رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

تاپیک چند نفر از بچه ها رو خوندم به نظرم جالب اومد تصمیم گرفتم بنویسم یا خاطرات طول روز یا حرفهایی که میشه زد:ws37:

 

 

الان داشتم به برادر زاده هام فکر میکردم:sigh: دو تا پسر شیطون دیشب اینجا بودن کوچیکه با یه دستمال مرطوب افتاده بود رو کفشش و کفششو تمیز میکرد هنوز چند ماه مونده دوسالش بشه اما همیشه به فکر تمیزی خودشه میشینه لباساشو تا میزنه یا کرم دستش میاد به سر و صورتش میمیاله و از بیشتری چیزی که خوشش میاد عطره

شانس اوردیم از رژ و اینطور چیزا استفاده نمیکنه :banel_smiley_4:

 

دیشب که اومدن خونه از بس شیطونن و همه چیز رو دستکاری میکنن من اولین کاری که کردم بستن در اتاقم بود اما الان توی اتاقم نشستم به کاراشون فکر میکنم میگم کاش امشب اینجا بودن :sigh:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...