*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ چه زیباست که با مهر دل از کینه بشوییم چه نیکوست که با عشق گل از خار برایم 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ دوست دارم عشقم بمیرد در گورستان باران بگیرد و در کوچه هایی که گام برمی دارم، ببارد، همان عشق گریانی که گمان می کرد مرا دوست دارد 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ زندگي را مي توان درغنچه ها تفسير کرد با نگاه سبز باران عشق را تعبير کرد زندگي راپر ز احساس کبو تر ها نمود کينه را با نگاه ساده اي زنجير کرد همچو شبنم چشم را درچشم شقايهاگشود طرح يک لبخند را بر برگ گل تصوير کرد زندگي را مي توان در خلوت هر صبحدم با وضوئي با دعايي با خدا تقدير کرد کاش ميشد لحظه ها را قاب کرد روزهاي تيره را خواب کرد.... 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ آه... باور نمیکنم که مرا با تو پیوستنی چنین باشد نگه آن دو چشم شور افکن سوی من گرم و دلنشین باشد بیگمان زان جهان رویایی زهره بر من فکنده دیده عشق می نویسم بر وی دفتر خویش جاودان باشی ای سپیده عشق 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ در زیر این نیلی سپهر بیکرانه چندان که یارا داشتم در هر ترانه نام بلند عشق را تکرار کردم با این صدای خسته شاید خفته ای را در چهار سوی این جهان بیدار کردم 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ به روی گونه تابیدی و رفتی مرا با عشق سنجیدی و رفتی تمام هستی ام نیلوفری بود تو هستی مرا چیدی و رفتی کنار انتظارت تا سحر گاه شبی همپای پیچک ها نشستم تو از راه آمدی با ناز و آن وقت تمنای مرا دیدی و رفتی 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ شبی از عشق تو با پونه گفتم دل او هم برای قصه ام سوخت غم انگیزست توشیداییم را به چشم خویش فهمیدی و رفتی چه باید کرد این هم سرنوشتی ست ولی دل رابه چشمت هدیه کردم 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ ز شور عشق ندانم کجا فرار کنم چه گونه چاره این جان بی قرار کنم 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ عجب دریای غمناکی ست این عشق ببین با سرنوشت من چه ها کرد تو هم این رنجش خاکستری را میان باد پیچیدی و رفتی تمام غصه هایم مثل باران فضای خاطرم را شستشو داد و تو به احترام این تلاطم فقط یک لحظه باریدی و رفتی 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ سیه چشمی به کار عشق استاد به من درس محبت یاد می داد مرا از یاد برد اخر ولی من به جز او عالمی را بردم از یاد 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ روح رویایی عشق از بر چرخ بلند جلوه یی کرد و گذشت شور در عالم هستی افکند 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ هرجا که گلی خندد ،با دوست بخندید هرگه که بهار اید با عشق بجوشید 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ در این سیاهی و سردی به سان اتش گاه همیشه گرمم،همواره روشنم با عشق 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ ای عشق در اتش تو فریاد خوش است هر کس که در اتش تو افتاد خوش است بی داد خوش است از تو،وز هستی ما خاکستری که سپرده بر باد خوش است 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ ای عشق شکسته ایم مشکن مارا این گونه یه خاک ره میفکن ما را ما در تو به چشم دوستی میبینیم ای دوست کبین به چشم دشمن مارا 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ بشر چه قدر به درمان عشق مانده است؟ مگر چه قدر ازین عمر بی ثمر ماندست؟ 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ روزگاری هستی ام را می نواخت افتاب عشق شور انگیز من این زمان خاموش و خالی مانده است سینه ی از ارز. لبریز من 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ معنای عشق نیز در سرنوشت من با تو،همیشه با تو،برای تو،زیستن 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ چمن خاطر من نیز ز جان مایه ی عشق در سراپرده دل غنچه یی می پرورد هدیه ای می اورد 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ سالها رفتست کز هر ارزو خالی است اغوشم نغمه پرداز جمال و عشق بودم اه حالیا خاموش خاموشم یاد از خاطر فراموشم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده