from_hell 10964 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ شما اگر یک وندال رو (باز هم تاکید میکنم وندال با کسی که رفتارهای ناهنجار شهروندی از خودش نشون میده کاملا متفاوت هست) رو توی هر فضایی رها کنی، کار خودش رو میکنه و طبق اصول فرهنگی خودش رفتار میکنه. حتی وندالها در مواردی که اشیاء عمومی مقابلشون استحکام یا زیبایی بیشتری دارن رفتار خشن تری از خودشون بروز میدن (رجوع شود به کتاب آناتومی جامعه، نویسنده اش متاسفانه یادم نیست). پس چرا فضا نمیتونه رفتار رو اصلاح کنه (البته نیازی به گفتن نیست که کاری با موارد استثنایی نداریم)؟ فکر میکنم اشتباه کردم نباید وندالیسم رو به همه استفاده کنند ه ها تعمیم میدادم.... اون وندالیسمی که اینقدر از لحاظ روانی بدنبال تخریب هست؛تو ذهن من نیست... خب، من اتفاقا کاملا برعکس شما فکر میکنم. اینکه مثلا فردی از یک روستا بره به شهر و همچنان بخواد با آداب و رسوم روستاییش در محیط شهر زندگی کنه دستمایه ساخت خیلی از فیلمهای کمدی و داستانهای آموزنده بوده و همه اینها بصورت غیرمستقیم هم تاکیدشون بر اصالت فرد بوده. اینکه محیط نمیتونسته فرد رو عوض کنه و فرد به عادات فرهنگی خودش پایبند میمونده. اگر هم گاهی سعی میکرده خودش رو با این محیط وفق بده مثل یه وصله ناجور درمیومده. همه آدمها تحت تاثیر محیط ...رفتارهاشون عوض میشه.... ببینید ...ساده تر میگم حتی میشه گفت آدمها در اثر همنشینی با یه آدم خوش لباس هم سعی میکنن به خودشون بیشتر اهمیت بدن...ذات انسان کمال گرا هست... کدوم فیلمهای کمدی؟اونهایی که تو تلویزیون خودمون نشون میدن؟ اگر اونها رو میگید که طبق یه سیاست خاص هستن و قبولشون ندارم... عادات فرهنگی یا عاداتی از سر نبودن و ندیدن و استفاده نکردن...اگر بخوایم اینطوری در نظر بگیریم که مطمئنن همه مهاجرهای ایرانی باید الان اونطرف مرزها وصله ناجور میشدن... دقیقا مسئله همینجاست که اونهایی که به اصالتهای فردی اعتقاد دارند برعکس شما فکر میکنند و میگن وقتی افراد درست بشن، جامعه هم ناخودآگاه درست میشه. وقتی افراد جامعه، نگاه و هنجارهای اجتماعیشون تغییر کنه، برای حفظ اون هنجارها محیط اجتماعیشون رو هم تغییر میدن. من درست میشم...اما چطور به هموطنم حالی کنم بوق نزن تو ترافیک و گره شهری بوق نزن....این بوق شما نفر بعدی رو وادار میکنه به بوق زدن ...و همینطور اعصاب بقیه رو خرد میکنه....ممکنه کسی رو هول کنه منجر به تصادف بشه... ببخشید، شما چند ساله الان خارج از کشور زندگی میکنید؟!! چقدر دیدت سیاهه! من همین جا هستم....دلار دو هزرا تومن شده ...اگر هم روزی میخواستم برم ؛الان منصرف شدم...هستم همینجا... اما این رو هم بگم تمام ایران رو به جز :کرمان؛سیستان بلوچستان و یزد و کردستان دیدم... حداقل مرکز استانهاشون رو دیدم... استانه تهران ؛اصفهان ؛خوزستان؛خراسان و مازنداران و گیلان و گلستان رو تقریبن 70 % شهرهاشو دیدم...... میتونم بگم مشکل سرویس بهداشتی یه معضل بزرگ هست...و سرویسها به نظر من غیر قابل استفاده.... شاید هم من وسواس باشم...نمیدونم.... اما شما مطمئنی سرویس بهداشتی مناسب وجود داره؟ که کفش شیبش درست باشه ....سیفونن مناسب داشته باشه....شوینده کف خودکا رداشته باشه...و خیلی مسائل دیگه.... قبول ندارم که اینطوری پرسیدم! شما اگر یه کیوسک تلفنی رو که شیشه هاش هم شکسته رو بری و بقیه شیشه هاش رو بخوای بشکنی باز مورد اعتراض واقع میشی. نیازی نیست من بشکنم کافیه تکیه بدم بقیش میریزه... یا یه نفر اعصابش خرد باشه و دیدن شیشه شکسته بدتر موج منفی بهش بده و بقیه رو هم بشکنه.... 2 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ یعنی مثلا شمای نوعی جرات داری بری تو خیابون و شیشه یه تلفن عمومی رو بشکنی؟! چون به هر حال به قول خودت حداقل مردم ممانعت میکنن. من واقعا فکر نمیکنم اینطوری باشه. فرهنگ مردم ما رو به ترقی بوده، درسته که سرعتش بسیار کنده و بعضی جاها هم کاملا متوقف شده ولی خیلی از ناهنجاریهایی که سالهای قبل انجام میشده، الان نمیشه و برعکس. به هر حال این نظر منه. شاید هم اشتباه باشه. نه مسیح جان شما اصلا اشتباه نمی کنی... فقط مسئله اینجاست که وندالیسم شهری حتما شامل همچین مواردی نمی شه که جرات خاصی نیاز داشته باشه...حرفت توی خیلی از موارد درسته،،، ضمن اینکه شخصی که مبادرت به وندالیسم شهری می کنه اگر از جمع بترسه و جرات این کار رو نداشته باشه، وقتی فضا رو خلوت تر می بینه به راحتی می تونه هیجانات روانی خودش رو تخلیه کنه.. در مقابل مثال خوبی که خودت زدی (شکستن شیشه) موارد دیگه ای از وندالیسم هم هست که نیازی به جرات آنچنانی نداره... مثلا یه شهروند (خودمو مثال می زنم که سو برداشتی نشه) مثلا خود من!!!! به راحتی می تونم روی نیمکت یک پارک بشینم، یک شی تیز رو بردارم و شروع به خط خطی کردن اون نیمکت بکنم، نه کسی می بینه، و نه نیاز به جرات داره!!!! ببین مسیح! مشکل درست همین جاست که ما همیشه تصور می کنیم که باید از کسی بترسیم یا کسی مراقب رفتارمون باشه تا دست به ناهنجاری نزنیم، در حالی که اگر هر فردی با تاثیر مثبتی که محیط روش می ذاره، به این باور برسه که همون شیشه یا همون نیمکت مال خودش و عزیزانشه، دیگه نیازی به اون نظارت و مراقبت هم نیست ...ولی در شرایط حاضر و در بعد وسیع تر، بله با نظرت کاملا موافقم، نظارت می تونه جلوی خیلی از اتفاقات ناهنجار شهری رو بگیره. 4 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ نه مسیح جان شما اصلا اشتباه نمی کنی... فقط مسئله اینجاست که وندالیسم شهری حتما شامل همچین مواردی نمی شه که جرات خاصی نیاز داشته باشه...حرفت توی خیلی از موارد درسته،،، ضمن اینکه شخصی که مبادرت به وندالیسم شهری می کنه اگر از جمع بترسه و جرات این کار رو نداشته باشه، وقتی فضا رو خلوت تر می بینه به راحتی می تونه هیجانات روانی خودش رو تخلیه کنه.. در مقابل مثال خوبی که خودت زدی (شکستن شیشه) موارد دیگه ای از وندالیسم هم هست که نیازی به جرات آنچنانی نداره... مثلا یه شهروند (خودمو مثال می زنم که سو برداشتی نشه) مثلا خود من!!!! به راحتی می تونم روی نیمکت یک پارک بشینم، یک شی تیز رو بردارم و شروع به خط خطی کردن اون نیمکت بکنم، نه کسی می بینه، و نه نیاز به جرات داره!!!! ببین مسیح! مشکل درست همین جاست که ما همیشه تصور می کنیم که باید از کسی بترسیم یا کسی مراقب رفتارمون باشه تا دست به ناهنجاری نزنیم، در حالی که اگر هر فردی با تاثیر مثبتی که محیط روش می ذاره، به این باور برسه که همون شیشه یا همون نیمکت مال خودش و عزیزانشه، دیگه نیازی به اون نظارت و مراقبت هم نیست ...ولی در شرایط حاضر و در بعد وسیع تر، بله با نظرت کاملا موافقم، نظارت می تونه جلوی خیلی از اتفاقات ناهنجار شهری رو بگیره. هدا جان آخه صحبت ما سر این نبود که یه وندال در حضور جمع این کار رو میکنه یا نه. صحبت ما سر عکس العمل افرادی بود که حرکت وندال رو نگاه میکنن. من میگفتم تو جامعه ما در حال حاضر تقریبا 90% مردم حرکت یه وندال رو تایید نمیکنه. شما گفتی اکثریت مشکلی ندارن یا حداقل سکوت میکنن. حالا همون حرکت خط انداختن روی نیمکت رو فکر میکنی اگر کسی ببینه اعتراض نمیکنه؟ من واقعا فکر میکنم این بحث وندالیسم رو باید از بحث عدم رعایت حقوق شهر و شهروندی جدا کرد. وندالیسم توی خیلی از جوامع جرم محسوب میشه ولی رعایت نکردن حقوق شهروندان جرم نیست. مثلا شما اگر آشغال منزلت رو بذاری دم در خونه دیگران کسی دستگیرت نمیکنه. 3 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ هدا جان آخه صحبت ما سر این نبود که یه وندال در حضور جمع این کار رو میکنه یا نه. صحبت ما سر عکس العمل افرادی بود که حرکت وندال رو نگاه میکنن. من میگفتم تو جامعه ما در حال حاضر تقریبا 90% مردم حرکت یه وندال رو تایید نمیکنه. شما گفتی اکثریت مشکلی ندارن یا حداقل سکوت میکنن. حالا همون حرکت خط انداختن روی نیمکت رو فکر میکنی اگر کسی ببینه اعتراض نمیکنه؟من واقعا فکر میکنم این بحث وندالیسم رو باید از بحث عدم رعایت حقوق شهر و شهروندی جدا کرد. وندالیسم توی خیلی از جوامع جرم محسوب میشه ولی رعایت نکردن حقوق شهروندان جرم نیست. مثلا شما اگر آشغال منزلت رو بذاری دم در خونه دیگران کسی دستگیرت نمیکنه. عجب بحثی شد!!!! بحثی که درباره وندالیسم در حضور جمع رو پیش کشیدم، به خاطره واژه جرأت بود که به کار رفت.. مسیح به نظر تو دیوار نویسی جزء وندالیسم حساب می شه یا نه؟؟ منظورم از دیوار نویسی شعارها و تبلیغات ... امروز نمونه وسیع این وندالیسم رو توی شهر هامون شاهدیم، گفتگوی من و شما درباره اینه که مردم اگر ببینند کسی مرتکب وندالیسم می شه اعتراض می کنن یا نه؟ درسته؟؟ توی اینکه خیلی از شهروندا مخالف وندالیسم هستند ابدا شکی نیست، بحث من اینجاست که کمتر کسی اعتراض می کنه!!! مثلا شما چند بار دیدی وقتی یکی داره روی جداره های یه فضای شهری شعار و تبلیغات می نویسه یک شهروند وایسه و بهش تذکر بده؟؟ نمونه جالبی برات بگم، آیا شعارهایی که زمان انقلاب روی دیوارها نوشته می شد رو وندالیسم حساب می کنی؟؟؟ این دیوارنویسی ها نه تنها اون موقع مورد اعتراض کسی قرار نمی گرفت بلکه تبدیل به یک سنت یا بهتر بگم یه الگو شده بود... امروز هم خیلی چیزا به اشتباه همین طور تعبیر می شه... این فقط یه نظره، نمی دونم شاید من خیلی تک بعدی به قضیه نگاه می کنم، ولی از همه پستایی که گذاشتی واقعا لذت بردم :)) 3 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ عجب بحثی شد!!!! بحثی که درباره وندالیسم در حضور جمع رو پیش کشیدم، به خاطره واژه جرأت بود که به کار رفت.. مسیح به نظر تو دیوار نویسی جزء وندالیسم حساب می شه یا نه؟؟ منظورم از دیوار نویسی شعارها و تبلیغات ... امروز نمونه وسیع این وندالیسم رو توی شهر هامون شاهدیم، گفتگوی من و شما درباره اینه که مردم اگر ببینند کسی مرتکب وندالیسم می شه اعتراض می کنن یا نه؟ درسته؟؟ توی اینکه خیلی از شهروندا مخالف وندالیسم هستند ابدا شکی نیست، بحث من اینجاست که کمتر کسی اعتراض می کنه!!! مثلا شما چند بار دیدی وقتی یکی داره روی جداره های یه فضای شهری شعار و تبلیغات می نویسه یک شهروند وایسه و بهش تذکر بده؟؟ نمونه جالبی برات بگم، آیا شعارهایی که زمان انقلاب روی دیوارها نوشته می شد رو وندالیسم حساب می کنی؟؟؟ این دیوارنویسی ها نه تنها اون موقع مورد اعتراض کسی قرار نمی گرفت بلکه تبدیل به یک سنت یا بهتر بگم یه الگو شده بود... امروز هم خیلی چیزا به اشتباه همین طور تعبیر می شه... این فقط یه نظره، نمی دونم شاید من خیلی تک بعدی به قضیه نگاه می کنم، ولی از همه پستایی که گذاشتی واقعا لذت بردم :)) اینکه دیوار نویسی یه عملی باشه که مصداق وندالیسم باشه یا نباشه رو من تعیین نمیکنم. فرهنگ جامعه تعیین میکنه. حالا باید ببینیم منظور شما از دیوار نویسی دقیقا چیه؟ - شعارنویسی روی دیوار (مثلا: پرسپولیس سرور استقلاله یا کشیدن حرف v سبز رنگ) - کشیدن نقاشی روی دیوار (مثل نقاشیهایی که روی جداره بزرگراه ها کشیده میشه تا از یکنواختی آزاردهنده بزرگراه ها کم کنه) - چسباندن تراکتهای تبلیغاتی روی دیوارها همینطور باید پرسید که این دیوار متعلق به کجاست؟ - منزل شخصی - اموال عمومی - اماکن دولتی شعار نویسی روی دیوار تحت هر شرایطی ناپسنده و فرهنگ عمومی این رو نمیپسنده. برای همین هم هست که شعارنویسها معمولا شب رو برای نوشتن شعارشون انتخاب میکنن یا زمانی که عبور و مرور کمتر باشه. نقاشی روی دیوار هم که تکلیفش مشخصه. چسباندن تراکت تبلیغاتی هم کلا در قانون جرم محسوب میشه ولی اینکه چرا کسی در برابر این جرم ایستادگی نمیکنه رو توضیح میدم... علاوه بر تمام اینها باز من تاکید میکنم که به نظرم شما وندالیسم رو داری بد تعبیر میکنی. وندالیسم الزاماً همراه با آسیب رساندن به اموال عمومی هست. آسیب رساندن هم تعریف مشخصی داره. یعنی شما کاری بکنی که اموال عمومی غیرقابل استفاده بشه یا حداقل کارآیی سابقش رو نداشته باشه. این آسیب رساندن الزاماً فیزیکی هست. مثلا اگر کسی صدای ضبط ماشینش رو بلند کنه (آلودگی صوتی) نمیگن طرف ونداله! دیوارنویسی هم هیچ آسیب فیزیکی به چیزی نمیرسونه (بطوری که کارآیی اولش رو نداشته باشه) درسته که سیمای شهر رو تغییر و آلوده میکنه ولی دیوار، همچنان کارکرد دیواری خودش رو حفظ میکنه. اما در مورد اینکه چرا کسی در مورد دیوارنویسی و چسبوندن تبلیغات روی دیوار مقاومت نمیکنه این برمیگرده به مشکلات رفتاری و شهروندی ما نه به وندالیسم. از نظر من این دقیقا همون جایی هست که وندالیسم از مشکلات شهروندی جدا میشه. من همچنان با شما و هدا و سایر دوستان موافقم که مشکلات رفتاری ما در حوزه اخلاق شهروندی بینهایت زیاده و سرعت بهبودش هم بسیار کم ولی این دلیل نمیشه هر رفتاری رو به وندالیسم ربط بدیم. 3 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ مثلا شما چند بار دیدی وقتی یکی داره روی جداره های یه فضای شهری شعار و تبلیغات می نویسه یک شهروند وایسه و بهش تذکر بده؟؟ یادمه یه بار داشتم میرفتم دانشگاه (فکر کنم سال اول دوم کارشناسی بودم یعنی خیلی هم تو جو شهرسازی نبودم مثل امروز که بگم رفتارم متاثر از رشته ام بوده). یه نفر از این تبلیغات چی ها داشت تند و تند هر 5 متر یه تراکت تبلیغاتی مربوط به یه موسسه تایپ و تاکثر رو میچسبوند به نرده های دانشگاه. منم در کمال پررویی (اون موقع به این کار میگفتم پر رویی!) راه افتادم پشت سرش تا دم در دانشگاه هرچی اون میچسبوند من میکندم. وقتی رسیدم دم در دانشگاه زدم رو شونه اش، همه کاغذهاشو بهش پس دادم گفتم: برو جای دیگه بچسبون! 5 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ همه آدمها تحت تاثیر محیط ...رفتارهاشون عوض میشه.... ببینید ...ساده تر میگم حتی میشه گفت آدمها در اثر همنشینی با یه آدم خوش لباس هم سعی میکنن به خودشون بیشتر اهمیت بدن...ذات انسان کمال گرا هست... کدوم فیلمهای کمدی؟اونهایی که تو تلویزیون خودمون نشون میدن؟ اگر اونها رو میگید که طبق یه سیاست خاص هستن و قبولشون ندارم... عادات فرهنگی یا عاداتی از سر نبودن و ندیدن و استفاده نکردن...اگر بخوایم اینطوری در نظر بگیریم که مطمئنن همه مهاجرهای ایرانی باید الان اونطرف مرزها وصله ناجور میشدن... نه اتفاقا! نمونه های اونوریش هم خیلی زیاده. حتی نمونه های هالیوودیش. مثلا فیلم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام با بازی Adam Sandler اگر دیده باشی. در مورد مهاجران ایرانی هم دقیقا وصله ناجور هستن بخش عمده ایشون. نمونه اش هم خیلی از کلیپهایی هست که در مورد مهاجران ایرانی اونطرفی ها ساختن یا حتی خواننده های خودمون که اونطرف زندگی میکنن خوندن. من درست میشم...اما چطور به هموطنم حالی کنم بوق نزن تو ترافیک و گره شهری بوق نزن....این بوق شما نفر بعدی رو وادار میکنه به بوق زدن ...و همینطور اعصاب بقیه رو خرد میکنه....ممکنه کسی رو هول کنه منجر به تصادف بشه... نمیخوام حرفهایی که میزنم خیلی جنبه ایده آلیستی پیدا کنه ولی باز هم میگم که افراد هستن که جامعه رو میسازن. من هم منظورم درست شدن یک نفر یا دو نفر نبود. وقتی بخشی از جامعه درست رفتار کنه، کل اون جامعه درست میشه. شما یه مقدار هم حرفهات با هم تناقض داره. از یه طرف میگی که مردم نسبت به اطرافشون واکنش نشون میدن و سعی میکنن که به اون محیط رفتارشون رو نزدیک کنن و از یه طرف این رو نمیپذیری که وقتی جمعی رفتار درست رو انجام بدن میتونن روی اطرافشون تاثیر بذارن. بذار یه مثال دیگه از طرفداران اصالت فردی بزنم که شاید شنیده باشی: چند سال پیش یه دانشمند زیست شناس تصمیم میگیره که چند سال از زندگیش رو صرف یه پروژه تحقیقاتی بکنه. یه میمون رو برمیداره و میره تو یه جزیره از مجمع الجزایر جنوب شرقی آسیا زندگی میکنه و برای سه سال توی این جزیره میمونه. این جزیره مایلها از نزدیکترین خشکی اطرافش فاصله داشته و خود این فرد هم طی این مدت کوچکترین ارتباطی با سایر افراد نداشته و فقط آذوقه اش رو براش میاوردن و نزدیک جزیره رها میکردن که اون بره برداره. طی این چند سال، به میمونش یاد میده که قبل از غذا خوردن میوه ای رو که میخواد بخوره، بشوره. بعد از سه سال که از جزیره خارج میشه میبینه تمام میمونهای جزایر اطراف قبل از غذا خوردن میوه شون رو میشورن!!! باز هم تاکید میکنم که من اصلا نمیخوام از اصالت فردی در مقابل اصالت جامعه طرفداری کنم. فقط فکر میکنم تو این بحثهای موافق و مخالفی هست که آدم میتونه درستی نظرات و دیدگاههای خودش رو محک بزنه. من همین جا هستم....دلار دو هزرا تومن شده ...اگر هم روزی میخواستم برم ؛الان منصرف شدم...هستم همینجا...اما این رو هم بگم تمام ایران رو به جز :کرمان؛سیستان بلوچستان و یزد و کردستان دیدم... حداقل مرکز استانهاشون رو دیدم... استانه تهران ؛اصفهان ؛خوزستان؛خراسان و مازنداران و گیلان و گلستان رو تقریبن 70 % شهرهاشو دیدم...... میتونم بگم مشکل سرویس بهداشتی یه معضل بزرگ هست...و سرویسها به نظر من غیر قابل استفاده.... شاید هم من وسواس باشم...نمیدونم.... اما شما مطمئنی سرویس بهداشتی مناسب وجود داره؟ که کفش شیبش درست باشه ....سیفونن مناسب داشته باشه....شوینده کف خودکا رداشته باشه...و خیلی مسائل دیگه.... راستش تو پست قبلی خواستم اینو بگم گفتم نگم بهتره! ممنون که خودت گفتی. من هم فکر میکنم یا با یه دید وسواسی نگاه میکنی به قضیه یا شدیدا منفی. من البته به اندازه شما ایران رو نگشتم ولی در مورد همین تهران اگر بخوام نظر بدم میتونم آدرس ده ها سرویس بهداشتی مناسب، تمیز و بهداشتی رو بدم بهتون. بدم؟ مثلا سرویس بهداشتی عمومی اول دربند (شمال شهر)، سرویس بهداشتی ضلغ جنوب غربی پارک لاله (مرکز شهر)، سرویس بهداشتی مرکزی پارک ساعی (مرکز شهر)، سرویس بهداشتی ضلع شمال غربی میدان شوش (جنوب شهر). به نظر شما این سرویسهای بهداشتی مشکل داره؟ نیازی نیست من بشکنم کافیه تکیه بدم بقیش میریزه...یا یه نفر اعصابش خرد باشه و دیدن شیشه شکسته بدتر موج منفی بهش بده و بقیه رو هم بشکنه.... دیگه واقعا دارم به خودم شک میکنم که تو ایران زندگی میکنم یا نه! باور کن اینقدر هم همه چیز بد نیستم. قبول دارم بده ولی نه اینقدر هولناک!! 3 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ نه اتفاقا! نمونه های اونوریش هم خیلی زیاده. حتی نمونه های هالیوودیش. مثلا فیلم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام با بازی Adam Sandler اگر دیده باشی. در مورد مهاجران ایرانی هم دقیقا وصله ناجور هستن بخش عمده ایشون. نمونه اش هم خیلی از کلیپهایی هست که در مورد مهاجران ایرانی اونطرفی ها ساختن یا حتی خواننده های خودمون که اونطرف زندگی میکنن خوندن. نمیخوام حرفهایی که میزنم خیلی جنبه ایده آلیستی پیدا کنه ولی باز هم میگم که افراد هستن که جامعه رو میسازن. من هم منظورم درست شدن یک نفر یا دو نفر نبود. وقتی بخشی از جامعه درست رفتار کنه، کل اون جامعه درست میشه. شما یه مقدار هم حرفهات با هم تناقض داره. از یه طرف میگی که مردم نسبت به اطرافشون واکنش نشون میدن و سعی میکنن که به اون محیط رفتارشون رو نزدیک کنن و از یه طرف این رو نمیپذیری که وقتی جمعی رفتار درست رو انجام بدن میتونن روی اطرافشون تاثیر بذارن. بذار یه مثال دیگه از طرفداران اصالت فردی بزنم که شاید شنیده باشی: چند سال پیش یه دانشمند زیست شناس تصمیم میگیره که چند سال از زندگیش رو صرف یه پروژه تحقیقاتی بکنه. یه میمون رو برمیداره و میره تو یه جزیره از مجمع الجزایر جنوب شرقی آسیا زندگی میکنه و برای سه سال توی این جزیره میمونه. این جزیره مایلها از نزدیکترین خشکی اطرافش فاصله داشته و خود این فرد هم طی این مدت کوچکترین ارتباطی با سایر افراد نداشته و فقط آذوقه اش رو براش میاوردن و نزدیک جزیره رها میکردن که اون بره برداره. طی این چند سال، به میمونش یاد میده که قبل از غذا خوردن میوه ای رو که میخواد بخوره، بشوره. بعد از سه سال که از جزیره خارج میشه میبینه تمام میمونهای جزایر اطراف قبل از غذا خوردن میوه شون رو میشورن!!! باز هم تاکید میکنم که من اصلا نمیخوام از اصالت فردی در مقابل اصالت جامعه طرفداری کنم. فقط فکر میکنم تو این بحثهای موافق و مخالفی هست که آدم میتونه درستی نظرات و دیدگاههای خودش رو محک بزنه. راستش تو پست قبلی خواستم اینو بگم گفتم نگم بهتره! ممنون که خودت گفتی. من هم فکر میکنم یا با یه دید وسواسی نگاه میکنی به قضیه یا شدیدا منفی. من البته به اندازه شما ایران رو نگشتم ولی در مورد همین تهران اگر بخوام نظر بدم میتونم آدرس ده ها سرویس بهداشتی مناسب، تمیز و بهداشتی رو بدم بهتون. بدم؟ مثلا سرویس بهداشتی عمومی اول دربند (شمال شهر)، سرویس بهداشتی ضلغ جنوب غربی پارک لاله (مرکز شهر)، سرویس بهداشتی مرکزی پارک ساعی (مرکز شهر)، سرویس بهداشتی ضلع شمال غربی میدان شوش (جنوب شهر). به نظر شما این سرویسهای بهداشتی مشکل داره؟ دیگه واقعا دارم به خودم شک میکنم که تو ایران زندگی میکنم یا نه! باور کن اینقدر هم همه چیز بد نیستم. قبول دارم بده ولی نه اینقدر هولناک!! در مورد مهاجرها و فیلم ادام سندلر این رو بگم که طنز همراه با بزرگنمایی هست و پر ازغلو... تمام آدمها به مرور زمان طبق محیطشون پیشرفت میکنن دلیلش هم کمال گرایی آدم هست حالا نسبتش تو ادمهای مختلف با توه به میزان انعطاف پذیری شخصیتشون متفاوت هست.... .. . در مورد ساخته شدن جامعه این که هر فرد مسئول رفتار خودش هست حق رو به شما میدم... اما وقتی نیازهای شهری یه شهروند تامین نمیشه شهروند ها هم بنا به اعتراض رفتارهای اعتراضی و غیر معمول انجام میدن... پس نمیشه تو سطح شهر فقط آدمها رو در نظر گرفت نکته اصلی از نظر من تامین نیازهای شهروندها با سطح کیفیت عالی هست... .... اون یمونهایی که گفتید هم آب مورد نیاز موجود بود اما کسی رو ندیده بودن که یادشون بده...اما بعضی وقتها تو سطح شهرها کمبود امکانات هست.... ... در مورد سرویسهای بهداشتی که گفتید شاید حق با شما باشه(چون من به همون دلیل وسواس بودن اصلن از سرویسها استفاده نمیکنم تحت هیچ شرایطی!)....اما به نظر شما یه شهر 11-12 میلیونی همین قدر سرویس؟؟؟؟ ........... دیگه واقعا دارم به خودم شک میکنم که تو ایران زندگی میکنم یا نه! باور کن اینقدر هم همه چیز بد نیستم. قبول دارم بده ولی نه اینقدر هولناک!! مثال ااولیه رو شما گفتی من فقط احتمالات رو گفتم...مطمئن باشید من هم اونقدر که شما فکر نیکنید بد بین و سیاه بین و منفی گرا نیستم... فقط مطمئنم و به جرات میگم این حق شهروندهای شهرهای کشور ما نیست.... انتظار کف پوش طلا ندارم...اما این وضعیت هم در خور شهرهای کشور ما نیست.... و اگر عادتهای بد شهروندی وجود داره فقط به خاطر بدی کیفیت فضاهای شهری هست....و گرنه مردم ما مشکل اونقدر عمیق فرهنگی نداااارن.... اگر میبینیم تو یه مسیر پرتردد یه تصادف نسبتن کوچیک بوجود اومده اما راننده ها با توقف ماشینهاشون به خاطر حضور پلیس و کارشناس باعث سنگین شدن ترافیک میشن....این رو از چشم مردم نمیبینم...از چشم شهرداری و راهنمایی -رانندگی میبینم که برای همکاری با مردم تو اون مسیر دو تا دوربین کار نذاشتهکه در صورت بروز تصادف کسی توقف طولانی نداشته باشه....و با کنار زدن و صحبت بین دو طرف و بعدن گرفتن فیلم صحنه تصادف مشکشون حل بشه... 3 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ در مورد مهاجرها و فیلم ادام سندلر این رو بگم که طنز همراه با بزرگنمایی هست و پر ازغلو... شما در مورد چیزی غلو میکنی که وجود داره نه چیزی که وجود نداره. غلو یعنی بزرگنمایی واقعیات نه تخیلات. بنابراین این موضوعی که غلو شده هم وجود داشته. درسته که شاید شدت و ضعفش بزرگنمایی شده باشه ولی مطمئنا این مسئله وجود داره. تمام آدمها به مرور زمان طبق محیطشون پیشرفت میکنن دلیلش هم کمال گرایی آدم هست حالا نسبتش تو ادمهای مختلف با توه به میزان انعطاف پذیری شخصیتشون متفاوت هست.... این حرف رو شما براساس کدوم مستندات علمی میزنی؟! به نظر من صحیح نیست. شما اگر توی محیطی باشی که هر دلیل نه با اون محیط نه با شرایطش نه از وضعیت خودتون راضی نباشید مطمئنا پیشرفت که نمیکنید، هیچ که عکس العملهای منفی هم نشون میدین. برخی از علل بروز وندالیسم دقیقا همین موضوع هست. انسان کمال گرا هست ولی این کمالگرایی معنیش این نیست که لزوما به سمت هنجارهای جامعه ای که توش زندگی میکنه حرکت کنه. رخ دادن انقلاب و شورش توی کشورها اصولا به دلیل وجود همین کمال گرایانی بوده که وضع حاکم براشون خوشایند نبوده. در مورد سرویسهای بهداشتی که گفتید شاید حق با شما باشه(چون من به همون دلیل وسواس بودن اصلن از سرویسها استفاده نمیکنم تحت هیچ شرایطی!)....اما به نظر شما یه شهر 11-12 میلیونی همین قدر سرویس؟؟؟؟ در مورد کافی نبودن تعدادشون کاملا حق رو به شما میدم. تعدادش به هیچ وجه کافی نیست و باز هم حق رو به شما میدم که کمبود خدمات شهری مناسب میتونه نتیجه ای مثل وجود خدمات شهری نامناسب داشته باشه. ولی در هر صورت همون تعدادی که هست به نظر من وضعیت مناسبی داره. و اگر عادتهای بد شهروندی وجود داره فقط به خاطر بدی کیفیت فضاهای شهری هست....و گرنه مردم ما مشکل اونقدر عمیق فرهنگی نداااارن.... در نهایت احترام، کاملا با حرفتون مخالفم چون مردم ما مشکل عمیق فرهنگی دارند! بذار باز هم مثال بزنم. مثال ورزشی که نمیدونم به ورزش علاقه داری که بتونی باهاش ارتباط برقرار کنی یا نه؟ چند سال پیش و دور قبلی مقدماتی جام جهانی، تیم فوتبال ایران میزبان تیم ملی کره جنوبی بود. حدود 100 تماشاگر کره ای هم بازی رو از نزدیک و توی ورزشگاه آزادی تماشا کردن. بعد از تموم شدن بازی، تمام تماشاگران کره ای کیسه به دست زباله هایی رو که خودشون در طی بازی درست کرده بودن جمع کردن و از ورزشگاه خارج کردن. این کره ایها، اکثرشون (اگر نگیم همشون) ساکن ایران بودن و توی همین شرایط زندگی کردن. همشون هم توی اون ورزشگاه در همون شرایطی بازی رو دیدن که 80 هزار نفر دیگه بازی رو دیدن. پس این تفاوت رفتاری از کجا ناشی میشه؟ از نظر من (در این مورد) فقط و فقط ناشی از الگوهای رفتاری و فرهنگی بوده. چرا وقتی یه تماشاچی ایرانی میخواد اعتراضش رو به نحوه قضاوت داور نشون بده، این کار رو با شکستن صندلی که خودش فردا باید روش بشینه انجام میده؟ یعنی احمقانه ترین کار ممکن! اگر پست اول من توی این تاپیک رو مجددا بخونی میبینی که من خودم موافق این هستم که شهر به شهروندانش احترام نمیذاره و نباید انتظار احترام داشته باشه ولی به نظر من مشکلات فرهنگی ما عمیقتر از مشکلات ساختار فیزیکیمونه. اگر میبینیم تو یه مسیر پرتردد یه تصادف نسبتن کوچیک بوجود اومده اما راننده ها با توقف ماشینهاشون به خاطر حضور پلیس و کارشناس باعث سنگین شدن ترافیک میشن....این رو از چشم مردم نمیبینم...از چشم شهرداری و راهنمایی -رانندگی میبینم که برای همکاری با مردم تو اون مسیر دو تا دوربین کار نذاشتهکه در صورت بروز تصادف کسی توقف طولانی نداشته باشه....و با کنار زدن و صحبت بین دو طرف و بعدن گرفتن فیلم صحنه تصادف مشکشون حل بشه... هدا جان اولا که وقتی تصادف میشه اگر افسر اومده باشه اولین کاری که میکنه اینه که راه رو باز میکنه و ماشینها رو به کنار هدایت میکنه. بعد هم اگر خود راننده هایی که توی تصادف حضور داشتن این کار رو نکرده بودن یه قبض جریمه برای جفتشون مینویسه. راه بندانهای ناشی از تصادفات 95% بخاطر اینه که همه ما خودمون رو کارشناس ترافیک میدونیم و بعد هم از دیدن صحنه هیجان انگیز یه تصادف به وجد میایم و هر ماشینی این حق رو برای خودش قائله که در کنار صحنه تصادف 10-15 ثانیه ای رو صرف تحقیق و تفحص و در نهایت اعلام نظر کارشناسی بکنه. به اینها میگن ضعف فرهنگی! 2 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ شما در مورد چیزی غلو میکنی که وجود داره نه چیزی که وجود نداره. غلو یعنی بزرگنمایی واقعیات نه تخیلات. بنابراین این موضوعی که غلو شده هم وجود داشته. درسته که شاید شدت و ضعفش بزرگنمایی شده باشه ولی مطمئنا این مسئله وجود داره. دوست عزیز .. حس میکنم یه مقدار حرفهای من رو اشتباه برداشت میکنی ...اون هم مقصر خود من هستم ...چون خیلی از حرفها رو فاکتور میگیرم...خلاصه مینویسم.... طنز خمیر مایه اصلیش غلو هست.... نمیگم وجود نداره...اما نه اونش کلی که نشون داده میشه...و اینکه تو هر فیلمی که دیده میشه یه دوره کوتاه زندگی هر فرد بر حسب سلیقه سازنده فیلم نشون داده میشه...مطمئنن یه سری اتفاقات افتاده که نویسنده فیلم سعی کرده از اونها الگو بگیره...اما با تموم شدن فیلم نباید ذهن ما هم همونجا کات کنه و مسئله رو همونطوری تو ذهنش ادامه بده...مطمئنن هر فردی بعد از یه مدت یاد میگیره ....و تحت تاثیر محیط قرار میگیره....بستگی داره محیط +بده یا - در مورد آدم داریم حرف میزنیم.... روز اول کودکستان و پیش دبستانی خودمون رو یادمون بیاااد ....از اون موقع چقدر تغییر کردیم؟ چقدر محیطهایی که توش صرفن باری یادگیری رفته بودیم رو کیفیت یادگیریمون...برخوردهامون...عکس العملهامون تاثیر داشته؟؟ این حرف رو شما براساس کدوم مستندات علمی میزنی؟! به نظر من صحیح نیست. شما اگر توی محیطی باشی که هر دلیل نه با اون محیط نه با شرایطش نه از وضعیت خودتون راضی نباشید مطمئنا پیشرفت که نمیکنید، هیچ که عکس العملهای منفی هم نشون میدین. برخی از علل بروز وندالیسم دقیقا همین موضوع هست. انسان کمال گرا هست ولی این کمالگرایی معنیش این نیست که لزوما به سمت هنجارهای جامعه ای که توش زندگی میکنه حرکت کنه. رخ دادن انقلاب و شورش توی کشورها اصولا به دلیل وجود همین کمال گرایانی بوده که وضع حاکم براشون خوشایند نبوده. من نگفتم هر شرایطی؟شرایط مطلوب و در خور جامعه رو گفتم...فکر کنم تمام حرف من از اول رو این موضوع تاکید داشتم....فضا و محیطهای درخور مردم شهرها....با احترام قائل شن برای شهروندها... من نمیگم کسی اعتراض نکنه....اصلن دلیل ای تاپیک هم یه نوع اعتراض بوده... باز هم میگم....شهرها و امکاناتشون باید سطحشون بالا بره.... در مورد کافی نبودن تعدادشون کاملا حق رو به شما میدم. تعدادش به هیچ وجه کافی نیست و باز هم حق رو به شما میدم که کمبود خدمات شهری مناسب میتونه نتیجه ای مثل وجود خدمات شهری نامناسب داشته باشه. ولی در هر صورت همون تعدادی که هست به نظر من وضعیت مناسبی داره. این برای من خیلی درد آوره که همچین معضلی از نظر کمبود سرویس بهداشتی تو شهرهاای کشورمون وجود داشته باشه.... در نهایت احترام، کاملا با حرفتون مخالفم چون مردم ما مشکل عمیق فرهنگی دارند! بذار باز هم مثال بزنم. مثال ورزشی که نمیدونم به ورزش علاقه داری که بتونی باهاش ارتباط برقرار کنی یا نه؟ چند سال پیش و دور قبلی مقدماتی جام جهانی، تیم فوتبال ایران میزبان تیم ملی کره جنوبی بود. حدود 100 تماشاگر کره ای هم بازی رو از نزدیک و توی ورزشگاه آزادی تماشا کردن. بعد از تموم شدن بازی، تمام تماشاگران کره ای کیسه به دست زباله هایی رو که خودشون در طی بازی درست کرده بودن جمع کردن و از ورزشگاه خارج کردن. این کره ایها، اکثرشون (اگر نگیم همشون) ساکن ایران بودن و توی همین شرایط زندگی کردن. همشون هم توی اون ورزشگاه در همون شرایطی بازی رو دیدن که 80 هزار نفر دیگه بازی رو دیدن. پس این تفاوت رفتاری از کجا ناشی میشه؟ از نظر من (در این مورد) فقط و فقط ناشی از الگوهای رفتاری و فرهنگی بوده. چرا وقتی یه تماشاچی ایرانی میخواد اعتراضش رو به نحوه قضاوت داور نشون بده، این کار رو با شکستن صندلی که خودش فردا باید روش بشینه انجام میده؟ یعنی احمقانه ترین کار ممکن! اگر پست اول من توی این تاپیک رو مجددا بخونی میبینی که من خودم موافق این هستم که شهر به شهروندانش احترام نمیذاره و نباید انتظار احترام داشته باشه ولی به نظر من مشکلات فرهنگی ما عمیقتر از مشکلات ساختار فیزیکیمونه. مردم کره تو کشورشون شهری بنام سئول دارن....یه شهر کامل....از همه لحاظ... مردم کره تو شهر سئول وقتی میرن ورزشگاه موقعی که میخوان برن دستشویی عزا نمیگیرن... موقع خرید بلیط اشکشون در نمیاد... موقع رسیدن به ورزشگاهشون تو مینی بوس رو سروکله هم سوار نمیشن.... .... کلن از وضعیتشون راضی هستن...اما مردم ما چی؟چقدر تفریح سالم دارن؟ چقدر امکانات دارن؟چقدر بهشون بها داده شده که به محیط اطرافشون بها بدن.... همین مردم تا چند سال پیش از روبتون هورا میکشیدن....چطور قبلترها ....سابقه پرتاب شنگ وشیشه وو شکستن و خرد شدن تو ورزشگاهها نبود....در واقع میشه گفت اون رفتار های مردم تو ورزشگاه یه جور اعتراضه.... هدا جان اولا که وقتی تصادف میشه اگر افسر اومده باشه اولین کاری که میکنه اینه که راه رو باز میکنه و ماشینها رو به کنار هدایت میکنه. بعد هم اگر خود راننده هایی که توی تصادف حضور داشتن این کار رو نکرده بودن یه قبض جریمه برای جفتشون مینویسه. راه بندانهای ناشی از تصادفات 95% بخاطر اینه که همه ما خودمون رو کارشناس ترافیک میدونیم و بعد هم از دیدن صحنه هیجان انگیز یه تصادف به وجد میایم و هر ماشینی این حق رو برای خودش قائله که در کنار صحنه تصادف 10-15 ثانیه ای رو صرف تحقیق و تفحص و در نهایت اعلام نظر کارشناسی بکنه. به اینها میگن ضعف فرهنگی! به نظر من نیازی نیست کسی معطل حضور افسر بشه....که بیاد و برگ جریمه تقدیم کنه.... راهبندونها همه به خاطر بیمه ست...منتظرن افسر بیاد کروکی بکشه.... کسی خودش رو کارشناس ترافیک نمیدونه....اصولن تصادفهایی شهری همیشه یه نفر از عقب زده دیگه...مقصر هم مثل روز روشنه....مشکل کارشناس بیمه هست...که دو تا دوربین مشکل رو میتونه حل کنه..... 3 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ من نگفتم هر شرایطی؟شرایط مطلوب و در خور جامعه رو گفتم...فکر کنم تمام حرف من از اول رو این موضوع تاکید داشتم....فضا و محیطهای درخور مردم شهرها....با احترام قائل شن برای شهروندها... من نمیگم کسی اعتراض نکنه....اصلن دلیل ای تاپیک هم یه نوع اعتراض بوده... باز هم میگم....شهرها و امکاناتشون باید سطحشون بالا بره.... باز هم فرقی نمیکنه. کمال گرایی یه مفهوم مطلق داره و یه مفهوم نسبی. در بعد نسبیش دلیلی نداره که تعریف من و شما با هم برابر باشه. برای همین اگر توی جامعه ای هم باشیم که از هر نظر ایده آل هست باز هم عده ای هستن که این ایده آل به نظرشون ایده آل نیست و برای همین مطابق با محیط اطرافشون نه تنها رشد نمیکنن که برخلاف اون هم حرکت میکنن. این برای من خیلی درد آوره که همچین معضلی از نظر کمبود سرویس بهداشتی تو شهرهاای کشورمون وجود داشته باشه.... سال 57، یه مسابقه ملی برگزار شد توی ایران که سوالش این بود: در کمترین جملات ممکن دلیل عقب ماندگی ایران رو بیان کنید. میدونی برنده این مسابقه جمله هاش چی بود؟ برنده اینطور گفته بود: دزدم، دزدی، دزده، دزدیم، دزدید، دزدند! اون 3000 میلیارد که تازه مطمئنا بخشیش بود که رسانه ای شده بخشیش مربوط به همین موارد میشده. اگر نه مگه میشه کشوری که روی معدن، گاز، نفت، زمین و دریا خوابیده وضعش اینطوری باشه؟ مردم کره تو کشورشون شهری بنام سئول دارن....یه شهر کامل....از همه لحاظ...مردم کره تو شهر سئول وقتی میرن ورزشگاه موقعی که میخوان برن دستشویی عزا نمیگیرن... موقع خرید بلیط اشکشون در نمیاد... موقع رسیدن به ورزشگاهشون تو مینی بوس رو سروکله هم سوار نمیشن.... سئول چی کار به تهران داره؟ مثال من در تهران اتفاق میفتاد و افراد توی استادیوم هم کره ای های سکن تهران بودند. به نظر من نیازی نیست کسی معطل حضور افسر بشه....که بیاد و برگ جریمه تقدیم کنه....راهبندونها همه به خاطر بیمه ست...منتظرن افسر بیاد کروکی بکشه.... کسی خودش رو کارشناس ترافیک نمیدونه....اصولن تصادفهایی شهری همیشه یه نفر از عقب زده دیگه...مقصر هم مثل روز روشنه....مشکل کارشناس بیمه هست...که دو تا دوربین مشکل رو میتونه حل کنه..... همچنان اعتقاد دارم ما در دو شهر متفاوت داریم زندگی میکنیم. شاید هم دو کشور. میترسم همینطوری پیش بریم به دو سیاره برسه! :) 2 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ باز هم فرقی نمیکنه. کمال گرایی یه مفهوم مطلق داره و یه مفهوم نسبی. در بعد نسبیش دلیلی نداره که تعریف من و شما با هم برابر باشه. برای همین اگر توی جامعه ای هم باشیم که از هر نظر ایده آل هست باز هم عده ای هستن که این ایده آل به نظرشون ایده آل نیست و برای همین مطابق با محیط اطرافشون نه تنها رشد نمیکنن که برخلاف اون هم حرکت میکنن. سال 57، یه مسابقه ملی برگزار شد توی ایران که سوالش این بود: در کمترین جملات ممکن دلیل عقب ماندگی ایران رو بیان کنید. میدونی برنده این مسابقه جمله هاش چی بود؟ برنده اینطور گفته بود: دزدم، دزدی، دزده، دزدیم، دزدید، دزدند! اون 3000 میلیارد که تازه مطمئنا بخشیش بود که رسانه ای شده بخشیش مربوط به همین موارد میشده. اگر نه مگه میشه کشوری که روی معدن، گاز، نفت، زمین و دریا خوابیده وضعش اینطوری باشه؟ سئول چی کار به تهران داره؟ مثال من در تهران اتفاق میفتاد و افراد توی استادیوم هم کره ای های سکن تهران بودند. :a030: شما از هر حرف من دقیقن بر عکسش رو استنباط میکنی... درصد آدمهایی که تویه وضعیت ایده آل اعتراض میکنن نسبت به الان متفاوت هست....و اگر اعتراضشون به جا باشه به نفع همه هست... من که نگفتم تو سئول بودن...!!گفتم تو یه شرایط دیگه بزرگ شدن...و اگر الان اینجااان...به خاطر شرایط زندگیشون هست...اما در کل از وضعیت کشورشون راضین...شرایطشون فرق داره.... اما مردم ما ....!!! همچنان اعتقاد دارم ما در دو شهر متفاوت داریم زندگی میکنیم. شاید هم دو کشور. میترسم همینطوری پیش بریم به دو سیاره برسه! :) اصلن من تو جهنم شما تو بهشت... قبلن هم بهتون گفتم ...من دارم مقایسه کلی تو کشور انجام میدم و باز هم میگم ....لیاقت مردم 100 برابر بیش از اینهاست... 3 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ کتاب "تحلیل فضاهای شهری در رابطه با الگوهای رفتاری استفاده کنندگان و ضوابطی برای طراحی" نوشته دکتر بحرینی دقیقا در ارتباط با موضوع این تاپیک و نظرات دوستانی هست که برای نقش کالبد در تعیین الگوهای رفتاری شهروندان نقش زیادی قائل شدند. هرچند کتابش یه مقدار قدیمیه ولی به خوبی نقش طراحی مناسب برای شهروندان رو تشریح کرده. مشخصات کتاب تعداد صفحه: 264 نشر: دانشگاه تهران (29 تیر، 1390) شابک: 978-964-03-9893-7 قطع کتاب: وزیری وزن: 650 گرم 4 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۰ من نظراتمو در قالب نظرات دوستان بیان می کنم اصالت اجتماع مهمتر هست..چون جامعه از قبل شکل گرفته و یه فرد تو اون جامعه بعدها وارد میشه....و طبق اون شکل مییگیره...تا حدودی البته....در مورد شهر هم شهر مهمتر از شهروندان هست....مخصوصن با فضاها و امکاناتی که در اختیارشون قرار میده... ببخشید این حرف رو میزنم....ولیما یه استاد داشتیم میگفت یکی از معضلهای زندگی شهروندان ما مشکل توالت عمومی هست.... درست هم میگفت...کی جرات داره یا میتونه از توالت عمومی خیلی مکانها و پارکها استفاده کنه؟ وقتی یه مسئله کوچیک و ضروری اینقدر در موردش احمال میشه...دیگه بقیه مسائل نیازی به فکر کردن نداره.... ........... چندتا ایستگاه اتوبوس درست داریم که طبق ضوابط طراحی شده باشه؟ یا متریال استفاده شده بد هست...سرمای و گرما رو انتقال میده آدم عطای استفادش رو به لقاش میبخشه...یا اینکه کوچیک هستن....نمیشه نشست... سقف استاندارد ندران ...موقع گرما میشن مسیر کوران باد داغ...موقع سرما و بارون میشن ناودون بارون... اونهایی که هم سرویس گرم کننده و سرد کننده دارن و جدیدن تو سطح شهرها هستن خیلی بد و زشت طراحی شدن.... همین نبود ایستگاه های اتوبوس درست چقدر باعث بهم خوردن نظم عبور ماشیتنها شده....یا بهم خوردن و طولانی شدن صفها و بعضن بحث و دردگیری و.... ..... چرا نباید مسیرهای عبور و مرور درست برای دوچرخه و موتور وجود داشته باشه؟ وقتی این مسیرها وجود نداره...دوچرخه و موتور میاد تو مسیر پیاده رو گاهی وقتها و برخوردهای بد و ...بهم خوردن آرامش پیاده ها میشه.... یا اینکه با رفتن به لاین سواره ها باعث بوجود اومدن تصادف و ترافیک و ....میشن.... . ..... دوست عزیز در مورد قسمت اول پاسختون که فرمودید اصالت اجتماع مهمتره و از قبل شکل گرفته .... شکل گیری اصالت اجتماع به چه صورت هست ؟ آیا بر اساس افراد اون جامعه است یا بر اساس قوانین تدوین شده ؟ من با این قسمت مخالفم . به نظر من اصالت فرد مهمتر است چون در نهایت اصالت فرد فرد افراد جامعه است که اصالت کلی جامعه رو می سازد. اگر افراد جامعه بر اساس اصالت و فرهنگ رفتاری شهری و حقوق شهروندی و در نهایت شهرگرایی تربیت نشده باشند اون اصالت جمعی جامعه بوجود نخواهد آمد. هر چند که ممکنه بشه با وضع قوانینی سفت و سخت تا مدتی اون افراد را کنترل کرد ولی به محض شکسته شدن یا شل شدن این قوانین افراد به سرعت به سبک و سیاق سابق و هنجار شکنی روی می آورند . نمونه ساده همین کمربند ایمنی خودرو.شما در نظر بگیر از فردا اعلام شود برای نبستن کمربند ایمنی دیگر جریمه ای در کار نخواهد بود. به جرات میگم که بیش از 50 درصد افرادی که هم اکنون کمربند رو میبندند دیگر نخواهند بست. ولی شما سری بزن به زلزله و سونامی در ژاپن : اصالت فردی و اجتماعی با نمودی مشخص و واضح نمایش داده میشه. در زمانی که ضوابط و قوانین شکسته و آسیب دیده و نظارت به شدت کاهش یافته خود مردم مجریان نظم گشته اند.در حالیکه در کشور ما شایعه ای ناچیز در مورد جنگ و قحطی و گرانی در شهرها پیچید و احتمالا دیده اید صف های طویل مردم رو برای خرید مایحتاج از فروشگاهها.... ما هنوز تا اصالت فردی راهی دراز داریم چه برسه به اصالت اجتماعی توضیحات تکمیلی تر در مورد ریشه رو هم محمد مهدی عزیز داد.... نکته دیگری که اشاره کردید مسئله کمبودها و فقدان ها در نیازمندی های شهروندان است که از همین جا باز بازگشتی میزنم به مسئله اصالت فردی و اجتماعی به عنوان پاسخ ... اگر شهروندان یا در عبارت بهتر شهرنشینان ما به اصالت فردی یا اجتماعی رسیده بودند مطمئنا میتوانستند از همین کمبودها نیز حداکثر بهره برداری رو نمایند. باز مثال رو بر میگردونم به ژاپن پس از جنگ جهانی دوم که کاملا ویران شده بود.آیا کمبودهای شهری و مشکلات آنها بیش از امروز روز ما نبود ؟ پس چگونه توانستند که دوباره بر پا ایستاده و غول اقتصادی تجاری و فن آوری در دنیا گردند. آیا همون اصالت فردی و اجتماعی نبود که نیروی محرکه آنها را فراهم آورد ... درسته که در بسیاری موارد با کمبود مواجهیم ولی فقدان نداریم . در مورد فضاهای عمومی کمبود داریم ولی فقدان فضاهای عمومی و شهری نداریم . کمبود خیابانهای مناسب و پیاده رو های مناسب داریم ولی فقدان یا عدم وجود که نیست .... همه نیازهای شهری موجود است ولی گاها کم یا ناقص . آیا شهرنشینی ( من اصولا با واژه شهروند مشکل دارم چون هنوز بهش نرسیدیم ) که در شهر است اگر از اصالت اجتماعی یا فردی کامل یا مناسبی برخوردار بود نمیتوانست از همین امکانات کم بهره برداری مناسبی داشته باشه یا خود و دیگران در فعالیتی مشارکتی و دلسوزانه برای شهر ، محله یا برزن خود اقدامی بهینه انجام بدهد ؟...... در این مورد در پی نظرات بقیه دوستان بیشتر صحبت خواهم کرد 5 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۰ خوبه! مهرداد عزیز هم اومد که نظر اصالت فردی رو داره. من پستت رو سر فرصت جواب میدم. این بار از دید یک مدافع اصالت اجتماع! امیدوارم بیشتر بتونی سر بزنی از نظراتت استفاده کنیم. 5 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۰ اینجا صحبت من و هدا سر یه موضوع دیگه بود. هدا فکر میکنه که ساکنین شهر نسبت به وندالیسم (وندالیسم به معنی مشخص کلمه نه ناهنجاری اجتماعی) عکس العمل کافی نشون نمیدن. من هم گفتم اگر فکر میکنی واقعا عکس العمل اینقدر ضعیفه پس حتما جرات این رو هم داری بری یه نمونه رفتار وندالی نشون بدی. مسئله این بود... اینکه ما انتظار داشته باشیم وندالیسم در قالب رفتار تک تک افراد به صورت آشکار و در تمام شئون رخ دهد کاملا اشتباه است. من هم با نظر هدا کاملا موافقم که شهروندان نسبت به بسیاری از ناهنجاری های شهری که احساس خطر مستقیم نمیکنند بی تفاوتند. یک رفتار نابهنجار اجتماعی در محیط شهری لزوما شامل آسیب مستقیم به اموال و مبلمان و ... شهری نیست.حتی انداختن کاغذ یک شکلات یا یک دستمال در فضای شهر در حالیکه به طور معمول در هر 100 متر یک سطل زباله وجود دارد نمودی از وندالیسم در نوع خفیف می تواند تلقی شود.رفتاری که هر روزه همه ما یا انجام می دهیم یا شاهد انجامش از دیگران هستیم.آیا تا کنون نسبت به این رفتارها تذکر داده ایم یا سعی کردیم لااقل در این مورد روی دوستان نزدیکمان و خانوادمان تاثیر گذار باشیم ( به حرف اون کشیش لهستانی توجه کنید ) یک ناهنجاری کوچک در شهر و بی تفاوتی شهروندان نسبت به آن می تواند در گذر زمان باعث گسترش بی تفاوتی و تبدیل وندالیسم خفیف به وندالیسم فراگیر گردد ( نمونه موردی حادثه میدان کاج تهران یا موارد بسیاری که هر روزه در شهرها شاهدیم مانند دعواهای ناموسی و یا خرید و فروش مواد در محلات و بسیاری دیگر ) اگر یک فرهنگ بازدارنده اجتماعی و نه فقط قانونی وجود داشت و مردم نسبت به کوچکترین مباحث شهری احساس مسئولیت می کردند بسیاری از مشکلات شهری ما در قالبهای لااقل کالبدی و اجتماعی و زیست محیطی حل می شد و آنگاه شهرنشینانی که به درک شهروندی رسیده بودند می توانستند مسئولین را در مورد رفع مشکلات مدیریتی شهری و سایر مباحث آن تحت فشار قرار دهند و انتظارات و خواسته های مشروع خود را با قدرت بیان کنند. 5 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۰ خوبه! مهرداد عزیز هم اومد که نظر اصالت فردی رو داره. من پستت رو سر فرصت جواب میدم. این بار از دید یک مدافع اصالت اجتماع! امیدوارم بیشتر بتونی سر بزنی از نظراتت استفاده کنیم. درسته که من به اصالت فردی معتقدم ولی در کنارش معتقدم یک مدیریت صحیح و کارآمد هم که برگرفته از افرادی نخبه و با همون شخصیت فردی ساخت یافته در قالب اصول صحیحی اخلاقی فردی و اجتماعی نیز نیاز است تا شهری شایسته رو برای شهروندان ( و نه شهرنشینان ) برنامه ریزی ، طراحی و مدیریت کنند. منتظر نظرات شما هستم مسیح جان ... 2 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۰ :a030: اصلن من تو جهنم شما تو بهشت... قبلن هم بهتون گفتم ...من دارم مقایسه کلی تو کشور انجام میدم و باز هم میگم ....لیاقت مردم 100 برابر بیش از اینهاست... واقعا اینطوری فکر میکنی ؟ من نمیگم مردم ما لیاقت بهتر از اینها رو ندارند بلکه معتقدم هنوز آمادگی رسیدن به اون توشون وجود نداره .. جامعه ما در تار و پود پیچیده ای از مدرنیسم و سنت ، اخلاق و دین ، فرهنگ و سیاست و در نهایت گذشته و حال گیر کرده اند و بیشتر از آنکه به آینده پیش رو بیاندیشند افسوس گذشته رو میخورند و نگران حال هستند. هنوز در فرهنگ ما ، طرز فکر ما و نگاه ما به خودمون و افراد پیرامونمون ، شهر و کشورمون ایراداتی بسیار وجود داره و تا این ایرادات بر طرف نشه آمادگی دریافت نه 100 برابر حتی 10 برابر بهتر از این رو هم نخواهیم داشت چون فرهنگ و شخصیت و درک بهره برداری عام از اون امکانات وجود ندارد 2 لینک به دیدگاه
CehckMate 2026 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۰ اینکه ما انتظار داشته باشیم وندالیسم در قالب رفتار تک تک افراد به صورت آشکار و در تمام شئون رخ دهد کاملا اشتباه است. من هم با نظر هدا کاملا موافقم که شهروندان نسبت به بسیاری از ناهنجاری های شهری که احساس خطر مستقیم نمیکنند بی تفاوتند. یک رفتار نابهنجار اجتماعی در محیط شهری لزوما شامل آسیب مستقیم به اموال و مبلمان و ... شهری نیست.حتی انداختن کاغذ یک شکلات یا یک دستمال در فضای شهر در حالیکه به طور معمول در هر 100 متر یک سطل زباله وجود دارد نمودی از وندالیسم در نوع خفیف می تواند تلقی شود.رفتاری که هر روزه همه ما یا انجام می دهیم یا شاهد انجامش از دیگران هستیم.آیا تا کنون نسبت به این رفتارها تذکر داده ایم یا سعی کردیم لااقل در این مورد روی دوستان نزدیکمان و خانوادمان تاثیر گذار باشیم ( به حرف اون کشیش لهستانی توجه کنید )یک ناهنجاری کوچک در شهر و بی تفاوتی شهروندان نسبت به آن می تواند در گذر زمان باعث گسترش بی تفاوتی و تبدیل وندالیسم خفیف به وندالیسم فراگیر گردد ( نمونه موردی حادثه میدان کاج تهران یا موارد بسیاری که هر روزه در شهرها شاهدیم مانند دعواهای ناموسی و یا خرید و فروش مواد در محلات و بسیاری دیگر ) اگر یک فرهنگ بازدارنده اجتماعی و نه فقط قانونی وجود داشت و مردم نسبت به کوچکترین مباحث شهری احساس مسئولیت می کردند بسیاری از مشکلات شهری ما در قالبهای لااقل کالبدی و اجتماعی و زیست محیطی حل می شد و آنگاه شهرنشینانی که به درک شهروندی رسیده بودند می توانستند مسئولین را در مورد رفع مشکلات مدیریتی شهری و سایر مباحث آن تحت فشار قرار دهند و انتظارات و خواسته های مشروع خود را با قدرت بیان کنند. مهرداد عزیز، وندال و وندالیسم تعریف مشخصی داره. شما وقتی مفاهیم رو تعریف میکنی نمیتونی خارج از تعریف اونها نمودها رو به مفاهیم نسبت بدی. شما توی صحبتی که داشتی سه تا مقوله کاملا متفاوت رو یکی کردی و روی هر سه اسم وندال گذاشتی. در هر حالیکه این سه مورد هر کدوم در حوزه های دیگه ای تعریف شدند. من باز هم میگم که هر ناهنجاری شهری حتی اگر به شکل وحشتناکی هم توی فرهنگ ریشه داشته باشه و جزئی از فرهنگ شده باشه اسمش رو نمیشه وندال گذاشت. به عنوان مثال همون ریختن کاغذ شکلات یا دستمال کوچکترین ارتباطی با وندال نداره. حتی اگر همه مردم یک شهر هر روز، 1 کیلو آشغالشون رو توی معابر پخش کنند باز هم این وندال نیست چون هیچ نشانی از تعاریف وندال رو در خودش نداره. به این عمل در روزهای نخست میگن ناهنجاری اجتماعی یا همان عدم رعایت اخلاق شهروندی که موضوع این گفتگو هم هست. یا مثلا شما از حادثه میدان کاج نام بردی که باز هم این هیچ ارتباطی به وندالیسم نداره. این عمل هم به جرم تعریف شده. من حقیقتا ارتباط حادثه میدان کاج رو با وندالیسم متوجه نمیشم. شاید زوایایی داشته یا اتفاقاتی افتاده که بنده بی خبرم. اگر شما چیزی میدونید که باعث میشه به وندال ربط پیدا کنه خوشحال میشم بفرمایید. یه موضوع دیگه هم که من توی حرفهای شما متوجه نشدم وندالیسم خفیف و وندالیسم فراگیر هست. من خودم تا حالا با این اصطلاحات برخورد نکردم که شاید از کمی سواد بنده باشه. شما اگر توی مرجعی این اصطلاحات رو دیدید ممنون میشم که یا همون تعریف رو اینجا بیارید یا مرجع رو بفرمایید چون با توجه به تعاریفی که من از وندالیسم دارم، دسته بندی با عناوین خفیف و فراگیر قاعدتا نمیتونه وجود داشته باشه. باز هم میگم شاید من اشتباه میکنم. یه موضوع کلی دیگه رو هم که میخواستم بهش اشاره کنم اینه که متاسفانه یه برداشت اشتباهی که وجود داره، برداشت اشتباه از معنی کلمه فرهنگ هست. این کلمه همیشه دارای بار معنایی مثبت بوده در حالیکه توی تعاریف علمی اگر شما نگاه بکنید فرهنگ یک قوم، یک کشور، یک دسته و... الزاما همیشه شامل موارد مثبت نیست. توی مثالی که در بالا زدم در مورد ریختن کاغذ شکلات هم اشاره کردم که اگر مردم یک شهر روزی یک کیلو آشغال رو پخش کنند توی خیابان (در صورتیکه قبلا این رفتار در فرهنگشان وجود نداشته باشد)، این عمل یک عمل ناهنجار اجتماعی یا اصطلاحا بی فرهنگی است. اما اگر این روند ادامه پیدا کنه و هر روز تعداد بیشتری از افراد این کار رو بکنند و به قول مهرداد و هدای عزیز مقاومتها کمتر بشه هر روز، این عمل خودش به جزئی از فرهنگ تبدیل میشه. 3 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۰ bebakhshid man fonte farsi nadaram. be khatere hamin mozo nemitonam post bedam,,, hatman dar avalin forsat edame midam bahs ro... mersi ke donbal mikonid... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده