Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ هشتم ابان روز نو جوانان رو به همه نوجوانان نو اندیش تبریک میگم. بخاطر این روز بزرگ میخوام چند تا سئوال هم ازشون بپرسم. از نوجوان بودنتون چه احساسی دارید؟ اگر قرار بود خواسته ای داشته باشید , چی میخواستید؟ اگر اداره مملکت رو بشما بدهند چه کارهایی رو برامون انجام میدین. شاد و پیروز باشید و روزتون مبارک :crystalball: 9 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ روز قراضه ها هم بود به من خبر بدید. تو این فروم فکر نمیکنم کاربر نوجوان داشته باشیم به اون صورت. ولی اونور تا دلت بخواد نو نهال هم پیدا میشه. حالا اگر هستن که بیان باهاشون آشنا بشیم خیلی خوبه. 9 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ ما هم در دل خیلی نوجوان هستیم . تبریکش به خودم و به بقیه دوستان و بقیه چیز هایی که سوال کردین مال اونا :texc5lhcbtrocnmvtp8 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ اگه خود کاربرا هم نوجوان نباشن , تو خونواده هاشون هست. هر چند بعضی وقتا کار هایی میکنیم که نوجوانان هم نمیکنن. به پسر گل شقایق هم تبریک میگم و به پسر خانم بهار . بقیه بچه هام اگه نوجوان دارند بیان بگن تا بهشون تبریک بگیم. 4 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ این تاپیک بهانه قشنگی است که فکر کنیم ببینیم برای نوجوانان چه کار هایی میشه کرد تا درست تربیت بشن و هم برا خودشون و هم برا خانواده و وطنشون مقید باشن. همیچنین میشه از کاستی هایی که در حق اینا اتفاق می افته صحبت کرد . شاید گوش شنوایی باشه. 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ چنگ دل آهنگ دلکش میزند ناله عشق است و اتش میزند. از کلیه دوستان خواهش میکنم اگه تو فامیلهاشون نوجوان دارند همین حالا یه زنگ بهشون بزنن و روزشونو تبریک بگن. 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ نوجوانان ما محل تفریح ندارن نوجوانان ما فقط تو رای گیری بحساب میان نوجوانان ما امکاناتی ندارن تا بتونن مثه نوجوانان ژاپن اختراع کنند, تحقیق کنند, ورزش کنند. نوجوانان ما چی دارن؟ 2 لینک به دیدگاه
Cannibal 3348 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ هشتم ابان روز نو جوانان رو به همه نوجوانان نو اندیش تبریک میگم. بخاطر این روز بزرگ میخوام چند تا سئوال هم ازشون بپرسم. از نوجوان بودنتون چه احساسی دارید؟ اگر قرار بود خواسته ای داشته باشید , چی میخواستید؟ اگر اداره مملکت رو بشما بدهند چه کارهایی رو برامون انجام میدین. شاد و پیروز باشید و روزتون مبارک :crystalball: نمیدونم نوجوان حساب میشم یا نه ولی از خیلی از شما ها جوون ترم. ولی اگه هستم: احساس خوبی ندارم، اینکه میدونم آیندمو باید تو دوره ای بسازم که هنوز عقلم کامل نشده، خیلی اذیت میشم..... اگه قرار بود خواسته ای داشته باشم (یعنی حتی اگه قرارم نبود)این بود که دوران نوجوونیم رو تو 30 40 سال پیش سپری میکردم و حالا که الان دارم سپریش میکنم احساس میکنم دارم خودمو مسخره میکنم....... اداره ی مملکت؟؟؟؟ مملکتو میدم به شما خودم میرم خارج. بازم بپرسین. یعنی فقط من اینجا جوون ترم. 3 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ سلام بر دوستان اگه روز پیرمرد ها شد ما رو هم دعوت کنید:yes: البته به دوستای نوجوان این روز رو تبریک میگم 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ نمیدونم نوجوان حساب میشم یا نه ولی از خیلی از شما ها جوون ترم.ولی اگه هستم: احساس خوبی ندارم، اینکه میدونم آیندمو باید تو دوره ای بسازم که هنوز عقلم کامل نشده، خیلی اذیت میشم..... اگه قرار بود خواسته ای داشته باشم (یعنی حتی اگه قرارم نبود)این بود که دوران نوجوونیم رو تو 30 40 سال پیش سپری میکردم و حالا که الان دارم سپریش میکنم احساس میکنم دارم خودمو مسخره میکنم....... اداره ی مملکت؟؟؟؟ مملکتو میدم به شما خودم میرم خارج. بازم بپرسین. یعنی فقط من اینجا جوون ترم. روزت رو تبریک میگم عزیزم. براتون ارزوی موفقیت میکنم. 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ سلام بر دوستاناگه روز پیرمرد ها شد ما رو هم دعوت کنید:yes: البته به دوستای نوجوان این روز رو تبریک میگم سلام داداش. خیلی خوش اومدی . شما که دل جوون و بزرگوارید. مرسی از حضور شما لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ نوجوان عزیز تا فرصت هست این مطالب رو بکار بگیرید چه چیزی درمورد خودتان هست که دوست دارید بهتر شود؟ بااینکه ممکن است علاقه نداشته باشیم در ملاء عام این مسئله را بپذیریم اما خیلی از ما دوست داریم اعتماد به نفسمان پیشرفت کند. خوشبختانه نکات و راهکارهای عملی زیادی برای آن وجود دارد که اینجا به 24 مورد آن اشاره میکنیم. سعی نکنید همه این 24 نکته را به طور همزمان به کار ببندید. هر بار چند مورد را انجام دهید تا ببینید کدامیک برای شما موثرتر است. بعضی از آنها نیاز به تمرین بیشتر دارند. و به خاطر داشته باشید که همیشه انتخاب با خودتان است. این خودتان هستید که تصمیم میگیرید اعتمادبهنفستان رشد کند یا پایین بیاید. خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبهنفس شما را بالا میبرند اما باز هم باعث میشوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمیکردید و با انجام آنها اعتمادی عمیقتر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد میکنید. 1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟ ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا میکنید، کمی از ترستان از بین میرود و میفهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور میکردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف میکنید و همچنین متوجه میشوید که هر اتفاقی که بیفتد میتوانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید. 2. موسیقی نشاط بخش گوش دهید. قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبهنفستان را کمی سست کند، میتوانید از موسیقی بعنوان انگیزه برای تقویت روحیه استفاده کنید. 3. یک چیز جدید امتحان کنید. وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون میگذارید و چیزی را امتحان میکنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش میکنید بلکه محدودههای خود و اعتمادتان به تواناییهای خود را گسترش میدهید. با امتحان کردن یک چیز تازه میتوانید از ترسهایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیتهای کمتر داشته باشید. 4. برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید. این یکی از مهمترین و موثرترین راههای ایجاد اعتمادبهنفس دائم است. وقتی تصمیم میگیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمیکشید و آن را پیش میبرید، خودتان به خودتان ثابت میکنید و اینجاست که اعتمادبهنفستان بالا میرود. 5. از مدیتیشن استفاده کنید. مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است. 6. ورزش کنید. این مورد اثری عمیق بر اعتمادبهنفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا میبرد و موادشیمیایی مختلفی تولید میکند—مثل تستوسترون و اندورفین—که حالت مثبتتری به شما میدهد. به نظر میرسد ورزش به طور اتوماتیکوار اعتمادبهنفس افراد را بالا میبرد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر میدهد. علاوه بر آن فرم و شکل بهتری به اندام شما میدهد که راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبهنفس است. 7. با یک ترس روبهرو شوید. این مورد اصلاً آسان نیست. اما پاداش خیلی خوبی به همراه دارد. اگر با یک ترس روبهرو شوید، اعتمادبهنفستان 10 قدم بالاتر میرود. و هربار که با یک ترس روبهرو میشوید آرام آرام متوجه میشوید که ضرب المثل قدیمی "از هیچ چیز به اندازه ترس نباید ترسید" فقط یک کلیشه توخالی است. 8. چیزی نو خلق کنید. همه انسانها خلاق هستند. اما پس کودکی و نوجوانی این مسئله گاهی فراموش میشود. کشف دوباره خلاقیتهایتان راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبهنفستان است. خلق یک چیز جدید راهی عالی است اما همیشه هم آسان نیست. اما وقتی کارتان تمام شد نه تنها احساسی عالی نسبت به خودتان پیدا میکنید، بلکه بعضی اوقات قسمتهای جدیدی از خودتان که قبلاً میشناختید را دوباره کشف میکنید. خلاق بودن راهی عالی برای شناختن خودتان و تواناییهای پنهانتان است. 9. تا زمانیکه اعتمادبهنفس پیدا نکردهاید وانمود کنید که دارید. یک راه برای بیرون آمدن از محدودیتهایی که برای خودتان درست کردید این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ میگویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد نمیکنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و تواناییهایتان کاملاً مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود میبینید که احساس اعتمادبهنفس میکنید، اعتمادبهنفس واقعی. 10. از محیطتان استفاده کنید. یک راه موثر برای تغییر خودتان این است که محیطتان را برحسب آن کسی که دوست دارید باشید تغییر دهید. اگر میخواهید اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید، زندگینامههای افراد بااعتمادبهنفس را مطالعه کنید، موسیقی که گوش میدهید را از موسیقیهای افسردهکننده به انرژیبخش تغییر دهید و سعی کنید با کسانی رفتوآمد کنید که اعتمادبهنفس بالایی دارند. 11. از قوه تخیلتان استفاده کنید. ذهن شما ابزاری بسیار قدرتمند است. وقتی یاد بگیرید چطور از تخیلتان به طریقی مثبت استفاده کنید، میتوانید با کمک آن اعتمادبهنفستان را بالا ببرید. یک راه برای آن تجسمسازی است. تصور کنید که جلسهای مهم پیش رو دارید. پیش خود تجسم کنید که چقدر همه چیز خوب پیش میرود—همه چیز را بشنوید و ببینید—و چقدر حس خوبی در آن جلسه دارید. خودتان را در حال لبخند زدن تجسم کنید که اوقات خوشی را میگذرانید. نتیجه مثبت و عالی جلسه را در ذهنتان مجسم کنید. بعد تجسم کنید که جلسه با نتیجه دلخواه شما به پایان رسیده است. این روش واقعاً موثر است و قبل از پا نهادن به جلسه روحیهای عالی به شما میدهد. اگر برای اینکه خودتان را بااعتمادبهنفس تجسم کنید مشکل دارید، میتوانید کس دیگری را تقلید کنید. یک فرد بااعتمادبهنفس کنار خودتان پیدا کنید—مثلاً یک ورزشکار، هنرپیشه یا حتی یک از آشنایان—و از او تقلید کنید. ببینید چطور راه میرود، حرف میزند و حرکت میکند. بعد رفتارهای او را در تجسمسازیتان تقلید کنید. 12. از بدنتان استفاده کنید. اگر پایتان را مدام عصبی تکان دهید، کمکم احساس اضطراب و نگرانی خواهید کرد. اگر ارامتر راه بروید، کمکم ریلکستر خواهید شد. برای اینکه اعتمادبهنفس بیشتری احساس کنید، از بدنتان استفاده کنید. به طریقی مطمئنتر راه بروید، بنشینید و بلند شوید. اگر نمیدانید چه باید بکنید از نکته بالا کمک بگیرید. از افراد دوروبرتان که اعتمادبهنفس خوبی دارند تقلید کنید. 13. ذهنتان را از خاطرات مثبت پُر کنید. این یک عادت شایع است که قبل از اینکه بخواهید کار مهمی انجام دهید، شکستهای قبلی و تجربیات بد سابق همه ذهنتان را پر میکنند. این عادت را از بین ببرید و سعی کنید برای یک تا دو دقیقه هم که شده همیشه ذهنتان را از خاطرات مثبت، دستاوردهای مهم و تجربیات خوبتان پر کنید. ما معمولاً این کارهای مثبت را فراموش میکنیم و روی خاطرات بد و منفی تمرکز میکنیم. اما همه چیز به خودتان بستگی دارد. و محصول انتخابتان عاملی است که سطح اعتمادبهنفستان را تعیین میکند. 14. به آینده فکر کنید. یک راه عالی برای پیش رو قرار دادن همه چیز و تعیین اینکه اتفاقات روز چطور بر اعتمادبهنفس شما تاثیر بگذارد این است که نگاهی به آینده بیندازید. از خودتان بپرسید: آیا این مسئله در 5 سال آینده مسئله مهمی خواهد بود و یاد من خواهد ماند؟ این باعث میشود فقط درگیر اتفاقی که افتاده است نشوید. و معمولاً هم پاسخ به این سوال منفی است. با استفاده از این سوال، کنار آمدن با مشکلات روزمره آسانتر خواهد شد و میفهمید که بیشتر اتفاقات اتفاقاتی آنقدر کوچک هستند که نجای نگرانی ندارند. 15. درک کنید که گذشته مساوی حال نیست. هر اتفاقی که سال پیش، ماه پیش یا حتی دیروز افتاده به معنی فردا، ماه آینده یا سال آینده نیست. شما آیندهتان را در زمان حال میسازید و میتوانید با خودتان تصمیم بگیرید که چقدر اجازه دهید اتفاقات گذشته بر آینده شما تاثیر بگذارند. حتی اگر طی 10 سال گذشته اعتمادبهنفس خیلی پایینی داشتهاید، به این معنی نیست که قرار است همانطور بمانید. میتوانید تصمیم بگیرید که زندگی و آیندهتن را تغییر دهید. میتوانید افکار و خاطرات مربوط به گذشته را دور بریزید و به چیزهای جدیدی فکر کنید. 16. با خودتان مهربان باشید. ممکن است با خودتان بدرفتاری کنید. درک کنید که هیچ نیازی به این کار نیست. حتی اگر تا امروز هم اینطور رفتار میکردهاید دیگر وقتش رسیده است که دست از آن بردارید. درعوض با خودتان مهربان باشید. هیچ اشکالی ندارد. بدرفتاری با خودتان هیچ دلیلی ندارد مگراینکه بخواهید خودتان را ناراحت کنید و دشمنانتان را شاد. یک بخش مهم است مهربان بودن با خودتان این است که نقاط قوتتان را میفهمید و آنها را رشد میدهید. این کار نه تنها به بهتر شدن مهارتهایتان کمک میکند بلکه اعتمادبهنفستان را هم بالا میبرد. یک بخش کوچکتر اما مهم دیگر این است که تحسینهای دیگران را بپذیرید. تشکر کردن برای تحسین و تمجید دیگران هیچ اشکالی ندارد. و بعد از هر تحسین حس خوبی به خودتان پیدا کنید. 17. یاد بگیرید که ذهنتان چطور کار میکند. آدمها با هم فرق دارند اما مسئله مهمتر این است که نحوه کارکرد ذهن آنها شباهتهای زیادی با هم دارد. چیزی که برای بقیه خوب عمل کرده ممکن است برای شما هم موثر باشد. وقتی با عملکرد ذهنتان بیشتر آشنا شوید میفهمید که در موقعیتهای مختلف چه واکنشی خواهد داشت. وقتی خودتان را بهتر بشناسید اعتمادبهنفستان بالاتر خواهد رفت. 18. مهارتهای اجتماعیتان را تقویت کنید. روابط یکی از مهمترین قسمتهای زندگی ماست و تقویت مهارتهای اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه میگیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارتهای اجتماعیتان اعتمادبهنفستان را به طور کلی بالا خواهد برد. 19. به جای اینکه به درون توجه کنید، به بیرون توجه کنید. وقتی با دیگران رابطه برقرار میکنید و گاهیاوقات وقتی تنها هستید، بد نیست که توجه ذهنتان را به بیرون دهید تا به درون. مشکل توجه به درون این است که در بسیاری از موقعیتها باعث میشود به ظاهرتان، اینکه چه گفتهاید و دیگران چه گفتهاند فکر کنید. تمرکز به بیرون درکنار اینکه به بالا بردن اعتمادبهنفستان کمک میکند، راهی عالی برای تقویت مهارتهای مردمی و اجتماعیتان هم هست. 20. اطرافیانتان را از افراد مثبتاندیش انتخاب کنید. افرادیکه با آنها نشست و برخاست میکنید میتوانند موجب شادی یا ناراحتی شما شوند. ازآنجا که ما زمان زیادی را با مردم سپری میکنیم، خیلی مهم است که کنار افراد مثبت—یا حداقل به طرزی منطقی خنثی-- باشیم. بودن یک یا دو نفر منفیباف میتواند تاثیر شگرفی بر شما بگذارد و روز به روز روحیهتان را خرابتر کند. 21. اطلاعات، تاثیرات و احساسات مثبت جذب کنید. بیشتر اخبار و حوادث جامعه تصویری منفی از دنیا و خودتان به شما میدهد. اطلاعاتی که دوروبرتان است هم درست مثل افراد دوروبرتان میتوانند تاثیر شگرفی بر شما داشته باشند. خودتان انتخاب کنید که دوست داری چه ببینید، بشنوید و بخوانید. فقط چیزهایی را انتخاب کنید که برایتان فایدهبخش باشند. 22. مثبت بیندیشید. اینکه سعی کنید دنیا و زندگیتان را از دریچهای مثبت نگاه کنید کمی سخت است و زمان میبرد. مخصوصاً اگر سالهای زیادی را با تفکر منفی زندگی کرده باشید. 23. خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران. این درد نالازم زیادی را از زندگیتان بیرون میکند. مسئله اینحاست که اگر از یک نفر بگذرید، کس دیگری را میبینید که از شما موفقتر باشد. و حس برنده بودن موقتیتان دوباره به احساس ترس و اضطراب تبدیل خواهد شد. پس سعی کنید فقط روی خودتان تمرکز کنید، نه آدمهای دور و برتان و مهم نباشد که دیگران تا چه اندازه موفق هستند. خودتان را با خودتان مقایسه کنید. پیشرفت کنید و رشد خودتان را بررسی کنید و خواهید دید که شادتر، موفقتر و بااعتمادبهنفستر زندگی خواهید کرد. 24. شکست را دوباره تعریف کنید. اینکه چطور به شکست نگاه کنید تعیین میکند که قبل یا بعد از هر شکست چه اندازه اعتمادبهنفستان پایین بیاید. تعریفی از شکست که با آن بزرگ شدهایم ممکن است بهترین معنای آن نباشد. اگر به موفقترین آدمها نگاهی بیندازید خیلی زود متوجه میشوید که واکنش متفاوتی به شکست دارند که با واکنش آدمهای عادی فرق میکند. آنها شکست یا طردشدگی را آنقدرها جدی نمیگیرند. آنها میدانند که اگر شکست بخورند آخر زندگی نیست. برعکس سعی میکنند وقتی به هر شکست نگاه میکنند قسمتهای خوب آن را ببینند: اینکه طور میتوانند از آن درس بگیرند تا برای دفعه بعدی بهتر شوند. آنها میدانند که اگر اولین تلاش کاریشان با شکست مواجه شود برای مدتی احساس خیلی بدی دارد اما در طولانیمدت هیچ اشکالی متوجه آنها نیست. آنها از آن درس میگیرند و دوباره امتحان میکنند. اگر کسی آنها را طرد کند آیا دست برمیدارند؟ مطمئناً نه. آنها میدانند که هفته بعد یا هفته بعد از آن ممکن است کس دیگری را پیدا کنند که باز برای آنها جذاب باشد. آنها میدانند که آدمهای خوب زیادی هستند. فرصتهای شغلی خوب زیادی وجود دارد. اما این را هم یاد گرفتهاند که برای موفق شدن در هر چیزی باید حداقل 5، 10 یا 20 مرتبه شکست بخورید. شما روی مهارتهایتان کار کردهاید تا آنها را تقویت کنید. به شکست یا طردشدن بعنوان چیزی منفی که اگر اتفاق بیفتد زندگیتان تمام خواهد شد نگاه نکنید. شکست را دوباره در ذهنتان تعریف کنید و تاثیر احساسی منفی آن را کمتر کنید. به شکست بعنوان بازخورد روی نقطهای از شما که نیاز به تقویت شدن دارد نگاه کنید. به توصیهای که شکست برایتان دارد گوش دهید و مطمئن باشید که پیشرفت میکنید. و با تعریف کرن دوباره شکست برای خودتان دیگر سطح اعتمادبهنفستان هربار که شکست میخورید افت نمیکند. منبع : مردمان.نت 2 لینک به دیدگاه
haniye.a 5626 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ منم به همه ی نوجوونای گل تبریک میگم دوران نوجوانی برای من بهترین دوران بود... 2 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ سلام داداش. خیلی خوش اومدی . شما که دل جوون و بزرگوارید. مرسی از حضور شما نوکرتم داداش نبودی یه مدت؟! خوبی که؟ نه بابا دل جووون کجا بود؟!:biggrin: 2 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ نمیدونم نوجوان حساب میشم یا نه ولی از خیلی از شما ها جوون ترم.ولی اگه هستم: احساس خوبی ندارم، اینکه میدونم آیندمو باید تو دوره ای بسازم که هنوز عقلم کامل نشده، خیلی اذیت میشم..... اگه قرار بود خواسته ای داشته باشم (یعنی حتی اگه قرارم نبود)این بود که دوران نوجوونیم رو تو 30 40 سال پیش سپری میکردم و حالا که الان دارم سپریش میکنم احساس میکنم دارم خودمو مسخره میکنم....... اداره ی مملکت؟؟؟؟ مملکتو میدم به شما خودم میرم خارج. بازم بپرسین. یعنی فقط من اینجا جوون ترم. حالا چند سالتونه؟! آخه من اینجا به جز دو سه نفر از خودم کوچیکتر ندیدم!:texc5lhcbtrocnmvtp8 اِ...منم میتبریکم! 4 لینک به دیدگاه
Cannibal 3348 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ ازیه سنی به پایین، همیشه اونی که توش هستیم رو میگیم و از یه سنی به بالا، اونی رو که پر کردیم. من الان 17 رو پر کردم و بهمن هم 18 رو...... 3 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ منم اول به پسرم و به بقیه نوجونا تبریک میگم از فکور عزیز هم تشکر میکنم به خاطر تاپیک خوبش و تبریکش خواسته هاشون که سیم ثانیه انجام میشه روم سیاه یه وقتایی با هم کل کل میکنیم:girl_blush2: نیم ساعت نمیشه خوب میشیم مملکتو میخوان چه کار اتاقشونو مرتب کنن اندازه یه مملکت داریه 6 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۰ من نو جوان محسوب ميشم؟؟ خوب منم تازه وارد جواني شدم قبول نيست؟:5c6ipag2mnshmsf5ju3 به هر حال سوال داشتيد بريد تو نوبت جواب ميدم:viannen_38: 4 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۰ ازیه سنی به پایین، همیشه اونی که توش هستیم رو میگیم و از یه سنی به بالا، اونی رو که پر کردیم.من الان 17 رو پر کردم و بهمن هم 18 رو...... پس از مام کوچیکتری!:دی موفق باشی لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده