رفتن به مطلب

اول به فكر حفظ سرمايه خود باشيد


*Mahla*

ارسال های توصیه شده

اول به فكر حفظ سرمايه خود باشيد

 

 

گروه بورس- حفاظت از سرمايه بنيادي‌ترين و اولين اصل سرمايه‌گذاري در بازار سهام به شمار مي‌رود.

بر اين اساس، اينكه در بازار سهام بتوانيد طوري حركت كنيد كه زيان نكنيد يا در صورت گرفتار شدن در شرايط منفي كمتر زيان نماييد، يكي از اصول حرفه‌اي‌ فعاليت در بورس به شمار مي‌رود.

 

 

[TABLE=align: left]

[TR]

[TD=width: 100%]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

به طور حتم براي شما هم اتفاق افتاده كه از محل خريد سهام يك شركت در زيان هستند، اما با خريدهاي بيشتر سهام در قيمت‌هاي پايين‌ سعي مي‌كنيد، تا قيمت تمام شده ميانگين خود را در سهام مزبور كاهش داده و در واقع از حجم زيان خود كم كنيد.

اما اين رويكرد تا چه حد با استراتژي سرمايه‌گذاران موفق در بازار سهام شباهت دارد؟

بگذاريد ببينيم نظر آنها در اين مورد چيست...

دارایی خود را حفظ كنید

قانون شماره ١ وارن بافت مي‌گويد هرگز پول از دست ندهيد. قانون شماره ٢ هم اين است كه هرگز قانون شماره ١ را فراموش نكنيد!

جورجي شوارتز ديگر سرمايه‌گذار شناخته شده هم در اين زمينه مي‌گويد: «ابتدا از بقاي سرمايه خود مطمئن شويد، سپس به كسب پول بپردازيد.»

لري هايت نيز در قالب استعاره‌اي به سرمايه‌گذاران مي‌گويد: «اگر همه ژتون‌هاي خود را نگه داريد، نمي‌توانيد برنده شويد. اما يادتان باشد، اگر تمام ژتون‌هاي خود را از دست بدهيد، ديگر نمي‌توانيد بازي كنيد!»

اما سرمايه‌گذار خبره چه ديدگاهي درخصوص حفظ سرمايه دارد؟ سرمايه‌گذار خبره بر اين باور است كه هميشه اولويت اول حفظ سرمايه مي‌باشد؟ اين باور زير بناي روش سرمايه‌گذاري او است.

در حالي كه سرمايه‌گذار بازنده از سرمايه‌گذاري تنها يك هدف دارد: «به دست آوردن پول زياد». در نتيجه غالبا در حفظ سرمايه با شكست مواجه مي‌شود.

بافت، چگونه بافت شد؟

وارن بافت ثروتمندترين مرد جهان در سال 2008 بوده است. در كتاب 23 اصل موفقيت وارن بافت آمده است: وارن بافت، كودك سال‌هاي بحران بزرگ ايالات متحده بود. شخصيت دوران جواني او با تمايل بسيار شديد به ثروتمند شدن آميخته شده بود. در دبستان، همچون دبيرستان، به همكلاسي‌هايش مي‌گفت كه در پيش از سي و پنج سالگي، ميليونر خواهد شد. هنگامي‌كه به سن سي و پنج سالگي رسيد، ثروت خالص او از شش ميليون دلار فراتر رفته بود.

يك بار، هنگامي كه از او پرسيده شد كه چرا براي بدست آوردن پول بيشتر، اين گونه تلاش مي‌كند، پاسخ داد: «اين كار به اين خاطر نيست كه من طالب پول باشم، بلكه دليل اصلي آن، لذت به دست آوردن پول و مشاهده زياد شدن آن است.»

نگرش بافت به پول، آينده محور است. هنگامي‌كه او يك دلار از دست مي‌دهد (يا حتي خرج مي‌كند) به آن يك دلار فكر نمي‌كند، بلكه به اين فكر مي‌كند كه آن يك دلار مي‌توانست به چه چيز تبديل شود. سوزي (همسر بافت) خريداري ماهر بود. او 000/15 دلار صرف تغيير وسايل منزل كرد كه به گفته يكي از دوستان بافت يعني باب بيلينگ «با اين كارش تقريبا بافت را كشت!» بافت نزد بيلينگ شكوه كرده بود كه، «آيا مي‌داني اگر خرج‌هاي او در طي بيست سال را حساب كني، مجموع اين خرج‌ها چقدر مي‌شود؟»

اين گرايش نسبت به پول در تفكر سرمايه‌گذاري او رسوخ مي‌كند. براي مثال، در مجمع سالانه شركت بركشاير در سال ١٩٩٢، بافت گفت: «فكر مي‌كنم كه بزرگترين اشتباه من اين بود كه هنگامي كه بيست يا بيست و يك ساله بودم براي خريد ماشين ٢٠ درصد از سرمايه خود را از دست دادم. حالا تصور مي‌كنم كه هزينه آن ماشين به پول امروز براي من چيزي در حدود ٨٠٠ ميليون دلار است.

آيا حفظ سرمايه به معناي «هيچ كاري نكردن» است؟

هنگامي كه دچار زيان مالي مي‌شويم، دقيقا ميزان پولي را كه از دست داده‌ايم محاسبه مي‌كنيم، اما بافت اين كار را نمي‌كند. زيان او، چيزي است كه آن مقدار پول از دست رفته، مي‌تواند به آن تبديل شود. براي او از دست دادن پول، تخطي فاحش از هدف اصلي او يعني «مشاهده رشد سرمايه» است.

حفظ سرمايه، يكي از قوانين سرمايه‌گذاري است كه بسياري آن را مطرح كرده‌اند، اما افراد كمي آن را اجرا مي‌كنند. دليل آن چيست؟

وقتي از سرمايه‌گذاران مي‌پرسم كه قرار دادن «حفظ سرمايه» به عنوان اولويت اول آنها، چطور خواهد بود، اغلب آنها از نوعي احساس از كارافتادگي صحبت مي‌كنند، احساسي مبني براينكه ‌«بهتر است اقدامي انجام ندهم، زيرا ممكن است، دچار زيان شوم.»

اين واكنش نشانگر يك گناه نابخشودني در سرمايه‌گذاري است: اين باور كه تنها راه به دست آوردن سود كلان، پذيرش ريسك‌هاي بزرگ است. بنابراين عدم پذيرش ريسك تضمين مي‌كند كه شما هرگز سودهاي كلان به دست نمي‌آوريد.

براي افرادي كه چنين ديدگاهي دارند، سود و زيان با يكديگر مرتبط و همچون دو روي سكه مي‌باشند: براي داشتن فرصت بدست آوردن يك دلار، شما بايد ريسك از دست دادن يك دلار (و شايد بيشتر) را بپذيريد.

اما از نگاه سرمايه‌گذاران موفق اين يك باور غلط به شمار مي‌رود.

در نگاه رايج، هدف از حفظ سرمايه، از دست ندادن پول است؛ اين ديدگاه البته كه انتخاب‌هاي شما را محدود خواهد كرد.

اما سرمايه‌گذار خبره توجه خود را بر افق بلندمدت متمركز مي‌كند. او به هر يك از سرمايه‌گذاري‌هاي خود به عنوان رويدادي مجزا و جداگانه نمي‌نگرد. تمركز او بر فرآيند سرمايه‌گذاري است و حفظ سرمايه، اصل اساسي فرآيند سرمايه‌گذاري او به شمار مي‌رود. حفظ سرمايه به عنوان بخشي از روش سرمايه‌گذاري او قرار گرفته است و زير‌بناي تمام فعاليت‌هايي است كه او انجام مي‌دهد.

اين اصل به آن معنا نيست كه هر گاه سرمايه‌گذار خبره قصد سرمايه‌گذاري دارد، اولين پرسش او اين است كه چگونه دارايي‌ام را حفظ كنم؟ در واقع حتي در لحظه تصميم‌گيري براي انجام يك سرمايه‌گذاري، ممكن است اين پرسش به ذهن او خطور نكند.

بگذاريد مثالي را مطرح كنيم؛ هنگامي كه رانندگي مي‌كنيد، تمركز شما به رفتن از نقطه A به نقطه B معطوف است و نه به زنده ماندن. در هر صورت اين (زنده ماندن)، مبناي روش رانندگي شما قرار مي‌گيرد. براي مثال، من براي خود قانوني دارم كه فاصله مشخصي را نسبت به خودروي جلويي حفظ كنم كه اين فاصله با توجه به ميزان سرعت، متغير است. پيروي از اين قانون به من اين امكان را مي‌دهد تا درصورت نياز بدون برخورد به خودروي مقابل، براي متوقف كردن خودرو ‌ترمز كنم، و از هر گونه خطري كه زندگي يا اعضاي بدن فرد را تهديد مي‌كند، اجتناب كنم. پيروي از اين قانون به معناي بقا خواهد بود. اما هنگامي كه رانندگي مي‌كنم به تمام اين نكات فكر نمي‌كنم، تنها فاصله‌ام را حفظ مي‌كنم.

به همين ‌ترتيب سرمايه‌گذار خبره، نيازي به فكر كردن درباره حفظ سرمايه ندارد. دقيقا همان‌طور كه من با تمركز بر حفظ فاصله‌ام در هنگام رانندگي، زنده مي‌مانم، سرمايه‌گذار خبره نيز با تمركز بر قوانين سرمايه‌گذاري به طور خودكار سرمايه‌اش را حفظ مي‌كند.

اهميتي ندارد كه روش شخصي او چيست، روش سرمايه‌گذار خبره تنها براي پيدا كردن يك چيز طراحي شده است: آنچه كه بافت آن‌ را «فرصت رشد با احتمال زياد و زيان‌ با احتمال ناچيز» مي‌نامد. او بر هيچ مورد ديگري به غير از اين موارد، سرمايه‌گذاري نمي‌كند.

هنگامي‌كه در فرصتي با ويژگي مزبور سرمايه‌گذاري مي‌كنيد، تقريبا از به دست آوردن پول مطمئن هستيد. در چنين مواقعي ريسك متحمل شدن زيان بسيار جزئي است؛ و گاهي اوقات هيچ ريسكي وجود ندارد. اين راز سرمايه‌گذاران خبره است.

مسووليت تصميمات خود را بپذيريد

سرمايه‌گذار خبره مي‌پذيرد كه او مسوول نتايج تصميم‌هاي خود مي‌باشد. او هنگامي كه متحمل زيان مي‌شود نمي‌گويد، «بازار عليه من پيش رفت» يا «كارگزارم پيشنهاد بدي به من داد». او با خودش مي‌گويد، «من اشتباه كردم». او بدون اتهام زدن، اين نتيجه را مي‌پذيرد و سپس به بررسي كارهايي كه انجام داده و يا انجام نداده است، مي‌پردازد و به اين‌ترتيب آن اشتباه را تكرار نمي‌كند، و اين گونه پيش مي‌‌رود.

سرمايه‌گذار خبره با پذيرفتن مسووليت سودها و زيان‌هاي خود همچنان كنترل خود را حفظ مي‌كند. همچون يك موج سوار حرفه‌اي، او نيز براين باور نيست كه كنترل موج‌ها را در اختيار دارد، بلكه با كسب تجربه و تحت كنترل داشتن فعاليت‌هاي خود، مي‌داند كه چه موقع بر موج سوار شود و چه موقع از آن اجتناب كند.

جبران زيان بسي دشوارتر است

در بسياري از سمينارهاي سرمايه‌گذاري از حضار پرسيده‌ام: «چه كسي در بازار پول از دست داده است؟»، تقريبا دست همه افراد حاضر بالا مي‌رود. سپس مي‌پرسم: «و چند نفر از شما آن را در بازارها جبران كرده است؟»، تقريبا دست هيچ كس بالا نمي‌ماند. براي سرمايه‌گذار عادي، سرمايه‌گذاري يك كار فرعي است. هنگامي كه متحمل زيان مي‌شود، از حقوق و دستمزد خود، صندوق بازنشستگي يا ديگر دارايي‌ها به موجودي خود كمك مالي مي‌كند. او تقريبا هيچ گاه اين زيان را در بازارها جبران نمي‌كند.

براي سرمايه‌گذار خبره، سرمايه‌گذاري، يك كار فرعي نيست. اين كار زندگي او است؛ بنابراين در صورتي كه متحمل زيان شود، بخشي از زندگي‌اش را از دست داده است. دقت كنيد كه در صورتي‌كه شما ۵٠ درصد از سرمايه مربوط به سرمايه‌گذاري خود را از دست بدهيد، بايد سرمايه خود را دو برابركنيد تا به نقطه‌اي برسيد كه از آنجا آغاز كرده‌ايد.در اين حالت با فرض كسب سود 12 درصدي در هر سال، 6 سال زمان مي‌برد تا سرمايه از دست رفته خود را جبران كنيد. اين فرآيند در مورد بافت با ميانگين بازده 4/24 درصد، در حدود سه سال و دو ماه به طول مي‌انجامد، در حالي ‌كه شوارتز با ميانگين سود سالانه 2/28 درصد، مي‌تواند اين كار را در دو سال و نه ماه انجام دهد.

اما آيا آسان‌تر نيست كه در ابتدا از متحمل شدن زيان اجتناب كرد؟ مي‌توانيد مشاهده كنيد كه بافت و شوارتز با قاطعيت به اين سوال پاسخ مثبت مي‌دهند. آنها مي‌دانند كه اجتناب از زيان بسيار آسان‌تر از به‌دست آوردن مجدد پول است.

اساس و بنای ثروت

وارن بافت و جورجي شوارتز، موفق‌ترين سرمايه‌گذاران جهان هستند، زيرا هر دوي آنها در اجتناب از زيان‌ها تلاش بسيار مي‌كنند. به طوري كه بافت مي‌گويد، «بسيار آسان‌تر است كه هم‌اكنون دچار مشكل نشويم، تا اينكه بخواهيم در آينده از شر آن مشكل خلاص شويم.»

حفظ سرمايه، تنها به عنوان اولين روش پيروزمندانه سرمايه‌گذاري محسوب نمي‌شود، بلكه اساس تمامي فعاليت‌هايي است كه سرمايه‌گذار خبره در بازار سرمايه‌گذاري انجام مي‌دهد و همچنين زير بناي استراتژي كلي سرمايه‌گذاري او به حساب مي‌آيد.

تمام روش‌هاي ديگر، ناگزير به قانون اول بافت در سرمايه‌گذاري بر مي‌گردد: «هرگز پول از دست ندهيد.» و يادتان باشد كه از دست دادن پول بسيار آسان‌تر از كسب دوباره آن است. درست مانند ويران كردن يك خانه و بازسازي آن...

منبع: irا.www. Bourse24

 

دنیای اقتصاد

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...