رفتن به مطلب

چرا باید زنده بمونم؟


ارسال های توصیه شده

من کاری ندارم اسمشو شهد بزاری یا کشته ولی اگه اونا نبودن و فداکاری نمیکردن الان من وشما معلوم نبود چه حالی داشتیم

 

فداکاری اونها قابل تقدیره، اما تماما نتیجه تمامیت خواهی خودشونه که خواستند انقلابشون را به دنیا صادر کنن و به جای تعامل سازنده با مردم خودشون و کشورهای جهان، به رویشون شمشیر کشیدن.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 71
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

فداکاری اونها قابل تقدیره، اما تماما نتیجه تمامیت خواهی خودشونه که خواستند انقلابشون را به دنیا صادر کنن و به جای تعامل سازنده با مردم خودشون و کشورهای جهان، به رویشون شمشیر کشیدن.

 

تو مطمئنی که ایران جنگ رو شروع کرد

 

در ضمن اگر هم دولت جنگ رو شروع کرده مگه همه این هایی که کشته شدن دولتی بودن یکی مثل منو تو بودن مگه غیر از این هست فقط شهامتشون 100 تای منو تو بوده که فقط بلدیم شعار بدیم و خودمون رو پشت نت مخفی کنیم حداقل انقدر شهامت داشتن که از چیزی که میخواستن دفاع کنن ولی ایا ما هم وجودشو داریم از چیزی که بهش اعتقاد داریم دفاع کنیم

 

اگر یکم از فجایعی که تو قسمتهای اشغال شده توسط عراقی ها خبر داشتی از تجاوزاشون و غیره این حرف رو نمیزدی

 

 

حداقل کشته شده ها از این که این مصیبت تو کل ایران پیش بیاد جلو گیری کردن

 

 

هر چند این چیزا رو با حرف هایی که میزنی قبول نداری ولی میتونی بدون کنایه زدن به اعتقادات دیگرا صحبت کنی شاید تو همین سایت هم کسایی باشن که یکی از عزیزانشون رو بخاطر منو تو از دست دادن

 

 

بهتره که بحث تو این رابطه رو تموم کنیم چون ربطی به موضوع تاپیک نداره

  • Like 4
لینک به دیدگاه
تو مطمئنی که ایران جنگ رو شروع کرد

ایران جنگ رو به صورت سخت افزاری شروع نکرد،اما آماده شروعش بود.

به صورت نرم افزاری هم به همه توهین میکرد.

لینک به دیدگاه
طرز فکر رو عوض کردن معادل تلقین کردنه؟

ما از طرز فکرمون تبعیت نمی کنیم؟ یعنی چی؟ پس از طرز فکر دیگران تبعیت میکنی؟

شما بشینی فکرای بیخود مثل مرگ عزیزان بیاد تو ذهنت اینا افکار طبیعیه؟

خب برای چی وقتی یه فکری عذابت میده بهش اصلا توجه ای می کنی؟

آدم واسه چی باید به افکار ناراحت کننده اهمیت بده؟

خودکشی یک اقدام شجاعانه اس؟

فرار از وضع موجود یک اقدام شجاهانه اس یا وایسادن و قدرت مطابقت دادن خود با شرایط موجود؟

من خودکشی توی موارد خاص مثل بیماری لاعلاج که باید دردبکشی منظورم نیستا!

 

ببین مثلا وقتی من فکر میکنم به یه موضوع و به یه نتیجه ای میرسم، اون نتیجه محصول فکر من و در نتیجه طرز فکر منه، نمیتوونم چون از این فکر خوشم نمیاد تغییرش بدم، من میتوونم شیوه زندگیمو عوض کنم ولی طرز فکرمو بی دلیل متقاعد کننده نه.

مثلا الان شبه چون من شبو دوس ندارم میتوونم به خودم تلقین کنم الان روزه؟ چیزی عوض میشه؟ مگر اینکه روز و شب بودن الان مشخص نباشه و یکی فکر کنه شبه یکی روز، یکی هم براش مهم نباشه و اصلا به شب و روز بودن فکر نکنه... خب برا من مهمه، من شب رو دوس ندارم، و فکر میکنم الان شبه به این دلایل مثلا، و دارم عذاب میکشم از این موضوع.

من معمولا به مرگ عزیزانم فکر نمیکنم ولی وقتی میبینم کسی عزیزی رو از دست داده بهش فکر میکنم، اجتناب ناپذیره فکر نکردن بهش.

خودکشی یک اقدام شجاعانه اس چون هرچقدر هم شرایط سخت باشه باز به حد سختی نیست بودن نمیرسه.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ببین مثلا وقتی من فکر میکنم به یه موضوع و به یه نتیجه ای میرسم، اون نتیجه محصول فکر من و در نتیجه طرز فکر منه، نمیتوونم چون از این فکر خوشم نمیاد تغییرش بدم، من میتوونم شیوه زندگیمو عوض کنم ولی طرز فکرمو بی دلیل متقاعد کننده نه.

مثلا الان شبه چون من شبو دوس ندارم میتوونم به خودم تلقین کنم الان روزه؟ چیزی عوض میشه؟ مگر اینکه روز و شب بودن الان مشخص نباشه و یکی فکر کنه شبه یکی روز، یکی هم براش مهم نباشه و اصلا به شب و روز بودن فکر نکنه... خب برا من مهمه، من شب رو دوس ندارم، و فکر میکنم الان شبه به این دلایل مثلا، و دارم عذاب میکشم از این موضوع.

من معمولا به مرگ عزیزانم فکر نمیکنم ولی وقتی میبینم کسی عزیزی رو از دست داده بهش فکر میکنم، اجتناب ناپذیره فکر نکردن بهش.

خودکشی یک اقدام شجاعانه اس چون هرچقدر هم شرایط سخت باشه باز به حد سختی نیست بودن نمیرسه.

منم عزیز از دست دادم ولی چرا باید به نیستی برسم مگر اینکه تو دنیا چیزی برای زندگی نداشته باشم امیدی برای بهبود نداشته باشم افسرد بشم بخاطر چیزی که نتونستم بهش برسم اگر این طوریه و چیزی برای زندگی وجود نداره و اعتقادی به بهبود نداری و انگیزهای برای بهبود خب مردن بهتره خود کشی خیلی خوبه:banel_smiley_4:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
من کاری ندارم اسمشو شهد بزاری یا کشته ولی اگه اونا نبودن و فداکاری نمیکردن الان من وشما معلوم نبود چه حالی داشتیم
خوب مگه من کاری به این موضوع داشتم؟؟!!!! هر آدمی‌ به هر دلیلی‌ که جنگیدفقط خودش میدونه.... من هیچ نظری در این مورد ندادم! قضاوتی هم راجب شهدا یا کشته شده‌ها نکردم!!!!چون نمی‌شناسمشون!

راجب مادران شهید و کنار اومدنشون با مرگ فرزند صحبت شد!!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

موضوع خوبی بود برای بحث ..متاسفانه من هم جهانبینی کاملی تو این زمینه ندارم فقط میدونم که دیر یا زود در زندگی یاید یاد بگیریم که ما مالک دایمی هیچ کسی نیستیم اصلا ما مالک موقت کسی هم نیستیم مالکیت ترسِ از دست دادن به همراه داره ،پدر من برادر من یا هر کس دیگری .... انسان های هستند که در کنار من ازاد و رها طی یک دوره زمانی محدود زندگی میکنند و رابطه ای را به وجود میاورند این رابطه با رفتن هر یک از ما تمام می شود ولی از بین نمیرود مثل یک کتاب مثل یک فیلم مثل یک داستان که تمام میشود این رابطه هم به پایان میرسد ولی زشت یا زیبا خوب یا بد ماندگار میماند وطیفه من و هر انسان دیگری این است که این رابطه را به بهترین و باشکوه ترین شکل ممکن در این بازه زمانی محدود خلق کند به وجود بیاورد و ثبت کند

وگرنه تمام شدن یک نیاز است یک اصل است یک ضرورت است بهشت بی معنی است اگر دایمی باشد هنر ادمی درک این واقعیت است که روزی تمام میشود همه چیز ....

 

 

پیش از من تو بسیار بودند و نقش بستند

دیوار زندگـــی را زیــــــن گونـــه یادگــــارن

این نغمه محبــــت بعـــد از من و تو مانـــد

تا در زمــــانه باقی اســــت اواز باد و باران

  • Like 5
لینک به دیدگاه
تو مطمئنی که ایران جنگ رو شروع کرد

 

در ضمن اگر هم دولت جنگ رو شروع کرده مگه همه این هایی که کشته شدن دولتی بودن یکی مثل منو تو بودن مگه غیر از این هست فقط شهامتشون 100 تای منو تو بوده که فقط بلدیم شعار بدیم و خودمون رو پشت نت مخفی کنیم حداقل انقدر شهامت داشتن که از چیزی که میخواستن دفاع کنن ولی ایا ما هم وجودشو داریم از چیزی که بهش اعتقاد داریم دفاع کنیم

 

اگر یکم از فجایعی که تو قسمتهای اشغال شده توسط عراقی ها خبر داشتی از تجاوزاشون و غیره این حرف رو نمیزدی

 

 

حداقل کشته شده ها از این که این مصیبت تو کل ایران پیش بیاد جلو گیری کردن

 

 

هر چند این چیزا رو با حرف هایی که میزنی قبول نداری ولی میتونی بدون کنایه زدن به اعتقادات دیگرا صحبت کنی شاید تو همین سایت هم کسایی باشن که یکی از عزیزانشون رو بخاطر منو تو از دست دادن

 

 

بهتره که بحث تو این رابطه رو تموم کنیم چون ربطی به موضوع تاپیک نداره

شرمنده من نمیخواستم بحث منحرف بشه فقط مثال زدم گرچه خیلی هم بی ربط به موضوع نیست!!

برای دیدن اینکه بچه های همین خاک توی جنگ چه کردند مستند روایت فتح بهترین سندیه که بدون واسطه از خود اونهاست!!

یکی از قسمتهاش یادم نمیره که یکی از بچه ها دست قطع شده خودش تو اون یکی دستش بود و با نگاهی آروم به دوربین لبخند میزد من که واقعا چشمام از حدقه زد بیرون!!

راستی کتاب دا که الان چاپ صد و خورده ایش هم تو بازاره بسیار عالیه

تو همون مستند روایت فتح هم مادران شهیدی بودند که شهیدشون رو میاوردند یخورده بغلش میکردند و میگفتند خداروشکر!!

منظورم از زدن این حرفا این بود که اگه این اعتقاد و محبت یک طرفه بود مطمئنا تا این حد بالا نمیرفت

به قول وحید اگه زندگی فقط به همین صد ساله(ماکزیموم) که اصلا ارزش نداره آدم زندگی کنه گرچه اینطور نیست:icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
میترسم، وحشت زده ام، چرا باید زنده بمونم؟ وقتی قراره در نهایت درد و رنج از دست دادن عزیزانمو تحمل کنم چرا زنده بمونم؟ وقتی قراره پیر شم...

نمیخوام با کسی ازدواج کنم که دوستش دارم، چون ممکنه زودتر از من بمیره و من عذاب بکشم. الان ترسیدم. کاش تناسخ وجود داشت، کاش دنیای دیگری هم بود، کاش.... اگه حق انتخاب داشتم برای به دنیا اومدن و زیستن مطمئنم متولد شدن رو انتخاب نمیکردم. شما چطور؟

 

نگران نباش ؛ زمان خودش همه چی رو درست می کنه.

یه وقت فکرخودکشی هم نکنی چون دوران اینجورفکرا فقط دو سه ساله :icon_gol:

 

. من به دنبال راهی ام که بتوونم نبودن احتمالی اعضای خانواده رو بدون تحمل رنج فراوان بپذیرم.

آدما معمولا توسنین پس از بلوغ که یواش یواش متوجه پیرشدن جگرگوشه هاشون میشن ازاین فکرا می کنن.

البته همه نه فقط آدمای یه خورده باهوش ، جو نگیردت گفتم یه خورده باهوش :whistle:

اگه اعتقادی به زندگی دوباره داشته باشی که اوضاع خوبه ولی درغیراین صورت پیشنهاد من برای راحت ترشدن برخورد با مشکلات روحی اینچنینی اینهاست:

  • به زندگی مثل یه نوبت بازی نگاه کن و تا می تونی از فرصتی که برات فراهم شده استفاده کن ؛ اینم بخاطر داشته باش که با فکرکردن بیش ازحد به آخر بازی لذت بازی کردن رو ازخودت نگیر
  • گذران اوقات خوش بیشتری با کسانی که دوستشون داری
  • رفتن گاه وبیگاه به گورستان ها و قدم زدن در آنها؛ بخصوص اگه به گورستان اقلیت های دینی هم دسترسی داشته باشی
  • شرکت در مراسم ترحیم ( بخصوص غریبه ها )
  • رفتن به مسافرت های طولانی بدون خانواده ( البته پله پله ) پسرا سربازی دارن ولی فراهم کردن این شرایط برا دخترا یه خورده سخته
  • این موضوع رو هم در نظر بگیر که فقط خانواده مهم نیست ، خود شخص هم حق داره کمی بدون نگرانی زندگی کنه ؛ هر کسی فقط یه دور می تونه بازی کنه :icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...

×
×
  • اضافه کردن...