رفتن به مطلب

رابطه اي بدون ترس ،خجالت و توهمِ پرفکت‌بودنِ خود...


ارسال های توصیه شده

نميدونم چقد بايد اجازه داد ديگران خود خود واقعيمون را ببينند با همه كم و كاستي ها، پاشنه اشيل هايمان ولي فكر ميكنم يك رابطه اون وقتي حقيقي ميشه اون وقتي به بلوغ ميرسه , و جا افتاده و محكم شكل ميگيره كه ادم بتونه ضعف هاشو نپوشنه و تصويري شفاف و عريان از خودش به نمايش بزاره بدون خجالت و ترس و توهم پرفكت بودن خود، البته ميدونم هركسي لياقت اينو نداره كه اين تصويرو ببينه بايد مطمعن شد اوني كه براش تمام قد ضعفها كمبود ها ، ندانستني هايمون را نمايش ميديم هم كمي هاي داره از همين دست و از همين شكل كه مخفي نميكنه رابطه اي كه آينه وار حقيقت ادم هاش را نمايش مي ده رابطه اي كه صاف زلال و شفاف باشه خود به خود مانع از كمبود دوست ذاشته شدن ها ميشه...

وقعا همچين كسي پيدا مشه كه از نشان دادن جا خاليهاي زندگي پشيمانت نكنه و با چشم مقايسه و امتياز بندي نبيندت و خوب و بدت را قضاوت نكنه و باعث ارامش و رشد ادم بشه ؟؟؟ خود ما همچين ادمي هستيم ؟

  • Like 15
لینک به دیدگاه
نميدونم چقد بايد اجازه داد ديگران خود خود واقعيمون را ببينند با همه كم و كاستي ها، پاشنه اشيل هايمان ولي فكر ميكنم يك رابطه اون وقتي حقيقي ميشه اون وقتي به بلوغ ميرسه , و جا افتاده و محكم شكل ميگيره كه ادم بتونه ضعف هاشو نپوشنه و تصويري شفاف و عريان از خودش به نمايش بزاره بدون خجالت و ترس و توهم پرفكت بودن خود، البته ميدونم هركسي لياقت اينو نداره كه اين تصويرو ببينه بايد مطمعن شد اوني كه براش تمام قد ضعفها كمبود ها ، ندانستني هايمون را نمايش ميديم هم كمي هاي داره از همين دست و از همين شكل كه مخفي نميكنه رابطه اي كه آينه وار حقيقت ادم هاش را نمايش مي ده رابطه اي كه صاف زلال و شفاف باشه خود به خود مانع از كمبود دوست ذاشته شدن ها ميشه...

وقعا همچين كسي پيدا مشه كه از نشان دادن جا خاليهاي زندگي پشيمانت نكنه و با چشم مقايسه و امتياز بندي نبيندت و خوب و بدت را قضاوت نكنه و باعث ارامش و رشد ادم بشه ؟؟؟ خود ما همچين ادمي هستيم ؟

درود مهندس اینم عالی بود

در مورد سوالتون:فک کنم اون فرد باید همسر آدم باشه البته تا یه حدودی رو میشه مثلا با خواهر در میون گذاشت/بله خود من چنین آدمی هستم بعضا همانطور که شما اشاره کردین ضعفه و نرسیدن به بلوغی فرای بلوغی که ازش به بلوغ فکری یاد می کنن - گاهی اوقات مخفی کاری ها برای دوری از حاشیه هست و آرامش و رشد .... این شد قوت

 

توضیح بیشتر:

بستگی به طرف داره مردم کشور داره فرهنگ داره محیط جامعه فامیل.... مثلا:

می گن تو جهنم هر گروه رو تو یه چاه می ذارن و سر چاه رو می ذارن تا فرار نکنن.. فقط سر چاه ایرانی ها رو نمی ذارن. یکی علت رو پرسید. جواب اومد:

"ایرانی ها عادت دارن وقتی یکی داره پیشرفت می کنه جلوشو می گیرن و نمی ذارن پیشرفت کنه. اینجا هم اگه کسی سعی کنه از چاه بیاد بیرون بقیه نمی ذارن"

توضیح بیشترتر با دوستان:ws37:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
وقعا همچين كسي پيدا مشه كه از نشان دادن جا خاليهاي زندگي پشيمانت نكنه و با چشم مقايسه و امتياز بندي نبيندت و خوب و بدت را قضاوت نكنه و باعث ارامش و رشد ادم بشه ؟؟؟ خود ما همچين ادمي هستيم ؟

 

:JC_thinking:

خوب. هر انچه هستم رو پذیرفتم. اگه جای خالی داشتم. خوب. داشتم دیگه . mysmilie_9.gif

 

من . سعی کردم و می کنم همچین ادمی باشم .

 

اینکه ایا همچین ادمی پیدا می شه یا نه ؟ خوب. این ی سوال خوبه اما .

 

ب نظر من هم، اون فرد می تونه همسری بالقوه باشه .

  • Like 4
لینک به دیدگاه

کلا تو هر رابطه ای افراد در ابتدا نقاب به چهره می زنن......بعد کم کم که این رابطه جلوتر می ره به صورت اجتناب ناپذیر برای حفظ و ادامه دادنش خود فرد آروم آروم این نقاب رو از روی چهره برمیداره (یا مجبور می شه یا می خواد و برای ادامه رابطه لازمه) .........حالا اگه این خود واقعیش که الان داره کم کم پیدا می شه با اون چهره اول خیلی فرق داشته باشه، به عبارتی اون نقابه خیلی بزرگ باشه احتمالا این رابطه یا قطع می شه یا کم رنگ اما اگه این فاصله زیاد نباشه می تونه ادامه پیدا کنه.....

 

اما این که از اول فرد خودش رو کمل نشون بده تو هر رابطه ای بعیده.........(شاید گاهی اصلا لزومی هم نداره)

و خیلی ها این توهم پرفکت بودن خودشون رو دارن یا حتی اگه توهم هم نداشته باشن هم وانمود می کنن که کاملن. که بعد خود همین توهم کامل بودن و سعی بر تظاهر به کامل بودن خودش دنیایی از فکر و ترس و نگرانی در ناخودآگاه از لو رفتن و خجالت رو به همراه داره.......

 

 

گداها تنها کسانی هستند که تظاهر به خوشبختی نمی کنند بلکه بر عکس وانمود می کنند بدبختند !

  • Like 5
لینک به دیدگاه

این یه چیز طبیعیه که هر آدمی یه خصوصیات خوب داره یه بد

 

اگه تو روابط آدم خود واقعی شو نشون بده خیلی بهتره

 

به نظر من این نشونه اعتماد به نفس طرفه

 

فرد مقابل اگه قراره همسرت باشه همه ی اینا رو از قبل میدونسته و فکر میکنم تو زندگی کمتر دچار مشکل میشیم.:yes:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

یاد اهنگ جدید کامران هومن افتادم:

به خاطر همین که هستییییییییی دوست دارم

همین که هستی بهترینییییییییییییییییییییییییmysmilie_9.gif

 

یه مساله کاملا ایده ال آرش جون :yes:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

وقتي از ديد مقايسه اي نگاه كنيم هيچ وقت به يك ايده آل واقعي و ثابت نميرسيم ..

من فك ميكنم بايد خودمان ايده ال خودمان باشيم و با كساني كه ارتباط نزديكي داريم فتوشاپي زندگي نكينم

پنهان نكنيم كه مثلا فلان دندان سمت چپ مان را پر كرده ايم يا يكي از چشمهايمان سوي كمتري دارد ،يا ، در يك خانواده با امكانات مالي محدود بزرگ شده ايم و اين باعث شده ادم اقتصادي باشيم ، روي شكم يا پشت كمرمان جوش ها و يا جاي زخمي وجود دارد، هميشه احساس تنهايي دروني و انزوا طلبي مي كرديم ، ادم نيستيم كه اهل مطالعه و يد گيري باشيم .. ....

به اين باور برسيم كه همه كمبود هاي دارند و هاليودي نيستيند

  • Like 5
لینک به دیدگاه
یاد اهنگ جدید کامران هومن افتادم:

به خاطر همین که هستییییییییی دوست دارم

همین که هستی بهترینییییییییییییییییییییییییmysmilie_9.gif

 

یه مساله کاملا ایده ال آرش جون :yes:

 

 

اهنگو دان کردم جالب بود گوگوشم توی ترانه همسفر میگه " قد اعوش منی ...نه زیادی نه کمی " واقعا اگه از اول تا اخر تو هر شرایطی ادما نسبت به هم همچین حسی داشته باشن و از بالا و پایین به هم نگاه نکنن و خودشون را برتر یا کمتر نبینند همیشه رابطه هاشون گرم و محکم میمونه بنظرم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

چه خوب شد این تاپیکو زدی یاد یه موضوعی افتادم که بعضی وقتا خیلی بش فک میکنم

اینکه با بعضی ادما که دوست میشی اونقد از تو متفاوت اند که یه احساس بدی نسبت به خودت پیدا میکنی

اینکه چقد دروغگویی....چقد دورویی....چقد مشکوکی....چقد .....و...و...

بعضیا الفبای خاص خودشونو دارن و اگه باهاشون وارد یه حریم خصوصی بشی کم کم احساس میکنی چقد بیخودی نمیدونم واقعا چجوری توضیح بدم ....بسکه بهت شک میکنن به صداقتت به رو راستیت به همه چیت....مدام میبرنت زیر سوال همش رو اعصابتن باهات جروبحث میکنن سوال پیچت میکنن بهت اعتماد ندارن :vahidrk:هرچی بهشون میگی اینجوریه میگن نه اینجوری نیس!

من یه مدت یه دوست اعصاب خورد کن اینجوری داشتم که خداروشکر رفت پی کارش!

 

ولی با بعضی از دوستتات به یه درجه ای میرسی که کافی نیست باهاشون حرف بزن همه چیو از چشات میفهمن

واسه ات مرام معرفتی کار میکنن....هرچی بگی هرکار کنی خود خودتو قبول دارن و ترکت نمیکنن

من ازین دوستا کم دارم ولی دارم

و هیچ وقتم فراموششون نمیکنم

تا باشه ازین دوستای باحال باشه

  • Like 2
لینک به دیدگاه
چه خوب شد این تاپیکو زدی یاد یه موضوعی افتادم که بعضی وقتا خیلی بش فک میکنم

اینکه با بعضی ادما که دوست میشی اونقد از تو متفاوت اند که یه احساس بدی نسبت به خودت پیدا میکنی

اینکه چقد دروغگویی....چقد دورویی....چقد مشکوکی....چقد .....و...و...

بعضیا الفبای خاص خودشونو دارن و اگه باهاشون وارد یه حریم خصوصی بشی کم کم احساس میکنی چقد بیخودی نمیدونم واقعا چجوری توضیح بدم ....بسکه بهت شک میکنن به صداقتت به رو راستیت به همه چیت....مدام میبرنت زیر سوال همش رو اعصابتن باهات جروبحث میکنن سوال پیچت میکنن بهت اعتماد ندارن :vahidrk:هرچی بهشون میگی اینجوریه میگن نه اینجوری نیس!

من یه مدت یه دوست اعصاب خورد کن اینجوری داشتم که خداروشکر رفت پی کارش!

 

ولی با بعضی از دوستتات به یه درجه ای میرسی که کافی نیست باهاشون حرف بزن همه چیو از چشات میفهمن

واسه ات مرام معرفتی کار میکنن....هرچی بگی هرکار کنی خود خودتو قبول دارن و ترکت نمیکنن

من ازین دوستا کم دارم ولی دارم

و هیچ وقتم فراموششون نمیکنم

تا باشه ازین دوستای باحال باشه

 

منظورش از این دومیه منما. :biggrin:

 

 

 

 

اتفاقا چند روز پیش یه فیلمی رو نگاه میکردم که یه افسر پلیس جا افتاده مجرد زندگی میکرد. آدم درستکار و صادق و سالمی بود. یه افسر معمولی بود. بهش گزارش دادن بره تو یه خونه و چک کنه ببینه سر و صدای زیاد از چیه. رفت دید یه زنی تنها تو خونه است و با صدای بلند داشت موزیک گوش میداد. زنه در بچگی توسط پدرش مورد سوء قصد جنسی قرار گرفته بود. پدرش هم آدم معروفی بود. خونه رو ترک کرده بود و مواد مصرف میکرد و یه جورایی تن به هرزگی داده بود. افسره اومد زنه رو دید ولی هیچکدوم از اینها رو نفهمید. بعد احساس کرد زنه نیاز به حمایت داره. باهاش قرار گذاشت. رفت سر قرار. سر میز شام زنه میدید که طرف مقابلش خیلی سالمه ولی خودش پر از ناهنجاریه. این اذیتش میکرد. میخواست حقایق رو بگه ولی میترسید پلیسه ترکش کنه. فیلم جالبی بود. به همین نکته اشاره داشت. آخرشو نمیگم برید خودتون ببینید. ولی به نظرم همونطور که گفتید بهتره حقایق هرچه که باشه روشن باشه. طرف ظرفیتش رو داشت میپذیره. اگر هم نداشت که یه عمر با مخفی کاری و تظاهر زندگی جلو نمیره.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
منظورش از این دومیه منما. :biggrin:

 

 

 

 

اتفاقا چند روز پیش یه فیلمی رو نگاه میکردم که یه افسر پلیس جا افتاده مجرد زندگی میکرد. آدم درستکار و صادق و سالمی بود. یه افسر معمولی بود. بهش گزارش دادن بره تو یه خونه و چک کنه ببینه سر و صدای زیاد از چیه. رفت دید یه زنی تنها تو خونه است و با صدای بلند داشت موزیک گوش میداد. زنه در بچگی توسط پدرش مورد سوء قصد جنسی قرار گرفته بود. پدرش هم آدم معروفی بود. خونه رو ترک کرده بود و مواد مصرف میکرد و یه جورایی تن به هرزگی داده بود. افسره اومد زنه رو دید ولی هیچکدوم از اینها رو نفهمید. بعد احساس کرد زنه نیاز به حمایت داره. باهاش قرار گذاشت. رفت سر قرار. سر میز شام زنه میدید که طرف مقابلش خیلی سالمه ولی خودش پر از ناهنجاریه. این اذیتش میکرد. میخواست حقایق رو بگه ولی میترسید پلیسه ترکش کنه. فیلم جالبی بود. به همین نکته اشاره داشت. آخرشو نمیگم برید خودتون ببینید. ولی به نظرم همونطور که گفتید بهتره حقایق هرچه که باشه روشن باشه. طرف ظرفیتش رو داشت میپذیره. اگر هم نداشت که یه عمر با مخفی کاری و تظاهر زندگی جلو نمیره.

 

:a030:biggrin.gifبهله بهله:ی

 

 

اره ولی اینکارا جرات میخواد هرکسی حاضر نیست ریسک کنه و موقعیت بوجود اومده رو از دست بده

  • Like 1
لینک به دیدگاه
بعضیا الفبای خاص خودشونو دارن و اگه باهاشون وارد یه حریم خصوصی بشی کم کم احساس میکنی چقد بیخودی نمیدونم واقعا چجوری توضیح بدم..

 

اينو خيلي جالب گفتي ..

 

بعضي وقتا ما واقعيت را از خودمون هم پنهان ميكنيم مثلا حتما ديدم وقتي كسي مي ميره نزديكاش چقد شيون و زاري ميكنن و حتي دست به چه كار هايي كه نميزنند خب اين كارا بخشيش ديليل ناراحتيه ولي بخش خيلي زياديش ديليل تخليه شدن هيجانات بهتره بگم روشن شدن واقعيتي و شوكيه كه اون واقعيت وارد ميكنه ..واقعيتي كه در طول زندگي از خودمون قايم كرديم مثل من تا زماني كه مادرم زنده بود حتي به خودم اين جرات و اجازه را نميدادم كه به مرگ مادرم فكر كنم چون به اين باور بودم كه افكر كردن به هرچي باعث ميشه اون چيز زودتر اتفاق بيفته و فكر از دست دادن عزيزانم رو گناه ميدونستم ..

اينو ميخوام بگم كه ما بعضي واقعي ترين وقايع زندگيمون را از خودمون دور يا كتمان ميكنيم و قتي اون اتفاق ميافته مثل يه شك تحمل پذيرش و باورش رو ندارم ..

  • Like 2
لینک به دیدگاه
اينو خيلي جالب گفتي ..

 

بعضي وقتا ما واقعيت را از خودمون هم پنهان ميكنيم مثلا حتما ديدم وقتي كسي مي ميره نزديكاش چقد شيون و زاري ميكنن و حتي دست به چه كار هايي كه نميزنند خب اين كارا بخشيش ديليل ناراحتيه ولي بخش خيلي زياديش ديليل تخليه شدن هيجانات بهتره بگم روشن شدن واقعيتي بوده كه در طول زندگي از خودمون قايم كرديم مثل من تا زماني كه مادرم زنده بود حتي به خودم جرات و اجازه را نميدادم كه به مرگ مادرم فكر كنم چون به اين باور بودم كه اگه به هرچه فكر كني اون اتفاق مي افته ..

خلاصه اينو بگم اينكه ما بعضي واقعي ترين وقايع زندگيمون را از خودمون دور يا كتمان ميكنيم و قتي اون اتفاق ميافته مثل يه شك تحمل پذيرش و باورش رو ندارم ..

 

خدا بیامرزتشون:icon_redface:

 

درسته

منتها من این درسو گرفتم که میل خودته تو اینجور مواقع حساس چجوری با قضیه کنار بیای.....

بین دوراهی شیون و ....و صبر میتونی به اختیار یکیشو انتخاب کنی

هرچی حادثه ای ناگوارتر باشه صبری که خدا بهت میده بیشتره:yes:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خدا بیامرزتشون:icon_redface:

 

درسته

منتها من این درسو گرفتم که میل خودته تو اینجور مواقع حساس چجوری با قضیه کنار بیای.....

بین دوراهی شیون و ....و صبر میتونی به اختیار یکیشو انتخاب کنی

هرچی حادثه ای ناگوارتر باشه صبری که خدا بهت میده بیشتره:yes:

 

البته تو اين مواقع هركي يه جور عمل ميكنه اعتقادت خيلي ميتونه به ادم كمك كنه

اما به نظرم هيچي مهمتر از پذيرش واقعيت نيست مثلا گاهي وقتا ادم بايد بپذيره كه برادرش الان مريض اپانديس داره ، همسرش تصادف كرده و در شرايط بدي قرار گرفته :icon_pf (34):، خودش دچار سرطان شده و بايد با ان مبارزه كنه ...اين قدرت پذيرشه كه انرژي و توان صبر كردن به ادم ميده نه چيز ديگه اي البته بازم بگم نظر من اينه ..

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...