رفتن به مطلب

مرگ، برادر نا تنی هیجان


spow

ارسال های توصیه شده

مرگ مارکو سیمونچلی (موتو جی پی) و دن ولدان (ایندی کار) در فاصله ای نه چندان طولانی موجب شد، بار دیگر نگاه ها به امنیت ورزشکاران موتوراسپرت جلب شود. گرچه آمار مرگ و میر نسبت به گذشته کاهشی فاحش یافته است، اما بازهم مرگ یک انسان چیزی نیست که به آسانی بتوان از آن گذشت. میشائیل شوماخر، پر افتخارترین راننده فرمول یک و قهرمان هفت دوره جهان، اما مرگ و میر در مسابقات موتوری را بخشی از «سرنوشت» می داند و معتقد است، دستیابی به «امنیت مطلق»، غیر ممکن است و همه رانندگان قبل از حضور در پیست باید ریسک، تصادف های جدی را به جان بخرند:« اگر چیزی قرار باشد اتفاق بیافتد، من آن را سرنوشت می نامم و سرنوشت چیزی است که همه ما با آن روبرو می شویم. من هردوی این بازیکنان را تا حدی می شناختم، اما متاسفانه باید بگویم، زندگی ما همین است».

 

میشاییل شوماخرقهرمان هفت دوره فرمول یک جهان می گوید:« داشتن امنیت کامل غیر ممکن است.

 

چندی قبل «دان ولدان» که سابقه دو بار قهرمانی در رقابت های ایندی ۵۰۰ را داشت در لاس وگاس کشته شد. ماشین او پس از تصادف، پرواز کرد و به فنس های کنار پیست خورد. مارکو سیمونچلی نیز به فاصله کمی پس از ولدان در مسابقات موتورسواری موتو جی پی در سپانگ مالزی کشته شد.

 

او پس از این که کنترل موتورش را از دست داد، روی زمین افتاد و دو موتور سوار دیگر به او برخورد کردند. شوماخر می گوید:« داشتن امنیت کامل غیر ممکن است. به نظر من وقتی ما رانندگی می کنیم، در فکر این نیستیم که خودمان را در معرض خطر قرار می دهیم. وقتی ما ماشین هایمان را محدود می کنیم، بیشتر احساس راحتی می کنیم».

 

اما فرناندو آلونسو، راننده اسپانیایی تیم فراری و قهرمان دو دوره فرمول یک جهان، معتقد است، این گونه حوادث در رانندگی افراد تاثیر ندارد و اتفاقا درهنگام اوقات فراغت است که لحظات موجب غمگین شدن راننده ها می شود:« وقتی رانندگی می کنید و وقتی که لبه کلاه ایمنی تان را می بندید، به ریسکی که پیش رویتان است، فکر نمی کنید. عشق و آدرنالینی که در هنگام رانندگی ترشح می شود، ترسیدن از ریسک را کنار می زند.

 

من صحنه تصادف «دن» را از تلویزیون دیدم و برای دو یا سه روز مبهوت بودم. برای مارکو هم ماجرای مشابهی بود. من داشتم مسابقه را می دیدم و حتی دو روز بعد از آن هم باورم نمی شد که چنین اتفاق افتاده است».مرگ این دو ورزشکار مستعد همچنین موجب شد، بار دیگر خاطره کسانی که در ورزش های موتوری جانشان را از دست دادند، زنده شود. به این بهانه چند مورد از تراژیک ترین مرگ ها در تاریخ فرمول یک را مرور می کنیم. ورزشکارانی که برخی از آنان معتبرترین چهره های، ورزش های موتوری محسوب می شوند.

 

● آیرتون سنا:

 

مرگ این اسطوره برزیلی بدون شک تراژیک ترین مرگ در تاریخ فرمول یک است. او در رقابتی نفس گیر با آلن پروست ( و رقابت نفس گیر ویلیامز رنو) سال ۱۹۹۴ در پیست «سان مارینو» کشته شد.

 

سنا مسابقه را با قدرت شروع کرد، اما در دور ششم، اتومبیل fw۱۶ سنا از پیست خارج شد و با سرعت ۲۱۷ کیلومتر در ساعت به دیوار کنار پیست خورد. گرچه دلیل اصلی تصادف هیچ گاه به طور کامل مشخص نشد، اما داغ از دست دادن سنا برای همیشه به دل فرمول یک ماند. سنا در برزیل و تمام دنیا اسطوره اتومبیلرانی بود و به خاطر فعالیت های انسان دوستانه اش به چهره ای فراتر از یک قهرمان ورزشی بدل شده بود.

 

● ژیل ویلنوو:

 

گرچه ژاک ویلنوو از پدرش موفق تر بود و توانست در سال ۱۹۹۷ قهرمان فرمول یک جهان شود، اما این ژیل بود که به خاطر سرعت حیرت انگیز و شخصیت محبوب اش، اثری ماندگار در دنیای ورزش گذاشت. ویلنوو پدر، جانش را در رقابت های تعیین خط گرند پری بلژیک در سال ۱۹۸۲ از دست داد.

 

او با فراری ۱۲۶ c خود به پشت ماشین «جاش ماس» کوبید و او را در حدود ۱۰۰ متر به هوا فرستاد! قبل از این که ماشین به روی زمین برگردد و در کنار لبه پیست معلق بزند، ویلنوو که کلاه ایمنی اش را از دست داده بود، از ماشین به بیرون پرتاب شد و به شدت به فنس های کنار پیست خورد و جانش را از دست داد.

 

● راجر ویلیامسون:

 

ویلیامسون در فصل ۱۹۷۳ راننده ای تازه کار بود. او در گرند پری هلند تنها دومین تجربه اش را پشت سر می گذاشت، در دورهشتم مسابقه بود که لاستیک ماشین او ترکید و به موانع کنار پیست برخورد کرد. در اثر این برخورد باک بنزین ماشین ترکید و اتومبیل ویلیامسون ناگهان آتش گرفت. دیوید پیورلی، راننده بعدی که دید ماشین ویلیامسون در آتش می سوزد، توقف کرد و تلاش کرد تا به او کمک کند. در آن زمان ماشین های مارشال کنار پیست، کپسول اطفای حریق به همراه نداشتند، به همین دلیل نتوانستند به پیورلی کمک کنند تا ویلیامسون را نجات دهد. هشت دقیقه طول کشید تا کپسول آتش نشانی به محل تصادف برسد و تا آن زمان ویلیامسون از خفگی مرده بود.

 

● گرگ مور

 

مور راننده ای با استعداد بود که کارش را در رقابت های سبک ایندی در سال ۱۹۹۵ شروع کرد و در فصل ۱۹۹۶ به رقابت های جهانی کارتینگ پای گذاشت. او چهار فصل در این رقابت ها ماند، تا این که در فصل ۱۹۹۹ در «مارلبورو ۵۰۰» کالیفرنیا، در دور نهم کنترل اتومبیل اش را از دست داد و با سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت وارد محوطه چمن اطراف پیست شد. گرچه او توانست پس از خروج از پیست از سرعت اش بکاهد، اما قبل از این که سرعتش نصف شود، به دیوار برخورد کرد و کشته شد.

 

● شویا تومیزاوا:

 

تومیزاوا یکی از استعدادهای در حال رشد در کلاس موتو ۲، در رقابت های موتو جی پی بود که در سال ۲۰۱۰ یک تصادف جان اش را گرفت. تومیزاوا در حال رقابت در پیست سن مارینو بود. او در جایگاه چهارم مسابقه بود که در پیچ یازدهم پیست کنترل موتورش را از دست داد و تصادف کرد. آلکس دی آنجلیس و اسکات ردینگ با فاصله کمی پشت او بودند و هر دو راننده با تمام سرعت به تومیزاوا کوبیدند. دی آنجلیس این حادثه را بدون مصدومیت ترک کرد و کمر ردینگ تنها ۱۰ خراش برداشت و او هم آسیب جدی ندید. اما تومیزاوا در اثر جراحات وارده جانش را از دست داد.

 

● دایجیرو کاتو

 

یکی دیگر از موتورسواران بااستعداد از سرزمین آفتاب تابان، دایجیرو کاتو بود که در میان هواداران این رشته ورزشی طرفداران بسیاری را برای خود به دست آورده بود. از کاتو به عنوان یکی از رقبای آتی اعجوبه ای مثل والنتینو روسی یاد می شد اما سرنوشت برای این جوان ژاپنی داستان متفاوتی را رقم زد. کاتو که با به دست آوردن موفقیت هایی در کلاس ۲۵۰ سی سی به رقابت های موتو جی پی گام نهاده بود در سال ۲۰۰۳ به دلیل واژگونی و برخورد با حصار اطراف پیست دچار آسیب دیدگی شدید در ناحیه سر و گردن شد و ساعتی پس از رسیدن به بیمارستان درگذشت. دردناک ترین بخش ماجرا این بود که او در پیست سوزوکا و در برابر چشم هزاران طرفدار خود دچار سانحه شد و از دست رفت. شماره ۷۴ نمره مورد علاقه کاتو بود و در دو سال اخر عمر با یان شماره مسابقه می داد. جالب است که طرفداران او هنوز هم سایت اینترتی هواداری او را به روز نگه داشته اند.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...