spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ خاطرات محمود خاتونآبادی از اصفهانِ دههی بیست سال 1320 شمسی، پس از پایان مأموریت پدرم، از اردکانِ شیراز به اصفهان آمدیم. اواخر جنگ جهانی دوم بود و اگرچه ایران بیطرفی خود را در جنگ اعلام کرده بود ولی از آثار آن بینصیب نمانده بود. شب بود که با یک اتوبوس فرسوده وارد اصفهان شدیم. خیابانها کاملاً تاریک بود. از یکی دو خیابانی که عبور کردیم تنها چند شعله لامپ برق روشن بود که بر سر تیرهای چوبی قرار داشت و تا چند متر اطراف خود را روشن میکرد. (بعدها فهمیدم این چراغها برقی بوده است زیرا قبلاً ذهنیتی از برق نداشتم.) محل پیاده شدن ما در یک گاراژ اواسط خیابان حافظ بود که چند دقیقهای با فلکهی شکرشکن فاصله داشت. برای خواندن متن در زیر کلیک کنید: پیوست: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ امروز داشتم کتاب "اوضاع اقتصادی ایران" مال "چارلز عیسوی" رو میخوندم. درباره اوضاع اقتصادی ایران در دوره ی قاجاره. دو نکته ی جالب رو بهش برخوردم: جمعیت "منطقه" تبریز 30000 نفر - جمعیت "منطقه" تهران 35000 و جالب اینکه جمعیت "منطقه" اصفهان فقط 8000 نفر بود. و نکته ی جالب دوم در مورد تقسیم بندی جمعیت بود. که میزان جمعیت شهری و عشایر با هم مساوی بود. و بیشترین جمعیت هم برای "اسکان یافته ها" بود! و این نشان دهنده ی اینه که ما تا 100 150 سال پیش هنوز هم قبیله ای زندگی میکردیم. باز هم مهر تائیدی بر این فرضیه که ما شهروند نیستیم. 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ امروز داشتم کتاب "اوضاع اقتصادی ایران" مال "چارلز عیسوی" رو میخوندم. درباره اوضاع اقتصادی ایران در دوره ی قاجاره.دو نکته ی جالب رو بهش برخوردم: جمعیت "منطقه" تبریز 30000 نفر - جمعیت "منطقه" تهران 35000 و جالب اینکه جمعیت "منطقه" اصفهان فقط 8000 نفر بود. و نکته ی جالب دوم در مورد تقسیم بندی جمعیت بود. که میزان جمعیت شهری و عشایر با هم مساوی بود. و بیشترین جمعیت هم برای "اسکان یافته ها" بود! و این نشان دهنده ی اینه که ما تا 100 150 سال پیش هنوز هم قبیله ای زندگی میکردیم. باز هم مهر تائیدی بر این فرضیه که ما شهروند نیستیم. هاه الان اینترنتم قطع شده بود نشستم کتاب سرنوشت شادروان احمد کسروی رو خوندم که درباره حکومت خودمختار پیشه وری دراذربایجان وتیغ نقدی بر افکار جامعه بود اشاره های متعددش به تهییج عشایر وقضیه سید ضیا واینکه اگر انگلیس داره مارو میخوره که توهمی بیش نیست پس باید به شوروی ان زمان هم باید باج داد وماهی گیری از اب گل الود واقعا چرا اینقدر این افکار اجتماعی بیخود هستند؟ 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ ای بابا! به قول قائم مقام "ایران افتاده بین دوتا شیر، توونی واسش باقی نمونده" 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده