رفتن به مطلب

اموزش مهارت رفتاری


spow

ارسال های توصیه شده

ارزشهای بنيادی مديريت

 

مشاركت بر سه ارزش بنيادي تأكيد دارد:

 

1ـ سهيم كردن نيروي انساني در قدرت و اختيار.

2ـ راه دادن مردم بر سرنوشت خويش.

3ـ باز گشودن فرصتهاي پيشرفت بر روي مردم.

 

مشاركت مي كوشد تا اقدامات ذيل تحقق يابد:

 

1ـ شنيدن صداي ديگران.

2ـ احساس مالكيت را فراهم سازد.

3ـ ناتوانان را نيرومند كند.

4ـ فرهنگ سكوت را بشكنند.

 

سه موضوع مهم در پيشنهادات براي مشاركت:

 

1ـ نظم دادن به وضع موجود.

2ـ ايمني.

3ـ تسهيل در فرآيند كاري.

 

دامنه مشاركت:

 

1ـ كنترل كيفيت.

2ـ مشاركت در فروش.

3ـ نگهداري و تعميرات.

4ـ آموزش.

5ـ تحقيقات.

 

مزاياي مشاركت:

 

1ـ گرايش كاركنان را بهبود مي بخشد.

2ـ راهي براي مبارزه با بوركراسي كاغذ بازي.

3ـ خود شناسي وانگيزش.

 

معايب مشاركت:

 

1ـ انتظارات وقولهاي غير واقعي.

2ـ وقت گير.

3ـ تصميم گيري هاي ميانه ايجاد مي كند.

4ـ جواب گويي را كند مي كند.

5ـ اقتدار مديريت را كاهش مي دهد.

لینک به دیدگاه

سبك تصميـم گيـری

 

1ـ هدايتي - فقط مدير

 

الف ـ تشويقي.

ب ـ دستوري.

نتيجه عدم مشاركت.

 

2ـ مشاركت ، مدير + كاركنان

 

الف ـ پيشنهاد.

ب ـ مشورت.

ج ـ دو جانبه.

نتيجه مشاركت جزئي.

 

3ـ تفويض اختيار -كاركنان

 

الف ـ فردي

ب ـ گروهي:

- خودگردان

- نيمه

نتيجه مشاركت كامل.

لینک به دیدگاه

آمـوزش مهـارتهاي محيط

 

مهارت محيط:

 

در برخورد با مسايل علوم طبيعي بعد ازتجربه در عملي يك نتيجه خاص بدست مي آوريد كه بعد از تكرار آن نتيجه قبلي بدست مي آيد اگر در تمام زمان ها ومكان ها يكسان است مثل اينكه بعد از رسيدن درجه حرارت به صد درجه(100 درجه) آب بخار مي شود.

ولي در برخورد با مسائل انساني بر روي انسان ها كمتر نتايج يكساني بدست مي آيد در هر زمان ومكان انسان پيچيده ترين موجود عالم مي باشد كه در برخورد با مردم ما احتياج به مهارت هاي مختلفي داريم كه همه احساس مي كنيم تجربه كافي در اين زمينه داريم در بحث بينش اسلامي اولين چيزي كه مطرح مي شود خويشتن شناسي و خود شناسي مي باشد. ما براي اينكه مي خواهيم مسئو ليت عده اي دست بگيريم بايد اول با افراد آشنا شويم كه به راحتي با آنها كار كنيم.

 

نيازهاي انسان:

 

آقاي مازلو اين نيازها را در مثلثي قرار داده.

الف ـ اوليه (زيستي): مثل خوراك وپوشاك.

ب ـ ثانويه (اجتماعي ورواني)

 

تقسيم بندي:

 

1ـ زيستي: خوراك وغذا.

2ـ امنيتي: خانه و كار.

3ـ اجتماعي: محبت و تعلق.

4ـ احترام وشخصيت.

5ـ خود شكوفايي.

6ـ معرفت پذيري.

 

ما رفتار خويش را از راههاي زير كسب مي كنيم:

 

1ـ وراثت.

2ـ خانواده.

3ـ محيط.

 

اول: وراثت ـ ديگر از ما گذشته كه راجع به وراثت بحث كنيم چون متولد شده ايم و ديگر در جنين متولد شده نميتوانيم تغيير دهيم.

 

دوم: آموخته هاي خانواده ـ كه با خون ما اجين شده ، به راحتي نميتوانيم آن را تغيير دهيم.

 

سوم: محيطـ چيز هايي كه از مدرسه ، كوچه ، خيابان و محيط كار ياد گرفته ايم برايمان ملكه شده و اتو ماتيك آن را انجام مي دهيم. تنها راه عوض كردن آن آموزش و اراده قوي است كه آن را تغيير دهيم. يا اصلا بهتر است بگوئيم اصلاح نمائيم يا تغيير رفتار. ما براي تغيير رفتار بايد ابتدا اشتباه خود را بشناسيم وبدانيم كجاي كارمان غلط است بعد آن را عوض نمائيم و بعد از آن با تكرار و ياد آوري آموخته جديد را آزمايش كنيم.

لینک به دیدگاه

انعطاف پذيري و تغيير

 

تغيير به دو گونه است:

 

1ـ ناگهاني.

2ـ تدريجي.

 

ما به راحتي تغييرات را پذيرا نيستيم ترس از دست دادن آن موضوع، حاضر به همكاري و تغيير نيستيم و چون شرايط تغييرات معايب و محاسن آن برايمان توجيه نشده وترس از ادامه كار را داريم آن را قبول نمي كنيم و جالب اينكه بعد از هر تغيير به راحتي به آن خو مي گيريم و عادت مي كنيم.

براي حل اين مشكل ابتدا بايد زمينه سازي كنيم از طريق وسائل ارتباط جمعي وجلسات توجيهي.

تغيير نا گهاني كه در بعضي از سازمانها اجرا مي شود مثل اينكه مسئوليت از شخصي گرفته اين تغيير ناگهاني شوك در شخص وارد مي كند و پذيرايي آن خيلي مشكل مي باشد و دنبال دلايل آن مي گردد و فكر مي كند كه آيا كوتاهي كرده يا ضعف دارد و يا دلايل ديگر دارد وبعد از توجيه شخص، اين تغيير عادي مي شود.

تغيير تدريجي عوض كردن چيزي در مجموعه اي طي زمان كه مردم با اين تغيير عادت مي كنند و به راحتي بدون هيچ دردسري به نتيجه مطلوب مي رسيم.

اين تغييرات ممكن است در سازمان، جامعه و هر جايي كه تغيير ايجاد شده ممكن است بحران ايجاد نمايد كه اين وظيفه مدير آن سازمان مي باشد كه با توجه به اهرمهايي كه در دست دارد وسياستهاي كاري موجود به نتيجه مطلوب برسد هر چند عده اي از اين موضوعات ناراحت خواهند شد.

مدير مي تواند با دادن امتيازات خاص خسارات را جبران نمايد و كساني كه از اين تغيير بهره مي برند يادآوري نمايد كه اين نتيجه پاداش كاري است كه بدرستي انجام شده است .

 

عوامل محيط:

 

امنيت شغلي.

زندگي شخصي.

شرايط كار.

حقوق.

خط مشي و قوانين و مقررات مؤسسه.

ماهيت و ميزان سرپرستي فني.

روابط متقابل با همكاران.

روابط متقابل با زيردستان.

روابط متقابل با سرپرستان. مقام و موقعيت.

هر گاه عوامل فوق در محيط كار تأمين شود فرد احساس رضايت مي كند.

عوامل انگيزش كاري.

پيشرفت وتوسعه شغلي.

مسئوليت.

ماهيت كار.

رشد فردي.

شناخت از طرف ديگران.

كسب موفقيت.

فرد با 6 عامل بالا بازده شغلي بالا خواهد گرفت.

 

نيازهاي انسان سه دسته اند:

 

1ـ كسب موفقيت.

2ـ روابط.

3ـ قدرت.

لینک به دیدگاه

آموزش مهارتهاي ارتباط

 

در بازار كار چگونه موفق شويم؟

 

ده دستـور كـاري:

 

1ـ هرگز اهميت پول را دست كم نگيريد، آن را دست كم نگرفته و حساب آن را داشته باشيد.

2ـ هرگز ارزش پول را دست بالا نگيريد، چيزهاي مهمي مثل احترام، اعتبار و… را بخاطر پول از دست ندهيد.

3ـ در كسب وكار هرگز نمي توان دوستان زيادي داشت، مردم دوست دارند طرف معامله آنها يك دوست باشد تاغيرو.

4ـ از بيان نمي دانم نترسيد هر موقع كه چيزي را نمي دانيد ابراز نماييد، خجالت نكشيد.

5ـ كمتر صحبت كنيد.

6ـ به قولهاي خود عمل كنيد هر موقع.

7ـ هر معامله زماني دارد.

8ـ كار با كيفيت انجام دهيد.

9ـ با مردم خوش رفتار باشيد.

10ـ همه اعتبارات را به خود اختصاص ندهيد.

 

انواع صلاحيتهايي كه بايد دارا باشيم:

 

1ـ به چيزي كه ارائه مي كنيم اعتقاد داشته باشيم.

2ـ خود و توانايي هاي خود را باور كنيم.

3ـ روي مسأله وقت شناسي حساس باشيم.

4ـ خوش مشربي را در خود ايجاد كنيم.

5ـ مشتري آنچه را كه مي خواهد الزاما همان نيست كه مي گويد.

با كساني معامله كنيد كه به معامله علاقه مند باشند.

 

براي مثال: بليط مسابقه فوتبال را به خواهان آن تيم بهتر مي توان فروخت.

 

براي كار از جاهاي كوچك شروع نماييد. شنارا ازاستخر كوچك شروع كنيد بعد دريا.

در هر برخورد چيز جديد ارائه نماييد.

اگر شك در مواضع داريد عقب نشيني كنيد تا شكست نخوريد.

براي سئوالاتي كه از شما پرسيده مي شود، جواب مناسب تهيه نماييد.

ارتباط با مخاطب يا مشتري راقطع نكنيد.

توصيه مي كنم به جويندگان كار و رسيدن به شغل دلخواهشان، به كار ولو مجاني مشغول شوند.

اگر چيزي براي ارائه داشته باشيد قطعا به زودي كسب خواهيد كرد.

به قول معروف از تو حركت، از خدا بركت.

در بازار كار موقعي كه صحبت مي كنيد سعي كنيد از شركت رغيب يا همكار خود تعريف نكنيد چون موجب دلخوري خواهد شد.

 

براي مثال: در شام ضيافت از شركت زمزم، از نوشابه شادنوش تعريفي نشود.

 

از گوشهايتان به خوبي استفاده نماييد، درست شنيدن يك سوم هر مسأله اي مي باشد، يك سوم تجزيه وتحليل، يك سوم آخر ارائه جواب.

نصف اندازه اي را كه مي شنويم، حرف بزنيم.

كساني را كه هداياي آسماني كمتر از شما دارند، تحمل نماييد.

موقعي كه امتيازي كسب مي كنيد، مغرور نشويد.

آنچه را براي خود نمي پسنديد براي همكاران هم نپسنديد.

 

در معامله و كار مصرف كنيد تا موفق شويد:

 

1ـ به عادتها و سنتهاي طرف مقابل احترام گذاريد.

2- كاري را كه ارائه مي دهيد كيفيت داشته باشد.

3- با رعايت اصول كاري شما آينده را براي خود ساخته ايد.

4ـ شرايط كار را محرمانه تلقي كنيد.

لینک به دیدگاه

ارتباط بين فرهنگ ما

 

اگر تمام شرايط وجود داشته باشد ارتباط اثر بخش كار ساده اي نيست.

عوامل فرهنگي مي تواند موجب بروز مسائل بالقوه در ارتباط شوند.

هنگامي كه فرد با كساني ارتباط برقرار مي كند به فرهنگ ديگري تعلق دارد بايد به صورتي عمل كند كه سوء تغيير يا سوء برداشت به پايين ترين حد ممكن برسد.

 

رعايت دستورات زير مفيد واقع خواهد شد:

 

1ـ اساس كار را بر اين بگذاريد كه اختلاف فرهنگي وجود دارد مگر اينكه همساني به اثبات برسد.

2ـ قضاوت خود را به تأخير اندازيد.

3ـ خود را به جاي ديگري قرار دهيد.

4ـ رأي قطعي صادر نكنيد، مدرك بيشتري تهيه نماييد وارزيابي كنيد.

سعي كنيد در برخوردها طوري رفتار كنيد كه طرف مقابل فكر كند در يك سطح هستند او فكر كند مورد توجهش واقع شده ايد، به او احترام بگذاريد و نظرات طرف را بشنويد و تجزيه وتحليل نماييد، اجازه صحبت به او بدهيد و متواضع وفروتن باشيد.

 

بهبود ارتباط سازماني:

 

1ـ پيام خود را بهبود بخشيد.

2ـ درك استنباط خودتان را از ارتباطي كه ديگران با آنها برقرار مي كنند بالا ببريد. به عبارت ديگر تلاش نماييد خود را درك كنيد و خوب تفهيم نماييد.

 

ارتبـاط:

 

1ـ تنظيم جريان اطلاعات : مقدار مطلوب اطلاعات در دست باشد.

2ـ ‌استفاده از بازخورد : بازخورد مجازي ارتباط را براي پاسخ دريافت كننده پيام تأمين مي كند تا براي شنونده معلوم شود كه آيا پيام دريافت شده و مقصود آن درك شده يا خير؟

3ـ تكرار

4ـ‌ تشويق به اعتماد متقابل

5ـ به كار بردن زبان ساده

6ـ ‌شنونده خوبي بودن

 

بعد از مورد پذيرش قرار گرفتن:

 

1ـ احساس ارزش واحترام

2ـ احساس پر اهميت بودن

3ـ احساس ارضاء نيازهاي فرد و گروه

4ـ احساس رضايت از دريافت حقوق و مزايا

5ـ احساس آمادگي زمينه در شرايط براي رشد فرد

6ـ احساس آزادي

7ـ احساس موفقيت در كار

 

نگرش به انسان در سه نظريه:

 

x ـ انسان ذاتا تنبل است.

Y ـ انسان ذاتا كار را دوست دارد.

Z ـ نظريه جديد ژاپني كه مي گويد انسان بسته به شرايط عمل مي كند.

ارتباط فرآيندي است كه بوسيله افكار عقايد احساسات و اطلاعات يك فرد يا يك گروه با يك زبان مشترك به فرد يا گروه ديگر انتقال مي يابد.

اين ارتباط در اشكال، لمس اشياء قهر، خشم، محبت، ‌سكوت، شنيد، فرار، بي اعتنايي، فرياد بلند، گريه، تبسم، بي تفاوتي كه به نوعي حالت خود را به ديگران نشان مي دهيم.

با تكميل علم ما قادر شديم عقايد خود را با كتاب، راديو، تلويزيون، تلفن، فاكس، اينترنت انتقال دهيم. با توسعه اين علوم مشكلات ارتباطي زيادتر شده با توجه به آموزش هايي كه امروزه داده مي شود هوش افراد بالا رفته و توان تصميم گيري و درك بالاتر رفته است.

ارتباط فرآيندي اجتماعي است.

ارتباط يك جريان عملي (هدفدار، استمرار، پويا و جامعيت).

ارتباط يك وسيله است نه هدف.

ارتباط حامل معني است.

ارتباط نياز به زبان مشترك دارد.

ارتباط مؤثر سبب نزديكي در فرد مي شود.

 

كساني كه قدرت نفوذ نداشته باشند:

 

اعتماد به نفس ندارند.

سست عنصر وانگل اجتماع مي شوند.

بي اعتبار.

رابطه جزء‌ اصول زندگي است بدون قدرت نفوذ ارتباط ميسر نيست.

قانع سازي در دنياي امروز يك ضرورت مي باشد.

توانايي ايجاد ارتباط ونفوذ در ديگران.

اگر قدرت داشته باشيم به همه چيز مي رسيم در غير اين صورت بايد به ميل ديگران اطاعت امر كنيم. ابتدا خود شناسي بعد مردم شناسي.

 

با ايجاد قدرت نفوذ خود شناسي به نتيجه مي رسيم كه:

 

1ـ در برابر تلقينات منفي مقاوم مي شويم.

2ـ باورهاي منفي را خارج كنيم.

3ـ قدرت پذيرش انتظار را افزايش دهيم.

4ـ روابط اجتماعي مناسب بدست آوريد.

5ـ افزايش اطلاعات عمومي.

6ـ افراد را به خود علاقه مند كنيد.

7ـ از فنون در كار استفاده نماييد.

8ـ تكنيك ها را در آموزش، درمان و پيشرفت بكار بريم.

آنهايي كه بتوانند خود را با اين دگرگونيهاي پيرامون هماهنگ كنند شاهد پيروزي را در آغوش خواهند كشيد. امروز ديگر تنها به پولدار نمي گويند دارنده بلكه كسي كه هوش، عقل سليم و اراده قوي داشته باشد به او هم دارنده گويند. فرد باهوش هم مي تواند صاحب پول و قدرت شود.

اگر به تنهايي نمي توانيد يا راه به كار بردن استعدادهايتان را نداريد از افراد شايسته كمك بگيريد.

با فكر مي توانيم مشخصات اخلاقي خودمان را تعديل بخشيم و عوامل خارجي زندگي خود را تغيير يا همگام با آن شويم و بهترين بهره را ببريم. ما بايد راه اداره خود را با فكر خودمان ياد بگيريم و منتظر دستور و اطاعت از ديگران نباشيم.

لینک به دیدگاه

قوانين نفوذ

 

1ـ خصوصيات پيام دهنده

2ـ خصوصيات پيام گير

3ـ روش نفوذ و پيام و ارائه آن

 

خصوصيات پيام دهنده:

 

1ـ مهم باشد.

2ـ مشخص باشد.

3ـ مرجع قدرت باشد.

4ـ بي غرض باشد.

5ـ سعي در قانع سازي نداشته باشد.

6ـ جذابيت جسماني.

7ـ آشنايي.

8ـ مجاورت.

9ـ شباهت.

10ـ خود فاش سازي.

 

خصوصيات پيام گير:

 

عدم احترام به خود.

عدم امنيت.

ناآگاهي.

خستگي.

عدم توانايي در انتظار.

منطبق بودن با پيام يا عقايد و نيازها. الزاماً پيام دهنده و پيام گير حتما نبايد تمام اين عوامل را داشته باشد. امكان اين است كه با چند مورد پيام تلقين شود.

 

عواملي كه باعث بالا بردن روحيه مي شود:

 

سلامت رواني و جسمي فرد.

سلامتي و امنيت محيط كار.

احساس رضايت از محيط كار.

احساس رضايت از مديريت و نحوه رفتار مدير.

احساس رضايت از رفتار و برخورد و تعامل همكاران.

حدود70% ساعت بيداري ما صرف ارتباط چون نوشتن، خواندن، صحبت كردن، گوش دادن و…

نداشتن ارتباط اثر بخش مانع موفقيت فرد و سازمان مي شود.

ارتباط يعني فرآيند ارسال اطلاعات از هرنوع از يك شخص به شخص ديگر با تعامل و مفهوم و معني داربودن.

 

سازمان با وظايف مديريتي خود ارائه ارتباط:

 

با محيط خارج.

مشتريان و ارباب و رجوع.

عرضه كنندگان مواد اوليه.

سهامداران.

دولت.

جامعه.

 

عوامل زير در ارتباط مؤثر مي باشند:

 

1ـ عوامل ارتباط.

2ـ ارتباط سازماني.

3ـ جريان ارتباط.

 

عناصر ارتباط:

 

1ـ فرستنده.

2- پيام.

3ـ وسيله.

4ـ گيرنده.

5ـ مفهوم.

 

انواع ارتباط

 

 

 

عوامل مذهبي:

 

احترام به ديگران.

با احترام اسم افرد را صدا زدن، عدم مسخرگي.

دروغ نگفتن و راستگويي.

زود به سر كار رفتن.

خروج هاي پي در پي كه باعث نارضايتي كارفرما شود.

كم خوابي و زياد خوابيدن كه منجر به كسالت شود.

عدم رعايت نظافت محل كار.

عدم رعايت دستورات كارفرما.

حسن نيت.

خلق خوش.

همكاري در كار گروهي.

رعايت رضاي خدا بر امور خود وخلق خدا.

 

نگرش:

 

آمادگي قبلي براي واكنش مثبت يا منفي در مقابل برخي جنبه هاي دنياي اطراف.

نگرش آمادگي قبلي براي عمل كردن.

 

عناصر نگرش:

 

عنصر شناختي - هر نوع نظر و شناخت درباره موضوع ساده يا پيچيده

عنصر عاطفي – احساسات كه به هنگام قرار گرفتن فرد در مقابل موضوعات

مثبت يا منفي – شديد يا ضعيف قرار مي گيرد

عنصر رفتاري- تمايل به عمل كردن يا نكردن

 

ريشه نگرش ها:

 

فرهنگ گروهها

خانواده

تجربه شخصي

لینک به دیدگاه

آموزش مهارتهاي مشاهده

 

 

 

مشاهده تغييرات:

 

شما اغلب ناظر اشيا يا پديده هايي هستيد كه دستخوش تغييرات فيزيكي يا شيميايي مي شوند. مشاهده شما هم در مورد آنها مي تواند كيفي يا كمي باشد. اگر از شما خواسته شود كه تغيير را شرح دهيد،؛ لازم است مشاهدات خود را قبل، در حين و بعد از تغيير بيان كنيد.

 

اهميت استنباط در چيست؟

 

اگر بتوانيم رويدادهاي پيرامون خود را تجزيه و تحليل كنيم، مسلماً درك بهتري از محيط زندگي به دست مي آوريم الگوها را مي شناسيم و انتظار داريم كه آن الگوها تحت شرايط مشابه، باز هم تكرار شوند. بيشتر رفتارهاي ما بر اساس استنباط هاي ما از حوادث گوناگون شكل مي گيرند. دانشمندان نيز فرضيه هاي خود را بر پايه استنباط هايي قرار مي دهند كه از آزمايش هاي خود حاصل مي آورند. ما به عنوان معلم، همراه درباره علل رفتارهاي دانش آموزان خود به استنباط هايي مي رسيم. يادگيري، خود استنباط حاصل از مشاهده تغييرات در رفتارهاي اموخته شده است.

 

استنباط هاي حاصل از مشاهدات:

 

مشاهدات را تجربياتي مي دانيم كه حاصل از ادراك از طريق يك يا چند حس اند. اما استنباط، توضيح يا تفسيري است كه بر مشاهدات مي گذاريم. فرض كنيد شما از پنجره اتاق به بيرون نگاه مي كنيد و دو نفر را مي بينيد كه در حال حمل و خارج كردن يك دستگاه تلويزيون از خانه همسايه هستند. شما دو نفر را در حال حمل يك تلويزيون مي بينيد، اما ممكن است اين حادثه را به شكل هاي مختلفي تفسير كنيد. مثلاً تلويزيون را براي تعمير مي برند يا آن را دزديده اند ممكن است شما نيز استنباط هاي ديگري را به موارد بالا اضافه كنيد.

هر كدام از توصيف هايي را كه براي توضيح منطقي آنچه مشاهده شده است به كار مي رود. يك استباط مي نامند. ما، با استفاده از تجربيات قبلي، براي آنچه در اطرافمان اتفاق مي افتد، مدل هايي ذهني مي سازيم. تجربيات جديد نيز زماني معنا پيدا مي كنند كه آنها را به ادراكات قبلي خود پيوند دهيم.

استنباط كردن يعني اين چيزي را كه مستقيماً مشاهده مي كنيم با دانسته هاي قبلي خود درباره آن پيوند دهيم همين تعريف را مي توان به صورت زير ارائه داد.

 

 

 

استنباط گفته اي است كه فراتر از شواهد قرار مي گيرد و در واقع، سعي برآن دارد كه مشاهدات را تفسير و توضيح دهد، اما به هر حال، هر استنباطي برپايه يك مشاهده استوار است.

استنباط، حدس و گمان نيست؛ زيرا حدس زدن مبناي دقيقي ندارد و بر شواهد متكي نيست.

 

اهميت مشاهده در چيست؟

 

مشاهده چيزهاي زيادي را درباره دنياي اطراف به ما مي آموزد. ما از طريق خواص خود به مشاهده پديده هاي طبيعي و اشياء مي پردازيم.

اطلاعاتي كه از اين راه بدست مي آيد، راهنماي ما به كنجكاوي، طرح پرسشي، تفسيرهايي درباره وضع محيط و انجام دادن تحقيقات بيشتر است. توانايي انجام دادن مشاهده دقيق، اساسي ترين مهارت در علم است و به كمك آن مي توان در ساير مهارت ها از قبيل استنباط برقراري ارتباط، پيش بيني، اندازه گيري و طبقه بندي هم متبحر شد.

هدف از انجام دادن اين تمرين ها كمك به تقويت مهارت مشاهده و آموزش اقسام مشاهداتي است كه مي توانيد درباره محيط اطراف به عمل آوريد.

لینک به دیدگاه

هدفهای رفتاری

 

پس از پايان يافتن اين فعاليت ها شما بايد بتوانيد:

1- جسم، ماده يا حادثه اي را بيابيد و مجموعه اي از مشاهدات كمي و كيفي را درباره آن انجام بدهيد. شما در مشاهده خود بايد دست كم چهار حس را به كار بگيريد.

2- حادثه اي را در نظر بگيريد كه طي آن تغييراتي رخ مي دهد و فهرستي از مشاهدات كمي و كيفي را درباره تغييرات، قبل، در حين و بعد از آنها تهيه كنيد.

مراد از مشاهده يك شي اين است كه بادقت همه خواص آن را دريابيد. اشيا داراي خواصي چون رنگ، بافت، بو، شكل، وزن، حجم يا دما هستند. همچنين، ممكن است به طور طبيعي، يا بعد از به كار گرفتن، صداهايي هم داشته باشند.

اشيا يا مواد مختلف، خواص گوناگوني دارند، به همين سبب هر جسمي با بقيه اجسام متفاوت است. ما از طريق حواس خود يعني ديدن، شنيدن، لمس كردن، بويايي و چشيدن مي توانيم به خواص و مواد پي ببريم. مشاهده كردن يعني تشخيص و توصيف خواص يك جسم مانند ... حس مي شود.

لینک به دیدگاه

نظام آمـوزش و پرورش

 

منظور ما از نظام آموزش و پرورش، نظام رسمي آموزشي كشور از مقطع ابتدايي تا پايان دوره دبيرستان مي باشد. تأثير شگرف و اساسي نظام آموزش و پرورش به خصوص در مقطع ابتدايي و راهنمايي در باروري و شكوفا سازي فرآيند اعتماد انكار نكردني است. مدرسه اولين مكاني است كه كودكان در آن به طور منظم آموزش مي بينند. بنابراين نحوه برخورد، سطح معلومات، شيوه تدريس و روان سالم معلمان در دانش آموزان تأثير عميق بر جاي مي گذارد.

كودكان و نوجوانان شيوه گفتار و رفتار معلمان خود را به عنوان راهنماي عمل مي پذيرند و در اكثر موارد از آنها تقليد مي كنند. بنابراين ضروري است كه در تدوين قوانين آموزشي، استخدام معلمان و دبيران مجرب و خلاق، محتواي دروس، انتخاب مديران شايسته، برنامه درسي ، نحوه تدريس و ساعات تدريس، دقت و وسواس بسياري روا داريم.

در باب نقش مثبت و منفي نظام تعليم وتربيت رسمي، علماي تقليد و تربيت، فلسفه، روان شناسي و جامعه شناسي، مطالب بسياري را عرضه نموده اند و از جانب مختلف كاركردهاي اين نظام را بررسي كرده اند. يكي از متفكران برجسته اي كه در دهه 70 ميلادي، ايده هاي بكر و ارزنده اي را در اين زمينه مطرح نمود، «ايوان ايليچ» انديشمند روسي بود.

وي معتقد بود كه نظام آموزش و پرورش رسمي، روحيه خلاقيت ابتكار و اعتماد به نفس را در دانش آموز از بين مي برد و در عوض وقت آنها را با مواد آموزشي كه هيچگاه به درد زندگيشان نمي خورد تلف مي كند. وي معتقد به مدرسه زدايي از جامعه بود. به نظر وي بايد شيوه اداره مدارس و محتواي دروس تغيير مناسبي نمايد. بسياري از ايده هاي «ايوان ايليچ» در مورد پارهاي از نظام هاي آموزشي در جهان هنوز هم مصداق دارد. مؤلف كتاب «هنر و علم خلاقيت» در اين زمينه مي نويسد :

 

« يكي از توجيه پذيرترين اتهام هايي كه مي توان عليه نظام آموزشي ما عنوان كرد فراموش كردن آفرينش گري ذاتي نوجوانان و يا غالبا فرونشاندن آن است».

 

بنا به دلايل مختلف اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و تاريخي نظام آموزش و پرورش رسمي كشور ما نيز افت هاي بسياري دارد كه مجال بسط آن در اين مختصر نمي باشد. اما به طور گذرا اشاره مي كنيم كه عموم رشد روحيه خلاقيت، شكوفايي، ابتكار، نوآوري و اعتماد به نفس در دانش آموزان (كه سرانجام دانشجويان فردا خواهند بود) ايفا نمايد، لازم است موارد زير در مدارس و دبيرستانها مورد نظر قرار گيرد:

 

 

ايجـاد خلاقيت:

 

علماي تعليم و تربيت معتقدند كه خلاقيت و آفرينش گري در يك دانش آموز متوسط، به اندازه خلاقيت در يك نابغه، امري طبيعي است.

خلاقيت را از دو راه مي توان در آموزش و پرورش رسمي وارد كرد. راه اول، تدريس آن به عنوان يك درس و بامهارت تازه و راه دوم، تغيير شكل برنامه هاي تحصيلي فعلي است.

دو دليل براي برتري راه دوم وجود دارد:

 

1ـ هنوز آگاهي ما درباره خلاقيت و افزايش گري چندان نيست كه بتوانيم آن را به طور مؤثري به عنوان موضوع درسي مجزايي تدريس كنيد.

2ـ مهمتر از آن افزايش گري فرآيندي مجزا نيست بلكه تركيبي از بسياري فعاليتهاست.

 

اگر قرار است شخص از تمامي استعدادهاي خود بهره گيرد بايد بياموزد كه در موقعيتهاي مختلف و درباره موضوعات متنوع، خلاقانه فكر كند. به عبارت ديگر ذهن دانش آموز هم زمان با اينكه تربيت مي شود تا منطقي بينديشد،بايد تربيت شود تا خلاقانه فكر كند.

 

ايجـاد ابتكـار:

 

بايد دانش آموزان را به دانش ايده ها، انديشه ها وتفكرات جديد وبكر تشويق نماييد. معلم لازم است در تمامي دروس علاوه بر اينكه خودش انديشه هاي جديد و بكري را ارائه مي دهد پذيراي ايده هاي جديد دانش آموزان خود باشد و به انديشه هاي آنان احترام بگذارد.

مثلاً مي توان از دانش آموزان خواست كه به جاي ارائه گزارش توضيحي از يك كتاب، مجله يا مقاله، آنهارا شخصا ارزيابي نموده و مورد نقد و بررسي قرار دهند، هدف اين است كه كلاس را وادار كنيم تا خواهان بدست آوردن كتاب و مطالعه آن شوند، اين خطر وجود دارد كه معلمان به سبب اصرارشان در انتقال دانش پذيرفته شده خيلي زود جريان انديشه هاي كودك را قطع كرده و آنها را سانسور كنند و بدين ترتيب به ريشه هاي تفكر خلاق ، آسيب بزنند…

نظام آموزش وپرورش، تفكر صحيح را بيش از حد مورد تأكيد قرار داده است و كمتر ابتكار را مد نظر قرار داده است. براي مسائلي كه فقط يك راه حل و يك روش عمل دارند اهميت زيادي قائل بوده و خيلي كم به مسايلي پرداخته است كه نيازمند گوناگوني روش ها و راه حل ها هستند. لازم است معلمان، دانش آموزان را به تفكر وتعمق عادت دهند تكيه صرف بر حافظه دانش آموزان و انتقال معلومات به آنها، قدرت آفرينندگي و ابتكار را در آنان ايجاد نمي كند. هنر يك معلم موفق و مجرب اين است كه شيوه فكر را به دانش آموزان بياموزند، براي اين كار لازم است در ذهن دانش آموزان ايجاد سؤال نمود و كنجكاوي آنان را برانگيخت. تشويق دانش آموزان به مطالعه و نگارش مطالب متنوع و ايراد كنفرانس وسخنراني در كلاس درس، روحيه ابتكار و اعتماد به نفس را در آنان بارور مي نمايند. خوشبختانه معلمان هر روز درباره اين نكته آگاهي بيشتري كسب مي كنند كه انتقال مطالب درسي به رغم ضرورت خود في نفسه كافي نيست. يكي از عناصر اساسي تعليم و تربيت توانا كردن افراد براي هضم و جذب شرايط جديد، تجربه هاي نوين، انديشه هاي تازه و توانايي ابتكار عمل است.

لینک به دیدگاه

ايجـاد رقـابت

 

ايجاد رقابت، همكاري گروهي، انجام پروژه هاي دسته جمعي و پذيرش مسئوليت در مدرسه توسط دانش آموزان، اعتماد به نفس آنان را افزايش خواهد داد، چرا كه در رقابتهاي سالم و جهت دار هر دانش آموزي با توجه به توانايي ها، استعدادها و ظرفيت وجودي خويش سعي مي كند موفقيت را نصيب خويش سازد و در اين فرآيند، زمينه شكوفايي استعدادها و اعتقاد به خود فراهم مي شود.

علاوه بر اين در فعاليتهاي گروهي هر فردي علاوه بر اينكه نقاط ضعف خود را كاهش مي دهد، سعي مي كند نقاط ضعف ديگران را نيز رفع نمايد.در فعاليت و رقابت گروهي اين حقيقت به وضوح نمايان مي شود كه افراد قوي هم ، مواضع ضربه پذير دارند ،بنا بر اين دليلي ندارد كه دانش آموزان ضعيف و متوسط توانائيهاي بالقوه خود را ناديده بگيرند معلمان با ايجاد چنين فضايي به نحوه مطلوب مي توانند اعتماد به نفس را در دانش آموزان خود پرورش دهند.

 

بر انگيختن حس كنجكـاوي:

 

يكي از رسالتهاي مهم آموزش و پرورش خلاق، برانگيختن حس كنجكاوي و نوجويي دانش آموزان نسبت به خويشتن، جهان هستي و جامعه است. معلم موفق بايد آرامش ذهني دانش آموزان را بر هم زند، در حقيقت «سيال سازي ذهن» دانش آموز يكي از وظايف معلمان انديشمند است. به عنوان سؤال مي توان از دانش آموز پرسيد كه اگر برخي از شرايط زندگي آنها تغيير كند، چه اثري بر آنها خواهد گذاشت؟ ويا اگر مي توانستيد ذهن مردم را بخوانيد و يا آينده راپيش بيني كنيد، يا اگر بال در مي آورديد و اگر درجه حرارت به صفر برسد و… چه اتفاقي مي افتاد؟

معلم بايد دائما عقايد كنوني دانش آموز را با مورد سؤال و ترديد قرار دهد، براي اين منظور، معلم بايستي پيوسته، دانش آموز را با شواهدي روبرو سازد كه با اطلاعات قبلي او در تعارض باشد. برانگيختن حس كنجكاوي و نوجويي باعث مي شود كه دانش آموزان از استعدادها و توانايي هاي نهفته و بالقوه خود استفاده نموده و آنها را در عالم خارج به فعليت برسانند.

 

تشويـق سخت كوشـي و پشت كـار:

 

اعتماد به نفس علاوه بر شرايط ذهني و رواني، شرايط عيني و بيروني هم دارد. يكي از شرايط مهم عيني، تلاش، پشتكار، سخت كوشي، نظم پايدار در ميدان عمل است. نوجوانان و جوانان بايد بياموزند كه اعتماد به نفس بدون تلاش و جديت صرفا روحيه اي ذهني است و در مقام عمل ارزش چنداني ندارد. فردي كه مي تواند سرمايه هاي عظيمي از استعدادها و خلاقيت در اختيار دارد، اما هيچكدام از اين استعدادهاي خدادادي را بكار نمي گيرد هيچ فرقي با يك انسان فاقد استعداد نمي كند. بايستي معلمان اين نكته مهم را به دانش آموزان بياموزند كه انسانهاي موفق خلاق و كارآمد در عرصه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، سياسي، علمي، فرهنگي و ديني با تلاش و جديت به كمال و شكوفايي رسيده اند. بدين ترتيب دانش آموزان پي مي برند كه آفريده هاي مهم و اساسي، خلق الساعه شكل نگرفته اند، بلكه محصول كار سخت، پيگير، آزمون مداوم و استفاده درست از موفقيتهاي ديگران است.

 

خـود شكوفايـي:

 

يكي از وظايف بسيار مهم نظام آموزش جامعه، ايجاد خود شكوفايي در ذهن نوجوانان و جوانان است. خود شكوفايي را مي توان «بروز خود بعنوان يك شخصيت بي همتا دانست.» خود شكوفايي، نيازمند خود آگاهي است. مدارس، دبيرستان ها و دانشگاه ها بايد دانش آموزان و دانشجويان رانسبت به توانايي ها واستعدادشان آگاه سازند. آنان در آغاز تحصيل بايد اين حقيقت مهم را بدانند كه خود بي همتايي را مي سازند وآينده بي همتايي را هم خواهند داشت. همين كه دانش آموزان بالغ شد، بايد اساس بي همتا شدن را در او عميق و كامل كرد. او بايستي از همان سال اول مدرسه، به بي همتايي هر يك از اطرافيان خود نيز پي ببرد.

بدون اعتقاد به زيستن براي خود شكوفايي و ياري ديگران در شكوفا سازي خويش، تلاش براي پرداختن به خود، به نوعي انحطاط ناسالم خود پرستي منجر مي شود. خود خلاق براي شكوفايي درست، به خودهاي ديگر نيازمند است.

نكته ديگري كه به عنوان حسن ختام اين بخش از نوشته، مي توان مطرح نمود اين است كه تمامي مواردي كه شرحشان رفت، زماني مفيد فايده خواهند بود كه معلمان، دبيران، مربيان و اساتيد خودشان عملا آنها را دروني نموده و بدانها پايبند باشند. مربيان بايستي خلاق، مبتكر، كنجكاو، محقق، با اعتماد به نفس، سخت كوش و خود شكوفا باشند، در غير اينصورت رهنمودهاي تربيتي بلا اثر خواهند بود.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...