El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ ارسال پست در این تاپیک برای خانم ها ممنوع است (این یک شوخی نیست، خانم های محترم میخوام فقط نظر مرد ها رو در این مورد بدونم و اگر پستی هم مطابق میل شما نبود لطفا خویشتن دار باشید و تو این تاپیک جوابش رو ندید، من از طرف خودم قول میدم اگر چنین تاپیکی برای جنس مخالف زده بشه این قانون رو رعایت کنم، مرسی) از مدیر تالار هم میخوام (اگه این حق رو داشته باشم که همچین چیزی رو بخوام) که اگه خانمی هر پستی اینجا ارسال کرد برای جلوگیری از تنش پاک کنید، مرسی من همه دوستام رو به تاپیک دعوت میکنم اگه شما خانم هستید و دعوت شدید دلیل بر این نیست که پست بدید، لطفا فقط خواننده باشید. بعد از این مقدمه دراز میرم سراغ تاپیک :icon_pf (44): سلام آقایون احتمالا برای خیلی هاتون پیش اومده در یک رابطه با جنس مخالف با گریه ی طرف مواجه بشید و به خاطر گریه اش به خواسته اش جامه ی عمل بپوشونید، خوب این یک مورد جزئی و قابل چشم پوشی هست، تصور کنید زنی را که دوستش دارید و اون با سوء استفاده از این احساس شما هرکاری دلش بخواد رو انجام میده که من اسمش رو میزارم تجاوز به احساسات، این تجاوز به حدی هست که شما حتی نمیتونید در مقابل بزرگترین اشتباهاتش کوچکترین واکنشی نشون بدید. سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ نکته: این مورد فقط در مورد مردها صدق نمیکنه ولی من چون مردم و نظر مردها برام مهمتره و برای جلوگیری از درگیری و کل کل و برای رسیدن به جوابهام و یه بحث آروم میخوام فقط مردها جواب بدهند نکته2: آقایون با توجه به اینکه خانم های انجمن که نماینده جامعه زنان هستند نمیتونند جواب بدهند پس لطفا منصفانه و بدون تحریک کردنشون جواب بدید. این تاپیک یک تاپیک مشاوره ای هست نه کل کل مرسی که شرکت میکنید تو تاپیک 38 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ میبینم که تاپیک بوی خون میده و کسی در عرض 6 ساعت از استارت تاپیک هیچ پستی نداده. اینجانب اقدام به این خودکشی میکنم. من اول یه چیزی بگم بعد جواب سوالاتتون رو بدم. اینکه یه خانم در رابطه ای تنگاتنگ و احساسی میزنه زیر گریه به خاطر خواسته ای که ما از انجامش سر باز میزنیم را چطور متوجه میشید داره از احساسات شما سوء استفاده میشه و این گریه و زاری کردن ها از ته قلب نیست؟ جواب این سوال مهمه ولی اگر به هر طریقی اطمینان حاصل کردید که این گریه ها سوء استفاده نیست و قلبا و صرفا به خاطر علاقه ای هست که به شما وجود داره بهتره شرایط خودتون و طرف مقابل رو در نظر بگیرید و تصمیم عاقلانه بگیرید. یک بار گریه کردن و شکسته شدن دل، خیلی بهتر از یه عمر درگیری و له شدن همه احساسات اون خانمه. اما جواب سوال شما با توجه به فرضی که قرار دادید! یعنی در صورتی که محرز شد این گریه ها تجاوز به احساسات شما و با قصد سوء استفاده انجام میشه. اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ خیر! اصولا تن به چنین رابطه ای نمیدم که کسی بخواد از احساسات من سوء استفاده بکنه. اول سعی میکنم طرفم رو بشناسم. بهتره بگم سعی کردم! بعد اجازه دادم رابطه مون عمیق بشه. پس احتمالش کمه که چنین فردی تو زندگی من وجود داشته باشه. اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ وقتی برای شما محرز شده که به احساساتتون تجاوز میشه اصلا نیاز به این نیست که طرف رو مجبور به انجام کاری کنی. زورت به خودت که میرسه؟ روی احساسات خودت پا بزار. خیلی منطقی براش توضیح بده که داری از احساسات من سوء استفاده میکنی. اما یادت باشه اون سوالی که پرسیدم هنوز خیلی پررنگه. اینکه چطور این اطمینان رو کسب کردی جالبه! اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ اگر کسی به این نقطه برسه، ممکنه احساس خیلی خوبی داشته باشه از این غیر قابل نفوذ بودن. ولی نهایتا فرد منفور و تنهایی میشه که لذت یه رابطه عشقی و احساسی رو نمیتونه درک کنه. چنین آدمی در درجه اول به خودش ظلم میکنه. چون خودش رو داره محروم میکنه از یک رابطه ای که میتونه شکل بگیره، تکامل پیدا کنه و نهایتا به تعالی روح و زندگیش منجر بشه. 28 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ :icon_pf (44): سلام آقایون احتمالا برای خیلی هاتون پیش اومده در یک رابطه با جنس مخالف با گریه ی طرف مواجه بشید و به خاطر گریه اش به خواسته اش جامه ی عمل بپوشونید، خوب این یک مورد جزئی و قابل چشم پوشی هست، تصور کنید زنی را که دوستش دارید و اون با سوء استفاده از این احساس شما هرکاری دلش بخواد رو انجام میده که من اسمش رو میزارم تجاوز به احساسات، این تجاوز به حدی هست که شما حتی نمیتونید در مقابل بزرگترین اشتباهاتش کوچکترین واکنشی نشون بدید. علیک سلام:icon_pf (44): سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ آره در چنین حالتی قرار گرفتم و فکر میکنم اکثر آقایون هم در چنین حالتی قرار گرفته باشن . چون سلاح زن گریه هستش و طبیعتش اینطوریه. ولی من اعتقاد دارم بایستی در رابطه ای که با جنس مخالفم دارم تا جاییکه میتونم رضایتشو جلب کنم. این حداقل کاریه که ازم بر میاد. سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ البته من خیلی منظورتو از تجاوز به احساسات متوجه نشدم ولی در حدی که از سوال برداشت کردم میتونم بگم که کار زیادی از دستمون بر نمیاد و برای همینه که مردا کم کم در مقابل خانوماشون تبدیل به یه موجود زن ذلیل و حرف گوش کن میشن. و فکر میکنم اگر غیر از این باشه روحیه سرکش و ماجرا جوی مردها آروم نمیگرفت.. سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ خوب ادم خیلی دوست داره دریچه قلبشو روی دخترا ببنده ولی لا مصبا بازم نفوذ میکنن. 22 لینک به دیدگاه
MOrteZA Taghizadeh 5538 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ تقریبا آره، قرار گرفته ام! سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟اگه آدم احساساتی باشیم، و طرف مقابل رو خیلی دوست داشته باشیم، سخته اینکار. اگه هم بخواهیم بهش بگیم، سعی میکنیم درنهایت مهربونی بهش بگیم که ناراحت نشه! سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه ؟ نه اینطوری هم خوب نیست! باید یه جوری متعادل بود. یعنی نه خیلی احساساتی که سریع عاشق بشیم و بعدش این موضوع به سرمون بیاد؛ و نه خیلی به احساس که لذت عاشقی رو نچشیم و اگر هم رابطه ای بود، خشک باشد! راستی، شرمنده که از Enter استفاده نکردم. با موبایل نوشتم جواب رو. 16 لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10472 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ نه خوش بختانه سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ نظری ندارم سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ 7 لینک به دیدگاه
Cannibal 3348 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ تا هنوز نه..... سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ فرض اینه که دوستش داشته باشیم دیگه؟؟؟؟ من معتقدم دوست داشتن باید دوطرفه باشه؛ بنابراین اگه با چنین موردی مواجه شدم، اول منطقی باهاش صحبت میکنم و برداشت خودم(تجاوز و ....) رو میگم اگه واقعا دختره عقل تو کلش باشه و بفهمه که من مثل گوجه نیستم و میفهمم داره چیکار میکنه و مهمتر از همه دوستم داشته باشه، که کلا داستان رو تموم میکنه ولی اگه ببینم داره میگه تو منو دوست نداری و ....... (اگه هنوز دیر نشده باشه) آروم آروم رابطه رو تموم میکنم. سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ بعد از اون به زندگیم مثل سابق میپردازم. اگه یه آدم پیدا شد که در خدمتش هستیم؛ مگرنه که مثل خیلیا تنها ادامه میدم. به تخت هم معتقد نیستم. خوب نیست آدم اینجوری بشه. 14 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ در چنین شرایطی همونطور که داداش ابولفضل گفت باید بفهمی که طرف داره نقش بازی میکنه یا جدیه! اگه رفتارش دروغ بود باید سریع تمام کن و شک نکن اما برایه اینکه بفهمی واقعی بوده یا جدی میتونی بی اعتنا باشی و منطقی رفتار کنی در این حالت چون طرف داره نقش بازی میکنه از یه حربه ی دیگه استفاده میکنه یا میاد و تهدید میکنه یا بهت تهمت میزنه یکی از تکنیک هایی که دروغ گو ها استفاده میکنن تهمت زدنه! و میان و کار تو رو از ااشتباه بزرگشون خیلی خیلی بزرگتر جلوه میدن یه نگاهی به کتاب دروغ گو رو بهتر بشناسیم بنداز 15 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ بله متاسفانه، بزرگترین حماقت زندگیم هم بوده سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ باید از همون اول پا رو احساس دروغش گذاشت ، هیچکس لیاقت گذشت و بخشش رو نداره، در صورت بخشش فقط اون طرف اشتباهش رو تکرار میکنه ، اگه واقعا احساسی داشت که از اول با احساست بازی نمیکرد . سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ بقیه رو نمیدونم ، ولی من همیشه دنبال یکی میگردم که لیاقت داشته باشه و تک باشه ، بالاخره پیداش میکنم 9 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ در جواب @Abolfazl_r عزیز اینکه گیریم این گریه ها از ته قلب هست، ولی از بس بهشون بها داده شده تبدیل به سلاح شده و مرد بدبخت میخواد جم بخوره با گریه و زاری دختره مواجه میشه! مرسی از کسایی که تا حالا شرکت کردن و البته این تاپیک یه هدف دیگه هم داشت و اون اینکه امتحان بکنه ببینه تاپیک های تک جنسیتی عملی هست یا نه، چون معمولا چنین بحث هایی با کل کل هایی که بین دختر و پسرا پیش میاد به بیراهه کشیده میشه 11 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ بله. دقیقا الان دارم همچین چیزی رو تجربه میکنم. سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ نمیتونم اسمشو بذارم تجاوز ولی واقعاً نمیدونم چیکار کنم! عاجز عاجزم. آخه اصلا تو وجودم نیست کسی رو اذیت کنم و گریه هیچ کس رو نمیتونم ببینم. تا بحث پیش میاد گریه و ... منم تو 100 % مواقع مجبورم کوتاه بیام. روی این گریه لامصب حساسم دیگه واقعاً مثل سلاح میمونه این گریه دخترا. بعضی مواقع از خودم بدم میاد، میگم واقعا که زن ذلیلی ولی خب بازم کاری نمیتونم بکنم. سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ نه مسلما بسته که نمیشه ولی خب دیگه به کمتر کسی اجازه میدم اینجوری و تا این حد تو قلبم نفوذ کنه. راستی الان که بهش فکر میکنم میبینم یجورایی تجاوز واژه مناسبیه. 18 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ برای من تا حلا پیش نیمده ولی کلا وقتی بونم کاری درست هست گریه و زاری در من راهی نداره چه بدرست و چه به غلط 8 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ در جواب @Abolfazl_r عزیز اینکه گیریم این گریه ها از ته قلب هست، ولی از بس بهشون بها داده شده تبدیل به سلاح شده و مرد بدبخت میخواد جم بخوره با گریه و زاری دختره مواجه میشه!مرسی از کسایی که تا حالا شرکت کردن و البته این تاپیک یه هدف دیگه هم داشت و اون اینکه امتحان بکنه ببینه تاپیک های تک جنسیتی عملی هست یا نه، چون معمولا چنین بحث هایی با کل کل هایی که بین دختر و پسرا پیش میاد به بیراهه کشیده میشه خوب آخرش که چی؟ تا آخر عمر که کسی نمیتونه زیر این به اصطلاح سلاح به خواسته های معقول و نامعقول اون خانم تن بده. بالاخره این گسستن یه جایی هست. یا باید این شیوه تغییر پیدا کنه. وگرنه هیچ چیز با زور و اکراه پایدار نیست. پس بهتره روش این خانم با استفاده از ترفندهایی تغییر کنه. در قدم اول باید به صورت منطقی عواقب این رفتار توضیح داده بشه و سپس در صدد تغییر رفتار بر بیای. اگر این رفتار تغییر کرد که خوب ختم به خیر میشه ولی اگر تغییری در رفتار اون خانم ندیدید بهتره این رابطه رو تموم کنید و با توجه به تذکری که در خصوص عواقب گریه کردن ها داده بودید هیچ ایرادی به شما وارد نیست. و اینم بگم که نهایت تلاش خودتون رو بکنید تا رفتارشون عوض بشه ولی اگر احساس کردید غیر قابل تغییره، بهتره قبل از اینکه این رابطه عمیق تر و ناگستتنی تر بشه تمومش کنید. اینطوری برای خود اون خانم هم بهتره. شاید به اشتباه خودش پی ببره و رفتارشو اصلاح کنه. ممکنه باز هم برگرده ولی با یه تغییر اساسی. اگر هم برنگشت در همین حد خوبه که متوجه میشه برای خواستن و به دست آوردن چیزی از طرف مقابلش، باید لایق بودن خودش رو نشون بده. نه با تحمیل فشارهای احساسی. 13 لینک به دیدگاه
arian ariaey 1755 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ برای من پیش نیومده ولی اگه پیش می اومد می گفتم برو رد کارت بابا! حتی اگه دوسش هم داشته باشم,اما باز هم بش رو نمی دادم! از قدیم گفتن دخترا در دو حالت گریه می کنن: یا موقعی که می خوان یه نفرو گول بزنن یا موقعی که یه نفر اینا رو گول زده! 5 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ برای من پیش نیومده ولی اگه پیش می اومد می گفتم برو رد کارت بابا! حتی اگه دوسش هم داشته باشم,اما باز هم بش رو نمی دادم! از قدیم گفتن دخترا در دو حالت گریه می کنن: یا موقعی که می خوان یه نفرو گول بزنن یا موقعی که یه نفر اینا رو گول زده! منم از این حرفا زیاد میزدم! تو موقعیتش که قرار میگیری میبینی واقعاً شرایط عوض میشه. البته یجورایی دارم قبول میکنم که بالاخره باید یه جایی روی این احساس پا گذاشت و تمومش کرد. 9 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ خیر چون دختری تا حالا نبوده سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ من معمولا سعی می کنم جواب دخترا رو ندم و اصلا نگاهشون نمی کنم (مگر در موارد خیلی استثنا) دلیلش اینه از 99 درصدشون متنفرم و از حرف زدن باهاشون حالم به هم می خوره(به جز استثناها) سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ 9 لینک به دیدگاه
sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ 1-ترجیحا در چنین شرایطی نو ریسپانس باید شد 2-چنانچه گیر افتادیم باید از منطق بی منطقی استفاده کرد 3-بله 4-نه خیر,ترجیحا با چنین افرادی دیگر آشنا نمی شویم بهتر است بعد از چنین جدالی یک پک مشتی از س... با یک لیوان چایی بعد آن استفاده کنیم تا اثرات آن مرتفع گردد. (دوستانی که بعد یک چنین جریانات کوچکی دریچه کوچک قلب مهربانشان را می بندد بهتر است از داروهای گشاد کننده قلب مانند عرق نعنا استفاده کنند زیرا با قول قدیمیها:1-با یک گل بهار نمیشه و 2-همیشه میتونه بد تر از این هم اتفاق بی افته و 3-در مسجد را برای یک بی نماز که نمی بندند) 7 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ در رابطه ی دوستی یا ازدواج خیر در همچین موقعیتی قرار نگرفتم اما در رابطه ی درسی چرا! یکی از شاگردام که 6 جلسه غیبت داشت وقتی فهمید حذفش کردم، اومد جلوم کلی گریه کرد. منم مثل یه تیک سنگ بودم ! گولشو نخوردم و حذفش کردم ... :TAEL_SmileyCente: سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ واقعیتش بخواین من زیاد احساس حالیم نمیشه. کلا آدم احساساتی ای نیستم و خیلی از این چیزا رو درک نمیکنم خانوما رو خیلی سخت میشه توی ابراز احساسات شناخت. من به احتمال زیاد دلم میسوزه. اما اگر بهتر باشه که به ابراز احساساتش بی توجهی کنم احتمالا این کار رو همراه با دلسوزی انجام خواهم داد. سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ والا ما کلا دریچه ی قلبمون رو بستیم. نه خون پمپاژ میکنه نه کسی رو راه میده داخل. اما رابطه ی تخت خوابی ندارم. و اصلا رابطه ی مستقیمی هم ندارند با هم اصولا! کسی که بی احساس باشه = کسی که دنبال نیازهای جسمی اش هست فقط. فکر نکنم رابطه ی درستی باشه. به هر حال آدم تا یه حدی احساسی هست و عمرا کسی نباشه که از هیچ دختری خوشش نیاد. حالا شاید یه سری مثل من آدم کم احساسی باشن. اما بی احساس نیستن! آقا تورو خدا شرمنده من اصلا در مورد روانشناسی دختر و پسر یا خانواده اطلاعات درست حسابی ندارم. فقط به احترام استارتر شرکت کردم. 10 لینک به دیدگاه
masoodina 220 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ من معتقدم با هر کس بایست مثه خودش برخورد کرد . خانم گریه میکنه ؟؟؟؟؟ ما چرا گریه نکنیم ؟؟؟ پاهامو میکوبم زمین های های گریه میکنم . انقد که اب دماغم راه بیفته . باید دید رابطمون با این موجود تا چه حد جدیه . و هدف ازین رابطه چیه . بعد میشه خوب نسخه پیچید . االبته خانما اصولا ناز دارن و باید نازشون رو خرید تا جای ممکن ولی سواری دادن ممنوع . باید در عین حال ادم بتونه حرفشو بزنه و این رابطه نشه یه توفیق اجباری . وقتی نتونی با کسی که احتمالا قراره نزدیکترین کست باشه درست حسابی حرفتو بزنی و همش کوتاه بیای . عملا تو این رابطه باختی . البته طرف مقابل هم باخته چون الفبای زندگی رو یاد نگرفته . اگه تن به خواستش ندادی و اونم تهدید به پایان دادن همه چی بکنه این یعنی ظاهرا خواسته هاش اولویت دارن به همه چی و باید یه تجدید نظری کرد این وسط . البته ناگفته نماند بستگی داره از اول خودتون رو چه جوری نشون داده باشین . من به شخصه الان درگیر یه رابطه نیمه احساسی_منطقی شدم که تونستم همین حرفهای بالا رو تا حدودی عملیش کنم . از همون اول تا حدودی این مفهوم رو رسوندم که عمرا به کسی باج نمیدم (پاش بیفته باجم میدیم :vahidrk::vahidrk:چون دیگه دوستش دارم و منطق از معادلاتم داره میره بیرون ). و خوشبختانه خانم بچه ها هم ادم منطقی تشریف دارن .(شایدم هنوز به اون عمق نرسیده که بتونن تجاوز کنن ) ولی باز هم میگم ناز کردن و نازخریدن رو نباید با اون تجاوز احساسی یکی گرفت . 9 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ با سلام بحث جالبیه گرچه زیاد به نظرم اسم تاپیک ومتن با هم نمیخونه اما چیزی که میدونم اینه که زن از گریه به عنوان آخرین حربه استفاده میکنه یعنی مواقعی که از تمام راهها رسیدن به خواسته شو امتحان کرده ونرسیده دیگه به عنوان آخرین تیرومهلک ترین تیر خشابش از سلاح گریه استفاده میکنه معمولا اونقدر حیله ومکر بلد هستند که به گریه رو نیارن اما مطمئن باشید اونقدر به موقع از این تکنیک استفاده میکنند که چاره ای برای مرد جز تمکین باقی نمیمونه موارد استثنا هست که این روش جواب نمیده چون معمولا اونقدر خانومها طرفشون رو میشناسند وبه نقاط ضعف احساسی مردطرف حسابشون آشنا هستند که تیرشون به خطا نره درموارد دیگه ای هم هست که زنان گریه میکنند اما معمولا این نوع گریه شون رو در تنهایی خودشون گریه میکنند وزیاد اجازه به مردان نمیدهند این نوع گریه شون رو ببینند اونم مواقعی هست که واقعا ناراحت هستند وگریه راهی برای تخلیه این حس ناراحتی شونه. اما یه چیزی رو باید مدنظرداشت زن ومرد طوری آفریده شده اند که کوچکترین رفتار هرجنس نیاز جنس مقابلش هست اما درمورد سوالات: سئوال اول اینکه در چنین حالتی قرار گرفته اید؟ طبیعتا بله.... سئوال دوم اینکه در مقابل چنین شخصی باید چیکار کرد؟ آیا میشه قبل از پا گذاشتن روی احساس و زدن به سیم آخر یه جوری طرف رو مجبور کرد که دست از این تجاوزش برداره؟ قسمت اول پرسش در برابر چنین حالتی تنها باید سکوت کرد گاهی درحال گریه خانومها حرفهایی رو میزنند که شاید سالیان سال از شما مخفی کرده اند در چنین حالتی بهترین راه سکوت کردن وتوجه به زبان بدن خانومهاست خودشون با زبان بدن راه رو بهتون نشون میدن درمورد تجاوز کاملا باهات مخالفم دلایلش رو قبل پاسخهام توضیح دادم به قول شعری: نیش گژدم نه از سرکین است...................................اقتضای طبیعتش این است سئوال سوم اینکه اگر چنین اتفاقی افتاده و یا بیوفته براتون بعد از اون تجربه چیکار کردید؟ آیا دریچه های قلبتون رو روی دخترا بستید و شدید یکی از همون مردهایی که نمیزارند دیگه هیچ زنی به قلبشون نفوذ بکنه و اگر هم با زنی رابطه داشته باشند فقط در حد تختخواب هست؟ خوبه آدم اینجوری بشه؟ بسته به دلیل گریه باید عکس العمل نشان داد. هیچ مردی نمیتونه دریچه قلبشو رو به خانومها ببنده چون بهشون نیاز روحی داره (مردان سالم از نظر روحی) کسی که میگه من کاملا دریچه مو روی زنان بسته ام دروغی بزرگ میگه ،داره خودشو گول میزنه تجربه ثابت کرده بهم که اینگونه افراد زودتر وشدیدتر در دام عشق به زنان گرفتار میشوند اصلا غیرممکنه مردی نسبت به زنان کامل کامل بی توجه باشه بالاخره اونم داره از راهی این نیازشو برآورده میکنه حتی شده از طریق یک مراوده کاری خیلی ساده با یک زن در جامعه 9 لینک به دیدگاه
wisdom girl 93 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ من دو جنسه هستم و هم میتونم مثل پسرا فکر کنم و هم دخترا. به نظر من در رابطه ای که شما داشتید چند تا چیز ناقص بوده: احتمالاً شما handsome brute هستید.این یه اصطلاحه برای بعضی از مردا. هم پسرا و هم دخترا در رابطه شان با هم از زیبا بودن همدیگه لذت میبرن.ولی زیبایی پسرا فرق داره با دخترا.پسرا نباید مثل دخترا زیبا باشن. قدبلند خوش اندام بودن ،داشتن چهره پسرونه و نه بیش از حد مردونه ای که شبیه حیوون شده ،داشتن صدایی زیبا، موهایی قشنگ و ژل زده ،داشتن لباسی زیبا و در کل اون چیزی که یک آقا پسر رو تبدیل به یک مرد زیبا و نه شبیه یک حیوون(اصطلاحی بود که بعضی از انگلیسی ها به کار میبردند) بکنه با جنس مخالف شبیه به خودش باسه ی دخترا انقدر میتونه لذت بخش باشه که اونا رو بکشه.نه تنها دخترا بلکه خود پسرا هم از چنین دوستی لذت میبرن و دوسش دارن. فراموش نشود که دخترا از خصوصیات مردونه پسرا خیلی میتونن لذت ببرن. شما احتمالاً در رابطه ای که با اون خانوم داشتید نتونستید همه اصول *** رو رعایت کنید.هم چنین اون خانوم امنیت هم نداشت.شما باید کاری کنید که اون خانوم از این رابطه نهایت لذت رو ببره و براش یک تفریح بشه.به احساسات دیگران احترام بگذارید. فراموش نکنید که در جریان داستان یوسف و زلیخا این زلیخا بود که خواهان رابطه با یوسف بود! 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده