Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ خب بگین چرا فکر میکنین این جایزه سیاسی بوده؟دلیل بیارین که این اکادمی هنرمندان به این دلیل سیاسی به این فیلم جایزه داده. من خودم هم موافقم سیاسی بوده. به همون دلیل که به شیرین عبادی جایزه صلح نوبل دادن،به اصغر فرهادی هم اسکار دادن. و یا اینکه درست بعد از حمله به عراق، تیم فوتبال این کشور رو قهرمان آسیا میکنند. سیاست پشت همه چیز هست ، حتی آوردن نام فیلم ایرانی و اسرائیلی با هم در فینال. سردمداران هالیوود هم معلومه چه کسانی هستند، دقیقا مثل سردمدارن وزارت ارشاد اسلامی در ایران. هیچ انسان و نهاد مستقلی توی دنیا نیست، به قول چرچیل، دموکراسی بزرگترین دروغی هست که حاکمان به خورد مردمشان میدهند. 6 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ دم اصغر آقا گرم با اسکارشفقط یه سوال از آقا حامد داشتم جون من اگه کارگردان فیلم ترک بود بازم همینارو میگفتی؟ فکر کنم 50 بار گفتم جدایی فیلم خوبی هست و من شخصا دوستش دارم، حرف سر اسکار هست، من انصافا خوشحال شدم وقتی جدایی اسکار گرفت حداقل به خاطر ضایع شدن ده نمکی نمیدونم چرا باید بحث هایی که هیچ ربطی ندارند رو چسبوند به ترک بودن من! 3 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ البته مطمئنا سیاست هم تو انتخاب بهترین فیلم خارجی نقش داره ولی در مورد جدایی مطمئن نیستم چون مولفه ای برای برداشت سیاسی نداشت گرچه واقعا لایق اسکار بود با توجه به بعضی اسکارهای درون هالیوودی که آدم میبینه!! یه چیز جالب و شاید سیاسی هم تو نامه پیمان معادی به فرهادی بود که یه چیزایی از قول سرشناسان هالیوود گفته بود که اینطوری شدم 3 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ فکر کنم 50 بار گفتم جدایی فیلم خوبی هست و من شخصا دوستش دارم، حرف سر اسکار هست، من انصافا خوشحال شدم وقتی جدایی اسکار گرفت حداقل به خاطر ضایع شدن ده نمکی نمیدونم چرا باید بحث هایی که هیچ ربطی ندارند رو چسبوند به ترک بودن من! ده نمکی خود فیلمش اند ضایعیت بود دیگه احتیاجی به اسکار جدایی نداره!! ای بابا من فقط سوال کردم چون تو این تالار خیلی دیدم بحث سر اینطور مسائل بکنی گفتم شاید اینم به همون دلیله ولو ناخواسته! 1 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ من خودم هم موافقم سیاسی بوده. به همون دلیل که به شیرین عبادی جایزه صلح نوبل دادن،به اصغر فرهادی هم اسکار دادن. و یا اینکه درست بعد از حمله به عراق، تیم فوتبال این کشور رو قهرمان آسیا میکنند. سیاست پشت همه چیز هست ، حتی آوردن نام فیلم ایرانی و اسرائیلی با هم در فینال. سردمداران هالیوود هم معلومه چه کسانی هستند، دقیقا مثل سردمدارن وزارت ارشاد اسلامی در ایران. هیچ انسان و نهاد مستقلی توی دنیا نیست، به قول چرچیل، دموکراسی بزرگترین دروغی هست که حاکمان به خورد مردمشان میدهند. من فکر میکنم یکم زیادی دارین میرید تو این فاز.جایزه صلح نوبل یک جایزه سیاسی هست خودش.نیای بگی اجتماعیه که من میدونم و تو ها من نگفتم که اونا هیچ ایرادی ندارن.اسکار هم باند بازی هست.تو این چند سال هم افتضاح بوده انتخاباشون.نمونش همین پارسال که به جای اینسپشن به سخنرانی پادشاه جایزه دادن نمیگم که این چیزا رو در نظر نمیگیرن.میگم با این حرف ها ارزش فیلم رو نیارید پائین.میگم این فیلم ارزش گرفتن اسکار رو داشت.من نمیدونم سیاسیت چقد تاثیر داشته اما اگه سیاسی هم نبود باز هم این فیلم شانس بیشتری داشت.یه دونه اسکار به خاطر سیاسی بود.50 تای دیگش چی؟اونا هم سیاسی بود؟ 6 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ به نظر من اینطور جوایز جدای بحث فنی خیلی سیاسی هستند..یعنی به همین سادگی کسی قادر نیست بهشون دست پیدا کنه...این البته نظر منه!تنها چیزی که برای من سواله اینه در وضعیتی که بازار حمله ی آمریکا به ایران داغه وبحث روزه همه ی محافله..یک آکادمی بین المللی و صد البته آمریکایی میاد و به یک فیلم ایرانی بزرگترین جایزه ممکن و میده! این یعنی چی؟! دولت آمریکا اصرار اصرار که آره ایرانی ها تروریست اند..کارهای هسته ای مخالف حقوق بشر انجام میدن و .. و فیلمی جایزه میبره که از ایران و ایرانی یک شخصیت خانواده دوست،مخالف دروغ،پایبند به سنت های انسانی و با وجدان بیدار نشون میده که در برابر غم هم نوعش غمناک میشه و با وجود اینکه زندگیش افتضاحه اما حاضر نیس به هر قیمتی خودش و زندگیش و ارتقا بده و .. حالا من همه حرفم اینه که آیا ممکنه همچین شکاف بزرگی در عمل بین دولت آمریکا و آکادمی اسکار باشه؟!حتی اسوسیشن های خصوصی مثل نوبل هم با در نظر گرفتن امتیازات سیاسی چنین حرکت هایی انجام میدن! اما فارغ از این بحث ها و خیلی ریز شدن در این موارد من خیلی خوشحالم که سیاست های بین المللی دست از تقدیر و تشکر از فیلم های مجید مجیدی کشیده وکه سراسر غم و بیچارگی و درماندگی و به تصویر میکشد..لا اقل برای مردم دنیا تصاویر بهتری از ایران به نمایش گذاشته میشه! از پست خودم نقل قول گرفتم!!! 1 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ منطق من میگه وقتی توضیحات لازم به یک سئوال رو قبلا دادی و دوباره مطرح شد تکرار مکررات نکن و منبع معرفی کن، ولی اگه منطق تو میگه یک سئوال رو میشه 10 بار پرسید و جواب داد باشه جواب میدم من نگفتم جدایی با ماهیت اسکار در تناقض هست گفتم ماهیت اسکار با عنوانش در تناقض هست، وقتی میگن اسکار بهترین فیلم، به تمامی ابعاد فیلم نگاه میکنند و ریزترین جزئیاتش رو بررسی میکنن و کاملا از نظر وفنی و تخصصی بررسیش میکنن و بهش جایزه میدن؛ وقتی میگن اسکار بهترین فیلم خارجی زبان منطق حکم میکنه دقیقا همین رفتار راجع به فیلم های غیر انگلیسی زبان تکرار بشه، ولی شواهد بر این است که اینگونه نیست، جایزه اسکار خارجی زبان ماهیت غیر تخصصی سینما داره و به فیلم هایی اهدا میشه که حرف غرب پسندی رو میزنن، فیلم آفتاب رو دیدم ترکیه اصلا فیلم جالبی نبود ولی چون همزمان به سیاست جنگ طلبانه اکراد ترکیه و سیاست ملی گرایانه دولت ترکیه اعتراض داشت نامزد شده بود، جدایی هم همچنین، جدایی بین فیلم های ایرانی فیلم خوبی به شمار میاد اما مطمئنن با توجه به تاریخ سینمای اروپا و کشور های شرق آسیا و حتی آمریکای جنوبی نمیتونه حرفی برای گفتن داشته باشه ولی اگه اسم جایزه اسکار "بهترین فیلمی که با توجه به زمان و شرایط سیاست خوب و پسندیده ای رو تبلیغ میکرد و جا داره دنیا و مخصوصا مردم اون کشور بهش توجه ویژه و عمیق داشته باشن" بود میتونست حرفی برای گفتن داشته باشه که اون هم باید با دیدن بقیه نامزد ها گفت لیاقتش رو داشت یا نداشت من راجع به دید هنری و فنی جدایی چیزی نگفتم که توضیح بدم ولی چیزی که مشخص هست تو کشور جهان سومی ما که میانگین آی کیوی مردمش رتبه 100 در جهان داره و صنعت سینماش تا به حال غیر از یکی دو مورد هیچوقت حرفی برای گفتن نداشته نمیتونه فیلمی بسازه که با کشور های خیلی خیلی جلوتر از خودمون مخصوصا در صنعت سینما رقابت داشته باشه، جدایی رو شما و من با توجه به پیش زمینه سیاسی که از فیلم داشتیم با لذت دیدیم، همینطور ایرانی های خارج که رفتن و سینما ها رو پر کردن برای دیدن فیلم، وبرای مردم دنیا هیچ جذابیتی نداره، ولی اگه اسکار بگیره برای همه مردم دنیا به خصوص مردم ایران جذابیت ایجاد میشه تا ببینند فیلم رو و چیزی رو که درست هست رو بشنوند از فیلم تو باز جواب حرف منو نمیدی!!!!! اگر میگی این فیلم لیاقت بردن اسکار از نظر واقعی! نه اون بعد سیاسی مد نظر تو رو نداشت! چرا نداشت؟ دلیل باید باشه! از همون ریزترین و جزعیترین و ابعاد مختلفش و از نظر تخصصی و فنی بگو که اسکار رو نباید به این دلایل میگرفت... چرا برای مردم دنیا حرفی نداشت؟ راجع به دید فنی و هنری حرف زدی عزیزم پستهات رو ببین متوجه میشی. من بدون هیچ پیش زمینه ذهنی سیاسی دیدمش! اصلا دید سیاسی این فیلم کجاست آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ داره از زندگی حرف میزنه! بعد سیاسی این فیلم کجاس؟؟؟؟ سیمین میگه از ایران بریم! نادر دلیل میاره که نباید فرار کرد! از پدرش میگه که نمیتونه تنهاش بذاره! از اون طرف سیمین دلیلش برا رفتن آینده دخترشه! بیننده میمونه این وسط حق رو به کی بده! تورو میبره سمت زندگیهای دیگه و... این اگه مشغول کردن ذهن نیست پس چیه؟ داره عمیق حرف میزنه داره درگیرت میکنه! میگی از نظر تخصصی و فنی و جزعی برسی میکنن؟ خب از کجای تخصصی و جزعی و فنیش این فیلم لایق اسکار نبود؟ 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ .بی انصافی نکنید.حالا که یه فیلم ایرانی با زحمت به اینجا رسیده چرا خودمون میخوایم با انگ سیاسی بودن اسکار ارزش های فیلم رو بیاریم پائین؟خیلی دوست داشتم میدیدم شمایی که این حرف رو میزنین اگه این فیلم اسکار نمیگرفت اونموقع چی میگفتین.من هیچ نفعی نمیبرم از این فیلم و هیچ گاردی هم نمیگیرم اما دوست ندارم اینجوری تو کشور خودمون راجع بهش صحبت بشه و گرفتن جایزه رو به دلایل سیاسی ربط بدیم برداشت شما اشتباهه، سیاسی که ما میگیم، لااقل من میگم با سیاسی که سلحشور میگه فرق داره، این سیاسی خیلی خوبه، سیاست به کار گرفته شده برای گسترش روشن فکری مردم عقب مانده یک جامعه، وقتی به این فیلم نگاه میکنیم نباید به حرگت دوربین و نور پردازی و بازی هاش نگاه کنیم، باید به مضامین نگاه کنیم، به این توجه کنیم که لیلا حاتمی با اینکه روشن فکر هست چرا داره فرار میکنه، و شوهرش که اسمش یادم رفته چرا میخواد بمونه، برای محافظت از چی، شهاب حسینی نماینده چه تفکری هست و این مسائل 4 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ نمیگم که این چیزا رو در نظر نمیگیرن.میگم با این حرف ها ارزش فیلم رو نیارید پائین.میگم این فیلم ارزش گرفتن اسکار رو داشت.من نمیدونم سیاسیت چقد تاثیر داشته اما اگه سیاسی هم نبود باز هم این فیلم شانس بیشتری داشت.یه دونه اسکار به خاطر سیاسی بود.50 تای دیگش چی؟اونا هم سیاسی بود؟ اونهایی که سیاسی بودن یا نبودنش جلب توجه نکنه، مهم نیست. اینکه مثلا به مریل استریپ به خاطر بازی در نقش مارگارت تاچر اسکار دادن،ربطی به سیاست نداره،چون اگه به کس دیگری هم میدادن فرقی نمیکرد. تبلیغاتی روش نمیشد،کسی نمیتونست مانور خاصی بده. سیاست دنبال چیزی هست که قابلیت مانور و انعکاس بیشتر از حد معمول برای یک عده زیادی رو داشته باشه،حالا به هر هدفی. جدایی هم فیلم خیلی جالبیه،اما در حد خودش،یعنی مثلا بین بچه های دبیرستان شاگرد اول هست با معدل 20. اما معدل 20 بچه دبیرستانی کجا معدل 17 من در ارشد کجا. 6 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ نه شرمنده نخوندم ولی عجب صاحب نظریه برا خودشمنظورم همین فیلمی بود که به نام ایرانه و البته از نظر من کل ایران چون فکر میکنم یکم داره با دید دیگه ای نگاه میکنه اصلا به من چه من فقط برداشتمو از حرفش گفتم وقتی نخوندی صاحب نظری و دید دیگشو از کجا فهمیدی؟ نه به نظر من دید دیگهای نداره. 1 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ برداشت شما اشتباهه، سیاسی که ما میگیم، لااقل من میگم با سیاسی که سلحشور میگه فرق داره، این سیاسی خیلی خوبه، سیاست به کار گرفته شده برای گسترش روشن فکری مردم عقب مانده یک جامعه، وقتی به این فیلم نگاه میکنیم نباید به حرگت دوربین و نور پردازی و بازی هاش نگاه کنیم، باید به مضامین نگاه کنیم، به این توجه کنیم که لیلا حاتمی با اینکه روشن فکر هست چرا داره فرار میکنه، و شوهرش که اسمش یادم رفته چرا میخواد بمونه، برای محافظت از چی، شهاب حسینی نماینده چه تفکری هست و این مسائل افرین.بالاخره جوابی که میخواستم رو گرفتم دوستان در بخش فیلم های خارجی معمولا به این نکاتی که حامد جان فرمودن توجه بیشتری میشه.حالا خوشبختانه این فیلم ایرانی در همه زمینه ها اونقدر قوی بود که تونست برنده بشه اما حامد جان اینا چه ربطی به سیاسی بودن داره؟ نادر بود اسم شوهرش ( پیمان معادی) 3 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ اونهایی که سیاسی بودن یا نبودنش جلب توجه نکنه، مهم نیست. اینکه مثلا به مریل استریپ به خاطر بازی در نقش مارگارت تاچر اسکار دادن،ربطی به سیاست نداره،چون اگه به کس دیگری هم میدادن فرقی نمیکرد. تبلیغاتی روش نمیشد،کسی نمیتونست مانور خاصی بده. سیاست دنبال چیزی هست که قابلیت مانور و انعکاس بیشتر از حد معمول برای یک عده زیادی رو داشته باشه،حالا به هر هدفی. جدایی هم فیلم خیلی جالبیه،اما در حد خودش،یعنی مثلا بین بچه های دبیرستان شاگرد اول هست با معدل 20. اما معدل 20 بچه دبیرستانی کجا معدل 17 من در ارشد کجا. خب بگو این سیاست با جایزه دادن به جدایی دنبال چی بود جدایی خیلی بیشتر از ایناس که تو میگی گلم 3 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ تو باز جواب حرف منو نمیدی!!!!! اگر میگی این فیلم لیاقت بردن اسکار از نظر واقعی! نه اون بعد سیاسی مد نظر تو رو نداشت! چرا نداشت؟ دلیل باید باشه! از همون ریزترین و جزعیترین و ابعاد مختلفش و از نظر تخصصی و فنی بگو که اسکار رو نباید به این دلایل میگرفت... چرا برای مردم دنیا حرفی نداشت؟ راجع به دید فنی و هنری حرف زدی عزیزم پستهات رو ببین متوجه میشی. من بدون هیچ پیش زمینه ذهنی سیاسی دیدمش! اصلا دید سیاسی این فیلم کجاست آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ داره از زندگی حرف میزنه! بعد سیاسی این فیلم کجاس؟؟؟؟ سیمین میگه از ایران بریم! نادر دلیل میاره که نباید فرار کرد! از پدرش میگه که نمیتونه تنهاش بذاره! از اون طرف سیمین دلیلش برا رفتن آینده دخترشه! بیننده میمونه این وسط حق رو به کی بده! تورو میبره سمت زندگیهای دیگه و... این اگه مشغول کردن ذهن نیست پس چیه؟ داره عمیق حرف میزنه داره درگیرت میکنه! میگی از نظر تخصصی و فنی و جزعی برسی میکنن؟ خب از کجای تخصصی و جزعی و فنیش این فیلم لایق اسکار نبود؟ نکار من منتقد نیستم فقط دارم نظرم رو میگم، من فیلم رو چند ماه پیش دیدم چیزیش یادم نمونده بگم، فقط یادمه اولش که فیلم رو دیدم به نظرم اصلا فیلم جالبی نیومد، جذبم نکرد؛ بعد یه نقدی راجع به فیلم خوندم فکر کنم تو همین انجمن و تاپیکش رو هم ویویان زده بود، با شناختی که از جامعه ایران داشتم متوجه شدم فیلم خیلی حرف ها برای گفتن داره، اما یه حامدی که تو آفریقا فیلم رو ببینه شناخت از جامعه نداره که از فیلم لذت ببره این فیلم از لحاظ فنی چه فرقی با درباره الی داشت؟ غیز از داستان قوی، قوی برای منه ایرانی 3 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ برداشت شما اشتباهه، سیاسی که ما میگیم، لااقل من میگم با سیاسی که سلحشور میگه فرق داره، این سیاسی خیلی خوبه، سیاست به کار گرفته شده برای گسترش روشن فکری مردم عقب مانده یک جامعه، وقتی به این فیلم نگاه میکنیم نباید به حرگت دوربین و نور پردازی و بازی هاش نگاه کنیم، باید به مضامین نگاه کنیم، به این توجه کنیم که لیلا حاتمی با اینکه روشن فکر هست چرا داره فرار میکنه، و شوهرش که اسمش یادم رفته چرا میخواد بمونه، برای محافظت از چی، شهاب حسینی نماینده چه تفکری هست و این مسائل یعنی اصغر فرهادی میخواست اینارو تو فیلمش بگه؟!!! یاد عکس باشگاه خبرنگاران افتادم که تو یه صحنه یه عکس تو دکور رو بامبول کرده بود 1 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ همه ما تحت تاثیر این نیرنگ و فریبی که دولت ها در تبلیغات علیه همدیگه برای دست یافتن به مطامع شخصیشون به کار میبرن دچار یک نوع بد بینی شدیم. دیگه هیچ چیز برای ما قابل باور نیست. وقتی بدیهیات عینی ما توسط این و آن وارونه میشه و به شکل دیگری به ما خورانده میشه طبیعیه که این جناح بندی ها در خصوص هر نوع واقعه ای اعم از سیاسی و غیر سیاسی شکل بگیره. ولی ای کاش بتونیم یه مقدار از بند تعلقاتمون آزاد بشیم و بدون نیاز به چارچوب های از پیش تعیین شده فکری در خصوص وقایع خیلی راحت از کنارشون رد بشیم. به قول داداش سجات موفق باشیم. 4 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ نکار من منتقد نیستم فقط دارم نظرم رو میگم، من فیلم رو چند ماه پیش دیدم چیزیش یادم نمونده بگم، فقط یادمه اولش که فیلم رو دیدم به نظرم اصلا فیلم جالبی نیومد، جذبم نکرد؛ بعد یه نقدی راجع به فیلم خوندم فکر کنم تو همین انجمن و تاپیکش رو هم ویویان زده بود، با شناختی که از جامعه ایران داشتم متوجه شدم فیلم خیلی حرف ها برای گفتن داره، اما یه حامدی که تو آفریقا فیلم رو ببینه شناخت از جامعه نداره که از فیلم لذت ببرهاین فیلم از لحاظ فنی چه فرقی با درباره الی داشت؟ غیز از داستان قوی، قوی برای منه ایرانی خب داری نظرت رو میگی! وقتی نظر میدی لیاقت اسکار از نظر تخصصی و جزعی و... نداشت دلیلی واسه نظرت نداری؟ همینجوری؟ میگی از نظر سیاسی بود میپرسم سیاسی بودن فیلم...؟! کلا همینجوری؟ 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ اما حامد جان اینا چه ربطی به سیاسی بودن داره؟ ویویان ننوشته آرش نوشته تاپیکی که تو پست قبلی گفتم http://www.noandishaan.com/forums/thread75551.html همایون خیری, وبلاگنویس، نگاه متفاوتی دارد به فیلم جدایی نادر از سیمین. ساخته اصغر فرهادی. سهشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۰ دیشب فیلم «جدایی نادر از سیمین» را دیدم. پیشنهادم را مینویسم که اگر فرصت کردید ببینیدش یا خواستید دوباره ببینیدش از این زاویه هم به آن نگاه کنید. کی نماینده چه چیزیست؟ فهرست اینکه چه کسی دارد چه گروه یا تفکر در جامعه ایرانی را نمایندگی میکند اینطوریست: نادر- نادر دارد جامعه ایرانی را نمایندگی میکند که از یک طرف با سنت دست به گریبان است و از یک طرف با مدرنیته. پدربزرگ- پدربزرگ نماینده سنت در جامعه ایران است. آلزایمرش هم همان حافظه تاریخی ماست. نه قابل صرفنظر کردن است و نه بدون جامعه قدرت سرپا نگه داشتن خودش را دارد. سیمین- سیمین مدرنیته ایرانی را نمایندگی میکند. کسیست که به نادر (جامعه) قبولانده که باید مهاجرت کند. معلم است و دانستههایش از باقی بازیگران صحنه بیشتر است و بلد است مذاکره کند. زن باردار- زن باردار نماینده مذهب در جامعه ایرانیست. میخواهد به سنت (پدربزرگ) کمک کند که باری از روی دوش جامعه (نادر) بردارد اما از فرط نجس و پاکی و محدودیت شرعیات خودش هم تبدیل میشود به معضل تازه برای جامعه. ختم آبستنی او یعنی همین وضعی که الان در جامعه ایران میبینید و حکومت مذهبی قادر به نوزایی نیست. همین چیزی که به آن میگوییم اصلاحناپذیری حکومت. شوهر- شوهر نماینده روحانیت در جامعه است. رضا میرکریمی روحانیت را با همین شمایل ورشکسته و مقروض به عالم و آدم در «زیر نور ماه» روایت کرده. شوهر (روحانیت) زبان زن باردارد (مذهب) است. همین مذهب است که او را به درآمد تازه میرساند و بهانه برای او تولید میکند تا از جامعه پول بگیرد، چه در شکل ارائه خدمات به جامعه (نگهداری از سنت یعنی پدربزرگ) و چه در شکل جبران خسارت (دیه). ترمه- ترمه دختر نادر و سیمین نماینده آینده است. موضوعی که در کشمکش میان جامعه، مدرنیته، سنت و مذهب گرفتار است و قادر به انتخاب میان آنها نیست و فیلم هم با این عدم انتخاب او تمام میشود. در سن بلوغ است و این بهترین نشانه آیندهٔ در حال وقوع است. دختر کوچک- دختر کوچک نماینده زمان حال است. کوچکتر از همه و گزارشگر (نقاش) وقایع. کوچکی او نشانهایست از نادیده گرفته شدن زمان حال در جامعه ایرانی. یکی از بهترین نشانههای نمایندگی او (زمان حال) وقتیست که دارد شیر سیلندر اکسیژن پدربزرگ (سنت) را کم و زیاد میکند. درست شبیه به آهنگهای تازه مثل نامجو. با این پیشنهاد میتوانید روابط میان جنبههای مختلف زندگی ایرانی را ببینید. چند تا مثالش را مینویسم: سیمین (مدرنیته)، زن باردار (مذهب)، ترمه (آینده) و دختر کوچک (حال) از یک جنساند و همهشان قدرت زادآوری دارند. منتها همهشان نیاز به یک عامل دیگر برای باروری دارند. محصول حاصل از پیوند زادآوران و فاعلان از همه جالبتر است. مثلا آینده محصول جامعه و مدرنیته است و این اوضاع را همیشه میتوانید ببینید. وجود ترمه یعنی جامعه (نادر) و مدرنیته (سیمین) توانستهاند آینده را خلق کنند. همیشه هم همینطور است و دنیای فعلی با مظاهر جدیدش محصول توافق هر جامعهایست با نوآوریهایش. منتها وقتی به محصول روحانیت (مرد) و مذهب (زن باردار) میرسید متوجه میشوید یک محصولشان وضع فعلیست (دختر کوچک) که فقط ناظر ماجراهاست و کارهای نیست جز گزارشگر وقایع اما تلاش روحانیت و مذهب برای خلق مجدد در شکل بارداری زن با برخورد شدید جامعه روبرو میشود و ناکام میماند. نکته جالب این است که این برخورد دفعی جامعه (نادر) نسبت به مذهب نیست که از سر تلاش برای حفظ سنت منجر به ختم نوزایی مذهب میشود بلکه این سنت (پدربزرگ) است که مذهب (زن باردار) را به دنبال خودش میکشد و بارداری او را خاتمه میدهد. وقتی زن باردار (مذهب) میرود تا پدربزرگ (سنت) را پیدا کند میبیند پدربزرگ (سنت) کنار دکه روزنامهفروشیست و دکه روزنامهفروشی همان جاییست که همیشه حرفش با پدربزرگ هست و روزنامههایی که نادر (جامعه) برای او میآورد و یا دربارهشان با او حرف میزند محل علاقمندی پدربزرگ (سنت) است. خوب به جای دکه روزنامهفروشی بگذارید جشن نوروز و چهارشنبهسوری تا متوجه بشوید چقدر دقیق است. زن باردار (مذهب) به دنبال پدربزرگ (سنت) میرود و او را در کنار دکه روزنامهفروشی (نوروز و چهارشنبهسوری) میبینید. میرود تا او را برگرداند اما آن آخر فیلم متوجه میشویم که ماشین به او زده و منجر به سقط شدن نوزادش شده. یعنی این جامعه نبوده که مذهب را کنار زده بلکه این واقعیات دنیای بیرونیست که مذهب را از نوزایی درآورده. دو تا موقعیت ویژه میان جامعه (نادر) و مذهب (زن باردار) با سنت (پدربزرگ) هست. هر دو در حمام رخ میدهد. نادر پدرش را حمام میدهد و از فرط گرفتاریهای او به گریه میافتد. زن باردار هم لباس پدربزرگ را در همان حمام عوض میکند. نادر برای حمام دادن پدرش او را با دستکش لیف میزند و زن باردار هم برای تعویض لباسهای پدربزرگ از دستکش استفاده میکند. فرق دستکشها را که ببینید متوجه میشوید دستکش نادر خود او را هم خیس میکند ولی دستکش زن باردار مانع خیس شدنش میشود. عصبیت شوهر زن باردار (مرد: روحانیت) و پرخاشهای او که ما هم آدمیم و قرض بالا آوردنها و از کار بیکار شدنش همه نشانههای عاملان حکومت مذهبیست. یک چیز خیلی جالبی هم توی فیلم هست که به نظرم طعنهٔ فرهادیست به وقایع بعد از انتخابات و همراهی روحانیت با اوباش. خیلی خیلی جالب بود. نادر و سیمین و ترمه از خانه زن باردار میآیند بیرون و نگاهشان میافتد به ماشینشان. شوهر زن (روحانیت) از سر عصبانیت حل نشدن ماجرا و وصول نشدن پول و بیجواب ماندن طلبکارها با عصبانیت از خانه رفته است بیرون. بعد که ماشین در حال حرکت است شیشه جلوی آن را میبینیم که خرد شده. باتومهای بسیج و پلیس در جریان اعتراضات را یادتان هست؟ فیلمهایی که بسیجیها و پلیس با باتوم به شیشههای ماشینها میکوبیدند را یادتان هست. رهبران مذهبی ایران وقتی نتوانستند از جامعه جواب بگیرند با اوباش کنار آمدند و معروفترین نمونه این همکاری عبارت بود از خرد کردن شیشههای ماشینها. توی فیلم از نازایی مذهب و ناکارآمدی روحانیت به خرابکاریشان میرسیم. فرهادی میگوید دعوای جامعه ایرانی بر سر حفظ سنتهای جامعه در مقابل مدرنیته است و این مذهب است که برای نجات درماندگی روحانیت خودش را میاندازد توی کاری که دست آخر او را هم نازا میکند. وقتی ترمه (آینده) دارد با درماندگی درباره انتخابش برای ماندن با جامعه و سنت (نادر و پدربزرگ) یا مدرنیته (سیمین) تصمیم میگیرد تنها خبری که از مذهب (زن باردار) و روحانیت (مرد) داریم این است که یکی نازا شده و دیگری در زندان طلبکارها. 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ خب بگو این سیاست با جایزه دادن به جدایی دنبال چی بود جدایی خیلی بیشتر از ایناس که تو میگی گلم به دنبال دادن شور و نشاط مجدد به جوانان در ایران که دوباره انگیزه برای مبارزه با تحجر رو پیدا کنند. دادن انگیزه و روحیه ی سیاسی،مهمترین حامی جدایی در صحنه مجازی و جامعه دقیقا قشر دانشجو،جنبش ســبز و قشر فرهیخته بودند. قشر اوشکول ایران که فقط به فکر حماسه آفرینی هست چه میدونه اسکار چیه. تا حدودی هم موفق شد دوباره یک نفس تازه توی این جوانان خسته بدمه که سرپا باشن و خمود نشن. 5 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ خب داری نظرت رو میگی! وقتی نظر میدی لیاقت اسکار از نظر تخصصی و جزعی و... نداشت دلیلی واسه نظرت نداری؟ همینجوری؟ میگی از نظر سیاسی بود میپرسم سیاسی بودن فیلم...؟! کلا همینجوری؟ خستم کردی نگار، یه کلمه بگو نمیخوای قبول کنی دیگه، والله، بسه بعدا شاید اومدم برای ادامه بحث، به قول داداش سجاد و داداش ابولفضل موفق باشیم! 1 لینک به دیدگاه
hamed_063 1261 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ به عقیده ی من اول باید بقیه ی فیلم هایی که نامزد دریافت اسکار شده بودن رو دید بعد گفت حق با کدومه البته اگه نظر ما که تخصص سینمایی نداریم ملاک باشه . 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده