رفتن به مطلب

حرفایی برای نگفتن


ارسال های توصیه شده

  • 1 ماه بعد...

تمام ناتمام من با تو تمام می‌شود

شاعر بی‌نام و نشان صاحب نام می‌شود

تمام من به نام تو شعر دوباره می‌شود

بند سکوت کهنه‌ام چهارپاره می‌شود

تمام نه، تمام نه که جام ناتمام لبریخته‌ام

تمام نه، تمام نه که ناتمامی از تو آویخته‌ام

تمام ناتمام من با تو تمام می‌شود

شاعر بی‌نام و نشان صاحب نام می‌شود

در این حریر خانگی روی ترانه شسته‌ام

تمام خون من شبی پراز ستاره می‌شود

از تو بر این ترانه‌ها نور ستاره می‌چکد

براین بلند بی‌صدا غزل دوباره می‌چکد

براین بلند بی‌صدا غزل دوباره می‌چکد

تمام نه تمام نه که جام ناتمام لبریخته‌ام

تمام نه تمام نه که ناتمامی از تو آویخته‌ام

تمام ناتمام من با تو تمام می‌شود

شاعر بی‌نام و نشان صاحب نام می‌شود

چکه کن ای ابرک من مثل ستاره بر زمین

طلوع میلاد مرا در شب بی‌سحر ببیــن

پ ن: برای دانلود این آهنگ زیبای داریوش

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

پ ن: تمام ناتمام من با تو تمام می شود

  • Like 8
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

Where do I take this pain of mine

I run, but it stays right my side

 

So tear me open, pour me out

There's things inside that scream and shout

And the pain still hates me

So hold me, until it sleeps

 

پ.ن: خیلی دردناکه استخوانی وسط گلوی آدم باشه

نه پای رفتن نه راه برگشت:icon_pf (34):

  • Like 8
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

از مترسکی سوال کردم : آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشده ای ؟

 

پاسخم داد و گفت : در ترساندن دیگران برای لذت به یاد ماندنی است پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمیشوم!

اندکی اندیشیدم و سپس گفتم : راست گفتی ! من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم.

 

گفت تو اشتباه میکنی زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد مگر آنکه درونش با کاه پر شده باشد!

 

سپس او را رها کردم در حالی که نمی دانستم آیا مرا می ستاید یا تحقیر می کند.

 

یک سال بعد مترسک فیلسوف و دانا شد و چون دوباره از کنار او گذشتم دو کلاغ را دیدم که سرگرم لانه ساختن زیر کلاه او بودند.!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...
×
×
  • اضافه کردن...