*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۰ پا برهنه تا کجا دویدهای؟ که این همه گـُـل شکفته است...؟! 10 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۰ می ترسم از سگ همسایه دنبالم می کند یکی از همین قفس من برایش بساز تا آدم شود...! 10 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۰ نگران نباش پاچه هایم را بالا زده ام تا فرقِ میان رعیت و عاشق معلوم نشود...! 9 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۰ کشتی های عاشق سوت می کشند مردانِ عاشق آه طعم شان یکی است...! 9 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۰ از ستاره ها بادبادک ساختم یـــا از بادبادک ها ستاره نمی دانم! چشمانِ تو پُر از بادبادک و ستاره بود...! 10 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۰ آدم ها قطارها روی ریل حرکت می کنند عاشق می شوند فاجعه آغاز می شود...! 9 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۱ من و تیر چراغ برق دردمان یکی است شب که میشود سرمان تاریک دلمان پرنور صبح که میشود سرمان سنگین دلمان خاموش 8 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۱ باید بروم نه اولش پیداست و نه آخرش با این همه باید تا آخرش بروم بگذار بنشینم و نفس تازه کنم نترس تصمیم من عوض نمیشود به سنگی بدل نمیشوم که کنار راه افتاده باشد نترس این بار هم که تاول پاهایم خشک شود دوباره عاشقت میشوم دوباره راه میافتم دوباره گم میشوم هر طور شده این راه را تا آخر میروم 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۱ ميــان اينــهمــه راه کــه بــه تــو نمــي رســد، چــه سخــت اســت راه ِ تــو را گــم کــردن ... 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۱ چــقدر دزديــدنِ نگــاه ِ تــو از چشــمان ِ تــو لــذت بخــش اســت! گــويــي تيــله اي از چشــمم بــه دلــم مــي افتــد! بـــانـــو! بــا مــردي کــه تيــله هــاي بسيــار دارد، مــي آيــي؟ 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۱ دستِ کودکی ام را رها نکنی که یک چنار نشانه ی خوبی برای رسیدن به خانه نیست تنها یک درخت را نشان کرده ام های چنار ! ما گم شده ایم دستِ تنهایی ام را رها نکنی که یک نگاه ، نشانه ی خوبی برای رسیدن به بانو نیست تنها یک نگاه را نشان کرده ام . 8 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۱ 1) زندگی قرص نانی است روی آب حوض خانهی خاطرات سهم ماهی های سرخ که همیشه عاشقند باور کن 2) انتظار بارانی را میکشم که پلک بر هم بگذارم باریده است ! بانو ! به تماشای باران ستارهها بی چتر بیا. 3) پیچک نگاهم دزدانه تا پشت پنجرهی اتاق تو بالا آمده به کجا خیره شدهای! باران که بگیرد تمام پنجره پر از پیچک خواهد بود 6 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۱ مرا ببخش که پنداشتم شادی پرواز پرستوها از شوق حضور توست آنها بهار را با تو اشتباه میگیرند آخر کوچکاند کوچکم. 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۱ گلويم خشک می شود می ترسم نکند اين بار اشتباه نگرفته باشم بانو! من به دنبال تو می آيم تو هم از من بگريز بگذار ديرتر بميرم 8 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است که می گویم من تنها نیستم تنها، منتظرم تنها 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ کاش مانند کودکی از سقف اتاق مادربزرگ دوچرخه ای چکه میکرد تا باقی عمر را همچون کودکی روی آن سپری کنم 8 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آذر، ۱۳۹۱ نگران نباش پاچه هایم را بالا زده ام تا فرقِ میان رعیت و عاشق معلوم نشود. ..! 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ برو بانو بگذار بیدار شوم باید بروم خیال تو را به دوش کشیدن خرج دارد! 9 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ فاصله ساقه تا شکوفه فاصله خیال تو با من فریادی است که با مرگ خاموش میشود...! 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ بوی رفتن میدهی در را باز میگذارم وقتی برو که گنجشکها و ستاره ها خوابند...! 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده