رفتن به مطلب

کشتي نشستگانيم!


sookut

ارسال های توصیه شده

کشتي نشستگانيم!

کامران احمدپور- اين داستان قديمي را همه شنيده و خوانده‌اند که آن مسافر کشتي ميخ و چکشي به دست گرفته بود و کشتي را سوراخ مي‌کرد و وقتي که با اعتراض عده‌اي مواجه شد،گفت:" به شما ارتباطي ندارد". سرانجام به واسطه سکوت و انفعال ديگران، همان سوراخ، کشتي و مسافرانش را غرق کرد و به کام مرگ فرو برد. داستان محيط‌زيست ايران هم حکايت همين کشتي است.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

با اين تفاوت که به جاي يک نفر بيشتر کشتي نشستگان ميخ و چکشي به دست گرفته‌اند و هر کسي جاي خود را سوراخ مي‌کند! البته خوشبختانه در اين ميان بين دولت و ملت وفاق و همدلي عجيبي براي نابودي محيط‌زيست شکل گرفته و البته به نظر مي‌رسد دولت نهم و دهم در اين زمينه ده برابر دولت‌هاي قبلي زحمت کشيده است!

البته مسايل زيست‌محيطي مرگ رودخانه زرجوب، خشک شدن زاينده‌رود، خشک شدن و نابودي چندين تالاب و درياچه مثل هامون و پريشان... ديگر خيلي قديمي شده‌اند و سوژه‌هاي امروز نابودي درياچه اروميه، جنگل‌هاي حوزه زاگرس، سد گتوند و نابودي کشاورزي خوزستان و از اين دست مسائل است.

من مي‌خواهم در اينجا به دولت و ملت به خاطر اين همه وفاق و يکپارچگي در نابودي منابع طبيعي، جنگل‌ها، رودخانه‌ها، درياچه‌ها و غيره تبريک بگويم.

يادم مي‌آيد چند ماه پيش وقتي که تخريب جنگل آن هم در شيب کوه را به خاطر پروژه آبرساني از چالوس به آمل ديدم که چگونه ناشيانه و وحشيانه جنگل‌هاي آن منطقه را تخريب کرده‌اند، دلم به درد آمد و از چند هموطن شمالي که آنجا بودند خواستم صداي اعتراض خود را به گوش مسئولان شهري برسانند. مي‌دانيد جواب آن هموطن چه بود؟ "بهتر! بگذاريد جنگل‌ها را خراب کنند. اين طوري به نفع کشاورزان مي‌شود و به جاي اين همه جنگل و دار و درخت ما هم چشم‌انداز کوه را مي‌بينيم! "

من خيلي متاسفم که يک مازندراني و گيلاني هنوز نمي‌دانند اين جنگل‌هاي هيرکاني در دنيا کمياب است و فقط ايران و چند کشور اروپايي از اين موهبت خدادادي برخوردار هستند.

شايد ما لياقت اين را نداريم که خدا در ايران بيش از ده هزار گونه گياهي در دامان طبيعت ايران قرار داده اما در کل قاره اروپا تنها 3 هزار نوع.

البته اين تخريب‌ها و نابودي‌ها فقط مختص به شمال کشور نيست بلکه از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب همگي در حال نابود کردن هستيم و عزممان را جزم کرده‌ايم که سومالي ديگري باشيم.

در بسياري از شهرها نيز شهرداران و مديران استاني به راحتي بولدوزرها را به جان باغ‌ها و جنگل‌هاي دست کاشت مي‌‌اندازند که سال‌ها براي آنها آب و سرمايه و بيت‌المال اين مملکت هزينه شده است.

براي مثال در همين تهران خودمان يک دهه پيش در بزرگراه آزادگان درخت کاشتند، ميلياردها تومان هزينه کارگر و آبياري کردند، ميلياردها ليتر مکعب آب صرف آبياري کردند و بعد از چند سال که درختان بزرگ شدند و تازه صفايي به اين بزرگراه داده بودند بولدوزرها به جان آنها .

يادمان باشد سومالي و اتيوپي و... هم روزگاري صاحب جنگل و رودخانه و... بودند و اين خلق را جهلشان بر باد داد!

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...