XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۰ مقدمه با توجه به كشف و شناسايي معادن زيادي در چند دهه گذشته در سطح جهان، كشف ذخاير جديد بهخصوص در مناطقي كه تحت پوشش فعاليتهاي اكتشافي در گذشته بودهاند دشوار و دشوارتر ميشود و هر چه زمان ميگذرد با كشف شدن معادني كه شواهد و نشانههاي بيشتري را بروز دادهاند كاوشگر معدني به ناچار بهسوي كشف معادني بايد باشد كه از ديد تيزبين گذشتگان مخفي ماندهاند و معمولا آثار عمدهاي در سطح زمين از خود بهجا نگذاشتهاند. از ديگر سو، علم اكتشاف مواد معدني نيز بهصورت يك علم پويا در حال تكوين و تكامل است و با بهكارگيري فناوريهاي نو بهسوي يافتن روشهاي نوين و يا پوياتر كردن روشهاي اكتشافي شناخته شده گام برميدارد. لذا آشنايي با روشهاي نوين اكتشاف از جمله ضروريات است در چنين شرايطي عدم بهكارگيري نيروهاي كارآمد و مديريت با تجربه و آشنا با تكنولوژيهاي روز در حيطه اكتشاف مواد معدني سبب هدر رفتن سرمايههاي ملي، از دست دادن زمان جهت دستيابي به معادن جديد و در نتيجه سد كردن توسعه اقتصادي در ديد كلان آن ميشود. در اين نوشته گذري كوتاه به آخرين تكنيكهاي اكتشافي كه در چند سال اخير در سطح جهان مطرح گشتهاند خواهيم داشت هرچند بهمنظور اجتناب از طولاني شدن اين نوشته، نگارنده به ناچار بخشي از مطالب را حذف كرده كه اميد است در فرصت ديگري مطالب مذكور ارائه شود. بديهي است شرح كامل هر يك از تكنيكهاي معرفي شده در چارچوب اين نوشته نميگنجد و هدف نگارنده بيشتر مطرح كردن آنها بوده تا انشاءالله در پروژههاي اكتشافي مورد استفاده قرار گيرند. در نوشته حاضر به تكنيكهاي جديد در هر مرحله از مطالعات اكتشافي كه شامل مطالعات ماهوارهاي، زمينشناسي، ژئوشيمي، ژئوفيزيك و حفاريهاي اكتشافي هستند اشاره ميشود. 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۰ مطالعات ماهوارهاي دادههاي حاصل از ماهوارهها در تشخيص برخي كانيها، زونهاي آلتراسيون، ساختمانهاي زمينشناسي و تكتونيكي، استفاده در توپوگرافي، تشخيص تقريبي نوع سنگ كاربرد دارند. ماهوارههاي Landsat, Aster, JERS-1 از آن جملهاند كه مجهز به سنسورهاي جذب امواج EM در دامنه طول موجي مرئي تا مادون قرمز (4 تا 15 باند) هستند. در چند سال اخير بهمنظور افزايش قدرت تفكيك امواج و شناسايي دقيقتر انواع كانيها سنسورهاي Hyperspectral كه قادر به تفكيك 220 باند هستند ابداع شدهاند. اين سنسورها براي اولينبار در سال 2000 در ماهواره 1-OE بهكار گرفته شدند و حدود 20 كاني را با استفاده از دادههاي هايپرين ميتوان تشخيص داد و بدين ترتيب ميتوان اطلاعات با ارزشي جهت شناسايي نواحي مستعد معدني با استفاده از اين دادهها كسب كرد، علاوه بر بهكارگيري ماهواره، ثبت دادههاي حاصل از انعكاس امواج EM از طريق اسكنرهاي Hyperion با نصب سنسورهاي مذكور در هواپيما نيز انجام مييابد (Airborne Hyperspectral) در اين روش اسكنر درهر روز حدود 6ـ5 گيگابايت داده را جمعآوري ميكند و در هر روز ميتوان حدود 3500 كيلومتر مربع از سطح زمين را برداشت كرد. بنابراين در مدت كوتاهي منطقه وسيعي را ميتوان زير پوشش قرار داد كه اين امر باعث شناسايي اوليه نواحي مستعد معدني در زمان كوتاه ميشود و انواع زونهاي آلتراسيون و زونهاي اكسيدي آهن (هماتيتي، گوتيتي، ژاروسيتي) با اين روش قابل تفكيك هستند. با استفاده از سنسورهاي SAR(Polarimetric (Synthetic Aparture Radar كه امواج مايكروويو را فرستاده و انعكاس آنها را از زمين دريافت ميكند (سنسورهاي نوع Active) امكان تشخيص انواع سنگها وجود دارد، امواج مذكوراز ابرها و گياهان هم عبور ميكنند و بنابراين در مناطق با پوشش ابري گسترده و جنگلي كاربرد بيشتري دارند. ضمنا با استفاده از امواج (TIR (Thermal Infrared نيز كه توسط ماهوارههاي Aster و Hyperion نيز ثبت ميشوند با تشخيص ميزان سيليس در سنگها تا حدودي نوع سنگها قابل تفكيك است. بديهي است اين تكنولوژي در تهيه نقشههاي زمينشناسي بهخصوص در مناطق صعبالعبور و كوهستاني كاربرد دارد. ضمنا با استفاده از سنسورهاي SAR مناطق تكتونيكي كه ممكن است جايگاه ذخاير معدني باشند نيز به خوبي شناسايي ميشوند. از امواج TIR علاوه بر تشخيص سنگها، در اندازهگيري گراديان حرارتي زمين نيز استفاده ميشود كه جهت شناسايي مناطق ژئوترمالي و ذخاير سطحي سولفوره (حرارت محيط بر اثر اكسيداسيون سولفورها افزايش مييابد) كاربرد دارند. تكنولوژي مطالعات ماهوارهاي به سرعت در حال پيشرفت است و كارآيي نرمافزارهاي مربوطه در تجزيه و تحليل دادهها نيز در حال افزايش است. 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۰ ژئوشيمي اكتشافي احتمال ثبت نشدن آنوماليهايي از عناصر در مناطق تحت پوشش اكتشافات ژئوشيميايي همواره از دغدغههاي عمده كارشناسان مربوطه بوده است و جهت ثبت كردن كليه آنوماليها هر چند كوچك در مناطق اكتشافي روشهاي زيادي در چند دهه گذشته مورد آزمايش و اجرا شده است. از جمله اين روشها كه البته چندان هم جديد نيست ولي در كشور ما هنوز هم در برخي از پروژههاي ژئوشيميايي بدان توجه نميشود انتخاب مناسبترين اندازه دانههاي خاك و يا نمونه خردايش شده است كه عنصر و يا عناصر معدني مورد نظر در آن سايز بيشترين تمركز را دارا هستند (Orientation Survey) با اين روش و مشخص كردن سايز بهينه باعث ميشود كه آنوماليهاي احتمالي موجود در ناحيه به نحو بارزتري نمايان شوند. بسيــاري از عناصر در فازهاي شيميــايي خاصي تمركز بيشتري مييـــابند. در چنــد سال اخير جهت جدا كردن فازهاي مذكور از كل نمونـــه و در نتيجه بازيــابي عنصر مورد نظر روشهاي مختلفي آزمـــايش و تجربــــه شده است. اين روشها را بهصورت كلي، Partial Geochemical Analysis ناميدهاند و در مواردي كه ضخامت زيادي از خاك بر روي ذخيره معدني قرار داشته باشد و فاصله ذخيره تا سطح زمين زياد باشد كارآيي خود را نشان دادهاند. معمولا يونهاي عناصر از عمق بهصورت عمودي حركت كرده و آثاري از خود (معمولا ناچيز) در پوشش بالا قرار ميدهند كه با استفاده از اين روشها امكان ثبت آنوماليها بيشتر ميشود. در اين روشها تقريبا تمركز عناصر را در 6 فاز تعريف كردهاند كه شامل نمكهاي حل شدني، كانيهاي رسي، كربناتها و سولفاتها، اكسيدهاي آهن و منگنز و غيره هستند. با توجه به تمركز بيشتر هر عنصر در فاز بهخصوص، با جدا كردن فاز مربوطه از كل نمونه، آنومالي احتمالي بهصورت واضحتري خود را نشان ميدهد. كارآيي اين روشها نسبت به روشهاي معمول اكتشافات ژئوشيميايي در محدودههايي كه آثار عناصر معدني و غلظت آنها در خاك سطحي ناچيز بوده است بسيار بيشتر بوده و آنوماليهاي حاصله كشف معادن جديدي را سبب شدهاند. ذيلا به چند روش جداسازي اشاره ميشود: 1. روش Bulk Leach Extractable Gold - BLEG: اين روش عمدتا براي شناسايي آنوماليهاي طلا كاربرد دارد، در اين روش نمونه خاك بهوسيله سيانيد سديم (NaCn) ليچد شده و محلول حاصل را آناليز ميكنند. با استفاده از اين روش تاكنون چندين معدن طلا در سطح جهان كشف شده و از جمله متدهاي مطمئن در اكتشافات ژئوشيميايي طلا است. 2. روش Enzyme Leach: برخي از عناصري كه از ذخيره معدني موجود در عمق زمين وارد پوشش خاك سطحي ميشوند جذب اكسيدهاي منگنز موجود در خاك شده و در آن فاز قرار ميگيرند. در اين روش با استفاده از واكنش آنزيمي، اكسيدهاي منگنز در نمونه خاك را بهصورت Selective جدا ميكنند و عناصر وجود در آن كه عمدتا فلزات پايه و قيمتي هستند اندازهگيري ميشود. اين روش براي اكتشافات ژئوشيميايي طلا، فلزات پايه و همچنين كيمبرليتهاي الماس دار كاربرد دارد. 3. روش Mobile Metal Ion Extraction - MMI: در اين روش يونهاي فلزي موجود در خاك سطحي را جدا ميكنند، در صورت وجود ذخاير معدني فلزي در عمق زمين، يونهاي عناصر به سمت بالا حركت كرده و با پيوند ضعيفي در خاكهاي سطحي تمركز مييابند. در اين روش يونهاي فلزاتي نظير Ag, Ni, Zn, Pb, Cu, Au را با بهكارگيري حلالهاي شيميايي متفاوت از نمونه خاك استحصال كرده و محلول حاصله را با روش ICP آناليز ميكنند. اين روش در اكتشاف عناصر نادر خاكي (REE) نيز ثمربخش بوده است. در سالهاي اخير چندين معدن طلا و مس با روش MMI كشف شده است. از سوي ديگر يونهاي عناصر گاهي در فاز گازي با جدا شدن از ذخاير مدفون در عمق زمين به سمت بالا حركت كرده و در پوشش خاك سطحي و يا در هواي نزديك سطح زمين تمركز مييابند بر همين اساس، گازهاي موجود در خاك و يا هواي سطحي را جهت پي بردن به وجود ذخاير در عمق نمونهگيري و آناليز ميكنند. اين نوع نمونهگيري در اكتشاف ذخاير نفت و گاز از ديرباز كاربرد خوبي داشته است و استفاده از آن در اكتشاف ذخاير فلزي نيز در حال گسترش است. 4. روش ژئوشيمي آب (Aqueous Geochemistry): نمونهبرداري از آبهاي عمقي (آب زيرزميني) و سطحي در اكتشاف منابع معدني و رديابي ذخاير معدني همواره مطرح بوده است. در سالهاي اخير با ورود دستگاهها و تكنيكهاي جديد آناليز مانند ICP-MS كه مقادير بسيار جزيي عناصر را نيز اندازهگيري ميكند، اكتشافات ژئوشيميايي آب در حال گسترش است. از اين روش بهخصوص در مناطق مستعد معدني كه چاههاي آب كشاورزي حفر شدهاند در اكتشاف ذخاير معدني ميتوان استفاده كرد. 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۰ تازههاي اكتشافات ژئوفيزيكي همانطور كه ميدانيم ژئوفيزيك اكتشافي شامل پنج روش اصلي الكتريكي ـ مغناطيسسنجي، راديومتري، گراويمتري و لرزهنگاري است كه هر يك از اين روشها بهصورت مستقل و يا همراه با ديگر روشها جهت اكتشاف ذخاير معدني و حوضههاي نفت و گاز كاربرد دارند، در سالهاي اخير شركتهاي سازنده تجهيزات ژئوفيزيكي همواره در جهت ساخت دستگاههاي فرستنده كه توان انتشار قويتر و كنترل شده امواج به زمين را دارا باشند و گيرندههايي كه توان ثبت واقعيتر دادههاي برگشتي از زمين را داشته باشند تلاش كردهاند و كارشناسان ژئوفيزيك در سه بخش ارتقاي تكنولوژي دستگاهها، بهينه كردن روشهاي اندازهگيري هوايي و زميني و همچنين كاملتر كردن نرمافزارهاي مربوطه بهمنظور واقعيتر كردن محل، شكل و ابعاد آنوماليهاي كشف شده تلاش ميكنند. در اينجا به چند مورد جديد و كاربردي اشاره ميشود: 1. روش اندازهگيري24- Titan: اين روش از جديدترين روشهاي الكتريكي است كه در آن پارامترهاي مقاومت (RS)، شارژ ابيليته (IP) و مقاومت مگنتوتلوريك (MT) در طبقات زمين اندازهگيري ميشود و ميتوان تا عمق 5/1 كيلومتري را مورد مطالعه و اندازهگيري قرار داد و بنابراين جهت اكتشاف معادن عميق و پنهان در اعماق زمين بسيار كارآيي دارد، مقادير IP تا عمق 750 متري و مقادير MT تا عمق 5/1 كيلومتري در اين روش قابل اندازهگيري است، اندازهگيريها بر روي يك خط يا شبكه و همزمان در 24 ايستگاه انجام مييابد و با تلفيق دادههاي فوق، درجه اطمينان آنوماليهاي حاصله افزايش مييابد. اين تكنيك از جمله روشهايي است كه در چند سال اخير در سطح جهان در پروژههاي اكتشافي بسيار مورد توجه قرار گرفته است. 2. روش E-scan Surveys: اين روش نيز از جمله روشهاي جديد الكتريكي است كه نوعي اندازهگيري مقاومت و IP است. عمق اندازهگيري آن تا 600 متر بوده و نفوذپذيري جريان ارسالي در زمين با قدرت بالاتري نسبت به روشهاي معمول است. در اين روش حدود يكصد الكترود و يا بيشتر برروي شبكهاي در سطح يك كيلومترمربع و يا بيشتر قرار ميدهند و جريان اوليه به يك الكترود وصل شده و مقاومت در همه الكترودها قرائت ميشود، هر يك از الكترودها بهتدريج بهعنوان الكترود جريان اوليه عمل كرده و بدين ترتيب حجم بسيار زيادي داده جمعآوري ميشود. دادهها با استفاده از كامپيوتر در قالب سلولهاي سه بعدي نشان داده ميشوند و نهايتا مقاومت حجمي از ناحيه بهصورت سه بعدي نمايش داده ميشود. اين روش در اكتشاف كانسارهاي طلاي اپي ترمال، نواحي ژئوترمال، پايپهاي كيمبرليتي و... كاربرد خوبي دارد. 3. دستگاههاي جديد مگنتومتر دادههاي ميدان مغناطيسي را در حافظه ثبت كرده و پس از انجام تصحيحات مربوطه با اتصال آن به پلاتر، نقشه كنتوري دادهها را ترسيم ميكنند. همانطور كه ميدانيم روش مغناطيس سنجي كاربردهاي فراواني در اكتشاف انواع كانسارها دارند و در تشخيص نواحي آهندار، نواحي آلتراسيون، تودههاي نفوذي پنهان، شناسايي گسلها و كنتاكتهاي زمينشناسي در عمق و بسياري موارد ديگر قابل استفاده هستند. 4. روش جديدي در تجزيه و تحليل دادههاي IP و EM جهت تفكيك بهتر آنوماليها و ارزشدهي به آنها مورد استفاده قرار گرفته است كه به نام، 3D EM-IP Modeling and Imaging System است. در اين روش با تلفيق كردن دادههاي فوق و ساخت مدل سه بعدي، آنوماليها بهصورت واقعيتر ثبت ميشوند. 5. از روشهاي لرزهنگاري (Seismic) معمولا جهت اكتشاف منابع نفت و گاز استفاده ميشده ولي جديدا از اينگونه روشها جهت اكتشاف ذخاير فلزي واقع در اعماق بيش از 500 متري زمين نيز استفاده ميشود. با استفاده از روش لرزهنگاري انعكاسي سه بعدي (3D-Seismic Reflection) ذخاير معدني تا عمق 3 كيلومتري نيز قابل شناسايي هستند و كانسارهايي از تيپ ماسيوسولفايد، Sedex، IOCG (كانسارهاي مس و طلاي آهن اكسيدي) با اين روش مورد اكتشاف قرار گرفتهاند. در صورتيكه امواج از طبقات زمين خوب منعكس نشوند با حفر چاه و قراردادن سايزمومتر در عمق چاه (Borehole Seismic) نسبت به ثبت امواج اقدام ميكنند. 6. روش اندازهگيري همزمان مولفههاي ميدانهاي مغناطيسي و الكتريكي زمين كه به نام امواج مگنتوتلوريك(Magnetotelluric) شناخته ميشوند در حال پيشرفت است در اين روش تغييرات ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي در فركانسهاي مختلف اندازهگيري ميشود و قابليت هدايت الكتريكي طبقات زمين با استفاده از نسبت بين مولفههاي الكتريكي و مغناطيسي تعيين ميشود (MT Apparent Resistivity). اين روش با توجه به دامنه فركانس امواج جهت اكتشاف در اعماق مختلف كاربرد دارد. نوعي از اين روش كه در سالهاي اخير كاربرد زيادي در اكتشاف ذخاير معدني پيدا كرده به نام، (CSAMT) Controlled Source Audio Magnetotelluric است كه جريان الكتريكي در دامنه فركانسي مشخص به زمين ارسال ميشود. 2 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۰ دستگاههاي حفاري اكتشافي دستگاههاي حفاري بسته به اهداف مورد نظر در كار متنوع هستند و بهطور كلي با توجه به تنوع در روشهاي حفر چاههاي حفاري حدود 9 مدل از اين دستگاهها توسط شركتهاي سازنده توليد ميشوند كه از آنها در حفاريهاي چاه آب، نفت، مطالعات ژئوتكنيكي، حفر چاههاي انفجاري و مطالعات اكتشافي معادن استفاده ميكنند. اكثر اين دستگاهها در حين حفاري سنگهاي مسير را خرد كرده و خرده سنگها از دهانه چاه خارج ميشوند (Percussion Drills) و در برخي از مدلها نيز سنگهاي مسير چاه سالم و با خردشدگي كم از چاه خارج ميشوند (Core Drills). در چند دهه گذشته حفاريهاي اكتشافي با دستگاههاي مغزهگيري (Core Drill Rigs) انجام ميگرفته و عدم بهكارگيري دستگاههاي نوع Percussion به دو دليل اختلاط خرده سنگهاي خروجي با سنگ ديواره چاه و عدم امكان بررسيهاي سنگشناسي و ديگر مطالعات بر روي خرده سنگهاي خروجي بوده است. در اينجا به آخرين روشهاي مورد استفاده در حفاري اكتشافي اشاره ميشود: 1. حفاري اكتشافي به روش RC: اين روش در سالهاي اخير بهتدريج جاي خود را در حفاريهاي اكتشافي ذخاير معدني باز كرده است. در اين روش براي عدم اختلاط خرده سنگهاي خروجي با ريزشهاي ديواره چاه، خرده سنگها با فشار هوا و يا آب از فضاي بين دو لوله به بيرون رانده شده و تماس با ديواره چاه نخواهند داشت، در مدل ديگري از اين دستگاهها هواي فشرده و يا آب از فضاي بين دو لوله وارد چاه شده و خرده سنگها از فضاي لوله مركزي به بيرون از چاه هدايت ميشوند و بنابراين هيچ نوع آلودگي با سنگهاي ديواره چاه ايجاد نميشود. هماينك بيش از نيمي از حفـــاريهاي اكتشافي در دنيــــا تـــوسط دستگاههاي، (Reverse Circulation Drilling) RC انجام مييابد، سرعت زياد و هزينه كمتر از جمله مزيتهاي عمده اين نوع دستگاهها نسبت به دستگاههاي مغزهگيري است و در هر پروژه اكتشافي جهت شناخت اوليه و سريع از ذخيره معدني ميتوان حفاري را با اين روش آغاز كرد. درحال حاضر در پروژههاي اكتشافي بهمنظور ايجاد سرعت و كم كردن هزينههاي حفاري بيش از نيمي از چاهها را با دستگاههاي RC و بخش ديگر را با دستگاههاي مغزهگيري حفر ميكنند. البته اين روش معايبي نيز دارد مثلا در صورت افت و كم بودن فشار هوا ممكن است كانيهاي سنگين نظير طلا به ته چاه سقوط كنند و يا اينكه در صورتي كه كانيسازي در درزههاي ريز باشد احتمال خروج كانهها از خرده سنگها و سقوط آنها در چاه وجود دارد در حال حاضر حفاري RC تا عمق 500 متر نيز امكانپذير است. 2. حفاري چند جهتي و يا Directional Drilling Core: در اين نوع روش حفاري پس از حفر كردن يك چاه در عمق مشخصي از چاه مذكور با توجه به اهداف موردنظر ميتوان چاههاي انحرافي ديگري حفر كرد و بنابراين با اين روش صرفهجويي زيادي در زمان و هزينه حفاري خواهد شد اين روش در چند سال اخير ابداع شده و هنوز بهصورت گسترده در پروژههاي اكتشافي در سطح جهان استفاده نميشود و براي ذخاير لايهاي و يا رگهاي كاربرد بيشتري دارد در اين روش جهت كنترل كردن جهت حفاري در عمق از انواع ابزارهاي جانبي در دستگاه حفاري استفاده ميشود و از جمله مهمترين آنها Steerable Core Barrels است در حال حاضر با اين روش چاههاي تا عمق 700 متر را ميتوان حفر كرد. 3. دستگاههاي حفاري چند منظوره (Multipurpose Drill Rigs): اين دستگاهها كه معمولا برروي تراك نصب ميگردند، بنابه اهداف مور نظر حفاري ساخته ميشوند و در پروژههاي اكتشافي كه دو روش حفاري و يا بيشتر مدنظر است بهكار ميرونـد. متــداولترين آنها دستگاههاي حفــاري مغزهگيري المــاسه (Diamond Core Drilling) و RC هستند كه حفاري الماسه تا عمق 1300 متر و RC تا عمق 400 متر را نيز با اينگونه دستگاهها ميتوان انجام داد. البته لازم به ذكر است كه برخي از آخرين مدلهاي دستگاههاي حفاري مغزهگيري تا عمق 3 هزار متري را نيز حفر ميكنند. 4. دستگاههاي حفاري خاص: جهت حفاري در مناطق صعبالعبور و بدون راه دسترسي، دستگاههاي حفاري ساخته شده كه قطعات آن در عرض يك ساعت باز شده و قطعات آن را با هليكوپتر به محل پروژه حمل ميكنند و قطعات باز شده را در مدت كوتاهي ميتوان مونتاژ كرد، در مراحل اوليه اكتشاف از دستگاههاي مغزهگيري پرتابل نيز ميتوان استفاده كرد كه دستگاههاي سبكي بوده و تا عمق 100 متر را حفاري ميكنند اين دستگاهها را با هليكوپتر نيز حمل ميكنند به اين دستگاهها Gopher گويند كه كاربردهاي مختلفي نيز دارند. دستگاههاي جديد آناليز علاوه بر پيشرفت شگرفي كه در آناليز شيميايي دستگاهي با ورود انواع روشهايInductively Coupled Plasma) ICP) در اين شاخه ايجاد شده كه كمك شاياني به اكتشافات ذخاير معدني كرده است، دستگاههاي آناليز پرتابل كه بتوان از آنها در محيطهاي صحرايي استفاده كرد در حال پيشرفت هستند از جمله دستگاههايي كه در سه سال گذشته كارآيي خوبي از خود نشان دادهاند نوعي دستگاه X.R.F پرتابل هستند كه با گذاشتن اين دستگاه بر روي نمونه سنگ با دقت قابلقبولي دستگاه ميزان عناصر موجود در نمونه را اندازهگيري و ثبت ميكند و حدود 25 عنصر توسط اين دستگاه اندازهگيري ميشود. اين دستگاهها فعلا امكان اندازهگيري عناصر سبكتر از كلسيم در جدول تناوبي را ندارند. وجود اين دستگاه در صحرا بهخصوص در حفاريهاي اكتشافي كمك زيــادي جهت جمعبندي سريع به كارشناس ميكند و بــهكارگيري آن را در پروژههاي اكتشافي در ايران تــوصيه ميكنيم. از ديگر دستگاههايي كه در چند سال گذشته در جهت شنــاسايي صحرايي كانيها كاربرد زيــادي يــافته دستگاه Portable Infra-red Mineral Analyser) PIMA) است كه با اين دستگاه و استفاده از كامپيوتر و نرمافزارهاي مربوطه (Specmin) مقادير كانيها را ميتوان در نمونه مشخص كرد و مثلا با اندازهگيري مقادير كانيها برروي يك شبكه طراحي شده روي زمين نقشه انواع آلتراسيونها را ترسيم كرد. با اين اسپكترومتر دامنه وسيعي از كانيهاي سولفاته، كربناتها و هيدروسيليكاتها را ميتوان شناسايي كرد. نوشته: دكتر اكبر كريمي، شركت ملي صنايع مس ايران 3 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=colspan: 2]ارائه روش مدل سازی سیستم های نفتی/ کاهش ریسک اکتشاف[/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2]پژوهشگران پژوهشگاه صنعت نفت با ارائه روشی نوین اقدام به مدل سازی حوزه های نفتی و گازی حوزه خلیج فارس و دریای عمان کردند که با استفاده از این مدل سازی می توان اهداف آتی اکتشافات نفتی را اولویت بندی کرد و ریسک اکتشاف را کاهش داد.[/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2]محمدرضا کمالی- مجری طرح در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به جزئیات این پروژه تحقیقاتی افزود: این طرح از سوی پژوهشگاه صنعت نفت به کارفرمایی شرکت نفت فلات قاره به نام مروارید خلیج فارس اجرایی می شود. وی با بیان اینکه این طرح به مدت 3 سال اجرایی می شود، اظهار داشت: پروژه مروارید خلیج فارس، طرح مطالعاتی مدل سازی سیستم های نفتی خلیج فارس و دریای عمان با هدف تعیین سیستم های نفتی و مدل سازی های یک تا سه بعدی است که نتایج این مطالعات با استفاده از فناوریها و نرم افزارهای روز دنیا عرضه می شود. مجری طرح مروارید خلیج فارس با اشاره به اهمیت اجرای این پروژه خاطر نشان کرد: علی رغم تجمعات نفت و گاز و وجود میادین نفتی مشترک در این منطقه، تاکنون برای اکتشاف این میادین از روشهای سنتی استفاده می شد ولی در این مطالعات بر اساس آخرین فناوریهای روز دنیا در زمینه مدل سازیهای دو و سه بعدی اقدام به اکتشاف میادین جدید نفتی می شود. کمالی ادامه داد: این مدل سازیها باعث می شود که بتوانیم زایش نفت، تولید، مهاجرت و تعیین مسیرهای مهاجرت و انباشته شدن نفت در مخازن هیدروکربنی را اعم از نفت و گاز مدل سازی کنیم و با استفاده از این مدلها برآورد کنیم که نفت چه زمان تولید شده و به چه عمقی مهاجرت کرده و از نظر کمی چه میزان تولید هیدروکربن داشتیم. وی با تاکید بر اینکه با استفاده از این داده ها می توانیم اهداف آتی اکتشافات نفتی خود را اولویت بندی کنیم، اضافه کرد: این داده ها به ما کمک می کند تا ریسک در اکتشاف را کاهش دهیم و عدم قطعیت را به حداقل برسانیم. این محقق یکی از مزایای مهم این روش را مطالعات چند رشته ای دانست و یادآور شد: در این مطالعات از اطلاعات زمین شناسی نفتی، چینه شناسی، ژئوفیزیک، ژئوشیمی مهندسی مخزن و مدل سازی استفاده می شود. داده های این مطالعات در مدلهای دو و سه بعدی حوزه های رسوبی استفاده می شود. کمالی با تاکید بر اینکه این طرح یک پروژه تحقیقاتی و پژوهشی است، ادامه داد: در این پروژه ما وارد کار اکتشاف و عملیاتی نمی شویم بلکه داده هایی را تولید می کنیم که با استفاده از آنها می توانیم هدفهای اکتشافات آتی را مطلوب تر و دقیق تر شناسایی کنیم. [/TD] [/TR] [TR] [/TR] [/TABLE] 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده