رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

یادداشتی از محمد سریر:

 

1329297800.jpg

 

کاربرد مبهم واژه پاپ در موسیقی ما

 

محمد سریر: اصولا واژه پاپ که از موسیقی غربی وارد ادبیات موسیقی ما شده، کاربرد مبهمی در اینجا یافته است. همین مساله باعث شده افراد مختلف تعبیرات گوناگونی از آن داشته باشند. به تعبیر برخی موسیقی پاپ ناهمگون با ذات موسیقی ایرانی است؛ موسیقی که شامل موسیقی ردیف دستگاهی، موسیقی نواحی و یا موسیقی کلاسیکی می‌شود که ریشه در موسیقی غربی دارد.

 

از سوی دیگر موسیقی غربی، یک موسیقی چند صدایی است، یعنی آن‌ها در یک حوزه مثلا موسیقی کلاسیک غنی هستند و این می‌شود موسیقی جدی آن‌ها. در کنار این موسیقی جدی، یک موسیقی تفننی نیز وجود دارد که به آن می‌گویند پاپ. تعریف آن هم کاملا مشخص است؛ اما در موسیقی ما چنین تفکیکی وجود ندارد و آنچه در موسیقی ایرانی اهمیت دارد، کلام است که در هر دو طیف-موسیقی هنری و موسیقی که وجه هنری‌اش کمرنگ‌تر است- این مساله دیده می‌شود. موسیقی ما با ادبیاتمان پیوند دارد و این کلام می‌تواند در موسیقی مردمی هم استفاده شود و محبوب باشد.

 

در این بین باید به این نکته هم توجه داشت که وقتی از موسیقی پاپ ایرانی حرف می‌زنیم. این موسیقی در افکار و اذهان ما به صورت موسیقی با معیار کم معنا می‌یابد، اما این برداشت دقیقی نیست، به نظرم این موسیقی مثل هر اثر موسیقایی دیگری می‌تواند کم کیفیت یا با کیفیت باشد.

 

همه آهنگسازان تلاش می‌کنند که موسیقیشان محبوب باشد و اگر یک موسیقی مورد اقبال قرار بگیرد و مردم آن را دوست داشته باشند به معنای کم بودن کیفیت آن نیست. هر اثر موسیقایی اگر کیفیت بالایی داشته باشد، می‌تواند ماندگار شود. در مقابل ممکن است عیار کیفی یک اثر موسیقایی محدود باشد و تنها در یک مقطع زمانی به محبوبیت دست یابد و بعد فراموش شود.

 

به عنوان مثال اگر تصنیف «مرغ سحر» محبوبیت یافته دلیلش این است که عیار کیفی آن خوب بوده و همین باعث ماندگاری‌اش شده‌است. به اعتقاد من هم موسیقی پاپ و هم موسیقی سنتی می‌توانند محبوب باشند و اگر اثری از درجه کیفی ممتازی برخوردار باشد، این محبوبیت نمی‌تواند عاملی برای کاهششان آن شود.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...