رفتن به مطلب

انگار پیرمردی ...


viviyan

ارسال های توصیه شده

i293947_pir.jpg

 

انگار پیرمردی در انتظار پایان زندگی‌ است و

نقش ده‌ها سال زندگی‌ پر درد و فقر و نداری را بر پیشانی دارد.

یه دنیا غم تو نگاهش هست،

کاسه و دانه‌های آفتاب گردان پیچیده در کاغذ و نگاه معصومانه اش ..

  • Like 25
لینک به دیدگاه

تو شهرهاش کوچیک این چیزا رو کمتر میبینی یا نمیبینی

از وقتی دانشجوی شهر بزرگی مثل مشهد شدم این چیزا رو زیاد دیدم

و هر بار حالم بدتر از قبل شده!به قول یکی برات عادی میشه

تا حالا که عادی نشده , امیدوارم روزی نرسه که دیدن این صحنه ها برام عادی بشه !:4564:

لینک به دیدگاه
تو شهرهاش کوچیک این چیزا رو کمتر میبینی یا نمیبینی

از وقتی دانشجوی شهر بزرگی مثل مشهد شدم این چیزا رو زیاد دیدم

و هر بار حالم بدتر از قبل شده!به قول یکی برات عادی میشه

تا حالا که عادی نشده , امیدوارم روزی نرسه که دیدن این صحنه ها برام عادی بشه !:4564:

 

 

اگه روزی دیدن این صحنه ها واسه کسی عادی بشه باید به حالش افسوس خورد:hanghead:

 

امیدوارم که هیچ وقت این صحنه ها برامون عادی جلوه نکنه.......:sigh:

لینک به دیدگاه

نگاهش انگار پر از تجربه و گرم و سرد زندگی رو چشیدنه hanghead.gif

یه نگاه بزرگانه sigh.gif

الان که توی سن کودکیشه و لذت این دوران رو درک نکنه و مقتضای سنش عمل نکنه فردا هم باید عقده های این دوران سر باز کنه:ws38:

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...