Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ منافقان مدينه هر بار که با شكست رو به رو میشدند و غالبا وحى آسمانى موجب رسوايى و سرافكندگى و كشف توطئه آنان میگرديد، یک بار به فكر افتادند براى پياده كردن نقشه هاى خائنانه خود از همان نام دين و اسلام استفاده كنند و بدين منظور مسجدى در محله قبا بنا كنند و در زير پوشش دين، محافل خود را در آنجا تشكيل دهند و مركزى براى اجتماع هم مسلكان و طرح نقشههاى خود داشته باشند. كسى كه بيشتر در بناى اين مسجد كوشش داشت و به فكر اين نقشه خطرناك افتاد، شخصى به نام ابو عامر راهب بود كه خود در مدينه نبود ولى از خارج به وسيله نامه ها و پيامهايى كه براى منافقان میفرستاد، رهبرى آنها را به عهده داشت. ابو عامر پدر همان حنظله غسيل الملائكة بود كه شرح فداكارى و ايمان وسرانجام شهادت جانگداز او را در جنگ احد پيش از اين ذكر كرديم، ابو عامر كه در سلك مسيحيان به سر میبرد در همان اوايل ورود اسلام به مدينه بناى مخالفت با اسلام و كارشكنى را در مدينه گذارد و چون نتيجهاى نگرفت و مطرود مسلمانان و مردم مدينه گرديد به مكه رفت و از آتش افروزان جنگ احد و احزاب و از همان افرادى بود كه در تحريك قريش و دشمنان اسلام به جنگ با مسلمين فعاليت زيادى داشت و با پيشرفت اسلام در جزيرة العرب و فتح مكه به طائف رفت و از آنجا نيز به شام گريخت ولى از فعاليتهاى تخريبى خود دست بردار نبود. 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ ابو عامر در ضمن نامهاى كه به منافقان نوشته بود دستور بناى اين مسجد را در محله قباء داده بود و آنها نيز دستورش را عملى كرده و مسجد مزبور را ساختند و هنگامى كه رسول خدا(ص)عازم تبوك بود پيش آن حضرت آمده معروض داشتند: - اى رسول خدا ما براى بيماران و پيران و افراد زمينگيرى كه نمىتوانند براى نماز به مسجد جامع بيايند و بخصوص در شبهاى زمستانى، سردى هوا و دورى راه مانع حضور آنها در مسجد قباء است مسجدى ساختهايم و ميل داريم شما بدانجا بياييد و با خواندن يك نماز در آن مسجد آن را افتتاح فرماييد! پيغمبر فرمود: من اكنون در جناح سفر هستم و اگر ان شاء الله از اين سفر بازگشتم بدانجا خواهم آمد. 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ اكنون كه رسول خدا(ص)باز مىگشت در نزديكى مدينه به آن حضرت خبر دادند كه مسجد مزبور به اتمام رسيده و مركز اجتماع منافقان گرديده است. رسول خدا(ص) به دستور پروردگار متعال از همان خارج شهر پيش از ورود به مدينه، دو نفر از قبيله عمرو بن عوف را فرستاد تا آن مسجد را كه خداى تعالى«مسجد ضرار»ناميد ويران كنند و اين بناى بظاهر مقدس را كه در واقع به صورت مركز دستهبنديهاى سياسى عليه اسلام و مسلمين در آمده و كانونى براى ايجاد دو دستگى ميان مسلمانان شده بود با خاك يكسان سازند. و از آن پس براى چندى به صورت مزبله و محل اجتماع زباله و كثافات در آمد و منافقان نيز از آن پس نتوانستند مركزى براى خود ترتيب دهند و پس از دو ماه نيزمرگ رئيس و بزرگ آنها يعنى عبد الله ابى پيش آمد و يكسره تشكيلات آنها را به هم زد. لینک به دیدگاه
Himmler 22171 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ «والذین اتخذوا مسجداً ضراراً و کفراً و تفریقاً بین المؤمنین و ارصاداً لمن حارب الله و رسوله من قبل ولیحلفنّ اناردنا الاالحسنى والله یشهد انّهم لکاذبون» کسانى که براى زیان رساندن به مسلمانان، تقویت کفر، تفرقه افکنى میان مؤمنان وکمین گاه ساختن براى کسى که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود، مسجدى ساختند؛ آنان سوگند یاد مى کنند که جز نیکى و خدمت، نظرى نداشته ایم، اما خداوند گواهى مى دهد که آنها دروغگو هستند. بنابراین قرآن کریم اهداف شوم جریان نفاق را از احداث مسجد ضرار در چهار قسمت خلاصه مى کند: ۱- ضرر رساندن به مسلمانان: آنان برخلاف ادعایشان که هدف ازبناى مسجد را تامین منافع مسلمانان وکمک به بیماران و از کار افتادگان قلمداد مى کردند، درصدد ضرر رساندن به مسلمانان، نابودى اسلام، پیامبر(ص)ومسلمانان بودند (والذین اتخذوا مسجداً ضراراً). ۲- تقویت مبانى کفر: آنان مى خواستند مبانى کفر را تقویت نموده، مردم را به وضعیت قبل از اسلام که همان شرک و کفر است، بازگردانند (وکفراً). ۳- ایجاد تفرقه میان مسلمانان: مى خواستند میان صفوف مسلمانان تفرقه ایجاد نمایند، زیرا با اجتماع گروهى دراین مسجد، مسجد قبا که نزدیک آن بود یا مسجد پیامبر(ص)، ازرونق مى افتاد. (وتفریقاً بین المؤمنین). ۴- ایجاد پایگاه براى دشمنان خدا و رسول: آنان مى خواستند مرکز و پایگاه و کانونى براى کسى که با خدا وپیامبرش مبارزه کرده بود وسوابق سوءاش براى همگان روشن بود، بسازند تا از این پایگاه برنامه هاى خویش را عملى سازند. (وارصاداً لمن حارب الله و رسوله من قبل) لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده