رفتن به مطلب

وقتی مورینیو قمار کرد و باخت! دیگر کسی از فوتبال حرف نمی زند!


ارسال های توصیه شده

shitinho.jpg

نکته ظریفی که عامدانه از چشم افتاد و کسی علاقه نداشت در موردش حرفی بزند فوتبال خشنی بود که پیش نیاز ومسلتزم پیاده کردن طرح مذکور بود. کسی از خودش نمی پرسید هزینه ارائه این فوتبال در صورت اخراج پپه چه خواهد بود؟

1)آنتی تز مورینیو مقابل بارسا همواره بر یک اصل استوار بوده؛ دفاع، دفاع و دفاع و سپس ضد حمله و و شاید کار تمام. از زمان حضور سرمربی پرتغالی در چلسی تا امروز توپ های فراوانی بودند که با این ترفند از سوی تیم های متبوع او به درون دروازه ویکتور والدس غلتیده اند. مثل گلی که پنج - شش سال قبل دروگبا در نیوکمپ زد و آن گل محصول پاس پنجاه متری فرانک لمپارد بود، سپس در اینتر و بازی رفت نیمه نهایی فصل قبل که تقریبا هر سه گل نرآتزوری روی این تاکتیک حاصل شد. اما پیاده کردن این نوع از سبک بازی در مادرید (که هیچ تشابهی با اینتر و چلسی بی افتخار در اروپا ندارد) قطعا هزینه های گزاف خود را خواهد داشت.

 

در ال کلاسیکوی شماره یک (از چهارگانه های اخیر) مورینیو ترجیح داد در زمین خودی دفاع کند و روی ضد حملات دروازه بارسا را فتح کند. با توجه به تساوی آن دیدار فرصت کمی برای منتقدان باقی ماند تا آن نوع از بازی را به درستی تشریح کنند. سپس در کوپا دل ری نمونه کامل «فوتبال بر پایه دفاع و ضد حمله» از نیمه دوم تا سوت پایان بازی به منصه ظهور گذاشته شد و گل رونالدو به صورت کلی، صورت مسئله را پاک کرد و همانطور که شهره است در پایان نبرد از فرمانده فاتح آمار کشته هایش را نمی گیرد، کمتر کسی پیدا شد که در مورد فلسفه فوتبال خوزه در رئال مقابل بارسا صحبت کند.

 

مردم پایتخت اسپانیا که در فینال جام جهانی 2010 مرتب هلندی ها را بخاطر نوع بازی تدافعی شان مورد شماتت قرار می دادند و تیکی تاکای تیمشان که وام گرفته از مکتب و بازیکنان بارسا بود را به رخ لاله های نارنجی می کشیدند، حالا تمام قد از فوتبال خوزه دفاع می کنند، چون شکست های متوالی از بارسا نوعی خلاء برای آنها خلق کرده که از اولین تبعات آن می توان به از بین رفتن اعتماد به نفس اشاره کرد.

 

2) بعد از شکست بارسا در کوپا دل ری، اصوات و نظریات خطرناک و تقریبا بدیعی از سوی هواداران فوتبال رئال شنیده می شد که در آن رسما از فوتبال تخریبی، نازیبا، خشن و چرک حمایت می شد، چون خروجی آن متوقف کردن بارسا بود (یک نگاه کاملا ماکیا ولیستی به فوتبال که هدف وسیله را توجیه می کند) شاید فاصله بعیدی که بین دو تیم در این چند ساله ایجاد شده باعث جان گرفتن و حمایت از این نوع از فوتبال شده باشد. زمانی که بارسا خودش را از «فوتبال امروز» جدا کرد و نمایشی در اندازه های «فوتبال فردا» اجرا کرد، دیگر شکست دادن این تیم با هر روشی برای رقبا (مخصوصا تیم های مورینیو) مبدل به فضیلت محض شد. نظریه «من با هر ترفندی می برم و بعد از فتح هیچکس حق ندارد در مورد کیفیت این پیروزی از من سوال کند» به خوزه مورینیو اجازه داد در دو بازی اول ال کلاسیکوی چهارگانه، با آزادی عمل بیشتری در پر افتخارترین تیم جهان، تفکراتش را عملیاتی کند.

 

3) دقیقا به مدت یک هفته و بلافاصله پس از فتح کوپا دل ری، در رسانه های کشور خودمان، مقالات متعددی در حمایت از سبک خوزه شروع به رویش قارچ مابانه ای کردند. بازی با سه هافبک دفاعی، استفاده از یک بولدزر قدرتمند اما کم هوش بنام پپه در میانه میدان، رسما جامه آنتی تز شکست بارسا را بر تن کرد و بر مدافعان این نوع از فوتبال حجت تمام شد که مورینیو پاشنه آشیل بارسا را یافته و به همین سادگی می توان یکی از بی نقص ترین تیمهای حال حاضر جهان را متوقف کرد. اکثر ادله دفاع از سبک خوزه تقریبا صحیح بود و به درستی اشاره به این موضوع می شد که او چگونه موتور بازیسازی بارسا را از کار انداخته است اما نکته ظریفی که عامدانه از چشم افتاد و کسی علاقه نداشت در موردش حرفی بزند، فوتبال خشنی بود که پیش نیاز و مسلتزم پیاده کردن طرح مذکور بود. کسی از خودش نمی پرسید هزینه ارائه این فوتبال در صورت اخراج پپه چه خواهد بود؟

 

بازیکن برزیلی الاصل تیم ملی پرتغال با کارت سبزی که داوران اسپانیایی به او هدیه داده بودند، در دو بازی نخست تا آنجایی که امکان داشت خطا کرد و با هجوم بی محابایش به سوی فانتزیست های بارسا به آنها این پیام را مخابره کرد که اگر سریع توپ را از خودتان دور نکنید، ممکن است ساق پایتان را در دستانتان قرار دهم. مورینیو دقیقا می دانست علاوه بر پرس هافبک های بارسا به اهرم روانی دیگری بنام هراس از مصدومیت بلند مدت احتیاج دارد. این متد از بازی تا حدود زیادی بر سبک بازیکن شکننده ای مثل اینیستا بیشترین تاثیر را گذاشت. این روش آمیخته به خوره، خوزه بود برای مهار بارسا.

4) پس از بصدا در آمدن سوت آغاز ال کلاسیکوی سوم توسط اشتارک آلمانی، رئال مقابل نود هزار هوادار خودی و در زمین خودش همان خلعتی را بر تن کرد که پیش از این چلسی و اینتر در خانه مقابل بارسا پوشیده بودند. در نیمه نخست در اکثر مواقع داور، بازی را مدیریت کرد و در غلاف ماندن کارت های رنگین اشتارک این فرصت را برای سه هافبک تدافعی مادرید بوجود آورد که با همان روش پیشین، موتور بازی سازی بارسا را دچار ریپ کنند. اما خوزه از روی نیمکت منتظر یک عکس العمل از سوی بارسا بود تا پس از آن با همان روش همیشگی دروازه والدس را تهدید کند؛ آنها در پنجاه متر زمین خودی مثل فنر جمع شدند و در انتظار جلو کشیدن بازیکنان پپ نشستند تا بلافاصله بعد از گرفتن توپ و وجود بازیکنان سرعتی مثل رونالدو، اوزیل و دی ماریا و البته مارسلو، همان گل هایی را بزنند که پیش از این در اینتر توسط میلیتو و اشنایدر زده شده بود. اما بارسا برخلاف انتظار توپ را گرفت و عوض هجوم همه جانبه تنها در میانه میدان تعداد پاسهایش را بالا برد که اولین ثمره این سبک بالا رفتن مالکیت توپ به وسعت هفتاد و یک درصد برابر تنها بیست و نه درصد مادریدی ها بود.

آیا تساوی بدون گل برای مورینیو خوشایند بود؟ پیدا کردن پاسخ سوال چندان ساده نیست، چون دقیقا در همان موقعی که سرمربی مادریدی به زعم خودش قصد داشت نوع فوتبال محتاطانه در خانه را با به زمین آوردن کاکا به جای لاس تعویض کند، اتفاقی رخ داد که به صورت کل صورت مسئله تفکرات مورینیو را دگرگون ساخت. نوع خطای پپه که پیش از این در طول همین بازی و دو پیکار قبل، نمونه های ملایم ترش را به نمایش گذاشته بود، با کارت قرمز مواجه شد. از اینجا به بعد «جهانبینی فوتبالی» و «استراتژی کلام» مدافعان سبک مورینیو دیگر به خود فوتبال کاری ندارد و با قاطعیت می گویند اخراج پپه یک توطئه از پیش طراحی شده بوده است!

آنتی تز خوزه زمانی کارائیش را از دست داد که داور آلمانی از سوی یوفا ماموریت داشت از «فوتبال» محافظت کند. پیش از این در بازی ال کلاسیکوی شماره یک، مورینیو به تساوی کشیدن بازی یک بر هیچ باخته را با ده نفر در بوق و کرنا کرد و مرتب از آن صحبت می کرد تا نشان دهد چگونه «پلن شماره دو» دارد, وقتی تیمش ده نفره می شود. اما چه شد که تئورسین بازی پیچیده دفاعی این بار عوض اینکه بگوید چطور نتوانسته به سبک بازی گذشته با یک یار کمتر، مقابل بارسا سربلند شود، تنها توپ را در زمین اشتارک می اندازد و در مصاحبه های خود، داور المانی و یوفا را مقصر حذف قریب الوقوع تیمش می داند؟

 

5) اینچنین داستان غرولند های مردی که خود را خاص می خواند، باز شروع می شود؛ پیش کشیدن اخراج بازیکنان رقبای بارسا در اروپا و همچنین به میان آوردن بحث بازی با چلسی به معنای دم زدن از مافیایی است که در یوفا وجود دارد و آنها می خواهند به هر قیمتی بارسا را قهرمان چمپیونز کنند. البته او هوشمندانه از یاد می برد که در همان بازی معروف اینتر و بارسا در دور رفت چطور یوفا حاضر نشد بخاطر خاکستر آتشفشان ایسلند و تعطیلی پروازهای هوایی، آن پیکار سر نوشت ساز را به تعویق بیاندازد، تا کاتالان ها مجبور نباشند در سفری بی مانند و تاریخی فاصله هزار و اندی کیلومتری بارسلون تا میلان را با اتوبوس بپیمایند. او که انتخابش به عنوان بهترین مربی جهان در سال گذشته میلادی، وامدار قهرمانی اینتر پس از نیم قرن در اروپا بود، اینک علاقه ای ندارد تا بیاد بیاورد در همان بازی رفت چگونه تیم داوری گل آفساید دیه گو میلیتو را صحیح اعلام کرد و در آن سو پنالتی واضح روی مسی را نادیده گرفت تا به لطف گل آوراژ بهتر تیم سراسر دفاعی اش از سد بارسای تماما هجومی بگذرد.

 

6) آنتی تز مورینیو مقابل بارسا یک بار در کوپا دل ری پاسخ داد اما فاصله باریک عملیاتی شدن این ترفند با شکست خوردن مفتضحانه اش در دست داورانی است که عده ای می بینند یک مدافع چگونه بی محابا به سوی ساق مردان حریف هجوم می آورد و آنها در عوض با نشان دادن «کارت سبز» این نوع از فوتبال را شیوع می بخشند و در آن سو بخش دیگری از داوران هستند که مثل اشتارک زمین مسابقه را پاک می کنند از عناصری که قصدشان گرفتن توپ نیست، بلکه سلاخی ساق و ترساندن ذهن خلاق است. مورینیو اینک از بازیکنی حمایت می کند که پیش از این بخاطر خطای متوحشانه اش در لالیگا سابقه محرومیت تاریخی 12 جلسه ای را دارد.

 

7) رئال هزینه بها دادن به آن نوع از فوتبال را پرداخت کرد. آنها یکبار جام تقریبا کم ارزش پادشاهی را با آن ترفند گرفتند و غرورشان متورم شد از شکست دادن بارسا با حربه دفاع و ضد حمله و البته فوتبال پر خشونت (که پیشتر قبلا در فلسفه مادرید جای چندانی نداشت) و سپس در آوردگاه به مراتب بزرگتری چند چیز را یکجا به قمار گذاشتند و باختند؛ فوتبال رو به جلو و تماشاگر پسند در خانه، موقعیت گل در زمین برنابئو، مالکیت توپ و میدان مقابل حدود نود هزار هوادار خودی و سرانجام نتیجه و گل هایی که مسی بواسطه فلسفه هجومی بارسا آنها را زد و در آن سو کریس رونالدو هرگز موفق به انجامش نشد، چون خوزه تنها برای او یک مشق داشت؛ هجوم در زمان ضد حمله.

 

8) تیتو ویلانوا دستیار گواردیولا در مورد مورینیو یک جمله جالب دارد؛ «خوزه تنها مربی جهان است که در مصاحبه هایش در مورد همه چیز حرف می زند جز فوتبال». و اینک گویی این ویروس به دوستداران او نیز منتقل شده است؛ رویت نوشته های پر تعداد در مورد اخراج پپه و پرداختن به صحبت های مورینیو در مورد گذشته داوری های بازی های بارسا. اما انگار کسی حواسش نیست مسی گلی را زد که ثمره عبور از پنج - شش مادریدی بود و این یعنی حرف زدن از فوتبال!!! :a030:

 

 

 

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 42
لینک به دیدگاه

طولانی بود نشد همه رو بخونم البته وقتی پاراگراف اول رو خوندم دیگه به بقیه ماجرا پی بردم من فکر می کنم تنها مشکل مورینیو اینه که تو رئال سعی می کنه دفاعی بازی نکنه اگه تو رئال هم همون ترفند اینتر و چلسی رو پیاده کنه موفق میشه و ضمنا اینتر و چلسی بی افتخار در اروپا کمی عجیب بود!!!

 

کلا فکر می کنم اینکه کسی رو با مورینیو مقایسه کردن زور زدن الکیه چون واسه فهمیدن بزرگی این مربی و بی رقیب بودنش فقط کافیه یه نگاه به افتخاراتش بندازیم همین...

واسه همین این افتخارات رو میگم و دیگه صحبتی نمی کنم امثال پپ عین رایکارد فقط آفریده شدن واسه بارسا و خارج از اون هیچی نیستن اما مورینیو ثابت کرده که همه جا که میره همینه ... بابا چی دارم میگم مسخره ترین کار دنیا رقیب تراشیدن برای خوزه در زمینه مربیگریست خوزه از همه بالاتره از هر لحاظ

  • Like 4
لینک به دیدگاه

خلاصه میگم

 

در طی ۸ فصل سرمربیگری، مورینیو فاتح ۶ لیگ داخلی، ۳ جام حذفی، ۱ جام یوفا و ۲ لیگ قهرمانان اروپا شده‌است. در واقع از سال ۲۰۰۲ به بعد، تاکنون پیش نیامده که مورینیو ۱ فصل (۱ سال تقویمی) را بدون کسب حداقل یک جام، تمام کند

 

تا آوریل سال ۲۰۱۱، از آخرین باری که مورینیو با تیم‌هایش در لیگ و در خانه، به تیم حریف باخته، ۹ سال می‌گذرد. در واقع در ۱۵۰ بازی که مورینیو با تیم‌هایش در زمین خانگی و در لیگ انجام داده‌بود، حتی یک شکست را تجربه نکرده‌بود.

آخرین باخت خانگی مورینیو، در زمان هدایت پورتو رقم خورد جاییکه در ۲۳ فوریه سال ۲۰۰۲، تیم بیرا مار موفق شد با نتیجه ۳–۲، مورینیو و تیمش را در خانه شکست دهد.از آن زمان به بعد و تا ۲ آوریل ۲۰۱۱، مورینیو ۳۸ بازی با پورتو(شامل ۳۶ برد و ۲ تساوی)، ۶۰ بازی با چلسی(شامل ۴۶ برد و ۱۴ تساوی)، ۳۸ بازی با اینتر میلان (شامل ۲۸ برد و ۹ تساوی)و ۱۴ بازی را با رئال(شامل ۱۴ برد) در خانه برگزار کرده‌بود و بدون شکست مانده بود تا اینکه سرانجام در بازی برابر خیخون با نتیجه ۱–۰ مغلوب شد و پس از ۱۵۰ بازی، طعم شکست در خانه را چشید

 

 

 

مربی سال پرتغال: ۲ بار | ۰۴–۲۰۰۳ - ۰۳–۲۰۰۲

مربی سال انگلیس: ۲ بار | ۰۶–۲۰۰۵ - ۰۵–۲۰۰۴

مربی ماه انگلیس: ۳ بار | نوامبر ۲۰۰۴ – ژانویه ۲۰۰۵ – مارس ۲۰۰۷

مربی سال ایتالیا: ۲ بار | ۲۰۱۰ – ۲۰۰۹

مربی سال یوفا: ۲ بار | ۰۴–۲۰۰۳ - ۰۳–۲۰۰۲

تیم منتخب سال یوفا (بهترین مربی سال): ۴ بار | ۲۰۱۰ - ۲۰۰۵ - ۲۰۰۴ - ۲۰۰۳

شخصیت ورزشی سال بی‌بی‌سی (بهترین مربی): ۱ بار | ۲۰۰۵

مرد سال روزنامه لازتا دلا اسپورت: ۱ بار | 2010

مربی سال روزنامه اونزه: ۱ بار | ۲۰۰۵

توپ طلا فیفا (بهترین مربی سال): ۱ بار | ۲۰۱۰

بهترین مربی فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال : ۳ بار | ۲۰۰۴ - ۲۰۰۵ - ۲۰۱۰

بهترین مربی سال مجله ورلد ساکر: ۳ بار | ۲۰۰۴ - ۲۰۰۵ - ۲۰۱۰

بهترین مربی اتحادیه بین المللی ورزش‌ها | ۱ بار: ۲۰۱۰

بهترین مربی پرتغالی شاغل در خارج از پرتغال | ۲ بار | ۱۰–۲۰۰۹ - 09–2008

دکترای افتخاری از دانشگاه صنعتی لیسبون، برای دستاوردهایش در فوتبال

  • Like 4
لینک به دیدگاه

با بنفیکا 11 بازی 6 برد 3 مساوی 2 باخت داشت 17 گل زده 9 گل خورده

با لیبرا 20 بازی 11 برد 5 مساوی 4 باخت داشت 47 گل زده 28 گل خورده

با پورتو 127 بازی 88 برد 24 مساوی 15 باخت داشت 222 گل زده 79 گل خورده

با چلسی 185 بازی 131 برد 36 مساوی 18 باخت داشت 330 گل زده 119 گل خورده

با اینتر 108 بازی 68 برد 25 مساوی 15 باخت داشت 185 گل زده 94 گل خورده

با رئال 69 بازی 50 برد 11 مساوی 8 باخت داشت 176 گل زده 53 گل خورده

 

فکر کنم خارق العاده است این نتایج و آمار

 

مورینیو در لیگ پرتغال قهرمان لیگ،جام حذفی،سوپر جام و جام یوفا و لیگ قهرمانان رو با پرتو برده که قهرمانی لیگ 2 بار بوده در طی دو سال هم این جام ها رو برده

 

در چلسی و لیگ جزیره سه سال مربی بوده که هر سه سال لیگ برتر رو برده یه جام اتحادیه و جام خیریه و کارلینگ کاپ انگلیس هم برده

 

تو ایتالیا بیش از دو سال بوده که دو تا سری آ و دو تا سوپر جام و یه جام حذفی برده یه لیگ قهرمانان هم برده

 

الانم که یه ساله تو رئال مادرید هست و فعلا یه جام حذفی تا حالا برده ...

 

ضمنا مورینیو چلسی رو بعد از 50 سال قهرمان لیگ برتر کرد

مورینیو برای اولین بار در تاریخ ایتالیا تونست یه تیم رو در یه سال سه جامه کنه (سری آ،جام حذفی،لیگ قهرمانان)

 

واقعا مربی ای هست که تو هشت سال مربیگری خودش این همه افتخار جمع کرده باشه؟؟؟ اونم نه با یه تیم مشخص و یه سری بازیکن خاص با سه تیم مختلف. اونم نه تو یه کشور در سه کشور مختلف...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

منم تقریبا موافقم امسال گواردیولا شاید در تیمهای دیگه زیاد نتونن موفق باشن ،چون از بدو ورودش به بارسا تقریبا تیمی کامل داشت .

درسته مورینیو این هم افتخارات در کارنامه ای هست من فکر می کنم یک تاکتیک بیشتر بلد نیست ( دفاع ضد حمله ) دلیلم بازی هایی است که در تمام تیم های تحت رهبری داشته است زمانیکه در پورتو بود دفاعی بازی می کرد حتی جلوی ضعیفترین تیم لیگ و با چلسی هم خیلی محتاطانه بازی می کرد البته بهتر از پورتو بود . درسته چلسی رو بعد از 50سال قهرمان لیگ کرد اما مورینیو بدون مالک روس چلسی یعنی هیچ، چلسی تا قبل مورینیو اون همه ستاره رو در یه دوره با هم ندیده بود اما در اینتر به دلیل اون ژنی که در تیمهای ایتالیایی هست تاکتیکش بهتر از همه جا عمل کرد .

اما بدون تردید جزو بهترین مربیان دنیا هست

من هم از مربیگریش خوشم میاد و امیدوارم جانشین بعدی فرگوسن بعد از چند سال دیگه مورینیو باشه

  • Like 1
لینک به دیدگاه

مورینیو قبلا ثابت کرده که از همه برتره! مطمعن باشید اکه همین تیم بارسا دست مورینیو بود و رئال هم به گوراریولا می رسید ,بازم بارسا قوی تر بود!! این چیز بدیهی ایه!

دیگه اینا به کنار! مگه گواردیولا از فرگوسون برتره؟!! پس چرا منچستر 2 بار باخته؟! چون بارسا سطح بازیکناش از همه تیمای دنیا بالاتره!!

 

اتفاقا بارسا کار شاغی نمی کنه! با این بازیکنا اگه نبره رسواییه!!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

من مخالفم محاله یه تاکتیک بتونه این همه افتخار بدست بیاره

مورینیو پورتو رو در میان این همه ابرقدرت و این همه ستاره قهرمان اروپا کرد حالا چطور میشه گفت که مورینیو بخاطر مالک روس چلسی و بازیکنانش تونست تو چلسی موفق باشه؟؟؟ الان همون مالک در چلسی هست و چه بسا بعد از مورینیو بازیکنان بهتری هم به چلسی رفتن اما ... من فکر می کنم بهتر باشه اینطوری بگی مالک روس،چلسی و بازیکنان ستاره اش بدون مورینیو یعنی هیچ ... چیزی که در عمل می بینیم اینه ...

 

نه من دوست ندارم مورینیو مربی منچستر بشه البته خیلی دوست دارم در لیگ جزیره مربی گری کنه چون فکر می کنم سبک مربیگریش به اونجا می خوره اما اصلا دوست ندارم منچستر باشه شاید تنها تیمی که اگه مورینیو بره اونجا طرفدارش نخواهم بود منچستره ...

 

من فکر می کنم مورینیو بهترین در سطح باشگاهی در جهان هست آمار که اینو نشون میده ...

 

و یه چیزی که تو مورینیو وجود داره و واقعا باهاش حال می کنم اینه که تو هر تیمی یه بازیکن رو تبدیل به یه فوق ستاره میکنه تو پورتو دکو رو به یه بازیکن نجومی تبدیل کرد

تو چلسی دروگبا و تو اینتر زلاتان ... درسته هر کدوم اینا بازیکنای بزرگی هستن ولی یه نگاه بندازیم می بینیم وقتی با مورینیو کار می کردن خیلی بزرگتر از اسمشون بودن ...

  • Like 1
لینک به دیدگاه
من مخالفم محاله یه تاکتیک بتونه این همه افتخار بدست بیاره

مورینیو پورتو رو در میان این همه ابرقدرت و این همه ستاره قهرمان اروپا کرد حالا چطور میشه گفت که مورینیو بخاطر مالک روس چلسی و بازیکنانش تونست تو چلسی موفق باشه؟؟؟ الان همون مالک در چلسی هست و چه بسا بعد از مورینیو بازیکنان بهتری هم به چلسی رفتن اما ... من فکر می کنم بهتر باشه اینطوری بگی مالک روس،چلسی و بازیکنان ستاره اش بدون مورینیو یعنی هیچ ... چیزی که در عمل می بینیم اینه ...

 

نه من دوست ندارم مورینیو مربی منچستر بشه البته خیلی دوست دارم در لیگ جزیره مربی گری کنه چون فکر می کنم سبک مربیگریش به اونجا می خوره اما اصلا دوست ندارم منچستر باشه شاید تنها تیمی که اگه مورینیو بره اونجا طرفدارش نخواهم بود منچستره ...

 

من فکر می کنم مورینیو بهترین در سطح باشگاهی در جهان هست آمار که اینو نشون میده ...

 

و یه چیزی که تو مورینیو وجود داره و واقعا باهاش حال می کنم اینه که تو هر تیمی یه بازیکن رو تبدیل به یه فوق ستاره میکنه تو پورتو دکو رو به یه بازیکن نجومی تبدیل کرد

تو چلسی دروگبا و تو اینتر زلاتان ... درسته هر کدوم اینا بازیکنای بزرگی هستن ولی یه نگاه بندازیم می بینیم وقتی با مورینیو کار می کردن خیلی بزرگتر از اسمشون بودن ...

ولی انصافا در پورتو که بود دفاعی بازی میکرد هیچ وقت یادم نمیره بازی ای که در خونه خودش با منچستر انجام داد 1-0 برد، تنها یک کرنر داشت و از همون یدونه بهترین استفاده رو کرد در حالیکه بازی کاملا یک طرفه بود و منچستر بازی رو در اختیار داشت اما به هر حال خیلی خوب دفاع کردن و خوش شانس بودن.

من منظورم این بود که اگر چلسی یه فردی با اون ثروت نداشت نمی تونست اصلا مورینیو را به خدمت بگیره و بعدش اون همه بازیکن خوب رو کنار هم جمع کنه، الان شما منچستر رو نگاه کن پول داره اما خرج نمیکنهTAEL_SmileyCenter_Misc (305).gif البته این به فلسفه تیم و باشگاه هم برمیگرده

بازی برگشت اینتر با منچستر که مورینیو با همه تماشاچیا دست داد و خوشحال بود که فصل بعد اولدترافورده، کلا بازی رو ول کرده بود.

اون تیکه آخر صحبتت رو هم قبول دارم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خلاصه میگم

 

در طی ۸ فصل سرمربیگری، مورینیو فاتح ۶ لیگ داخلی، ۳ جام حذفی، ۱ جام یوفا و ۲ لیگ قهرمانان اروپا شده‌است. در واقع از سال ۲۰۰۲ به بعد، تاکنون پیش نیامده که مورینیو ۱ فصل (۱ سال تقویمی) را بدون کسب حداقل یک جام، تمام کند

 

تا آوریل سال ۲۰۱۱، از آخرین باری که مورینیو با تیم‌هایش در لیگ و در خانه، به تیم حریف باخته، ۹ سال می‌گذرد. در واقع در ۱۵۰ بازی که مورینیو با تیم‌هایش در زمین خانگی و در لیگ انجام داده‌بود، حتی یک شکست را تجربه نکرده‌بود.

آخرین باخت خانگی مورینیو، در زمان هدایت پورتو رقم خورد جاییکه در ۲۳ فوریه سال ۲۰۰۲، تیم بیرا مار موفق شد با نتیجه ۳–۲، مورینیو و تیمش را در خانه شکست دهد.از آن زمان به بعد و تا ۲ آوریل ۲۰۱۱، مورینیو ۳۸ بازی با پورتو(شامل ۳۶ برد و ۲ تساوی)، ۶۰ بازی با چلسی(شامل ۴۶ برد و ۱۴ تساوی)، ۳۸ بازی با اینتر میلان (شامل ۲۸ برد و ۹ تساوی)و ۱۴ بازی را با رئال(شامل ۱۴ برد) در خانه برگزار کرده‌بود و بدون شکست مانده بود تا اینکه سرانجام در بازی برابر خیخون با نتیجه ۱–۰ مغلوب شد و پس از ۱۵۰ بازی، طعم شکست در خانه را چشید

 

 

 

مربی سال پرتغال: ۲ بار | ۰۴–۲۰۰۳ - ۰۳–۲۰۰۲

مربی سال انگلیس: ۲ بار | ۰۶–۲۰۰۵ - ۰۵–۲۰۰۴

مربی ماه انگلیس: ۳ بار | نوامبر ۲۰۰۴ – ژانویه ۲۰۰۵ – مارس ۲۰۰۷

مربی سال ایتالیا: ۲ بار | ۲۰۱۰ – ۲۰۰۹

مربی سال یوفا: ۲ بار | ۰۴–۲۰۰۳ - ۰۳–۲۰۰۲

تیم منتخب سال یوفا (بهترین مربی سال): ۴ بار | ۲۰۱۰ - ۲۰۰۵ - ۲۰۰۴ - ۲۰۰۳

شخصیت ورزشی سال بی‌بی‌سی (بهترین مربی): ۱ بار | ۲۰۰۵

مرد سال روزنامه لازتا دلا اسپورت: ۱ بار | 2010

مربی سال روزنامه اونزه: ۱ بار | ۲۰۰۵

توپ طلا فیفا (بهترین مربی سال): ۱ بار | ۲۰۱۰

بهترین مربی فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال : ۳ بار | ۲۰۰۴ - ۲۰۰۵ - ۲۰۱۰

بهترین مربی سال مجله ورلد ساکر: ۳ بار | ۲۰۰۴ - ۲۰۰۵ - ۲۰۱۰

بهترین مربی اتحادیه بین المللی ورزش‌ها | ۱ بار: ۲۰۱۰

بهترین مربی پرتغالی شاغل در خارج از پرتغال | ۲ بار | ۱۰–۲۰۰۹ - 09–2008

دکترای افتخاری از دانشگاه صنعتی لیسبون، برای دستاوردهایش در فوتبال

 

در مورینو که سرمربی موفقی هست که شکی نیست دوسته من.........:a030:

بعضی موقع ها یه کارایی مینکه که آدمو به تعجب وا میداره این خوزه مثلا:همین پارسال که دست تو چشم مربی بارسا کرد ! یا مثلا خیلی تابلو بود که تو بازیهای اخیر الکلاسیکو به پپه و یا راموس یا مارسلو گفته بوده آخرای بازی جفت پا برید مثلا مسی رو بزنید!! قبول دارین چیکار زشتیه؟! این دستوراتم فقط به سرمربی تیم بر میگرده حالا بگذریم:w58:

خب گواردیولا با سن 40 سالگی که داره افتخارات بزرگی رو واسه بارسا کسب کرده مثل گرفتن تمام جامهای یه تیم که میتونه تو یه فصل بیاره(که هیچ سرمربی تا حالا به این موفقیت نرسیده),13 جام مختلف فقط در کمتر از 3 سال! بنظرتون این افتخارات کمه واسه یه مربی؟:ws38:

 

 

مورینیو قبلا ثابت کرده که از همه برتره! مطمعن باشید اکه همین تیم بارسا دست مورینیو بود و رئال هم به گوراریولا می رسید ,بازم بارسا قوی تر بود!! این چیز بدیهی ایه!

دیگه اینا به کنار! مگه گواردیولا از فرگوسون برتره؟!! پس چرا منچستر 2 بار باخته؟! چون بارسا سطح بازیکناش از همه تیمای دنیا بالاتره!!

 

اتفاقا بارسا کار شاغی نمی کنه! با این بازیکنا اگه نبره رسواییه!!

 

خب دوسته عزیزم بنظر من بهترین مربیهای جهان پپ,فرگوسن,مورینیوو آنجلوتیه که فرگوسن هم میتونه جزوه اینا باشه اینها سرمربیان دسته اول فوتبالند

شما برچه اساس میگید مورینیو سرتره؟!! این چند سال خوزه فقط یه بار اونم تو جام حذفی بارسا رو برده

ولی رئال با اون بازیکنانه نجومی و گرون قیمتش نمی تونه بارسای امروزی رو راحت ببره و اسیر تاکتیک تیم بارسا میشه

 

لینک به دیدگاه
ولی انصافا در پورتو که بود دفاعی بازی میکرد هیچ وقت یادم نمیره بازی ای که در خونه خودش با منچستر انجام داد 1-0 برد، تنها یک کرنر داشت و از همون یدونه بهترین استفاده رو کرد در حالیکه بازی کاملا یک طرفه بود و منچستر بازی رو در اختیار داشت اما به هر حال خیلی خوب دفاع کردن و خوش شانس بودن.

من منظورم این بود که اگر چلسی یه فردی با اون ثروت نداشت نمی تونست اصلا مورینیو را به خدمت بگیره و بعدش اون همه بازیکن خوب رو کنار هم جمع کنه، الان شما منچستر رو نگاه کن پول داره اما خرج نمیکنه:4564: البته این به فلسفه تیم و باشگاه هم برمیگرده

بازی برگشت اینتر با منچستر که مورینیو با همه تماشاچیا دست داد و خوشحال بود که فصل بعد اولدترافورده، کلا بازی رو ول کرده بود.

اون تیکه آخر صحبتت رو هم قبول دارم

 

آره اون بازی رو یادمه ولی خب اون بازی مجبور بود جلو اون همه ستاره بازی کنه.

اها من منظور شما در مورد چلسی رو بد متوجه شده بودم فک کردم گفتی مورینیو بدون ابراموویچ مورینیو نمیشد!!!

 

 

در مورینو که سرمربی موفقی هست که شکی نیست دوسته من.........:a030:

بعضی موقع ها یه کارایی مینکه که آدمو به تعجب وا میداره این خوزه مثلا:همین پارسال که دست تو چشم مربی بارسا کرد ! یا مثلا خیلی تابلو بود که تو بازیهای اخیر الکلاسیکو به پپه و یا راموس یا مارسلو گفته بوده آخرای بازی جفت پا برید مثلا مسی رو بزنید!! قبول دارین چیکار زشتیه؟! این دستوراتم فقط به سرمربی تیم بر میگرده حالا بگذریم:w58:

خب گواردیولا با سن 40 سالگی که داره افتخارات بزرگی رو واسه بارسا کسب کرده مثل گرفتن تمام جامهای یه تیم که میتونه تو یه فصل بیاره(که هیچ سرمربی تا حالا به این موفقیت نرسیده),13 جام مختلف فقط در کمتر از 3 سال! بنظرتون این افتخارات کمه واسه یه مربی؟:ws38:

 

 

 

 

خب دوسته عزیزم بنظر من بهترین مربیهای جهان پپ,فرگوسن,مورینیوو آنجلوتیه که فرگوسن هم میتونه جزوه اینا باشه اینها سرمربیان دسته اول فوتبالند

شما برچه اساس میگید مورینیو سرتره؟!! این چند سال خوزه فقط یه بار اونم تو جام حذفی بارسا رو برده

ولی رئال با اون بازیکنانه نجومی و گرون قیمتش نمی تونه بارسای امروزی رو راحت ببره و اسیر تاکتیک تیم بارسا میشه

 

 

دوست ِ عزیز مورینیو اصلا فوتبالیست نبوده برعکس پپ که شاید اگه بازیکن بزرگی نبود هرگز مربی دسته سوم هم نمیشد

و ضمنا من عاشق همین رفتارهای مورینیو هستم همینا باعث شده که آقای خاص باشه ضمنا من خودم جلوی مسی بازی کنم پاهاشو قلم می کنم شک ندارم چون سبک بازیش حالمو بهم میزنه.

یه مسلئه رو فراموش نکنید مورینیو هم 48 سال سنشه و خیل سن زیادی نداره نسبت به پپ

شما حساب برس ببین نسبت به جام هایی که گرفتن کدومشون موفق تر بودن یه نکته رو فراموش نکن مهم ترین نکته تو حرف من این بود: مورینیو ثابت کرده در هر تیمی باشه موفقه هیچ سالی رو بدون جام نگذرونده اما پپ از نظر من یه مربی هست عین رایکارد فقط و فقط چند سال قدرتش در بارسا خلاصه میشه همون موقع دقیقا خاطرم هست همه میگفتن رایکارد بهترین مربی دنیاست ولی الان همون همه نمی دونن رایکارد چیکار می کنه هر وقت تونست با یه تیمی در حد و اندازه پرتو قهرمان یوفا و لیگ قهرمانان بشه می تونه خودشو در بین مربیان بزرگ جا بده حالا رسیدن به خوزه مورینیو که جای خود داره.

 

 

نظر شما محترمه ولی بهترین مربی جهان بدون شک خوزه مورینیو هست بدون هیچ رقیبی(امار کاملا اینو ثابت می کنه و نظر شخصی نیست)

بعد از اون فرگوسن قرار داره

من مربی گری گاس هیدینگ و کاپلو و یواخیم لو رو هم خیلی دوست دارم

در مورد پپ و انجلوتی اونا فقط مربیای متوسطی هستن که با تیم های خاص و تو سالهای خاصی می تونن نتیجه بگیرن

 

دیگه بهتره بحث نکنم چون فکر می کنم وقتی میام پپ رو با مورینیو مقایسه می کنم دارم به مورینیو توهین می کنم چون اصلا قابل مقایسه نیستن.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

جفت پا رفتن تو ساق بازیکنا رو شوما می پسندین!!!!!!!:w58:

ورزش کشتی کج رو برای همین ساختن دیگه:whistle:

این فقط یه نظریه شماست که پپ فقط در بارسا عالیه فرگوسن گفته بود هر وقت من رفتم گواردیولا میتونه جای من باشه حالا بگذریییییییییییییییم:ws3: ممنون صحبتهای خوبی بود:icon_gol:

لینک به دیدگاه
مورینیو قبلا ثابت کرده که از همه برتره! مطمعن باشید اکه همین تیم بارسا دست مورینیو بود و رئال هم به گوراریولا می رسید ,بازم بارسا قوی تر بود!! این چیز بدیهی ایه!

دیگه اینا به کنار! مگه گواردیولا از فرگوسون برتره؟!! پس چرا منچستر 2 بار باخته؟! چون بارسا سطح بازیکناش از همه تیمای دنیا بالاتره!!

 

اتفاقا بارسا کار شاغی نمی کنه! با این بازیکنا اگه نبره رسواییه!!

 

رئاله دلبوسکه که با زیدان و فیگو و بکهام و رونالدو و کاسیاس و کارلوس و ... که خیلی بازیکن داشت تا نسبت به الانه بارسا، درسته اون تیم هم خوب نتیجه گرفت ولی با بارسای الان قابل مقایسه نیست؛ پپ مربی خوبی هست ولی از اون مربیا هست که احتیاج به ابزار لازمش داره برای پیاده کردن افکارش و شاید تو تیمهای دیگه نتونه اینقدر نتیجه بگیره؛ کلا مربیا 2 نوع هستن؛ بعضیا افکار قوی دارن و احتیاج به ابزار دارن مثل پپ و بعضیا افکارشون رو بر حسب ابزارشون تنظیم میکنن و بهترین بازی ها رو از معمولی ترین بازیکنا میگیرن مثل ونگر

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...