رفتن به مطلب

گاهی احترام بد نیست!


ارسال های توصیه شده

زور و اجبار منظور چماق نیست، همین القائات از کودکی در خانواده و جامعه خودش یک اجباره پنهانه.

شما گزینه های دیگری هم مگر برای انتخاب داشتین؟

 

مثلا یک معلم مبلغ اسلام داشتین و یک معلم مبلغ سکولاریسم، که بعدا تصمیم گرفتین اسلام بهتره.

وقتی فقط یک گزینه پیش روی 90 درصد ایرانی هاست، خوب معلومه فقط همون رو میبینند.

 

گویا نزدیک به 1 میلیارد و خرده ای که در چین بودایی میشن، عقل ندارند.

 

عزیزم اینجا اصلا مسئله عقل نیست؛ عوام جامعه محصول تاریخ و گذشتگان سرزمین خودشون هستند و افکارشون ارزشی نداره چون خودشون به دست نیاوردن فقط از دیگران میگیرند و حفظ میکنند و ارائه میدهند.

شاید از وقتی چشم باز کردم مدام حرف از اسلام و دین و .. بوده و اینکه دین رو از خانوادمون به ارث برده باشیم اما الان فک میکنم مدتیه اونقدر عقلمون کامل شده که اگه از چیزی مثل اسلام دلخور یا مخالف باشم براحتی تغییر عقیده بدم... اما اینکارو نکردم چون به یقین رسیدم که هیچ دینی کاملتر و بهتر از اسلام نمیتونه باشه برام:w16:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 420
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

شاید از وقتی چشم باز کردم مدام حرف از اسلام و دین و .. بوده و اینکه دین رو از خانوادمون به ارث برده باشیم اما الان فک میکنم مدتیه اونقدر عقلمون کامل شده که اگه از چیزی مثل اسلام دلخور یا مخالف باشم براحتی تغییر عقیده بدم... اما اینکارو نکردم چون به یقین رسیدم که هیچ دینی کاملتر و بهتر از اسلام نمیتونه باشه برام:w16:

سوال دارم از تون

حالا که به یقین رسیدید عقیده خودتون کامل ترین عقیده ست چقدر به دیگرون اجازه میدید که عقیده شما رو نقد کنند

بزارید اینجوری بپرسم

چقدر دنبال مطالبی رفتید که در جهت نقد عقاید شما نوشته شده اند ؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
این اتفاقیه که افتاده....اون هیچی ...ختنه کردن دخترها رو چی میگید؟؟یکی از دوستان تو تاپیکش اشاره کرده بود بهش..اونا هم اعتقاد دارن کار درست و الهی انجام میدن...اون چی؟؟

خب اینکه بگند الهی دلیل بر الهی بودنش نیست ولی این کار هم کار وحشتناک و رشت و غلطیه!!:sigh:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
سوال دارم از تون

حالا که به یقین رسیدید عقیده خودتون کامل ترین عقیده ست چقدر به دیگرون اجازه میدید که عقیده شما رو نقد کنند

بزارید اینجوری بپرسم

چقدر دنبال مطالبی رفتید که در جهت نقد عقاید شما نوشته شده اند ؟

برای رسیدن به این عقیده نیازی به دنبال رفتن نیست... خود اسلام توی خیلی جاها حقانیتشو بهم ثابت کرده:ws37:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
خب اینکه بگند الهی دلیل بر الهی بودنش نیست ولی این کار هم کار وحشتناک و رشت و غلطیه!!:sigh:

آقا جواد حرف شما قبول

اما فرض کنید یه شخصیت کاریزمایی در یه دهی وارد شده و چنین عقایدی هم داره بخاطر شخصیت کاریزمایی این فرد مردم ده هم هرچی اون بگه قبول می کنن و چنین عمل شنیعی رو درحق دختران خودشون انجام میدن

خب به نظرتون چطوری میشه مردم این ده رو اگاه کرد

شما باشید چطوری و از چه راهی چلو اینکارو می گیرید ؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه
برای رسیدن به این عقیده نیازی به دنبال رفتن نیست... خود اسلام توی خیلی جاها حقانیتشو بهم ثابت کرده:ws37:

یعنی اگه بالفرض من یه متنی رو بدم که درنقد عقاید شما (همون اسلام )باشه پرتش می کنید دور و اصلا بهش نیگا نمی اندازید ؟:ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
آقا جواد حرف شما قبول

اما فرض کنید یه شخصیت کاریزمایی در یه دهی وارد شده و چنین عقایدی هم داره بخاطر شخصیت کاریزمایی این فرد مردم ده هم هرچی اون بگه قبول می کنن و چنین عمل شنیعی رو درحق دختران خودشون انجام میدن

خب به نظرتون چطوری میشه مردم این ده رو اگاه کرد

شما باشید چطوری و از چه راهی چلو اینکارو می گیرید ؟

با زبان نرم

یعنی اول علت این کار رو ازشون میپرسم

یا میگند خدا گفته که نگفته!

یا میگند پدرانمون میکردند که خب یه بحث دیگست

یا میگند ...

کلا پشت این کار هیچ منطقی نخوابیده پس اگه وجدانشون بیدار باشه و کمی هم منطق داشته باشند به اشتباه خودشون پی میبرند!

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خب اینکه بگند الهی دلیل بر الهی بودنش نیست ولی این کار هم کار وحشتناک و رشت و غلطیه!!:sigh:

خب پس تو رو خدا اینقدر نگید همه عقاید محترمه :sigh:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
یعنی اگه بالفرض من یه متنی رو بدم که درنقد عقاید شما (همون اسلام )باشه پرتش می کنید دور و اصلا بهش نیگا نمی اندازید ؟:ws37:

مطمئنا نه ولی عیب متن اینه که دیگه جای بحث باقی نمیمونه و نویسنده سنگشو پرتاب کرده!!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خب پس تو رو خدا اینقدر نگید همه عقاید محترمه :sigh:

من کی گفتم؟؟:4564:

اون طرف اگه منطقی پشت این کارش داره خودش باید دفاع کنه من هم از عقیده خودم البته اگه بگیم عقیده او اشتباهه یا خرافست بهتره!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

شما حق ندارید به عقاید مردم توهین کنید!

 

آیا باید به مقدسات مردم احترام گذاشت؟

 

پیشگفتار

مقدسات چه هستند؟ اهانت چیست؟

آیا باید به مقدسات توهین کرد؟

چرا مسلمانان نگران اهانت شدن به باورهایشان هستند؟

آیا اسلام و مسلمانان هم به دیگران احترام میگذارند؟

در چه صورتی دیگران به مسلمانان احترام خواهند گذاشت؟

منابع

 

پیشگفتار

 

اینکه نباید به مقدسات توهین کرد و نباید به دین مردم کاری داشت سخنی است که شبانه روز از مسلمانان، اسلامگرایان و سمپاتهای ایشان میتوان شنید. قبل از نوشتن این نوشتار واژه "توهین" را در گوگل جستجو کردم، از 20 مورد نخست، 9 مورد در مورد "توهین به مقدسات" بود. البته بیشتر اوقات وقتی کسی میگوید به مقدسات مردم توهین نکنید منظورش این است که به مقدسات من توهین نکنید، برخی آدمها علاقه دارند خود را پشت نامهای بزرگتر مخفی کنند. افزون بر این باید توجه داشت که دین مال التجاره طبقه ملایان است و آنان نیز همانند دیگر کسبه مایل نیستند کسی به محصولشان اهانت کند چرا که این اهانت ممکن است رونق را از بازار کار ایشان بگیرد.

 

هدف من در این نوشتار نقد این ایراد و انتقاد است، من معتقدم درخواست احترام به مقدسات درخواست بیجایی است و اساساً احترام به مقدسات اسلامی کاری غیر اخلاقی و نادرست است. افزون بر این معتقدم مسلمانان در پس این درخواست چیزهای دیگری را میطلبند که کاملاً نابجا و نا عادلانه هستند. در این نوشتار ابتدا مفاهیم قداست و اهانت را بطور مختصر معرفی خواهم کرد، سپس به این پرسش پاسخ خواهم داد که آیا باید به مقدسات اهانت کرد یا نه، در بخش بعدی توضیح خواهم داد که چرا این مسئله برای مسلمانان اینقدر اهمیت دارد، پس از آن نشان خواهم داد که مسلمانان خود احترامی برای دیگران قائل نیستند، و در پایان توضیح خواهم داد که در چه صورتی مسلمانان میتوانند برای خود احترام کسب کنند.

پیش از آغاز نوشتار بد نیست به این مسئله اشاره شود که اینطور باید و نباید ها یا میتوانند حقوقی باشند یا اخلاقی. بنابر این از کسی که میگوید به مقدسات نباید توهین کرد باید پرسید که این باید حقوقی است یا اخلاقی؟ به این معنی که آیا او میگوید بر اساس قوانین نباید به مقدسات توهین کرد یا اینکه میگوید از نگر اخلاقی خوب نیست که به مقدسات توهین کرد یا خوب است که به مقدسات احترام گذاشت. در کشوری که من در آن زندگی میکنم اهانت به اسلام جرم نیست، و در بیشینه کشورهای متمدن نیز همینگونه هست. اما در دیدگاه من اخلاق جایگاه بالاتری از قانون دارد یعنی اگر کاری اخلاقی باشد بهتر است اگرچه خلاف قانون باشد آنکار را یک حق شمرد، و اگر کسی کاری را انجام داده است، این توجیه که "اینکار حق من بوده است" کافی نیست، بلکه باید دلیلی اخلاقی نیز ارائه شود. فرض کنید قانوناً در کشوری موظف باشید گردن کسی که در جمع خمیازه میکشد را بزنید، آیا از این قانون پیروی خواهید کرد؟ در چنین مواردی بحث اخلاقی در مورد این باید و نباید ها اهمیت پیدا میکند و موضوع این نوشتار نیز از همان دست موارد است. لذا روشن شد که قانوناً اهانت به اسلام حق من و سایر ساکنین کشورهای متمدن است، ولی بر اساس قوانین کشورهایی که قوانین اسلامی در آنها رواج دارند اهانت به اسلام جرم است و چنین حقی وجود ندارد و این موضوع نسبتاً ساده ای است. اما بحث اخلاقی کمی پیچیده تر است و در اصل این نوشتار به بررسی اخلاقی این قضیه میپردازد. روشن است که اگر اخلاقاً اهانت به اسلام خوب باشد و یا احترام گذاشتن به اسلام بد باشد (این دو گزاره لزوماً یکسان نیستند)، من توصیه میکنم که اگر حتی اینکار غیر قانونی باشد، یک حق فرض شده و به آن احترام گذاشته شود، یعنی من اگر ساکن ایران هم بودم تنها به دلیل اینکه قانون میگوید به اسلام باید احترام گذاشت، حاضر به احترام به اسلام نمیشدم. همانطور که توصیه میکنم گردن کسی را به علت خمیازه کشیدن نباید زد حتی اگر در قوانین کشوری باشد که در آن ساکنید.

من متوجه این واقعیت هستم که بسیاری از خوانندگان حوصله خواندن مطالب بلند را ندارند، از این رو به چنین خوانندگانی توصیه میکنم تنها بخش "آیا اسلام و مسلمانان هم به دیگران احترام میگذارند؟" از این نوشتار را مطالعه کنند.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
با زبان نرم

یعنی اول علت این کار رو ازشون میپرسم

یا میگند خدا گفته که نگفته!

یا میگند پدرانمون میکردند که خب یه بحث دیگست

یا میگند ...

کلا پشت این کار هیچ منطقی نخوابیده پس اگه وجدانشون بیدار باشه و کمی هم منطق داشته باشند به اشتباه خودشون پی میبرند!

فرض کنید اون فرد کاریزمایی بهشون گفته خدا گفته

و فرض کنید مردم اون ده کاملا در طول زمان و در طی چندین نسل این باور درذهنشون محکم شده که این حرکت نوعی تبعیت از دینه

اون موقع چی ؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خب اینکه بگند الهی دلیل بر الهی بودنش نیست ولی این کار هم کار وحشتناک و رشت و غلطیه!!:sigh:

 

خوب چه چیزی دلیل بر الهی بودنش هست ؟

 

چه چیزی باعث شده که تفکر یک عده ای از نظر شما الهی باشه و یک عده ی دیگه ای نه ؟

 

چه تفاوتی بین زدن یک نفر با سنگ تا حد مرگ و بریدن عضو جنسی یک نفر دیگه وجود داره ؟

این اللهی هست ولی اون یکی نیست ؟

 

چه معیاری برای اللهی کردن مسئله وجود داره این وسط ؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه
مطمئنا نه ولی عیب متن اینه که دیگه جای بحث باقی نمیمونه و نویسنده سنگشو پرتاب کرده!!!

منظور از متن اینکه شما بخونید بعد بیایید نظر خودتو و برداشت خودتونو بگیید

مثل منتقد فیلم یا داستان

درحین ساخت فیلم که نمیشه اونو نقد کرد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

مقدسات چه هستند؟ اهانت چیست؟

به نظر میرسد هم مقدسات هم اهانت ها هردو مسائل فرهنگی هستند که هر اجتماعی برای خود مصداقهای متفاوتی از آنها را تعریف میکند. بنابر این هردو این مقوله ها تابع جای و گاه هستند و نمیتوان تعریفی از آنها ارائه داد که تابع یک جمعیت مشخص نباشد. البته این به خودی خود به آن معنی نیست که نمیتوان مصادیقی از چیزهای مقدس و رفتار یا گفتار اهانت آمیز پیدا کرد که همه جا کسری از مردم آنها را مقدس یا اهانت آمیز میدانند.

مقدسات چه هستند؟ به نظر نمیرسد تعریف جهانشمول و دقیقی از مقدسات وجود داشته باشد که تابع جای و گاه نباشدد. یک نویسنده مسلمان نیز به همین واقعیت اینگونه اشاره کرده است:

 

قانونگذار از مقدسات تعریفی ارائه نداده است و در منابع فقهی و حقوقی نیز غیر از ذکر مصادیق، تعریفی روشن بیان نگردیده است. در کتب لغت نیز تعریف مقدسات در هاله ای از ابهام است و فقط به تعریف از مفرد ان اکتفاء شده است. (1)

 

با این حال روشن است که مقدسات تنها برای مسلمانان موضوعیت ندارد بلکه دیگران نیز مقدساتی دارند، لذا نزدیک ترین تعریف قابل تصور به مقدسات چنین است:

 

H برای جمعیت P مقدس است اگر آن جمعیت برای H ارزش و احترام فوق العاده قائل باشند و خواستار بزرگداشت و رفتارهای ویژه در قبال H باشند

 

به نظر میرسد هریک از اجتماعات انسانی برای خود مقدساتی داشته اند، برای نمونه گاو در میان سایر حیوانات برای برخی هندوها موجودی مقدس است، یعنی آنها برای گاو ارزش و احترام خاصی قائل هستند و خواستار احترام ویژه به گاو هستند، یعنی خواستار این هستند که با گاو مانند دیگر حیوانات برخورد نشود. نمونه های دیگر را نیز میتوان در بسیاری از اقوام و نژادها و فرهنگ ها یافت، سرخپوستهای آزتک ذرت را مقدس میدانستند، برخی سلت ها آب را مقدس میدانستند و ماهی نمیخوردند، مصریان باستان هم گربه ها را مقدس میدانستند. در بیشتر جاها پرچم کشور و سمبل های ملی برای کسری از مردم بخشی از مقدسات هستند.

 

ممکن است تصور کنید آنچه برای اجتماع ما مقدس است واقعاً ارزشی بالاتر از مقدسات جوامع دیگر دارند، ولی خوب این تصور در جوامع دیگر نیز نسبت به مقدسات ما وجود دارد. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که از نظر مسلمانان مقدسات اسلام چه چیزهایی هستند؟ یک نویسنده مسلمان به این پرسش اینگونه پاسخ داده است:

 

نخستین چیزی که از مقدسات اسلام در ذهن می‌اید «اشخاص و مفاهیمی است که بايستي محترم شمرده شده و از گزند استهزاء و اهانت در امان و مصون باشند» بدون شک ذات باری تعالی اولین مصداق روشنی است که پاکتر و منزه‌تر از او در آموزهای دینی وجود ندارد «سبحان الله عما یصفون» پیامبران و پیشوایان دین و دیانت و سمبل های بشری نیز در زمره‌ی مقدسات دینی قرار می‌گیرند که باید از هرگونه تحقیر و توهین در امان باشند. هم چنین مقدسات، شامل اماکن نیز می‌گردد همانند کعبه، مزار امامانك قرآن، نهج البلاغه و شخصیت‌های مورد احترام همچون حضرت ابوالفضل العباس، علی اکبر، حمزه و... هم‌چنين شخصیت‌های سایر مذاهب که از نظر مسلمانان واجب التعظیم اند همانند حضرت هاجر، مریم مقدس و... (2)

 

تجربه شخصی من نشان میدهد که هرگاه چیزی مقدس خوانده میشود آن چیز "بو دار" است و دارای ضعف های بسیار است از همین رو میخواهند با تقدیس، آنرا از انتقاد و رسوایی مصون دارند. قانون جاذبه برای هیچ کس مقدس نیست، چون مسئله دو دو تا چهارتا است، کسی نیاز ندارد روزی هزار بار بگوید جاذبه صحیح است! و حرکات مسخره از خود نشان بدهد و مثلاً روزهای سه شنبه ماتحت خود را به سوی آسمان بگیرد و به خود تلقین کند که "جاذبه اکبر"! اما وقتی چیزی تقدیس میشود و اهمیت و بزرگی آن مکرراً تکرار میشود و مدافعان آن در بیان باور خود به آن بسیار تظاهر میکنند و برای پاسداشت آن حرکات غیر عادی و مسخره انجام میگیرد انسان هوشمند باید بداند که در اینجا کاسه ای زیر نیم کاسه است! کسی دارد چیزی را پنهان میکند و کسانی دارند از این پنهانکاری سود میبرند! واقعیت غیر قابل انکار یا دستکم اثبات پذیر و محکم نیازی به تقدیس و تظاهر ندارد! بنابر این تقدیس و شیادی معمولاً همراه هم هستند.

 

اهانت چیست؟ همچون مقدسات تعریف اهانت نیز دقیق و جهانشمول نیست و تابع جای و گاه است، نزدیک ترین تعریف قابل تصور برای اهانت چنین است:

رفتار یا گفته B برای جمعیت P اهانت آمیز است، اگر بر اساس آداب و سنن و نرمهای رایج در میان آن جمعیت، B غیر محترمانه باشد یا به عبارت دیگر در شان چیزی که به آن اهانت میشود نباشد.

 

حال پرسش این است که چه چیزی در نظر مسلمانان توهین به مقدسات محسوب میشود؟ نویسنده مسلمان در این مورد نوشته است:

 

اهانت در ماده‌ی فوق، اعم است از نسبت دادن صریح الفاظ رکیک و یا هر فعل و ترک فعلی که در نظر عرف موجب وهن و تحقیر طرف گردد. توهین شامل گفتار، کردار، کتابت و حتی اشاره‌ی صریح است. به طور مثال اگر کسی در عاشورا لباس شادی به تن کند و یا به شادی و هلهله بپردازد مشمول ماده مزبور قرار می‌گیرد.اما در مورد ترک فعل مثلا صلوات نفرستادن بر پیامبر از روی عمد و توهین، ایا مشمول ماده، قرار می‌گیرد یا خیر؟ در این جا بین حقوقدانان تفاوت نگاه و نظر وجود دارد؛ نظر برخی بر این است که برای ترک فعل، نمی‌توان مجازات، قایل شد، هر چند که به قصد توهین باشد. (3)

 

روشن است که اگر کسی حرفهای بسیار رکیک جنسی به پیامبر اسلام بزند این کار او هم از نظر مسلمانان هم از نظر هر انسان منصف دیگری فحاشی و در نتیجه اهانت حساب میشود، ولی آنچه عجیب است این است که مسلمانان استانداردهای عجیب و غریبی برای اهانت در میان خود دارند. همانطور که خواندید برای نمونه لباسی با رنگ شاد پوشیدن در ماه محرم اهانت به مقدسات حساب میشود (!)، تحقیر مقدسات نیز مصداقی از اهانت به مقدسات است، یعنی یک نامسلمان نباید حقارت و پستی و نقصانی را به مقدسات اسلامی نسبت بدهد. شوربختانه تعریف اهانت گویا در میان مسلمانها به این استاندارد مسخره و کاملاً غیر عادلانه نیز محدود نیست، حتی خود مسلمانان نیز گاهی تنها بخاطر بیان یک دیدگاه به اهانت به اسلام محکوم شده اند. برای نمونه مجتهد شبستری یکی از متفکرین مسلمان و اصلاح طلب در یکی از سخنرانی های خود مسئله عصمت پیامبران و امامان را انکار کرده بود (4) و اسلامگرایان به همین سبب وی را متهم به اهانت به پیامبر اسلام کردند، برای نمونه آیت الله خاتمی به نقل از روزنامه حکومتی کیهان مورد وی گفته است:

 

آیت الله سیداحمد خاتمی نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری سه شنبه گذشته در جمع هیئت های مذهبی و اقشار مختلف مردم و عزاداران پیامبراعظم این شهر با اشاره به توهین محمدمجتهد شبستری از روشنفکران دوم خردادی به ساحت مقدس پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) گفت: این فرد سابقه اظهارات نادرست زیادی دارد و در گذشته گفته بود برای رشد و تعالی کشور راهی جز روی آوردن به دمکراسی غرب نداریم و باید دست از مبانی فقهی اسلام برداریم. وی که سابقه طلبگی داشت، خودش را خلع لباس کرد. خاتمی در ادامه با اشاره به گفته این روحانی نمای دوم خردادی در دانشگاه اصفهان که معصومیت پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) را رد کرده است بیان داشت: جای بسی تعجب است، فردی که سابقه طلبگی دارد این چنین سست حرف می زند، عصمت پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) از بدیهیات دینی است و این را آیات قرآن تصریح می کنند و از اعتقادات شیعه است. (5)

 

خبرگزاری حکومتی فارس در مورد خبری مرتبط نوشته است:

در پی تجمع اعتراض‌آمیز دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در واکنش به سخنان موهن مجتهد شبستری، دفتر انجمن اسلامی این دانشگاه که محل هتک حرمت به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) بود پلمب شد.به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، در پی هتاکی بی‌شرمانه محمد مجتهد شبستری در ظهر امروز جلسه انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان، در مسجد این دانشگاه سخنان وی با واکنش اعتراض‌آمیز تشکل‌های مختلف دانشجویی و نماز‌گزاران روبرو شد.در میان دو نماز بیانیه اعتراض آمیز معترضان به هتک حرمت پیامبر(ص) توسط یکی از دانشجویان قرائت شد و دانشجویان با امضا کردن متن این بیانیه خواستار واکنش فوری مسئولان دانشگاه به این مسئله شدند. (6)

همان خبرگزاری باز از قول امام جمعه دیگری میگوید:

حجت‌الاسلام و المسلمين مهدي رحماني امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در اراك افزود: شبستري بايد مطالب و ادعاهاي خود را در جمع عالمان ديني كه هم اكنون در تخصص‌هاي گوناگون و در حوزه علميه قم و مشهد مقدس مشغول فعاليت هستند بيان مي‌كرد. وي با محكوم كردن سخنان مجتهد شبستري در توهين به ساحت مقدس پيامبر اكرم (ص) گفت: ايجاد شبهه و ترديد در ذهن دانشجويان جوان كار ناپسند و نادرستي است. امام جمعه كميجان با اشاره به مناظره شبستري با استاد مصباح يزدي خاطرنشان كرد: سخنان توهين‌آميز شبستري نشان مي‌دهد كه ايشان از مناظره با مصباح درس عبرت نگرفته و بايد با دقت افكار و كتب شهيد مطهري، حضرت امام (ره) را مطالعه كرده و در افكار خود تجديد نظر كنند. (7)

 

خبرگزاری حکومتی آفتاب در مورد خبری مرتبط نوشته است:

مجتهد شبستری همزمان با رحلت پیامبر گرامی‌اسلام با حضور در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان با توهین به عصمت پیامبر گرامی ‌اسلام اظهار داشته بود که تنها رسالت پیامبر دعوت مردم به سمت خدا بوده و آنان تنها در این امر عصمت داشته‌اند و از لحاظ گناهان باتوجه به روایات معتبر و سخنان بر جای مانده از آنان نمی‌توان عصمت برایشان در نظر گرفت. وی همچنین در بخشهایی از سخنان خود پای را از این امر فراتر گذاشته بود و حتی قرآن و جنبه علمی ‌بودن آن را نیز زیر سوال برده بود. (8)

 

روشن است که اسلامگرایان با شدید ترین الفاظ شبستری را که خود مسلمان است به اهانت و هتک حرمت متهم کرده اند، اما آنچه از متن سخنرانی بر می آید همانطور که قابل پیشبینی است این است که کوچکترین واژه زشت یا تندی در آن بکار گرفته نشده است، بنابر این سخنان وی فحاشی نبوده است اما از نظر افراد یاد شده اهانت بوده است. این نمونه از رفتار اسلامگرایان نشان میدهد که مفهوم اهانت در میانشان وسیع تر از فحاشی است و فحاشی تنها یک نمونه اهانت است. روشن است که هرگونه انتقاد حتی نه به خود اسلام، بلکه به برداشت یک عده از اسلام از نظر ایشان یک اهانت حساب میشود.

 

نمونه دیگر سخنرانی پاپ بنديکت شانزدهم ، رهبر کاتوليک های جهان،در روز سه شنبه۱۲ سپتامبر ۲۰۰۶ ، در دانشگاه رگنزبورگ آلمان بود که وی در آن سخنرانی به نقل از سندی تاریخی از زبان يک امپراتور مسيحی قرن چهاردهم به نام مانوئل دوم قسطنطنیه خطاب به یک مسافر ایرانی گفته بود:

 

محمد برای جهان فقط شرارت و اعمال غيرانسانی به ارمغان آورده و از جمله دستور داده که دين را با زبان شمشير گسترش دهيد.

 

این دیدگاه یک اهانت نیست، هیچ واژه زشتی در آن دیده نمیشود بلکه انتقادی است که هرکس مخالف با اسلام است ممکن است داشته باشد، ولی تنها "نقل" این جمله توسط پاپ باعث شد که بسیاری از مسلمانان پاپ را محکوم به اهانت به اسلام کنند. برای نمونه: دبير كل علماي مسلمان انگليس اهانت پاپ را عمدي دانست (9) ، ائمه مساجد سني عراق اهانت پاپ به اسلام را محكوم كردند (10) طلاب حوزه علميه قم در اعتراض به اهانت پاپ به اسلام، تجمع كردند (11) و احمد الطیب رییس دانشگاه الازهر گفت: اظهارات موهن به قرآن از سوی پاپ بندیکت شانزدهم یکی از دلایل اصلی کند شدن روند مذاکرات و تعاملهای حسنه علمای اسلامی با واتیکان می باشد (12).

 

یکی دیگر از ماجراهای اخیر و مرتبط با این بحث در پاکستان اتفاق افتاد، ملایی با نام اسرار احمد حدیثی از یکی از معتبر ترین کتابهای اهل تسنن را خوانده بود تفسیر کرده بود و همین عمل او اهانت به امام علی و شیعیان تلقی شده بود و موجب اعتراضات گسترده شده بود. ماجرا به نقل از یک سایت شیعی از این قرار بود:

اسرار احمد كه خود را جانشين «ابوالاعلي مودودي» و حتي بالاتر از وي aمي‌داند و در عين حال، هيچ گونه تحصيلاتي در زمينه قرآن، حديث و تقسير ندارد، با استناد به حديثي جعلي در كتاب «سنن ترمذي» در يك برنامه تلويزيوني پيرامون آيه «ولا تقربوا الصلاة و انتم سكاري» گفت: روزي علي (ع) [نعوذ بالله] در حالت مستي در مسجد بر رسول‌الله (ص) وارد شد. حضرت از اين وضع ناراحت شد و آنگاه اين آيه نازل شد كه مسلمانان نبايد در حالت مستي نماز بخواند. (13)

 

عنی شیعیان اینکه علی قبل از تحریم شراب، شراب خورده است را اهانت به تشیع میدانند، حال آنکه این تنها یک دیدگاه تاریخی و مستند است. ممکن است بپرسید پس چرا این دسته از مذهبیون میگویند "به مقدسات ما توهین نکنید" و بجای آن نمیگویند "از برداشت و کاسبی ما از دین انتقاد نکنید"، این پرسش مرا متعجب خواهد کرد و از شما خواهم پرسید مگر نمیدانید که مبنای اسلام بر دروغ و دغل کاری و تغییر معنی کلمات و لفاظی و یاوه گویی و دو رویی است؟ اگر نمیدانید همین مسئله باید شما را از این واقعیت آگاه کند و اگر میدانید هم که نباید این پرسش برایتان مطرح شود.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

تعریف کردن آنچه مقدس است و تعریف کردن دقیق اهانت، احترام و توضیح اینکه چرا باید به مقدسات احترام گذاشت موضوعی بسیار گسترده و پیچیده است و مسلمانان از تعریف آن همواره سر باز میزنند، برای نوشتن این نوشتار از آیت الله صانعی مرجع تقلید شیعه، ملایی که گمان همه بر آن بود که جانشین آیت الله خمینی شود ولی با دخالت باند رفسنجانی ولی فقیه نشد و یک ملای معمولی که حتی آیت الله هم نبود (خامنه ای) را جانشین او کردند، استفتاء کردم(14) و پرسیدم:

س- تعريف دقيق اهانت در شريعت چيست؟ چه زماني ميتوان گفت شخصي به پيامبر يا ائمه اهانت كرده است؟ آيا انكار نبوت، وارد كردن اتهام، طنز پردازي، انكار عصمت مصداق اهانت هستند يا خير؟ آيا منبعي كه بطور مشخص و دقيق اهانت را تبيين كرده باشد وجود دارد؟

 

پاسخ آیت الله این بود:

بسمه تعالي

با عرض سلام،

ج- موضوع اهانت، همانند بقيه موضوعاتي است كه تشخيص آن با عرف و مردم است و لذا هر عملي كه عرفاً مصداق اهانت نسبت به پيامبر و ائمه عليهم السلام محسوب شود، حرام و معصيت است و از گناهان كبيره مي باشد.

 

روشن است که آیت الله بخش دوم پرسش من را یا عمداً یا سهواً کاملاً نادیده گرفته است و توضیح نداده است که انکار نبوت، طنز پردازی و غیره مصداق اهانت هستند یا نیستند، بلکه این مسئله را به عرف نسبت داده اند، حتی در این قضیه نیز توضیح نداده اند که عرف چیست و چه کسی مرجع این است که بگوید عرف جامعه چیست؟ برای نمونه فرض کنید در کشور مراکش انتقاد کردن اهانت به شمار بیاید، حال بر اساس این دیدگاه انتقاد از اسلام در مراکش اهانت به اسلام خواهد بود، یا مثلاً فرض کنید راه رفتن بر روی چیزی در جایی اهانت نباشد، آنگاه راه رفتن روی قرآن در آنجا اهانت نخواهد بود! روشن است که عرف جوامع با یکدیگر بسیار متفاوت هستند و واگذاشتن چیزی که مجازاتش مرگ است به عرف کار بسیار ابلهانه ای است.

 

عرف جوامع مسلمان در دست آخوند است، اگر آخوند مسلمانان را تحریک کند آنها هر انتقاد و هر ایرادی به اسلام و حتی هر دگر اندیشی را میتوانند اهانت تلقی کنند، به همین جهت ملایان ترجیح میدهند بجای تعریف دقیق مقدسات، اهانت، و بی احترامی، این واژه ها را بطور کیلویی مصرف کنند چه اگر تعریف دقیقی از آنها ارائه دهند این تعریف دست و پا گیر خواهد بود و درخواست احترام به اسلام نابخردانه و ناعدلانه جلوه خواهد نمود. آنها ترجیح میدهند که بتوانند بطور دلخواه هرکسی را که مایلند محکوم به اهانت به اسلام کنند و هواداران خود را به جان او بیاندازند، این کار از لحاظ سیاسی برای آنها بهتر است تا اینکه معیار و خط کش دقیقی برای مسئله احترام و اهانت در اختیار همگان قرار دهند. افزون بر این، تعریف این مسائل بسیار دشوار و نیازمند تحلیل هایی است که بنیان دین و ایمان را زیر سوال خواهد برد از همین سو ملایان این سطحی نگری و یاوه گویی را ترجیح داده اند و توضیح دقیقی در مورد اهانت نداده اند. اما با اینکه باور کردن این قضیه سخت است (!) ملایان واقعاً معتقد هستند کسی حق ندارد علیه اسلام چیزی بگوید، چیزی بنویسد یا تبلیغی بکند! نه تنها کسی حق چنین کاری را ندارد بلکه در بلاد اسلامی کسی حق تبلیغ دین دیگری را نیز ندارد! آیا میتوان تصور کرد در قرن 21 ام جمعیتی اینقدر وحشی باشند؟! ملایان از گفتن اینکه کسی حق ندارد چیزی علیه اسلام بنویسد شرم ندارند! ، منتها چون ملایان و اوباش تحت نفوذشان توانایی بیان صریح این مطلب را در این دوره و زمانه ندارند پشت این بهانه که "نباید به مقدسات توهین شود" مخفی میشوند، و الا دیدگاه آنان این است که کسی حق ندارد چیزی علیه اسلام بگوید یا بنویسد.

 

آیا باید به مقدسات توهین کرد؟

افزون بر مجتهد شبستری که شرحی کوتاه در مورد قائله آن در بالا آمد، ملایان و اسلامگرایان دیگری نیز محکوم به توهین به مقدسات شده اند، برای نمونه عبدالله نوری وزیر کشور رفسنجانی و خاتمی نیز در دادگاه به توهین به مقدسات محکوم شده بود (15). این واقعیت نشان میدهد که اسلامگرایان از اتهام "توهین به مقدسات" بدون اینکه در واقع اهانتی صورت گرفته باشد بصورت ابزاری برای خاموش کردن منتقدانشان استفاده میکنند. تجربه شخصی من نیز همین موضوع را تایید میکند، بارها برای من پیش آمده است که اسلامگرا یا مسلمانی به من معترض شده است که شما به مقدسات توهین میکنید. من نیز به آنها گفته ام که اگر به من نشان بدهند در کجای نوشتار من اهانتی صورت گرفته است ممکن است آنرا ویرایش کنم، در بیشینه موارد این معترضین طفره رفته اند و به دلیل اینکه حتی نوشتار من را نخوانده بودند قادر به نشان دادن واژگان توهین آمیز نبودند، در برخی موارد نیز البته مواردی ذکر شد که در بیشینه آنها بازهم آن واژه واقعاً توهین آمیز نبود. برای نمونه یکبار آخوندی اعتراض کرد که در نوشتار "آیا محمد دیوانه نیست؟" از واژه "دیوانه" برای محمد استفاده کرده ای، به او پاسخ دادم که این واژه را قرآن انتخاب کرده است و در چندین جا گفته است محمد تو "مجنون" نیستی، برگردان مجنون به پارسی نیز دیوانه است، با اینحال اگر واژه مناسبتری در ذهن داری میتوانی پیشنهاد کنی و من ممنکن است بپذیرم! در این مورد بخصوص هم آن شخص پاسخی نداشت. نتیجه آنکه اتهام توهین به مقدسات در بسیاری از موارد تنها یک بهانه بی مورد است برای پاک کردن صورت مسئله و خفه کردن منتقد اسلام.

 

 

 

باید به این واقعیت نیز توجه داشت که مسلمانان عادت به شنیدن سخنان منتقدین ندارند، چون اساساً تابحال مجالی برای مخالفت با اسلام وجود نداشته است، به دلیل توحش بالای مسلمانان منتقدین همواره دست به خود سانسوری میزده اند یا اینکه اگر لب به سخن باز میکردند، مرگ پاسخ سخنان ایشان بوده است، به پاس وجود اینترنت و تکنولوژی غربی است که اکنون میتوان نسبتاً آزادانه تر از اسلام دفاع کرد. به همین جهت دلیل گوش مخاطبین مسلمان با سخنان انتقادی آشنا نیست و همواره و در تمام عمر خود تنها مدح و ستایش و چاپلوسی شخصیتهای دینی خود را شنیده اند و بیشینه مسلمانان اساساً اگر دسترسی به منابع منتقد اسلام هم داشته باشند آنقدر خرد و آزاد اندیشی ندارند که حتی آنها را مطالعه بکنند، لذا هر سخن انتقادی را اهانت میدانند.

 

اما در پاسخ به پرسش مطرح شده در این بخش باید گفت که بستگی به مقدسات و شیوه توهین دارد. فرض کنید برای افرادی گاو چیز مقدسی است، و خوردن گوشت گاو در آن فرهنگ اهانت محسوب میشود. آیا دیگران باید به این مقدسات احترام بگذارند و به آن توهین نکنند؟ به نظر نمیرسد هیچ انسان عاقلی پاسخی مثبت به این پرسش بدهد. حال فرض کنید همان جمعیت باورهای مضری برای اجتماع نیز داشته باشد، مثلاً افراد را بخاطر باورهای دینیشان تبعیض کنند و یا اینکه بخاطر جرائمی انسانهایی را زنده زنده بپزند، برای نمونه هندو ها که احترام خاصی برای گاو قائل هستند در گذشته بر اساس باورهای دینیشان همسر مردی که فوت میشد را زنده زنده میسوزاندند، این عمل که ساتی نام دارد عملی مقدس بود و هنوز هم برخی زنان هندو خود اینکار را انجام میدهند یعنی بدون دخالت دیگران بعد از مرگ همسر خود را به آتش میکشند (16). در اینصورت چطور؟ آیا باید به این جمعیت و مقدساتش اهانت نکرد و مثلاً گوشت گاو را بخاطر آنها نخورد؟ روشن است که پاسخ منفی است.

 

جمعیتی را فرض کنید که برای هویج احترام ویژه ای قائل هستند و آنرا مقدس میپندارند. تا اینجای کار ممکن است شما برای این جمعیت و افکارش احترام قائل باشید، البته من چنین احترامی را قائل نیستم چون من برای افکار نادرست احترامی قائل نیستم، ولی حال فرض کنید که افزون بر مقدس پنداشتن هویج، خوردن هویج را جرم میدانند و هویج خوران را میکشند. حالا چطور؟ آیا باید به این گروه و عقیده اش احترام گذاشت؟ هرگز!

 

در مورد اسلام هم قضیه از نظر برخی نامسلمانان همینگونه است. اسلام شامل یک سری باورهای مسخره و نابخردانه است، مثلاً باور به امام زمان، باور به داستانهای مسخره قرآن همچون طوفان نوح، قصه آدم و حوا، ماجراهای سلیمان، یونس، صالح و غیره مشتی باورهای نابخردانه و گاهی مضحک است، به همان میزان که احترام به هویج از نظر افرادی که عضو جمعیت فرضی بالا نیستند نابخردانه است، احترام گذاشتن به این مزخرفات نیز برای نامسلمانان نابخردانه است و احترام گذاشتن به اسلام یعنی احترام گذاشتن به حماقت. ممکن است برخی حاضر باشند برای مزخرفات و باورهای مسخره کودکانه که جدی گرفته میشوند احترام بگذارند ولی شوربختانه مسئله به اینجا ختم نمیشود. افزون بر نابخردانه بودن و مسخره بودن باورهای بالا این باورها مضر هم هستند؛ مسلمانان بخاطر همین مجموعه باورها دست به جنایات و کارهای زشت متعددی میزنند و روزگار خود و دیگران را بخاطر همین باورهای چرت است که سیاه کرده اند. احترام گذاشتن به اسلام و "مقدسات مردم" در صورتی که این مردم مسلمان باشند یعنی احترام گذاشتن به سنگسار، قصاص، جهاد، اعدام، زن ستیزی، همنجسگرا ستیزی، تبعیض دینی، تبعیض جنسی، و برده داری، و در یک کلام، بربریت، توحش و حماقت و نادانی آیا شما حاضرید به چنین چیزهایی احترام بگذارید؟ پاسخ به میزان مدنیت شما باز میگردد اگر مدنیت شما در حد مسلمانان باشد آنگاه شما میتوانید به این مفاهیم و مروج آن یعنی اسلام احترام بگذاری، ولی اگر میزان مدنیت شما بالاتر از مسلمانان است آنگاه شما همچون من هرگز حاضر نخواهید شد که به اسلام که بخشی از مقدسات مردم مسلمان است احترام بگذارید چون احترام گذاشتن به اسلام یعنی بی احترامی به خرد، و بدتر از آن بی احترامی به انسانیت.

 

نتیجه آنکه من هرگز احترام به مقدسات مردم در صورتی که این مردم باورهای غیر منطقی و بدتر از آن مضر داشته باشند را نه تنها توصیه نمیکنم بلکه شدیداً نکوهش کرده و آنرا عملی غیر اخلاقی و غیر انسانی میدانم، کسانی که به اسلام احترام میگذارند یا دچار نادانی هستند و نمیدانند که اسلام چیست، یا اگر از آن آگاهند همانقدر بزهکار و بدکاره و پلید هستند که مجریان اسلام هستند. من برای خود چنین آدمهایی که یا نادان هستند یا جنایتکار احترامی قائل نیستم هر انسانی از نگر من یا اسلام ستیز است یا انسان ستیز. این انسان ستیزی البته در بیشینه موارد نا آگاهانه و از روی نادانی نسبت به اسلام و قوانین کثیف و متعفنش است.

 

افزون بر آنچه در بالا آمد باید توجه داشت که اسلام تنها یک مجموعه باورهای خرافی شخصی نیست بلکه به ادعای اسلامگرایان کامل است و یک ایدئولوژی سیاسی است، احترام گذاشتن به یک ایدئولوژی سیاسی کاری احمقانه است، اسلام را باید براستی در کنار کمونیسم، فاشیسم، نازیسم، بعثیسم و غیره آورد، به چه دلیل یک شخص باید به یک ایدئولوژی سیاسی احترام بگذارد؟ بخصوص اینکه این ایدئولوژی مسئله ای کاملاً غیر خصوصی است و در تمام زوایای زندگی هر انسانی دخالت میکند. درخواست احترام به اسلام همانقدر ابلهانه است که درخواست احترام به کمونیسم، فاشیسم، و نازیسم، یا حتی سایر ایدئولوژیها، دیدگاه ها و نظامهای سیاسی مثل لیبرالیسم، دموکراسی، آریستوکراسی، جمهوریت، پادشاهی و غیره... کدام انسان عاقلی اهانت به این موضوعات را جرم میداند؟ روشن است که این تفکر و ایدئولوژی سیاسی میخواهد ارزشی بالاتر از سایر ایدئولوژی های سیاسی برای خود دست و پا کند، تا جایی که کسی حق اهانت به آنرا هم نداشته باشد، حال آنکه از نظر من همانطور که هرکس میتواند به درست یا غلط بگوید کمونیسم و نازیسم مزخرف هستند، باید بتواند بگوید اسلام نیز مزخرف است و کسی نباید به او خرده بگیرد که چرا اهانت کرده ای! تابحال دیده اید کسی از شما بخواهد به ایده دموکراسی احترام بگذارید؟

 

به دو دلیل بالا روشن شد که احترام به اسلام کاری غیر اخلاقی و غیر انسانیست، اما احترام نگذاشتن به چیزی برابر با بی احترامی کردن به آن نیست. شما به باورهای قبیله زولو احترامی نمیگذارید چون اساساً نمیدانید این باورها چه هستند ولی به آنها بی احترامی هم نمیکنید، بنابر این میان احترام نگذاشتن و بی احترامی کردن نیز باید فرقی قائل شد، پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که آیا باید به مقدسات مسلمانان بی احترامی کرد یا نه؟

 

ازهم پاسخ باز میگردد به اینکه بی احترامی یا اهانت یعنی چه؟ در نمونه هایی که قبلاً آورده شد اثبات شد که مسلمانان انتقاد از دین را در بسیاری از موارد اهانت به اسلام تلقی میکنند، اگر میخواهید مسلمانان را راضی نگه دارید باید تمام باورهای ضد اسلامی خود را مخفی نگه دارید و "خفه" شوید، منظور بسیاری از مسلمانان از احترام گذاشتن همین است. اما اگر اهانت یعنی انتقاد، آنگاه باید به اسلام اهانت کرد! مسلمانان از دماغ فیل نیافتاده اند که حق مصونیت از انتقاد داشته باشند، هیچ باور و اندیشه ای نباید این امتیاز را داشته باشد که کسی نتواند از آن ایراد بگیرد، انتقاد کند و نقصانی را به آن نسبت بدهد. اگر مسلمانانی اینرا درک نمیکنند و یا نمیپذیرند بخاطر توحش و فاشیست بودن آنهاست، دیگران چرا باید به چنین حماقت و خفتی تن در دهند؟ انتقاد از اسلام و انتساب نقصان به اسلام و وارد کردن اتهام به اسلام و مسلمانان و شخصیت های اسلامی به دلیل مضر بودن اسلام برای بشریت نه تنها امری جایز بلکه از نگر من برای هر نامسلمان فهیمی که اسلام را میشناسد امری بایسته و واجب است. اگر نامسلمانی منتقد اسلام نیست یا نسبت به اسلام نادان است یا شخصی بی وجدان و درونگراست که سرنوشت خود و دیگران برایش اهمیتی ندارد، چرا که اگر کسی در مقابل جنایت سکوت کند خود جنایتکار است. نتیجه آنکه اگر انتقاد کردن از اسلام برابر با اهانت به اسلام است که ظاهراً از نظر بسیاری از مسلمانان تندرو اینگونه است، آنگاه باید به اسلام اهانت کرد.

 

ولی خوب گروهی فهمیده تر نیز در میان مسلمانان وجود دارند که انتقاد را اهانت نمیدانند بلکه معیار منطقی تر و متمدنانه تری برای اهانت در ذهن دارند. مثلاً این گروه معتقدند فحاشی اهانت است و به مقدسات مسلمانان نباید کسی فحاشی کند، اینکه فحاشی اهانت است مسئله ای مسلم به نظر میرسد که نمیتوان در آن شک کرد، اما پرسش بعدی که پیش می آید این است که آیا باید به اسلام و مقدسات آن فحاشی کرد یا نه؟

 

 

 

 

 

ادامه دارد

  • Like 1
لینک به دیدگاه
فرض کنید اون فرد کاریزمایی بهشون گفته خدا گفته

و فرض کنید مردم اون ده کاملا در طول زمان و در طی چندین نسل این باور درذهنشون محکم شده که این حرکت نوعی تبعیت از دینه

اون موقع چی ؟

نه اینکه یک نفر بگه خدا گفته دلیل بر صحتش نیست!!

مطمئنا خدا برای نشان دادن راه اید حرکتی مدون پیاده کرده باشه و حرفش کامل و جامع باشه اینکه حرف یک نفر رو به صرف اینکه میگه خدا گفته بدون دلیل حجت دونست مشکل همون مردمه!!

بت پرستان هم دقیقا میگفتند کارهای ما الهیست اما دلیل بر الهی بودن نبود.

البته مثالتون مشکوکه ها:دی

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خوب چه چیزی دلیل بر الهی بودنش هست ؟

 

چه چیزی باعث شده که تفکر یک عده ای از نظر شما الهی باشه و یک عده ی دیگه ای نه ؟

 

چه تفاوتی بین زدن یک نفر با سنگ تا حد مرگ و بریدن عضو جنسی یک نفر دیگه وجود داره ؟

این اللهی هست ولی اون یکی نیست ؟

 

چه معیاری برای اللهی کردن مسئله وجود داره این وسط ؟

این که توسط فرستاده او باشه!!

این صرفا یک عمل است پس با تفکر زمین تا آسمون فرق داره و مقایسون نوعی مغلطست!!!

حداقل فرقش اینه که اولی عکس العمل عملیست اما دومی صرفا عمل است

نمیدونم بحث سنگسار چه ربطی به موضوع ما داره ولی قبلا گفتم برای اثباتش عملا باید توی ملا عام اتفاق افتاده باشه!

خواهشا برای رد کلی جزئی از اون رو که ذره ای هم نیست به عنوان دلیل استفاده نکنید چون اصلا روش خوبی برای بحث نیست:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
نه اینکه یک نفر بگه خدا گفته دلیل بر صحتش نیست!!

مطمئنا خدا برای نشان دادن راه اید حرکتی مدون پیاده کرده باشه و حرفش کامل و جامع باشه اینکه حرف یک نفر رو به صرف اینکه میگه خدا گفته بدون دلیل حجت دونست مشکل همون مردمه!!

بت پرستان هم دقیقا میگفتند کارهای ما الهیست اما دلیل بر الهی بودن نبود.

البته مثالتون مشکوکه ها:دی

خب چطور می تونید تو مغز اون مردم ده فروکنید و بهشون بفهمونید این حرف و کار خدا نیس

اونا به حرف شما گوش نمی کنن

اصلا شاید فکر هم نمی کنن فقط چون نسل به نسل یه چیزی رو ارزش دونستن اینکارو بی چون چرا انجام میدن

کجاش مشکوکه

نمونه اش رو خیلی میشه دید

حالا مسئله ختنه دخترا نه

یه چیز دیگه

بحث تحصیل دختران

بحث بیرون کار کردن زن

بحثای دیگه

  • Like 5
لینک به دیدگاه
منظور از متن اینکه شما بخونید بعد بیایید نظر خودتو و برداشت خودتونو بگیید

مثل منتقد فیلم یا داستان

درحین ساخت فیلم که نمیشه اونو نقد کرد

نه فرق داره

فیلم و داستان معمولا تخیل نویسندست ولی متن انتقادی به دین باید از نگاهی نشات گرفته باشه که حداقل بیطرف باشه و اشراف کامل به اون دین داشته باشه و گرنه حتی به آیات قرآن به صورت گزینشی و بدون قبل و بعد و دیگر آیات میشه نقد کرد ولی هدف از این نوع نقد صرفا نقد خالی نیست!!

  • Like 1
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...