شــاروک 30242 ارسال شده در 15 اسفند، 2014 امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام خواب است و بیدارش کنین مست است و هوشیارش کنین ...... 7
yade dirooz 1814 ارسال شده در 16 اسفند، 2014 روزای آخر پاییزه و فکر کنم دارم افسردگی مبهمی میگیرم... 5
Tamana73 28835 ارسال شده در 17 اسفند، 2014 امشب.... یه مهمونی... نمیدونم باید چطور باشم... ما که همه زندگیمون شده حرف مردم... باید طبق خواسته اوناام تو یه مهمونی رفتار کرد. 4
ایلین1366 5544 ارسال شده در 17 اسفند، 2014 دلم گرفته اما ازاینکه اومدم پیش دوستام خوشحالم دوستای خوبی خدا بهم داده 5
Tamana73 28835 ارسال شده در 20 اسفند، 2014 فکرم پیششه...نکنه از حرفام... امشب دلم گرفته... فقط میخوام برگرده انجمن... نیای منم میرم.... میرم امشب... یا حسین تورو به این شب عزیزت قسمت میدم.... 2
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 20 اسفند، 2014 امشب دیگه آخرای پاییزه و برعکس همه که پاییز براشون دلگیر برای من پاییز یعنی زندگی تقریبا این شب در تمامی این سال هایی که یادمه همین بوده برام و حس نا مانوسی برام داشته امشب هم از اون شبایی که بیخوابی به سراغم اومده و خواب رو از چشمام حروم کرده امشب ... 4
black banner 9103 ارسال شده در 21 اسفند، 2014 بغض غريب كودكي ، امشب همراهي ميكند مرا دوست دارم اين حس زيباي ..... ! 2
bahar91 939 ارسال شده در 21 اسفند، 2014 امشب آخر پاییزه هیچ وقت از پاییز خوشم نیومده.همین که میاد یه عالمه غم میریزه تو این سینه صاب مرده! برو یه سلامت پاییز جان برو که فصل من در راه است خدایا دست هممون رو بگیر خدااااااا... 2
e.t 1423 ارسال شده در 22 اسفند، 2014 نمیدونم بد بود یا خوب . کار خاصی انجام ندادم . ولی نسبت به روزا و شبای دیگه ارامش بیشتری داشتم. ... 4
Tamana73 28835 ارسال شده در 23 اسفند، 2014 تنها...من و مامان و بابا... کاش 8.9تااااا بچه بودیم... چقدر بده... دلمم نمیاد تنهاشون بزارم برم اتاقم حتی.... 5
ایلین1366 5544 ارسال شده در 23 اسفند، 2014 دلم تنگ شده اما نمیتونم بگم یعنی نباید بگم چقدر سختمه توتنهاییم غرق شدم 5
yade dirooz 1814 ارسال شده در 24 اسفند، 2014 اون سالها بس که قرصای تشدید بیخوابی خوردم معده م هم داغون شد... چند سالی بود مشکل بیخوابیم حل شده بود... تا سرمو میزاشتم روی بالشت بعد 5 دقیقه خوابم میبرد... اما مدتیه دوباره اون حس برگشته .... از ساعت 1.30 رفتم بخوابم تا الان (4 صبح) نشده که نشده... چندشبی هست که وضعم اینه... گفتم فایده نداره من خوابم نمیبره ... اومدم یه کم توی نت پرسه بزنم اینجوری شبو به صبح برسونم... بارونم گرفته ... به هر حال ، نیمه شب بارانی زیباییست... 4
A.R-KH-A 4953 ارسال شده در 25 اسفند، 2014 يه حس خوب توأم با حس افسوس... وقتي مياد سراغت اتمسفر فكريت يه چيزو واست تداعي ميكنه... كاش پيشم بود بودم بوديم ولي نيست نيستم نيستيم يه حس مزخرف در برهم كه نميدوني يقه كي رو بگيري!... و تدوام زمزمه هاي مرتضي در گوشت يه حس سنگين پتكين بر سرت كه مجبورت ميكنه سرتو رو بالش بزاري و مثلا بخابي كه شايد بتوني به خودت تلقين كني نبودي نبودم نبوديم 5
e.t 1423 ارسال شده در 27 اسفند، 2014 شب خوب و پر از ارامش... ایشالا همه حالو احوالشون خوبو خوش باشه 4
e.t 1423 ارسال شده در 28 اسفند، 2014 واماااا امشب : حسوحال خوبی دارم . خیلی هم لالادارم روز خوبی بود در کل 4
yade dirooz 1814 ارسال شده در 29 اسفند، 2014 بعد مدتها یه حس شادی درونی توام با عشق و آرامش ... این حسا امیدوارم پایدار باشه... 4
ارسال های توصیه شده