ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۳ امشب بهترین خبر دنیا رو شنیدم تولد دخترم گندم در پیشه :hapydancsmil: اما ناراحتم شدم که نتونستم تاپیک تولد براش بزنم 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۳ امشب...مزخرف...دلتنگ....نبود نت... تنهایی... 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ امشب یکهو یاد ساراافشارافتادم...درکناردلتنگی همیشگیم برای فانوس شادباشی هرجاهستی...(: 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۳ امشب... چهارشنبه سوری:hapydancsmil: مبارک♥♥♥♥ لحظه هاتون گرم و شاد و سلامت امشب.♥ 3 لینک به دیدگاه
Rose6 863 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۳ این شب ها بدون پدرم به سختی میگذره. 5 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۳ این شب ها بدون پدرم به سختی میگذره. چن وقت پیش بعلت بیماری یه مدت تو کما بودم. اونجا دیدم که رفتگان از این دنیا به نهایت راحتی و شادی مطلق میرسن. از اون روز تا حالا هیچگاه دلم برای عزیزانم که فوت میکنند تنگ نمیشه. چون میدونم اونا خیلی شاد و مسرورند. 3 لینک به دیدگاه
Rose6 863 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۳ چن وقت پیش بعلت بیماری یه مدت تو کما بودم. اونجا دیدم که رفتگان از این دنیا به نهایت راحتی و شادی مطلق میرسن. از اون روز تا حالا هیچگاه دلم برای عزیزانم که فوت میکنند تنگ نمیشه. چون میدونم اونا خیلی شاد و مسرورند. جدی میگی ؟ سلامت باشی ،امیدوارم حق با تو باشه 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۹۳ امشب ازون شباست که سالی یبار میاد ولی تمام ارزوهاتو برات قطار میکنه تا اخر سال دعا میکنم همه واگناش پره شادی و نعمت و روزی حلال براتون بیاره یه صندلی هم برام خالی کنین تو قطار بشینم و خوشبختی شما ببینم و خوش باشم دوستتون دارم بچه های گلم 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 فروردین، ۱۳۹۴ عالی بود دلم پاک کردم. بخشیدم. حتی پیامک بعضیا رو که دلم نمیومد پاک کنم خودشون پاک شدن حتی عکسام...معجزه بود. تا 3بیدار بودیم. کلی واس همه جوونا دعا کردم. عاقبت بخیری هممون. سلاااامتی همه. شکرت خدایا. 5 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۴ امشب دلم گرفته نه نمیدونم یعنی... بیشتر احساس غربت و غریبی میکنم حتی با خودم هم غریبی میکنم اینجور مواقع احساس تنهایی مفرط و حادی یقه آدمو میگیره 7 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۴ امشب دلم گرفته نه نمیدونم یعنی... بیشتر احساس غربت و غریبی میکنم حتی با خودم هم غریبی میکنم اینجور مواقع احساس تنهایی مفرط و حادی یقه آدمو میگیره دقیقا مثل من 9 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۴ شب زنده داری.... 04:11فعلا بیدارم... رادیو...کتاب...رمان...انجمن...یاد کردن دوستان قدیمی... نصف شب و این کارای خنده داره من! 9 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۴ امشب نفس توی سینه سنگینی میکنه 8 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۴ داره صبح میشه.... 05:40دقیقه... 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۴ بهترین شب تو این 1سال از کسی که متنفرم امشب دیدمش...ذوق میکنم خدا چقدر بزرگه. ... شکرت. .. . افسوس عمرم تلف کردم... شکرت سرم به سنگ خورد.... خدا جوابم دادی امشب ممنونتم.... 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۴ بهترین شب تو این 1سال از کسی که متنفرم امشب دیدمش...ذوق میکنم خدا چقدر بزرگه. ... شکرت. .. . افسوس عمرم تلف کردم... شکرت سرم به سنگ خورد.... خدا جوابم دادی امشب ممنونتم.... 7 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۴ امروز یکی از بهترین روزا بود.. هوای عالی.. دقیقا مثل شمال.. آب و هوای بارونی، نم نم بارون، هوای عالی.. سبزی درختا و چمنا و گل ها با رنگ های زیبا.. من عاشق این آب و هوای بهاری و طبیعتشم :hapydancsmil: درکنار اینا همراهی صمیمی ترین دوستم آتنا هم ک خیلی خوب بود.. طوری درکنار همدیگه از زمین و زمان غافل شدیم ک مسیری رو ک همیشه پیش چشممون خیلی زیاد و کمی طاقت فرساست رو کوتاه دیدیم و ب راحتی طی کردیم.. خدایا.. حال همه خوب باشه .. ب داده و نداده ات شکر 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۴ 04:23 صدای بارون و ناودون.... عالیه... امشبم کلی به ماه نگاه کردم... امشب ستاره ها کم بودن... حس و حال عجیبی دست میده بهم... 4 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۴ بیشتر از 6 ساعتشو بیدار بودم خوابم نمی برد خیلی شب بدی بود 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۴ با 2 تا عروس دوماد تا 3حکم بازی کردیم...انقدر خندیدیم هممون همونجا خوابیدیم...خیلیییییی شب خوبی بود.... ♥♥♥♥♥♥♥ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده