رفتن به مطلب

اختلال شخصیت نمایشی ( histrionic )


ارسال های توصیه شده

اختلال شخصیت نمایشی ( HPD ) ، یک الگوی نافذ و ثابت رفتاری است که معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل جوانی شروع می شود و در بین تعدادی از فرهنگ ها ثابت است. اختلال شخصیت نمایشی ، در طبقه بندی اختلالات روانی به عنوان اختلال شخصیت گروه B ، گروه دراماتیک ، طبقه بندی می شود. شیوع این اختلال در جمعیت عمومی تقریباً 2 تا 3 درصد و در مجامع بهداشت روانی در حدود 10 تا 15 درصد است. اختلال شخصیت نمایشی معمولاً در زنان بیش از مردان تشخیص داده می شود. احتمالاً ابتلاء به اختلالات شخصیت از جمله اختلال شخصیت نمایشی در افرادی که در کودکی سوء رفتار یا غفلت را تجربه کرده اند ، به طور قابل توجهی بیشتر است

 

 

افراد مبتلا به اختلا ل شخصیت نمایشی یا هیستریونیک (Histrionic) سابقه طولا نی جلب توجه و رفتارهای نمایشی یا پرزرق و برق دارند و در ظاهر جذاب، گرم، صمیمی و معاشرتی هستند. واژه هیستریونیک از واژه یونانی هیستری (Hysteria) به معنی رحم گرفته شده است. هیستری که یکی از واژه های کهنه روانپزشکی است، برای بیماری هایی به کار برده می شود که در آن علل هیجانی و نشانه های عاطفی به یک نشانه جسمانی تبدیل می شوند. در بسیاری از موارد نشانه جسمانی بیانگر احساس بیمار به صورت نمادین یا سمبولیک تلقی می شود. در گذشته گرفتگی و تنگی گلو به معنی این پنداشته می شد که بیمار نمی تواند توهین و تحقیر را بلع و هضم کند، یا درد ناحیه قلب ممکن بود به معنی آن باشد که قلب بیمار به صورت تمثیلی شکسته و چاک چاک شده است.

لینک به دیدگاه

ویژگی های افراد مبتلا به اختلا ل شخصیت نمایشی

ویژگی برجسته و چشمگیر یک شخصیت نمایشی همانگونه که از نام آن برمی آید رفتارهای دراماتیک یا نمایشی، جلب توجه دیگران و خودنمایی است. نزد شخصیت های نمایشی «جلب توجه دیگران» خصوصا از اولویت خاصی برخوردار است و ممکن است شعار ناگفته آنها «همه دنیا صحنه نمایش است» باشد! رفتار اغواگرانه (Sebuctive) در این گونه بیماران، از هر جنسی که باشد شایع است: بیمار نمایشی زن در برابر مصاحبه گر مرد ممکن است تمایل به جلب توجه داشته باشد. همچنین بیمار نمایشی زن در مقابل مصاحبه گر زن ممکن است شروع به چشم و هم چشمی کرده یا به مجادلا ت لفظی دست بزند.

دیگران معمولا شخصیت های نمایشی را ریاکار و سطحی می دانند، چرا که آنها با نمایش گذاشتن خود برای تماشاچیان ناشناس به دنبال تحسین هستند. این افراد زمانی که روابط دوستانه با مردم برقرار می کنند، پرتوقع و بی ملا حظه، خودمحور و در خود فرو رفته می شوند اما به احساسات دیگران بی توجه اند. اگر در روابطی که برقرار می کنند کانون توجه واقع نشوند یا تحسین و تایید نگردند، تندخو می شوند، می زنند زیر گریه، دیگران را ملا مت می کنند و به آنها افتراهای ناروا می زنند.

 

در صحبت کردن آنها، تاکیدها و مکث های نمایشی شایع است، لغزش های زبانی در گفتار آنها زیاد است، به شیوه ای پرجوش و خروش صحبت می کنند و زبانی پرزرق و برق و پررنگ و لعاب دارند. اظهارنظرهای عاطفی و هیجانی در آنها زیاد است به گونه ای که تظاهرات چهره ای سرزنده، ژست های برجسته و صدای شدیدا زیر و بم دار در آنها هویداست. تغییر مداوم حالا ت عاطفی نشانه دنیای پرکشمکش درون این گونه شخصیت هاست که سعی دارند با سلطه گری در روابط بین فردی از بروز آن جلوگیری کنند.

 

همانگونه که در تئاتر مرسوم است بیمار به سبک نمایشگران ناگهان صدا و رفتار خود را کنترل می کند تا مخاطب خود را مطمئن سازد که زیاد از رفتارهای او نترسد زیرا خود او از چگونگی واکنش و رفتارش آگاه است.

پولیانا، شخصیتی داستانی بود که علی رغم همه قراین مخالف، با خوش بینی کورکورانه ای گمان می کرد که همه چیز رو به راه است. شخصیت های نمایشی نیز مانند پولیانا به جای حالا ت عاطفی ناخوشایند خود حالا ت عاطفی خوشایند را می نشانند; مکانیسمی دفاعی که به «تجزیه» موسوم است. رفتار این شخصیت ها یادآور ادا و اطوار نوجوانان مضطربی است که برای رفع اضطرابشان بی مهابا خطر می کنند. این گونه افراد را چنانچه افرادی صرفا پرشور و اغواگر بینگاریم، از ترس و اضطراب آنها غافل مانده ایم; میلون (۱۹۹۵) معتقد است که ترس زیربنایی چنین بیمارانی ترس از ترک و رهایی است.

 

تفکر شخصیت های نمایشی، عمق ندارد و بیشتر تحت تاثیر استنباطات سطحی قرار می گیرد. آنها محتوای آنچه را که ادراک کرده اند به تجزیه و تحلیل نمی کشانند، بلکه واکنشی احساسی به استنباط اولیه و سطحی خود می دهند، چنان که گویی به واقعیت محض دست یافته اند. بنابراین وقتی از این افراد خواسته می شود مساله ای را توصیف کنند عموما براساس برداشت های خود پاسخ می دهند تا براساس واقعیت ها. یکی از درمانگران گزارش می کرد که «بیمار به زحمت درک می کرد من چه می خواهم و چه سوالی پرسیده ام و حداکثر حرفی که می زد این بود که وی در حرف نمی گنجد و تافته ای جدا بافته است». پیامد این وضع تجارب سطحی ناپخته ای است از جهان و روابط که در هاله ای از احساسات رمانتیک افراطی محو می گردد. این شخصیت ها پندار از خویشتن را نیز به همین روال انجام می دهند، یعنی استنباط یا برداشتی رمانتیک و بسیار تراژیک از خود. این برداشت شخصی ازجهان، لا جرم آنها را به سوی واکنش های هیجانی نسبت به آن سوق می دهد. در برابر فشار، این طرز تفکر شخصی به تفکری بی نظم و دفاعی منجر گشته، هیجانات اوج گرفته و غالبا به عدم کنترل رفتار منجر می گردد، که به اصطلا ح عوامانه، شخص هیستریک می شود.

لینک به دیدگاه

بنابراین ویژگی های افراد مبتلا به اختلا ل شخصیت نمایشی احساساتی بودن و توجه طلبی مفرط است که به طور خلا صه با برخی از علا یم زیر همراه است:

۱) در موقعیت هایی که مرکز توجه نیستند، ناراحتند و در رنج و مشقت به سر می برند.

۲) مشخصه تعامل آنها با دیگران رفتار نامتناسب است.

۳) ابراز احساسات به سرعت تغییر کرده و سطحی است.

۴) همواره در پی جلب توجه دیگران هستند.

۵) سبک تکلم به نحوی افراطی مبتنی بر حدس و گمان و فاقد جزئیات است.

۶) خودنما و نمایشی اند و در ابراز احساسات مبالغه می کنند.

۷) القاپذیرند، یعنی به راحتی تحت تاثیر افراد یا موقعیت ها قرار می گیرند.

۸) روابط را خودمانی تر از آنچه واقعا هستند، می پندارد.

خانم الف که در ابتدای بحث به او اشاره کردیم مبتلا به اختلا ل شخصیت نمایشی بود; هرچند که این اختلا ل تنها مربوط به زنان نیست

لینک به دیدگاه

واقعیت هایی در مورد شخصیت های نمایشی

 

۱) این گونه افراد بیشتر به دنبال جلب توجه دیگران هستند.

۲) این نوع شخصیت در زنان بیشتر از مردان است، مضاف بر اینکه برخی از متخصصین معتقدند که نوع مردانه این نوع اختلا ل شخصیت با نوع زنانه آن اندکی متفاوت است.

۳) شخصیت نمایشی در میان افرادی که جدا شده اند یا طلا ق گرفته اند شیوع بیشتری دارد و غالبا با افسردگی و سلا مت جسمی ضعیف همراه است.

۴) هرچند که نیازهای بسیار شدیدآنها به وابستگی موجب می شود که زود به هر کسی اعتماد کنند و به راحتی فریب دیگران را بخورند اما وابستگی آنها تفاوت زیادی با وابستگی «افراد بی کفایت» دارد; زیرا شخصیت های نمایشی به «توجه» دیگران نیاز دارند و نه «حمایت و راهنمایی» آنها.

 

 

دلا یل رفتارهای نمایشی و اغواگرایانه

 

هیجان پذیری و اغواگری بیماران نمایشی غالبا از اغواگری های والدین - به ویژه در رابطه پدر با دختر - نشات می گیرد.

در اینگونه خانواده ها، مسائل بین فردی اوان زندگی، متاسفانه با رفتارهای نمایشی معمولا حل می شود; به ویژه اینکه همانندسازی ها با والدین اغلب خدشه دار است.

نیاز شدید شخصیت های نمایشی به توجه دیگران نوعی دفاع در برابر عزت نفس شکننده و متزلزل زیربنایی آنهاست.

از آنجا که عزت نفس پایین است و مطمئن نیستند که نزد دیگران جاذبه دارند و چون احساس دوست داشتنی بودن نمی کنند، سعی دارند تا خود را مطمئن و آرام سازند.

 

برخی از محققان رفتار نمایشی را الگویی متعلق به افرادی می دانند که تصور نمی کنند قادر باشند در شرایط مساوی با دیگران رقابت کنند. دلیل چنین عزت نفس و خویشتن پنداره پایین ممکن است در احساس ناکامی عاطفی کودکی باشد که احساس بی ارزشی می کند; کودک در این گونه خانواده ها اگرچه کرارا تلا ش کرده توجه والدین را نسبت به خود - به عنوان یک انسان - جلب کند، اما این کوشش ها به شکست انجامیده است. در نتیجه کودک به منظور جلب توجه متوسل به انواع رفتارهای نمایشی می شود. هرچه والدین کمتر به کودک توجه می کنند، کودک بیشتر مجبور می شود فریاد کند یا به منظور کسب توجه نمایش بازی کند. افراد نمایشی این رفتارهای افراطی را به بزرگسالی منتقل می کنند، علت کلی توجه دیگران را شاید بتوان در فرهنگ جستجو کرد. بر اثر تعامل فرد با محیط و خصوصا در سایه ارزشیابی فرد از تعامل خود با دیگران، مفهوم «خود» تدریجا شکل می گیرد. به مرور که آگاهی از خود ظاهر می شود، در انسان نیازی شکل می گیرد که «نیاز به توجه مثبت و احترام» نامیده می شود. این نیاز در فرد و کلا در انسان یک نیاز عمومی و بسیار جدی و شایع است: یعنی نیاز فرد به احترام، همدردی، گرمی و عشق از جانب دیگران. اما فرهنگ اکثر جوامع به گونه ای است که این نیاز را به گونه ای «نامشروط» و رایگان راضی نمی کند; فرد باید به گونه دلخواه فرهنگ و جامعه رفتار کند تا مورد پذیرش و احترام قرار بگیرد.

 

به عبارت دیگر فرهنگ قبل از ارضای این نیاز برای آدمی «شرط» تعیین می کند. نتیجه این وضعیت آن خواهد بود که انسان به جای آنکه احترام مثبت را از خودش بگیرد، شدیدا آن را در جامعه، یعنی در جایی بیرون از خود جستجو می کند و تدریجا آزادی درونی خود را از دست می دهد. نقطه انتهایی این روند آن است که افراد آسیب پذیرتر نمایشی می شوند و به رفتارهایی که ذکر آن رفت روی می آورند.

لینک به دیدگاه

بین بیماران مبتلاء به اختلال شخصیت نمایشی و اختلال شخصیت مرزی ، همپوشی بالینی وجود دارد ، هرچند که احتمال بروز اقدام به خودکشی و دوره های روانپریشی کوتاه مدت در اختلال شخصیت مرزی بیشتر است. تمایز بین این دو ممکن است بسیار مشکل باشد و همچنین هر دو می توانند در یک بیمار ، تشخیص داده شوند. در گذشته بین تشخیص اختلال شخصیت هیستریکال برای بیماران سالم با عملکرد بالا و اختلال شخصیت هیستریونیک برای بیماران مریض تر و ناکارآمد ، تمایز قائل می شدند ، اما سایر صاحب نظران مطرح کرده اند که این دو نوع اختلال شخصیت ، به راحتی در راستای طیف اختلال شخصیت نمایشی ، طبقه بندی می گردند.

 

بیماران مبتلاء به اختلال شخصیت نمایشی ، با بالا رفتن سن میل دارند علائم کمتری را نشان دهند. به هر حال در بسیاری از بیماران ممکن است رفتار جلب توجه ادامه داشته باشد ، هرچند که به وضوح سالهای جوانی شان ، قابل مشاهده نیست. این بیماران هنگامی که در زندگی شان به عنوان یک بزرگسال دارای شغل ثابت ، دارای همسر و فرزندان ، ثبات بیشتری می یابند ، وضوح ویژگی های نمایشی شان کمتر می شود. البته ویژگی های رفتاری و سایر ویژگی های شخصیتی ، به راحتی ممکن است تحت تاثیر عوامل فشارزای مهم یا سایر موقعیتهای خاص ( مانند مصرف الکل یا مواد ) برانگیخته شوند. روان درمانی با رویکرد روان تحلیلی احتمالاً درمان انتخابی برای این بیماران می باشد. روان درمانی اغلب بر کمک به بیماران برای آگاه تر شدن از هیجاناتشان متمرکز می باشد. دارو درمانی مانند ضدافسردگی ها و ضداضطراب ها می تواند به صورت اضافی در بیماران مبتلاء به اختلالات روان پزشکی ، همزمان به کار رود ، اما آزمایشات در مقیاس بزرگ برای هرگونه واسطة درمانی در اختلال شخصیت نمایشی ، وجود ندارد

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...