قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ مِهر، میترا یا میثره از ایزدان باستانی آریایی یا هندوایرانی پيش از روزگار زرتشت است، که معنی عهد و پيمان و محبت و خورشید نیز میدهد. نماد او خورشید میباشد. پس از ظهور زرتشت يكى از ايزدان يا فرشتگان آیین مزدیسنا گرديد. آريائيان هنگام ورود به ايران نیروهای طبيعت مثل خورشيد و ماه و ستارگان و آتش و خاك و باد و آب را مىپرستيدهاند. خدایانی را هم كه مظهر قواى طبيعت بودهاند «دئوه» مىخواندهاند. در بين اين خدايان برتر از همه ایندرا بوده است كه اژدهاكش و پروردگار رعد و برق و جنگ به شمار مىآمده است. اين خدا با اين نام در بین آرياهاى ايران آن رواج را كه ميان هندوان مىداشت نيافت. نزد ایرانیان ظاهراً پرستش ميترا (مهر) جاى آن را گرفت و ايندرا رفتهرفته و بهخصوص بعد از زردشت در رديف ديوان مردود درآمد. در فرهنگهاى فارسى مهر را فرشتهاى دانستهاند كه موكل است بر مهر و محبت و تدبير امور مالی و مصالحى كه در ماه مهر (ماه هفتم از سال شمسى) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو متعلق است و حساب و شمار خلق از ثواب و عقاب به دست اوست. مهر در اوستا و در كتيبههاى پادشاهان هخامنشی میثره Mithra و در سانسکریت میتره Mitra آمده است. در پهلوی میتر Mitr شده. امروز مهر نامیده میشود. مهر (از ریشهٔ میثر) از کهنترین ایزدان ایرانی و هندی است, برخی نشانههای پرستش او را در ایران به پیش آریایی بر میگردانند (اگر بخش بندی پیشا آریایی و پسا آریایی را بپذیریم.) دربارهٔ آغاز دین مهرپرستی در ایران نمیتوان به درستی آن را روشن ساخت ولی میدانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی و ودایی پدید آیند نژاد ایرانی او را با آیینی راز آمیز ستایش میکردند, آیینی که در آینده نام "عرفان اسلامی یا مسیحی" به خود گرفت ،امروزه گروهی از پژوهشگران ایرانی توان آن را دارند که پیشینهٔ پیوستهٔ این آیین را تا به امروز در ایران نمایان سازند. پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا میگفتهاند سمبل خورشید بوده است 3 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ روند مهرپرستی در ایران به درستی نمیشود گفت آیا میترا خدای آفریدگار بوده یا پیامبر , آنچه میتوان از خویشکاری او در باور پرستندگانش دریافت این است که او میانجی یا رهایی بخشی در میان مردم بوده و در زمان نبودنش نیز دوستدارانش باید برای باز گشتش به زمین میپیوسیدند (انتظار میکشیدند). در باور غربی او پسر خورشید بود و در پایان زمان به زمین باز میگشت.خورداد و خورتات و خور از کلماتی است که به این خدا یا نبی منسوب است خورشید در واقع از دو کلمه خور به معنی خدا و شید به معنی درخشنده و جاوید میباشد مانند جم شید در ایران با آمدن اسلام میترا جانی تازه میگیرد, ریشههای آسمانی باور به میترا و آیین پرستش او در آمیزش با اسلام زیباترین و با شکوهترین اندیشه را پدید میآورد. این که مولوی و حافظ و هاتف و.... بی پروا از آمد و شد خود به خرابات (خورآباد یا پرستشگاه خورشید که نماد میترا است) یا از آیینهای آن (سرودههای حافظ گزارش انجام آیین مهرپرستی است نه اینکه انباشتهای از وازههای کنایی) سخن میگویند ویهانی (برهانی) بر این گفته است. برای نمونه در این سروده علامه طباطبایی : "پرستش به مستیست در کیش مهر...." از نوشیدن میهوم هنگام پرستش در آیین مهر پرستی سخن به میان است. پلههای چیستا (عرفان) نیز بازتابی از پلههایی است که رهرو میترایی برای رسیدن به پلهٔ شیر مردی و سر انجام "پیر" شدن, باید بپیماید. باور ميترايی يا خورشيد نيايش را حتا در اشعار مولانا جلال الدين که مذهب اشعری گاهی چون دماغهٔ در بحر کلامش بستر می گستراند، ميتوان دريافت جاييکه می گويد: نه شـــــــبم نه شب پرستم که حديث خواب گويم چوغــلا م آفــتــابـم هـمــه ز آفــتـاب گويــم کمتر شاعر و روشنفکر زمانهها را تاريخ ادب سرزمين ما بياد دارد که در ستايش و نيايش خورشيد گلدستههای کلام نياراسته باشد. اما همه گلدسته چيده اند، ولی دقيقی بلخی ابر از چهره خورشيد بر کشيد تا جهان از گلهای هستی ما را در نور آن روشن بنماياند، و «بدان را به دين خدای آورد». در پرتوی اين آرمان سترگ است که دقيقی بلخی پس ازبر خوانی سرودههای روزگاران تابناکی مادر شهر خرد, که بدست اهريمنان آدم روی تازی در حجله دودين به ماتم فصلهای افتابی خويش می گيريست، به تصوير شگفتن درخت گشن خرد در باغستان دامن ان مادر، در آن روز گاران می پردازد : چو یکـــچند سالان بر آمد بر ين درختــــی پديد آمد اندر زمين در ايوان گشتاسب بر سوی کاخ درختی گشن بود بسیار شاخ دقيقی بزرگ با آوردن نام پاک زرتشت روزنهای را به سوی گلستان رنگين اعتقاد ات اهورايی چند هزار سالهٔ مردم ما می کشايد، گلستان که در آن هزاران شاخه گل از راز و رمز خوشبختی، زيبای، لطف وسعادت همگانی انسان ها، معطر با شبنم نماز يزدان، شميم می افشاند و : همه بـرگ وی پند و بارش خرد کسی کــو خرد پرورد کی مُرد خجسته پی و نام او زردهـشـت که آهرمن بد کنش را بکـشـت پيام ظهور حضرت زرتشت در اشعار دقيقی بلخی مرحلهٔ از نهادگاری باورها و قانون زندگی بر پايهٔ خرد است، یا به بيان ديگر آغاز مرحلهٔ تدوين قانون زندگی بر اصول و هنجارهای خرد به شمار می آيد. با اين حال، بنياد گذار و سرايشگر نهادينههای خرد اوستايی در شاهنامه ،حضرت دقيقی بلخی را بايد نام برد، اوست که کلام آسمانی اش را از زادگاه نزول فرهء يزدی {بلخ} ،آغاز مينمايد و آنگاه به شناسايی پيغمبر خرد و خردمندی رسالت او می پردازد . 1 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ در دین زرتشت مهر ایزد فروغ و روشنایی است، و نگهبان عهد و پیمان میباشد که سوار بر گردونه خورشید گرد جهان میگردد. در اوستا نیز یک سرود برای مِهر آمدهاست. اما الهه مهر پيش از دين زرتشت خود خدايي بود و ديني واحد داشت و اولين دين ايرانيان و جهانيان بشمار مي آيد كه در زير به اختصار جزيياتي را شرح خواهم داد : میترا و وَرزا: این دیوارنگاره از مهرابهای در مارینو ایتالیا است که صحنه قربانی کردن ورزا و دنباله فلکی ردای میترا را نشان میدهد. مِهرپرستی یا آیین مهر بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر (میترا) بنیاد شده بود. به دلیل ارزش مندی آفتاب در این دین برخی نیز این دین را آفتاب پرستی دانستهاند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش بغانی بودند. آیین مهر یک دین یا قانون تدوین شده نیست آیین و سنتی است که آغاز آن تاریک است. اسطوره مهر در اروپا بسیاری از خدایان محلی را همدم مهر دانستهاند و اساطیر محلی را به افسانه مهر پیوند زدهاند. آفرینش در باره آفرینش در آیین مهر بسیار گفتهاند ولی مهر خدای آفریننده نبودهاست. تولد مهر شب یلدا شب تولد مهر بودهاست در این شب میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا میآید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست . برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم میدانند. میترا به هنگام تولد کرهای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفتهاست. مبارزه با گاو میترا گاو مقدس را در حال چرا دستگیر میکند و بر شانه میاندازد و به غار خود میبرد. در برخی جاها میترا پیروزمندانه سوار بر گاو میشود و به سمت غار حرکت میکند. این گاو آبی رنگ بودهاست. قربانی کردن گاو پس از رسیدن به غار میترا گاو را بر زمین میزند و بر پشت آن مینشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرو میکند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو میایند و عقرب برای این که تخم گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری ،مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که میخواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در میآیند. معجزه آب میترا با زدن تیری به صخره از آن چشمهای جاوید به وجود آورد. این همان چشمه آب زندهگانی میباشد. معجزه شکار میترا سوار بر اسب تاخته و حیوانات را شکار میکند تمام تیرهای او به هدف میزنند و با هر تیر موجودی را شکار میکند. بعد از شکار میترا به سراغ دشمنان خود میرود و آنها را از پای در میآورد. لقب مهر نبرز یا مهر شکست ناپذیر از همین جا پدید میآید.دومعجزه میترا بعد از تولد از سنگ که در کتابها نماد اسماناست یکی تیر اندازی به طرف سنگ وخروج اب مقدس از ان ودیگری شکار است که در سنگ نبشته ها به شکار گراز نیز اشاره شده شام آخر در آخرین روز زندگی زمینی میترا او در ضیافتی شرکت میکند. و خون گاو،گوشت او،نان و شراب میخورد. این ضیافت درون غاری انجام میشود. عروج میترا بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج میکند. رستاخیز در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمیگیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود. لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۸ همانطور كه مي دانيد مراسم شب يلدا جشني بوده كه از آغاز تاريخ ايرانيان به مناسبت تولد ميترا بوده كه توسط دين مسيحيت هم كپي برداري شده و به عنوان زاد روز مسيح آورده اند و در اين روز جشن مي گيرند { همچين در دين يهود و ........}كه در پايين به اختصار شرح مي دهم ميلاد خورشيد در تمدنهای ديگر تمدنهای مختلفی شب آخر پاييز را به عنوان روز ميلاد خورشيد جشن میگرفتند. آداب بسياری از اين جشنها تشابهات زيادی با مراسم شب چلهی ايرانيان دارد و حتی در بعضی موارد نفوذ فرهنگ ايران باستان به عنوان ريشهی پيدايش اين آيينها قابل اثبات است. در حدود ٤٠٠٠ سال پيش در مصر باستان جشن «باززاييدهشدن خورشيد»، مصادف با شب چله، برگزار میشده است. مصريان در اين هنگام از سال به مدت ١٢ روز، به نشانهی ١٢ ماه سال خورشيدی، به جشن و پایکوبی میپرداختند و پيروزی نور بر تاريکی را گرامی میداشتند. همچنين از ١٢ برگ نخل برای تزيين مکان برگزاری جشن استفاده مینمودند که نشانهی پايان سال و آغاز سال نو بوده است. در روم باستان مراسمی برای پاسداشت کيوان يا زحل (خداوند زراعت) به مدت هفت روز، از١٧ تا ٢٣ دسامبر، برگزار میشده است همچنين اولين روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشيد بوده است و آن را خورشيد شکستناپذير، ناتاليس انويکتوس، میناميدند. جشن خداوند زراعت و جشن خورشيد شکستناپذير از آن دسته از جشنها هستند که با نفوذ آيين مهر رواج پيدا کردند . بنا بر رسم ايرانيان، بزرگان رومی در اين روز جامهی مردم عادی را بر تن میکردند و بردگان خود را آزاد مینمودند. شاه به ميان مردم آمده و شخصی عادی را که از نجيبزادگان نبود بر سرير شاهی مینشاندند. از جنگيدن در اين روز خودداری میکردند و روز را با صلح و آشتی به شب میرساندند. آيين مهر توسط بازرگانان آسيای صغير به يونان و روم باستان رسيد و پيروان زيادی در ميان اقشار مردم پيدا کرد. در حدود ٧٥ پيکره و بيش از صد نقش مهر يا ميترا در شهر رم در ايتاليا يافت شده است. بهخصوص در درجات مختلف ارتش روم که خود را پشتيبان نيکیها و نگهبان درستیها میدانستند، ميترا، ايزد پاسبان نور، از جایگاه ويژهای برخوردار بود. نفوذ آيين مهر يا ميترا در روم و يونان باستان به اندازهای بوده است که هماکنون ردپای آن در مراسم و آيينهای محلی و مذهبی اروپاييان ديده میشود. بسياری از سنتهای مخصوص کريسمس ميراث روم باستان و در نتيجه آيين مهر است. کلمهی نوئل از ريشهی رومی ناتال به معنی تولد است و همانگونه که ذکر شد نام جشن روميان ناتاليس اينوکتوس بودهاست. همچنين بابانوئل با کلاهی شبيه کلاه موبدان آيين مهر ظاهر میشود. از همه جالبتر، درخت کاجی است که در مراسم کريسمس تزئين میشود. اين درخت کاج و ستارهی روی درخت نيز ميراث آيين مهر است. روميان در اين جشنها از درختان هميشه سبز چون کاج استفاده میکردند و سبزی هميشگی آن را نشانهی قدرت و غلبهی ميترا بر سرما و زمستان میدانستند. در کندهکاریهای باقیمانده از آيين مهر، درخت سرو يا کاج در کنار مهر و آناهيتا ديده میشود و همچنين در نقوش تزئينی ايرانی به شکل بتهجقه ترسيم میشده است. همچنين در قسمتهايی از روسيهی جنوبی هماکنون جشنهای مشابهی بهمناسبت چله برگزار میکنند. اين آيينها شباهت بسياری با مراسم شب چله دارد. رقص مخصوص اين شب يادآور نحوهی برداشت محصول کشاورزان در اين هنگام از سال است. يهوديان نيز در اين شب جشنی با نام «ايلانوت» (جشن درخت) برگزار میکنند و با روشنکردن شمع به نيايش میپردازند لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده