رفتن به مطلب

معماری معاصر


*lotus*

ارسال های توصیه شده

mkwerf9uobo7rf5im.jpg

r81pmcmax290yvl5xvy.jpg

در مجموع کوبیسم جنبشی در نقاشی و مجسمه سازی بود که بعدها نیز در معماری تاثیر گذاری خود را به نمایش گذاشت. از کوبیسم به عنوان یکی از نقاط ثقل مهم در هنر غرب یاد می شود

تاثیر گزاری کوبیسم و سه دورۀ آن، در معماری منجر به پدید آمدن سبکهایی همچون دیکانستراکشن، فولدینگ و پیدایش کیهانی شد

از مکتب کوبیسم به عنوان رنسانسی دیگر در همه هنرها و اندیشه ها یاد می گردد

 

 

همچنین تاثیر کوبیسم در معماری ابتدا از لحاظ عملکردی موثر واقع شد (یعنی برآوردن نیازهای انسان از تمامی زوایا)

سپس کوبیسم از لحاظ شکل (فرم) بر معماری معاصر تاثیر گذاشت.

  • Like 8
لینک به دیدگاه

mqhvreahm91vjlfdkug0.jpg

کوبیسم یا مکعب گرایی در معماری مصداق بیشتری دارد تا درنقاشی زیرا معماری یک روایت سه بعدی از سوژه ارایه میکند در حالی که نقاشی هنری دو بعدی است.از میان پیشگامان معماری مدرن بیشتر از همه لکوربوزیه به کوبیسم توجه نشان میداد.او در جایی مینویسد که همه چیز کره و استوانه است.

لکوربوزیه این دیدگاه کوبیستی را در معماری و نقاشی به کار گرفت و به تجزیه اجسام به احجام ساده هندسی پرداخت.

cgpfjcfxkm8wimfib1vb.jpg

ri8be80v6q6cv3k6mo8.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

از دیگر معماران اوائل مدرن که توجه ویژه به کوبیسم نشان داد میس واندروهه بود او به گفته خود به شکستن فضا ها و دوباره ساختن آنها با مکعب های ساده شفافش پرداخت و در ارائه ترکیب درست آنها کوشید.

veefkw3zeaakog9zzt0w.jpg

j3ss6ljmaq8if21i3cod.jpg

nhwrhulu1m3auc63o4.jpg

g142j29a57bc1v592r3.jpg

615ozy2q86e959wnqfgb.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه

مدرنیسم

 

با پایان جنگ جهانی و نیاز شدید به ترمیم خرابی های جنگ و تولید انبوه ساختمان ، گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت . لذا استفاده از تکنولوژی روز ، مصالح مدرن ، پیش ساختگی ، عملکرد گرایی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت . در این دوره معماری مدرن به عنوان تنها سبک مهم و آوانگارد در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن به صورت یک سبک جهانی در اقصا نقاط گیتی گسترش یافت

 

3ni00liy2vkv7xspj3u7.jpg

agpdak8a7g6kq69jm373.jpg

رایت - موزه گوگنهایم ، نیویورک ۱۹۵۶معماری مدرن، اعتقاد شدیدا قدرت یافته به ترقی خواهی صنعت است و ترجمان اش به سبک بین المللی خالص و سفید ( یا دسته کم زیبایی ماشینی ) با هدف دگرگون ساختن جامعه هم در حساسیت اش و هم در ساختار اجتماعی اش.می توان مدرنیسم را نخستین واکنش فکری بزرگ نسبت به بحران اجتماعی و فروپاشی دین مشترک دانست.

همان طور که پیش تر بیان شد آغاز مدرنیسم را می توان از رئالیسم یا مکتب شیکاگو دانست که به راسیونالیسم ( سبک جهانی) و بعد با هاوس و سپس به آن چیزی که ما مدرنیسم می نامیم ختم می شود، که یک دوره پنجاه ساله را در بر می گیرد.از مشخصات بنیادین مدرنیسم عبارتند از:۱- تداوم عناصر التقاطی ناشی از روش های تاریخی قرن نوزدهم.۲- توجه به اهمیت کاربری مصالح خصوصا آجر در رابطه با کیفیت های سازه ای عناصر تزئینی.۳- گرایش به طراحی لوازم از طراحی سرامیک و دست گیره ها گرفته تا طرح آسانسور و اثاثیه منزل.۴- استفاده از شیوه دورنمایی به مثابه عناصر ساختاری وابسته به روش های سازه ای همچنین طرح های خیالی مورد توجه قرار گرفت.یکی از خصوصیات متعدد معماری مدرن این بود که در ساختمان ها ماهیت مصالح ساختمانی مورد توجه قرار گرفت و این مصالح به صورت طبیعی خود تا آنجا که ممکن بود دست نخورده و بدون پوشش و پرده در ساختمان بکار گرفته شدند، چون استفاده از تزئینات در معماری را کهنه پرستی و ظاهر سازی دانسته و چنین اعلام شد که به جلوه آوردن ماهیت مصالح که به صورتی طبیعی ، نه ساختگی و مصنوعی ، به غنای معماری بیفزایتد مورد توجه قرار گرفت.نکته دیگر امکان دادن به تمام عوامل ساختگی بود تا نقشی را که در ساختمان دارند بنمایانند در معماری گذشته مثلا پلکان اغلب در میان دیوارهایی سنگین و در فضایی که در پس خانه بود و بیشتر مناسب پستو و صندوق خانه از دیده پنهان می شد.معماری مدرن نه تنها نشان داد که پله را می توان در معرض دید نهاد بلکه می توان آن را عاملی ساخت که بر غنای معماری بیفزاید. مراد از صداقت و اخلاق در معماری ندرن از جمله همین آشکار گزاشتن عوامل ساختمانی و تاکید بر آن هابود.از دیگر ویژگی های معماری مدرن این بو که توانست از امکانات مهندسی بهره گیرد و با بکارگیری اسکلتی مرکب از تیرها و ستونها که بار ساختمانی بنا را فقط در نقاطی معین متمرکز و تحمل می کند دیوار به پرده ای صرفا برای محصور و متمایز کردن فضا تبدیل کند.معماری مدرن نمای یکسره و یکنواخت رنسانس و باروک را می ***د ، در معماری رنسانس به ویژه در قصرهای باروک تمام ساختمان نمایی یکسره و یکنواخت داشت اگر در پشت نما آشپزخانه یا پله یا اتاق بود در نما یکسان ظاهر می شد. اما در معماری مدرن به مددتکنولوژی میسر شد که شخصیت هر بخش بنا را مشخص و معلوم در پیکر آن نشان داد. از این رو معماری مدرن اصیل آن معماری است که هر قسمت نمودار شخصیت و هویت خویش باشد.محتملا می توان قصر بلورین را که به سال ۱۸۵۱ برای نمایشگاه لندن ساخته شد نقطه آغازی برای معماری مدرن دانست این نکته اگر هم از لحاظ تاریخی قیق نباشد و.اجد اهمیت است. زیرا در اینجا بود که مظاهر بارز یکی از عواملی که باعث پیدایش معمار مدرن شد و در گسترش و تحولات آن نیز نقش اساسی بازی کرد به گونه ای بی سابقه تجلی یافت . ساختمان بزرگ بلورین توسط جوزف پاکستن برای نمایشگاه مدرن یعنی آهن و شیشه بود که اجزا به صورت پیش ساخته در ارخانه تولید و در محل نب شدند.چارلز چنکر تاریخ نگار و منتقد معماری، تاریخ دقیق مرگ معمعاری مدرن را ۱۵ ژانویه ۱۹۷۲ ساعت ۲۳ : ۳ بعد از ظهر بیان کرد ، زمانیکه مجموعه آپارتمانهای مسکونی پروت ایگو در شهر سن لوییس آمریکا توسط دینامیت منهدم شد.جنکز بیان می کند که این مجموعه آپارتمانها نماد معماری مکعب شکل و بدون تزئینات مدرن بود.

مدرنيسم و تجددگرائي

مدرنيسم اوليه 1- مكتب شيكاگو لوئيس سوليوان

فرانك لويد رايت (اوايل)

2- اكسپرسيونيسم ويكتور هورتا

آنتوني گائودي

اريك مندلسون

برج انشتين (21 تا 1920)

3- هنر نوين (آرت نوو)

مدرنيسم برتر مكتب باهاوس

لوكوربوزيه (اوايل)

ميس ونده‌رو (اوايل)

مدرنيسم متأخر فرانك لويد رايت (اواخر)

ميس ونده‌رو (اواخر)

لوكوربوزيه (اواخر)

  • Like 6
لینک به دیدگاه

سبک شیکاگو

0dnajqj7lnr07e9fnga.jpg

مكتب شيكاگو

 

شيكاگو در سال 1830 م. به صورت يك شهر بوجود آمد. مباني تئوريك معماري مدرن در شهر شيكاگو آمريكا بوجود آمد. در اواخر قرن 19 م. مركز خطوط راه‌آهن و ارتباط بين شرق و غرب آمريكا بود. در سال 1885 م. فعاليت شديد اقتصادي و به تبع آن اجرا ساختمانهاي تجاري و اداري شروع شد. بعد از آتش سوزي شهر در سال 1871 م. شهر به سرعت بازسازي شد و همين موضوع باعث رونق شهر، بالا رفتن جمعيت و رشد اقتصادي سريع شد و همين عوامل باعث افزايش قيمت زمين شد كه استفاده از زمين‌ هر ساختمان به امري ضروري تبديل شد كه نسبتاً اين مسأله بيشتر در ناحيه كوچك مركزي يا ناحيه تجاري شهر بود. روي هم انباشته شدن مغازه‌ها در هر ساختمان (12 يا 16 طبقه، دسترسي به وسيله آسانسور) باعث توسعه شد.

بعد از آتش سوزي اولين نمونه‌هاي ساختمانهاي مدرن به دور از هر گونه تاريخ‌گرايي و تزئينات در اين شهر ساخته شد، كه از خصوصيات آنها مي‌توان ساختمانهاي بلند مرتبه با اسكلت فلزي، ديوار غير باربر و پنجره‌هاي وسيع (پنجره شيكاگو Bow Window) احداث گرديد.

استفاده از اسكلت فلزي و بتن، گران بودن زمين باعث رونق آپارتمان سازي شد.

ساخت آسانسور و تهويه مطبوع: ساخت آسانسور توسط اليشاگريوز اوتيس و با استفاده از فن‌آوري فنر مارپيچ ابداع و براي نخستين بار در سال 1857 عرضه شد و تهويه از نوع سيستم آب و هواي مصنوعي در سال 1906 توسط استوارت كرامر اختراع شد.

رونق آپارتمان سازي باعث بوجود آمدن پنجره‌هاي شيكاگو و در نتيجه استفاده از نور خورشيد شد.

 

  • Like 5
لینک به دیدگاه

اکسپرسیونیسم

دي استيل در زبان هلندي به معناي سبك است. كه توسط يك گروه هلندي مركب از هنرمندان و معماران به سال 1917 در ليدن Leiden شكل گرفت، و نشريه‌اي نيز به همان نام منتشر كردند.

اين مكتب توسط اعضاي آن ويلموس هوزار، آنتوني كوك، پيت موندريان، جاكوب جوهانس، آد و تئوفان دوزبورگ پايه‌گذاري شد. آنها معتقد به گونه‌اي هنر انتزاعي با استفاده از شكلهاي بنيادين، به خصوص مكعب، و عناصر عمودي و افقي بودند.

نوع طراحي كه موندريان و تئوفان دوزبورگ دنبال ميكردند، در معماري تحت تأثير كوبيسم قرار گرفت.

موندريان يكي از اعضاي گروه در مقاله‌اي با عنوان نئوپلاستي سيسم (Neo Plasticism) اشاره مي‌كند كه اين گونه هنر انتزاعي ارزشهاي معنوي را به بهترين وجه بيان مي‌كند. در كل مي‌توان گفت نئوپلاستي سيسم شكل افراطي دي استيل است. نظريات اين گروه بر هنر انتزاعي هندسي دهه 1930 تأثير زياد داشت و با مرگ دوزبورگ اين گروه از هم پاشيد.

clip_image002.jpg

اين ساختمان داراي بالكنهاي بيرون زده مي باشد كه ستوندار مي نمايند با وجود آنكه ساختمان شبيه به کارهاي رايت است، تاكيدش چون كارهاي رايت بر افقيت نيست كه بر توازن بين افق و عمود است. او اين توازن را توسط سازه اسكلتي نگاه مي داشت. پنجره هاي اين بنا كه توسط فريم هاي افقي و عمودي نگاه داشته مي شوند تضاد شديدي بين سنگيني مذكور و سبكي شيشه ايجاد مي كند اين بنا از نظر نمايي بسيار ساده است و هيچ دكوراسيون اضافي ندارد

  • Like 6
لینک به دیدگاه

اکسپرسیونیسم در معماری از نوع گرایش های شخصی شمرده میشد که خیلی سریع به خاموشی گرایید. اکسپرسیونیسم معماری بسیار نزدیک به هنر نو بود که به پیشگامی ویکتورهورتا شکل گرفت، از معماران آن می توان از آنتونی گائودی نام برد. آنتونی گائودی فراتز از هنر نو بود ، او خانه مسکونی کازامیلا را که ترکیب نئوگوتیک و نئوباروک بود طراحی کرد و مهمترین اثر اکسپرسیونیستی کلیسای ساکرادا فامیلیا( خانواده مقدس) 1884 است که به هیچ قرنی تعلق ندارد و یک معماری افسانه ای است. لئوناردو بنه ولو درباره کارهای اکسپرسیونیستی گائودی می گوید: «کارهای او حالت خودکامه داشته و اختصاصی بود، او دشمنانی داشت که نتوانست طرح هایش را ادامه دهد و توسط بقیه معماران انجام گیرد، اما کارهای او هم چون رویداد حباب گونه ای است که عمری ندارد.» از دیگر معماران اکسپرسیونیست اریک مندلسون است که کارهای او دارای پرسپکتیوهای گوناگون است. کارهای او نمایشگاه کارهای 4 معمار گمنام در برلین 1917 و هم چنین طرح برای یک استودیو و برج انیشتین در پوتسدام آلمان 1920 است

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

معماری اکوتک

 

 

 

em7v717vcrkc5wtki9tn.jpg

هدف از معماری اکو- تک ( اکولوژی + تکنولوژی ) علاوه بر استفاده حداکثر از عوامل طبیعی و محیطی به همراه فن آوری روز ، بالابردن سطح کیفیت زندگی برای آیندگان است .

کاربرد روز افزون و گریز ناپذیر تکنولوژی صنعتی و سپس تکنولوژی الکترونیک موجب شد که گروهی از معماران و شهرسازان در پی یافتن راه حلهایی برای آشتی دادن تکنولوژی پیچیده با طراحی و مسائل محیطی باشند . به همین سبب کاربرد تکنولوژی پیچیده وکم توجهی به مسائل محیطی درطراحی و احداث فضاهای معماری و شهری چندان دوام نیاورد و به ویژه پس از مسئله بحران انرژی ، موضوع هماهنگ سازی فضای معماری با محیط طبیعی مورد توجه قرارگرفت و معماری اکوتک به تدریج جایگزین معماری های تک گردید .

نحوه و چگونگی استفاده از تکنولوژی بالادرهماهنگی با محیط طبیعی در همه انواع بناها یکسان نبوده و نخواهد بود ، در برخی بناهای مهم و شاخص معماری و شهری ، گاه از آخرین ابداعات فنی استفاده می شود به گونه ای که به نظر می رسد استفاده از آن روشها برای کشورهای در حال توسعه در دوره معاصر چندان مقدور نیست ، اما تجربیات کشورهای اروپائی در برخی از زمینه ها به ویژه درمورد بعضی از بناهای کوچک مانند واحدهای مسکونی می تواند بسیار سودمند باشد .

  • Like 5
لینک به دیدگاه

معماری اکوتک وفن آوری پیشرفته

 

 

بیان و ابزار دستاوردهای علمی و فنی ، همواره از وظایف معماری مدرن بوده است . مدرنیستهای اولیه نظیر لوکوربوزیه و گروپیوس ، به فن آوری به مثابه نیرویی که تغییر را موجب می شود ، توجه می کردند و بنابر همین ملاحظات بود که انسان آن را در معماری از آن خود ساخت و مورد ستایش قرارداد .

“تولید فرآیندهای صنعتی منطقی به صورت ساخت و سازهای ساختمانی ، منجربه محیطهای خنثی ، انعطاف پذیر و بی مصرف شده و درکل به صورت سبکی پیچیده و مبهم درآمده است . خوشبختانه حساسیت در برابر چنین وضعیتی ، روابط گسترده تر ازجمله ساخت مکان ، تفاهم اجتماعی ، مصرف انرژی ، شهرسازی و آگاهی زیست محیطی را به وجودآورده به طوری که امروزه اکوتک را در برابر های تک قرارداده است .”[۱]

نکته تعیین کننده دیگر در مورد این رویکرد خاص ، تعامل خلاق بسیاری از رشته های تا پیش از این نیمه وابسته به هم است . برای نمونه مهندسی ساختاری و تأسیسات ، مصالح ساختمانی ، علوم کامپیوتری و زیست محیطی به نوعی معماری انجامیده است که دامنه وسیع تری از تجربیات گوناگون را در اختیار ما می گذارد که تا پیش از این هرگز ممکن نبود ؛ ونیز نوعی معماری که می تواند با نیازهای متغیر جامعه معاصر سازگار شود . ریچاردراجرز ، که می توان از او به عنوان یکی از معماران آگاه و بصیر امروز نام برد ، می گوید : ” خلق معماری که فناوری جدید را در برداشته باشد ، مستلزم گسستن از ایده جهان ایستای افلاطونی است ؛ جهانی که باشیء متناهی عالی ای بیان می شود ، که نه چیزی را می توان به آن افزود و نه از آن جدا کرد . “[۲] واین برداشتی است که از آغاز تا به امروز بر معماری تسلط داشته است .

به هر حال روابط معمارانه ، اجتماعی و فن آورانه از نوعی معماری با عنوان معماری اکو-تک خبرمی دهد ، که طیف گوناگونی از ساختمانها را دربرمی گیرد .

در برخی کتابها ، اینگونه ساختمانها را با عنوان های بیان ساختاری ، مجسمه سازی بانور ، صرفه جویی در انرژی ، واکنش های شهری ، ساخت اتصالات ، و نمادگرایی شهری دسته بندی و معرفی کرده اند . یکی از وجوه مشترکی که در میان تفسیر وتوجیه این نوع معماری میتوان به آن اشاره کرد ، این است که معماری و فناوری می توانند از هم یاد بگیرند .

ixu0k52elzp32w8pp3r.jpg

تکنولوژی به مثابه ضرورتی در معماری

 

تکنولوژی نوین به اضافه روشهای جدید فروش ، انبوه فراوانی از روشهای ساختمانی جدید و مصالح جدید را به میدان آورده است . معماران که انسانهای روبه رشد بوده و طبق روال محض طبیعت ، نسبت به موج مدهای جدید به منظور روشن شدن راههای نوین حساس می باشند ، انتخاب راههای نوین را بر راههای کهنه ترجیح داده اند . درستی بسیاری از این انتخابات عملاً به اثبات رسیده است ، و خیلی از آنها هم از نظر ساختمانی ، ازنظر زیبائی نما و یا از نظر بالا بودن هزینه نگهداری با ناکامی قرین بوده اند . وانگهی هیجان ناشی از نوآوری برای مدتی ، خاطر طراحان را از جنبه های کیفی کار منحرف می نموده است . حال این وضع در حال بازگشت به حالت تعادل است . در معماری هم ، مانند ریاضیات در زمینه کشف معانی و ایجاز گفتنی بسیار است . تکنولوژی ، نه ارباب معماران و نه بازیچه دست آنهاست بلکه فقط در خدمت آنها می باشد .

طبیعت الهام بخش

 

wrqueqoc69mggpljr9.jpg

سازه باید تابع قوانین طبیعت و تأمین کننده الزامات آن باشد و به طبیعت احترام بگذارد . هر نوع توسعه یا پیشرفت در مهندسی ساختمان فقط به کمک این قوانین امکان پذیر است . نوعی سادگی ذاتی درطبیعت وجود دارد که اگر بتوان آنرا در طراحی سازه به کاربست ، می توان مطمئن بود که ساختمانی موزون و زیبا بوجود خواهد آمد . طبیعت به ما درس طراحی سازه می آموزد . طبیعت با قوانین جاری درون خود راههایی را نشان می دهد که می توان با استفاده از آنها با کمترین اجزا ، ترکیبات متنوع و بی انتها از فرمهای سازه ای را بوجود آورد . روشها و ایده های جدید درطراحی سازه را می توان از طبیعت آموخت . بلورهای برف نمونه اعجاب آمیز از این توانائی طبیعت هستند . بلور برف دارای فرمی شش وجهی ، متقارن و یکنواخت است و می تواند الگوهای نامحدودی ایجاد کند که هیچکدام تکراری نیستند . هردانه بلوربرف منحصر به فرد است و در عین حال الگوهای گوناگونی درون خود دارد . بلور برف نتیجه اعجاز طبیعت درصرف کمترین مقدار انرژی و مواد برای شکل گیری آن درتعامل با شرایط محیطی ، دما ، رطوبت ، سرعت باد و فشارجو است . طبیعت فرمها و سازه هایی را بر اساس اصل استفاده از کمترین انرژی خلق می کند

معماری و صرفه جویی در انرژی

 

امروزه استفاده کنندگان از ساختمان ، چه در منزل و چه در محیطهای کاری ، نیاز به راحتی و آسایش دارند . و این امر موجب مصرف زیاد انرژی در بخش خانگی شده است . انسان اکنون از لحاظ صرفه جویی در انرژی در موقعیتی بحرانی قرار دارد . برای اجرای استانداردها و معیارهای دائمی صرفه جویی در انرژی ، تعیین وکنترل دقیق مصرف انرژی در ساختمان ، امری حیاتی است.

معماری و مسائل جهانی زیست محیطی

 

مفهوم معماری هماهنگ با طبیعت ، اندیشه تازه ای نیست . برای نمونه ، ژاپنی ها در پی جست وجوی دستیابی به فضای داخلی مطلوب ، استفاده کارآمد از انرژی و همچنین محیط زیست سالم جهانی ، بار دیگر نظری به شیوه های کهن تفکر درباره ساختمان افکندند . در ژاپن روابط حسنه میان زمین و ساختمان ، و میان دیوار بیرونی و محیط طبیعی اطراف ، از جمله تشریک مساعی های دیرینه به شمار می آید . درسنت های معماری ژاپنی ، کاربرد و فرم ساختمانها ، از کلبه های الواری گرفته تا معابد بزرگ ، با محیط طبیعی در هم تنیده شده است . توجه به طبیعت به مثابه نیرویی غریب که باید از ساخت و ساز دور بماند ، اندیشه ای است که از گسترش صنعتی به این سوشکل گرفت .

به هرحال دگرگون سازی سنت های ساخت و ساز، به گونه ای که بتوان آنها را به شکلی شایسته و مطلوب درطراحی مدرن به کاربست ، نیاز به درک انسان از کل چالش های بغرنجی دارد که درگذشته هیچگاه وجود نداشت .

شهرهای امروز ، در سرتاسر جهان ، با مخاطراتی همچون گرم شدن کل جهان ، تخریب لایه ازن و باران های اسیدی ، که ناشی از مصرف بیش ازحد انرژی و دیگر منابع طبیعی است ، مواجه اند . اینگونه معضلات را می توان با استفاده کمتر از انرژی ، از طریق بکارگیری شیوه هایی مبتکرانه ، تا حدودی جبران کرد . برای دستیابی به این امر ، باید کاملا مشخص شود که چگونه مسئله ساخت می تواند در هر مرحله از عمر ساختمان بر محیط زیست جهانی تأثیر بگذارد . از این منظر ، باید همواره تجزیه و تحلیل هایی درروند” ارزیابی چرخه زیستی ” صورت پذیرد . درعین حال باید بازنگری های ریشه ای در طرح ریزی فضاهای داخلی ساختمان انجام گیرد . درساختمانهای مدرن از آنجا که کارآمدی از دیر باز همواره مد نظر بوده است ، ساخت فضا با توجه به استفاده از نور و همچنین کنترل های حرارتی ، اکنون امری بدیهی و قطعی به نظرمی آید .

از حفاظت تا سازگاری با طبیعت

 

با نگاه به آنچه در زمینه معماری انجام گرفته می توان پی برد که عرف طراحی ساختمان درطول زمان تغییرکرده است ؛ از مسدود کردن محیط خارج برای حفاظت از فضاهای داخل گرفته تا قراردادن طبیعت و انرژی های طبیعی در طرح . به طور مثال می توان به استفاده مجدد ژاپنی ها از رخبام های عمیق و دریچه های شوجی که از شیشه مخصوص ساخته شده اشاره کرد که هر دو از شیوه های معماری سنتی ژاپن است که با اقلیم آنها تناسب دارد . البته ناگفته پیداست که شیوه های معماری سنتی را نمی توان به آسانی یا به شکلی جبری برای مردمی که به روابط منطقی موجود در محیط زیست ، یا به زندگی درساختمانهای بلند مرتبه خوگرفته اند ، به کاربست .

تهویه ، نوردهی و دیگر سیستمهای مکانیکی ، فن آوری های گسترده ای هستند که هم ساکنان و هم معماران از آن بهره مند می گردند . تهویه طبیعی با امکان جریان هوا از سقف ، تهویه مطبوع از طریق پالایش شبانه و دمیدن هوا از زیر کف ، کنترل نور و نظایر اینها ، دستاوردها و اشکال نوآورانه ای هستند که ضمن اعمال و رعایت آنها در برخی ساختمانها ، توانسته اند انرژی و منابع طبیعی همچون گرما و نورخورشید ، باد ، انرژی گرمایی زمین و آب باران را مورد استفاده قرار دهند . در این میان روشهای مکانیکی گوناگونی نیز برای صرفه جویی در انرژی و سیستمهای جدید تولید آن ، که حداقل تأثیرات ناسازگار با محیط را داشته باشند ، بکارگرفته شده است .

طراحی ساختمان سبز نیز جایگزین مناسبی برای ساختمانهای اداری با سیستم تهویه و مصرف زیاد انرژی وکوششی جدی برای مقابله با مشکل آلودگی هوا و مصرف بالای انرژی در اینگونه ساختمانها می باشد . شکل این ساختمانها در نتیجه آزمایشهای تونل باد و با استفاده از مدلهای نمایشی ازساختمانهای اطراف به دست می آید .

اهداف معماری اکوتک

 

 

 

 

 

 

  • Like 5
لینک به دیدگاه

برخی از معماران برای ایجاد پیوند و هماهنگی بین انسان و محیط طبیعی از طریق فضای معماری به فکر استفاده از مصالح و مواد طبیعی و در مواردی کاربرد روشهای بومی افتادند و خصوصیات مصالح سنتی را از نو شناختند . ” معماری بومی که نتیجه پذیرش معیارهای معماری مردمی ، به عنوان روش طراحی توسط مهندسان معمار می باشد . این معماری وسیله ای برای ادامه ارزشهای ریشه دار، در یک بافت نوین است .”[۳]

معماری اکوتک با هدف حفظ محیط زیست بر موارد زیر تأکید دارد :

- کاهش اتلاف و پخش انرژی در محیط

- کاهش تولید تأثیر گذارنده ها بر سلامت انسان

- استفاده از مواد قابل بازگشت به چرخه طبیعت

- رفع سموم مواد

اصل طراحی در این سبک بر این اصل استوار است که ساختمان ، جزئی کوچک از طبیعت پیرامونی است و باید به عنوان بخشی از اکوسیستم عمل کند و در چرخه حیات قرار گیرد . معماری اکوتک ، طراحی است مردمی و لذا کیفیت فضاهای داخلی ساختمان اهمیت ویژه ای می یابند . حال این سئوال مطرح است که کیفیت خوب چگونه حاصل می آید ؟ بدون تردید کیفیت مطلوب بدون توجه به طبیعت ، نورگیری مناسب فضاها و تهویه مطبوع فراهم نمی آید . در ضمن از آنجا که پایداری و ماندگاری خود ساختمان به عنوان یک پدیده مد نظر است ، لذا ساختن با کیفیت بالا و استفاده از مصالحی با قابلیت ماندگاری طولانی نیز باید در نظر گرفته شود . رسیدن به چنین شرایطی با استفاده از مدیریت کارآمد و به کار گیری آخرین تکنولوژی ها صورت می گیرد . دستیابی به استانداردهای بالای کیفیت ، امنیت و آسایش که در واقع سلامت انسان ها را تأمین می کند از مهمترین اهداف معماری اکوتک است . در ضمن این نکته را نباید نادیده گرفت که بهره گیری از تجربیات گذشتگان در بهبود کیفیت معماری، راهگشای دستیابی به طراحی پایدار خواهد بود .

بهبود کیفیت معماری در طراحی اکوتک در راستای نیل به یک هدف صورت می گیرد و آن هم آسایش است . نکته مهمی که در این نوع معماری مورد توجه قرار می گیرد ، آن است که تمامی عوامل دخیل در آسایش ، مرتبط با هم و به صورت یک سیستم واحد در نظر گرفته می شود . آنچه زیر مجموعه آسایش در معنای عام آن قرار می گیرد عبارتند از : آسایش ، آرامش ، امنیت ، ایمنی و سلامت .

آنچه به تفصیل پیرامون معماری گفته شد ، نشان دهنده نوعی نگرش به معماری است که بر چند نکته اساسی اشاره دارد : ۱- کیفیت گرایی ۲- توجه به آینده ۳- توجه به محیط ، لذا معماری اکوتک یک سبک فرمال و برگرفته از شرایط زودگذر و هیجانات آنی نیست ، بلکه در بطن خود واجد مفاهیم عمیقی است که پیوند دهنده انسان ، طبیعت و معماری است .

اکوتک و رابطه آن با طبیعت

رابطه بین اکوتک و طبیعت را در قالب شرح یک نمونه از کارهای معمار نام آور این سبک ، نورمن فاستر بررسی می کنیم .

نورمن فاستر یکی از نام آورترین معماران عصر حاضر و از چهره های شاخص سبک اکوتک است . طرح وی برای بازسازی رایشتاگ (پارلمان جدیدآلمان) در برلین درسال ۱۹۹۳به عنوان برنده اول اعلام شد . فاستر در طرح خود یک گنبد شیشه ای به جای گنبد تخریب شده پارلمان درجنگ جهانی دوم در نظر گرفت .

این گنبد جدید از چند نظر حائز اهمیت است . اول اینکه در داخل گنبد دو رامپ مارپیچ قراردارد که به سکوی فوقانی برای تماشای مناظر اطراف ختم می شود ، لذا مردم به صورت نمادین بربالای سر نمایندگان خود صعود کنند .

از طرفی هنگام شب گنبد ازطریق تالارمجلس روشن می شود و به صورت گنبدی نورانی می درخشد که نشانه ای از قدرت و توانایی پروسه دمکراتیک در آلمان فدرال است .

دوم اینکه از نظر اقلیمی در تابستان تهویه طبیعی تالار نمایندگان از طریق گنبد شیشه ای صورت می گیرد و در زمستان نیز هوای گرم که از تالارمجلس به فضای زیر گنبد صعود کرده بازیافت و مجدداً مورد استفاده قرار می گیرد و سوم اینکه آینه های وسط گنبد ، روشنایی طبیعی و تصویر مردم را به تالار نمایندگان منعکس می کنند .

ازدیگرموارد اقلیمی که درطرح باسازی این ساختمان در نظر گرفته شده می توان به موضوعات زیر اشاره کرد :

- سلولهای خورشیدی فتوولتیک با۳۰۰ متر مربع مساحت بر روی بام جنوبی ساختمان برای تـأمین برق .

- پنجره های هوشمند برای تهویه هوا .

- استفاده از سوخت تجدید شونده بیوگاز برای تولید برق بدون آلودگی که از انتشار۹۴% تولید دی اکسید کربن ممانعت می کند.

- طراحی یک نقاب متحرک در زیر گنبد شیشه ای که حرکت آن توسط کامپیوتر تنظیم شده و از تابش و انعکاس مستقیم نورآفتاب به داخل تالار مجلس جلوگیری می کند .

- ذخیره شدن حرارت اضافی در قسمتهای مختلف ساختمان دریک مخزن طبیعی که آب گرم برای گرمایش راتأمین می کند .

ذخیره شدن آب سرد درلایه های زیر زمین برای تأمین سرمایش در تابستان .

هم اکنون معماران سبک اکوتک طلایه داران استفاده از عوامل اقلیمی در ساختمان هستند و همواره ابتکارات و ابداعات جدید از طرف آنها در این زمینه ارائه می شود

  • Like 5
لینک به دیدگاه

معماری نئوکلاسیک

سبک معماری: معماری نئوکلاسیک

 

منبع الهام: عصر کلاسیک

لغات کلیدی:

- کمال

- جاودانگی

- نظم

- تناسب

- همگونی

- خرد و منطق

- ریاضی و هندسه

- هنر والا

ساختمان شاخص: مجموعه کنار رودخانه ریچموند

02id62bgyy51rg654e7u.jpg

 

نئوكلاسي

نئوكلاسيسم واژه‌اي است كه اصولاً به جنبشي‌اي در تزيئنات، هنرهاي بصري، ادبيات، تئاتر و موسيقي و معماري اطلاق مي‌شود كه بازگشت و تصويري از هنر و فرهنگي غربي كلاسيك (اغلب مربوط به يونان و رم باستان) را دارا مي‌باشد. اين جنبش‌ها اغلب در طول ميانه قرن 18 تا اواخر قرن 19 به وقوع پيوسته‌اند.

چيزي كه نئوكلاسيك بيش از همه به طور اصولي به آن مربوط است بدنه يك اثر است كه از اصل منطق و قانون پيروي مي‌كند.

در واقع كلاسيك بيان منطق و قانون مي‌باشد. بطور كلي نئوكلاسيك هنري از ايده‌آل‌گرايي است و در آن هنرمند كسي است كه به طور كامل و جامع به قوانين آگاه باشد و البته اين بدان معني نيست كه قوانين را بي‌روح و بي‌زندگي دائم تكرار كند بلكه آنها را با سنت آميخته و در هر كار از نو بيان كند.

نئوكلاسيك و چرخه‌اي كه طي نموده است بيانگر سنت جاري است كه بطور آگاهانه راز شيوه كلاسيك بوده و آن را چون كمال مطلوب مي‌پيمايد.

نوگرايي محض، ابزارگرايي، بديهه‌گويي و الهام‌گرايي از عناصر نئوكلاسيك نمي‌باشد. گفتار تازه‌گرايي و نوگرايي كه از شعارات مدرن بوده در تضاد با نئوكلاسيك قرار دارد و نئوكلاسيك اصلاً در جستجوي خلق دوباره فرم‌ها نمي‌باشد بلكه بيانگر كنترل كامل و بي‌نقص و در واقع در جستجوي كمال است (هدف كلاسيك پيشين)

از آغاز كلاسيك تا به امروز چرخة نئوكلاسيك و دوباره بازگو شدن كلاسيك بيانگر آن است كه كلاسيك چون كمالي بوده كه در بعضي زمانها نبودن آن باعث ايجاد خلاء گشته و برخي را بر آن واداشته كه دوباره به آن رجوع كنند.

اولين حركت نئوكلاسيكي در سال 1889 در آلمان توسط فردريش هاستر به طور متمايزي ايجاد گشت. در هنرهاي بصري در اروپا، نئوكلاسيك بعد از سال 1765 ميلادي آغاز گشت و در واقع جنبش نئوكلاسيك واكنشي در مقابل سبك‌هاي باروك و روكوكو بوجود آمد و در واقع آرزو و خواستي براي بازگشت به خلوص و سادگي هنرهاي رم و هنرهاي يونان باستان بود و در فراخ و وسعتي محدودتر بازگشتي به كلاسيسم انساني.

در مقابل هنر روكوكو و باروك، نقاشي‌هاي نئوكلاسيك تهي و عاري از رنگهاي ملون و گوناگون و گيج كننده بودند و به جاي آن در آنها از رنگهاي تيز و اصلي و از سياه و روشن بهره گرفته مي‌شد.

در سبك نئوكلاسيسم در فرانسه،‌از شخصي شاخص در اين امر مي‌توان ن ام برد. نقاشي با نان لوسيس ديويد كه در نقاشي‌هايش به بهره‌گيري از عناصر يوناني به ستايش انقلاب فرانسه مي‌پرداخت .

هركدام از نئوكلاسيم گرايي‌ها از ميان شيوه‌هاي كلاسيكي ممكن آن را انتخاب مي‌سازد كه در شيوه خويش در دسترس‌تر باشد و ديگر عناصر كلاسيكي را در نظر نمي‌گيرد.

نئوكلاسيسم در ابتدا در انگلسان و فرانسه تاثير‌گذار بوده و در واقع در ميان نسلي از دانشجويان فرانسوي كه تحت‌تاثير فرهنگ م و نوشته‌هاي وينفكل‌من (winchelmann) بودند ظهور يافت. خيلي زود اين جنبش به سوئد راه يافت. در ابتدا اين تغييرات در فرمهاي تزئيناتي اثر گذاشت مانند تزئينات داخلي خانه‌هاي اشرافي .

دتر

فرهنگ سده هجدهم متأخر به ظاهر سرشار از خصوصیات متضاد است: نوکلاسیسیسم با نظم و صراحت هرچه بیشتر خود را با سرچشمه های معماری کهن هماهنگ ساخت، حال آنکه رمانتیسم بر علیه قواعد سنتی سر به شورش برداشت و آئین پرستش هیجانات، موارد استثنایی و غیر متعارف را تجویز کرد. معذالک می توان برای هر دو جنبش یاد شده در بالا، با توجه به مؤلفه بحثهای فرهنگی حاکم در اواسط سده هجدهم، مبانی مشترک یافت. تمام اختلافاتی که از دوران رنسانس به بعد بر تجربه معمارانه حاکم شد در چگونگی تعبیر قواعد سنتی خلاصه می شود. سردمداران نهضت رنسانس درصدد صورت بندی دقیق با انگیزه معقول از ماترک گذشته بودند، منتهی برای میراث سنت دورنمایی شبه تاریخی و جهانشمول قائل بودند که از قید و بند زمان و مکان رها بود. از این رو عطف نظر به قواعد طلایی در ابتدا محمل ایدآل برای گردآوری تجربه های مختلف بود، اما با ظهور زبان عامل نوین با کم و کیف لازم تعارض جهانشمولی مفروض قواعد و ویژگی موارد تحقق آنها برملا شد، و تنشی که از تباین اندیشه و عمل پدید آمد انگیزه ای برای تجربه معمارانه در مراحل آتی شد

فلسفه و تمدن کلاسیک یونان و روم باستان شالوده فکری و اجتماعی تمدن مغرب زمین را تشکیل می دهد و طی دوهزار سال گذشته همواره فلسفه کلاسیک در بینش ذهنی وکالبد فیزیکی تمدن غرب مشهود بوده است. معماری غرب نیز از این امر مستثنا نبوده و معماری کلاسیک پیوسته در کلیه تاریخ مغرب زمین مطرح بوده است.

کلاسیک که در پی بیش از نیم قرن تفوق معماری مدرن از اوایل اخیر مورد بی توجهی نسبی قرار گرفته بود، به تدریج بعد از انتقاداتی که به سبک مدرن شد، خصوصا بعد از نمایشگاهی در لندن به نام نابودی خانه های حومه شهر در سال 1975، مجددا به صورت یک سبک مهم که می تواند پاسخگوی نیازهای جامعه امروزی باشد مطرح شد.

 

 

 

 

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...