رفتن به مطلب

دويدن در پي آواز خوشبختي


*Mahla*

ارسال های توصیه شده

دويدن در پي آواز خوشبختي

 

 

جفری ساکس

مترجم: عطیه وحیدمنش

منبع: پروجکت سیندیکیت

ما در زمانه‌ دلنگرانی و اضطراب زندگی می‌کنیم. به‌رغم ثروت بی‌سابقه در دنیا، ناامنی، ناآرامی و عدم رضایت وسیعی در دنیا وجود دارد. در ایالات متحده، اکثریت مردم معتقدند که کشور در مسیری اشتباه گام بر می‌دارد. بدبینی اوج گرفته است و این امر برای بیشتر نواحی دیگر دنیا نیز صادق است.

 

[TABLE=align: left]

[TR]

[TD=width: 100%] 28-06.jpg

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برخلاف چنین صحنه‌ای، این زمانه، همچنين زمانه‌ای است که به عنوان دوره بروز منابع اولیه خوشبختی در زندگی اقتصادی، ارزیابی می‌شود. هر چند که دنبال کردن بی رحمانه درآمد بالاتر منجر به نابرابری و نگرانی بی‌سابقه‌ای، بسیار بزرگ‌تر از افزایش خوشبختی و رضایت زندگی ناشی از آن، شده است. پیشرفت اقتصادی مهم است و می‌تواند کیفیت زندگی را به شدت بهبود بخشد، اما این امر تنها زمانی محقق می‌شود که در مسیر سایر اهداف دنبال شود.

در این رابطه، پادشاه کشور بوتان، در این مسیر گام بر می‌دارد. چهار سال پیش، چهارمین پادشاه بوتان که در آن زمان فردی جوان بود و به تازگی به این سمت رسیده بود، انتخاب عالی و قابل توجهی انجام داد. وی گفت که بوتان کشوری است که باید بیش از این که دنبال تولید ناخالص داخلی باشد، باید به دنبال خوشبختی ناخالص ملی1 باشد. از آن زمان تا‌کنون، این کشور، آلترناتیو دیگری را تجربه می‌کند، رویکردی کل‌گرایانه به توسعه و تاکید کردن به این امر که تنها گزینه مطلوب در توسعه، در رشد اقتصادی خلاصه نمی‌شود، بلکه متغیرهای دیگر مثل فرهنگ، بهداشت روانی، غمخواری و جامعه نیز اهمیت دارند.

گروهی از متخصصان اخیرا در پایتخت بوتان، تیمفو2، گرد هم آمده‌اند تا گزارش پیشرفت کشور در این زمینه را بررسی کنند. من میزبان مشترک با نخست‌وزیر بوتان بودم. ما در مورد کار کردن روی بیانیه‌ای که توسط مجمع عمومی سازمان ملل در جولای تهیه شده بود، جمع شده بودیم تا روی چگونگی سیاست‌های ملی که می‌تواند خوشبختی را در جوامع بهبود بخشد، مطالعه کنیم.

همه کسانی که در تیمفو جمع شده بودند، روی اهمیت دنبال کردن خوشبختی بیش از دنبال کردن [افزایش] درآمد ملی، توافق داشتند. سوالی که ما بحث و بررسی کردیم این بود که چگونه می‌توان به خوشبختی در دنیایی دست یافت که با المان‌هایی مثل شهرنشینی سریع، رسانه‌های جمعی، سرمایه داری جهانی و تخریب محیط زیست توصیف می‌شود؟ چگونه زندگی اقتصادی ما می‌تواند باز تعریف شود تا حسی از اجتماع، اعتماد و پایداری زیست محیطی باز تولید شود؟

برخی از جمع بندی‌های اولیه شامل موارد ذیل می‌شود. اولا، ما نباید ارزش پیشرفت اقتصادی را بدنام و تخریب کنیم. وقتی که مردم گرسنه هستند و از نیازهای اولیه‌ای مثل آب آشامیدنی، مراقبت‌های بهداشتی و آموزش محرومند و بدون شغل معناداری زندگی می‌کنند، آنها رنج می‌کشند. توسعه اقتصادی که فقر را کاهش می‌دهد، قدمی حیاتی برای کمک کردن و بهبود خوشبختی است.

ثانیا، توجه بیش از اندازه به تولید ناخالص ملی (GNP) و عدم توجه به سایر اهداف نیز، مسیری نیست که ما را به خوشبختی برساند. در ایالات متحده، GNP به شدت طی چهل سال اخیر افزایش یافته است، اما خوشبختی نه! در عوض آن، نگاه تک‌بعدی به افزایش GNP ما را به نابرابری بسیار بزرگ در ثروت و قدرت، بزرگ شدن وسیع طبقات پایین، به دام افتادن میلیون‌ها کودک در تله فقر رهنمون شده است و همچنین علت تخریب زیست محیطی جدی بوده است.

ثالثا، خوشبختی از طریق یک رویکرد متوازن به زندگی هم فردی و هم اجتماعی حاصل می‌شود. به عنوان افراد، ما شاد هستیم اگر نیازهای مادی اولیه‌مان برآورده شده باشد، اما ما همچنین خوشحال خواهیم بود اگر دنبال کردن درآمدهای بالاتر، با توجه به خانواده، دوستان، جامعه، دلسوزی و شفقت و حمایت از توازن داخلی، جایگزین شود. به عنوان یک جامعه، سازمان دادن سیاست‌های اقتصادی برای نگه داشتن استانداردهای زندگی در جهت بالا، تنها یک متغیر و ارزش است که توجه صرف به این فاکتور باعث می‌شود سایر ارزش‌های اجتماعی تحت تاثیر دنبال کردن سود قرار گیرد و این ارزش‌ها تنزل یابند.

سیاست‌های فعلی در ایالات متحده به طور فزاینده‌ای سودهای شرکتی را مجاز می‌شمارد تا از این طریق سایر امیدها و آرزوها مثل انصاف، عدالت، اعتماد، سلامت جسمی و ذهنی و ثبات زیست محیطی، تحت تاثیر قرار گیرند. آنچه از مبارزه شرکت‌ها حاصل می‌شود، به طور فزاینده‌ای فرآیند دموکراتیک را تحلیل می‌برد.

رابعا، سرمایه‌داری جهانی تهدیدهای مستقیم بسیاری را نسبت به خوشبختی ایجاد می‌کند. سرمایه‌داری جهانی، محیط زیست طبیعی را از طریق تغییرات آب و هوایی و سایر اشکال آلودگی خراب می‌سازد، در حالی که جریان ویرانگر پروپاگاندای صنایع نفتی بسیاری از مردم را نسبت به این قضیه بی‌اطلاع نگاه می‌دارد. همچنین، آن باعث تضعیف اعتماد اجتماعی و ثبات روانی جامعه می‌شود که این امر در رواج کلینیک‌های درمان افسردگی که رو به افزایش است، مشهود است. رسانه‌های جمعی به عنوان بازار‌فروشی برای تبلیغات شرکت‌ها شده‌اند که بسیاری از تبلیغات و پیغام‌ها بطور آشکاری غیر‌ضرور و ضد علمی هستند و آمریکایی‌ها امروزه از گستره فزاینده اعتیاد به مصرف (مصرف‌گرایی) رنج می‌کشند.

مثلا، نگاه کنید که چگونه صنایع فست‌فود و غذاهای آماده از روغن‌ها، چربی‌ها، شکر و سایر افزودنی‌ها استفاده می‌کنند که باعث ایجاد وابستگی غذایی ناسالم می‌شود که منجر به چاقی بیش از حد می‌شود. یک سوم آمریکایی‌ها در حال حاضر فربه و چاق هستند و بقیه دنیا، به جز چندین کشور که کارهای خطرناک شرکت‌ها شامل تبلیغات مربوط به غذاهای ناسالم و اعتیاد‌آور برای جوانان و کودکان را محدود و ممنوع کرده‌اند، از این روند تبعیت می‌کنند.

این مشکل البته تنها به غذا منحصر نمی‌شود. تبلیغات انبوه باعث سایر اشکال مصرف‌گرایی شده است که دلالت بر هزینه‌های بزرگ عمومی در حوزه سلامت شده است. این هزینه‌ها شامل نگاه کردن به تلویزیون به صورت افراط گونه، قمار، مصرف مواد مخدر، مصرف مواد دخانی و سیگار و اعتیاد به الکل است.

خامسا، برای ارتقاي خوشبختی، ما باید فاکتورهای بسیاری را به غیر از GNP که می‌تواند رفاه جامعه را افزایش یا کاهش دهد، مشخص کنیم. بسیاری از کشورها بر روی اندازه‌گیری تولید ناخالص ملی سرمایه گذاری کرده‌اند، اما هزینه کمی برای تعیین منابع کاهنده سلامت (مانند فست‌فودها و تماشای افراطی تلویزیون) که اعتماد اجتماعی را کاهش داده است و باعث تخریب محیط زیست شده است، خرج کرده‌اند. هر گاه ما این فاکتورها را بشناسیم، می‌توانیم عمل کنیم.

تعقیب دیوانه وار افزایش سود شرکت، تهدیدی برای همه ما است. برای مطمئن شدن، ما باید از توسعه و رشد اقتصادی حمایت کنیم، اما تنها در یک پس زمینه3 وسیع‌تر: ارتقای پایداری زیست محیطی و ارزش‌هایی از قبیل شفقت، دلسوزی، صداقت که برای اعتماد اجتماعی لازم است. جست‌وجو برای خوشبختی نباید به دامنه کوهستان‌های زیبای کشورپادشاهی بوتان، محدود و منحصر شود!

پاورقي:

1- Gross National Happiness

2- Thimphu

3- context

 

دنیای اقتصاد

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...