shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ [h=6] بچه ها اینجا فقط شعرهای دوره کودکیمون و بذاریم که هنوز رو دستشون هیچ شعری نیومده هم از لحاظ ریتم هم از لحاظ متن و موضوع اولینش به افتخار تمام بچه های که از حموم متنفر بودند توی ده شلمرود حسنی تک و تنها بود٬ حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو موی بلند٬ روی سیاه٬ ناخن دراز٬ واه واه واه!!! نه فلفلی٬ نه قلقلی٬ نه مرغ زرد کاکلی٬ هیچ کس باهاش رفیق نبود. تنها روی سه پایه نشسته بود تو سایه باباش می گفت: حسنی میای بریم حموم؟ نه نمیام! نه نمیام! سرتو می خوای اصلاح کنی؟ نه نمی خوام! نه نمی خوام! کره الاغ کدخدا یورتمه می رفت تو کوچه ها٬ الاغه چرا یورتمه میری؟ دارم میرم بار ببرم٬ دیرم شده عجله دارم. الاغ خوب و نازنین! سر در هوا سم بر زمین یالت بلند و پرمو دمت مثال جارو یک کمی به من سواری میدی؟ نه که نمیدم چرا نمیدی؟ واسه اینکه من تمیزم پیش همه عزیزم٬ اما تو چی؟ موی بلند٬ روی سیاه٬ ناخن دراز٬ واه واه واه!!! غازه پرید تو استخر٬ تو اردکی یا غازی؟ من غاز خوش زبانم! میای بریم به بازی؟ نه جانم٬ چرا نمیای؟ واسه اینکه من صبح تا غروب میون آب٬ کنار جو٬ مشغول کار شستشو٬ اما تو چی؟ موی بلند٬ روی سیاه٬ ناخن دراز٬ واه واه واه!!! در وا شد و یه جوجه دوید و اومد تو کوچه جیک جیک کنان گردش زنان اومدو اومد پیش حسنی٬ جوجه کوچولو کوچول موچولو میای با من بازی کنی؟ مادرش اومد قدقدقدا برو خونتون تو رو به خدا جوجه ی ریزه میزه ببین چقد تمیزه؟ اما تو چی؟ موی بلند٬ روی سیاه٬ ناخن دراز٬ واه واه واه!!! حسنی با چشم گریون پا شد و اومد تو میدون: آی فلفلی! آی قلقلی! میاین با من بازی کنین؟ نه که نمیایم چرا نمیاین؟ فلفلی گفت: من و داداشم و بابام و عموم هفتهای دو بار میریم حموم اما تو چی؟ قلقلی گفت:نگاش کنین موی بلند٬ روی سیاه٬ ناخن دراز٬ واه واه واه!!! حسنی دوید پیش باباش٬ حسنی میای بریم حموم؟ میام! میام! سرتو میخوای اصلاح کنی؟ میخوام! میخوام! حسنی نگو یه دسته گل تر و تمیز و تپل مپل الاغ و خروس٬ جوجه و غاز و ببعی٬ با فلفلی٬ با قلقلی٬ با مرغ زرد کاکلی٬ حلقه زدن دور حسن الاغه می گفت: اگه کاری نداری بریم الاغ سواری. خروسه می گفت: قوقولی قوقو قوقولی قوقو هر چی میخوای فوری بگو. مرغه میگفت: حسنی! برو تو کوچه بازی بکن با جوجه. غازه میگفت: حسنی بیا با همدیگه بریم شنا. توی ده شلمرود حسنی دیگه تنها نبود! درود بر روح بلند منوچهر احترامی عزیز که نسل من با این شعرها به دنیا اومد و زندگی کرد و بزرگ شد و همیشه به خاطرمون میمونه. هم شعر هم شاعر... [/h] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 29 لینک به دیدگاه
bme.masood 5832 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ واااااااااای یادش بخیر . من اینقدر این کتاب دوست داشتم یاد بچگی بخیر ، هرچند هنوز شاید بچه باشم یادمه تو یه نوار کاست این شعر خونده بودم وقتی 4 سالم بود . همه فامیل اون نوار داشتن یکی این کتاب حفظ بودم یکی دزد و مرغ ناقلا ( فکر کنم اسمش همین بود ) اسم مرغه کاکلی بود ! یه قسمتاییش هنوز یادمه . : یه دزد رند و ناقلا ، شیطون و بدجنس و بلا . اومد و یک کیسه اورد ، کاکلی رو دزدید و برد ! اخرشم اینجوری تموم میشد : نه اینوری نه اونوری ، یه راست برو گلانتری 16 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ چقدر عاشق ترانه لالایی بودم که شبها از رادیو پخش می شد: گنجشک، لالا سنجاب، لالا آمد دوباره مهتاب، لالا لالا لالایی لالالالایی لا لا لا لایی لالا لالایی گل زود خوابید، مثل همیشه قورباغه ساکت! خوابیده بیشه گل زود خوابید، مثل همیشه قورباغه ساکت! خوابیده بیشه لالا لالایی لالالالایی لا لا لا لایی لالا لالایی جنگل لا لا لا برکه لا لا لا شب بر همه خوش تا صبح فردا شب بر همه خوش تا صبح فردا لالا لالایی لالالالایی 20 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ علیمردان خـان: داشت عباسقلی خان پسری پسر بی ادب و بی هنری اسم او بود علی مردان خان اهل منزل ز دستش به امان پشت کالسکه مردم می شست دل کالسکه نشین را می خَست هر سحرگه دم در بر لب جو بود چون کرم به گل رفته فرو بسکه بود آن پسره خیره و بد همه از او بدشان می آمد هرچه می گفت لَله لج میکرد دهنش را به همه کج میکرد هر کجا لانه گنجشکی بود بچه گنجشک در آوردی زود هرچه می دادند می گفت کَمَست مادرش مات که این چه شکمست نه پدر راضی از او نه مادر نه معلم نه لَلِه نه نوکر ای پسر جانِ من این قصه بخوان تو مشو مثل علی مردان خان 18 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ خوشحال و شاد و خندانم :hapydancsmil: قدر دنيا رو ميدانم :hapydancsmil: خنده كنم من :hapydancsmil: دست بزنم من :hapydancsmil: پا بكوبم من :hapydancsmil: جوانم. :hapydancsmil: در دلم غمي ندارم :hapydancsmil: زيرا هست سلامت جانم :hapydancsmil: عمر ما كوتاست :hapydancsmil: چون گل صحراست :hapydancsmil: پس بياييد شادي كنيم. :hapydancsmil: بياييد باهم بخوانيم :hapydancsmil: ترانهي جواني را :hapydancsmil: عمر ما كوتاست :hapydancsmil: چون گل صحراست :hapydancsmil: پس بياييد شادي كنيم. :hapydancsmil: گل بريزم من :hapydancsmil: از روي دامن بر روي خرمن :hapydancsmil: شادانم. :hapydancsmil: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اینم هست، قشنگتره. فقط یکی دو جا از متن شعرش فرق داره: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 18 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ يه روز يه آقا خرگوشه رسيد به يه بچه موشه موشه دويد تو سوراخ خرگوشه گفت آخ وايسا وايسا كارت دارم من خرگوشه بيآزارم بيا از سوراخت بيرون نميخواي مهمون يواش موشه اومد بيرون يه نگاهي كرد به مهمون ديد كه گوشاش درازه دهنش بازه شايد ميخواد بخورتم يا با خودش ببرتم پس ميرم پيش مامانم آنجا ميمانم مادر موشه عاقل بود زني باهوش و كامل بود يه نگاهي كرد به خرگوش گفت به بچه موش نترس جونم اون مهمونه خيلي خوب و مهربونه پس برو پيشش سلام كن بيارش خونه. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 17 لینک به دیدگاه
jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ يه روز يه آقا خرگوشه رسيد به يه بچه موشه موشه دويد تو سوراخ خرگوشه گفت آخ وايسا وايسا كارت دارم من خرگوشه بيآزارم بيا از سوراخت بيرون نميخواي مهمون يواش موشه اومد بيرون يه نگاهي كرد به مهمون ديد كه گوشاش درازه دهنش بازه شايد ميخواد بخورتم يا با خودش ببرتم پس ميرم پيش مامانم آنجا ميمانم مادر موشه عاقل بود زني باهوش و كامل بود يه نگاهي كرد به خرگوش گفت به بچه موش نترس جونم اون مهمونه خيلي خوب و مهربونه پس برو پيشش سلام كن بيارش خونه. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پسورد: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک باز نمیشه 5 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ لینک باز نمیشه اا چرا؟ من خودم الان از همینجا دان کردم شد بهرحال دوباره اپ کردم ببین میتونی الان دان کنی؟ 4 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ خوشا به حالت ای روستایی چه شاد و خرم، چه باصفایی در شهر ما نیست جز دود و ماشین دلم گرفته از آن و از این در شهر ما نیست جز داد و فریاد خوشا به حالت که هستی آزاد ای کاش من هم پرنده بودم با شادمانی پر میگشودم می رفتم از شهر به روستایی آنجا که دارد آب وهوایی 15 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده يه روز مامان رفته بازار، اونو خريده قشنگتر از عروسكم ، هيچكس نديده عروسك من، چشماتو وا كن وقتي كه شب شد، اونوقت لالا كن عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اگه دان نشد از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هم میتونید بشنوید 14 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ شعری الان یادم نمیاد ولی صبحا که مدرسه میرفتیم ساعت هفت رادیو یه برنامه ای پخش میکرد درمورد تاریخ با یه اهنگ معروف من باید کلا برم حافظمو گل بگیرم با این وضع اسف بارم 9 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ گلهای خندان ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم ایران پاک خود را مانند جان می دانیم ما باید دانا باشیم هشیار و بینا باشیم از بهر حفظ ایران باید توانا باشیم آزاد باش ای ایران آباد باش ای ایران از ما فرزندان خود دلشاد باش ای ایران عباس یمینی شریف 13 لینک به دیدگاه
parisa.na 1558 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ عاشق ترانه های بچگیمم!همه ی کتاب های بچگیم رونگهداشتم!یه روزه ودوروزه چشمام داره می سوزهچون که آقاپیاز رسیده ازمغازه چه حرفایی می سلزه بیاین منورنده کنین گریه کنین خنده کنین! 9 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ جوجه,جوجه,طلایی***نوکت سرخ و حناییتخم خود را شکستی***چگونه بیرون جستی گفتا جایم تنگ بود***دیوارش از سنگ بود نه پنجره نه در داشت***نه کس زمن خبر داشت دادم به خود یک تکان***مثل رستم پهلوان تخم خودرا شکستم ***اینجوری بیرون جستم 12 لینک به دیدگاه
HaMiD.CFD 20379 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ تیتراژ تصویری علی کوچولو برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام " لی لی لی حوضک... لی لی لی لی... علی کوچولو... این مرد کوچک " .... 13 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ یادم اومد تقویم تاریخ هرروز بعد شنیدن اون میرفتیم مدرسه 9 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ خوشا به حالت ای روستایی چه شاد و خرم، چه باصفایی در شهر ما نیست جز دود و ماشین دلم گرفته از آن و از این در شهر ما نیست جز داد و فریاد خوشا به حالت که هستی آزاد ای کاش من هم پرنده بودم با شادمانی پر می گشودم می رفتم از شهر به روستایی آنجا که دارد آب وهوایی 11 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ هيـــــــــــس! كسي حرف نزنه! علي بيا شعر رو جلو ضبط صوت بخون! . . . . (يه پس گردني!) - پس چرا نميخوني؟! - تو خو گفتي كسي حرف نزنه!!! اين يكي از نوار ضبط شده اس كه مثلا من ميخوام شعرم رو بخونم!:5c6ipag2mnshmsf5ju3 متاسفانه من تو دوران كودكي خيلي كندذهن بودم.. به زوري ميتونستم يه شعر رو حذف كنم! حتي از اون شعري هم ك خوشم مياد نتونستم حذفش كنم.. هميشه از طرف خواهرا و بردارا كه خداي قران و نهج البلاغه و شعر و سرود بودن مورد تمسخر واقع ميشدم... ولي عوضش عشقم بازي با كاراكترهايي بود كه با دو انگشتم ميساختم.. يادمه وقتي بابا شبام اون ترانه "لا لا لايي" رو ميذاشت كلي دلم ميگرفت!!و گاهي زير پتو گريه ميكردم باهاش!! خيلي از اين ترانه بدم ميومد! الانم وقتي ميشونم حالم بد ميشه!! يعني آهنگ از اين غمگين تر نشد بسازن؟! من دو تا شعر ياد گرفتم.. يكيش توپ قلقلي بود كه به زوري ياد گرفتم يكيشم اين بود كه نميدونم چطور راحت يادش گرفتم.. من يه گلم من يه گلم شكوفه دارم رو سرم اون وخ كه بچه بودم فقط يه دانه بودم يه بچه نازنين منو گذاشت تو زمين خورشيد اومد نورم داد بارون اومد آبم داد قد كشيدم قد كشيدم شادي گلها رو ديدم ببين بيين گلا رو بكن شكر خدا رو! 11 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ شعر سوزناك حسن که برای گاو حناييش ميخوند... تا جایی که یـادم هست: خانوم حنا ، خانوم حنا دلم برات تنگ شده زندگی قشنگمون بی تو چه بی رنگ شده خانوم حنا ، خانوم حنا دلم میخواد بازم بیای تا من برات قصه بگم اتل متل بازی کنیم بخوابونم، غذات بدم خانوم حنا ، خانوم حنا نکنه کشته باشنت کجــایی؟ خانوم حنا ، خانوم حنا نکنه خورده باشنت، نیایی... 9 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته هر دانه ای هست خوشرنگ و رخشان قلب سپیدی در سینه آن سرخ است و زیبا نامش انار است هم ترش و شیرین هم آبدار است 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده