A.R-KH-A 4953 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ همانطور كه در تايپيكهاي پيشين گفتم چندي است در جايي خدمت ميكنم كه فرصت آزاد نصيبم شده و برنامه ريزي براي آن كردم ولي بنا به دليل تنبلي هنوز برنامه رو عملي نكردم.. به همين منظور براي لبيك به امر شيخ اعظم در باب "دغدغه گشايي" ميخواستم اين رو عنوان كنم كه 1-شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي) و.. خواهشمند اين سوالات رو جواب بدهيد و اگر خاطره يا تجربه يا راهنمايي در اين باره داريد با دوستان درميان بگذاريد.. با تشكر يا حق 16 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ اول خودم جواب بدم..:icon_pf (34): 1-شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي) 1-بله براي زندگي روزمره برنامه دارم. 2-اين برنامه رو اين دو هفته است ريختم ولي انجام ندادم تا به حال! در دوران دبيرستان و دانشگاه هميشه برنامه مي رختم ولي هيچكدامشان به يك هفته طول نكشيد..:5c6ipag2mnshmsf5ju3 3-اولش خيلي مصمم هستم ولي بعد از مدتي زده ميشوم و سريع ميزارم كنار..:5c6ipag2mnshmsf5ju3 4-خيلي سخته برام! نميدونم شايد به قول افلاطون مهمترين بخش هر كار آغازش هست كه با مشكل روبرو ميشه..:5c6ipag2mnshmsf5ju3 5-معمولا كم كم شروع ميشه تا اينكه نهايتا كنسل ميشه..:5c6ipag2mnshmsf5ju3 6-نه! هيچ كدوم از برنامه ريزي چند ماهه جواب نداده..ولي برنامه ريزي هاي ساعتي و روزي مثلا واسه خواندن شب امتحاني نتيجه داده.. 7- خودم ميريزم ولي هميشه دوست داشتم يه مشاور ميريخت..:5c6ipag2mnshmsf5ju3 8- اين سالها،نت مهمترين عامل بوده..البته "تنبلي" عامل اصلي است.. 9-فك كنم بايد به جاي برنامه "روزمره" از برنامه "زورمره" استفاده كنم..:5c6ipag2mnshmsf5ju3 10-بله متاسفانه..فعلا كه برديم ولي فك كنم از اين به بعد نميشه....:5c6ipag2mnshmsf5ju3 11 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ برنامه ریزی ندارم به برنامه ریزی برای خودم اعتقادی ندارم عمران طبق هیچ برنامهای نمیتونم پیش برم احتیاجی به برنامه ریزی برای رسیدن به اهدافم حس نمیکنم همینجوری خوبه:girl_yes2: 8 لینک به دیدگاه
hamidal 589 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ هيچ وقت برنامه ريزي دقيق از پيش تغيين شده نداشتم. اما روزايي كه كار بيشتر دارم ناخودآگاه صبح كه بيدار ميشم به خودم ياداوري ميكنم كه اين كارارو بايد بكنم و اكه حال نداشته باشم غير مهمتراشو تو ذهنم كنسل ميكنم. دليلشو گفتم معمولا ناموجهه تنبلي! ما كه نظم و اينا يوخت ولي خيلي لازمه برنامه ريزي. 7 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ همانطور كه در تايپيكهاي پيشين گفتم چندي است در جايي خدمت ميكنم كه فرصت آزاد نصيبم شده و برنامه ريزي براي آن كردم ولي بنا به دليل تنبلي هنوز برنامه رو عملي نكردم..به همين منظور براي لبيك به امر شيخ اعظم در باب "دغدغه گشايي" ميخواستم اين رو عنوان كنم كه 1-شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي) و.. خواهشمند اين سوالات رو جواب بدهيد و اگر خاطره يا تجربه يا راهنمايي در اين باره داريد با دوستان درميان بگذاريد.. با تشكر يا حق درود مهندس فعلا وضعیتم خرابه وقتی از زورمره استفاده کردم می آم 4 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ این تاپیک تکراریه قبلا توسط نیوترن زده شده 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ ............................................. برنامه امروز م اينه و بقيه روزا هم تا تقريب 0001. اعشار نزديك به همين صب شش و بيست دقيق بلند شدم بسته به كيفت صبحونه روزاي ديگه تا ششو نيم هم جا داره براي خواب هفت و ده كم سرويس حركت ميكنه معمولا اخرين نفر هم منم كه سوار ميشم دست خودم نيس تازه بعد از سوار شدن يادم مياد موبايل ، عينك افتابي يا حتي كارت ساعتم رو جا گذاشتم ... تا هفت و نيم خوش وبش با شيفت قبل و تحويل شيفت ..بعدش يه سر ميام نت تا صبح را با اخبار روحيه بخش مملكتمون اغاز كنم (بالاترين ،، بي بي 30، فردا ،ووووآآآآآآ...) 9 تا ده يكم شلوغ ميشه ميان ميرن به صرف چاي و قهوه ..بعدش ميرم يرا چك كردن دستگاها و سيستم هاي مانيترونيگ سايت و تهيه لاگ شيت 5 صفحه اي كه حدالامكان كپي روز قبله و در شرايط عادي همه كارمون همينه موندم اين همه كلاس برو و منت استاد بكش براي چه !!؟ كپي برداري !... باز ده تا يازده ول گردي تو نت ..يازده خواب پشت صندلي دوازده و نيم صرف نهار و گفتگو تا دو ... دو چرت بعد از نهار كه ممكنه به جاش بيام انجمن ... سه و نيم چك substation ..]چهار تا شش ازاد كتابي فيلمي تلفني به اين و اون (تلفن ازاده ) شش دوش و مرتب كردن و اماده شدن .. ششو نيم تا هفت تعويض شيفت و حركت به سمت ااق هفت و نيم شام .. هشت اگه بليط استخر گير اومد چه بهتر و گرنه يك ساعتي باشگاه براي دويدن ده به بعد انجمن 12 به بعد خواب .... شب كاريا برعكس ....دو سوم روزاي عمرم اينجوري ميگزره ... كاملا هدف لس (بي هدف) و تكراري 5 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ همانطور كه در تايپيكهاي پيشين گفتم چندي است در جايي خدمت ميكنم كه فرصت آزاد نصيبم شده و برنامه ريزي براي آن كردم ولي بنا به دليل تنبلي هنوز برنامه رو عملي نكردم..به همين منظور براي لبيك به امر شيخ اعظم در باب "دغدغه گشايي" ميخواستم اين رو عنوان كنم كه 1-شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي) و.. خواهشمند اين سوالات رو جواب بدهيد و اگر خاطره يا تجربه يا راهنمايي در اين باره داريد با دوستان درميان بگذاريد.. با تشكر يا حق یعنی دست رو چیزی گذاشتی که از دغدغه فراتره!:icon_pf (34)::دی خیر! :دی (برنامم براساس حالم تنظیم میشه!:دی) درباره چی صحبت میکنی؟ :دی (از اول بچگی :دی ) من هیچ وقت نفهمیدم چرا میگن برای رسیدن به هدف نیاز به این برنامه ریزی خشک و ربات گونه روزانه است.:icon_razz: یعنی هرکس یه طوره. نمیشه یه نسخه رو برای همه پیچید! :164: من معمولا چیزهایی که دوست دارم بهشون برسم رو برای خودم هدف قرار میدم و هرزمان ببینم الان وقتشه و کارم باعث میشه به اون هدف نزدیکتر بشم اونکارو انجام میدم و چون امادگیشو دارم با انگیزه بیشتری انجامش میدم و کمتر اذیت میشم. ولی اگه بدونم نه الان بایدی نیست و تازه میشه بعدا چند تا هدف رو با این کارم پیش ببرم خب به تاخیر میفته! :دی (وقتی میشه با یه تیر چند نشون زد چرا ادم خودشو واسه زدن نشونه ها به صورت تک تک به زحمت بندازه؟ :دی) هیچ وقت نتونستم برنامه ای بریزم و بهش عمل کنم!! :icon_pf (34): از بچگی همینطور بودم. چه واسه درس خوندن چه هرچیز دیگه ای! :icon_pf (34):همیشه کلی غر شنیدم که بی برنامه ای و ... ولی خب نمیشههههههههههه اگه اینطوری بخوام برنامه بریزم 80% مواقع! (اکثرا کنسل یا موکول به بعد میشه مگر اینکه واقعا دیگه راهی نباشه :دی) خیر!! چون شخصا هیچ وقت تا حس کاری رو نداشته باشم نمیتونم درست انجامش بدم! :icon_pf (34):و فقط برام عذابه! حتی تو تفریحم همینطوره (تازه وقتی بیحوصله باشم خب حال بقیه هم گرفته میشه :164:) بقیه اینکارو کنن که حتی به انجامش فکرم نمیکنم!! :texc5lhcbtrocnmvtp8 چون میدونم مثل ربات انتظار دارن کار انجام بدم و اصلا روحیاتم رو درنظر نمیگیرن و منم اینطوری اصلا نمیتونم!! :164: بیحوصلگی و بیحالی و رو مود نبودن! :دی :164: تا حالا که شده :دی ( ما ربات نیستیم. متنفرم از ربات گونه زندگی کردن. اصلا با روحیاتم جور در نمیاد. اینکه یه برنامه بهش بدی و بدون درنظر گرفتن روحیات و احساسات و علایقت فقط ملزم به اجراش باشی. این خستگی حاصل از اونکار رو چندبرابر میکنه! من اینطوری نابود میشم اصلا نمیتونم :shame:) 6 لینک به دیدگاه
Soheil_S 110 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ -شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟! 1-نه بابا برنامه ریزیم کجام بوده 2-هیچ زمانی 3-متوسط الحال 4-برنامه ای ندارم که بخوام باش کنار بیام سوال 5 تا 9 رجوع شود به جواب قبلی 10- اگه هدف داشته باشی میشه 4 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ ابجي مريم حالا اگه اون وضع برنامه ريزي رو اسمش رو بزاريم "ربات گونه"، اين وضع بي برنامه گي رو چي بزاريم؟ من معمولا براي هر دوره اي از زندگي اسم خاصي ميزارم،مثلا يه زماني ترم 6 بود گذاشته بودم "لذت درس خوندن" يا يه زماني "تلاش" يا.. بعد از كنكوري كه خراب كردم براي كنار اومدن با مساله اسم اين دوره رو گذاشتم"زندگي" (life).. شايد اين اسم بهترينش بوده..چون ميخوام "زندگي" كنم...!ولي در جادادن برنامه توي اين دوره با مشكل روبرم..و فك كنم به تجربه هاي شكست خورده برگرده.. 5 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ هر وقت برنامه ریزی کردم چنان گند زده توش که نگو ترجیح میدم برنامه ای نداشته باشم زندگی همیشه غافلگیرم کرده اونجایی که فکر کردم همه چی آرومه سونامی وحشتناکی برام پیش اومد 5 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ 1-[/url]شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ وقتی کارهام خیلی زیاد باشه نه ترجیح مدم خودشون تک به تک انجام بشن ولی اگه بخوام فعالیت جدیدی وارد زندگیم کنم حتما وقتشو تو روز انتخاب میکنم 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟فکر میکنم از وقتی زندگی جدی شد شاید دوران کنکور 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟اگر هدفی کوتاه مدت باشه بیشتر براش مصمم هستم و برنامه ریزی میکنم تا اهداف بلند مدت 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟آدما تو شرایط سخت برنامه ریزی میکنن دیگه اگه شرایط راحت بود و همه چیز منظم بود که احتیاجی به برنامه ریزی نبود 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟زیاد چون اکثر برنامه ها خیلی آرمانی هستند هرچی هم که نزدیک به واقعیت بنویسیمشون باز هم آرمانی اند چون ما قدرت پیش بینی خیلی خوبی نداریم 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟اونایی که برا درس بوده آره کلا اگه 1 بار مطابق برنامه پیش برم شوقم و انگیزم برا اجراش خیلی بیشتر میشه 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟هیچ کس 100% تو زندگی آدم نیست اگر هم باشه تو فکر آدم نیست بعضی مواقع فقط دوست داری خیره بشی به 1 طرف و فکر کنی مسلما اگه کسی برام برنامه بریزه اینو و وقتی که میگیره رو توش لحاظ نمیکنه! 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟بالا گفتم برنامه هایی که پیش بینی نشده به وجود میان 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟فشرده تر کردن برنامه شایدم نوشتن برنامه ای منعطف 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي)نمیدونم راستش 4 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ ابجي مريم حالا اگه اون وضع برنامه ريزي رو اسمش رو بزاريم "ربات گونه"، اين وضع بي برنامه گي رو چي بزاريم؟ باحال گونه :texc5lhcbtrocnmvtp8 4 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ 1-شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ همون روز مره بله اما دراز مدت هرگز 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ از وقتی عادت به روز مرگی کردم 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ معتقدم اهداف خودشون میان . مهم اینه که راه درست باشه 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ اون برنامه های روز مره ی کوتاه مدت را البته انجام میدم یعنی مجبورم . نه سخت نیست 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ خیلی کم . علت اونا هم دست خودم نیست مثلا ماشین خراب بشه نتونم جایی برم . یا هوا طوفانی بشه نرم دنبالش 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ راضی بودن یا نبودن مطرح نیست . کارهایی است که باید انجام داد . در همین حد البته راضی هستم . مثلا به شدت روی قول و قرار و وعده ملاقات وسواس دارم . 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ راستش هیچکدام . من اصلا نمیخوام برنامه بریزم خود این برنامه ها بر من تحمیل میشن . مثلا باید برم بانک اگه نرم ضرر میکنم ! 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ گفتم . مسائل ساده مثلا بدی اب و هوا ! 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ هیچی 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي) زیاد به اینده فکر نمیکنم همانطور که به گذشته نیز بها نمیدم .. فعلا به حال دلخوشم . و.. خواهشمند اين سوالات رو جواب بدهيد و اگر خاطره يا تجربه يا راهنمايي در اين باره داريد با دوستان درميان بگذاريد.. با تشكر يا حق حق نگهدارت:rose: 3 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ مطلب آزاد: وقت، در حقیقت همان عمر انسانی است كه لحظات و دقایق آن به صورتهای مختلف سپری می شود. بدیهی است عمر وبهتر بهره گرفتن از آن ، تنها سرمایه ای است كه در اختیار انسان قرار گرفته و آنچه ارزش واقعی یك انسان كامل را تعیین می كند ، صرف كردن به موقع این سرمایه ی مهم است . و همین لحظات و دقایق زودگذرو ارزشمند است كه سرنوشت انسان را تعیین می سازند. وقت همان عمر انسان است كه نه برگشت پذیر است و نه چیزی جانشین آن می شود. آدمی كه بر اساس هر چه پیش می آید وقت می گذراند ، تصور مبهم و گنگی از هدفش در ذهن دارد و حتی ممكن است كاملاًهدفش را گم كند.ولی وقت شناس و طراح خوب وقت ، جنبه های مختلفی ازراههای رسیدن به هدف رادر نظرمی گیرد.سودمند كردن وقت معنی اش آن است كه از تمام امكانات موجودی كه در اختیار داریم ، بهترین شان را انتخاب كرده و آن را در زمان مشخص به نیكوترین نحو به كار اندازیم .انتخاب امور مهم زندگی و برنامه ریزی برای آنها غالباً كار مشكلی است . این كارها نیاز به فكر و اندیشه دقیق وقدرت تصمیم گیری دارد و هم چنین نیازمندآگاهی به این امر است كه چه معیار ومحكی رابرای انتخاب كارهای مقدم تر خود در نظر می گیریم .به نظر می رسد بسیاری از مردم فقط از آن جهت در برنامه ریزی دچار اشكال می شوند كه آن را در ذهن و خیال خود تنظیم می كنند درحالیكه آنان به روشی نیاز دارند كه بیشتر به اهمیت برنامه ریزی آگاهشان كند و آن را جدی تر در نظر بگیرند. تجربیات نشان داده كه بهتر است به جای آنكه در ذهن و خیال خود برنامه ریزی كنیم آن را به قلم آورده و در كاغذی بنویسیم . تسلط بر وقت با برنامه ریزی در هر برنامه ریزی اعم از اینكه برای مدت طولانی ، متوسط و یا كوتاه باشد مراعات دو اصل ضروری است : 1- تنظیم لیست كارهای مورد نظر 2- تنظیم حق تقدّم هر كار،بر دیگری . وقتی لیست كارها را تنظیم كردید . ببینید كارهایی كه بیشترین اهمیت را در حال حاضر برای شما دارند ، كدامند . برای این كار از سیستم«الفبا »كمك بگیرید.حرف«الف » در كنار آن كارهایی از لیست كه برای ما مهم ترین است ، بگذارید . حرف « ب» را برای كارهایی با ارزش متوسط و« پ » را برای كارهای كم ارزش در نظر بگیرید . مواردی كه با حرف « الف » مشخص شده ، باید آن دسته از اموری باشند كه برای شما در درجة اول اهمیت هستند و با انجام این امور در اولین فرصت ، بهترین استفاده را از وقت خود می كنید . در این حال انجام امور «ب» و «پ» را به بعد موكول می كنید . داشتن هدف ،جزئی از طبیعت انسان بوده و بشربدون آن قادر به ادمه زندگی نیست بنابراین تنظیم هدفهای زندگی به شما كمك می كند تا با تجسم روشن ترآنچه می خواهیددرآینده داشته باشید از هم اكنون به ساختن آینده شروع كنید .دومین قدم اساسی را برای كنترل وقت و زندگی موقعی می توان برداشت كه صورت هدفهای زندگی تنظیم شده و آماده ، در دسترس باشد . یكی از رموز اصلی انجام كار بیشتر در روز این است كه وقتی لیست كارهای روزانه را تهیه كردید آن را در معرض دید خود قرار دهید و همچنان كه روز را سپری می سازید یك به یك آن را به صورت دستورالعملی به كار ببندید ، به مجردی كه كاری را انجام دادید در لیست روی آن خط بكشید . در آخر روز آنچه از لیست باقی مانده در ورقة دیگر یادداشت كنید. بعضی از مردم وقت گرانبهای خود را به علت ترس از انجام كارهای غلط ، صرف رفتارهای وسواسی می نمایند .بررسیها نشان داده ، اشخاصی كه خوش بینانه به موفقیت می اندیشند و در این راه تلاش می كنند بیش از كسانیكه ترس و واهمه دارند ( به انتظار شكست هستند) ،شادند و در كار خود موفق می شوند . از اشتباه كردن نترسید . اشتباه و شكست جزء امور طبیعی و عادی انسانهاست.به این فكر كنید كه هر اشتباه شما را به توفیق نهایی نزدیكتر می سازد . بنابراین ،اولین و اساسی ترین سرمایة هر كس دوران عمر اوست . عمر یعنی دقایق ، ساعات ، روزها و سالهایی كه زنده هستیم ، فقط در چارچوب این اوقات است كه برنامه ریزی خوب و مفید امكان پذیر می باشد و این برنامه ریزی را با مشخص كردن اهداف اصولی زندگیتان شروع كنید . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ يه خاطره: _______ شايد خالي از لطف نباشه از يكي از رفيقام "محمد" كه توي همين سايتم هست بگم.. من دوران دانشجويي بعضي مواقع ميرفتم خوابگاه پيش رفيقام.. يادمه رفيقم "صادق" ميخواست برنامه ريزي براي ترم آخرش بكنه كه بتونه درسا رو سريع تموم كنه،بعد برداشته بود يه برنامه ي منظم ريخته بود و زده بودش به اتاقش. يه شب با "محمد" بوديم كه ميخواستم برم پيش "صادق" و يه كتابي ازش بگيرم. خلاصه من رفتم بالا و "محمد" پايين موند و ديگه پهلوي "صادق" بودم.ديدم خيلي پهلوشم رفتم "محمد" رو صدا زدم بياد پهلومون.. آمدن "محمد" به اون اتاق همانا و از اين رو به رو شدن همانا.. اون شب "محمد" پهلومون حرف خاصي نزد ولي بعد رفتن از اونجا، "محمد" بهم گفت: عجب برنامه ريزي! منم بايد يه برنامه اينطوري انجام بدم.. خلاصه طوري شد كه كسي كه فك كنم معدلش تا قبل اين جريان حتي به 14 هم نميرسيد يكي از شاگردهاي برتر ورودي خودشون شد..!به طوري كه درسم ميداد... (البته بعدش ديگه تحويل نميگرفت و هر وقت كارش داشتم ميگفت درس دارم..:icon_razz:) اين رو براي دوستاني گفتم كه شايد با برنامه ريزي بتونن استعدادهاي دروني خودشون رو بشناسن.. 2 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ ازوقتی رفتم سرکار صبح پامیشم آماده میشم میرم سرکارتاظهر بعدش میام ناهارو خواب باز میرم سرکارتا شب شب هم شام و نت و خواب کلا خیلی فشرده هست دیگه وقتی برای هیچ کاری ندارم متأسفانه نه برنامه ریزی نوشتاری هیچ زمانی نداشتم هروقت هم برنامه ای رو تنظیم میکنم همه چیزش باهم قروقاطی میشه 2 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ اینجا تو خوابگاه یه دکتری هست روزی ده ساعت مطالعه میکنه برای گرفتن تخصص ، نفر سوم مسابقات کشوری رشته تنیس شده از بچه گی هم دچار معلولیت از ناحیه پا بوده به طوری که به سختی راه میره ...اما تو تنیس وقتی میاد باشگاه هیچکی از ادمای سالم هم حریفش نیستن باشگاه که سهله تو منطقه هم کسی به خوبیش بازی نمی کنه !! هرگاه میرم مطبش اگه بیمار نداشته باشه همیشه مشغول مطالعه است هدف داره و وبرنامه فکرشو بکن یکی از پاهاش ماهیچه هاش تخلیه شده ماهیچه نداره ! برا 2 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۰ همانطور كه در تايپيكهاي پيشين گفتم چندي است در جايي خدمت ميكنم كه فرصت آزاد نصيبم شده و برنامه ريزي براي آن كردم ولي بنا به دليل تنبلي هنوز برنامه رو عملي نكردم..به همين منظور براي لبيك به امر شيخ اعظم در باب "دغدغه گشايي" ميخواستم اين رو عنوان كنم كه 1-شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ یه مدت برنامه ریزی دقیق کردم که حدود 10 تا کار و باید در طول روز انجام میدادم ...واقعا عملی نبود ولی به طور کلی برای روزم برنامه دارم 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ خیلی وقته ...عادت دارم هر روز کارایی رو که باید توی طول روز یا چن روز اینده انجام بدم بنویسم و بعد از انجام دادن تیک بزنم 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ برنامه داشتن و دوس دارم باعث کم شدنه انباشتگی ذهنی میشه 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ اگر کلی باشه اسونه اجراش ولی اگر خیلی دقیق باشه تقریبا عملی نیست 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ خیلی پیش میاد...اگر حوصله نداشته باشم و کارمم ضروری نباشه ممکنه ضروری ترارو زودتر انجام بدم بقیه رو بذارم روزای دیگه 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ بله خوبه 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ خودم 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ برنامه های پیش بینی نشده مثل پیش اومدنه یه مهمونی یا طول کشیدنه یکی از کارا بیشتر از اونچه فک میکردم بی حوصلگی مریضی و... 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ معمولا نمیشه کاریش کرد مجبورم تو روزای دیگه جبران کنم یا اگه تنبلیم اومد فورا بلن شم و سریع انجامش بدم 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي) و..بدیهی خواهشمند اين سوالات رو جواب بدهيد و اگر خاطره يا تجربه يا راهنمايي در اين باره داريد با دوستان درميان بگذاريد.. با تشكر يا حق همه رو جواب دادم .... یه چیزه دیگه ام اینکه اگه پدر مادرای ما از بچگی داشتنه برنامه ریزیه بهتر و یادمون میدادن یا حتی به زور وادار به بعضی کارا میکردنمون به نظرم الان خیلیامون خیلی جولوتر از اینی که هستیم بودیم خود من الان چن سال میخوام ویلن یاد بگیرم ولی همیشه چیزای مهم ترو واجب تری هست که اجازه نمیده الان که فک میکنم میبینم تا سنه 17-18 سالگی عملا من هیچ کار مفیدی جز مدرسه رفتن نمیکردم الان بچه ها از دو سالگی و 3 سالگی شروع میکنن به کلاس رفتن و چیز یاد گرفتن 1 لینک به دیدگاه
unique1366 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۰ همانطور كه در تايپيكهاي پيشين گفتم چندي است در جايي خدمت ميكنم كه فرصت آزاد نصيبم شده و برنامه ريزي براي آن كردم ولي بنا به دليل تنبلي هنوز برنامه رو عملي نكردم..به همين منظور براي لبيك به امر شيخ اعظم در باب "دغدغه گشايي" ميخواستم اين رو عنوان كنم كه 1-شما براي زندگي روزمره تون برنامه ريزي داريد؟ بله ...دارم ...زندگي روزمره ي من بدون برنامه عملي شدني نيست... 2-از چه زماني اين كار رو انجام داديد؟ از 12سالگي..!! فك كنم...هميشه هر كاري كه انجام ميدادم زمان براش تعيين شده بود بايد تو يه محدوده ي خاص تموم شه و نتيجشو ببينم..!! 3-براي انجام برنامه ريزي و رسيدن به اهدافتون چقدر مصمم هستيد؟ يا به چيزي فك نميكنم و تصميمي براش نميگريم يا اگه گرفتم بايد 100درصد هرطور شده انجامش بدم (خيلي موقه ها اين منو به دردسر انداخته) 4-چطور با برنامه ريزي كه كرديد كنار مي آييد و آن را انجام ميدهيد؟ آيا برايتان سخت نيست؟ بدون برنامه هيچ كاري رو شرو نميكنم.!!..وقتي برنامه رو ميريزم مدت زماني كه بايد اون كار انجام بشه رو در نظر ميگيرم...زماني ك ممكنه تلف بشه يا احتياج دارم برا هر كار ديگه بزارم رو مشخص ميكنم ..هدفي كه بايد بهش برسم رو در نظر ميگيرم ...كه فرصت به هدر نره ...ولي مهم تر از ريختن برنامه انگيزه ي شرو كردن اون كاره ببينم واقعا الان وقت اجراي اون برنامه هست يا نه شايد برنامه ريزي عالي باشه ...ولي اون زمان زمان شرو نباشه ...حالا من درگير يه كار ديگم ذهنم مشغوله وضعيت خونه ..شلوغ و بهم ريختس....يا اتاقم ..همه اينا موثر ه رو اجرا كردن ... اولين كاري كه ميكنم اينه كه هر چيزي كه ذهنمو مشغول كرده رو ميارم رو كاغذ براش جواب پيدا ميكنم از ذهنم حذفش ميكنم...اگه خونه بهم ريختس مرتبش ميكنم (امتحان كردم اگه سركارم باشم بهم ريخته باشه ميز تمركز ندارم!!)اگه خونه شلوغ باشه ميرم كتابخونه كارو ميبرم همون جا انجام ميدم... يه حالت ديگم هس الان اصلا حوصلشو ندارم كه اون كارو انجام بدم...ميبينم چه كار ديگه اي رو بايد انجام بدم كه حوصله دارم ...همونو انجام ميدم ... يا اگه مطالعه باشه بايد انجامش بدم انجام نشه كار الان كه 80صفس ..هفته ي بعد ميشه 160صفه اون موقه بيچاره ميشم...!! سخت نه چون منو به هدفم كه مورد علاقمه ميرسونه.. 5-چقدر از برنامه ريزيتون رو كنسل و يا به بعدا موكول مي كنيد؟ 10%...وقتي شرو كردم يني 100%آماده ي انجام بودم... 6-آيا از برنامه ريزي و نتيجه اي كه براتون داشته راضي هستيد؟ تا الان كه عالي بوده به بهترين شكل زمانم تقسيم شده ..(چون امتحان كردم 1ماه بدون برنامه هر كاري كه به نظرم ميرسيد رو انجام ميدادم....آخرش 10تا كار نيمه كاره داشتم _چند تا تاخير خورده بودم سركارم...كل كارو زندگيم آشفته شده بود..!!) 7-خودتون براي خودتون برنامه مي ريزيد يا فرد خاصي اين كار رو انجام ميدهد؟ خودم... 8-چه عواملي باعث "عدم انجام" برنامه ريزي تون هست؟ تو مورد 4گفتم.. 9-چه راهكاري براي اون (مورد 8) داريد؟ تو مورد چهار گفتم ... 10-آيا ميشود زندگي رو بدون برنامه ريزي جلو برد و به اهداف رسيد؟!(سوال بديهي) به هيچ عنوان... و.. خواهشمند اين سوالات رو جواب بدهيد و اگر خاطره يا تجربه يا راهنمايي در اين باره داريد با دوستان درميان بگذاريد.. با تشكر يا حق خواهش ميكنم... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده