*mishi* 11920 ارسال شده در 1 مرداد، 2012 به مردانـگی ام شـك نكن بـانو ! اگر میگریم ، این جا اندكی هـــواي ِ آلـوده است.. چشمانم ندارد ...! 46
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 1 مرداد، 2012 مــرد است دیگر گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید غرورش آسمان دلش دریاست تــو چه میدانی از بغض ِ گلو گرفته ی یک مــرد !!؟ تو چه میدانی از که شده او ؟ تو چه میدانی از هق هق ِ شبانه ای که خودش خبر دارد و بالشت اش !!؟ تو برو پیِ درد و دلهای ِ مردی بگرد که شده کابوس ِ شومش !! مرد را فقط می فهمد و مَــرد .. 40
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 1 مرداد، 2012 بانو ... مرد نبوده ای تا بدانی سرت بر روی بازوانم ... امنیت تو نیست ... آرامش من است ... 43
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 2 مرداد، 2012 مردان هم قلب دارند ... فقط صدایش، یواش تر از صدای قلب یک زن است! مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند! شاید ندیده باشی؛ اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند! هر وقت زن بودنت را میبینم؛ سینه ام را به جلو میدهم،صدایم را کلفت تر میکنم... تا مبادا...لرزش دست هایم را ببینی ! مرد که باشی ... دوست داری ... از نگاه یک زن مرد باشی ..! نه بخاطر زورِ بازوها ! مثل تو دلتنگ میشوم ... ولی گریه نمیکنم! بچه میشوم ... بهانه میگیرم... تو این هارا خوب میدانی! تمام آرزویم این است که سر روی پاهایت بگذارم،تا موهایم را نوازش کنی ... دوست دارم بدنت را بو کنم...عاشق بویِ موهایت هستم! من بیشتر از تو به آغوش نیاز دارم ...چون وقت تنهاهیم،خاطره ی تو مرا امیدوار میکند به همه ی دنیا! تا برای خوشبختیت ... لبخندت ... آرامشت ... تلاش کنم! من مرد بودنم را مدیون زن بودنت هستم! این هارو میفهمی ... با زن بودنت ..! 33
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 3 مرداد، 2012 وقتی که غم و سر در گمی گریبان یک مرد را بگیرد وقتی یه مرد به تنهایی خویش پناه می برد . وقتی علاقه ای به پشت سر نگاه کردن و امیدی به اینده نداره .... وقتی بغض گلوشو فشار میده ولی مجبوره واسه حفظ غرورش لبخند بزنه .... یه کوه درد می شه یه کوه آتشفشان که جلوی فورانش و غرور گرفته در بغض و ناراحتی ..... در تنهایی که فقط خودش باشه و خدایش...... گریه نمی کنه فریاد میزنه .....گله می کنه ......قدم میزنه ولی بازم بی صدا .... بی صداتر از قبل ...... اشک تلخی از قلبش تراوش می کند و به روی سوز جگرش می ریزد..... و اینها همه خوب است چون هنوز غرور دارد ....... ولی وای بر آن لحظه که غم مرد به خاطر غرور بشکسته اش باشد!!! وای بر آن لحظه که غرور او شکسته دیگر دریایی از اشک نیز آتش درونش را خاموش نمی کند ... دگر فریاد نمی زند بلکه آرزو می کند آرزوی مرگ آرزوی نیستی ...... ولی فراموش نشود که فقط یک مرد در شکست غرورش مرگ می خواهد . وگرنه کسی که غرورش را بزرگترین گوهر مردانگی اش نداند مرد نیست . ولی دلیل این شکست چیست چه کسی غرور مرد را شکسته ؟؟؟؟ کسی غیر از خود او ؟؟؟؟ یا.... درد بی همدردی بی همدمی! درد تنهایی... درد تلاشی مبهم و بیهوده برای بیش و کم.... برای آسایش و آرامش هر که او تکیه گاهش باشد! درد نبرد دستی با دستی دیگر.... برای سکهای بیشتر یا کمتر، که با او غریبه است و او تنها میماند... ودر آخر هیچ! باز همان تنهایی... باز بی کسی.... باز غم... و باز... "وقتی یه مرد غم داره یه کوهی از درد داره" خدایا تا کی!؟ کجا... چطوری... با چه کسی... میشه این غم فرو بشینه!!! خدایا ساحل آرامش کجاست.... نه ..... غرور یک مرد موقعی می شکند که به تکرار از کنار مردانگی ها بگذرد ... آنگاه که می بیند با مردانگی اش تک صداست ... وقتی که خودش را با غرورش را تنها می بیند ..... وقتی که ببیند غرور و مردانگی در کم و بیش ها ست و خرید و فروش می شود .... مگر قیمتی هم دارد ...!!؟؟ newlife2u.blogfa.com 20
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 9 مرداد، 2012 بیا و همین یک بار ... با تمام زنانه گیت مردانگی کن ...! بگو میمانم و پای حرفت ... حرف که نه! "خودت" برای همیشه بمان … برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 19
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 14 مرداد، 2012 [h=6]هی زن با تو هستم یکبـــــار پشت تردیدهای یک مرد چشم بگذار خواهی دید چقدر اشک را در این بازی قایم کرده است [/h] 18
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 14 مرداد، 2012 من نمیفهمم چرا هیچ کس برنمی دارد بنویسد از مردهــا . . . از چشمها و شــانهها و دستهایشــان از آغوششان از عطر تنشـان، از صدایشــان . . . پررو میشوند؟ خب بشوند! مگر خود ما با هر دوستت دارمی تا آسمـان نرفتهایم؟ مگر ما به اتکــاء همین دستها همین نگاهها همین آغوشهـا، در بزنگاههای زندگی سرِپا نماندهایم؟... من بلد نیستم در سـایه، دوست داشته باشم من میخواهم خواستنم گوش فلک را کر کند. من میخواهم مَردَم دلش غنج بزند ازاینکه بداند جایی زنـــی دوستش دارد . .. 18
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 14 مرداد، 2012 دروغ بگو ؛ تا باورت کنند....!! آب زیر کاه باش ؛ تا بهت اعتماد کنند....!! بی غیرت باش ؛ تا آزادی حس کنند ....!! خیانت هایشان را نبین ؛ تا آرام باشند ....!! کذب بگو ؛ تا عاشقت شوند........!! هرچه نداری بگو دارم , هر چی داری بگو بهترینش را دارم .!! اگر ساده ای ؛ اگر راست گویی ؛ اگر باوفایی .... اگر با غیرتی ! اگر یک رنگی .... همیشه تنهایی...!!! 18
azarafrooz 14221 ارسال شده در 18 مرداد، 2012 مرد که باشی باید خیلی از بی اعتمادی ها رو تحمل کنی ... مرد که باشی باید " دستتو " بزاری روی " دلت " که یه موقع کسی نفهمه چه حسی داری وگرنه " دست دلت " رو شده ... مرد که باشی باید بشینی و واسه گذشته ایی که خیلی بهتر میتونستی .. یادش کنی .. سیگار پشت سیگار .. اشک پشت اشک .. نقاب پشت نقاب بکشیو .. بریزیو .. بزنی تو خلوت خودت ... که کسی نفهمه چه غمی داری مرد که باشی باید غماتو پشت خندت .. دل سوزیتو پشت عصبانیت .. غیرتتو پشت فریاد ... و عشقتو پشت نگاه غایم کنی .. 19
azarafrooz 14221 ارسال شده در 18 مرداد، 2012 مرد که باشی عادت می کنی به نارو خوردن....! .. به اینکه حوایت برود با آدم دیگری... .. و تنها شریک تنهائیت ، تنهایت بگذارد... .. و بی حوا شوی و بی هوا شوی !!! .. هم نفست که برای دیگری نفس بکشد... .. تو دیگر نفس نداری برای ادامه... .. و اینجور مردن مرد خیلی نامردی ست ...... 13
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 شهریور، 2012 چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند ! گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مـــــــــــــــــــــــرد باشی تا بتوانی گریه کنی 14
afra68 174 ارسال شده در 24 شهریور، 2012 "گاه یک مرد از شکسته شدنش فقط مرد تر میشود!" این جمله را جایی خواندم! اما انگار یادشان رفته بود ضمیمه کنند:"...و گاه یک زن از شکسته شدنش کمی مرد میشود!" 14
- Nahal - 47858 ارسال شده در 28 شهریور، 2012 بــا تـــو هستــــم ای " مـــــــــــــرد " ! " زن " که اعتمــــــــاد کـــــــرد شکننده تــــر مـــی شـــــود ... پس حواستـــــ را بیشتر جمــــــع کن .... 10
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 29 مهر، 2012 مردها...را با سبیل هایشان میشناسند... با قطر بازوهایشان با کلفتی صدایشان... با جیب های خالی یا پرشان با کفش های کهنه یا اتومبیل آخرین مدلشان...! ... اما کسی مرد ها را با قلبشان نمیشناسد قلبی که پشت غرور مردانگی شان پنهان شده قلبی که بزرگتر از قلب کوچک شماست قلبی که می افتد...از دست ظریفی قلبی که...... میشکند....آرام و بی صدا صدای شکستنش ..پشت صدای مردانه شان به گوش هیچ ظریفی نمیرسد. 11
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 29 مهر، 2012 پاهای خسته مرد شکسته دلی را دیدم وقلب شیشه ای باران خورده اش را بر زن بودنم گریستم چشمانش وادار به نفرینم کرد از زنی که مغلوبش کردو من دیدم اوندید با او چه کرد لعنت به عروسک های بی روح 13
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 8 آذر، 2012 زن بودنت را به رخم نکش !!! اینجا در میان این همه گرگ های مرد نما، من شانه هایم را برایت کوه کرده ام. تو اشک میریزی و راحت میشوی و من،،، هر روز بغضم ، پوست می اندازد. آری من مردم. من از سلاله آدمم، و چه زود تاریخ کهنه می شود. 10
.Apameh 25173 ارسال شده در 16 آذر، 2012 یک مرد خوب باید لااقل یک قصه آرام بلد باشد.... برای وقت هایی که عشقش بی قرار است و نمیخواهد از بی قراری هایش حرف بزند... برای وقت هایی که عشقش لج میکند... بهانه میگیرد.... برای وقت هایی که عشقش بغض میکند... لج میکند... برای وقت هایی که عشقش بچه میشود 11
!BARAN 4887 ارسال شده در 16 آذر، 2012 مردي ...؟ هر چقدر مغرور...! هرچقدر صادق...! هر چقدر ساده...! هرچقدر جذاب...! هر چقدر مکار....! درست... اما گاهی برای فتح یک وجب از جغرافیای زن بايد به زانو بيفتي! 6
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 29 آذر، 2012 قبول حق با توست من بیمار روحی من دیوانه ی روانی من زشت من بی کلاس من دهاتی . . . ولی گوش کن دافی من هنوزم بوی بهمن بلندم را از تمام عطرهای ورساچی تو بیشتر دوست دارم مصطفی نادری برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6
ارسال های توصیه شده