Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ من میگم تقلب چیز خوبی نیست ولی زیادم بد نیست کلا از تقلب کردن میترسم ولی گاهی اوقات ازش استفاده کردم 90 درصد مواقع رساننده بودم تا گیرنده. 15 لینک به دیدگاه
دختر شاه پریون 1483 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ من میگم تقلب چیز خوبی نیست ولی زیادم بد نیست کلا از تقلب کردن میترسم ولی گاهی اوقات ازش استفاده کردم 90 درصد مواقع رساننده بودم تا گیرنده. تقلب از باشگاه مهندسان:ی:ی؟؟:biggrin: یادم نیس زیاد ولی منم بیشتر میرسوندم منتها پاک کن! واسه اینکه واسم بنویسن:ی 2 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ یه سری یه استاد تربیت بدنی داشتیم که میگفت تقلب کنید ولی بی صدا امتحان میان ترم ریاضی مهندسی داشتیم دو تا سر رو برگه ام بود طوری که اصلا نمی تونستم تمرکز کنم. خلاصه به هر زوری بود همه ی سوالت کم و بیش جواب دادم. همکلاسیم بعد از امتحان به جای تشکر میگه چرا خطت اینجوریه منم اینجوری شدم:jawdrop::jawdrop::jawdrop: 5 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ این خاطره مربوط به یکی از دوستامه میگفت دبیرستانی بوده و اولین باری بوده که تقلب میکرده . معلمه برمیگرده میگه کی داره تقلب میکنه بیچاره دوستم حول میشه میگه اجازه خانوم ما. بعدش کلاس میره رو هوا 8 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ یه سری دیگه هم امتحان کاربرد الکترونیک در مهندسی شیمی داشتیم استاده یه لحظه رفت بیرون منم فقط جواب آخر یه انتگرال رو میخواستم هر چه به دوستم گفتم اهمیت نداد در عوضش داشت به b.f محترم همه سولات رو میرسوند. ولی خیلی ناراحت شدم :ws44: 3 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ تقلب از باشگاه مهندسان:ی:ی؟؟:biggrin:یادم نیس زیاد ولی منم بیشتر میرسوندم منتها پاک کن! واسه اینکه واسم بنویسن:ی تقلب از باشگاه مهندسان؟؟ من زیاد اونجا نمیرم. 1 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ یادش بخیر امتحان مکانیک سیالات بود 19 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ من میگم تقلب چیز خوبی نیست ولی زیادم بد نیست کلا از تقلب کردن میترسم ولی گاهی اوقات ازش استفاده کردم 90 درصد مواقع رساننده بودم تا گیرنده. صفر لینک به دیدگاه
!Ell 4694 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ تقلب رسوندن به دیگران خیلی لذت داره نه اینکه خودت تقلب کنی! 2 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ تقلب رسوندن به دیگران خیلی لذت داره نه اینکه خودت تقلب کنی! صفر مطلق! 2 لینک به دیدگاه
خانوم بهار 3412 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ یه بارتو دوران دبیرستان امتحان دین و زندگی داشتیم که همون بینش بعضیا میشه . منو دوستم برگه هامونو با هم عوض کردیم و هر سوالی که اون ننوشته بود من نوشتم و بر عکس:icon_pf (34): .. اما بالای برگه امتحانم اسم خودمو نوشته بودم که خیلی ضایع اسم منو خط میزنه و اسم خودشو مینویسه .. آخه کی اسم خودشو اشتباه مینویسه .....:vahidrk: 6 لینک به دیدگاه
نسترن 2411 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ راهنمایی که بودیم آخر تقلب بودیم خصوصا سر جلسه زبان که من رو جورابم برای پشت سری می نوشتم و جلوییم روی پاکن برای من. :biggrin:یه دفعه سر امتحان قران ورقه هامونو عوض کردیم که موقع تعویض دوباره معلم مچمون رو گرفت:icon_pf (34): 7 لینک به دیدگاه
!Ell 4694 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ یه بارتو دوران دبیرستان امتحان دین و زندگی داشتیم که همون بینش بعضیا میشه . منو دوستم برگه هامونو با هم عوض کردیم و هر سوالی که اون ننوشته بود من نوشتم و بر عکس:icon_pf (34): .. اما بالای برگه امتحانم اسم خودمو نوشته بودم که خیلی ضایع اسم منو خط میزنه و اسم خودشو مینویسه .. آخه کی اسم خودشو اشتباه مینویسه .....:vahidrk: آخی!عجب حرفه ای بودید... 3 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ همین ترم پیش واسه یه درس چرند چند تا برگه کوچیک تقلب نوشتم توی آستینم قایم کردم بعد همین جوری که تقلب می کردم مراقب دید و اومد گفت دیگه تقلب نکن که مجبورم برگه تو بگیرم گفتم باشه وقتی از جام بلند شدم که برگه رو بدم یکی از برگه های تقلبم افتاد بعد مراقبه داد می زد وسط جلسه : برگت افتاد... برش دار... اونجا افتاد... بردار برگه رو برداشتم و زدم به چاک ... 9 لینک به دیدگاه
!Ell 4694 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ همین ترم پیش واسه یه درس چرند چند تا برگه کوچیک تقلب نوشتم توی آستینم قایم کردم بعد همین جوری که تقلب می کردم مراقب دید و اومد گفت دیگه تقلب نکن که مجبورم برگه تو بگیرم گفتم باشه وقتی از جام بلند شدم که برگه رو بدم یکی از برگه های تقلبم افتاد بعد مراقبه داد می زد وسط جلسه : برگت افتاد... برش دار... اونجا افتاد... بردار برگه رو برداشتم و زدم به چاک ... عجب مراقب روشن فکری بودا! 5 لینک به دیدگاه
تک ستاره 524 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ تو دوران دبیرستان تقریباً هر امتحانی که داشتیم نصف درسو من میخوندم و نصف دیگشو یکی از دوستام. سر جلسه امتحانم با هم مبادله اطلاعات می کردیم:lol::biggrin: به همین راحتی 6 لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10472 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ تقلب زیاد داشتیم به شدت زیاد ولی هیچ وقت یادم نمیره امتحان عربی داشتم هیچی هم نخونده بودم در پی یک تقلب بودم مگه پیدا میشد :biggrin: یه لحظه معلم اومد بالای سرم برگه ها دستش بود یه پوشه داشت برگه امتحان بچه ها اون طرف بود از شانس من یکیش مونده بود زیر پوشه من هر چی اونجا بود نوشتم قبولم شدم 6 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ من زیاد اهل تقلب نبودم؛ بیشتر تقلب میرسوندم اما راه هایی که تقلب میکردم , اینو قبلا هم تعریف کردم, 1- کلاس اول بودم؛ سر اولین املا, کتابو گذاشتم زیر میزم و از روش نگاه میکردم ببینم درست مینویسم ؛ نمیدونسم به این میگن تقلب :5c6ipag2mnshmsf5ju3 معلممونم فهمیدو .... 2- تو دوران راهنمایی؛ م همیشه زیر برگمون یه کتاب یا دفتر میذاشتیم تا زیر برگه نرم باشه، همیشه جلد دفترام پلاستیکی بود؛ رو اونا مینوشتم؛ بعد امتحان پاک میکردم؛ و برا امتحان بعد آماده میکردم 3 - تو دوران دبیرستان؛ یه دوست داشتم خیلی مخ بودا؛ شدید درسخون؛ اون نفر اول بود من دوم؛ همیشه سر امتحانا که برگه سوالا رو میگرفتیم؛ جواب تو یه برگه دیگه وارد میکردیم, اون تو برگه سوالا هم جوابا رو مینوشت ؛ بعد با هم جابجا میکردیم برگه سوالا رو ؛(منم به اون میرسوندما) 4-پیش دانشگاهی بودم رو مشین حساب یا جامدادیم جوابا و فرمولا رو مینوشتم 5- تو دانشگاه؛ خیلی سخت بود؛ اما یه بار که میتونستیم کیف ببریم سر جلسه؛ سوال بود که موتورخونه رو بکشیم؛ منم همون صفحه موتورخونه رو طوری تو کیفم باز کردم؛ که با هربار باز کردن در کیفم به بهونه خوردکار و دستمال کاغذی و.. بتونم ببینمش؛ موتورخونه رو کامل کشیدم؛ 20 شدم البته خودم بلد بودم, میخواستم مطمئن شم در کل زیاد اهل تقلب نیستم؛ میترسم استاد ببینتم , کار خوبی هم نیست خب لینک به دیدگاه
نسترن 2411 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ من زیاد اهل تقلب نبودم؛ بیشتر تقلب میرسوندم اما راه هایی که تقلب میکردم , اینو قبلا هم تعریف کردم, 1- کلاس اول بودم؛ سر اولین املا, کتابو گذاشتم زیر میزم و از روش نگاه میکردم ببینم درست مینویسم ؛ نمیدونسم به این میگن تقلب :5c6ipag2mnshmsf5ju3 معلممونم فهمیدو .... 2- تو دوران راهنمایی؛ م همیشه زیر برگمون یه کتاب یا دفتر میذاشتیم تا زیر برگه نرم باشه، همیشه جلد دفترام پلاستیکی بود؛ رو اونا مینوشتم؛ بعد امتحان پاک میکردم؛ و برا امتحان بعد آماده میکردم 3 - تو دوران دبیرستان؛ یه دوست داشتم خیلی مخ بودا؛ شدید درسخون؛ اون نفر اول بود من دوم؛ همیشه سر امتحانا که برگه سوالا رو میگرفتیم؛ جواب تو یه برگه دیگه وارد میکردیم, اون تو برگه سوالا هم جوابا رو مینوشت ؛ بعد با هم جابجا میکردیم برگه سوالا رو ؛(منم به اون میرسوندما) 4-پیش دانشگاهی بودم رو مشین حساب یا جامدادیم جوابا و فرمولا رو مینوشتم 5- تو دانشگاه؛ خیلی سخت بود؛ اما یه بار که میتونستیم کیف ببریم سر جلسه؛ سوال بود که موتورخونه رو بکشیم؛ منم همون صفحه موتورخونه رو طوری تو کیفم باز کردم؛ که با هربار باز کردن در کیفم به بهونه خوردکار و دستمال کاغذی و.. بتونم ببینمش؛ موتورخونه رو کامل کشیدم؛ 20 شدم البته خودم بلد بودم, میخواستم مطمئن شم در کل زیاد اهل تقلب نیستم؛ میترسم استاد ببینتم , کار خوبی هم نیست خب خدا رو شکر زیاد اهل تقلب نیستی اگه بودی دیگه چکار می کردی:icon_pf (34): 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده