باورند كه عسلي كه بيشتر كش بيايد، طبيعي است، در صورتي كه ممكن است نوعي از عسل طبيعي كم كش بيايد لذا مقدار كش آمدن مهم نيست بلكه "قاز كشيدن" مطلبي است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد. دستور افزود: "قاز كشيدن" به اين معناست كه وقتي باريكه عسل بين ظرف و قاشق قطع شد، باريكه به سمت بالا برميگردد. اين اتفاقي است كه در اكثر عسلهاي طبيعي رخ ميدهد اما در عسلهاي صنعتي اين باريكه به طرف پايين(ظرف) برگشته و يا به همان حالت ميماند. وي جمع نشدن مورچه اطراف عسل طبيعي را از باورهاي نادرست ديگر دانست و گفت: موجودات با توجه به غريزهاي كه دارند ماده با كيفيت را بهتر تشخيص ميدهند بنابراين مورچهها بيشتر از آنكه اطراف عسل صنعتي جمع شوند، اطراف عسل طبيعي جمع ميشوند. اين محقق در خصوص آتش گرفتن عسل اظهار داشت: باور اشتباهي كه در اين زمينه است بيان ميكند كه عسل طبيعي وقتي آتش ميگيرد كاملا ميسوزد، در صورتي كه عسل شكري پس از سوختن نقطههاي سياهي را بر جاي ميگذارد. دستور افزود: يكي از باورهاي نادرست كه حتي بين متخصصين نيز رايج است در زمينه ساكاروز عسل است؛ حتي در استاندارد ما به عسل با ساكاروز بالاي 5 تقلبي گفته ميشود اما ما عسلهاي طبيعي داريم كه ساكاروز آنها بين 6 تا 7 است؛ مثل عسل كنار كه ساكاروز نزديك به 7 دارد و عسل طبيعي با خواص دارويي است. اين محقق تصريح كرد: بعد رواني اين موضوع در حدي است كه برخي شركتهاي معتبر روي محصولات خود از جملاتي مثل «عسل 100 درصد طبيعي داراي ساكاروز پايينتر از 5» استفاده ميكنند. وي در خصوص عرضه عسل با موم، گفت: باور عموم بر اين است كه عسل با موم داراي خواص دارويي بيشتري است و در آن تقلب نميشود در صورتي كه طبيعي يا مصنوعي بودن عسل بستگي زيادي به تغذيه زنبور دارد و مصرف موم هيچ تاثيري در اثرگذاري عسل در بدن انسان ندارد زيرا كه موم بدون تغيير از بدن دفع ميشود و خواص آن مربوط به كرمهاي آرايشي و ماسكهاي صورت است. دستور، بهترين راه تشخيص را انجام آزمايشات علمي دانست و افزود: مردم نيز بايد از مكانهاي مطمئن كه تاييد شدهاند، عسل را تهيه كنند. 4 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ خب ی چوب کبریت بزنید داخل عسل زیاد عسلیش نکنید بعدش زیرش ی شعله بگیرید اگر مثل شکر سوخت و چکه نکرد قلابی 3 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ [h=2]نحوه تشخیص عسل تقلبی از عسل خالص[/h] ارتباط زنبور عسل با انسان سابقه طولانی داشته و حتی قبل از آن که انسان خواندن ونوشتن بیاموزد از این حشره مفید بهره برداری می کرده است. زنبور عسل علاوه بر گرده افشانی که در حقیقت از این طریق بیشترین استفاده را به انسا ن می رساند به واسطه تولید فراوردها یی مثل عسل، موم و غیره در صنعت زنبورداری و بسیاری ارز صنایع دیگر منشا خدمات بسیار ارزندهای می باشد. 1- محصولات خارج کندو:ان عده از محصولاتی که زنبور به جستوجوی انها به خارج از کندوپروازکرده و پس از پیدا کردن با خود به کندو می اورد.از جمله عسل، عسلک ، بره موم ، گرده آب 2- محصولات داخل کندو: محصولاتی که زنبورآنها را داخل بدن و به وسیله غدد معینی تولید نموده و در کندو مورد استفاده قرار می دهد.از جمله موم ، زهر ، ژله ، رویال عسل(honey): عسل ماده شیرین ، غلیظ و فوق اشباعی است که توسط زنبوران عسل از شهد گل گیاهان جمع اوری شده و تغییر شکل یافته و در داخل سلولهای مومی کندو ذخیره می گردد. شهد به وسیله غده یا غده های مخصوصی که معمولا در ته گل می باشند تولید و ترشح می گردد. زنبور این شهد را از روی گلها جمع آوری کرده ، در داخل کیسه ای مخصوص که در بدنش قرار دارد و برای جمع آوری شهد و آب درست شده ، به طور موقت انبار می کند.وقتی که محتوای کیسه به حدودهفتاد mlg (به طور میانگین) رسید، زنبور گلها را رها کرده و راه کندو را در پیش می گیرد.در بین راه مقداری دیاستاز از نوع (invertase) که در جدار همین کیسه تهیه و به داخل ان ترشح می شودبه شهد اضافه می نماید.بعلاوه مقداری هم از اب ان را از راه جدار کیسه عسلی یا یسل دادن جذب بدنش نموده و به کمک کلیه دفع می کند. زمانی که زنبور وارد کندو شد شهد را به همان حالت نارس داخل سلولها می گذارد و شب هنگام که قادر به خارج شدن از کندو نیست توسط حرکات بالا و پایین خرطومش شهد را درمعرض مجاورت هوا قرار داده و همچنین با اضافه کردن مقداری دیاستاز ابش را باز جذب می نماید. این کار آنقدر در طول شب توسط زنبورهای مختلف تکرار می شود تا شهد کاملا تغلیظ شده و مقدار آب آن ?17- 18 برسد. چنین شهد غلیظ و فوق اشباعی را عسل رسیده می نامیم. زنبورها معمولا پس از پر کردن سلول هایشان با چنین عسل غلیظی ، سر سلولهایشان را با موم می پوشانند. انواع عسل: تصور اینکه زنبور های برخی ازنژادها، عسل های خوشمزه تریا خوش رنگتری را جمع آوری می کنند عقیدهای یامیانه و خلاف واقعیت است. چون نژاد زنبور ها در مزه ، رنگ وبوی عسل هیچ اثری نمی تواند بگذارد و عسل را بر حسب منبع جمع آوری شهد گل و یا به عبارت دیگر نوع گیاه طبقه بندی می کنند.مثل عسل مرکبات ، عسل شبدر ، عسل یونجه ، عسل اقاقیا ، عسل گون و غیره ارزیابی و داوری در مورد عسل: مهمترین عامل در ارزیابی عسل عطر و درجه خلوص ان از مواد خارجی است. عوامل دیگری که در ارزیابی عسل اهمیت دارند، مقدار آب موجود در عسل و عاری بودن از کریستال می باشد که در درجه دوم اهمیت قرار دارند.جهت داوری و ارزیابی عسل میتوان بشرح زیر برای هر یک از مشخصاتنسبت به اهمیت ان نمره داد. 1- چگالی عسل 20 نمره (تمام عسل هایی که بیشتر از 6/ 18درصد آب دارند فاقد کیفیت لازم هستند.) 2- عاری بودن از کریستالها 10 نمره 3- درجه خلوص وتمیز بودن عسل(شفافیت) 30 نمره 4- تمیز و یکنواخت بودن ظرف عسل 10 نمره 5- طعم وعطر عسل 30 نمره در ایران به خصوص در مناطق روستایی به علت تنوع زیاد نباتات و استفاده زنبوران عسل از گیاهان وحشی و کوهستانی عسل ها معمولا مخلوط هستند و عسلهایی را که از شهد نباتات کوهستانی تهیه میگردد بنام عسل های کوهستانی نام گذاری می کنند. در مورد ارزیابی و داوری عسل در بعضی از کشور های جهان عسل را بسته به میزان شفافیت ، مقدار آب و عطر آن از یک تا چهار ویا بر حسب حروف لاتین (D.C.B.A) درجه بندی می کنند. شفافیت عسل بستگی به وجود دانه های گرده ، حباب های هوا و سایر مواد معلقه در عسل دارد. طعم و عطر عسل بستگی به نوع گلی که شهد آن توسط زنبور جمع آوری شده است دارد. رنگ عسل یک فاکتور تعیین کننده کعفیت عسل نبوده و از بی رنگی تا زرد کهربایی و حتی قرمز وتیره رنگ تغییر می کند. مثال: عسل اقاقیا ?بی رنگ عسل اویشن ?قرمز عسل گون ?بی رنگ عسل شوید ?پر رنگ ترکیبات عسل: 1- آب: مقدار رطوبت عسل بستگی به مقدار شهد گل ، شرایط ذخیره شدن ان در سلولهای قاب و همچنین شرایط جوی خارج از کندو دارد. عسل های مختلف معمولا بین?20- 13رطوبط دارند.و همانطور که ذکر شد در عسل درجه یک میزان رطوبت 6/ 18درصد است. رطوبت عسل به وسیله رفراکتومتر (بازتاب سنج)قابل اندازهگیری است. قندها: حدود?99- 95 مواد جامد عسل را قند ها تشکیل می دهند.حدود20نوع قند مختلف در عسل وجود داردکه بر اساس پیچیدگی و اندازه مولکولی می توان انها را طبقه بندی نمود.شیرینی عسل 25برابر قند معمولی یعنی ساکارز وی باشد.(بعلت وجود قندهای مختلف در عسل). مهمترین قندهای موجود در عسل: 1- لوولوز(فروکتور)38? :قندهای عمده عسل می باشند و عمده شیرینی عسل از این دو قند است. 2- گلوکز30? : قندهای عمده عسل می باشند و عمده شیرینی عسل از این دو قند است. 3- ساکارز :1-2? (تغییرات تا 8?) 4- کمتر از 10? میلیسیتوزو قندهای دیگر مانند مالتوز، لاکتوز و غیره. لو ولوز مسئول خاصیت رطوبت پذیری عسل بوده وحلالیت پذیری بیشتری نسبت به دکستروز (دی گلوکز)دارد: به طور کلی اب وقندها حدود %97.9 ترکیبات عسل را تشکیل می دهندو مواد دیگر حدود %2.1 عسل را تشکیل می دهند. 3- اسیدها: در عسل اسیدهای مختلفی وجود دارد که بدلیل شیرینی زیاد عسل اشکار نیستند. بدلیل وجود این اسیدها عسل دارای PH اسیدی می باشد.(PH~3.9) قبل از ورود به بحث اصلی ذکر این نکته ضروری است که ما دو لغت مشابه با دو معنی متفاوت داریم: (عسل تقلبی و عسل مصنوعی) عسل مصنوعی یا صنعتی عسلی است که از تغلیظ آب میوه ها تحت فرایندهای خاصی بدست می آید مانند عسل خرما،ولی عسل تقلبی از راههای مختلف بوجود می آید که در این مورد بحث خواهیم کرد. عدهای معتقدند که وقتی که عسل متبلور شده و در اصطلاح عامیانه شکرک زد ، تقلبی بوده و عسل سالم و طبیعی همیشه صاف و شفاف باقی می ماند ، در صورتی که این طرز فکر اشتباه می باشد. عسلهای مختلف در طول مدت نگهداری ایجاد کریستال می نمایند، برخی در هنگام تهیه و برخی در هنگام چند ماه و حتی چند سال شکرک می زنند. سرعت شکرک زدن به عوامل مختلفی از جمله نسبت بین گلوکز و فروکتوز بستگی دارد. مقدار فروکتوز عسل معمولا بیشتر از میزان گلوکز است و هر چه قند میزان فروکتوز کمتر باشد، شکرک زدن زودتر و سریعتر انجام می شود.عمل رس کردن عسل یا کریستالیزا سیون عسل بر اثر عوامل مختلفی صورت می گیرد.همانطور که ذکر شد عسل بعلت درصد بالای مواد قندی که دارد مادهای جامد است که تحت شرایط بسیار شکنندهای بصورت مایع قرار دارد (ماده اشباع شده قندی) و اگر شرایط مطلوب مهیا گردد رس میکند که این پدیده به ترکیبات عسل، شرلیط انبار و بسته بندی و ذخیره شدن عسل بستگی دارد. عوامل موثر در پدیده کریستالیزا سیون : 1- درجه حرارت محیط: درجه حرارت 16درجه سانتیگراد حرارت مطلوب برای تبلور می باشد. 2- دیاستاز: باعث جذب ذرات ریز عسل و رسوب ان ها می شود.(ته نشین شدن عسل). 3- آب: رسوب عسل بصورت گلوکز هیدراته میباشد که در تنیجه نسبت (? D گلوکز/ W?آب( در عسل در عمل کریستالیزه شدن عسل بسیار مهم می باشد. 4- مقدار گلوکز: هر چه مقدار گلوکز عسل بیشتر باشد تمایل عسل به رسوب کردن بیشتر است. مثال : عسل افتابگردان اساسا از گلوکز تشکیل یافته حدود 3هفته تا یک ماه طول می کشد تا رس کند. 5- اجسام و مواد خارجی در عسل. 6- نوع عسل و گیاهان عسل زا. به هر حال به جز چند گیاه خاص در دنیا عسلی وجود ندارد که دیر یا زود در اثر ماندن متبلور نشود و در صنعت برای جلوگیری از متبلور شدن عسل در کارخانه های بسته بندی عملیاتی روی عسل صورت می گیرد.از جمله حرارت دادن عسل، افزودن جوهر لیمو به مقدار کم به عسل و غیره. البته همانطور که ذکر شداین عملیات باعث عقب افتادن پدیده کریستالیزا سیون میشود ولی از متبلور شدن عسل جلوگیری نمی کند. در بعضی از کشور های اروپایی مردم عسل را به صورت شکرک زده مصرف میکنند و حتی گاهی از اوقات با اضافه کردن مواد پودری (پودر قند) خود باعث تسریع این امر می شوند ولی در کشور ما خلاف این عقیده وجود دارد و مردم عسل شکرک زده را مصرف نمی کنند و انرا نشانه کیفیت پایین عسل می دانند. 3 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام - برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام حتما در بازار عسلهایی را دیدهاید که با نام گیاهان مختلف به فروش میرسند؛ عسل آویشن، گون، مریمگلی، اقاقیا، زرشک و… به این عسلها میگویند عسلهای تکگل… اگر قصد خرید این نوع عسلها را دارید، باید دقت کنید که مشخصاتی همچون منشا عسل، محل تهیه آن، نام زنبوردار و منطقه حتما روی برچسبی که به ظرف عسل زدهاند، قید شده باشد. خیلیها سوال میکنند از کجا باید بفهمیم عسل خریداریشده واقعا عسل تکگل است یا نه؟ در پاسخ باید بگویم که فقط آزمایشگاه میتواند از طریق آزمایش و تجزیه عسل به این اطمینان برسد که عسل از چه گلی تهیه شده و اصل است یا تقلبی… برای مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب بروید واقعیت این است که افراد عادی نمیتوانند عسل مطلوب را از نامطلوب تشخیص بدهند. عسل دارای رنگ، مزه، طعم و عطر بهخصوصی است و هر کدام از اینها طیف گستردهای دارد. به عنوان نمونه، عسل دارای طعمهای تند تا ملایم است و مزه آن بسته به گلی که از آن عسل تهیه شده، تفاوت دارد. این ذایقه افراد است که باید طعم عسل را بپسندد. به عنوان نمونه، بعضیها طعم تند عسل را دوست دارند و بعضیها هم طعم ملایم آن را میپسندند. پس ما نمیتوانیم بگوییم عسل با طعم تند بهتر از عسل با طعم ملایم است. عسلهای تیره، عسلهای روشن مشخصه بعدی، رنگ عسل است. رنگ عسل معمولا از کِرِم شیری تا قهوهای تیره، متغیر است و نمیتوانیم بگوییم که عسل تیره بهتر از عسل روشن است. این، ملاک خوبی برای انتخاب عسل نیست زیرا شهد گلها در مناطق مختلف رنگهای متفاوتی دارند. بهعنوان نمونه، رنگ عسل منطقه کردستان با منطقه دماوند، منطقه شمال یا منطقه جنوب متفاوت است ولی این دلیلی بر برتری عسل هیچکدام از این مناطق بر همدیگر نیست. در واقع مشخصههای دیگری در کیفیت عسل ملاک است که توسط خریداران قابل تشخیص نیستند. عسلها و قندهای ساده و مرکب معیار ما برای عسل با کیفیت این است که از نظر آزمایشگاهی نسبت قندهای مرکب به قندهای ساده، خیلی کمتر باشد؛ یعنی قندهای ساده باید بیشتر از قندهای مرکب باشند. به عنوان نمونه، از نظر آزمایشگاهی عسل خوب، عسلی است که ساکاروز کمتری داشته باشد؛ زیرا ساکاروز یک قند مرکب محسوب میشود. قندهای سادهای که در عسل وجود دارد شامل گلوکز و فروکتوز هستند. این ۲ نوع قند حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد قندهای داخل عسل را تشکیل میدهند. حتما میپرسید چرا قندهای ساده به قندهای مرکب ارجحیت دارند؟ پاسخ این است که قندهای ساده خیلی سریع جذب میشوند و نیاز به هضم در دستگاه گوارش ندارند. بنابراین عسل برای بیماران گوارشی بسیار مفید است؛ در حالی که قندهای مرکب نیاز به هضم دارند. عمل هضم نیاز به صرف انرژی دارد و جذبش دیر اتفاق میافتد. به همین دلیل است که میگوییم عسل یک ماده انرژیبخش بوده و بهتر است صبحها میل شود. عسل و خاصیت کش آمدن یادتان باشد، عسلی خوب است که درصد رطوبتش کم باشد. البته مردم هم معیارهایی دارند که به نوعی موید همان نکات آزمایشگاهی است. یکی از باورهای مردم در مورد عسل این است که عسل خوب باید کش بیاید و هرچه بیشتر کش بیاید از مرغوبیت بالاتری برخوردار است. البته این تنها شاخص مرغوبیت عسل نیست زیرا عسلهای تقلبی زیادی در بازار وجود دارند که خوب هم کش میآیند. عسل و دیابت نکتهای که لازم میبینم به آن اشاره کنم این است که در فرهنگ عمومی مردم این باور وجود دارد که افراد مبتلا به دیابت میتوانند عسل بخورند و منعی برای استفاده از آن ندارند. این باور، باور غلطی است و ما هیچگاه به افراد مبتلا به دیابت توصیه نمیکنیم که بدون ملاحظه عسل بخورند و آن را جایگزین قند و شکر کنند. بد نیست ریشه این باور را بدانید زیرا یک نکته علمی در آن نهفته اما از آن بد برداشت شده است. همانطور که ذکر شد ۷۰ تا ۷۵ درصد قندهای موجود در عسل را گلوکز و فروکتوز تشکیل میدهند و تفاوتی که بین گلوکز و فروکتوز وجود دارد، این است که فروکتوز برای جذب در بدن انسان نیاز به حضور انسولین ندارد ولی گلوکز برای جذب نیازمند انسولین است. به همین دلیل بعضیها فکر میکنند چون در عسل فروکتوز وجود دارد پس دیابتیها که مشکل انسولین دارند، میتوانند هر چقدر خواستند عسل بخورند و گلوکز آن را در نظر نمیگیرند؛ در حالی که نسبت گلوکز به فروکتوز در عسل بالا است. البته بعضی از انواع عسل هستند که مقدار فروکتوزشان خیلی زیاد است؛ مانند عسل اقاقیا که درصد فروکتوز بالاتری نسبت به گلوکز دارد. به همین دلیل، توصیه ما به دیابتیها این است که اگر میخواهید عسل مصرف کنید، پس از مشورت با متخصص تغذیه و تعیین مقدار مصرفی توسط ایشان، ترجیحا از عسل اقاقیا استفاده کنید اما استفاده زیاد و خودسرانه این عسل نیز به هیچ وجه توصیه نمیشود. عسل؛ گزینهای برای صبحانه اگر عسل تولیدشده واقعا از گیاهان یادشده باشد، خواص همان گیاهان را نیز در خود دارد ولی عسل به عنوان یک تقویتکننده عمومی بدن محسوب میشود و اینکه فکر کنید با خوردن یک بار عسل آویشن میتوانید تمام فواید درمانی آویشن را بهدست بیاورید، سخت در اشتباهاید. در واقع مصرف عسل باید به صورت بلندمدت در سبد غذایی روزانه وجود داشته باشد تا بتواند در درازمدت اثرات تقویتکننده، پیشگیرنده و درمانی خودش را بگذارد. ضمن اینکه خوردن عسل وقت خاصی ندارد و شما میتوانید هر زمان که خواستید آن را مصرف کنید ولی چون عسل انرژیزاست و سبب ایجاد انرژی و نشاط در یک روز کاری میشود، خوردنش را در صبحانه توصیه میکنیم. منبع : دکتر مجتبی محرمی 3 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ [h=2]راهنمای پرورش زنبور عسل [/h] راهنمای پرورش زنبور عسل زنبورهای یک کندو شامل یک ملکه ، چند صد زنبور نر و چندین هزار زنبور کارگر میباشد. در تابستان و بهار که زنبورها فعالیت زیادی برای جمع آوری شیره دارند کندو ممکن است 7 - 5 کیلو زنبور داشته باشد و تعداد زنبورهای نر در این موقع زیادتر از هر موقع دیگر در کندو دیده شوند. هر یک از این دو نوع زنبور وظیفه خاصی دارند ولی منظوری که یک کندو تعقیب مینماید عبارت از بقای نسل و یا دفاع و نگهداری کندو میباشد و نظر انفرادی در بین نیست و هیچکدام از آنها در نتیجه سعی انفرادی قادر نیستند که برای مدت طولانی زنده بمانند و بنابراین هدف آنها بطور دسته جمعی انجام میگیرد. زنبور ملکه ملکه زنبور عسل به سادگی از کارگران و زنبور نر مشخص میشود. ملکه نسبتا درشت تر و درازتر از کارگران و درازتر از زنبوران نر است، ولی پهنتر از آنها نیست. از آنجا که شکم ملکه طویل و در سطح زیرین پهن است، طول بالهایش نسبت به بدن از بال کارگرها و زنبوران نر کوتاه تر است. نیش ملکه کمی خمیده است و نسبت به نیش کارگر دارای دندانههای کمتری است و فقط برای از بین بردن ملکههای رقیب بکار میرود. حرکت ملکه در حالت عادی ملایم است ولی در مواقع احتیاج میتواند با سرعت حرکت کند. تمام تخمهایی که در سلولها قرار دارد، بوسیله ملکه واحد کندو گذاشته میشود. این ملکه در جوانی در هوای آزاد با یک یا چند نر پشت سر هم جفتگیری و برای خود تا آخر عمر اسپرم ذخیره میکند. فصل پرورش زنبورها فصل پرورش نوزادان در شرایط آب و هوایی معتدل ، به مقدار کم ، از اواسط دیماه شروع شده مرتب توسعه مییابد و اوایل اردیبهشت به حداکثر خود میرسد. در صورتی که شرایط اجازه دهد، فعالیت تولید مثل آنها ، به همین وضع ، تا اواخر خرداد ماه ادامه پیدا میکند و از آن به بعد رو به نقصان میگذارد. در ماههای آبان و آذر فعالیت زاد و ولد بکلی متوقف می گردد. نژادهای مختلف زنبورعسل از این حیث دارای خصوصیات متفاوت هستند. هنگامی که تولید مثل کلنی در حداکثر توسعه خود میباشد، یک ملکه ممکن است 1500 تا 2000 تخم در روز بگذارد. پرورش ملکه در یک کلنی زنبور عسل ، پرورش ملکه ممکن است به یکی از علل زیر صورت گیرد: نشاندن ملکه جدید به جای ملکهای که به علت نامعلوم معدوم شده است. تعویض ملکهای که پیر شده ولی هنوز مایل است فعالیت داشته باشد. برای ازدیاد کلنی یا بچه بیرون کردن. در هر یک از حالات فوق ، کارگزاران موقعی اقدام به ساختن خانه ملکه و پرورش آن میکنند که ماده بخصوص جلوگیری کننده به آنها نرسد. در حالت اول ، چندین ملکه در خانههای اضطراری که با تغییر شکل خانه کارگران ساخته شده، پرورش داده میشوند. در ابتدای ساختمان خانه اضطراری ، سلول اصلی بوسیله مایع بخصوصی که از غده زیر فکی کارگران ترشح میشود، انباشته شده، لارو داخل سلول اصلی در سطح آن شناور میشود. به این ترتیب ، لارو وارد قسمت ویژهای که برای پرورش ملکه ترتیب داده شده میگردد. لاروهایی که برای پرورش اضطراری ملکه انتخاب میشوند اغلب دو روزه هستند ولی لاروهای سه روزه هم میتوان یافت. معمولا کارگران کوشش میکنند که در پرورش اضطراری ملکه از لاروهای مسنتر استفاده کنند. در صورتی که لارو انتخاب شده برای پرورش ملکه دو روزه باشد، در حدود 11 روز بعد ، ملکه کامل از سلول خارج میشود و اگر شرایط هوایی مساعد باشد، در فاصله 10 روز بعد جفت گیری کرده خود را برای تخم گذاری آماده می کند. در این صورت ، از وقتی که کندو ملکهای را از دست میدهد تا هنگامی که ملکه تخمگذاری جانشین آن گردد حداقل سه هفته طول میکشد. جفتگیری ملکه باکره وقتی که تقریبا 5 -3 روزه است، قبل از پروازهای مخصوص جفتگیری پروازهای اکتشافی در اطراف کندو مینماید. جفتگیری معمولا در گرمترین اوقات روز صورت میگیرد. گاهی ملکه بعد از چند دقیقه جفتگیری کرده به کندو برمیگردد. مشاهده جفتگیری که مطمئنا در آسمان انجام میگیرد خیلی کم صورت گرفته است. زنبورهای نر در آسمان به سرعت در اطراف ملکه پرواز میکنند و هر یک کوشش دارند که خود را به او برسانند. این پرواز دسته جمعی مدتی بطور زیگزاگ ادامه دارد. زنبور نری که موفق به جفتگیری میشود آلت تناسلی و قسمتی از اعضای مربوط را از دست داده و میمیرد. در مدت کوتاهی که عمل جفتگیری انجام میگیرد، اسپرم نر به واژن ملکه وارد میشود. برای جلوگیری از خروج و ریزش اسپرم از واژن ، حشره نر بلافاصله دهانه خروجی واژن را با ماده ژلاتینی مخصوص مسدود میکند. اسپرماتوزوئیدها سپس به سمت کیسه اسپرم شناور و در آن متمرکز میشوند. در کیسه اسپرم ، اسپرماتوزوئیدها بطور منظم ، پهلوی هم و تقریبا بدون حرکت قرار میگیرند. ملکه معمولا قبل از اینکه شروع به تخم گذاری کند، چندین بار جفتگیری کرده به اندازه کافی برای آینده خود اسپرم ذخیره میکند. تخمگذاری کمی بعد از اینکه ملکه جفتگیری کرد، توجه کارگران نسبت به ملکه بیشتر می شود. درهر جا که ملکه قرار گیرد حلقهای از کارگران که اعضای آن مرتب تغییر میکند، تشکیل میگردد. زنبورهای کارگر جوان اقدام به تغذیه ملکه میکنند و بدن او را بوسیله شاخکهای خود لمس نموده با دهان میلیسند تا مواد مترشحه ملکه را دریافت کرده بین سایر زنبورها تقسیم کنند. ملکه هنگام تخمگذاری در روی شانهها ، روی قاعده مشخصی حرکت میکند. ابتدا سر خود را وارد تک تک سلولها نموده آنها را آزمایش میکند و سپس تخمی در آن قرار میدهد. برای این منظور ، شکم خود را خم کرده انتهای آن را داخل سلول میکند. دیدن ملکه بعضی از مربیان وقت زیادی برای جستجوی ملکه صرف مینمایند ولی بهتر است به جای این کار اطلاع حاصل کنند که ملکه خوب کار میکند یا خیر. اگر در کندو به مقدار کافی نسل زنبور در مراحل مختلف دیده شود که در قابها بطور منظم برقرار شدهاند، نشان میدهد که فعالیت ملکه رضایت بخش میباشد. بنابراین ، احتیاجی نیست که تمام کندو بازرسی شود و امتحان یکی دو قاب نسل کافی است. ولی اگر حتما لازم باشد که ملکه دیده شود باید کندو را با آرامش کامل باز نمود. وارد کردن ملکه تازه به کندو این عمل به منظور تعویض ملکه صورت میگیرد. در این روش ، مربیان ملکه لازم را از موسسات تربیت ملکه خریداری و از آن استفاده میکنند. میتوان تعویض ملکه را در هر موقع سال عملی نمود ولی اغلب آن را در اواخر دوره عسل کلی و یا در اوایل بهار انجام میدهند و معمولا در بهار ، هنگام جلوگیری از بچه دادن، به این کار اقدام میکنند. در هر صورت ، برای شروع به این کار ، باید نصف روز یا چند ساعت قبل از آن که ملکه جدید وارد شود، ملکه سابق را بگیرند و بیرون کنند. لوازم مورد نیاز برای زنبورداری یک کندوی خوب باید از ورود زنبورهای مهاجم جلوگیری کند. مقاوم در برابر اثرات مخرب نور خورشید و باران باشد. مانع از نفوذ موریانهها گردد. اغلب کندوها چوبی هستند. قسمتهای مختلف یک کندو از پایین به با لا تخته تحتانی ، طبقه ، پنجره ملکه ، قابها و زیرسازی آنها ، صفحه جدا کننده ، سرپوش ، ابزارآلات زنبورداری لباس کار زنبورداری ، یک جفت پوتین یا چکمه خوب ، یک جفت دستکش ، توری جهت پوشاندن صورت ، دودی یا دودکن ، کاردک زنبورداری ، کلاه ، برسی یا شاه پر ، قفس ملکه ، بچه گیر ، یک قوطی کبریت. دودی یا Smoker زنبوران عسل تندخو به سادگی به زنبوردار اجازه خارج کردن عسل از کندو را نخواهند داد. برای تخفیف دادن حملات آنها و یا اداره کردن زنبوران زمانی که کندو مورد بازدید قرار میگیرد از وسیلهای به نام دودی یا دود کن استفاده میشود. برخی از دودکنها از قلع و برخی از مس یا استیل ضد زنگ ساخته شدهاند و یک دودکن باید دمنده قوی و مخزن آتش مناسب داشته باشد. بستههای مقوای نازک ، گونی کنف خشک و بخصوص پوسیده ، تکههای پارچه یا لباس پشمی کهنه ، چوب پوسیده و پهن گاو بهترین سوختها برای دودکن به حساب میآیند. دستور العمل فنی زنبورداري شرح عمليات: 1- انتخاب واحد: الف) سايت يا محلي انتخاب گردد كه داراي سابقه پرورش زنبور عسل باشد. ب) در سايب مورد نظر حد اقل 100 (يكصد) كلني زنبور عسل موجود باشد.(كندو هاي بومي كه تبديل به مدرن شده باشد. قابل قبول است) ج) افراد انتخاب شده بايد دوره هاي مقدماتي زنبور داري را گذرانده و با سواد باشند. د) افراد زنبوردار داري لباس و تجهيزات لازم جهت كار در زنبورستان باشند.(لباس سفيد، كلاه، دستكش، دودي، اهرم و ...) 2- مديريت پرورش: الف) استفاده از كندو هائي كه استاندارد بوده و از نظر ظاهر سالم،محكم، بدون درز، داراي پايه مناسب و ارتفاع از زمين،، درب داراي روپوش فلزي، قابها سالم و تميزو قابل جا بجايي و ... و از نظر جمعيت كلني در شرايط خوب باشد. ب) هر كندو داراي شناسنامه و دفترچه اي جداگانه جهت درج اطلاعات مربوط به آن باشد. ج) استفاده از ملكه هاي انتخاب شده و جوان با استفاده از روش هاي معرفي ملكه به كندو (بويژه براي جلو گيري از توليد بچه كندو و چون ملكه جوان تمايل به بچه دادن ندارد و تخم ريزي خوبي دارد بنابراين جمعيت قوي خواهد ماند). د) با روشهاي مختلف مثل حبس ملكه خروج قابهاي حاوي نوزاد و انتقال به كندوهاي ضعيف، خراب كردن سلولهاي ملكه در فصل بچه دهي و يا در صورت زياد بودن جمعيت قرار دادن شبكه مانع ملكه بين بدنه و طبقه با اضافه نمودن يك طبق به آن مي توان ازتوليد بچه كندو جلوگيري كرد. د) از اوايل بهار تا اواسط پائيز امكان ادغام وجود دارد.با اين روش مي توان از نابودي كلني هاي ضعيف جلو گيري كرد و با داشتن جمعيت هاي نسبتاً يكسان صفت غارتگري بروز نخواهد كرد. 3- مديريت تغذيه: الف) استفاده از تغذيه كمكي = در اوايل بهار قبل از وجود شهد در طبيعت كلني هايي كه غذاي ذخيره زمستاني آنها كم و در حال تمام شدن مي باشد بايد با شربت آب و شكر به نسبت (1 به 1) تغذيه شوند و در اواخر فصل برداشت يعني اوايل پائيز كه مقدار شهد در طبيعت كم مي شود در صورتيكه غذاي ذخيره كافي در كندو نباشد شربت آب و شكر به نسبت (1 به 2) استفاده مي گردد و در همين زمانهاي علاوه بر تغذيه شكر و آب از كيك جانشين گرده نيز استفاده مي گردد. (اواسط شهريور تا اواسط مهر و نيمه دوم بهمن تا پايان اسفند) ب) ذخيره زمستاني= بر آورد صحيح از ميزان عسل باقي مانده در كندو و جهت زمستان گذراني با توجه به جمعيت آن براي يك كلني حدود 15 -12 كيلو گرم عسل و دو قاب گرده گل لازم است و براي كلني هائي كه دو طبقه دانرد 20 كيلو گرم عسل و 3 قاب گرده مورد نياز است. ج) استفاده از منابع شهد و گرده موجود در منطقه = استفاده از باغات مزارع، دامنه كوه ها و كوچ به ارتفاعات با توجه به زمان دوره گلدهي گياهان مورد استفاده زنبور عسل در منطقه. د) استفاده از منابع آب سالم و بهداشتي و در دسترس (استفاده از آبشخور) در هر زنبور ستان 4- مديريت بهداشت و درمان: الف) مبارزه با آفات و شكارچيان= كنه و اروا ، پروانه موم خوار، زنبوران زرد و قرمز ( مبارزه با استفاده ار تله). مورچه ( مبارزه با استفاده از قراردادن كندو روي پايه)، سبز قبا( مبارزهاز طريق از بين بردن آن در لانة پرنده هنگام شب). كنه واروا= بيشترين خسارت كنه واروا به لاروهاي مسن زنبورعسل بخصوص لاروهاي نر مي باشد و زنبوران كامل نقش ميزبان واسط و حمل كننده كنه ها را دارند. تخم گذاري كنه ماده در اوايل پرورش نوزادان كمتر و اواخر تابستان به حد اكثر مي رسد. تشخيص كنه بايد در ابتداي دوره آلودگي انجام شود كنه داراي چهار جفت پا است و نبايد با شپش كه شش پا دارد اشتباه شود. كنه بر روي شفيره هاي 13 روزة كارگر و 16 روزه نر ها مشاهده مي شود و لكه هاي سفيد زنگ بر ديواره هاي سلول هاي خالي لارو و شفيره دليل وجود كنه واروا است. مبارزه هنگام غروب يا صبح زود و در پائيز يا اوايل بهار انجام مي شود (زماني كه تخم ريزي ملكه به حداقل يا صفر) مي رسد. مي توان قبل از مبارزه خروج لاروهاي سر بسته بخصوص لاروهاي نر در كناره ها را انجام داد. نوار فولبكس به مقدار 2 تا 3 نوار در هر كلني و 3 تا 4 بار به فاصله يك هفته در بهار توصيه مي شود (قبل از جريان شهد در طبيعت بايد مبارزه عليه كنه واروا قطع شود. پروانه موم خوار در مناطق گرمسيري خسارت بيشتر وارد مي كند براي رشد لاروهاي آن دماي بالا تر از 30 درجه لازم است و قاب هاي كهنه و تيره را ترجيح مي دهد. پروانه موم خوار قسمت وسط شان ها را هدف قرارداده و با تنيدن تونل هاي ابريشمي و مدفوع سياه رنگ خسارت وارد كرده و ظاهر بدي ايجاد مي كند. به طور كلي پروانه موم خوار از روشنايي، هواي تازه و سرما و نيز مركب چاپ روزنامه گريزان است. در انبار استفاده از ورقه هاي روزنامه بين طبقه ها و ياپيچيدن پوكه ها با روزنامه مؤثر است مي توان پوكه هاي آلوده را در كندو هاي قوي قرارداد و خود زنبور عسل آنها را پاك سازي مي كند. استفاده از فريزر براي قاب هاي آلوده مؤثر است. سوزاندن گوگرد و توليد گاز so2 پروانه موم خوار را از بين مي برد و چون قادر به از بين بردن تخم پروانه نيست بايد 15 روز بعد تكرار گردد. ب)پيشگيري و مبارزه با بيماريها = نوزما، لوك امريكايي، لوك اروپايي نوزما= ويژه زنبوران بالغ بوده و بيشتر در كلني هايي كه جمعيت آنها كم است(كلني هاي ضعيف كه علت ضعيفي مي تواند كمبود عسل ذخيره زمستاني، طولاني بودن زمستان و يا پيري ملكه باشد) بيماري علائم خارجي ندارد و بايد مدفوع يا محتويات بدن زنبور عسل مورد آزمايش قرارگيرد و حالت اسهالي در مدفوع مشاهده مي شود و زنبور هاي بالغ به صورت فلج در جلو درب كندو روي زمين مي خزند و توان پرواز ندارند. پيشگيري با استفاده از فوماژيلين و مديريت جلو گيري از ضعيف شدن كلني مي باشد و درمان با ضد عفوني كردن كندو ها و وسايل آلوده با سموم گازي مثل اسيد استيك است. لوك آمريكايي= وجود بيماري فصل مشخصي ندارد و هر موقع از سال كه لارو در كندو باشد مي تواند به وجود آيد براي درمان بايد تمام كندو و شان ها و عسل و... را همراه جمعيت آن سوزانيده و معدوم نمود و گاهي بدنه و درب كندو را نگه داشته و ضد عفوني با شعله افكن قابل استفاده است. و براي پيشگيري در دو نوبت اوايل بهار و پائيز قبل از زمستان گذراني از داروي آنتي بيوتيك از جمله اكسي تتراسايكلين به صورت محلول در شربت با استفاده از ظروف شربت خوري استفاده كرد. لوك اروپايي= بر خلاف لوك آمريكايي در فصل معين يعني اواخر فصل زمستان گذراني و اوايل بهار ظاهر مي شود و با جريان شهد در طبيعت به تدريج كاهش مي يابد و در جهان نسبت به لوك امريكايي از اهميت كمتري برخوردار است. و سبب مرگ و مير لاروهاي جوان مي شود سر پوش سلولها فرو رفته و مرطوب و سوراخي در وسط سر پوش مشاهده مي شود. مصرف ترامايسين به همان صورت در مورد لوك آمريكايي در پائيز و اوايل بهار مي باشد در هر حال بايد در فصل جريان شهد از مصرف دارو جلو گيري شود چون بقاياي آن در عسل مانده و براي مصرف كننده مضر است. 5- مديريت توليد: الف)شكل ظاهري عسل مناسب باشد= وجود ناخالصيهاي مختلف از جمله گرده گل، موم قطعات بدن زنبور و حباب هاي هوا در عسل موجب كاهش مرغوبيت عسل مي شود. چون ذرات موم و حباب هوا و ساير ذرات خارجي موجود در عسل سبكتر از عسل بوده و درصورتكه عسل براي مدت چند روز در تانكر هائي كه شير هاي تخليه در انتهاي آن وجود دارد قرار گيرد تمام ناخالصيها به سطح فوقاني آمده و از طريق شير انتهايي عسل عاري از ناخالصي بسته بندي مي شود بهتر است بلافاصله پس از استخراج عسل از شان ساير عمليات بسته بندي انجام شود چون عسل هنوز مايع و گرم است. براي جلو گيري از آن بايد محل پرورش نوزادان از محل ذخيره عسل جدا باشد با استفاده از شبكه ملكه بين بدنه و طبقه اول و نيز استفاده از شانهائي كه صرفاً در آنها عسل ذخيره مي شوند براي ذخيره عسل به محض شروع شدن جريان شهد در طبعيت زنبورها شروع به ترشح موم سفيد رنگ و تازه مي كنند كه آثار آن بر روي قابهاي حاوي نوزادان مشاهده مي شود و در اين زمان بايد طبقات ذخيره عسل بلافاصله روي كندو ها مستقر گردند. به اين ترتيب محل ذخيره عسل از محل ملكه و پرورش نوزادان جدا مي شود با استفاده از شبكه ملكه . البته استفاده از نيم طبقه بر روي شبكه ملكه براي ذخيره عسل بهتر است. ب) زمان مناسب برداشت عسل= زنبور ها سطح سلولهاي محتوي عسل را با لايه نازكي از موم مي پوشانند. اينگونه عسل را در اصطلاح عسل رسيده و قابل برداشت مي گويند. لذا موقع مناسب برداشت موقعي است كه بشتر شانهاي محتوي عسل كاملاً در پوشيده شده باشد. در صورتيكه قبل از اين مرحله برداشت صورت گيرد رطوبت عسل بالا بوده (بيشتر از 19 درصد) وموجب تخمير و ترش شدن عسل مي شود. برداشت بايد چند روز قبل از اتمام جريان شهد يعني زمانيكه زنبور ها سرگرم آوردن شهد هستند صورت گيرد. ذخيره زمستاني بستگي به جمعيت كلني از (20-10) كيلو لازم است. برداشت بايد پس از پولك تراشي و برداشتن سلولها حتماً با دستگاه اكتراكتور انجام شود. در مراحل مختلف برداشت عسل استفاده از حرارت سبب تغيير رنگ عسل (تيره شدن رنگ آن) شده و موجب كاهش كيفيت عسل مي شود و در هر حال بايد از حرارت دادن حتي كمتر از 43 درجه پرهيز نمود. از کجا و چگونه زنبور داري را شروع کنيم ؟ اولا زنبور داری شغلی جالب و متحیر کننده می باشد . جالب اینکه در این شغل با موجوداتی سرو کار داریم که زندگی تشکیلاتی آنها نمونه بارزی است از نظم و ترتیب و همکاری متقابل که هر وقت به کندو ها سر زده با مشاهده فعالیت های هر یک از زنبور ها به شکلی خواهید بود که متوجه نظم و ترتیب بسیار شگفت انگیز خواهید شد و پی به قدرت خداوند یکتا خواهید برد. ثانیا شغلی پرمنفعت : با فروش محصولات کندو (عسل ، گرده گل ، موم، بره موم و ژل رویال)درامد قابل توجه ای به دست خواهید آورد . که باعث دلگرمی و انگیزه برای ادامه این شغل خواهد بود . اما برای شروع کار قبل از هر چیز باید بدانید محلی که زندگی می نمایید . یا قرار است . کندو ها را آنجا مستقر نمایید . برای زنبور ها مناسب می باشد تا هم احتیاجات خود کلنی را براورده نماید و هم محصول اضافی داشته تا شما از آن استفاده نمایید . بخش اول محیط زنبور ستان: 1 – محیط از لحاظ شهد و گرده فراوان مناسب شغل زنبور داری باشد . محیط فاقد گل و گیاه و یا محیطی که گل و گیاه در آن کم بوده و یا فقط مدت کوتاهی از سال گل وجود دارد برای زنبور داری مناسب نمی باشد. به نظر من مهمترین و اساسی ترین بخش زنبور داری محیط مناسب ( در اکثر اوقات سال گل فراوان وجود داشته باشد) برای زنبور داری می باشد . گیاهانی چون درختان میوه شکوفه دار بهاره (، سیب ، گلابی ، مرکبات ، زردالو، آلوچه و گیلاس) پنبه ،آفتاب گردان ، یونجه ، شبدر ، اسپرس ، بیدمشک ، گوَ ن ، آویشن ، خردل ، زعفران ، نخود ، لوبیا ، نعنا ، اقاقیا ، کاج ، گیاهان زینتی و طیف بسیار وسیعی از دیگر گیاهان زراعی ، باغی ، جنگلی ، گیاه هان دارویی خور روی کو ها و تپه ها و مرتعی منابع شهد و گرده برای زنبور عسل محسوب می شوند. در این شرایط شما بهترین راندمان تولید را از زنبورستان خود خواهید داشت . اگر شما بهترین زنبور دار باشید ولی محیط فاقد گل و گیاه باشد . شما موفق نخواهید بود. 2 – شرایط آب و هوایی مناسبی داشته باشد . به طور معمولی باد شدید یا باران و مه آلود بودن هوا و یا گرما و سرما ی شدید در همه نقاط وجود دارد اما این شرایط فقط مدت کوتاه و در حد 3 الی 10 روز از سال به وجود می آید . اما گرما یا سرمای بیش از حد تحمل ، بارندگی پیوسته و زیاد ، هوای ابری در بیشتر اوقات سال یا فصل مورد نظر ، بادهای شدید ، هوای شرجی یا هوای غالبا مه آلود ، افزایش یا کاهش ناگهانی درجه حرارت هوا و آلودگی غیر تحمل هوا ممکن است. در اقلب اوقات سال چنین منطقه ای را برای استقرار زنبورستان نا مطلوب میکند و زنبور داری را با ضرر و تلفات زیاد همراه می نماید . 3 - اهمیت وجود منبع آب سالم در اطراف زنبورستان : زنبور نیز مانند سایر جانداران به آب به عنوان حیاتی ترین نیاز خود احتیاج دارد . هر چه آب سالم و پاکیزه در دسترس تر ( حداکثر 50 متر) باشد . بازه کندو ها بالا تر می رود . و زنبورستان از سلامت بهتری برخوردار خواهد بود . 4 - بهداشت منطقه زنبورستان و اهمیت آن : زنبور عسل نیز مانند سایر حیوانات به برخی از بیماری ها حساس است و متاسفانه بیشتر بیماری ها باعث انهدام بخش مهم یا تمامی کلنی های زنبور دار می شود و یا ضمن خسارت به زنبور دار معالجه می شوند . بنابراین اقتصادی ترین اقدام برای جلوگیری از ابتلای زنبورها به بیماری توجه زنبور دار به بهداشت منطقه است .. نزدیکی به گواری ها یا مرغداری ها و یا کارخانه جات مواد شیمیایی و یا کود کمپوست و یا محل تخلیه زباله و یا مزارعی که با آب فاظلاب آبیاری می شودند برای زنبورستان مساعد نمی باشد. زیرا بوی بد زنبوران را فراری می دهد . 5 - آلودگی های صوتی و بوهای نامطلوب : مکان استقرار زنبورستان از نقاط پر سر و صدا مثل جاده های پر رفت وآمد ، کارخانه های پر سر و صدا و غیره به اندازه کافی دور باشند تا سرو صدا موجب هراس زنبورها و فراری شدن آنها نشود . 6 - اهمیت دور بودن کافی زنبورستان از نقاط مسکونی : زنبورها با توجه به شعاع پرواز خود ممکن است تا 5 کیلومتر از محل زنبورستان دور شوند . اما نزیک بودن زنبورستان در فاصله 200 متری به خانه های مسکونی به وجود آمد مشکلاتی از قبیل ورود به خانه ها به خاطر وجود مواد شیرین و بروز مشکل برای صاحب خانه و یا ناتوانی از خروج از خانه برای زنبور باشد و یا دم غروب با روشن شدن چراغهای روشنایی برای زنبور عسل که جهت یابیش با نور خورشید می باشد دچار مشکل نماید . و شما می بینید که زنبور ها برای رفتن به کندو در اطراف چراغ برق جمع شده اند . 7 - اهمیت رعایت فاصله زنبورستان ها از هم : در شرایطی که بیماری های مسری در زنبورستان های همسایه شما وجود دارد حداقل فاصله لازم به رعایت زنبورستان ها از یکدیگر در هر منطقه 6 کیلومتر است . اگر منطقه پوشش گیاهی چندان خوبی نداشته باشد چند مشکل اساسی پیش خواهد آمد . 1 - تولید عسل کمتر در دو زنبورستان مجاور هم به علت کمبود منابع شهد و گرده . 2 - به علت گرده افشانی بیش از حد مورد نیاز بیشتر گل ها به میوه یا بذر تبدیل شده و تمام میوه ها قادر به دریافت مواد غذایی کافی نمی شوند و از کیفیت محصول کاسته شده 3- امکان رفتن اشتباهی زنبورهای یک زنبورستان به زنبورستان های دیگر و شیوع بیماری و غارت وجود دارد . 8 - میزان نزدیکی زنبورستان به جاده : جاده برای زنبورستان یه حسن می باشد که دسترسی به وسایل نقلیه برای حمل و نقل ، بارگیری و تخلیه کندوها را آسان می نماید . اما اگر جاده نزدیک زنبورستان پر رفت و آمد باشد .( جاده های بین شهری ، اتوبان ها) زنبور عسل از سرو صدا و هم به علت اوج پرواز کم با وسایل نقلیه برخورد کرده و تلف می شوند. 9 - بهترین مناطق استقرار یک زنبورستان : بی تردید بهترین مکان استقرار یک زنبورستان در یک باغ یا مزرعه بزرگی است که محصول آن باید توسط زنبور عسل گرده افشانی شود. در این صورت علاوه بر تولید عسل برای زنبوردار محصولات کشاورز یا باغ دار هم به قدر کافی گرده افشانی می شود. 10 - استقرار زنبورستان در کنار دریا یا رودخانه : چنانچه زنبورستان در ساحل دریا یا رودخانه مستقر شود زنبورها برای نوشیدن و جمع آوری آب بطرف آنها رفته و معمولا جریان آب رودخانه یا امواج دریا بیشتر زنبورها را غرق می کند و به این ترتیب خسارت سنگینی به جمعیت کلنی ها وارد می شود . 11 - سطح زنبورستان و استقرار کندوها روی پایه یا سکو : سطح زمین زنبورستان باید دست کم 30 سانتی متر بالاتر از زمین های اطراف باشد. 12 - فاصله کندوها از هم در یک زنبورستان : در یک زنبورستان رعایت فاصله 5/2 متر بین دو کندو و فاصله 4 متری بین هر ردیف ضروری است . 13 - مکان زنبورستان در رابطه با سمپاشی باغ ها و مزارع : زنبورستان شما نباید در نقاطی که سپاشی زیاد وجود داردبه خصوص جالیز ها و مزارع گلزا که بیشترین سم پاشی ها را دارند قرار گیرد . در حقیقت شما عطای این مزارع را به لقاء شان ببخشید. 14 - جهت استقرار کندوها در زنبورستان : چنانکه منطقه ای که زنبورستان در آن مستقر است بادخیز نباشد می توان کندوها را به گونه ای در زنبورستان مستقر کرد که سوراخ پرواز آنها به سمت مشرق یا جنوب باشد در این صورت با طلوع خورشید نور به سمت جلوی کندوها می تابد و زنبورها زودتر فعالیت روزانه را آغاز می کنند.در مناطق بادخیز سوراخ پرواز باید در جهت مخالف وزش باد باشد تا بخصوص در زمستان باد سرد به داخل کندوها وزیده نشود و در سایر مواقع نیز موجب ناراحتی زنبورها نشود. 15 – عدم وجود دشمنان زنبور عسل: شما نباید زنبورستان خود را در مناطقی که دشمان زنبور عسل از جمله سار ، خرس ، زنبور قرمز، موریانه و موچه که قابلنابودی و یا محارشان وجود ندارد . قرار دهید . 16 - مسافت مکان جدید زنبورستان تا مکان قبلی : شعاع پرواز مفید زنبور عسل به 2 کیلومتر و شعاع پرواز دور آن به 6 کیلومتر و گاهی به 12 الی 5/13 کیلومتر می رسد. برای جلوگیری از مراجعت زنبورها به مکان زنبورستان قبلی مکان زنبورستان جدید تا قبلی باید بیش از 6 کیلومتر فاصله داشته باشد. 17 - رابطه کندو و مساحت زنبورستان : دیوارها نباید از 2 متر مرتفع تر و فواصل بین کندوها به میزان حداقل 5/2 متر از هم باید رعایت شود. 18 - نحوه استقرار کندوها در زنبورستان : محل استقرار کندوها در زنبورستان باید به گونه ای طراحی شود که زنبورهای پرواز کننده از کندوهای مختلف مانعی در جلوی زنبورهای دیگر نباشد به همین جهت در استقرار کندوها طرح هایی چون زیگ زاگ - مربع - گروهی - موازی و غیره ممکن است عملی گردد. بخش دوم توانایی و امکانات شما : از مهمترین شرایط این شغل شخص خود شما که باید دانست توانایی جسمی و مالی در ابتدا این کار را دارا می باشید یا نه. زنبور داری به 3 فصل بهار ، تابستان و زمستان تقسیم می شود . فصل و اول فصل بهار از اول اسفند ما شروع می شود و وظیفه زنبور دار این است که ابتدا از با یه بازدید سطحی از سلامت کندو ها و وجود ملکه اطمینان کسب نموده و هفته ای 3 مرتبه به کندو ها شربت 1 به 1 داده تا به اوایل فروردین می رسید در این زمان جمعیت زیاد شده و وظیفه ما این است که به طور متوسط هر 8 روز یک مرتبه از هر کندو بازدید نموده تا از اردو زدن کندو جلو گیری نماییم و قاب های سیاه و کهنه را از کندو خارج و برگ موم تازه به کندو می دهیم .اگر کندو با جمعیت بیش از 10 قاب مشاهده کردیم به کندو طبق می دهیم . این فصل پر کار ترین فص زنبور داری می باشد و تا اول خرداد به طول می انجام . فصل دوم فصل تابستان می باشد که فصل برداشت عسل و کوچ و مراقبت از کندو ها و فصل اوج سم پاشی ها می باشد . این فصل تا اواخر شهریور به طول می انجامد . فصل سوم : که از اول مهر آغاز می شود و وضیفه ما دادن شربت 1 به 1 ( یک کیلو شکر با یک کیلو آب) به کندو ها تا برای زمستان گذرانی کندو مشکل پیدا نکند .به طور معمول یه زنبور دار به هر کندو در سال 12 کیلو شکر که معادل 24 کیلو شربت یک به یک می باشد می دهد . از این 12 کیلو شهر 7 کیلو در بهار و 5 کیلو در زمستان می باشد . محافظت در برابر زنبور قرمز و سار ها و دیگر موجودات مزاحم بوده و دریکی دیگر از وظایف ما گذاشتن یه پارچه کتانی روی قابها برای گرم نگه داشتن کندو می باشد .تهیه خمیر شیرین برای جبران کمبود گرده گل هم در این فصل انجام می شود . همه این کارها تا اواسط آبان پایان یافته و زنبور دار در کندو را محکم می بندد و تا آغاز اسفند ماه به هیچ عنوان نباید درب کندو را باز نماید . حال کسی که قصد زنبور داری دارد باید بداند که به ازای هر کندو در طول سال چه مقدار از وقت خود را باید صرف این کار نماید که اگر غفلت نماید به منزله از دست دادن کلنی می باشد. نکته دیگر هزینه خرید و نگهداری وسایل زنبور داری می باشد که حداقل از 200 هزار تومان برای وسایل زنبور داری( استراکتور ، دودی ، کلاه ، کاردک و . . . ) لازم می باشد و برای هر کندو در سال 30 هزار تومان مصالح ( شکر ، موم ، خمیر شیرین و . . . ) لازم می باشد . اگر شما قصد شروع زنبور داری را دارید بهتر است سال اول با 3 الی 6 کندو شروع نمایید تا ضمن مشغولیت و رفع خستگی کار روزانه و یا سرگرمی با زندگی و کار زنبور داری آشنا گردید به نوعی سال اول را کارآموزی کنید و با مطالعه کتب و سایت های زنبور داری و مشورت و آموزش از کسانی که سابقه زیادی در این شغل دارند خود را برای توانایی در این کار محک زده و در ضمن نیاز خانواده خود را به عسل طبیعی براورده نماید . در صورت تمایل در سال دوم با 20 الی 30 کندو به عنوان شغل دوم و کمک هزینه زندگی ادامه دهید و با آزموده شدن و تجربه جستن از خسارت های احتمالی وارده و پیدا کردن دلیل آن و و سود جستن از موارد منفعت آورد خود را برای زنبور داری به عنوان شغل اصلی و تنها ممر درامد خانواده برای سال بعد آماده نمایید . در سال سوم شما می توانید با 100 کندو ادامه دهید از 100 کندو به بالا خود را زنبور دار حرفه ای نامیده و نیاز به استخدام کارگر داشته و علاوه بر فروش عسل از فروش دیگر محصولات کندو درامد کسب نموده و با درامدی در حد یه خانواده متوسط ایرانی زندگی نمایید . در این سالها تجربه و ممارت لازمه کار است . چنین زنبور داری باید همیشه تعداد زیادی جمعیت در اختیار داشته و با آنها کار کند . آنچه برایش اهمیت فوق العاده دارد علاوه بر تعداد جمعیت و قوی بودن تک تک آنها شناخت محیط از لحاظ گل ها ی عسل خیز در ماه های مختلف سال است . زنبور داری که این کار را بعنوان شغل اصلی انتخاب نموده باید دانسته باشد که در اطراف زنبورستان به شعاع 100 کیلومتر یا بیشتر در هر منطقه چه نوع گلی در چه ماه از سال گل می دهد تا به موقع زنبور هایش را به همان نقطه مهاجرت داده و از شهد گل های آن منطقه حداکثر بهره برداری نماید . شما باید همه بیماریها و آفات زنبور عسل را به مثل یه دکتر شناخته و راهای درمان آن را آموخته باشید و همچنین باید دارو خانه ای برای پیشگیری و همچنین معالجه بیماریها آماده داشته باشید . شما باید به موقع ملکه ها را عوض نمایید تا مانع پیر یا ضعیف شدن جمعیت گردید . شما باید احتیاجات کندو از قبیل گرده، دیواره مومی ، پوکه و یا طبق را به موقع برآورده نمایید . تهیه و تنظیم : شبکه تخصصی خدمات مشاوره الکترونیک ایطرح / درج مطالب تنها با ذکر منبع مجاز می باشد. 2 لینک به دیدگاه
پسری از بابلسر 1800 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ توليد مثل و تشکيلات کندوي زنبور عسل زنبورهاي يک کندو شامل يک ملکه، چند صد زنبور نر ون چندين هزار زنبور کارگر مي باشد. در تابستان و بهار که زنبورها فعاليت زيادي براي جمع آوري شيره دارند کندو ممکن است 5-7 کيلو زنبور داشته باشد و تعداد زنبورهاي نر در اين موقع زيادتر از هر موقع ديگر در کندو ديده شوند. هر يک از اين دو نوع زنبور وظيفه خاصي دارند ولي منظوري که يک کندو تعقيب مي نمايد عبارت از بقاي نسل و يا دفاع و نگهداري کندو مي باشد و نظر انفرادي در بين نيست و هيچکدام از آنها در نتيجه سعي انفرادي قادر نيستند که براي مدت طولاني زنده بمانند و بنابراين هدف آنها به طور دسته جمعي انجام مي گيرد. ملکه ملکه زنبور عسل بسادگي از کارگران و زنبور نر مشخص مي شود. ملکه نسبتا درشت تر و درازتر از کارگران و درازتر از زنبوران نر است، ولي پهن تر از آنها نيست. از آنجا که شکم ملکه طويل و در سطح زيرين پهن است، طول بالهايش نسبت به بدن از بال کارگرها و زنبوران نر کوتاه تر است. نيش ملکه کمي خميده است و نسبت به نيش کارگر داراي دندانه هاي کمتري است و فقط براي از بين بردن ملکه هاي رقيب به کار مي رود. حرکت ملکه در حالت عادي ملايم است ولي در مواقع احتياج مي تواند با سرعت حرکت کند. ملکه اي که جفتگيري کرده و در حالت تخم گذاري است روي شانه هايي قرار دارد که جوانترين نوزادان در آن زندگي مي کنند. ملکه در اين حالت، اغلب بوسيله عده اي محافظ احاطه شده است. سر محافظين اغلب به طرف ملکه مي باشد. محافظان در اين حالت، با شاخک هاي خود ملکه را آرايش مي کنند و با دهان خود او را مي ليسند يا غذا مي دهند؛ بعلاوه مدفوعات وي را بيرون مي برند. امروزه کاملا واضح است تمام تخمهايي که در سلولها قرار دارد، بوسيله ملکه واحد کندو گذاشته مي شود. اين ملکه در جواني در هواي آزاد با يک يا چند نر پشت سر هم جفتگيري و براي خود تا آخر عمر اسپرم ذخيره مي کند. زنبورهاي کارگر مي توانند تعداد کمي تخم بگذارند ولي قادر به جفتگيري نيستند و معمولا در حالتي که ملکه کندو زنده است تخمگذاري براي آنها ممنوع است. نوزاداني که از تخم زنبوران کارگر بوجود مي آيند به علت اينکه فکنده نيستند تبديل به زنبورهاي نر مي شوند. چنين نرهايي معمولا از نرهاي طبيعي که از ملکه بوجود مي آيند، کوچکترند. فصل پرورش نوزادان در شرايط آب و هوايي معتدل، به مقدار کم، از اواسط ديماه شروع شده مرتب توسعه مي يابد؛ و اوايل ارديبهشت، به حداکثر خود مي رسد. در صورتيکه شرايط اجازه دهد، فعاليت توليد مثل آنها، به همين وضع، تا اواخر خرداد ماه ادامه پيدا مي کند و از آن به بعد رو به نقصان مي گذارد. در ماههاي آبان و آذر فعاليت زاد و ولد بکلي متوقف مي گردد. نژادهاي مختلف زنبورعسل از اين حيث داراي خصوصيات متفاوت هستند. هنگامي که توليد مثل کلني در حداکثر توسعه خود مي باشد، يک ملکه ممکن است 1500 تا 2000 تخم در روز بگذارد. اگر چه يک زنبور کارگر بتنهايي مي تواند يکي دو هفته در قفس زنده بماند ولي هيچ زنبور کارگري مايل نيست که به حالت انفرادي زندگي کند و در اولين فرصت، به يک کلني مي پيوندد. زنبورهاي کارگر اغلب بوسيله بو، ارتعاشات صوتي، ديد و حرارت به هم جذب شده به صورت دسته در مي آيند. زنبورهاي يک کندو وقتي که فاقد ملکه نيز باشند از هم پراکنده نمي شوند و باز هم تقسيم کار در بين آنها حکمفرما مي باشد. عده اي به صورت دسته جمعي در کندو مي مانند و عده قليلي براي آنها غذا مي آورند. با اينکه ملکه در بهم آمدن افراد يک کلني تاثير عمده ندارد ولي براي بقاي کلني نهايت ضرورت را دارد. الف - پرورش ملکه: در يک کلني زنبور عسل، پرورش ملکه ممکن است به يکي از علل زير صورت گيرد: 1-نشاندن ملکه جديد به جاي ملکه اي که به علت نا معلوم معدوم شده است. 2-تعويض ملکه اي که پير شده ولي هنوز مايل است فعاليت داشته باشد. 3-براي ازدياد کلني يا بچه بيرون کردن. در هر يک از حالات فوق، کارگزاران موقعي اقدام به ساختن خانه ملکه و پرورش آن مي کنند که ماده بخصوص جلوگيري کننده به آنها نرسد. در حالت اول، چندين ملکه در خانه هاي اضطراري که با تغيير شکل خانه کارگران ساخته شده، پرورش داده مي شوند. در اين خانه ها اغلب يک لارو يا ندرتا يک تخم قرار دارد. چگونگي انتخاب اين خانه ها و لاروها براي پرورش ملکه کاملا روشن نيست. در چنين خانه هايي، قسمت تحتاني سلول به خط وسط شانه موم منتهي مي شود و بر عکس، خانه هايي که در شرايط عادي ساخته مي شوند قسمت ضخيم سلول، بوسيله ساقه کوتاه مومي، به سطح يا لبه قاب چسبيده است. در اين حالت، نوزاد بطرف پايين آويزان است. در ابتداي ساختمان خانه اضطراري، سلول اصلي (سلول کارگر) بوسيله مايع بخصوصي که از غده زير فکي کارگران ترشح مي شود، انباشته شده، لارو داخل سلول اصلي در سطح آن شناور مي شود. به اين ترتيب، لارو وارد قسمت ويژه اي که براي پرورش ملکه ترتيب داده شده مي گردد. لاروهايي که براي پرورش اضطراري ملکه انتخاب مي شوند اغلب دو روزه هستند ولي لاروهاي سه روزه هم مي توان يافت. معمولا کارگران کوشش مي کنند که در پرورش اضطراري ملکه از لاروهاي مسن تر استفاده کنند. تجربه ثابت کرده است، لاروهايي که از سه روز بيشتر عمر داشته باشند براي پرورش ملکه مناسب نيستند و در آنها نقايصي يافت مي شود. در صورتي که لارو انتخاب شده براي پرورش ملکه دو روزه باشد، در حدود 11 روز بعد، ملکه کامل از سلول خارج مي شود و اگر شرايط هوايي مساعد باشد، در فاصله 10 روز بعد جفت گيري کرده خود را براي تخم گذاري آماده مي کند. در اين صورت، از وقتي که کندو ملکه اي را از دست مي دهد تا هنگامي که ملکه تخمگذاري جانشين آن گردد حداقل سه هفته طول مي کشد. ملکه هايي که از لاروهاي دو روزه يا کمتر به دست مي آيند فرقي با ملکه معمولي که از طريق تخمگذاري مستقيم ملکه در خانه ملکه به دست مي آيند ندارند. بايد توجه داشت که در هر خانه ملکه بيش از يک بار ملکه پرورش داده نمي شود و پس از آن خانه منهدم مي گردد. اندازه و شکل ظاهري سلولهاي ملکه اغلب با هم تفاوت دارند. طول آنها در حدود 5/2 سانت است و قطرشان از قاعده به بعد تقليل مي يابد. و دهانه آن اغلب حدود يک سانتي متر است. تعداد خانه هاي ملکه که در يک کلني ساخته مي شوند، کاملا متفاوت است و بستگي به نژاد و اندازه کلني دارد. بطوري که اظهار مي شود، نژادهاي ايتاليايي و قفقازي کمتر از نژادهاي ديگر براي بچه بيرون کردن خانه ملکه مي سازند. کلني هاي نژادهاي قبرسي، سوري و مصري گفته مي شود که گاهي تا صد عدد ملکه در هر دفعه پرورش مي دهند. اينکه مي گويند، تعداد ملکه هاي پرورش داده شده در حالت تعويض ملکه کمتر از حالتي است که زنبورها بچه مي کند، تقريبا حقيقت به نظر مي رسد. در حالتي که کلني بخواهد ملکه عوض کند، عده ملکه هاي تازه از 2 تا 3 تجاوز نمي کند ولي در بعضي موارد به تعداد بيشتر نيز مشاهده شده است. خانه هاي ملکه همگي در يک لحظه ساخته نمي شود و لاروهايي که براي پرورش انتخاب مي شوند ممکن است همگي در يک سن نباشند. نکته جالب اين که هميشه اولين ملکه که از خانه خود بيرون مي آيد به عنوان ملکه کندو انتخاب نمي شود و چه بسا که ملکه هاي بعدي اين سمت را به عهده بگيرند. ب - به وجود آمدن افراد کارگر يا ملکه: زنبورهاي کارگر و ملکه همگي ماده اند و از تخمهايي که تلقيح شده اند پديد مي آيند. تنها وجود خانه ملکه و غذاي مخصوص است که موجب پرورش ملکه يا کارگر مي گردد. اين وضعيت به زنبورداران اجازه مي دهد که با انتقال (پيوند) لارو يا تخمهايي که در خانه هاي کارگر وجود دارند و خانه هايي که مصنوعا براي ملکه مي سازند و در کندوهاي بدون ملکه قرار مي دهند، ملکه هاي زيادي پرورش دهند. در اين صورت، واضح است که اختلاف بين ملکه و کارگر ژنتيکي نيست بلکه بسته به طرز پرورش و تغذيه است. سالها قبل ( درحدود 1888) پلانتا متذکر شد که زنبورهاي پرستار، براي تغذيه نوزادان ملکه منحصرا از ترشحات دهان خود استفاده مي کنند و حال آنکه در مورد نوزادان کارگر، پس از روز سوم، مقدار زيادي عسل به غذاي آنها مي افزايند. مواد مترشحه بزاقي محتوي مقدار نسبتا زياد پروتئين و اسيدهاي چرب از نوع اسيد 10- هيدروکسي دسنوئيک مي باشد که بوسيله غدد زير فکي ترشح مي شود. متاسفانه تجزيه مواد غذايي که براي تغذيه لاروهاي ملکه يا کارگران در سه روز اول به کار مي رود بوسيله متخصصين مختلف نتايج متفاوتي داده است. به همين دليل هيداک نتيجه گرفته است که مواد تشکيل دهنده غذاي لاروي اغلب متغيير است. اختلاف بين ملکه و کارگر در اختلاف مواد تشکيل دهنده غذاي لارو نيست بلکه به علت تفاوت در ميزان مصرف آن بوسيله لارهاي ملکه مي باشد. هيداک متذکر مي شود که تمام لاروها در سه روز اول زندگي خود، به مقدار مساوي و به حد وفور از غذاي لاروي بهرمند مي شوند ولي از روز سوم به بعد، لاروهايي که براي ملکه شدن پرورش داده مي شوند به همان ترتيب سابق، تغذيه مي شوند و حال آنکه از ميزان جيره غذايي لاروهاي کارگر به مقدار معتنابهي کسر مي شود. در اين صورت، سرعت رشد آنها در سه روز اول مساوي است ولي از آن به بعد، لاروهاي ملکه بسرعت رشد مي کنند و نشو و نماي لاروهاي کارگر کند مي شود. کثرت مواد غذايي براي ملکه چنان است که حتي بعد از بسته شدن خانه هنوز مدتي از آن استفاده مي کند؛ در حالي که لاروهاي کارگر بعد از بسته شدن سلولها اصلا غذايي در خانه ندارند و يا مقدار آن بسيار ناچيز است. در اثر نبودن غذاي کافي، تخمدانها در مرحله لاروي بدون رشد مي مانند و در نتيجه هرمونهايي که بايد از آن ترشح شده موجب صفات ثانوي ملکه مي گردند، هرگز ترشح نمي گردند. ج - ملکه باکره: وقتي که لارو ملکه به رشد کافي رسيد، زنبوران کارگر خانه آنها را با ورقه نازکي موم مي بندند. وقتي لارو غذاي خود را به اتمام رسانيد، بوسيله رشته هاي ابريشمي که از غده هاي سينه اي ترشح مي شود پيله نازکي در داخل سلول خود مي سازد و در حالتي که سرش پايين است به خواب يا به حالت استراحت مي رود. سپس تبديل به شفيره شده، بعد به حشره بالغ مبدل مي گردد. وقتي ملکه مي خواهد خارج گردد ابتدا بوسيله آرواره هاي خود، پيله و پوشش مومي سلول خود را قطع مي کند بطوريکه بتواند از سلول خارج گردد. وقتي خارج شد سلول و بقاياي آن فورا بوسيله زنبوران کارگر تميز مي گردد. زمانيکه کلني آماده بچه دادن باشد، معمولا زنبورهاي کارگر براي مدتي مانع خارج شدن ملکه جوان از سلول مي گردند(اين مدت ممکن است چند ساعت و حتي يک روز باشد) و او را از روزنه اي که در قسمت خارجي سلول تعبيه کرده بود تغذيه مي کنند. هنگامي که ملکه مادر بوسيله عده اي از زنبوران از کندو خارج شد، يا اينکه ملکه باکره ديگري که قبلا اجازه خروج يافته است با عده اي بيرون آمد، به اين ملکه اجازه مي دهند که خارج شود و دسته ديگري از زنبوران را با خود ببرد. اين عمل ممکن است چندين بار تکرار گردد و سپس در صورتيکه ملکه مادر هنوز در کندو مانده باشد، معمولا ملکه تازه با او به جنگ پرداخته پس از نابود کردن آن، خود به اداره کندو مي پردازد. معمولا وقتي يک کلني آماده بچه کردن نيست، اولين ملکه باکره اي که به حالت بلوغ مي رسد اجازه خروج از سلول را پيدا مي کند. وقتي از سلول خارج شد ابتدا متوجه سلولهايي مي شود که در آنها عسل ذخيره شده و مدت دو تا سه روز فقط تغذيه مي کند. در اين مدت، کارگرانکمتر به او توجه دارند و بندرت دورش جمع مي شوند(اگر چه گاهي اوقات ديده شده که عده کمي کارگر در اطراف ملکه جمع مي شوند). چند ساعت بعد از خروج، معمولا ملکه در صدد از بين بردن ملکه موجود در کندو و ملکه هاي ديگري که قبلا از سلولهاي خود خارج شده اند و شفيره هايي که حتي از سلول خارج نگرديده اند بر ميآيد. گاهي ملکه جوان توجهي به مادر خود ندارد و در صدد منازعه با وي بر نمي آيد و چند روزي در کنار هم با هم زندگي مي کنند و حال آنکه وقتي دو ملکه باکره به هم برخورد مي کنند شروع به جنگ مي کنند و آنقدر مي جنگند تا يکي کشته شود. گاهي نيز ملکه باکره اقدام به حمله به سلولهاي ملکه مي کند و آنها را قبل از آنکه به رشد کامل برسند نابود مي کند. در اين حالت، ابتدا به سلولي که بسته شده حمله مي کند. ملکه باکره وقتي که تقريبا 3-5 روزه است، قبل از پروازهاي مخصوص جفتگيري يا نو پتال پروازهاي اکتشافيدر اطراف کندو مي نمايد. پروازهاي قبل از جفت گيري يا پري نو پتال . جفتگيري معمولا در گرمترين اوقات روز صورت مي گيرد. گاهي ملکه بعد از چند دقيقه جفتگيري کرده به کندو بر مي گردد. ولي اکثر موارد، مدتي که در خارج از کندو مي گذراند از 10 تا 30 دقيقه طول مي کشد. ملکه بعد از جفتگيري به فاصله 2 تا 3 روز شروع به تخم ريزي مي کند. عقيده عمومي بر اين استکه از اين تاريخ به بعد، ملکه زنبورعسل هرگز جفتگيري نمي کند و از کندو نيز خارج نمي شود مگر اينکه همراه با عده اي زنبور کارگر کندوي خود را به منظور تشکيل کلني جديد ترک نمايد. سني که ملکه در آن جفتگيري مي کند بستگي به شرايط آب و هوايي دارد؛ و بعضا مربوط به نژاد زنبور نيز مي باشد؛ ولي به نظر مي رسد که در فاصله روز ششم تا دهم ملکه جفتگيري مي کند. مشاهده جفتگيري که مطمئنا در آسمان انجام مي گيرد خيلي کم صورت گرفته است. بنابر گزارشي که در اين خصوص در دست است، زنبورهاي نر در آسمان بسرعت در اطراف ملکه پرواز مي کنند و هر يک کوشش دارند که خود را به او برسانند. اين پرواز دسته جمعي مدتي به طور زيگزاگ ادامه دارد. زنبور نري که موفق به جفتگيري مي شود آلت تناسلي و قسمتي از اعضاي مربوط را از دست داده و مي ميرد و گاهي اوقات وقتي ملکه وارد کندو مي شود اين قسمت از بدن زنبور نر به انتهاي شکمش چسبيده است. در مدت کوتاهي که عمل جفتگيري انجام مي گيرد، اسپرم نر به واژن ملکه وارد مي شود. براي جلوگيري از خروج و ريزش اسپرم از واژن، حشره نر بلافاصله دهانه خروجي واژن را با ماده ژلاتيني مخصوص مسدود مي کند. اسپرماتوزوئيدها سپس به سمت کيسه اسپرم شناور و در آن متمرکز مي شوند. در کيسه اسپرم، اسپرماتوزوئيدها بطور منظم، پهلوي هم و تقريبا بدون حرکت قرار مي گيرند. آخرين مطالعات نشان مي دهد ملکه معمولا قبل از اينکه شروع به تخم گذاري کند، چندين بار جفتگيري کرده به اندازه کافي براي آينده خود اسپرم ذخيره مي کند. د - تخمگذاري: کمي بعد از اينکه ملکه جفتگيري کرد، توجه کارگران نسبت به ملکه بيشتر مي شود. درهر جا که ملکه قرار گيرد حلقه اي از کارگران که اعضاي آن مرتب تغيير مي کند، تشکيل مي گردد. زنبورهاي کارگر جوان اقدام به تغذيه ملکه مي کنند و بدن او را به وسيله شاخک هاي خود لمس نموده با دهان مي ليسند تا مواد مترشحه ملکه را دريافت کرده بين ساير زنبورها تقسيم کنند. اين کارگران همچنين مواد دفعي و تخمهايي را که ملکه مي گذترد جابجا مي نمايند. ملکه هنگام تخمگذاري در روي شانه ها، روي قاعده مشخصي حرکت مي کند.ابتدا سر خود را وارد تک تک سلولها نموده آنها را آزمايش مي کند و سپس تخمي در آن قرار مي دهد. براي اين منظور، شکم خود را خم کرده انتهاي آن را داخل سلول مي کند. در زمستان و اوايل بهار، معمولا ملکه تخمهاي خود را در سلولهاي مرکزشان قرار مي دهد. وقتي ملکه به سن دو تا سه سالگي مي رسد، مقدار تخم آن بشدت تقليل مي يابد و حتي تخمهايي که مي گذارد، ممکن است تلقيح شده نباشد. در اين صورت، زنبورهاينر حاصل مي شوند. چنين ملکه اي بزودي بوسيله کارگران نابود خواهد شد ولي در صورتي که ملکه جوان جايگزين آن نشود، ملکه پير در بين 3 تا 4 سالگي در اثر پيري مي ميرد. در شرايط استثنايي، يک ملکه ممکن است تا هفت سال هم زنده بماند. ه - توليد مثل به طريق بکرزايي: در گذشته چنين تصور مي شد که تخم حشرات و ساير حيوانات فقط در صورتي تفريخ مي شود که فکنده شده باشند. اگر چه اين عقيده در مورد خيلي از جانوران صادق است ولي کليت ندارد و هستند جانوراني که ممکن است تخم آنها، بدون انکه فکنده شود، نشو و نما پيدا کند. اين طريق توليد مثل را بکر زايي مي گويند. در زنبور عسل تخمهاي فکنده نشده توليد افراد نر مي کند. اين که يک ملکه چگونه مي تواند به اختيار خود تخم تلقيح شده يا نشده بگذارد، مربوط به وجود کيسه ذخيره اسپرم است. اين کيسه کروي شکل انبار اسپرماتوزئيدهاست و بوسله لوله باريکي به زهدان ارتباط دارد. اين لوله باريک مجراي اسپرم نام دارد. قسمتي از اين لوله که معبر اسپرماتوزئيد است، عمل تلمبه تحت کنترل را، در خالي کردن اسپرماتوزئيد، انجام مي دهد. بدين ترتيب که ملکه بوسيله آن قادر است مانع خروج اسپرم شده يا اراده به خارج کردن اسپرماتوزوئيد و هدايت آن به داخل زهدان نمايد و تخمهاي در حال خروج از زهدان را تلقيح نمايد. معمولا يک يا دو اسپرماتوزوئيد از سوراخ ميکروپيل وارد تخم مي گردد. و - ديدن ملکه: بعضي از مربيان وقت زيادي براي جستجوي ملکه صرف مي نمايند ولي بهتر است بجاي اين کار اطلاع حاصل کنند که ملکه خوب کار مي کند يا خير. اگر در کندو به مقدار کافي نسل زنبور در مراحل مختلف ديده شود که در قابها بطور منظم برقرار شده اند، نشان مي دهد که فعاليت ملکه رضايت بخش مي باشد. بنابراين، احتياجي نيست که تمام کندو بازرسي شود و امتحان يکي دو قاب نسل کافي است. ولي اگر حتما لازم باشد که ملکه ديده شود بايد کندو را با آرامش کامل باز نمود و حتي الامکان کمتر دود داد و اگر کندو دو طبقه و نسل در هر دو طبقه وجود دارد بايد طبقه بالا را برداشت و آن را روي سرپوش کندو قرار داد و به آزمايش طبقه بالا پرداخت؛ يعني قاب مجاور جدار را خارج و به بدنه کندو در خارج تکيه داد تا جا براي حرکت قابهاي ديگر فراهم گردد. سپس قابهاي ديگر را، يکي بعد از ديگري، امتحان نمود. هر قابي که خارج مي شود بايد يک نگاه سطحي، در داخل کندو و در روي قاب بعدي انداخت تا اگر ملکه واضح باشد ديده شود. و بايد هر قاب را که خارج شده است با دقت معاينه کرد؛ مخصوصا قابهايي که داراي تخم مي باشد. زيرا معلوم مي کند که ملکه بايد روي اين نوع قاب باشد، و اگر در قابهاي اين طبقه تخم و لارو جوان ديده نشود، بايد حدس زد که ملکه در طبقه ديگر کندو است و بايد قابهاي طبقه مزبور را نيز با دقت بررسي کرد. اگر کندو در اين موقع تکان داده شود يا دود زيادي به کار برود، ممکن است ملکه خود را مخفي کند؛ حتي ممکن است در جدار طرفي کندو يا روي تخته کف زير قابها برود که در اين صورت پيدا کردن آن مشکل است. عملياتي که روي ملکه انجام مي گيرد: اين عمليات قطع بال يا علامتگذاري است. براي اين کار بايد ملکه را گرفت و چون کار مهمي است و بايد با دقت کامل صورت گيرد، بهتر است ابتدا در روي زنبورهاي نر آزمايش کرد و پس از ورزيده شدن، در مورد ملکه اجرا کرد. بايد با ملايمت بالهاي ملکه را گرفته آن را از روي قاب بلند کرد؛ و نبايد در اين موقع به شکم آن فشار وارد شود. بعد از گرفتن بايد آن را به دست ديگر بطوريکه اقلا دو پاي يک طرف آن بين انگشت شست و سبابه گرفته باشد منتقل نمود و از آوردن فشار زياد خودداري کرد. در اين حالت، بايد بالهاي آن آزاد باشد. معمولا ملکه نيش نمي زند و در اين صورت، مي توان يک بال آن را قيچي کرد و يا با مرکب مخصوص، پشتش را علامتگذاري نمود. براي چيدن بال، بايد قيچي مرتبي به کار برد و نصف طول بال را بريد و نبايد بيشتر قطع شود. و دقت شود که پاها در اين موقع قطع نشوند. بعضي مربيان بال ملکه را در يکسال از طرف راست و در سال ديگر از طرف چپ قطع مي کنند و از روي آن سن ملکه مشخص مي گردد و علامتگذاري معمولا با رنگ زرد در بالاي پشت يا در قسمت سينه انجام مي گيرد. در زنبورهاي تيره بسرعت ملکه مشخص مي گردد و اين رنگ زود خشک شود. معمولا لاک ناخن يا رنگهايي نظير آن را مي توان بکار برد. ملکه را مي توان داخل قفسه ملکه هدايت نمود بدون آنکه گرفته شود. اين عمل را با قرار دادن دهانه باز جعبه در جلو ملکه و قرار دادن انگشت شست و سبابه در طرف ديگر آن انجام مي دهند. ملکه بعد از اينکه چند روز در قفس نگاهداري شود، کوچکتر از ميزان معين در موقع تخمگذاري و سبکتر است و بنابراين اگر آزاد گذارده شود بسهولت پرواز کرده، گم خواهد شد. ز - وارد کردن ملکه تازه به کندو: اين عمل بمنظور تعويض ملکه صورت مي گيرد. در اين روش، مربيان ملکه لازم را از موسسات تربيت ملکه خريداري و از آن استفاده مي کنند. مي توان تعويض ملکه را در هر موقع سال عملي نمود ولي اغلب آن را در اواخر دوره عسل کلي و يا در اوايل بهار انجام مي دهند و معمولا در بهار، هنگام جلوگيري از بچه دادن، به اين کار اقدام مي کنند. در هر صورت، براي شروع به اين کار، بايد نصف روز يا چند ساعت قبل از آن که ملکه جديد وارد شود، ملکه سابق را بگيرند و بيرون کنند؛ يعني کندو را ((يتيم)) نمايند و اين عمل بدين جهت صورت مي گيرد که زنبوران به وضعيت غير عادي و فقدان ملکه پي برده ملکه جديد را به آساني بپذيرند. بايد در موقع تعويض ملکه، اثري از حجرات ملکه در کندو نباشد؛ و اگر وجود دارد از بين برده شود. گاهي نيز گرفتن ملکه سابق و وارد کردن ملکه جديد را با هم انجام مي دهند. ملکه سابق که گرفته شده، اگر زنده است، بايد آن را در قفس ملکه نهاد و در کندوي ديگر بالاي صفحه جدا کننده ملکه قرار داد تا ملکه جديد شروع به تخمگذاري نمايد. چنانچه زنبورها ملکه جديد را از بين ببرند، مي توان ملکه قديم را موقتا به کند برگرداند تا بعدا ملکه ديگري فراهم کرد. اغلب اين کار را به کمک قفسه ملکه صورت مي دهند؛ و قفس ملکه به صورتهاي مختلف ساخته مي شود و معمولا جعبه کوچکي است که يک يا دو طرف آن، توري سيمي و دهانه آن باز مي باشد و ملکه در آن قفس نگهداري مي شود. دهانه باز قفس را با ورقه اي از قند مي پوشانند؛ و اگر کندو قوي باشد روي قسمتي از آن، قند و کاغذ مي چسبانند و اگر کندو ضعيف باشد به همين ترتيب، بدون کاغذ، در حالي که ملکه در داخل آن قرار دارد آن را در بالاي قسمت قابهاي تربيت نسل مي گذارند بطوري که طرف سيمي آن به طرف پايين و بين فاصله قابها واقع باشد. در اين صورت، زنبورهاي کندو از فواصل توري سيمي، ملکه را تغذيه خواهند نمود و با آن آشنا مي شوند و در عين حال ملکه بوي کندو را به خود مي گيرند و همچنين زنبورها شروع به خوردن ورقه قند دهانه قفس نموده، از سوراخ مزبور ملکه را آزاد مي نمايند. بعد از قرار دادن جعبه ملکه نبايد براي مدت يک هفته کندو را باز و ملکه را ناراحت کرد. اگر قبل از شروع تخمگذاري کندو را باز کنند، اغلب اتفاق مي افتد که زنبورها ملکه را بکشند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به طور معمول در یک کلنی زنبور عسل یک ملکه ، چند صد زنبور نر و چندین هزار زنبور کارگر موجود می باشد . زنبوران کارگر ماده های عقیمی هستند که از بدو تولد تا هنگام مرگ با توجه به سن و تغییرات فیزیولوژیکی بدن فعالیتی خاص را انجام می دهند . فعالیت های متداوم زنبوران کارگر سبب کاهش عمر آنها از حدود 180 روز (در فصول پاییز و زمستان ) به 35 تا 40 روز (در بهار و تابستان ) می گردد . این فعالیت ها را می توان به فعالیت های داخل کندو (نظافت ، تغذیه لاروها و ملکه ، ساخت موم ، نگهبانی ، ذخیره و بسته بندی عسل و ..) و فعالیت های خارج از کندو (جمع آوری شهد ، آب ، صمغ و..) تقسیم نمود . معمولاً وظایف زنبوران اختصاصی و قابل برگشت نمی باشد اما در شرایط استثنایی و مواقع نیاز تغییرات در فعالیت ها را می توان مشاهده نمود ۴۸ درس از زندگی زنبور عسل کوچکترین شکوفه گل توسط زنبور عسل گردهافشانی میشود ولی زنبور طوری روی آن قرار میگیرد که آسیبی به آن نرسد. بنابراین ما هم میتوانیم در برخورد و تعامل با همنوعان خود طوری عمل کنیم که هیچ وقت مشکلی به وجود نیاوریم. ۱) انتخاب الگو: زنبور عسل حشرات مفید و ارزشمند و پاکیزهای هستند. در تمام طول عمرشان الگویشان گل است. فقط دنبال گل هستند تا از شکوفه تلخ گل، گرده و شهد تهیه کنند. گرده گل را برای غذای نوزادان و شهد گل را برای شفای مردم درست میکنند. اگر ما برای به دست آوردن غذای روح و جسم خود الگوی خوب داشته باشیم بسیاری از مشکلات ما حل میشود ۲) درست استفاده کردن: کوچکترین شکوفه گل توسط زنبور عسل گردهافشانی میشود ولی زنبور طوری روی آن قرار میگیرد که آسیبی به آن نرسد. بنابراین ما هم میتوانیم در برخورد و تعامل با همنوعان خود طوری عمل کنیم که هیچ وقت مشکلی به وجود نیاوریم. ۳) محصول زنبو عسل، “عسل” است: بنابراین ما هم میتوانیم با زبان و اعمال خود نتایج شیرینتر از عسل داشته باشیم ولی در صورتی که قضاوت عجولانه و غیرمنطقی داشته باشیم نتایج آثار اعمال و زبان ما تلختر از همه چیز خواهد بود. ۴) ملایمت و انعطاف پذیری: زنبور عسل، تولید موم میکند زنبور با ترشح غدههای موم ساز خانههایی از موم میسازد و داخل آن عسل میریزد. موم با اینکه خیلی شکننده و ملایم است ولی در گرما و سرمای زیاد هم میتواند ظرف خوبی برای نگهداری عسل باشد. ۵) سرافرازی و صبوری: همیشه زنبور عسل چون از دسترنج خودش استفاده میکند سرافراز و صبور است. برای تهیه یک قاشق عسل که ۲۵ گرم میباشد، چهار هزار زنبور بیست هزار گل را ملاقات میکنند، ۷ بار فاصله بین کره ماه و زمین را میپیمایند. برای تهیه ۱ کیلو عسل ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون گل را باید گردهافشانی کنند. ۶) سختکوشی و تلاشی خستگیناپذیر: یک عدد زنبور در طول ۱۵ روز عمرش در فصل بهار و تابستان ۷۰ هزار سورتی پرواز میکند. سرانجام بر اثر بال زدن زیاد (چون ۴۰۰ دفعه در هر ثانیه بال میزند، ۳۵ کیلومتر را در یک ساعت میپیماید و ۲۰ کیلومتر را بدون وقفه میرود) با بالهای مجروح و بدن زخمی و خون آلود جانش را به جان آفرین تسلیم میکند. ۷) ایثار و تسلیم بدون توقع: فاصله بین قابها در کندوی لانکسروت هشت میلیمتر است. یک زنبور باید با تن خسته و کیسه پر از عسل بخصوص در اواخر روزهای گرم تابستان از درب پرواز وارد کندو شده و در یک جای تنگ و تاریک عسل (شهد گل) را از میان قابها از پایین کندو به طبقات دوم و سوم برساند. جالب است بدانیم در بهار و تابستان در هر کندو بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار زنبور وجود دارد، ازدحام جمعیت خود مهمترین عامل فشار و گرما و ضیق جا است. ۸) سازماندهی و تقسیم وظایف: معمولا یک زنبور کارگر بعد از تولد ۱۲ روز اول نگهبانی و پرستاری از ملکه و نوزادان و نظافت را به عهده دارد. بعد از ۱۲ روز علاوه بر وظایف یاد شده کار معماری و مهندسی و بنایی را باید انجام دهد. یعنی سه نوع خانه باید بسازد؛حجرههای کوچک برای کارگران، حجرهای متوسط برای زنبوران نر، حجره بزرگ شبیه بادامزمینی برای پرورش ملکه که در اصطلاح به آن سلول ملکه یا شاخون میگویند. بعد از ۲۱ روز زنبور کارگر بالغ شده تا ۱۵ روز پرواز میکند. برای تهیه شهد، گرده، زهر، بره موم، آب به فعالیت میپردازد. مهمترین فعالیتهای اثربخش را در کندو زنبوران کارگر (ماده بکرزا) انجام میدهند. زنبور نر خاصیتش فقط برای باروری ملکه جوان است. تاکنون حشرهشناسان وظیفه دیگری برای زنبور نر اعلام نکردهاند .ملکه زنبور عسل که حکم “شاه کندو” را دارد ۲۰۰ روز در سال تخمگذاری میکند روزی ۱۵۰۰ تخم. وظیفه ملکه حفظ و بقای نسل است. ضمنا ملکه گازی از خود متصاعد میکند که به آن فرمون یا نظمدهنده اجتماعی نیز میگویند. این گاز موجب میشود که تمام زنبورها به وظایف خود به خوبی عمل کنند. ۹) ایثار ملکه در کندوی عسل: .... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
Cinderella 9897 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۱ جدا فقط برای تشخیص عسل مرغوب از غیر مرغوب باید این همه مطلبو بخونیم؟؟؟ 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده