shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۰ "هرگز حاضر نیستم به خاطر عقیده ام جان دهم؛ چون ممکن است عقیده ام اشتباه باشد... " دقیقا ، من با اولین جمله تاپیک همنظرم این یه اصل خردگراییه آیا حاضرید به خاطر عقیده تون بجنگید؟ (منظورم بحث کردن نیست، بلکه جنگ با سلاح هست). فقط در صورتی که مطمئن باشم جونم به خطر نمیفته یا کلا چیز با ارزشی رو از دست نمیدم با این جنگیدن آیا حاضرید به خاطر مذهبتون یا عقیده تون انسان بکشید؟ نه ...فک نکنم حتی اگه اون انسان از نظر مذهب و دین یا مکتب شما محارب باشه سراغ همچین دین یا مکتبی نمیرم آیا به صرف اینکه پیشوای دینیتون بهتون امر به جنگ و جهاد داده حاضرید بجنگید و بکشید؟ نـــــــــــــــــــــــــــه ، پیشوای دیــنی سیخی چنده ! به نظرتون اینکه کسی هم عقیده نیست با شما، کسی که حتی میجنگه با عقیده شما دشمن شماست؟ حکم کلی نمیشه داد ، بستگی داره به شرایطش معیار ارزش گذاری شما بر دیگران چیست؟ معیار خاصی نمیتونم بگم ... ولی هر چقدر مدت زمان بیشتری بتونم یه آدمو تحمل کنم یا مدت زمان بیشتری از همنشینی باهاش خسته نشم اون آدم ارزشمندتریه برام معیارتون برای تقسیم بندی دوست و دشمن چیست؟ اینو که اصلا نمیتونم معیار مشخصی بذارم براش ، بعضی وقتا پیش میاد دوست و دشمن کاملا جا شون عوض میشه برای آدم آیا برای انتخاب دوست به این نکته که آیا اون فرد با شما هم عقیده است یا نه توجه می کنید؟ تا حدودی ... واسه شروع دوستی یه سری چیزای بیس رو هم عقیده باشیم کافیه ، بعدش میشه تاثیر بذاریم یا تاثیر بپذیریم از همدیگه...من کلا از دوستی با آدمای خاص و کشف نشده بیشتر خوشم میاد تا کسایی که همه چیشون مشخصه 5 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آذر، ۱۳۹۰ نظر شخصی من اینه که ارزشگذاری بر جان بشر در حیطه اختیارات بشر نیست. هر مکتبی که رای به ستاندن نفس از انسانها به بهانه عقیده و عقده و اعتقاد میدهد از نظر من مردود به حساب می آید. تنها دستگاه قضاست که شایستگی صدور حکمی را در خصوص گرفتن نفس از انسانها دارد. که البته آنهم تحت شرایطی خاص. با صدور رای متفق 12 نفر از افراد آگاه به جزئیات یک جنایت میسر میشود. در ضمن باز هم چون این حکم بشری است خالی از اشتباه نیست ولی در حال حاضر کارآمد ترین راه ممکن برای تشخیص لزوم اخذ نفس است. اما در خصوص اینکه به خاطر عقاید بر انسانی ارزش بگذارم باید بگم خیر! اساسا همونطور که گفتم من هیچ انسانی را شایسته ارزشگذاری بر کلیت جسم و روح دیگران نمیدانم. چه برسد به اینکه بخوام به خاطرش کسی را بکشم. اما اگر در تعرض قرار بگیرم از خودم دفاع میکنم. حتی اگر منجر به کشته شدن دیگران باشد. اما تشخیص اینکه به من تعرض شده یا خیر به خودم برمیگرده. نه به هیچ مکتبی و نه به هیچ نظام یا شخص خاصی. 5 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۰ نه، منظور من دقیقا این بود که آیا حاضرید به خاطر عقیده تون بجنگید؟ ممنون از توضیحتون پاسخ منم دقیقا بله بود. آیا اگر عقیده شما میگه مردم یک منطقه به این دلایل باید کشته شوند، شما حاضرید تو کشتارشون شرکت کنید؟ مثال جسورانه ای زدید. قراردادن مردم ( که معمولا نمادی از بی گناهی هستند ) در مقابل عقیده فردی . این پرسش شما رو با یه نمونه مثل خودش پاسخ می دم. فرض کنیم شما درمنطقه ای که مثال زدید سکونت دارید و مردم همون منطقه عقیده دارن کوچک ترین عضو خانواده تان باید مجازات بشه فرض کنید قانون اونا هم این مجازات رو تایید می کنه ( دور از جون ایشون ، این فقط یه مثاله ). اصلا برای اینکه سوتفاهم نشه از خودم مثال می زنم ؛فرض کنید مردم اون منطقه می خوان برادر کوچک مرا بدلایل واهی اعدام کنن.البته ازدید اونا این کارکاملا درسته چون عقیده شان اینومیگه. به نظرشما واکنش من چیه ؟ عقیده و باورمن در این موقعیت چیه ؟ فکرکنم با پاسخ به این پرسش ؛ به پاسخ پرسش خودتان هم رسیده باشید. آیا حاضرید به خاطر عقیده تون بمیرید؟ و چرا؟ بله؛ چون باورش دارم . اگرباورشما برای پذیرش چیزی به حد و اندازه معینی برسد ، آنگاه حاضرید در راه عقیده تان از جان خود نیزبگذرید. به درست بودن عقیده و فکرتون اطمینان 100% دارید؟ از دیدگاه من همه چیز نسبی است و چیزی مطلق نیست. 1 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۹۰ نه، منظور من دقیقا این بود که آیا حاضرید به خاطر عقیده تون بجنگید؟ ممنون از توضیحتون پاسخ منم دقیقا بله بود. آیا اگر عقیده شما میگه مردم یک منطقه به این دلایل باید کشته شوند، شما حاضرید تو کشتارشون شرکت کنید؟ مثال جسورانه ای زدید. قراردادن مردم ( که معمولا نمادی از بی گناهی هستند ) در مقابل عقیده فردی . این پرسش شما رو با یه نمونه مثل خودش پاسخ می دم. فرض کنیم شما درمنطقه ای که مثال زدید سکونت دارید و مردم همون منطقه عقیده دارن کوچک ترین عضو خانواده تان باید مجازات بشه فرض کنید قانون اونا هم این مجازات رو تایید می کنه ( دور از جون ایشون ، این فقط یه مثاله ). اصلا برای اینکه سوتفاهم نشه از خودم مثال می زنم ؛فرض کنید مردم اون منطقه می خوان برادر کوچک مرا بدلایل واهی اعدام کنن.البته ازدید اونا این کارکاملا درسته چون عقیده شان اینومیگه. به نظرشما واکنش من چیه ؟ عقیده و باورمن در این موقعیت چیه ؟ فکرکنم با پاسخ به این پرسش ؛ به پاسخ پرسش خودتان هم رسیده باشید. آیا حاضرید به خاطر عقیده تون بمیرید؟ و چرا؟ بله؛ چون باورش دارم . اگرباورشما برای پذیرش چیزی به حد و اندازه معینی برسد ، آنگاه حاضرید در راه عقیده تان از جان خود نیزبگذرید. نظر شما مهمه، که شما چه عقیده یی دارید؟ شما وقتی عقیده تون، مکتبتون میگه یه فرد باید مجازات بشه (اونم به خاطر عقیده ای که داره) چه میکنید؟ آیا اون فرد رو مجازات می کنید؟ چرا شما حاضرید به خاطر باورهاتون بمیرید؟ مگه قرار نیست عقیده شما زندگی شما رو کیفیت ببخشه؟ آیا شما در خدمت عقیده تون هستید؟ و یا عقاید در خدمت زندگی شما؟ 1 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۰ نظر شما مهمه، که شما چه عقیده یی دارید؟ شما وقتی عقیده تون، مکتبتون میگه یه فرد باید مجازات بشه (اونم به خاطر عقیده ای که داره) چه میکنید؟ آیا اون فرد رو مجازات می کنید؟ اشتباه نشه ، من ازهیچ مکتبی صحبت نکردم ، فقط عقیده و باور شخصی ام رو گفتم توی پست قبلی این پرسش ها رو پاسخ دادم چرا شما حاضرید به خاطر باورهاتون بمیرید؟ اینو قبلا پاسخ دادم. مگه قرار نیست عقیده شما زندگی شما رو کیفیت ببخشه؟ از دید من واژه های زندگی و کیفیت ماهیت نسبی دارند. ممکنه شما سپری شدن عمرتون رو تحت هر شرایطی زندگی خوب و با کیفیت بنامید. اما گذران عمرتحت هرشرایطی برای من ، زندگی خوب نباشه ؛ بلکه باید شرایطش رو خودم تعیین کنم. برای همین است که میگم مفهوم واژه زندگی نسبی است ، این بخاطر ماهیت انسانی ماست که نسبت به یک موضوع واحد، دیدگاه های گوناگونی داریم. آیا شما در خدمت عقیده تون هستید؟ و یا عقاید در خدمت زندگی شما؟ واضحه که انسان درخدمت باورها و اعتقاداتش بوده و هست ؛ مجموعه عقاید و باورهای هر شخصی چارچوب زندگی اونو تشکیل می ده ، شما غیر از این هستی ؟ درجامعه کنونی خودمان خیلی ازمردم هستند که عقایدشون درخدمت زندگیشان است و از وضعیت مادی مطلوبی هم برخوردارند ، آیا شما هم از این دسته اید ؟ وقتی شما باورتون تحصیل و درس خواندن باشه و به دانشگاه برید این یعنی شما در خدمت عقیده تان ( درس خواندن ) هستید. اینو قبول دارید یا خیر ؟ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده