رفتن به مطلب

این منم که تو دانشگام. البته اینجا ایطوری ام.


Fakur

ارسال های توصیه شده

تیپم کاملا اسپرته

 

اخلاقم افتضاحه...اخموئم :biggrin:

چون حوصله اکیپ بازی و این چیزا رو ندارم معمولا زیاد با بچه ها قاطی نمیشم...درحد سلام علیک

بعضی وقتا هم که تحویل پروژه و ارائه داشته باشم عین این بچه خنگای دست و پا چلفتی میشم :lol:

 

درس خون....؟!!! :JC_thinking:

مممم...قیافم شبیه درس خونا نیست ...زیر پوستی درس خونم :biggrin:...تریپ بچه درس خونا رو ندارم ولی آخر ترم معمولا جز دو سه تا نمره اول کلاسم

 

هدفم؟....یعنی چی؟ مگه تیپ و قیافه هدف خاصی میخواد؟....تیپ اسپرت میزنم چون راحته

  • Like 12
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 70
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

هدفم؟....یعنی چی؟ مگه تیپ و قیافه هدف خاصی میخواد؟....تیپ اسپرت میزنم چون راحته

بله دوست من. هدف

هدف از استایل.

تیپ و قیافه یکی از زیر مجموعه های استایل هست . بقیشم هست.

استایل یعنی کلیه رفتار و حرکات و سکنات و وجنات. :ws47:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
بله دوست من. هدف

هدف از استایل.

تیپ و قیافه یکی از زیر مجموعه های استایل هست . بقیشم هست.

استایل یعنی کلیه رفتار و حرکات و سکنات و وجنات. :ws47:

 

اونم هدف نمیخواد..هرکسی یه جوره دیگه! برگفته از خصوصیات فرهنگی ، تربیتی، عقاید و طرز فکر ، خواسته ها و اعتراض ها و حتی عقده ها

  • Like 8
لینک به دیدگاه

من با یه تیپ خاص نمیرم یعنی هروز یه جورم یه بار فشن،یه بار معمولی،یه بار شلخته :texc5lhcbtrocnmvtp8

اخلاقم هم عادیه با همه عادی برخورد میکنم اما از کسی که بدم بیاد حاضر نمیشم نیگاش کنم:viannen_38:ولی همیشه نیشم تا بنا گوش بازه:biggrin:

اصلا تو خط درس خوندن نیستم همیشه یه چیزی سرهم میکنم میدم به استادا:texc5lhcbtrocnmvtp8

هدفم از تیپو قیافم اون حسیه که اون روز دارم ولی در کل هدف خاصی ندارم !

  • Like 6
لینک به دیدگاه
بله دوست من. هدف

هدف از استایل.

تیپ و قیافه یکی از زیر مجموعه های استایل هست . بقیشم هست.

استایل یعنی کلیه رفتار و حرکات و سکنات و وجنات. :ws47:

نمیدونم !!:JC_thinking:

من چیز خاصی به ذهنم نمیرسه

به قول فروغ مجموعه چیزاییه که ممکنه ناخود آگاه من و به انتخاب تیپ خاصی هدایت کنه

اخلاق و رفتار ووجنات و اینام که گفتی بازم به نظرم بیشتر ناخود اگاهه تا اینکه آدم دقیقا هدف خاصی داشته باشه مگر تو بعضی موارد که فکر شده آدم کاری رو انجام میده

لینک به دیدگاه
اونم هدف نمیخواد..هرکسی یه جوره دیگه! برگفته از خصوصیات فرهنگی ، تربیتی، عقاید و طرز فکر ، خواسته ها و اعتراض ها و حتی عقده ها

طرز بیان شما رو باهاش اشنام. خوب همه میدنن که استایل هر کسی منشاء ش همیناست که شما میگی . من دنبال چراشم. این چرا با اون دلیلی که شما تعریف میکنید فرق داره.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
نمیدونم !!:JC_thinking:

من چیز خاصی به ذهنم نمیرسه

به قول فروغ مجموعه چیزاییه که ممکنه ناخود آگاه من و به انتخاب تیپ خاصی هدایت کنه

اخلاق و رفتار ووجنات و اینام که گفتی بازم به نظرم بیشتر ناخود اگاهه تا اینکه آدم دقیقا هدف خاصی داشته باشه مگر تو بعضی موارد که فکر شده آدم کاری رو انجام میده

منم حرفم همینه که آیا ما تو این موارد فکر هم میکنیم یا اینکه همیطوری طبق عرف یا عادت و یا اجبار صاحب استایل میشیم؟

لینک به دیدگاه

تو دانشکده که میرم تو کلاس میشینم و تا استاد بیاد به حرفای دخترا گوش میکنم و هر از چندگاهی یه چیزی هم میگم. بعد کلاس هم چون حوصله حرفای دخترونه رو ندارم اکثرا از دوستام جدا میشم و تنهایی میرم دنبال کارام. کار خاصی هم نداشته باشم میرم سوار سرویس میشم که برم خوابگاه. البته دوست خیلی زیاد دارم ولی زیاد رفیق باز نیستم تو دانشگاه و تو خوابگاه، کلا تو دنیای خودمم. بعضی وقتا واسه ترم پایینا و ترم بالاییا خودمو میگیرم. :texc5lhcbtrocnmvtp8 تیپم هم به نظر خودم ساده اس ولی به نظر فاطی کماندوهای دانشگاه ایراد داره، خیلی گیر میدن بهم. :no:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
طرز بیان شما رو باهاش اشنام. خوب همه میدنن که استایل هر کسی منشاء ش همیناست که شما میگی . من دنبال چراشم. این چرا با اون دلیلی که شما تعریف میکنید فرق داره.

چرا تیکه میندازی این وسط؟!!:JC_thinking:

 

خودت حرف خودت رو نقض میکنیا! چرا همون منشا هست که میگی

 

مثال میزنم : من شخصی رو میشناسم که علی رغم عدم علاقه به یه تیپ خاص و زحمتی که نگه داشتن اون تیپ داشت اصرار بر اون داشت..وقتی دقیق شدم و

 

ایشون در موردش حرف زد عنوان کرد این حرکتش از نظر خودش یه اعتراض کاملا شخصی به وضعیت حکومت و نظامه و به خاطر خیلی سانسور ها و عقده هایی

 

که ایجاد شده ایشون به نحوی انگار این تیپ ارامش میکرد..دیگه بررسی های روانشناسانه رو شما بهتر میدونی

  • Like 1
لینک به دیدگاه
منم حرفم همینه که آیا ما تو این موارد فکر هم میکنیم یا اینکه همیطوری طبق عرف یا عادت و یا اجبار صاحب استایل میشیم؟

 

به نظرم یه مقداریش انتخاب خود ادمه یه مقداریش اجباریه یه مقداریشم ناخوا گاهه

 

مثلا من تیپ اسپرت و انتخاب میکنم چون باهاش راحتم ولی مثلا ممکنه یه جا برم حس کنم دوس دارم بلندتر دیده بشم کفش پاشنه دار بپوشم یا چیزای مشابه این

 

یه قسمتش اجباریه چون مثلا ممکنه من اصلا اهل روسری نباشم ولی تو خیابون مجبورم سر کنم یا تو دانشگاه مجبورم مقنعه بذارم

 

یه قسمتیشم ناخوداگاهه چون ممکنه من تو کودکی دچار یه عقده خاصی شده باشم یا اتفاقی برام افتاده باشه که فرضا به یه تیپ خاصی احساس بد یا خوبی پیدا کرده باشم حالا که بزرگ شدم اون حس به طور ناخوداگاه باعث میشه من یه لباسی رو انتخاب بکنم یا نکنم

 

مجموعه ایناست که استایل من و تشکیل میده

  • Like 5
لینک به دیدگاه

یه سئوال خودمونی :

 

استایلتون تو دانشگاه چطوریه ؟! شاخ ؟! بی حوصله ؟! خسته ؟! داغون ؟! بیخیال ؟! درسخون ؟! فشن ؟! رسمی ؟! ...

 

کلا دانشگاه تیریپ فشن بر نمیدارم چون هرجایی باید نوع پوشش مناست محیطش باشه(البته نظر منه)

تیپم بیشتر اسپرته گاهیم خانومانه، بستگی داره چطور بخوام لباسامو باهم ست کنم اما سادگیشو مناسب محیط دانشگاه انتخاب میکنم

 

سعی میکنید چطوری رفتار کنید ؟!

 

همیشه جدی هستم اما معمولا خیلی پر انرژی ... کلا از دوره کارشناسی به اینطرف فهمیدم از دید دیگران خیلی جدی و مغرورم

بجز وقتی در کنار دوستای نزدیکم هستم که خب خیلی شوخ و شیطون میشم ...

 

 

فکر میکنید چطوری رفتار کنیم بهتره ؟

 

بهتره که همیشه اول جدیت حفظ بشه و در عین حال پر از انرژی باشه.... و بعد از اون یکم به خودمون زمان بدیم تا بتونیم آدمای مختلف رو بشناسیم...بعد خب نوع رفتار با دوستای نزدیک و دور و تو گروه های مختلف خیلی متفاوت میشه

 

 

هدفتون از استایلتون چیه کلا ! یا هدفمون؟

 

به نظر من استایل هرکس نشون دهنده شخصیتشه... البته شاید همیشه اینطور نباشه ولی در نگاه اول همیشه استایل آدما هست که باعث میشه یک برداشت کلی ازشون داشته باشیم...

 

من خودم اگه اکثرا جدیم چون نمیخوام اجازه بدم هرکسی تو دانشگاه به خودش اجازه بده بیاد و صمیمی بشه و اکثرا خودم هستم که دوستانم رو انتخاب میکنم و اگه در کنار دوستام خیلی متفاوت به نظر میرسم و شیطونم و میخندم به این خاطر هست که اون یه محیط کوچک و صمیمیه که تک تک افرادش رو خودم انتخاب کردم تا کنارم باشن و برام خیلی مهم هستن...

  • Like 11
لینک به دیدگاه
به نظرم یه مقداریش انتخاب خود ادمه یه مقداریش اجباریه یه مقداریشم ناخوا گاهه

 

مثلا من تیپ اسپرت و انتخاب میکنم چون باهاش راحتم ولی مثلا ممکنه یه جا برم حس کنم دوس دارم بلندتر دیده بشم کفش پاشنه دار بپوشم یا چیزای مشابه این

 

یه قسمتش اجباریه چون مثلا ممکنه من اصلا اهل روسری نباشم ولی تو خیابون مجبورم سر کنم یا تو دانشگاه مجبورم مقنعه بذارم

 

یه قسمتیشم ناخوداگاهه چون مثلا ممکنه من تو کودکی دچار یه عقده خاصی شده باشم یا اتفاقی برام افتاده باشه که فرضا به یه تیپ خاصی احساس بد یا خوبی پیدا کرده باشم حالا که بزرگ شدم اون حس به طور ناخوداگاه باعث میشه من یه لباسی رو انتخاب بکنم یا نکنم

 

مجموعه ایناست که استایل من و تشکیل میده

جوابتون بسیار عالی بود. مرسی

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ازدواج :biggrin: ...

قبل از ازدواج باید هر دوتون بیاید پیش من تا مشاوره کنید. من باید در مورد اون پسر نظر بدم. لازمه یعنی.:ws47:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

یه سئوال خودمونی :

 

استایلتون تو دانشگاه چطوریه ؟! شاخ ؟! بی حوصله ؟! خسته ؟! داغون ؟! بیخیال ؟! درسخون ؟! فشن ؟! رسمی ؟! ...

 

سعی میکنید چطوری رفتار کنید ؟!

 

شما فارغ التحصیلا: دانشجو که بودید چطور رفتار میکردید ؟ یادتونه؟

 

فکر میکنید چطوری رفتار کنیم بهتره ؟

 

هدفتون از استایلتون چیه کلا ! یا هدفمون؟

 

استایلی بسی ساده ! و در عین حال شیک !

کمی هم شیطونی در خونمان موجود است :biggrin:

 

البته در بعضی موارد گربه را دم حجله کشته ایم !

و هدفمان هم فقط و فقط سر بلندی ایران اسلامی است !:ws44:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

من دوران دانشجوییم به دو دوره تقسیم میشه!!

دوره کاردانی که نگوووووووووووووووو شرمگینم :ws47: بس که شیطنت کردیم!!

ترم اولی بودیم دیگه هنو تو جو دبیرستان !

یکی از دوستان دوران دبیرستانمم باهام بود هردومون شیطون چه کارها که نکردیم نمیگم اینجا بد آموزی داره!

ولی تو دوران کارشناسی هم سنم بیشتر شده بود و تو جو درس بودم هم پایه واسه شیطنت نداشتم هم اینکه چون ما ناپیوسته بودیم اکثریت بچه ها اکیپ هایی بودن که چند ترم با هم بودن سخت میشد ایجاد پیوند کرد باهاشون!!:biggrin:

این بود که از راه راست گراه شدیم و بیشتر به جو درسخون ها پیوستیم معدل الفم شده بودم با اجازتون در دوران کارشناسی!!:whistle:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

همونطوری که جاهای دیگه هستم توی دانشگاه هم هستم... سرم پایینه، میرم سر کلاسم، به حرف استاد گوش میدم، جزوه اگر باشه مینویسم، کلاس تموم میشه میرم خونه... نه به کسی کاری دارم نه حرفی میزنم و نه با استاد کل کل میکنم و تیکه میندازم نه هی با این و اون حرف میزنم... سه تا دوست هم دارم که اگر اونها رو ببینم با هم میریم میاییم... سر و وضعم هم زیاد اهمیتی نداره... مثل بقیه ی جاها... البته مرتب بودن یک مسئله ی جداست...

کلا همیشه جزو ناشناخته ترین افراد بودم...

 

هدفی هم ندارم دیگه... کنکور ارشد و رتبه ی بالا تنها هدفی هست که فعلا برام باقی مونده... یه زمانی یه فکر های دیگه ای توی ذهنم بود...

 

میترسم یه روز برم ارشد فلان دانشگاه و ببینم اونجا هم مثل اینجاست... اون موقع باید چکار کرد ؟

  • Like 7
لینک به دیدگاه

میترسم یه روز برم ارشد فلان دانشگاه و ببینم اونجا هم مثل اینجاست... اون موقع باید چکار کرد ؟

 

کدوم دانشگاه مثلا؟

 

بگو تا برات بگم.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...