Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ امنیت قضایی-اقتصادی-سیاسی-اجتماعی، یا به عبارت دیگر حاکمیت نظم و قانون، موجب امید به آینده و در نتیجه موجب رشد فعالیت، تلاش و خلاقیت انسان می گردد. این ویژگی از شرایط و لوازم ضروری هرگونه رشد و توسعه اقتصادی است. حاکمیت قانون و خود قانون، بر خلاف تصور ایرانیان، نه خریدنی است و نه وارد کردنی. مردم و حاکمیت «امنیت اجتماعی» به معنی وسیع کلمه را، با نظمیه، امنیه، کلانتری، دادگاه های کیفری، زندان، شکنجه و کشتار عوضی گرفته اند. مردم از آن جهت در اشتباه اند که هر بار می خواهند از «ناامنی اجتماعی» خلاصی یابند و بر آن بشورند، ابتدا به این ها حمله ور می شوند، در حالی که اینان خود معلول عوامل اجتماعی اند. حاکمیت نیز از آن جهت در اشتباه است که می خواهد با این وسایل امنیت برقرار کند. آن چه تاریخ گذشته ما گواهی می دهد، نه آن موفق شده است و نه این. قانون در رابطه با تعهد معنی می یابد؛ یعنی تعهد افراد جامعه در سرسپردن به فلان قانون. و این تعهد نیز قبل از این که بتواند به ضرب تیر و تفنگ و دشنه بر مردم حاکم شود، در مردم ایجاد می گردد. و زمانی که از داخل روابط متقابل مردم بجوشد، خود موثرترین ضامن اجرای آن خواهد بود. دومین ضامن اجرای آن خود فرد است، فردی که به صورت خلاق در خلق روابط اجتماعی سهیم بوده است. سومین و آخرین ضمانت اجرای قانون «اجبارِ» دولتی، یعنی پاسبان، دادگاه، زندان و ... است. و این سومین از غیرموثرترین و کم ارزش ترین و ناکافی ترین ضامن های اجرای قانون است. در کشورهایی که امنیت اجتماعی به معنی وسیع کلمه از متن و بطن روابط اجتماعی جامعه شکل گرفته باشد، حمایت از آن توسط خود افراد تضمین می شود. برعکس در کشورهایی که این امنیت به معنی فوق وجود نداشته باشد و آن را بیشتر به صورت وارداتی تلقی کنند وضع به گونه ای دیگر است؛ یعنی «ناامنی اجتماعی» حاکم بر شکل قانون دولتی می شود و آن را می شکند. و اولین شکنندگان آن خود مردم هستند. در این گونه جوامع روابط اجتماعی اولین عاملی است که خود برای فرار از قانون وسایلی را تعبیه می کند. مردم علاوه بر این که از این امر شرمنده نمی شوند، آن را نوعی «زرنگی» تلقی می کنند. علی رضا قلی (والا) در کتاب جامعه شناسی نخبه کشی ، قائم مقام، امیر کبیر، مصدق، 1386 14 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ اولین روزی که آرام در صف های اتوبوس و مترو و..... ایستادم تا نوبتم شود،یادم نمیرود. دیدم مردم همدیگر را هل میدهند تا زودتر برسند. گفتم چرا صبر نمیکنید، بهم گفتند ای پپه ، تو این مملکت دیر بجنبی ، کلاهت پس معرکه است. رعایت قانون = پپگی. مجری قانون = دستگیر کننده کسانی که پپه نیستند. پس نتیجه میگیریم کلا قانون اجتماعی و مدنی وجود ندارد، قوانین پپگی در این مملکت حاکمند. 15 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ تمامی تاریخ ایران شاهدی است بر تجاوزهای متعدد و مداوم به جان و مال مردم. گذشته از غضب مال و اموال مردم، ایران کشوری بوده که در آن شاهان و شاهزادگان نه فقط به وسیله دشمنان بلکه توسط بستگان خود نیز به قتل می رسیدند و یا کور و اخته و ... می شدند. 10 لینک به دیدگاه
saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۰ تمامی تاریخ ایران شاهدی است بر تجاوزهای متعدد و مداوم به جان و مال مردم. گذشته از غضب مال و اموال مردم، ایران کشوری بوده که در آن شاهان و شاهزادگان نه فقط به وسیله دشمنان بلکه توسط بستگان خود نیز به قتل می رسیدند و یا کور و اخته و ... می شدند. این رویه شامل بیشتر کشورهای جهان هم میشده ، اما با توجه به تمرکز شما روی کشور ایران ، آیا مورد ویژه ای مد نظرتان است ؟ 1 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۰ کلا ما از ریشه مشکل دارم باید ریشمون رو عوض کنیم که این هم محاله 4 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۰ جالبه اکثر این قانون شکنان به اصطلاح زرنگ،مسخره ات هم میکنند که تو چرا مثل ما نیستی. من مشکل را در ندیدن آموزش از دوران دبستان و راهنمایی میدونم. تنها چیزی که برای نظام آموزشی و تربیتی این کشور اهمیت نداره،بحث قانون است. فقط کارهای به اصطلاح فرهنگی میکنند اونهم زنگ های پرورشی و دعا و قرآن و.... 6 لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۰ کلا یک انسان بزرگترین چیزی که از زندگی در ایران و جامعه ایرانی یاد میگیره این هست که گرگ بشه 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده