رفتن به مطلب

مانعى در مسير


ارسال های توصیه شده

در روزگار قديم، پادشاهى سنگ بزرگى را که در يک جاده اصلى قرار داد.. سپس در گوشه‌اى قايم شد تا ببيند چه کسى آن را از جلوى مسير بر می‌دارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌هاى خود به کنار سنگ رسيدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسيارى از آن‌ها نيز به شاه بد و بيراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هيچيک از آنان کارى به سنگ نداشتند...

 

سپس يک مرد روستايى با بار سبزيجات به نزديک سنگ رسيد. بارش را زمين گذاشت و شانه‌اش را زير سنگ قرار داد و سعى کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدن‌ها و عرق ريختن‌هاى زياد بالاخره موفق شد. هنگامى که سراغ بار سبزيجاتش رفت تا آن‌ها را بر دوش بگيرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کيسه‌اى زير آن سنگ در زمين فرو رفته است. کيسه را باز کرد پر از سکه‌هاى طلا بود و يادداشتى از جانب شاه که اين سکه‌ها مال کسى است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستايى چيزى را می‌دانست که بسيارى از ما نمی‌دانيم!

.هر مانعى، فرصتى

  • Like 4
لینک به دیدگاه

متأسفانه این دور وزمونه اگر رفتی مانعی رو از سرراه برداری یه عده بهت حمله میکنند و هیچ معلوم نیست بعدش چه به روزت میادTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

لینک به دیدگاه
متأسفانه این دور وزمونه اگر رفتی مانعی رو از سرراه برداری یه عده بهت حمله میکنند و هیچ معلوم نیست بعدش چه به روزت میادTAEL_SmileyCenter_Misc%20%28305%29.gif

 

موافقم بیخیال بشی و رد بشی خیلی بهتره:ws37:

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...