spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ مطلب پایین در مقالات ترجمه شده یرواند ابراهامیان درموضوع کودتای 28 مرداد امده که از اسناد سازمان جاسوسی انگلیس بعد از خروج از طبقه بندی نقل شده است. نظر شما به دور از حب وبغض چیه وایا بعد 70 سال تغییر عمده ای رو مشاهده میکنید؟ در يكى ديگر از يادداشت هاى چاپ شده سفارت انگلستان در تهران آمده است كه بيشتر ايرانى ها درونگرا هستند. تخيل آنها قوى است و طبعًا به شكل آرمانى مسائل گرايش دارند عاشق شعر و بحث و گفت وگو پيرامون مسائل كلى مى باشند. احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. اما آنها همواره از آزمودن تخيلات خويش درمقابل واقعيت ها عاجزند و نمى توانند احساسات خود را تابع عقل نمايند. آنها فاقد عقل سليم هستند و نمى توانند بين عواطف و واقعيت ها تفكيك قائل شوند. ضعف شناخته شده آنها بيشتر بى اعتنايى به حقيقت است تا قبول عمدى راه اشتباه. اين شدت تخيل و بى ميلى به حقايق منجر به ناتوانى آنها در بررسى دقيق جزييات امور مى شود. اغلب, هنگامى كه دنيا را به كام خود نمى يابند به جاى پشتكار, تسليم مى شوند. اين گرايش با مرگ طلبى در مذهب آنها تقويت مى شود. آنها به شدت فردگرا هستند، يعنى منافع شخصى خود را به هر قيمت طلب مى نمايند, نه اين كه بخواهند بدون كمك ديگران روى پاى خود بايستند. تقريبًا همه طبقات مردم ايران درپى يافتن منافع شخصى خويش هستند و آماده اند تا براى پول هر كارى انجام بدهند. آنها از وجدان اجتماعى بى بهره اند و نمى توانند منافع شخصى را فرع بر منفعت جمعى قرار دهند. آنها بى هدف و مغرورند و مايل نيستند اشتباه خود را بپذيرند. آنها همواره ديگران را مقصر قلمداد مى نمايند. برخلاف تصور برخى محققان فرهنگى, اين ديدگاه هاى نژادپرستانه دليل اصلى شكست مذاكرات بود. 29 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ کجاش تعجب داشت؟ اینکه کلا عوض شدیم؟!!! 2 لینک به دیدگاه
lady architect 5358 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ کجاش تعجب داشت؟ اینکه کلا عوض شدیم؟!!! خوبی؟ لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ آنها از وجدان اجتماعى بى بهره اند و نمى توانند منافع شخصى را فرع بر منفعت جمعى قرار دهند. آنها بى هدف و مغرورند و مايل نيستند اشتباه خود را بپذيرند. آنها همواره ديگران را مقصر قلمداد مى نمايند. این را هم باید به انتهایش اضافه کنیم : اگر به ایرانی ها این چیزها را بگویی قبول ندارند و میگویند هزاران سال تاریخ و تمدن داریم. 16 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ خوبی؟ من وخوبی؟ نشنیدی مگه گفتن:اجتماع نقیضین محاله! بحث تاپیک رو منحرف نکنیم 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ کاملا درسته و ضمنا در عین فقر مفرط در تمامی جوانب بیش از اندازه مغرور هستند 15 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ کلا انگلیسی ها ما رو بهتر از خودمون شناختن 8 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ بعد از 70 سال همونیم که بودیم ......... وقایع تاریخی رو هم بررسی کنیم میبینیم با وعده های دروغیه بزرگ به راحتی فریب خوردیم یه بیماری اجتماعی داریم که بدون فرهنگ سازی درست نخواهد شد ..... بعضیا چقدر به این هم افتخار میکنن ..... اغلب, هنگامى كه دنيا را به كام خود نمى يابند به جاى پشتكار, تسليم مى شوند. اين گرايش با مرگ طلبى در مذهب آنها تقويت مى شود. 10 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ یکی از معدود حرفای جالب و کامل درستی بود که اخیرا خوندم و علی رغم تلخ بودنش به دل نشست شاید به خاطر حس هم ذات پنداری بوده 6 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۱ آنها همواره از آزمودن تخيلات خويش درمقابل واقعيت ها عاجزند هنگامى كه دنيا را به كام خود نمى يابند به جاى پشتكار, تسليم مى شوند. آماده اند تا براى پول هر كارى انجام بدهند. آنها از وجدان اجتماعى بى بهره اند آنها بى هدف و مغرورند و مايل نيستند اشتباه خود را بپذيرند. ینی شما اینا رو قبول دارین ؟؟؟ 2 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۱ خواجه عبداله انصاری در جایی چنین میفرمایند : بدی را با بدی پاسخ گفتن : سگ ساریست نیکی را با نیکی پاسخ گفتن : خر کاریست بدی را با نیکی پاسخ گفتن : کار خواجه عبداله انصاریست بزرگواری در جایی این جمله در انتهایش گنجانده بود : نیکی را با بدی پاسخ گفتن : کار ما مردم ایرانیست 5 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۱ مطلب پایین در مقالات ترجمه شده یرواند ابراهامیان درموضوع کودتای 28 مرداد امده که از اسناد سازمان جاسوسی انگلیس بعد از خروج از طبقه بندی نقل شده است. نظر شما به دور از حب وبغض چیه وایا بعد 70 سال تغییر عمده ای رو مشاهده میکنید؟ دوست خوبم جستارشما و دیدگاه های اغراق آمیز و منفی ( از دید من ) و واقعی ( از دید برخی دوستان ) سبب شد تا با اندوه این چند خط را بنویسم. برخی موارد عنوان شده در یادداشت واقعی ؛ برخی بشدت دروغ و برخی دیگر نیاز به بررسی بیشتری دارد. راستی به موارد منفی که قبول دارید این را هم اضافه کنید ؛ هرحرفی که یک غیر ایرانی بگوید نه تنها قبول می کنیم بلکه چند تا دیگه هم روش می زاریم اگراینها دیدگاه فرهیختگان و نواندیشان دانشگاه رفته جامعه است پس وای برمردم عادی . مردم هراجتماعی ضعف ها و نکات منفی خود را دارد و بواسطه انسان بودن گریزی ازآن نیست. اما چگونگی پرداختن به آن مهم است ، تحلیل و بررسی نکات منفی باید از راه خودش با داده های درست و تایید شده و بصورت علمی انجام شود. بنظرشما اسناد طبقه بندی شده وقتی ازحالت محرمانه خارج میشه و متنی که بیرون میاد 100 درصد قابل اعتماده ؟ آیا این راه میتونه راه مناسبی برای تـلقـیـن خصوصیات اخلاقی مورد نظرنگارنده به مردم عادی اون کشور باشه یا نه ؟ جالبه که انگلیسی ها خصوصیات مردم خیلی از کشورها را به سلیقه خودشان بیان می کنند اما منبع فارسی که ویژگی های مردم انگلیس را بیان کند ، ندیدم . خیلی به نحوه جستجو وارد نیستم اگه پیدا کردید ممنون میشم بهم بگید در يكى ديگر از يادداشت هاى چاپ شده سفارت انگلستان در تهران آمده است كه بيشتر ايرانى ها درونگرا هستند. ایشون که فقط تهران بوده حالا فرض کنیم که چند تا شهر دیگه هم رفته ؛ مگه با چند نفردر روز برخورد داشته که بتونه به بیشترایرانیا تعمیمش بده ؟ تخيل آنها قوى است و طبعًا به شكل آرمانى مسائل گرايش دارند عاشق شعر و بحث و گفت وگو پيرامون مسائل كلى مى باشند. احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. اما آنها همواره از آزمودن تخيلات خويش درمقابل واقعيت ها عاجزند و نمى توانند احساسات خود را تابع عقل نمايند. آنها فاقد عقل سليم هستند و نمى توانند بين عواطف و واقعيت ها تفكيك قائل شوند. ... خدایی بدون غرض ورزی این حرف رو قبول دارید ؟ چقدرعنوان جستارت را می پسندم ؛ انگلیس مکار 4 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۱ مطلب پایین در مقالات ترجمه شده یرواند ابراهامیان درموضوع کودتای 28 مرداد امده که از اسناد سازمان جاسوسی انگلیس بعد از خروج از طبقه بندی نقل شده است.نظر شما به دور از حب وبغض چیه وایا بعد 70 سال تغییر عمده ای رو مشاهده میکنید؟ دوست خوبم جستارشما و دیدگاه های اغراق آمیز و منفی ( از دید من ) و واقعی ( از دید برخی دوستان ) سبب شد تا با اندوه این چند خط را بنویسم. برخی موارد عنوان شده در یادداشت واقعی ؛ برخی بشدت دروغ و برخی دیگر نیاز به بررسی بیشتری دارد. راستی به موارد منفی که قبول دارید این را هم اضافه کنید ؛ هرحرفی که یک غیر ایرانی بگوید نه تنها قبول می کنیم بلکه چند تا دیگه هم روش می زاریم اگراینها دیدگاه فرهیختگان و نواندیشان دانشگاه رفته جامعه است پس وای برمردم عادی . مردم هراجتماعی ضعف ها و نکات منفی خود را دارد و بواسطه انسان بودن گریزی ازآن نیست. اما چگونگی پرداختن به آن مهم است ، تحلیل و بررسی نکات منفی باید از راه خودش با داده های درست و تایید شده و بصورت علمی انجام شود. بنظرشما و دیگر دوستان اسناد طبقه بندی شده وقتی ازحالت محرمانه خارج میشه و متنی که بیرون میاد 100 درصد قابل اعتماده ؟ آیا این راه میتونه راه مناسبی برای تـلقـیـن خصوصیات اخلاقی مورد نظرنگارنده به مردم عادی اون کشور باشه یا نه ؟ جالبه که انگلیسی ها خصوصیات مردم خیلی از کشورها را به سلیقه خودشان بیان می کنند اما منبع فارسی که ویژگی های مردم انگلیس را بیان کند ، ندیدم . خیلی به نحوه جستجو وارد نیستم اگه پیدا کردید ممنون میشم بهم بگید در يكى ديگر از يادداشت هاى چاپ شده سفارت انگلستان در تهران آمده است كه بيشتر ايرانى ها درونگرا هستند. ایشون که فقط تهران بوده حالا فرض کنیم که چند تا شهر دیگه هم رفته ؛ مگه با چند نفردر روز برخورد داشته که بتونه به همه ایرانیا تعمیمش بده ؟ تخيل آنها قوى است و طبعًا به شكل آرمانى مسائل گرايش دارند عاشق شعر و بحث و گفت وگو پيرامون مسائل كلى مى باشند. احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. اما آنها همواره از آزمودن تخيلات خويش درمقابل واقعيت ها عاجزند و نمى توانند احساسات خود را تابع عقل نمايند. آنها فاقد عقل سليم هستند و نمى توانند بين عواطف و واقعيت ها تفكيك قائل شوند. ... خدایی بدون غرض ورزی این حرف رو قبول دارید ؟ چقدرعنوان جستارت را می پسندم ؛ انگلیس مکار اولین راه برطرف کردن عیوب قبول اونهاست! شناختی که من از شما دارم دیدگاهتون به شدت میهن پرستانه هست و اگه ناراحت نشید باید بگم متعصب هستید، قبول کنید تعصب انسان رو کور میکنه، من خودم هم رو چیزهایی که تعصب دارم کورکورانه قضاوت میکنم، ببینید اگر ما جامعه سالمی بودیم الان این شکل زندگی ما نبود، پس باید قبول کنید ما دچار انواع مشکلات فرهنگی و روانی هستیم، در مورد سرویس های جاسوسی هم باید بگم اخبار سرویس های جاسوسی تنها اخباری هست که واقعیت هایی که بهشون دست یافتند رو بدون کوچکترین تغییر و غرضی ثبت میکنند. پس انگلیس مکار باشه یا نباشه به نظر من این متن صادقانه نوشته شده، البته ممکنه عاری از اشتباه هم نباشه ولی من به شخصه همه اینها رو تو جامعه دارم میبینم. اگه بتونیم قبولشون کنیم میتونم درمانشون هم بکنیم خیلی معذرت میخوام امیدوارم ناراحت نشید ولی همین واکنش شما دقیقا برگرفته از اون 4 صفتی هست که به اونها ایراد گرفتین: تخيل آنها قوى است و طبعًا به شكل آرمانى مسائل گرايش دارند عاشق شعر و بحث و گفت وگو پيرامون مسائل كلى مى باشند. احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. اما آنها همواره از آزمودن تخيلات خويش درمقابل واقعيت ها عاجزند و نمى توانند احساسات خود را تابع عقل نمايند. آنها فاقد عقل سليم هستند و نمى توانند بين عواطف و واقعيت ها تفكيك قائل شوند. 10 لینک به دیدگاه
ماتینا 4434 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۱ ما ایرانی ها بهتر که نشدیم بدتر هم شدیم 1 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۱ اولین راه برطرف کردن عیوب قبول اونهاست! شناختی که من از شما دارم دیدگاهتون به شدت میهن پرستانه هست و اگه ناراحت نشید باید بگم متعصب هستید، قبول کنید تعصب انسان رو کور میکنه، من خودم هم رو چیزهایی که تعصب دارم کورکورانه قضاوت میکنم، ببینید اگر ما جامعه سالمی بودیم الان این شکل زندگی ما نبود، پس باید قبول کنید ما دچار انواع مشکلات فرهنگی و روانی هستیم، در مورد سرویس های جاسوسی هم باید بگم اخبار سرویس های جاسوسی تنها اخباری هست که واقعیت هایی که بهشون دست یافتند رو بدون کوچکترین تغییر و غرضی ثبت میکنند. پس انگلیس مکار باشه یا نباشه به نظر من این متن صادقانه نوشته شده، البته ممکنه عاری از اشتباه هم نباشه ولی من به شخصه همه اینها رو تو جامعه دارم میبینم. اگه بتونیم قبولشون کنیم میتونم درمانشون هم بکنیمخیلی معذرت میخوام امیدوارم ناراحت نشید ولی همین واکنش شما دقیقا برگرفته از اون 4 صفتی هست که به اونها ایراد گرفتین: پاسخ ها را با آبی نوشتم اولین راه برطرف کردن عیوب قبول اونهاست! کاملا موافقم ، در یادداشت اولم نوشتم که برخی از آنها را قبول دارم شناختی که من از شما دارم دیدگاهتون به شدت میهن پرستانه هست و اگه ناراحت نشید باید بگم متعصب هستید، نه دوست من ، راحت باش ، ما فقط داریم رایزنی می کنیم تا باورها و دانسته هایمان را به اشتراک بگذاریم قبول کنید تعصب انسان رو کور میکنه، من خودم هم رو چیزهایی که تعصب دارم کورکورانه قضاوت میکنم، ببینید اگر ما جامعه سالمی بودیم الان این شکل زندگی ما نبود، پس باید قبول کنید ما دچار انواع مشکلات فرهنگی و روانی هستیم، بله مشکلاتی هست ،حتما شنیدین یکی لکنت زبان داشته میره مغازه میگه آقا رررررررب دارید ؟ مغازه داره میگه داریم ولی نه به این غلیظی در مورد سرویس های جاسوسی هم باید بگم اخبار سرویس های جاسوسی تنها اخباری هست که واقعیت هایی که بهشون دست یافتند رو بدون کوچکترین تغییر و غرضی ثبت میکنند. پس انگلیس مکار باشه یا نباشه به نظر من این متن صادقانه نوشته شده، البته ممکنه عاری از اشتباه هم نباشه ولی من به شخصه همه اینها رو تو جامعه دارم میبینم. ممنون که دیدگاهتون رو بیان کردین ، همونطوریکه قبلا نوشتم برخی از مشکلات را رو قبول دارم اما نه همه رو .همچنین بنیان شناخت و رفع اشکالات را برمبنای متن نوشته شده مورد نظر نمی دانم و مبنای مورد قبولم بنیان های علمی است. خیلی معذرت میخوام امیدوارم ناراحت نشید ولی همین واکنش شما دقیقا برگرفته از اون 4 صفتی هست که به اونها ایراد گرفتین: بنظرم شما بیشتر سعی دارید با محکوم کردن من ؛ درستی متن نوشته را اثبات کنید؛ بسیار خوب ؛ فرض کنیم شما درست بگید و من با واکنشم شامل صفات چهار گانه زیر باشم 1- به شكل آرمانىمسائل گرايش دارند 2- احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. 3- نمىتوانند احساسات خود را تابع عقل نمايند. 4- نمىتوانند بين عواطف و واقعيت ها تفكيك قائل شوند. نمی خوام با طرفداری از خودم موضوع بحث را عوض کنم ؛ بحث شخصی نیست. من می خوام بگم ، شناخت مشکل راه علمی داره ، درمانش هم همینطور. در پست قبلی ام هم توضیح دادم و نوشتم : مردم هراجتماعی ضعف ها و نکات منفی خود را دارد و بواسطه انسان بودن گریزی ازآن نیست. اما چگونگی پرداختن به آن مهم است ، تحلیل و بررسی نکات منفی باید از راه خودش با داده های درست و تایید شده و بصورت علمی انجام شود. متاسفانه شما برتری بررسی های علمی را در مقابل دیدگاه شخصی یک نفر و نوشته یک فرد خارجی نادیده گرفته اید. برای اینکه گفتگو سریعتر به نتیجه برسه می خوام یه سوال مستقیم ازتون بپرسم امیدوارم ناراحت نشید. آیا شما این جمله رو قبول دارید آنها فاقد عقل سليم هستند ؛ فراموش نکنید که خود شما هم جزو آنها هستید. بعبارت دیگر ( با عرض پوزش ) آیا شما بی عقلی خودتون رو تایید می کنید!؟ با احترام عرض کنم اگر پاسخ شما مثبت باشد ، بحث و گفتگوی ما درهمین جا خاتمه می یابد و اگر پاسخ منفی هم بدهید بنظر می رسد بازهم بحث و گفتگوی ما خاتمه می یابد ، چرا که با این کار حرف منو در پست قبلی که نوشتم : خدایی بدون غرض ورزی این حرف رو قبول دارید ؟ تایید کردید و به این ترتیب شما هم مثل من همه متن نوشته شده را تایید نمی کنید. 5 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۱ آیا شما این جمله رو قبول دارید آنها فاقد عقل سليم هستند بله دوست عزیز عموم مردم (مخصوصا در اون تاریخ) فاقد عقل سلیم بودند و هستند. من هم جزو این مردم هستم، کاملا چیز بدیهیی هست من در عجبم چطور شما شک دارید به این موضوع! ببینید اگر ملت ما عقل سلیم داشت و این صفات منفی رو نداشت هرگز انگلیس استعمارگر و ما مستعمره نمیشدیم، اونها جهان اول و ما جهان سوم نبودیم، اونها دموکراتیک و ما دیکتاتوری نبودیم ... 6 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۱ دوست خوبم جستارشما و دیدگاه های اغراق آمیز و منفی ( از دید من ) و واقعی ( از دید برخی دوستان ) سبب شد تا با اندوه این چند خط را بنویسم. برخی موارد عنوان شده در یادداشت واقعی ؛ برخی بشدت دروغ و برخی دیگر نیاز به بررسی بیشتری دارد. راستی به موارد منفی که قبول دارید این را هم اضافه کنید ؛ هرحرفی که یک غیر ایرانی بگوید نه تنها قبول می کنیم بلکه چند تا دیگه هم روش می زاریم اگراینها دیدگاه فرهیختگان و نواندیشان دانشگاه رفته جامعه است پس وای برمردم عادی . مردم هراجتماعی ضعف ها و نکات منفی خود را دارد و بواسطه انسان بودن گریزی ازآن نیست. اما چگونگی پرداختن به آن مهم است ، تحلیل و بررسی نکات منفی باید از راه خودش با داده های درست و تایید شده و بصورت علمی انجام شود. بنظرشما اسناد طبقه بندی شده وقتی ازحالت محرمانه خارج میشه و متنی که بیرون میاد 100 درصد قابل اعتماده ؟ آیا این راه میتونه راه مناسبی برای تـلقـیـن خصوصیات اخلاقی مورد نظرنگارنده به مردم عادی اون کشور باشه یا نه ؟ جالبه که انگلیسی ها خصوصیات مردم خیلی از کشورها را به سلیقه خودشان بیان می کنند اما منبع فارسی که ویژگی های مردم انگلیس را بیان کند ، ندیدم . خیلی به نحوه جستجو وارد نیستم اگه پیدا کردید ممنون میشم بهم بگید در يكى ديگر از يادداشت هاى چاپ شده سفارت انگلستان در تهران آمده است كه بيشتر ايرانى ها درونگرا هستند. ایشون که فقط تهران بوده حالا فرض کنیم که چند تا شهر دیگه هم رفته ؛ مگه با چند نفردر روز برخورد داشته که بتونه به بیشترایرانیا تعمیمش بده ؟ تخيل آنها قوى است و طبعًا به شكل آرمانى مسائل گرايش دارند عاشق شعر و بحث و گفت وگو پيرامون مسائل كلى مى باشند. احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. اما آنها همواره از آزمودن تخيلات خويش درمقابل واقعيت ها عاجزند و نمى توانند احساسات خود را تابع عقل نمايند. آنها فاقد عقل سليم هستند و نمى توانند بين عواطف و واقعيت ها تفكيك قائل شوند. ... خدایی بدون غرض ورزی این حرف رو قبول دارید ؟ چقدرعنوان جستارت را می پسندم ؛ انگلیس مکار سلام به دوست گرانقدر و خوش ذوقم سعید عزیز عنوان کردن چنین مطلبی صرفا به بوته نقد گذاشتن دیدگاهی بوده که 70 سال پیش مطرح شده ودرراستای تاریخی که برای من ایرانی غریب ومجعول ومجهول مانده به منصه ظهوررسیده است. اینکه ایا واقعیت صرف هست یا دروغ محض دیدی کاملا بسته باید باشد از دید سوم شخصی چنین وقایعی دران زمان نقل شده وانچه که میخوانیم ومیبینیم ومیشنویم بیشتر دراستای تایید انچه گذشته هست میباشد متاسفانه! این بیگانه پرستی و مقبولیت اولیه یک خارجی(نه صرفا یک بیگانه از وطن که یک غریبه با فرهنگ مکانی مانیز!!) که مطرح نمودید را به شدت تایید میکنم ومتاسفانه این درفرهنگ ما ساری وجاریست نه این دید کلی نیست ولی دیدی هست که از بطن ان یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخ این مملکت یربراورده است کودتای 28 مرداد درمورد نقد سایر فرهنگ ها من هم متاسفانه چیزی ندیدم واگر چنین است بیشتر عیبش برخود ماست که هنوز درشناخت مشکلات فرهنگی واجتماعی خودمان گامهای اولیه را برنداشته ایم وانچه هست را حاشا میکنیم یا به جای عطاری به بیطاری میفرستیمش! درونگرایی که درمتن امده برگرفته از خصلت عمومی ماست وشما باید بهتر از من یادتان باشد که چه فضاهایی را تجربه کرده ایم وعموم ملت ما چه ذهنیات وباورهایی داشته اند وکماکان نیز متاسفانه دارند!(نکته ای که دراین میان کاملا وارد است تغییرات واقعا بزرگ وشگرف وصدالبته هنوز ناکافی درتغییر باورها ورفتارهای اجتماعی ونحوه کنشهای اجتماعی ماست...ما دریک جامعه درحال گذاریم که هنوز با سنت ها زندگی میکنیم وحرف از مدرنیته میزنیم وهرکدامش را به چوبی میرانیم که شایسته انها نیست!) فاقد عقل سلیم بودن رو به عنوان یک کلمه وکلیت مطمئنا قبول ندارم چون این ملت درجای جای تاریخش نشان داده که هروقت به عقل سلیمش رجوع کرده توانسته جلوی حرمان وخسران را بگیرد ولی ان چیزی که من برداشت میکنم استفاده نکردن از عقل سلیم وگرفتاری درهای وهوی نامردمانی از جنس مردم برای این مردم است که مصداق پیدا میکند. اینکه ملتی احساساتی هستیم که زود برانگیخته میشویم ونتیجه این حالت را درتاریخ معاصرمان بخوبی وبه عینه میتوانیم ببینیم مسئله پنهانی نیست به نظر من همه این حرف ها دراین زمان تلنگریست برای نسلی که سوخت وبازهم خواهد سوخت چون درمیان زیاده خواهی های نسلهای قبل گم شد وباید اکنون تاوان یک غلیان احساسی وبی فکری مقطعی را پرداخت کند تا باشد به روزی برسیم که ایران وایرانی به انچه لایقش هستند رسیده باشند واین مهم به دست نخواهد امد مگر اینکه هرکدام از ما از خوب یا بدمان شروع به پالایش خود کنیم از اشتباهات تاریخی ملتمان درس بگیریم وراه نیک را به نیکویی بیابیم 8 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۱ سلام به دوست گرانقدر و خوش ذوقم سعید عزیز . . . درود به دوست خوب و نکـتـه بـیـنـم سجاد عزیز عنوان کردن چنین مطلبی صرفا به بوته نقد گذاشتن دیدگاهی بوده که 70 سال پیش مطرح شده ودرراستای تاریخی که برای من ایرانی غریب ومجعول ومجهول مانده به منصه ظهوررسیده است. اینکه ایا واقعیت صرف هست یا دروغ محض دیدی کاملا بسته باید باشد نقد منصفانه را می پذیرم ؛ همچنین معتقدم انسان عادی شاید نتواند مرزبین سیاهی وسپیدی را تشخیص دهد و دربرخی موارد دچار تردیدشود اما بی گمان می تواند شب تیره را ازظهرآفتابی تمیزدهد. از دید سوم شخصی چنین وقایعی دران زمان نقل شده وانچه که میخوانیم ومیبینیم ومیشنویم بیشتر دراستای تایید انچه گذشته هست میباشد متاسفانه! یعنی حتی یه ذره هم کمترنشده ؟ این بیگانه پرستی و مقبولیت اولیه یک خارجی(نه صرفا یک بیگانه از وطن که یک غریبه با فرهنگ مکانی مانیز!!) که مطرح نمودید را به شدت تایید میکنم ومتاسفانه این درفرهنگ ما ساری وجاریست دقیقا ، دربیشتر زمینه ها اینطوریه. مثلا اگه یهپزشک ، سیاستمدار، هنرمندتاریخ دان یا باستان شناس ایرانی درمورد رشته خودش اظهار نظری بکنه ؛ درمقابل یه کارشناس خارجی ؛ طرفایرانی بی برو برگرد نزدبیشترهموطناش محکوم به شکست خواهد بود. چرا ؟ چون از بچگی بهمون گفتن شما عقل ندارید و ما عقل داریم پس هر چی ما می گیم درست است. اگه کسی به این موضوع اعتراض کنه خودمون مورد انتقاد قرارش می دیم و می گیم : کاملا چیز بدیهیی هست من در عجبم چطور شما شک دارید به این موضوع! متاسفانه ازکودکی تا بزرگسالی پیوسته درمعرض ترورشخصیتی هستیم ،حالاچه بوسیله حکومت های خارجی چه بوسیله برخی حاکمان داخلی. بعضی وقتا می گم ای کاش کشورفقیری بودیم بدون منابع نفتی ومعدنی ،اونوقت شاید فقط یه مشکل داشتیم ؛ نان. نه این دید کلی نیست ولی دیدی هست که از بطن ان یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخ این مملکت یربراورده است کودتای 28 مرداد درمورد نقد سایر فرهنگ ها من هم متاسفانه چیزی ندیدم واگر چنین است بیشتر عیبش برخود ماست که هنوز درشناخت مشکلات فرهنگی واجتماعی خودمان گامهای اولیه را برنداشته ایم وانچه هست را حاشا میکنیم یا به جای عطاری به بیطاری میفرستیمش! بنظرم کودتای 28 مرداد برای همیشه جزو تاریک ترین خاطرات یک ایرانی خواهد ماند. بله که عیب ماست ؛ برای همینه که میگم اول باید خودمان را قبول داشته باشیم . وقتی من خودم را قبول ندارم چطوری بیام دیگران را نقد کنم . درونگرایی که درمتن امده برگرفته از خصلت عمومی ماست وشما باید بهتر از من یادتان باشد که چه فضاهایی را تجربه کرده ایم وعموم ملت ما چه ذهنیات وباورهایی داشته اند وکماکان نیز متاسفانه دارند!(نکته ای که دراین میان کاملا وارد است تغییرات واقعا بزرگ وشگرف وصدالبته هنوز ناکافی درتغییر باورها ورفتارهای اجتماعی ونحوه کنشهای اجتماعی ماست...ما دریک جامعه درحال گذاریم که هنوز با سنت ها زندگی میکنیم وحرف از مدرنیته میزنیم وهرکدامش را به چوبی میرانیم که شایسته انها نیست!) فاقد عقل سلیم بودن رو به عنوان یک کلمه وکلیت مطمئنا قبول ندارم چون این ملت درجای جای تاریخش نشان داده که هروقت به عقل سلیمش رجوع کرده توانسته جلوی حرمان وخسران را بگیرد ولی ان چیزی که من برداشت میکنم استفاده نکردن از عقل سلیم وگرفتاری درهای وهوی نامردمانی از جنس مردم برای این مردم است که مصداق پیدا میکند. فراموش نکنیم شمشیرتصمیم گیری همیشه دولبه دارد که تنها یک لبه آن منجربه پیروزی می شود. کودک نوپا را گریزی ازافتادن نیست ، مهم بلند شدن است. اینکه ملتی احساساتی هستیم که زود برانگیخته میشویم ونتیجه این حالت را درتاریخ معاصرمان بخوبی وبه عینه میتوانیم ببینیم مسئله پنهانی نیست به نظر من همه این حرف ها دراین زمان تلنگریست برای نسلی که سوخت وبازهم خواهد سوخت چون درمیان زیاده خواهی های نسلهای قبل گم شد وباید اکنون تاوان یک غلیان احساسی وبی فکری مقطعی را پرداخت کند تا باشد به روزی برسیم که ایران وایرانی به انچه لایقش هستند رسیده باشند واین مهم به دست نخواهد امد مگر اینکه هرکدام از ما از خوب یا بدمان شروع به پالایش خود کنیم از اشتباهات تاریخی ملتمان درس بگیریم وراه نیک را به نیکویی بیابیم سخن کزدل برآید لاجرم بردل نشیند 1 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۱ مطلب پایین در مقالات ترجمه شده یرواند ابراهامیان درموضوع کودتای 28 مرداد امده که از اسناد سازمان جاسوسی انگلیس بعد از خروج از طبقه بندی نقل شده است.نظر شما به دور از حب وبغض چیه وایا بعد 70 سال تغییر عمده ای رو مشاهده میکنید؟ در يكى ديگر از يادداشت هاى چاپ شده سفارت انگلستان در تهران آمده است كه بيشتر ايرانى ها درونگرا هستند. تخيل آنها قوى است و طبعًا به شكل آرمانى مسائل گرايش دارند عاشق شعر و بحث و گفت وگو پيرامون مسائل كلى مى باشند. احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. اما آنها همواره از آزمودن تخيلات خويش درمقابل واقعيت ها عاجزند و نمى توانند احساسات خود را تابع عقل نمايند. آنها فاقد عقل سليم هستند و نمى توانند بين عواطف و واقعيت ها تفكيك قائل شوند. ضعف شناخته شده آنها بيشتر بى اعتنايى به حقيقت است تا قبول عمدى راه اشتباه. اين شدت تخيل و بى ميلى به حقايق منجر به ناتوانى آنها در بررسى دقيق جزييات امور مى شود. اغلب, هنگامى كه دنيا را به كام خود نمى يابند به جاى پشتكار, تسليم مى شوند. اين گرايش با مرگ طلبى در مذهب آنها تقويت مى شود. آنها به شدت فردگرا هستند، يعنى منافع شخصى خود را به هر قيمت طلب مى نمايند, نه اين كه بخواهند بدون كمك ديگران روى پاى خود بايستند. تقريبًا همه طبقات مردم ايران درپى يافتن منافع شخصى خويش هستند و آماده اند تا براى پول هر كارى انجام بدهند. آنها از وجدان اجتماعى بى بهره اند و نمى توانند منافع شخصى را فرع بر منفعت جمعى قرار دهند. آنها بى هدف و مغرورند و مايل نيستند اشتباه خود را بپذيرند. آنها همواره ديگران را مقصر قلمداد مى نمايند. برخلاف تصور برخى محققان فرهنگى, اين ديدگاه هاى نژادپرستانه دليل اصلى شكست مذاكرات بود. درود بر همه ي دوستانم سخن گفتن در ميان شما عزيزان كم كم به كاري مشكل مبدل مي شود,بايد قبول كنم يا من دچار افزايش سن و ناكارآمدي در مباحث شده ام و يا شما دوستان به سرعت در حال پيشروي هستيد و من غافلم و از قافله به عقب مانده ام. به هر حال اين بار نيز سخنان مرا تحمل كنيد نكته ي نخست: اسناد طبقه بندي شده زماني از طبقه بندي خارج مي شوند كه كارآمدي خود را از دست داده باشند و حاوي مطلب و يا نكته اي كه احساسات افراد و يا ملتي را بر عليه كشور تهيه كننده بر مي انگيزد نباشد.لذا دوره ي حفاظت از آنها بسته به موضوع آنها متفاوت است و مي بينيم كه اسنادي با 30 سال سابقه از طبقه بندي خارج مي شوند و گاه اسنادي با حدود 100 سال قدمت كماكان در زمره ي اسناد طبقه بندي قرار دارند. با اين توضيح مي بايست پذيرفت كه ديدگاه انگلستان حتي اگر كاملا منطبق بر اين ديدگاه بوده است امروز اين ديدگا را نسبت به ايرانيان ندارند و يا يانكه بايد بپذيريم كه در كنار اين سند سندي ديگر مبني بر اشتباه برداشت فردي نويسنده از ايرانيان نيز منتشر شده باشد كه اين حس ضديت با انگلستان را بر نيانگيزد. نكته ي دوم: مرور كودتاي 28 مردادنشان مي دهد كه طرح انگلستان و امريكا در مورد كودتا نخست با شكست مواجه مي شود و همگان كودتا را خنثي شده و طرح را شكست خورده انگاشتند و پاي فشاري عوامل داخلي كودتا و استفاده از خلا پس از شكست منجر شد كه در 1 هفته پس از شكست طرح كودتا ,كودتا انجام شود. اين شكست نشد مگر با استناد بر همين داده ها و پيش فرض هاي غلط كه سرويس هاي اطلاعاتي جمع آوري كردند.لذا امروز نمي توان به چيزي استناد كرد كه در زمان خودش نيز كارآيي نداشته و اعتبارش مخدوش است. با اين دو پيش در آمد به بررسي جزيي مقاله مي پردازيم: (نقل از مقاله با خط قرمز و نقد آن آبي مي باشد) بيشتر ايرانى ها درونگرا هستند. تخيل آنها قوى است و طبعًا به شكل آرمانى مسائل گرايش دارند عاشق شعر و بحث و گفت وگو پيرامون مسائل كلى مى باشند. احساسات آنها قوى است و به اندك تلنگرى برانگيخته مى شود. _درون گرايي و توجه به درون اگر در حد معقول باشد موجب شكوفايي است و از درون به برون رسيدن نوعي جهانشناختي است كه همين بينش منجر به ظهور مسلك و مكتب هاي مختلفي در طول تاريخ شده كه هر يك داراي نقاط اوج و فرودي است.لذا في نفسه درونگرايي بد نيست . _تخيل موجب نو آوري,اختراع,اكتشاف و... است.همين تخيلات قوي دانشمندان بنامي را در طول تاريخ به جهان معرفي كرده .منتهي تخيل مي بايست در مسير دانش قرار بگيرد تا شكوفا شود و اگر صرفا خيال پردازي باشد موجب ركود و ثبات است. _تمايلات آرماني نيز موجب شكوفايي است .شما تا آرماني نداشته باشيد پاي در راهيي نمي گذاريد و تلاشي نمي كنيد. _هنر وجه ديگري از تمايلات انساني است.زبان هاي ايرايي داراي لطافتي اسن كه در كمتر زباني مي توان مشابهي برايش جست.همين لطافت از زبان به روح مي رسد و ايراني را عاشق شعر و شاعري و گفتار نغز مي كند _بحث و گفت و گو پايه هاي شناخت و پيشرفت است به شرطي كه هدفمند باشد _احساسات قوي از نقاط قوت ايرانيان است و همين احساس است كه زبان را در كام سعدي مي چرخاند :"بني آدم اعضاي يك ديگرند ----- كه در آفرينش ز يك گوهرند " و بعد از 700 سال جهان را وادار به فرود آوردن سر تعظيم در مقابل اين گفتار مي كند. اما احساس زماني داراي بيشترين كارايي است كه همراه با عقل شود و اگر از مدار خرد خارج شود مي تواند مخرب باشد در بررسي همين يك بند از مقاله به اين جا مي رسيم كه خصوصياتي كه ذكر آنها رفت داراي دو جنبه ي مثبت و منفي است .امروزه ما شاهد غلبه ي وجه منفي اين خصوصيات بر وجه مثبت آنها هستيم و مي بايست بررسي كنيم ببينيم چه شد كه ما در طول حدود 400 سال از وجوه مثبت اين خصيصه ها به وجوه منفي آن رسيديم و كدام عواملي نگذاشتند تا افرادي همچون نادر شاه ,كريم خان, رضا شاه ,امير كبير, مصدق و بختيار علي رغم داشتن جايگاه و توان و ديد مناسب نسبت به اصلاح اجتماع ,اقدامي در راستاي بازگرداندن اجتماع به روال پيش از صفوي انجام دهند. علي رغم غلبه ي وجه منفي اين خصوصيات بر وجه مثبت آنها در اكثريت جامعه در بخشي از جامعه كماكان وجه مثبت بر وجه منفي غلبه دارد و همين بخش در موارد متعددي توانسته جامعه را از افتادن در پرتگاه هاي خطرناك نجات دهد و يا اگر نتوانسته جلوي افتادن را بگيرد حداقل توانسته از درون چاه افتادن جلوگيري كند , هرچند به قيمت در چاله افتادن بوده است. و نيز در مواردي مانند كودتاي 28 مرداد شاهد بيداري مقطعي جامعه بوده ايم كه به دليل نهادينه نبودن در عمق باور ها خيلي زود به خاموشي رسيديم. من به شخصه اعتقاد دارم با يك كار فرهنگي منسجم و ميان مدت مي توان به شكوفايي اجتماعي و دانشي رسيد و دليل آن وجود پتانسيل بالا است.پتانسيلي كه شايد در نسل بعدي وجود نداشته باشد. زياده گويي و پراكنده گويي مرا ببخشيد.گمان مي كنم نياز به بررسي باقي مقاله نباشد و مطلب مورد نظر خودم را كم و بيش گفته باشم. به هر حال اگر نقدي و يا نكته اي در مورد نوشتار من باشد با گوش جان مي شنوم شادمان باشيد 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده