JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ بله بنده اطلاعات دقیق دارم. کتاب مهابراتا کتاب مقدس هندویان را کامل مطالعه کردم،زمانی هم که اونجا بودم برای یک سفر نبوده،خیلی بیشتر بوده خواستی با هم بحث میکنیم ببینیم،چه کسی در مورد تاریخ ادیان بیشتر اطلاعات داره. اون اعتقاد به آخرتی که شما ازش صحبت میکنین برگرفته از حس جاه طلبی و طمع کاری انسان هاست که از هرچیزی حداکثرش را میخواهند از ثروت گرفته تا قدرت و طول عمر. جاه طلبی با اخلاق هیچ رابطه ای ندارد. شما میتونی مرتبا تاکید کنی دین آسمانی و پیامبر فقط مخصوص خاورمیانه نیست، اما مدرکی برای ارائه پیامبری در سایر نقاط زمین ندارین نه در کتاب های آسمانی، و همچنین جالبه که هر 5 پیامبر اولوالعزم باز هم توی خاورمیانه بودن و حتی در تاریخ سایر قومیت ها،کوچکترین اشتراکی با باورهای مردم خاورمیانه وجود نداره،برام جالبه چطوری خودتون رو توجیه میکنین که چرا مثلا مردم کره و چین حتی از داشتنی یک پیامبر از 124000 پیامبر برای آموزش اخلاق بی بهره بودند. اگر فکر میکنین کسی هست حتما نامش را بگویید. فقط میتونین تاکید کنین،خیلی ها هم که مدرک نمیخوان همین تاکید براشون کفایت میکنه. اینقدر بعضی چیزها شفافه که عدم پذیرشش از سوی یک عده،جز باورهای تعبدی هیچ دلیل دیگری نمیتونه داشته باشه. به به جناب شیخ عظمای سایت تشریف آوردند در مورد اون جمله یه تاپیکی هست که خود جناب ترزگه زدند میشه اونجا بحث کرد ولی این حرف شما مستلزم اینه که از سرنوشت تمام 124000 اطلاع داشته باشین در حالی که از نیم درصدشون هم اطلاع نداریم و از اونجایی که میدونم در جواب خواهید گفته کی گفته 124000 تا بودند منم میگم اصلا همون نیم درصد رو کی فرستاده؟؟؟ در کل این بحث باید عقلی باشه چون تجربی کردنش فقط راه رو برای بهانه های بنی اسرائیلی باز میذاره چون اولا میخواید تمام پیامبران گستردگی و مشهوریت عمل 5 اولوالعزم رو داشته باشند در ثانی اگر تمام اون 124000 تا هم زنده بشند و گواهی بدند پیامبر خدا هستند شما خواهید گفت امضای خدا کو اصلا خدا کیه!!! پس میبینید که این بحث اگه تجربی باشه هیچ سرانجامی نداره البته شاید شما فکر کنی مثلا همه چیز رو زیر سوال بردی ببخشید که پابرهنه وسط حرف پریدم ولی لازم بود چون زیاد دیدم که اینو به عنوان برهان اقامه کرده اید!! اما در مورد اخلاق دوستان اشتباه نکنند این امر که دروغ گفتن بده فطریه گرچه ممکنه این فطرت بنا به دلایلی سرکوب بشه!! ولی اگه دروغ گفتن جایی کاملا سودآور برای فرد باشه چه دلیلی برای نگفتنش هست؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ این حرف شما مستلزم اینه که از سرنوشت تمام 124000 اطلاع داشته باشین در حالی که از نیم درصدشون هم اطلاع نداریم و از اونجایی که میدونم در جواب خواهید گفته کی گفته 124000 تا بودند منم میگم اصلا همون نیم درصد رو کی فرستاده؟؟؟ در کل این بحث باید عقلی باشه چون تجربی کردنش فقط راه رو برای بهانه های بنی اسرائیلی باز میذاره چون اولا میخواید تمام پیامبران گستردگی و مشهوریت عمل 5 اولوالعزم رو داشته باشند در ثانی اگر تمام اون 124000 تا هم زنده بشند و گواهی بدند پیامبر خدا هستند شما خواهید گفت امضای خدا کو اصلا خدا کیه!!! پس میبینید که این بحث اگه تجربی باشه هیچ سرانجامی نداره البته شاید شما فکر کنی مثلا همه چیز رو زیر سوال بردی. عزیزم دلیل رو همیشه باید برای اثبات چیزی بیارن نه برای رد کردنش. به ملا نصرالدین گفتن وسط زمین کجاست،گفت همینجا. گفتند از کجا معلوم؟ گفت قبول ندارین متر کنین و بگین اینجا نیست. میشه بگی چطوری میتونی حرف ملا رو رد کنی؟ من هم به همین شیوه حرف شما رو رد کنم. شما باید اثبات کنی در جاهی دیگه دنیا بوده و یکسری آدم رو نام ببری بگی فلانی در فلانجا. اگر نتونی اینکار رو بکنی،یعنی نبوده. اصلا فکر کن من از سرنوشت هیچکدوم هیچ اطلاعی ندارم،شما یا اطلاع داری یا نداری. اگه اطلاع دارین نام ببرین. اگه اطلاع ندارین،بر چه اساسی میگین بوده ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! فقط بر اساس حرف،خوب حرف که باد هواست. بحث عقلی بدون هیچگونه مثالی میشه بحث پیرامون موهومات. مسلما در بحث حول موهومات هرکسی میگه من درست میگم. ولی اگه دروغ گفتن جایی کاملا سودآور برای فرد باشه چه دلیلی برای نگفتنش هست؟؟؟ اینکه با دروغ گفتن جامعه فاسد میشه. جامعه فاسد آرامش جسمی و روانی را از آدم میگیره. پس باید صداقت باشه. آخرتی هم برای این توجیه نیست. 3 لینک به دیدگاه
دیوید ترزگه 351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ من باز هم متوجه نمیشم اینکه میگه ما کسی را عذاب نمیکنیم مگر اینکه پیامبری فرستاده باشیم،چه دلیلی بر بودن پیامبر در سایر نقاط زمین داره !!!انگار بگیم ما از دانشجویانی که در شهرستان ها استاد ندارند امتحان نمیگیریم،بعدا نتیجه بگیریم که همه دانشجویان استاد دارند و اگر ندارند هم مهم نیست،امتحان ازشون نمیگیرم خوش باشن !!! اما به قول شما ادامه ندیم بهتره،من قبلا در چند تاپیک هم سر این قضیه با دوستانی بحث کردم،هیچ مدرکی ارائه ندادند که هیچ،آخر سر گفتن مگه میشه نباشه،ما هم گفتیم چرا هست. اما درباره بحث اصلی تاپیک. اون جمله ای که بلد کردین من نوشتم جاه طلبی با اخلاق رابطه ای ندارد. شما مدعی هستید دارد؟ متوجه منظورتون نشدم !!! خب در این مثال حق با شماست اما چون نمی خواستم بحثو در این زمینه ادامه بدم واسه همین اون آیه رو باز نکردم اما باید بگم که خدا پیامبران رو میفرسته برای اینکه انسانهایی که خلق کرده به اون هدفی که داشته برسن و این رسیدن هم منوط به اینه که اونا برنامه داشته باشن پس اگه به جایی پیامبر نفرسته و دین رو بهشون نگه این نقض اون هدفیه که داشته دقیقا مثل این می مونه که کسانی که دانشگاه رو تاسیس کردن واسه اینکه دانشجوها بیان درس بخونن و اینا هم استاد بیارن و امتحان بگیرن و مدرک بگیرن حالا فرض کنین که در یکی دو تا دانشگاه فقط استاد باشه و امتحان و... ولی بقیه همینطور دانشجوها ول باشن به نظرتون این نقض اون غرضی نیست که دانشگاه به خاطرش تاسیس شده؟ اما این که فرمودین جاه طلبی با اخلاق فرق میکنه باید بگم که باز اگه اشکالی نداره یکم از مبانی فلسفه اخلاق رو در غرب بخونین تا ببینین که آیا جاه طلبی از مصادیق اخلاق و فعل اخلاقی شمرده شده یا نه؟ مثلا یه مبنا اینه که فعلی اخلاقیه که اون فعل نفع منو در دراز مدت در پی داشته باشه و خودشون مثال میزنن که اگه من بتونم از یه بانک پولی بدزدم که یا با پارتی پولی بگیرم که این کار رو هیچ کس متوجه نشه تا با فهمیدن اونا بیان و بخوان که از این کار استفاده بکنن و... پس اگه کسی متوجه نشه این کار یه کار اخلاقیه چون نفع من رو در دراز مدت در پی داره حالا این غیر از جاه طلبی و ثروت خواهیه؟ 2 لینک به دیدگاه
دیوید ترزگه 351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ در مورد دین که همه جا بوده و از اول هم بوده،آقای اسی جواب دادن.اما من باز هم متعجبم،چرا شما فکر میکنین حتما برای درست بودن و محبت کردن و اخلاق داشتن باید به آخرت ایمان داشت !!!! آقا دیوید حتی حیوانات هم بعضا محبت هایی به هم دارند،اونها که دیگه نه آخرتی اعتقاد دارند نه اخلاق میفهمند چیه،اما محبت و خوبی را درک میکنند و براشون جذابیت داره. انسان که دیگه اوج تکامل موجودات روی زمین هست،چرا نباید این اخلاق را در حد عالی بدون اعتقاد به آخرت داشته باشه؟ اتفاقا عدم اعتقاد به آخرتی خیالی،باعث میشه آدم در این دنیا کمتر جنایت کنه. چون آخرت اینقدر وسوسه انگیز هست که برای رسیدن بهش هرچی خواستی آدم بکشی. حداقل تاریخ این رو نشون میده که بیشتر جنگ ها و آدم کشی ها به نام دین و برای رضایت همون خدای در آسمان ها یا رضایت بت ها بوده. اگر این پرستش و بت پرستی و کلا حس پرستش تو آدم ها نبود،بالای 90 درصد مشکلات جامعه بشری حل شده بود. خب در مورد اون مطلب اول که توضیح دادم تو پستای دیگه و در مورد مطلب دوم هم باز توضیح دادم ولی باید بگم که من توضیح دادم که بله عقل ما خوبی و بدی بعضی از کارها رو میفهمه مثل خوبی عدل و بدی ظلم اما بحثمون اینه که این حکم عقل بدون پذیرش دین الزامی به این حکم عقل نیست چون اساسا انگیزه ای نیست در این مورد هم در پستای دیگه توضیح دادم. شما میفرمایید آخرت خیالی باعث خیلی از جنایات شده خب اولا ما که نمیگیم آخرت خیالی و دیگه اینکه اگه کسی به آخرت ایمان داشته باشه خیلی بیشتر به این اخلاق و حفظ حقوق دیگران پایبنده نمونش رو میتونین در دین اسلام ببینین که در مورد همسایه و فامیل آشنا و ... برنامه داره. خب اینجا باز یه مطلبی دیگه رو باید بگم که دین اسلام میگه که اگه قدرت داشتی یا نداشتی باز اخلاق رو رعایت کن نه مثل اون اخلاقی که میگه چون اگه رعایت نکنی ضررش به خودت میرسه (در این مورد تو پستای قبل مطالبی نوشتم) پس برای خود کار ارزش قائل شده این ارزش داره. در مورد حیوانات هم یه چیز کوچیک میگم چون احتمال میدم یکم براتون سخت باشه اونا هم آخرت دارن بله اینطور نیست که بعد مردن همینطور خاک بشن و دیگه تمام( و اذ الوحوش حشرت) این حرف آخرتون که فرمودین که انسان که تکامل یافته ... این برهانیه که شبیه اینو جناب کانت بر اثبات خدا بیان نموده که وقتی ما اخلاق رو تصور میکنیم و اونو در خارج داریم و میبینیم و میتونیم در ذهنمون یه شخصی رو فرض کنیم که حد اعلی این اخلاق باشه چون (همینطور که شما برای انسان که مرتبه بالاتره اخلاق رو در حد بالاتر میپذیرین) در ذهن ما این موجود شکل میگیره پس حتما باید در خارج هم وجود داشته باشه که همون خداست . 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ سلام از اونجایی که بعید میدونم این تاپیک هم به ثمر برسه و باز مدیران لطف کنند و قفلش کنن ولی خب واسه خالی نبودن عریضه یه بحثی رو با هم شروع کنیم. دوستان راحت باشن اینجا دیگه به خدا کاری نداریم(قابل توجه مدیران محترم). به نظرتون معیار فعل اخلاقی چیه ؟ انسان بودن یعنی چی ؟ به طور خلاصه شما چه فعلی رو اخلاقی میدونین؟ درود. بحث اخلاق یه بحث نسبی هست که بارها هم توی تاپیک های مختلف بحث شده و من چیزایی که دارم میگم در واقع تکرار مکررات نظرات خودمه توی جاهای مختلف خلاصه ببخشید اگر تکراریه! در واقع چیزی به نام اخلاق اجتماعی یعنی مجموعه ای از خلق و خوی ها یک اجتماع محلی. اینکه دارم می گم اجتماع محلی دلیل داره. چون تعریف اجتماع محلی با جامعه خیلی فرق داره و تعاریف مرتبط با اونها هم فرق داره! من به طور مختصر تعریف خودم (یک تعریف شهرسازانه!) از اجتماع محلی و جامعه رو بهتون می گم. اجتماع محلی Community: گروهی از انسانها که اهداف ، رفتار و مکان جغرافیایی مشخص دارند. جامعه Society: گروهی از انسان ها که مرزهای جغرافیایی مشترک دارند. توجه هم داشته باشید در نوشتار من واژه "اخلاق" یک واژه ی خنثی و نه خوب و نه بد است. چون ***** ذهنی ما برای خوب و بد بودن مختلف هست و اینجانب فقط به بحث رویه ای ماجرا اشاره می کنم و از شما میخواهم که در مورد بحث ماهوی داستان با بنده بحثی نفرمائید که صلاحیت بحث در این مورد را ندارم و نمیتونم نسخه پیچی کنم من فقط در مورد خودم یک ***** اخلاقی دارم که کاملا خصوصی هست، نه فقط برای من بلکه برای تمامی انسان های روی زمین. (چون فرمودین جه فعلی رو اخلاقی می دونید) پس شما نمیتونید برای یک جامعه یک سری معیارهای یا موازین اخلاقی (و نه اصول ...) رو پیشنهاد بدید چون لزوما خلق و خوی همه ی افراد در یک جامعه با هم یکی نیست! پس کلا چیزی به نام "قانون اخلاق محور" یک گزاره ناصحیح هست. چون اخلاق افراد در یک جامعه با هم متفاوته. (این رو میشه جای دیگه بحث کرد و در این نوشتار نمیگنجد!) حال از نظر اینجانب معیار فعل اخلاقی به شدت می تونه تحت تاثیر عرف باشه و در مورد خفیفتر شرع. اگر به زندگی خود ما ایرانی ها نگاه کنید، تنها مواردی از شرع را پذیرفتیم که در دراز مدت تبدیل به عرفمون شده. مثال میزنم. اگر دین غالب ایرانی ها را اسلام در نظر بگیریم، در اسلام بارها تاکید شده که سیاه پوشیدن مکروهه، آسیب رساندن به بدن گناهه و ... اما با این حال می بینید که در مراسم محرم سیاه می پوشیم و به بدن خودمون ضربه می زنیم... چرا؟ چون از جای دیگه موارد اخلاق عرف جامعه مون از خلق و خوی جاهای دیگه تاثیر پذیرفته و شده این. در واقع هر اجتماع محلی ای که پذیرنده ی شرع میشه، شرع رو مَکانیزه (Localization) میکنه برای خودش. پس معیار اخلاقی یک جامعه در واقعیت امر در حتی در اجتماعات محلی دین نیست. و اساسا اگر اجتماعی و در حالت غیر واقعی جامعه ای ادعای دین مداری و اخلاق دینی داشته باشه کلا گذافه گویی کرده. اما اخلاق هم میتونه از دین تاثیر گرفته باشه. 5 لینک به دیدگاه
دیوید ترزگه 351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ درود.بحث اخلاق یه بحث نسبی هست که بارها هم توی تاپیک های مختلف بحث شده و من چیزایی که دارم میگم در واقع تکرار مکررات نظرات خودمه توی جاهای مختلف خلاصه ببخشید اگر تکراریه! در واقع چیزی به نام اخلاق اجتماعی یعنی مجموعه ای از خلق و خوی ها یک اجتماع محلی. اینکه دارم می گم اجتماع محلی دلیل داره. چون تعریف اجتماع محلی با جامعه خیلی فرق داره و تعاریف مرتبط با اونها هم فرق داره! من به طور مختصر تعریف خودم (یک تعریف شهرسازانه!) از اجتماع محلی و جامعه رو بهتون می گم. اجتماع محلی Community: گروهی از انسانها که اهداف ، رفتار و مکان جغرافیایی مشخص دارند. جامعه Society: گروهی از انسان ها که مرزهای جغرافیایی مشترک دارند. توجه هم داشته باشید در نوشتار من واژه "اخلاق" یک واژه ی خنثی و نه خوب و نه بد است. چون ***** ذهنی ما برای خوب و بد بودن مختلف هست و اینجانب فقط به بحث رویه ای ماجرا اشاره می کنم و از شما میخواهم که در مورد بحث ماهوی داستان با بنده بحثی نفرمائید که صلاحیت بحث در این مورد را ندارم و نمیتونم نسخه پیچی کنم من فقط در مورد خودم یک ***** اخلاقی دارم که کاملا خصوصی هست، نه فقط برای من بلکه برای تمامی انسان های روی زمین. (چون فرمودین جه فعلی رو اخلاقی می دونید) پس شما نمیتونید برای یک جامعه یک سری معیارهای یا موازین اخلاقی (و نه اصول ...) رو پیشنهاد بدید چون لزوما خلق و خوی همه ی افراد در یک جامعه با هم یکی نیست! پس کلا چیزی به نام "قانون اخلاق محور" یک گزاره ناصحیح هست. چون اخلاق افراد در یک جامعه با هم متفاوته. (این رو میشه جای دیگه بحث کرد و در این نوشتار نمیگنجد!) حال از نظر اینجانب معیار فعل اخلاقی به شدت می تونه تحت تاثیر عرف باشه و در مورد خفیفتر شرع. اگر به زندگی خود ما ایرانی ها نگاه کنید، تنها مواردی از شرع را پذیرفتیم که در دراز مدت تبدیل به عرفمون شده. مثال میزنم. اگر دین غالب ایرانی ها را اسلام در نظر بگیریم، در اسلام بارها تاکید شده که سیاه پوشیدن مکروهه، آسیب رساندن به بدن گناهه و ... اما با این حال می بینید که در مراسم محرم سیاه می پوشیم و به بدن خودمون ضربه می زنیم... چرا؟ چون از جای دیگه موارد اخلاق عرف جامعه مون از خلق و خوی جاهای دیگه تاثیر پذیرفته و شده این. در واقع هر اجتماع محلی ای که پذیرنده ی شرع میشه، شرع رو مَکانیزه (Localization) میکنه برای خودش. پس معیار اخلاقی یک جامعه در واقعیت امر در حتی در اجتماعات محلی دین نیست. و اساسا اگر اجتماعی و در حالت غیر واقعی جامعه ای ادعای دین مداری و اخلاق دینی داشته باشه کلا گذافه گویی کرده. اما اخلاق هم میتونه از دین تاثیر گرفته باشه. دوست عزیز من فکر کنم شما بین عادت و عرف و اخلاق خلط کردین شاید حرفتون در عادات و عرفیات درست باشه و امری نسبی باشه ولی در اخلاق نه . بله شاید در یه جامعه یا یه جمع بلند شدن جلوی پای مهمون احترام باشه ولی در یه جای دیگه نه و... اما در اخلاق اینطور نیست چون میدونین که مثلا ظلم در هر جای دنیا با هر سلیقه و با هر عرف و... باشه بده و کسی که ظالم باشه رو مذمت میکنن و همینطور عدل رو هم تحسین میکنن و این همه جایی هست. اما در مورد پیراهن مشکی و محرم باید بگم که همون دین که سیاه پوشیدن رو مکروه کرده همونو تو محرم اجازه داده پس مثالتون درست نیست. پس شما حساب عرف و عادت رو پای اخلاق و دین نوشتین که از بحث ما خارجه 2 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ عزیزم دلیل رو همیشه باید برای اثبات چیزی بیارن نه برای رد کردنش. به ملا نصرالدین گفتن وسط زمین کجاست،گفت همینجا. گفتند از کجا معلوم؟ گفت قبول ندارین متر کنین و بگین اینجا نیست. میشه بگی چطوری میتونی حرف ملا رو رد کنی؟ من هم به همین شیوه حرف شما رو رد کنم. شما باید اثبات کنی در جاهی دیگه دنیا بوده و یکسری آدم رو نام ببری بگی فلانی در فلانجا. اگر نتونی اینکار رو بکنی،یعنی نبوده. اصلا فکر کن من از سرنوشت هیچکدوم هیچ اطلاعی ندارم،شما یا اطلاع داری یا نداری. اگه اطلاع دارین نام ببرین. اگه اطلاع ندارین،بر چه اساسی میگین بوده ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! فقط بر اساس حرف،خوب حرف که باد هواست. بحث عقلی بدون هیچگونه مثالی میشه بحث پیرامون موهومات. مسلما در بحث حول موهومات هرکسی میگه من درست میگم. حداقل شما که قبلا مدیر تالار ریاضیات بودی نباید اینطور قاطع بگی همیشه!! ادعای ملا مغلطه بوده چون کره روی سطح فکر نکنم مرکزی داشته باشه!! حالا ربط این مثال چی بود؟!!! من یکسری آدم هم بیارم از فلان جا مطمئنی شما اونو به عنوان پیامبر قبول میکنی؟؟؟ اساس حرف من هم حرف کسیست که عقلم میگه توی حرفش هوای نفس جایی نداره همیشه اینقدر قاطع نظر میدید؟؟بحث عقلی بدون مثال میشه موهومات؟!! تسلسل در علل محاله یا جمع نقیضین حالا مثالش کجا بود؟!! شما بیا تو اون تاپیک تا ببینیم بحث عقلی چیه بعد بگو موهوماته! خواهشا اگر فکر میکنید جوابی دارید تو همون تاپیک باشه چون توی این تاپیک آدم معذبه! اینکه با دروغ گفتن جامعه فاسد میشه.جامعه فاسد آرامش جسمی و روانی را از آدم میگیره. پس باید صداقت باشه. آخرتی هم برای این توجیه نیست. من از شخصی 100 تومن طلب دارم اون شخص به من میگه فلانی این 200 تومن بدهی من به تو! اون شخص پولداره و چیزی ازش کم نمیشه چه دلیلی داره من 100 تومن رو پسش بدم؟!!! این کار من کجای جامعه رو به فساد میکشونه؟؟ لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ دوست عزیز من فکر کنم شما بین عادت و عرف و اخلاق خلط کردین شاید حرفتون در عادات و عرفیات درست باشه و امری نسبی باشه ولی در اخلاق نه . بله شاید در یه جامعه یا یه جمع بلند شدن جلوی پای مهمون احترام باشه ولی در یه جای دیگه نه و... اما در اخلاق اینطور نیست چون میدونین که مثلا ظلم در هر جای دنیا با هر سلیقه و با هر عرف و... باشه بده و کسی که ظالم باشه رو مذمت میکنن و همینطور عدل رو هم تحسین میکنن و این همه جایی هست.اما در مورد پیراهن مشکی و محرم باید بگم که همون دین که سیاه پوشیدن رو مکروه کرده همونو تو محرم اجازه داده پس مثالتون درست نیست. پس شما حساب عرف و عادت رو پای اخلاق و دین نوشتین که از بحث ما خارجه خیر بنده همون اخلاق رو منظورم هست و کاملا هم در بحث هست!! اخلاق از نظر بنده نسبی هست... همانطور که گفتم اخلاق چیزی جز خلق و خو نیست. من این همه وقت گذاشتم تعاریفم رو برای شما نوشتم بعد شما میاین یه چیز دیگه میگین. حداقل یک بار پستی که نقل قول میگرید رو بخونید. خیر دوست خوبم دین شما هیچگاه در هیچ جایی (اگر قرآن رو موضوع اصلی قرار بدیم) به اینکه محرم میتونید سیاه بپوشید اشاره نکرده. و اگر هم اشاره کرده یعنی تبصره برای یک رفتار دینی گذاشته و خودتون میدونید که رفتار اخلاقی اگر تبصره داشته باشه پس یعنی نسبی و مکان محور و زمان محور هست. پس با این گزاره تون کاملا صحبت منو تائید کردید. پس اخلاق نسبی است! بنده به اصول اعتقادی ندارم. ر. ک به http://www.noandishaan.com/forums/thread67428.html 5 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ من از شخصی 100 تومن طلب دارم اون شخص به من میگه فلانی این 200 تومن بدهی من به تو! اون شخص پولداره و چیزی ازش کم نمیشه چه دلیلی داره من 100 تومن رو پسش بدم؟!!! این کار من کجای جامعه رو به فساد میکشونه؟؟ در مورد اون بخش تعبدی باورهاتون بحث نکنم بهتره. چون همش بر اساس حرف یک نفره،من هم نمیخوام بحثم بره سمت اون نفر. این مثالی که زدی جامعه رو به تدریج فساد میکشونه، یعنی شما چندبار که مال دزدی غیر مستقیم به دهنت مزه کرد علاقمند میشی دفعات بعدی دیگه سکوت نکنی و دروغ هم بگی تا پول ثروتمند بیشتر به حسابت برسه. حتما شنیدین که میگن بنای ظلم اول یک خشت بوده هرکس آمده خشتی بر آن نهاده و امروز چنین برجی شده. 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ اما این که فرمودین جاه طلبی با اخلاق فرق میکنه باید بگم که باز اگه اشکالی نداره یکم از مبانی فلسفه اخلاق رو در غرب بخونین تا ببینین که آیا جاه طلبی از مصادیق اخلاق و فعل اخلاقی شمرده شده یا نه؟ مثلا یه مبنا اینه که فعلی اخلاقیه که اون فعل نفع منو در دراز مدت در پی داشته باشه و خودشون مثال میزنن که اگه من بتونم از یه بانک پولی بدزدم که یا با پارتی پولی بگیرم که این کار رو هیچ کس متوجه نشه تا با فهمیدن اونا بیان و بخوان که از این کار استفاده بکنن و... پس اگه کسی متوجه نشه این کار یه کار اخلاقیه چون نفع من رو در دراز مدت در پی داره حالا این غیر از جاه طلبی و ثروت خواهیه؟ جاه طلبی از صفت های مذموم انسانی هست. فکر کنم در این تاپیک بحث پیرامون اخلاق مثبت هست،وگرنه دزدی و آدم کشی هم از خلقیات آدم هاست. من تمرکزم در این تاپیک روی ویژگی های خوب آدم هاست و اینکه برای خوب بودن نیاز به توجیه آخرتی داریم یا نه. این مثال دزدی زیرکانه هم که مثال زدین دقیقا همون مثالیست که آقای مسی اشاره کرد. اونجا جواب دادم. 3 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ در مورد اون بخش تعبدی باورهاتون بحث نکنم بهتره.چون همش بر اساس حرف یک نفره،من هم نمیخوام بحثم بره سمت اون نفر. این مثالی که زدی جامعه رو به تدریج فساد میکشونه، یعنی شما چندبار که مال دزدی غیر مستقیم به دهنت مزه کرد علاقمند میشی دفعات بعدی دیگه سکوت نکنی و دروغ هم بگی تا پول ثروتمند بیشتر به حسابت برسه. حتما شنیدین که میگن بنای ظلم اول یک خشت بوده هرکس آمده خشتی بر آن نهاده و امروز چنین برجی شده. به هرحال خوشحال میشیم بحثش تو تاپیک خودش بشه خب پس خودتون دارید میگید که بیشتر سود خواهم کرد پس دلیلی نمیبینم که خودمو از این سود محروم کنم!! لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ خیر بنده همون اخلاق رو منظورم هست و کاملا هم در بحث هست!!اخلاق از نظر بنده نسبی هست... همانطور که گفتم اخلاق چیزی جز خلق و خو نیست. من این همه وقت گذاشتم تعاریفم رو برای شما نوشتم بعد شما میاین یه چیز دیگه میگین. حداقل یک بار پستی که نقل قول میگرید رو بخونید. خیر دوست خوبم دین شما هیچگاه در هیچ جایی (اگر قرآن رو موضوع اصلی قرار بدیم) به اینکه محرم میتونید سیاه بپوشید اشاره نکرده. و اگر هم اشاره کرده یعنی تبصره برای یک رفتار دینی گذاشته و خودتون میدونید که رفتار اخلاقی اگر تبصره داشته باشه پس یعنی نسبی و مکان محور و زمان محور هست. پس با این گزاره تون کاملا صحبت منو تائید کردید. پس اخلاق نسبی است! بنده به اصول اعتقادی ندارم. ر. ک به http://www.noandishaan.com/forums/thread67428.html فکر کنم اخلاق رفتار ما در برابر دیگران باشه و سیاه پوشیدن شامل اون نشه!! البته استثناهایی مطمئنا وجود داره ولی بحث ما سر کلیت هست و اینکه چه چیزی باعث میشه ما پایبند به اخلاق باشیم! 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ خب پس خودتون دارید میگید که بیشتر سود خواهم کرد پس دلیلی نمیبینم که خودمو از این سود محروم کنم!! خوب دلیلی نبین،چون عمل شما مصداق کلاهبرداری میشه و کلاهبرداری جامعه را به فساد میکشه،جامعه با توجه به قانون انسانی حذفت میکنه. اونیکه آدم میکشه هم میدونه مجازات قاتل اعدامه،اما چون احتمال نمیده گیر بیوفته میکشه. اونی هم که اعتقاد ماورایی داره،اگه بهش بگن فلانی را باید در راه خالقت بکشی،میکشه. کلا هر مثالی رو میشه زد. من که چیزی از زیر سئوال بردن اخلاق انسانی ندیدم. 4 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ خوب دلیلی نبین،چون عمل شما مصداق کلاهبرداری میشه و کلاهبرداری جامعه را به فساد میکشه،جامعه با توجه به قانون انسانی حذفت میکنه. اونیکه آدم میکشه هم میدونه مجازات قاتل اعدامه،اما چون احتمال نمیده گیر بیوفته میکشه. اونی هم که اعتقاد ماورایی داره،اگه بهش بگن فلانی را باید در راه خالقت بکشی،میکشه. کلا هر مثالی رو میشه زد. من که چیزی از زیر سئوال بردن اخلاق انسانی ندیدم. اینکه قانون جلوتو میگیره یه حرفه اما اینکه خودت خودتو ملزم بدونی حرف دیگست! ضمن اینکه قانون هم با توجه به شواهد جلوتو میگیره اما ممکنه خیلی وقتها اخلاقو زیر پا بذاری مدرکی هم نباشه سود هم بکنی حتی ممکنه طرف هم ضرری نکنه!! پس طرف دلیلی نمیبینه خودشو از این سود محروم کنه 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ فکر کنم اخلاق رفتار ما در برابر دیگران باشه و سیاه پوشیدن شامل اون نشه!! خب دیگه یکی از مشکلات بحث های فرومی اینه که معمولا در تعاریف پایه اشتراکی وجود نداره. از نظر بنده اخلاق یعنی مجموعه ی رفتارها و خلق و خوهای یک فرد. ببینید مثل مناقشه نداره! من تعریف مورد قبول نسبی اندیشمندان اسلامی (بخصوص از منظر محمدباقر مجلسی) و نه غربی رو در مورد اخلاق می ذارم: "صفات نفسانی که موجب می شوند افعالی متناسب با آن صفات به سهولت و بدون نیاز به تامل و تروی از آدمی صادر شود." پس در قبال هر رفتاری پشتش یه اخلاقی خوابیده. مشکی پوشیدن هم رفتاری در قبال سنت ها و باورهای یک اجتماع محلی هست دیگه! در برابر انسانهای دیگر! به احترام عقاید یک جمع. یا به احترام ارزشهای یک جمع که خود فرد جزوی از اون هست. از این مثال بگذرید لطفا . اصل موضوع چیز دیگه ای هست. البته استثناهایی مطمئنا وجود داره ولی بحث ما سر کلیت هست خب همون استثنائات هست که همه چیز رو نسبی میکنه. مثال های خیلی زیادی در این مورد هست. از نحوه ی برخورد با بحث پرده ی بکارت در اروپا تا خاورمیانه بگیر تا بحث در مورد دروغ گفتن در همین اسلام خودمون تا بحث تقیه و ... همه این ها نشون میده که دادن صفت مطلق خوب یا بد به یک رفتار (منتج از اخلاق) در همه ی زمانها و مکانها صادق نیست! و اینکه چه چیزی باعث میشه ما پایبند به اخلاق باشیم!! ببینید اخلاق مفهومی خنثی داره. همه ی انسان ها اخلاق دارند! همه ی انسان ها خلق و خو دارند. این مفهوم هم متاسفانه مانند مفهوم فرهنگ یا هویت ، معنای خاص و مثبت به خودش گرفته. در صورتی که اینطور نیست. ضمن اینکه با توجه به پست اول به نظرتون معیار فعل اخلاقی چیه ؟ انسان بودن یعنی چی ؟ به طور خلاصه شما چه فعلی رو اخلاقی میدونین؟ اینکه "چه چیزی باعث میشه ما پایبند به اخلاق باشیم" برداشت نمیشه یا حداقل نظر بنده اینه.و نگارنده هدفش بیشتر تبیین معیارهای اخلاقی از نظر عموم هست نه فرآیند رسیدن به اون معیارها. 4 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ خب دیگه یکی از مشکلات بحث های فرومی اینه که معمولا در تعاریف پایه اشتراکی وجود نداره.از نظر بنده اخلاق یعنی مجموعه ی رفتارها و خلق و خوهای یک فرد. ببینید مثل مناقشه نداره! من تعریف مورد قبول نسبی اندیشمندان اسلامی (بخصوص از منظر محمدباقر مجلسی) و نه غربی رو در مورد اخلاق می ذارم: "صفات نفسانی که موجب می شوند افعالی متناسب با آن صفات به سهولت و بدون نیاز به تامل و تروی از آدمی صادر شود." پس در قبال هر رفتاری پشتش یه اخلاقی خوابیده. مشکی پوشیدن هم رفتاری در قبال سنت ها و باورهای یک اجتماع محلی هست دیگه! در برابر انسانهای دیگر! به احترام عقاید یک جمع. یا به احترام ارزشهای یک جمع که خود فرد جزوی از اون هست. از این مثال بگذرید لطفا . اصل موضوع چیز دیگه ای هست. خب همون استثنائات هست که همه چیز رو نسبی میکنه. مثال های خیلی زیادی در این مورد هست. از نحوه ی برخورد با بحث پرده ی بکارت در اروپا تا خاورمیانه بگیر تا بحث در مورد دروغ گفتن در همین اسلام خودمون تا بحث تقیه و ... همه این ها نشون میده که دادن صفت مطلق خوب یا بد به یک رفتار (منتج از اخلاق) در همه ی زمانها و مکانها صادق نیست! ببینید اخلاق مفهومی خنثی داره. همه ی انسان ها اخلاق دارند! همه ی انسان ها خلق و خو دارند. این مفهوم هم متاسفانه مانند مفهوم فرهنگ یا هویت ، معنای خاص و مثبت به خودش گرفته. در صورتی که اینطور نیست. ضمن اینکه با توجه به پست اول اینکه "چه چیزی باعث میشه ما پایبند به اخلاق باشیم" برداشت نمیشه یا حداقل نظر بنده اینه.و نگارنده هدفش بیشتر تبیین معیارهای اخلاقی از نظر عموم هست نه فرآیند رسیدن به اون معیارها. خب موضوع اون اخلاقی که شما میگین منحصر به دینه ولی منظور ما اخلاق اجتماعیست و در برخورد با افراد اجتماع در نظر داشته باشید منظور رفتاریست که با دیگر اعضا جامعه در ارتباطه نه رفتار شخصی که بیشتر ناشی از عقیده مند بودن یا حتی ضد عقیده بودن شخصه اون استثناها هم نمیشه گفت کلا اخلاقو نسبی میکنه مثلا ممکنه اگه من راست بگم کشته بشم پس عقل حکم میکنه دروغ بگم که البته اینم جای بحث داره! در کل شما اخلاقیو در نظر بگیر که با دیگران ارتباط داره و میتونه منشا ظلم به اونها باشه و سود برای خود شخص.فکر کنم هیچ دلیلی پیدا نمیشه که طرف از این سود صرف نظر کنه مگر ضرر متقابل! 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ خب موضوع اون اخلاقی که شما میگین منحصر به دینه ولی منظور ما اخلاق اجتماعیست و در برخورد با افراد اجتماع من یادم نمیاد جایی به همچین چیزی اشاره کرده باشم! من از اول اومدم در مورد اجتماع محلی و جامعه حرف زدم. بعدشم اینکه مگه دین برای اجتماع نسخه نپیچیده که بخواد با اجتماع تضاد داشته باشه؟ :JC_thinking: در نظر داشته باشید منظور رفتاریست که با دیگر اعضا جامعه در ارتباطه نه رفتار شخصی که بیشتر ناشی از عقیده مند بودن یا حتی ضد عقیده بودن شخصه بله منظور بنده هم رفتار اجتماعی است. اعتقادات شما در اخلاق اجتماعی شما تاثیر گذارند، این طور نیست آیا؟ اون استثناها هم نمیشه گفت کلا اخلاقو نسبی میکنه مثلا ممکنه اگه من راست بگم کشته بشم پس عقل حکم میکنه دروغ بگم که البته اینم جای بحث داره! بله بنده هم به مکان محور بودن اخلاق و رفتار اشاره کردم قبلا. در کل شما اخلاقیو در نظر بگیر که با دیگران ارتباط داره و میتونه منشا ظلم به اونها باشه و سود برای خود شخص.فکر کنم هیچ دلیلی پیدا نمیشه که طرف از این سود صرف نظر کنه مگر ضرر متقابل! جواد جان یه بار دیگه پستای منو بخون بی زحمت. اصلا هیچ توجهی نمیکنی به چیزایی که نوشتم! بی معرفت... 4 لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ من یادم نمیاد جایی به همچین چیزی اشاره کرده باشم! من از اول اومدم در مورد اجتماع محلی و جامعه حرف زدم.بعدشم اینکه مگه دین برای اجتماع نسخه نپیچیده که بخواد با اجتماع تضاد داشته باشه؟ :JC_thinking:بله منظور بنده هم رفتار اجتماعی است. اعتقادات شما در اخلاق اجتماعی شما تاثیر گذارند، این طور نیست آیا؟بله بنده هم به مکان محور بودن اخلاق و رفتار اشاره کردم قبلا. جواد جان یه بار دیگه پستای منو بخون بی زحمت. اصلا هیچ توجهی نمیکنی به چیزایی که نوشتم! بی معرفت... خب تمام حرف من همینه!!! البته اگه منظورت اعتقاد به بازخواست شدن اون دنیا باشه 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ اینکه قانون جلوتو میگیره یه حرفه اما اینکه خودت خودتو ملزم بدونی حرف دیگست!ضمن اینکه قانون هم با توجه به شواهد جلوتو میگیره اما ممکنه خیلی وقتها اخلاقو زیر پا بذاری مدرکی هم نباشه سود هم بکنی حتی ممکنه طرف هم ضرری نکنه!! پس طرف دلیلی نمیبینه خودشو از این سود محروم کنه پس منظور شما این هست آدم برای درست بودن و اخلاق داشتن نیاز به التزام به چیزی مثل آخرت دارد؟ اگر التزام نداشته باشد،اخلاق ندارد؟ لینک به دیدگاه
JavadMessi 1620 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ پس منظور شما این هست آدم برای درست بودن و اخلاق داشتن نیاز به التزام به چیزی مثل آخرت دارد؟ اگر التزام نداشته باشد،اخلاق ندارد؟ اگه به اخلاقی که مد نظر بود دقت کنی فکر نکنم بدون اعتقاد به حساب و کتاب احتیاجی به پایبند بودن بهش داشته باشه آخه وقتی همه چیز همینجاست خب باید سود حداکثری به دست آورد لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده