sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ پیغامگیر حافظ: رفتهام بیرون من از كاشانهی خود غم مخور تا مگر بینم رخ جانانهی خود غممخور بشنوی پاسخ ز حافظ گر كه بگذاری پیام زان زمان كو باز گردم خانهیخود غم مخور پیغامگیر سعدی: از آوای دل انگیز تو مستم نباشم خانه و شرمنده هستم به پیغام توخواهم گفت پاسخ فلك گر فرصتی دادی به دستم …. پیغامگیر فردوسی: نمیباشم امروز اندر سرای كه رسم ادب را بیارم به جای به پیغامت ایدوست گویم جواب چو فردا برآید بلند آفتاب پیغامگیر خیام: این چرخ فلك، عمر مرا داد به باد ممنونتوام كه كردهای از من یاد رفتم سر كوچه، منزل كوزه فروش آیم چو بهخانه، پاسخت خواهم داد پیغامگیر منوچهری: از شرم، به رنگ باد باشد رویم در خانه نباشم كه سلامی گویم بگذاریاگر پیام، پاسخ دهمت زان پیش كه همچو برف گردد رویم پیغامگیر مولانا: بهر سماع از خانهام، رفتم برون، رقصان شوم شوری برانگیزم به پا، خندانشوم، شادان شوم برگو به من پیغام خود، هم نمره و هم نام خود فردا تو راپاسخ دهم، جان تو را قربان شوم! پیغامگیر باباطاهر: تلیفون كرده ای جانم فدایت الهی مو بهقربون صدایت چو از صحرا بیایم، نازنینم فرستم پاسخی از دل برایت پیغامگیرنیمایوشیج: افسوس می خورم، چون زنگ میزنی، من خانه نیستم كه دهم پاسخ تو را، بعد از صدای بوق، برگو پیام خود، من زود میرسم، چشم انتظارباش پیغام گیر شاملو : بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت سنگواره ای از دستان آدمیت آتشی و چرخی که آفرید تا کلید واژه ای از دور شنوا در آن با من سخن بگو که با همان جوابی گویم تآنگاه که توانستن سرودی است پیغام گیر سایه : ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان پیغام گیر فروغ : نیستم.. نیستم..اما می آیم.. می آیم ..می آیم با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم.. می آیم ..می آیم و آستانه پر از عشق می شود و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند …سلامی دوباره خواهم داد 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده