A.R-KH-A 4953 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ اينطوريم: :biggrin:.. __ جدا از شوخي.. تو دوران دانشجويي اوايلش به خودم ميرسيدم..البته الان دارم فكر ميكنم "فك ميكردم كه دارم به خودم ميرسم!:دي".. ترم يك و دو: يه لباس ساده و يه شلوار پارچه اي با يه كيف و... ترماي بعد اصلا به خودم نميرسيدم..شلخته نبودم ولي مثلا ريش ميذاشتم با دو تا برگه و دو تا خودكار ميرفتم.. خيلي بحث بي ديني ميكردم..طوري كه برخي از دوستان بهم ميگفتن.."ملحد يا زنديق".. اهل تيكه انداختن سر كلاس نبودم يعني راهشو بلد نبودم و بهم نميومد..ولي رفيقام بله.. برترين تيكه اندازهايي بودن كه تو عمرم ديدم...به خصوص سيد صادق رفيقم كه اعجوبه ايي بود برا خودش.. تريپيمون دختربازي نبود..اهل دختربازي هم نبوديم يعني به نظرم راهشو بلد نبوديم.. ميخوام بگم تريپم طوري بود كه مثلا بعد از عيد يه تيپ جديد زدم و مث هميشه دير رفتم سر كلاس بچه ها يه "wow" كردند:دي.. آخراي يوني يكم به خودم ميرسيدم...همين.. هدف خاصي نداشتم ولي اونموقعا نميدونم چرا دوست داشتم كسي كه منو ببينه ياد "چپ"هاي "بيدين" كه ظاهر "اسلامي" دارن بيافته..:JC_thinking: 10 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ کدوم دانشگاه مثلا؟ بگو تا برات بگم. شریف یا امیرکبیر... احتمالا امیرکبیر... توی امنیت بهتره... تا قبول نشم فوق نمیخونم... :viannen_38: 6 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ اينطوريم: :biggrin:.. __ جدا از شوخي.. تو دوران دانشجويي اوايلش به خودم ميرسيدم..البته الان دارم فكر ميكنم "فك ميكردم كه دارم به خودم ميرسم!:دي".. ترم يك و دو: يه لباس ساده و يه شلوار پارچه اي با يه كيف و... ترماي بعد اصلا به خودم نميرسيدم..شلخته نبودم ولي مثلا ريش ميذاشتم با دو تا برگه و دو تا خودكار ميرفتم.. خيلي بحث بي ديني ميكردم..طوري كه برخي از دوستان بهم ميگفتن.."ملحد يا زنديق".. اهل تيكه انداختن سر كلاس نبودم يعني راهشو بلد نبودم و بهم نميومد..ولي رفيقام بله.. برترين تيكه اندازهايي بودن كه تو عمرم ديدم...به خصوص سيد صادق رفيقم كه اعجوبه ايي بود برا خودش.. تريپيمون دختربازي نبود..اهل دختربازي هم نبوديم يعني به نظرم راهشو بلد نبوديم.. ميخوام بگم تريپم طوري بود كه مثلا بعد از عيد يه تيپ جديد زدم و مث هميشه دير رفتم سر كلاس بچه ها يه "wow" كردند:دي.. آخراي يوني يكم به خودم ميرسيدم...همين.. هدف خاصي نداشتم ولي اونموقعا نميدونم چرا دوست داشتم كسي كه منو ببينه ياد "چپ"هاي "بيدين" كه ظاهر "اسلامي" دارن بيافته..:JC_thinking: منم عین خودت... من اگر ریش داشتم تریپ مارکسیستی / ولایتی میزدم... هر کس به اندازه ی دانشش ازش برداشت کنه... :texc5lhcbtrocnmvtp8 5 لینک به دیدگاه
hamidbala 2844 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ دیگه دانشجو نیستم ! ولی شیطون، شوخ، بلا، معمولی! 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ شریف یا امیرکبیر... احتمالا امیرکبیر... توی امنیت بهتره... تا قبول نشم فوق نمیخونم... :viannen_38: پلی تکنیک که مثل دبیرستان میمونه، همه کلاس هاش تو هم تو هم است..... باز وضعیت شریف یک کم بهتره. البته ترم اول اکثرا جوگیر میشن، از ترم 2 میفهمی که هیچ فرقی با شهرستان ها نداره. فقط ممکنه امکانات چند اپسیلون بیشتری بهت بدن + مدرک پر زرق و برق. 8 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ همیشه تیپ رسمی و جدی:texc5lhcbtrocnmvtp8 کت و شلوار پالتو زانویی و شلوار با پیرهن رنگ سنگین اکثرا همینجوریم 7 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ پلی تکنیک که مثل دبیرستان میمونه، همه کلاس هاش تو هم تو هم است..... باز وضعیت شریف یک کم بهتره. البته ترم اول اکثرا جوگیر میشن، از ترم 2 میفهمی که هیچ فرقی با شهرستان ها نداره. فقط ممکنه امکانات چند اپسیلون بیشتری بهت بدن + مدرک پر زرق و برق. :icon_pf (34): خوب همون مدرک پر زرق و برق رو بگیریم بلکه بشه ازش قایقی ساخت... آن سوی دریاها شهریست... 6 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ :icon_pf (34): خوب همون مدرک پر زرق و برق رو بگیریم بلکه بشه ازش قایقی ساخت... آن سوی دریاها شهریست... این درسته داداش. اگه به ما نرسند مابلدیم به خودمون برسیم. به خود رسیدن. 2 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ اينطوريم: :biggrin:.. __ جدا از شوخي.. تو دوران دانشجويي اوايلش به خودم ميرسيدم..البته الان دارم فكر ميكنم "فك ميكردم كه دارم به خودم ميرسم!:دي".. ترم يك و دو: يه لباس ساده و يه شلوار پارچه اي با يه كيف و... ترماي بعد اصلا به خودم نميرسيدم..شلخته نبودم ولي مثلا ريش ميذاشتم با دو تا برگه و دو تا خودكار ميرفتم.. خيلي بحث بي ديني ميكردم..طوري كه برخي از دوستان بهم ميگفتن.."ملحد يا زنديق".. اهل تيكه انداختن سر كلاس نبودم يعني راهشو بلد نبودم و بهم نميومد..ولي رفيقام بله.. برترين تيكه اندازهايي بودن كه تو عمرم ديدم...به خصوص سيد صادق رفيقم كه اعجوبه ايي بود برا خودش.. تريپيمون دختربازي نبود..اهل دختربازي هم نبوديم يعني به نظرم راهشو بلد نبوديم.. ميخوام بگم تريپم طوري بود كه مثلا بعد از عيد يه تيپ جديد زدم و مث هميشه دير رفتم سر كلاس بچه ها يه "wow" كردند:دي.. آخراي يوني يكم به خودم ميرسيدم...همين.. هدف خاصي نداشتم ولي اونموقعا نميدونم چرا دوست داشتم كسي كه منو ببينه ياد "چپ"هاي "بيدين" كه ظاهر "اسلامي" دارن بيافته..:JC_thinking: منم سعی میکنم رو مد نگردم و قیافه م شبیه فمنیستا، زنای کارگردان و نویسنده و... باشه. :texc5lhcbtrocnmvtp8 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ منم سعی میکنم رو مد نگردم و قیافه م شبیه فمنیستا، زنای کارگردان و نویسنده و... باشه. :texc5lhcbtrocnmvtp8 شما در کل انسان جالبی هستین. یعنی با خیلی ها فرق دارین. و اینم یه نعمته. 2 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ شما در کل انسان جالبی هستین. یعنی با خیلی ها فرق دارین. و اینم یه نعمته. مسخره میکنید؟ 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ مسخره میکنید؟ نخیر . من اصلا چنین کاری نمیکنم. مجموع نظرات شما باعث شد که شما را تحسین نمایم. 3 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ نخیر . من اصلا چنین کاری نمیکنم. مجموع نظرات شما باعث شد که شما را تحسین نمایم. شما لطف داری. انتظار نداشتم، روحمان شاد شد. :texc5lhcbtrocnmvtp8 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ شما در کل انسان جالبی هستین. یعنی با خیلی ها فرق دارین. و اینم یه نعمته. دقیقا... :yes: 4 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ نخیر . من اصلا چنین کاری نمیکنم. مجموع نظرات شما باعث شد که شما را تحسین نمایم. منم دقیقا همینطور... 2 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ منم دقیقا همینطور... شما هم لطف دارین. :flowerysmile: 3 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آبان، ۱۳۹۰ داغونهر کی میبینم میگی خوابیبا وضعی اشفته میریم و میایم 7 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آبان، ۱۳۹۰ استایلتون تو دانشگاه چطوریه ؟! شاخ ؟! بی حوصله ؟! خسته ؟! داغون ؟! بیخیال ؟! درسخون ؟! فشن ؟! رسمی ؟! ... صب اگه کلاس داشته باشم گاملا عرق خوابم، یکی از بزرگترین معضلات زندگشم بیدار شدن اول صبه تریب اسپرت البته از نوع با شخصیتیش سعی میکنید چطوری رفتار کنید ؟! سنگین و در عین حال مهربان فکر میکنید چطوری رفتار کنیم بهتره ؟ داشتن روابط عمومی خوب هدفتون از استایلتون چیه کلا ! یا هدفمون؟ جلب رضای الهی 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده