Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۸۸ درگونه شناسی نقش های مختلفی که تا کنون منظر شهری بر عهده داشته است، مهمترین نقش آن فراهم آوردن امکان قرائت کلیت شهر به مثابه یک "متن" است . بر اساس مطالعاتی که از دهه 1960 میلادی در زمینه"نشانه شناسی" شهری و معماری به عمل آمده است ، می توان منظر شهری را نظامی از "دال"ها انگاشت که به مجموعه ای از "مدلول"ها اشاره می نماید . فهم منظر شهری به مثابه "نظامی از نشانه ها"که قادر به "پیام"رسانی در زمینه های گوناگون می باشد، امکان "قرائت" و "خوانش" متن شهر وکشف و یا تاویل معانی آن را فراهم می سازد. نشانه : ابزار قرائت منظر ابعاد ناملموس حیات مدنی ، همچون فقر و غنا ، سلطه نهادها و ارزش های معین ، سلایق زیبا شناختی خرده فرهنگ ها ، عمق تاریخی شهر ، میزان ایمنی و امنیت جامعه ، چگونگی احترام جامعه به قراردادهای اجتماعی و غیره از طریق نظامی از "نشانه"ها امکان تجلی و بروز خارجی یافته و ارزیابی مثبت و یا منفی را میسر می سازد. "نشانه" عنصر طبیعی یا مصنوعی است که به لحاظ شکل و عملکرد با محیط اطراف متفاوت است و موجب ارتقای تصویر ذهنی جامعه از محیط و در نتیجه اعتلای خوانایی شهر می شود.چنانچه نشانه های شهری فارغ از بعد هویتی و به عنوان عنصر موثر در معنای محیط لحاظ شوند ، وجه تمایز نقطه نشانه و نقطه "عطف" کمرنگ می شود ، بطوری که در یک ردیف قرار می گیرند و نشانه شهری به نقطه عطف تبدیل می شود . در این صورت رویکرد کلی در برداشت و شناسایی نشانه های شهری ، نه برمبنای کالبد و فیزیک عناصر بلکه بر اساس ایفای نقش در تعریف معنای محیط خواهد بود . منظر: قرائت تاریخ اساساٌ منظر شهری ، سطح تماس"انسان" و "پدیده شهر" است . منظر شهری - به عنوان مفهومی پویا و نه ایستا - از طریق نظام نشانه ای خود قادر است ارزشهای مورد توجه جامعه را به تماشاگران اطلاع دهد . در تضعيف يا تقويت غرور مدني جامعه موثر باشد؛ جايگاه و نوع ارزشها در زندگي روزمره شهري را به نمايش گذارد ؛ به كشف ميزان وفاداري شهروندان به رفتارهاي منطبق با قراردادهاي اجتماعي بيانجامد و يا سلطه نهادهاي اقتصادي ، سياسي و فرهنگي در شهر را روايت كند و فصول پی در پی تاریخ یک جامعه شهری را به نمایش گذارد . حتي قادر است نفوذ ارزشهای مذهبی در شهرها را به خوبي به تصوير بكشد . از اين حيث ، منظر شهرهای قرون وسطی و شهرهای اسلامی قابل قياسند . مناره ها نشانه های متکثر در شهرهای اسلامی اند که در القاء مردم واری موثرهستند و کتدرال ها با جانمایی متمرکز در شهرهای مسیحی ، القاء قدرت را نشان می دهند. بدين طريق در فرا سوي جنبه هاي عملكردي تصوير شفافي از ماهيت فضاي حاكم بر شهر در ذهن مخاطب ايجاد مي نمايند. بررسی نسبت بین معنای "نقطه عطف"و جانمایی آن، و همچنین سلسله مراتب شکل گیری و كنكاش در نحوه استقرار نقاط عطف و نشانه در شبکه ساختاری شهرها ضمن تبيين تاثير اختلاف پتانسيل فضاهاي مختلف شهري كه موجب ايجاد حركت در شهر مي شود ، موید تنوع در ماهيت نشانه هاست . نشانه های معنی دار، که با پشتوانه های ذهنی شکل گرفته اند ، ریشه در اجتماع و بنیان های فرهنگی دارند. در بيشتر موارد چنين نشانه هایي، نقطه عطف در فضاهاي شهري محسوب مي شوند. مدارس و مساجد شاخص و ... از این دسته اند . از سوی دیگر تعداد نشانه هایی چون نماد شرکت های تجاری از قبیل مکدونالد ، آی بی ام و... كه نمایانگر سلطه نهادهای اقتصادی و سیاسی در شهرها هستند و بهانه خلق نقطه عطفي در محيط شده اند نيز كم نيست . عامل اصلي تنوع در ماهيت نشانه هايی كه به نقطه عطف شهري تبديل مي شوند هويت ، تاريخ و سابقه شهر ، و حتي فضاهاي مختلف يك شهر است . نتیجه گیری : مقايسه منظر شهرهاي قرون وسطي وشهر هاي دوره اسلامي مويد آن است كه در شهرهای اسلامی فاکتورهای عمومی و مردمی که تابع جریانات اجتماعی و فرهنگی هستند منجر به تبدیل نشانه شهری به نقطه عطف می گردند حال آنكه در شهرهای اروپایی این امر تابع پارامترهای وابسته به قدرت و حکومت است . لیلا سطانی / کارشناس ارشد معماری و کارشناس ارشد معماری منظر 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۸۸ نقاط عطف و نشانه هاي شهري " زمان حال، يك سايه هميشه در حركت است كه ديروز را از فردا جدا مي كند" فرانك لويد رايت- شهر زنده. شهر تجلي روابط گوناگون اجتماعي است. شرايطي كه در رشد شهر تاثير گذار ممكن است خصوصيات متفاوت داشته باشند. فرآيند شهرگرايي، شهرنشيني و شهرسازي جنوب اروپا را با توجه به منابع و مدارك موجود مي توان در سه دوره كلي مورد بررسي قرار داد؛ اين سه دوره عبارتند از: شهر سازي قرون وسطي (شهر دوره مسيحيت)، بعد از اسلام و دوران معاصر. شهرهايي كه در دوره هاي قدرت سالاري و تسلط اشخاص خاص بوجود آمده اند؛ همه آن ها يك ايده براي شكل گيري دارند و شهر هايي كه حاصل كار و مقصود دسته جمعي مردم است، کانسپت شکل گیری آنها یکسان نیست. يكي از تفاوت هاي اصلي در اين سه دوره، تعامل تدريجي نقاط عطف و نشانه با تولد شهر است و این پرسش مطرح می شود که آيا ابتدا شهرها بوجود آمدند ودر پي آن نقاط عطف و نشانه هاي شهري در آن شكل گرفتند و يا شهرها حول نقاط عطف و نشانه ها بوجود آمدند! نشانه؛ عنصر طبيعي و يا مصنوع مي باشد كه تاكيد آن بر شكل، عملكرد و خوانايي است و باعث شكلگيري يك تصوير ذهني واضح از محيط مي شود و نقطه عطف، تغيير تعريف شده ماهيت و شكل فضا است كه در اثر تضاد بين عناصر به وجود مي آيد. شهر قرون وسطي بر مبناي بازرگاني و پيله وري بر خرابه هاي شهرهاي كهن رومي، در كنار رودها و آبراه ها با مركزيت ديرها و كليساها شكل گرفته. تفكر مسيحيت در آن دوران تنها دو حالت برای همه چیز قائل بود: مقدس يا نامقدس! شهرسازي آنها نيز طبق همين اصل، حول مركزيت اماكن مقدس شكل مي گرفت. بدين ترتيب كه اماكن مقدس بر روي تپه يا بلندي بنا مي شدند و با شكل گيري شهر در دامنه آن، مي توانستند كل شهر را نظاره گر باشند و بر آن تسلط داشته باشند. اين شهر در نبردي آرام با قوانين و احكام فئوداليته موفق می شد تا قوانين و مقررات خاص خويش را برپا دارد و تا مدت هاي مديد به عنوان يك مكان امنيتي و پناهگاه تلقي گردد. شهرونداني كه در چنين شهري جاي داشتند، از قوانين و مقررات خاص شهر تبعيت مي كردند. فرد با استقرار در درون ديوارهاي شهر از مصونيت و امتيازاتي برخوردار مي شد كه ديگر افراد مستقر در روستاها و پهنه هاي متعلق به فئودال در آن بي بهره بودند. نقاط عطف و نشانه های ونیز 1. آبراه بزرگ (Grand Canal) 2. كليساي سن ماركو و برج ناقوس (Piazza San Marco) 3. كاخ دوكاله (Doge's Palace) 4. پل ريالتو (Rialto Bridge) حال آنكه شهر دوران اسلامي مفاهيم ديگري را در خود دارد و همانند شهر قرون وسطايي نسبت به منطقه پيرامونش امتيازات خاصي ندارد. زیرا که شهر از قوانين مدون جهان بيني اسلامي تبعيت مي كند و در اين قوانين امتيازات استثنائي براي مردمان وجود ندارد، بنابراين شهر داراي زندگي مستقل و خاص با مقررات و امتيازات متفاوت نيست. بدين ترتيب نقاط عطف و نشانه (اماكن مذهبي، بازار، مدرسه و...) که همسطح با ديگر اجزاي شهر در كل سطح پراكنده مي شوند و پايگاهي براي تعامل هاي اجتماعي و مذهبي هستند؛ ديگر به شهر تسلط ندارند و به مردم امر و نهي نمي كنند. به عبارت ديگر بين مفهوم شهر و جهان بيني اسلامي از ابتداي امر، روابط نزديكي وجود دارد و در شهر اسلامی اولین ایده های جهان بینی اسلامی توسط افراد درک می شود. شهر یزد- میدان میر چخماق:. شهر اسلامی، گسترش دهنده مفاهیم عدالت و ایمان. تصویر هوایی از بافت مسکونی یزد: سطوح یکنواخت و بدون رنگ شهر در بافت عمومی. شهر هاي قرون وسطي در دوره تسلط مسيحيت بازگو كننده قدرت كليسا و نهادهاي مذهبي است. اين شهرها مفاهيم "شهر- قدرت" و "شهر- ثروت" را با خود حمل مي كنند كه با مكان يابي فيزيكي نهادهاي مذهبي و تسلط ذهني، اين مفاهيم را بر مردم عامه تلقين مي نمايند. اما در شهرهاي دوره اسلامي درست بر خلاف شهر کلیسایی، مفاهيم "شهر- عدالت" و "شهر- ايمان" گسترش مي يابند كه با جايگيري نهاد هاي مذهبي – سياسي در سطح عامه جامعه، اين مفاهيم براي مردم درك مي شود. محمد آتشین بار – کارشناس ارشد معماری منظر/ فارغ التحصیل از دانشگاه تهران/ Atashinbar.mohammad@nazar.ws 6 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ نماد و نشانه شهری فرزانه هدفی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نمادها و المان های شهری از جمله بناهای مهم در طراحی معماری و طراحی شهری محسوب می شوند، به نحوی که گاه حتی از خود شهر پراهمیت تر جلوه می نمایند؛ چراکه بیانگر هویت، شخصیت و عصاره شهر در یک ساختار نمایان هستند. بررسی و مطالعه در خصوص این نمادها نشان میدهد که بنیان این نوع بناها برپایه مفاهیم، سنت ها، فرهنگ، هویت و تاریخ شهر استوار شدهاست. از المان های شهری مهم می توان به «طاق نصرت» در فرانسه اشاره نمود که یادگاری از متن تاریخ است و یا «برج ایفل» که یادگار عصر صنعت و آهن در فرانسه است. این بنیان ها بدلیل دارا بودن ساختاری استوار بر بینش ها و مفاهیم عمیق، هنوز هم باشکوه و ارزشمند بوده و گذر سالیان چیزی از ارزش آنها نکاسته است. همینطور، در دهه های اخیر، پس از فروپاشی دیوار برلین غربی- شرقی، نمادی از آن بصورت نوار موبیوس با مفاهیم خاص خود و با فضاهای فعالیتی و عملکردی چند منظوره سر به فلک کشید تا یادگاری از سالهای دوری و نفاق باشد (طراح: "پیتر آیزمن"). برج آزادی در ایران، نمونه ای از این ساختارها به طراحی و اجرای حسین امانت است که معماری شاخص آن تلفیق طاق های معماری قبل و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگ های نماد دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت جز جز اجزا به کل واحدی بدل گردند. ساخت المان ها و نمادهای شهری و محله ای همواره ادامه خواهد یافت چراکه نیاز بشر به این نمادهای شاخص برای نشانه گذاری شهری و زیبایی شناسی همواره مستدام خواهد بود. در طرح پارک "لاولایت" کاری از معمار معاصر "برنارد چومی"، نمادهای مکعبی قرمز رنگ به منظور قفل و بست طرح بکار گرفته شده اند. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که المان های محله ای با المان های شهری به لحاظ انتقال مفاهیم، محتوا و ابعاد تفاوت اندکی دارند. المان های محله ای از نظر ابعاد و اندازه کوچکتر بوده و توسط خصوصیات و نقش کالبدی تعریف شده برای آنها (که به عنوان مثال، طبق نظر معمار در محور فرهنگی- تاریخی شهر طراحی و مطابق مفاهیمی خاص تکرار گردیده)، می توان بافت و کالبد قدیم و جدید را به هم دوخت و دوز کرد و انسجام و یکپارچگی شهر را به نمایش گذارد. از مفاد فوق چنین استنباط می گردد که به لحاظ زیبایی شناسی بصری و انتقال مفاهیم و جاذبه های شهری نمی توان به سادگی از این مبحث گذر کرد و صرف سرهم بندی کردن تعدادی پاره سنگ و آجر (که البته اگر به جا و طبق الگو مورد استفاده قرار گیرند، حرفهای بسیاری برای گفتن دارند)، نمی توان مدعی حفظ و نمایش ارزشها و باورهای شهری شد. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده