.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] ساخت وساز کلیسای طراحی شده بوسیله ی لوکوربوزیه در شهر فرمینی(Firminy) فرانسه، در سالهای 1970، تنها با پیشرفتی در حد فونداسیون و ساخت مربعِ مبنا، متوقف شد. این پروژه بدلیل مناقشات سیاسی از سال 1975 تا 2003 متوقف ماند، سالی که حکومت محلی اعلام کرد؛ بتن پوسیده ی آن یک` میراث معمارانه` را از بین می برد و برای تکمیل آن تهیه ی بودجه کرد. شاگرد سابق لوکوربوزیه؛ ژوزه اُبریِر(José Oubrerie)، فردی که در ابتدا بر روی این طرح در آتلیه ی او کار می کرد، این کلیسا را در سال 2006 به اتمام رساند و از آنجایی که تمام پلان ها گم شده بود؛ او می بایست با تصاویر قدیمی، مدل ها و اسکچ ها کار را به سرانجام می رساند.[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] کلیسای سنت پیِرِ [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] کلیسای سنت پیِرِ [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] خانه ی زانَدو اثری از روی مسون، در سال 1983 در منطقه ی کیسیمی، فلوریدای آمریکا ساخته شد که می توان رویکرد اصلی آن را " خانه ای برای آینده " دانست. این ترکیب گنبد داربه شکلی طراحی شده است که فرم حباب هایی مجزا را در ذهن تداعی می کند. این خانه با فاصله ای کمتر از 30 مایل، خارج از " سرزمین فردا" متعلق به شرکت دنیای دیزنی مرکز ایپکات ساخته شد و دومین پروژه تنها چند ماه بعد گشوده شد. پروژه ی خانه ی زانَدو شامل سه خانه ی تندیس گونه است که در سراسر ایالات متحده ی آمریکا ساخته شده است: ویسکانسین، گَتلین بِرگ و تِنِسی . نکته ی اصلی این خانه ها نمایش ِ زندگی مردم عادی است زیرا این سازه ی ابداعی می تواند خانه ای مدرن و کم هزینه را به شکلی فراهم کند که سریع و راحت ساخته شود. این خانه ی واقع درمنطقه ی کیسیمی، محبوب ترین خانه است که البته اندکی به خاطر اندازه اش و بیشتر به دلیل موقعیتش شهرت دارد ودر هر روز بیش از 1000 بازدیدکننده داشت. این تکنیک جدید و ابداعی طراحیِ سازه را باب مَستِرز طراحی کرده است. سیستم سازه ایِ خانه ی زانَدو، شامل بالون های بزرگِ وینیلی و بادکرده است و او این سیستم را ازخانه ی کیسینگر در دنور، کولورادو الهام گرفته است. سیستمی کامپیوتری درفضای داخلی خانه، سعی دارد تااین حس آینده گرایانه و رو به رشد را در داخل خانه تعمیم دهد. سیستمی به نام " آتوچف" غذاهای متنوع و متعادلی را برنامه ریزی می کند و در زمان و روز مقرر می پزد. بازدیدکنندگان در خانه با راهنمایی اتوماتیک، به میان خانه آورده می شوند . " ساختارویدیویی " پنجره ها دربردارنده ی کامپیوتری، با امکان خلق چشم اندازهایی است که می تواند با یک کلیک بر دکمه تغییر کند. این خانه با تمام برش هایی که درمیان مصالح، فضا و سیستم های کامپیوتری خلق می کند، ساختمانی به همراه فضاهای تاریک و غارمانند را به یاد می آورد. اصلی ترین و بزرگ ترین گنبد بر بالای مهم ترین فضای خانه قرار دارد وبرای پیشگیری از فروریختن احتمالی این گنبد، درختی مصنوعی آن را حمایت می کند . دیوارهای گنبد مانند، اتاق کوچک و اصلی خانه را احاطه می کند و دهانه های پنجره ها در درون فضاهای خارجی، به کمک باریکه های نوری که به فضای داخلی آورده شده اند، گشوده می شوند . بعد از بحث و بررسی مصالح و روش های به کار رفته در این خانه باید گفت که این اثر بعد از مدتی محبوبیت خود را از دست داد و به خانه ای متروکه تبدیل شد و اندکی بعد این خانه تاحدودی تخریب شد و بعد از آن که در سال 1997 در غالب فضای اداری فروخته شد در آخر در سال 2005 فروریخت. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی زانَدو – روی مَسون [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE=class: BorderBox] [TR] [TD][TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تنها در یک موقعیت توانست برداشت خود از خانه مدرن را تحقق بخشد و توانایی پلان ازاد را نشان دهد. خانه توگندات در برنوی کشور چک(1929-30)، اگرچه این خانه تا حدودی به سبب محبوس ماندن پشت پرده های اعنی تا اواخر قرن بیستم به درستی دیده نشد اما تا کنون اساسی و کامل ترین تعبیر از مسکن مدرن تلقی می شود. این خانه در زمین شیبداری در بخش شمالی برنو قرار دارد. به طوری که از انجا می توان از منظره زیبای شهر لذت برد. دسترسی به ان از بخش شمالی تر زمین میسر است، از این رو، ورودی ان در طبقه بالا تعبیه شده است. خانه مورد بحث به طرز ژرفی با فضای اطراف ارتباطی صمیمی بر قرار می سازد. این خانه به جای انکه ساختمانی معمولی با بدنه ای حجیم باشد، چونان دیوار یک طبقه کوتاهی که در امتداد خیابان گسترش می یابد و دورنمایی به وجود می اورد، به نظر می رسد. به هر حال، این دیوار در نقطه معینی قطع می شود و چشم انداز قاب شده ای از تصویر قصر برنو را در دوردست از طریق گذری که از حیاط ورودی و تراس طرف دیگر ساختمان ادامه دارد، ایجاد می کند. تا اینجا این دید چندان واضح نیست؛ نرده ای که سرتاسر این گذر ساخته شده، القا می کند که ان دید اولیه را باید نوعی زمینه چینی دانست. این ساختمان دو طبقه از باغ واقع در زیر دست بنا نیز رویت شدنی است، اما چنین نیست که به صورت جعبه ای یکدست دیده شود، چون اتاق های واقع در طبقه بالا عقب تر از نما قرار گرفته اند. پلان هر طبقه متفاوت از ان یکی است، هر چند که اصول ترکیب فضایی ان ها در اصل یکسان است. پلان ازاد محتوای این خانه است این خانه از لحاظ کیفی از چند منطقه متفاوت تشکیل می شود. بنابراین خانه مورد بحث، در مقام مکان، چیزی است نامتجانس، اما فضای متجانسی که با نظام ستونی تعریف شده، نوعی معیار به ان داده است. بدین ترتیب خانه توگندات، لزم و ملزوم بودن پلان ازاد و ساختار روشن را به همدیگر نشان می دهد. خانه توگندات، همراه با خانه های شاخص برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مثل برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را در تحول خانه مدرن نشان می دهد، گرچه این مکان ها اگاهانه با مکان های شان در ارتباطند، اما پیش از هر چیز اصول کلی پلان ازاد و فرم باز را نشان می دهند. دیوار نیمه منحنی و نیمه شفاف کنار گذرگاه، دیدارکننده را به سمت در ورودی هدایت می کند و پلکان نیم دایرهه شکلی، انتقال به پایین و به فضای نشیمن بزرگی را بر عهده دارد که در انجا ان زمینه چینی به بار می نشیند، انهم با چشم انداز متداومی که از طریق دیواری شیشه ای دیده می شود و بسته به اوضاع هوا، گویی می تواند در کف این فضا محو شود. از این رو، شالوده ارایه بندی فضایی از ویژگی محل ناشی می شود، و این خانه را به بخشی از جهان باز بدل می سازد. در طبقه بالا، اتاق های خواب در دو جعبه کنار هم تعبیه شده اند، که با یکدیگر و همراه با گاراژ، پلان ازادی را که مرکب از سه عنصر به هم پیوسته است، تشکیل می دهند. گشودگی های بین این سه حجم صرفا فواصل فواصل اضافی نیستند، بلکه از ان ها به عنوان مناطق فضایی اصلی استفاده می شود: یکی همان گذرگاهی است که پیشتر بدان اشاره شد و از خیابان تا تراس بام ادامه داردو دیگری به منزله ورودی خانه است. برای تاکید بر ورودی، دیوار شیشه ای منحی شکلی بین دو حجم مربوط به اتاق های خواب گنجانده شده است. تعامل بین این دو حجم در داخل نیز با دیوارهایی که بیرون زده اند و هر کدام از جعبه ها را در سرسرای مشترک حل می کند به روشنی بیان شده است. در راهروی ورودی مقابل و همچنین روی تراس ستون های فولادی صلیب شکل ظاهر می شوند، به شکلی که گویی این خانه ساختاری پنهانی را در بر دارد که اتاق های خواب در میان ان قرار گرفته اند. تدام این ساختار، با سقف مسطحی که روی دیوار شیشه ای منحنی و گذرگاه چشم انداز قرار دارد، نشان داده شده است. تنها ستونی که این قالب را حمل می کند همچون نوعی شعار یا نشانه که بر نظم فضایی و همخوانی ساختاری دلالت دارد به نظر می رسد، از انجا که همان ستون در سرسرا نیز دیده می شود، داخل و خارج بنا به گونه ای با معنا با هم ارتباط می یابند و این ورای تداوم حاصل از سنگ تراورتن یکنواخت کف و دیوار شیشه ای نیمه شفاف است که دهانه بین کف و سقف را پر می کند. صعود منحنی شکل پله، به خودی خود نوید رهایی فضایی را در مواجهه با فضای نشیمن نشان می دهد. هرانچه یاداور جعبه های محصور است، در اینجا از میان می رود؛ فضای بزرگ چونان تداومی فضایی به نظر می رسد که به هر حال چند منطقه مشخص را در بر می گیرد: پذیرایی، نشیمن، ناهارخوری، مطالعه و گلخانه و پیکره ساخته ی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . این مناطق با توجه به ویژگی متفاوت شان به شیوه متفاوتی نیز تعریف شده اند. برای پذیرایی، یک میز و چهار صندلی در جلوی دیوار شیشیه ای نیمه شفاف، که همچنان انعکاس دیوار مشابه در سرسرای بالاست قرار داده شده است. علاوه بر این موقت بودن این بخش که با چوب رنگی گرم ساخته شده، در عین حال حاکی از این است که ادم به داخل خانه رسیده است. از فضای پذیرایی می توان به فضای مطالعه رسید، اما حرکت در این جهت به دلیل بوفه ای که به طور عرضی قرار داده شده، تا حدی مشکل است. قسمت مطالعه، به ویژه به عنوان نوعی منطقه فضایی جلب توجه می کند چرا که مشمتل بر کتابخانه ایست دنج که با دیوارهای برامده در هر قسمت به خوبی محصور شده است و کاملا هم چوبی شده اند و در فضای بازِ کار نیز میز تحریر بزرگی در جلوی گلخانه شیشه ای که در تمام بخش شرقی خانه گسترده شده است، قرار دارد. این باغ زمستانی، منطقه پرنور و باز را از منطقه مطالعه خصوصی تر پشت ان جدا می کند، متصل می سازد. این دیوار به دلیل موقعیت و مصالح سخت و غنی اش، کانون اصلی کل ترکیب بندی فضایی به شمار می اید. منطقه نشیمن که از طریق دیوار شیشیه ای ممتد و متحرک بر چشم انداز مشرف است، نوعی رهایی را که قبلا در مسکن ناشناخته بود، بیان می کند. منطقه ناهارخوری نیز در این گشودگی سهیم است اما در اینجا عمل گرد امدن، با میز مدوری که در کنکاشگاه چوبی نیم دایره شکل قرار داده شده است، مشخص می گردد. پشت این دیوار، ابدارخانه به مثابه منطقه نیمه باز گذار به اشپزخانه بسته و همچنین منطقه خدمتکاران پشت ان، کارکرد دارد. پلان ازاد منطقه نشیمن با توالی منظم ستون های فولادی اب کروم داده صلیبی شکل، ارایه بندی شده است. انچه در بالا حکم نشانه را داشت، اینجا به نظامی کامل بدل می گردد؛ و این گونه ستون فقرات اسکلت ترکیب اشکار می شود. این را نیز باید مورد توجه قرار داد که چنین ستون هایی در ابدارخانه و اشپزخانه و همچون انعکاس به نظر می رسند. بدین ترتیب با امدن از بیرون به درون، از هر طرف خانه که باشد. تک ستونی به چشم می خورد که بیانگر نظام منسجم ایجاد شده در داخل است. به هر حال این نظم هدفی را در خود نشان نمی دهد، این نظم تنها در پلان ازادی که ان را در بر می گیرد، معنا می دهد. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] ورودی از کناره خیابان به سقف طبقه دوم [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلکان مدور اعمال شده بر تراس طبقه دوم [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] کلیت حجمی بنا از پایین دست با تاکید بر ورودی های چندگانه که به نوعی تداعی کنده ازادی حجمی بناست [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] نمای بیرونی ورودی اصلی و تمرکز بر اتاق شیشه ای طبقه اول [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] اتاق شیشه ای داخل، کریدوری نسبتا تنگ که فضاهای پذیرایی، نشیمن، مطالعه و باغ زمستانی را به هم می دوزد [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] اتاق پذیرایی و تبلور یک فضای نه چندان مقوم [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای پذیرایی با تمرکز بر در ورودی و فضای پس زمینه که بن مایه بسیاری از اثار میس می باشد [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای نشیمن و پیکره ای از ویلهلم لمبرک [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای نشیمن با تاکید بر باغ زمستانی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای نشیمن [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای نشیمن و فضای پس زمینه که به کتابخانه منهتی می شود [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای بیرون، فضای پس زمینه و فضای کتابخانه، تبلور گردامدن جهان بیرون و درون، جهان باز [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] کتابخانه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای مطالعه در کنار باغ زمستانی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] باغ زمستانی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] در وردوی اصلی و پلکان ـ گریزی که طبقه بالا را به پایین متصل می کند [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه پایین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه بالا [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [TD][/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] این موزه در باغی قرار دارد که اطراف آن را زمین وسیعی احاطه کرده است . بنابراین تصمیم گرفته می شود که ساختمان آن در سطح افق گسترش یابد و برای ایجاد روشنایی طبیعی ، از نور گیر های سقفی استفاده شود . اشیای موزه در مجموع از آثار نسبتاً ظریف مربوط به قرن نوزدهم و قبل از آن تشکیل شده اند و چون نور فضا های موزه به طور طبیعی تامین می شود ؛ لذا لویی کان تصمیم می گیرد اشیای آن را نیز با نور طبیعی در معرض دید قرار دهد . بنابراین از دو طریق نور را به داخل هدایت می کند . یکی نور نقره ای رنگ آسمان که از شبکه های آلومینیومی گذشته وانعکاس آن از صفحات منحنی شکل به فضا های داخلی می رسد و دیگر نور سبز رنگ که از انعکاس نور خورشید بر روی برگ های درختان و گیاهان باغچه واقع در سه حیاط و صفحه های منحنی به داخل موزه سرایت می کند . البته این شبکه های آلومینیومی و صفحه های منحنی به خاطر انتشار بهتر نور و ایجاد روشنایی یک دست به کار گرفته شده اند .[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] نمایی از موزه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] نمایی از موزه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ورودی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] نور گیر سقف [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] یکی از منتقدان در اوایل دهه پنجاه نمای اثار او را اینچنین توصیف می کند:" شکنجه خیال، جنینی در سنگ، قلمبه های وقیحانه"، جورج اورول در سفری به کاتالونیا لاساگردا فامیلیایش را یکی از شنیع ترین ساختمان های جهان می خواند و او را در زمره انارشیست هایی می داند که طعمی تلخ را ان هم در زمانی بد به نمایش می گذارند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام با اثارش در میانه ی چنین مواجهاتی تعریف می شود. خانه میلا نیز درگیر یک چنین جوی است. بنا بلافاصله پس از ساخت ـ 1905 تا 1907ـ به یکی از جاذبه های توریستی بارسلنا تبدیل شد. این بـِـلُک ساختمانی با ان ریخت واره غریبش تبلور کامل کلام را تعین می بخشد، عملا تمام استعاره ها برای توصیف نمای مواج عجیب و حیرت اور و ان کمدی پهان در شومینه چند رنگش به کار گرفته شدند. تنوع به عنوان عنصر ذاتی این اثر ان را به سکولارترین اثر گائودی تبدیل نموده است. خانه ای فاقد خط راست که بر طاق ها و ستون هایی جایگزین دیوارهای باربر تعریف شده است و این امکان را برای گائودی فراهم اورد تا پلان های کاملا نامنظم را فارغ از تمام الزامات حل کند. سقف بنا که تبدیل به یک پیاده راه مرتفع، بر خط اسمان بارسنا گردیده و در عین تبلور مفهوم شهر باز با مملویی از پیکره هایی که گویی ریشه در انگاره های به عاریه گرفته شده از سفر به افریقای معمار دارند بر غنای هنری مجموعه افزوده اند، این تمرکز بر پیکره تراشی عملا بسیاری را بر ان داشت تا او را بیش از یک معمار، یک تندیس گر بخوانند حال انکه او خود تاکید می کند، اولویت های معماری عبارت اند از موقعیت، معیار، مصالح و پس از همه این ها فرم. از دیگر بارزه های متبلور در اثر، تاکید بر روی کرد التقاط گرای گائودی به طراحی ای منبعث از گوتیک شعله سان فلاندری و کاشی های منقوش اسپانیایی و موزاییک های اصیلی با رنگ های براق می باشد. ساختمان با حداکثر استفاده از ازادی عمل موجود در سبک التقاطی به تغییر شکل هایی در ساختار فیزیکی بنا دست یافت و از همین روست که در هیچ کدام از اثارش نمی توان اسکلت و سازه بنا را از تزیینات اهنی، سیمانی یا سرامیکی اش تفکیک نمود. سازه بتنی بنا اجرای پیچ و خم تیغه های داخلی را اسان کرد و بنا را یکی از پیش قراولان پلان ازاد ساخت، این روی کرد به سازه در اثر انچنان قوی است که کریستین نوربرگ شولتز در کتاب معنا در معماری غرب با تاکید بر این نکته که خانه میلا از کیفیت های اندام وار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تفسیری حجمی ارائه می دهد یاداور می شود که این صور اما بر مبنایی فنی و در عین حال خیال انگیز مقرر شده اند، جز این معماری داخلی خانه نیز با همان سبک و سیاق معماری بیرونی بنا و با همان معیارهای ذاتی اثر ولی مقید به ماهیت فیزیکی بنا طراحی شده است، حجم از خطوط منحنی هم در نمای اصلی و هم در نقشه کف و فضاهای داخلی تبعیت می کند، بدین ترتیب فضاهای داخلی هم دارای حرکتی یکنواخت می باشند. در این خانه نیز مانند دیگر اثار گائودی مخصوصا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام انگاره های موج و سنگ خارا به ذهن متبادر می شود، این استعاره انچنان در اثر قوی است که ان را معدن سنگ می نامند. بنا انچنان سرشار از رمز و استعاره است که برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ـ سورئالیست هم وطن گائودی ـ به سبب تبلور نیروهای روانی و روحانی و انگاره های غیر منطقی اندیشه خلاق در اثار وی با ان ها احساس نزدیکی می کند. این اثر امروزه به عنوان شاخصی کلاسیک برای رهیافت های نوْارگانیکی با ریشه های زیستی شناخته می شود. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه میلا [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] این اثر را لویی کان بین سال های 1951 – 1961 در آمریکا، پنسیلوانیا طراحی و اجرا کرد. عملکرد های مختلف خانه ی اشریک را می توان به در بخش های : اتاق خواب، اتاق غذاخوری،و همچنین یک سالن نشیمن که سقف آن را تا بام بخش دوبلکس خانه ارتفاع یافته تقسیم و معرفی کرد البته درکنار عملکردهای اصلی خانه، فضاهای دیگری همچون لابی، سرویس بهداشتی، اتاق تاسیسات، آشپزخانه در طبقه ی پایین،حمام و اتاقی که برای تعویض لباس طبقه ی بالا پیش بینی شده قرارگرفته اند.در این میان پله ها نقش تقسیم فضای دوبلکس خانه را در سالن نشیمن بر عهده دارند؛دو دودکش هم به شکلی تندیس وار در دو سوی ساختمان طراحی شده اند:یکی به اتاق نشیمن و دیگری به اتاق تاسیسات و اتاق خواب طبقه ی دوم سرویس می دهد. خانه ی اشریک مثال مناسبی است که به وضوح بیانگر نحوه ی سازماندهی لویی کان در پرداختن به ساختار فضا به حساب می آید. ساختار مورد بحث در دوبخش مختلف از کیفیت فضا،ارائه و نظم یافته است : فضای نشیمن و دیگرفضاهای مرتبط با آن، ویا به عبارتی دیگر فضای " خدمت پذیر " و فضاهای " خدمت گزار " . این دو فضای مطرح شده در خانه ،در چهار بخش و در میان دو دیوار موازی به نمایش درآمده اند . دیوارهای نازکی که به منظور تقسیم فضا به کارگرفته شده اند، درمرکز علاوه بر ایجاد پله، یا اصلاح فضای ورودی، دو هشتی کوچک را پدید آورده اند؛ اولی از سمت ورودی اصلی خانه که در خیابان عمومی شهر گشوده می شود و دومی نیز به سوی باغِ محوطه ی خانه راه می یابد. ورودی اصلی ساختمان که مستقیما با خیابان شهری در ارتباط است ، به کمک هشتی یک مسیر انحرافی را ترسیم کرده است که در ابتدا به لابی خانه راه دارد؛ این نظم شکل گرفته، سلسه مراتب دسترسی از خارج خانه تا داخل فضای نشیمن را خلق کرده است. در طبقه ی بالا هر دو هشتی با ایجاد یک بالکن کوچک در بالای سرسرای ورودی، مستقیما به فضای خارج مرتبط شده اند. این دو هشتی در پلان به واسطه ی ایجاد سکو و کفش کن به سرسرای ورودی در طبقه ی همکف دسترسی یافته اند. از میان دیوارهایی که به صورت موازی در پلان طراحی شده اند. سومین دیوار در محیط داخلی به شکلی ساده و تنها به همراه یک پنجره مستطیل شکل طراحی و پیش روی مخاطب قرارگرفته است . به طور کلی سلسله مراتب فضایی خانه در میان محیط بی آلایش و دیوارهایی که یک پنجره و یا شومینه را در خود جای داده اند به نظم مطلوب خود دست یافته است . خانه ی اشریک به وسیله ی دودکش مکعبی شکل در دو انتهای ساختمان از محیط پیرامون خود متمایز کرده است. اتاق خواب و فضای قرارگیری تلویزیون یادآور شومینه های خاموشی است که به طور سنتی پیش از این در اتاق های خواب قرار می گرفت. هندسه ی به کار رفته در خانه ی اشریک نه ساده است و نه حاکم بر محیط پیرامون مخاطب. این پروژه می تواند در نقش " آرامش بخش بودن و مرکز تحکیم " محیط پیرامون خودظاهر شود؛ و در عین حال هندسه پیچیده ی آن اشاره بر دور کردن و " در خارج نگه داشتن " این " نیروی بی نظم " دارد. این نکته مساله ای است که در لحظه ای شکسته و حتی نفی هم می شود. در پایان در رابطه با شومینه ای که در سالن نشیمن قرار گرفته می بایست به این موضوع اشاره کرد که علاوه بر آن که شومینه (تاثیر ذهنی مخاطب را از یک خانه ارائه کرده ) و جلوه ای تقدیس گونه به آن بخشیده که در تراز طبقه ی فوقانی با جدا شدن دود کش از جداره ی خانه، پنجره ی بزرگی در پشت آن و نمای دیوار به جلو آمده قرارگرفته است؛ تا به این ترتیب منظر مناسبی نه فقط از دود کش مرتفع، که از درختان آن سوی سایت به اتاق نشیمن و سرسرای ورودی عرضه می شود.موقعیت و نحوه ی قرارگیری پنجره در این محیط مانند قابی جلوه گر شده است که یک نقاشی انتزاعی از درختان را به تصویر درآورده باشد. در روز و شب این فضا، حضور نور ماهیت متفاوتی به خود خواهد گرفت. رویگرد لویی کان در ارائه و همچنین قاب کردن مناظر خارج از خانه را می بایست مشابه و یادآور نمونه های این چنینی در معماری سنتی ژاپن دانست؛ این برخورد حالتی متفاوت و معنوی را به فضای خانه ی اشریک بخشیده است. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی اشریک – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی اشریک – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی اشریک – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی اشریک – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی اشریک – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی اشریک – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی اشریک – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی خانه ی اشریک ، دلنشین و معمارانه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی خانه ی اشریک ، دلنشین و معمارانه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی خانه ی اشریک ، دلنشین و معمارانه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی خانه ی اشریک ، دلنشین و معمارانه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی خانه ی اشریک ، دلنشین و معمارانه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی خانه ی اشریک ، دلنشین و معمارانه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] شومینه ی خانه ی اشریک در نگاهی دقیق تر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه ی همکف [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه ی اول [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] برش [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۹۰ [TABLE=class: BorderBox] [TR] [TD][TABLE] [TR] [TD=align: center][TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3][/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] عموما ساختمان به عنوان مرزی میان مخاطب و جهان پیرامون او شناخته می شود، ساختمان مخاطبان خود و زندگی آن ها را فراگرفته اند؛ برخورد با چنین چالشی است که هر معماری با آن مواجه خواهد شد.در عموم ساختمان ها این تقسیم بندی و مرز شکل گرفته میان فضای داخل و خارج کمتر به این صراحت شکل مشاهده می شود؛ پیش فضاییی که غالبا از آن با عنوان گذرگاه و یا فضای واسط یاد می شود. مثالی که در معماری سنتی ژاپن با عنوان انگاوا یاد می شود؛ پروژه هایی همانند خانه ی آبشار با تراس خود و یا ایوان در معابد یونان باستان . آلوارو آلتو در پروژه ی ویلا مایرا به واسطه ی سازمان دهی لایه های مختلف موفق به خلق اثر خود در فضای واسط شده است. نه تنها او در این پروژه تقسیمات معمول میان فضای داخل و خارج را محور کرده، بلکه تلاش داشته تا ترکیبی انسانی در بطن طبیعت، همانند یک نقاشی انتزاعی که بر زمینه ی پارچه ای بوم نقش می بندد ایجاد کند. پروژه ی ویلا مایرا به عنوان خانه ای برای کارفرمای ثروتمند خود خلق شده است. ویلا مایرا در جنگل واقع شده و یک چهارم از مساحت خود را به کاربری های خدماتی مختلفی از قبیل : آشپزخانه، فضای نشیمن، فضای ناهارخوری، پاسیو، کتاب خانه و اتاق های خواب در طبقه ی بالا قرار دارند، اختصاص داده است. در بالای پاسیو، اتاق کار و در فضای خارج نیز استخر و سونا به کاربری های اصلی خانه در جداره ی جنوبی به واسطه ی ایجاد یک تراس اضافه شده اند.همچنین چند شومینه هم در این ویلا طراحی شده است. در این پروژه یک هسته ی مسطیل شکل و مرکزی وجود دارد که با نزدیک شدن مخاطب از امتداد مسیر حرکت سواره در شرق ساختمان، ورودی خانه در این بخش مرکزی مشخص می شود.علاوه براین هسته ی مستطیل شکلمرز میان داخل و خارج را برای طرح تعریف کرده است.اگرچه این نکته در پروسه ی طراحی آلتو صرفا یک نقش بصری و ادراکی به خود گرفته و او از این فضا نیز مانند لایه ای در کار خوددر تعامل با فضای خارج استفاده کرده است. آلتو از ترکیب لایه های مختلفی با مقیاس انسانی و هندسه ای منظم در کار خود بهره برده است؛ در برخی فرم های او نیز با آزادی خود قوائد هندسی موجود در طرح سعی کرده اند به حالتی متفاوت و طبیعی دست یابند. در کتاب های متعددی به علاقه و تاثیرپذیری آلتو از خانه ی آبشار اشاره شده است. البته می توان به وضوح این تاثیر گذاری را دید.چنان که در طرح به اجرا رسیده و پروسه ی طراحی آلتو مشاهده می شود، سعی شده است تاهمانند خانه ی آبشار ارتباط ویژه تنگاتنگی با طبیعت پیرامون برقرار شود.ارائه ی یک هندسه ی منظم توسط فرانک لویدرایت در پروژه ی خودش و طراحی تراس های هوشمندانه در نحوه ی لایه بندی مختلف فضایی در تعامل انسان با طبیعت و ارجحیت یافتن از ان در پروژه ی آلتو دیده می شود. تعملی که به طور خاص به ارتباط میان انسان و طبیعت اشاره دارد، اگرچه با دخالت انسان در طبیعت کنترل آن حادث خواهد شد. اما این دخالت او با پیدایش ترکیبی زیبایی شناسانه (شاعرانه) جلوه ای بیش از صرف بر آورده کردن نیازهای عملکردی و یا فعالیت های مصنوع خواهد داشت؛خصوصیتی که به واسطه ی توانایی تکنیکی و عملکردی انسان پدیدار خواهد شد. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی ویلا مایرا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی ویلا مایرا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی ویلا مایرا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پنجره های زیبای ویلا مایرا در نگاهی دقیق تر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی ویلا مایرا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] سایت پلان ویلا مایرا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه ی همکف [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه ی اول [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [TD][/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] پاویون هیدی وِبِر یا مرکز لوکوربوزیه پاویون هیدی وِبِر(Heidi Weber Pavilion)، که با نام مرکز لوکوربوزیه نیز شناخته می شود؛ پس از مرگ لوکوربوزیه تکمیل شد و هم اکنون نیز گاه گاهی در نقش موزه و یا گالری بازگشایی می شود. سازه ی این بنا از دو قسمت تشکیل شده است؛ بخش نخست: دو مکعب با وجوهی که بوسیله ی پنل های فولادی و شیشه های لعاب داده شده ابراز وجود می کند و قسمت فوقانی آنها؛ که از نظر سازه ای جداست، یک سقف یا به قولی چتر خاکستری و حجیم از فولاد است. ساختار مودولار مکعب های مذکور؛ به طور شایسته ای برای تطبیق ظرفیت ها و کاربری های گوناگون انعطاف پذیر دیده شده است، از خانه گرفته، که در اصل این ساختمان برای همین کاربری طراحی شده، تا گالری، که حال میزبان آن است، و هر فعالیتی که در ذهن بگنجد. درون فضای آن،زیر همان بام چترمانند، ساختار داخلی می تواند اشکال مختلفی را به خود بگیرد. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] Heidi Weber Pavilion [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Heidi Weber Pavilion [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] وقتی که لویی کان ساختمان مجلس ملی بنگلادش را در سال 1962 طراحی می کرد، برای طراحی موسسه ی امور اداری هنر ،از طرف معمار مشهور هندی ،بارک ریشنا دوشی دعوت به کار شد. این پروژه بی شباهت به کارهای دیگر او در بنگلادش نبود؛ او با تمدنی گرفتار سنت های هندی مواجه بود، مانند آب و هوای خشک در یک بیابان .این پروژه برای کان، بسیار بیشتر از حل پلانی کارآمد و خاص برای کلاس ها بود، او شروع به تحقیق درباره طراحیِ زیر ساخت های آموزشی کرد و کلاس ها، اولین مرحله برای یادگیری دانش جویان محسوب می شد . در این میان تنها، بارک ریشنادوشی ، معتقد بود که لویی کان می تواند مدرسه ی جدید و مدرن هند را در غالب ساختی بی همتا بیا فریند. رویکرد کنجکاوانه و حتی نقادانه ی کان بر سیستم متُد های آموزشی بر طراحی او بسیار تاثیر گذار بود تا آن جا که او کلاس ها را به عنوان تنها مرکز فکری آکادمیک نمی شناخت ؛ کلاس ها تنها نشان دهنده ی، چیدمانی تشریفاتی برای شروع یادگیری بود بلکه در طراحی کان کوریدورها و میدان ها، مراکز جدید یادگیری بودند . بازنگری کانسپچوال او به متُد های آموزشی، مدرسه را به شکل یک موسسه تبدیل کرد جایی که آموزش، کوششی نظم یافته و تلفیقی در ارتباطی موثر با دیگران بود و این تعامل، در محیطی خارج از کلاس ها اتفاق می افتاد . در بیشتر راه های مشابهی که او درطراحی ساختمان مجلس ملی بنگلادش به آن ها دست یافته بود، تکنیک های مشابه موسسه ی امور اداری هنر را اجرا کرده بود مثل ترکیب کردن مصالح بومی ( آجر و بتن ) و پوسته ها ی بزرگ وهندسی بیرون کشیده ای که درغالب تجلیلی از معماری محلی هندی خود نمایی می کند .در این میان تنها، متُد کان در ترکیب معماری مدرن و سنت هندی بود که توانست به خوبی پاسخگوی معماری موسسه ی امور اداری هنرِ هندی باشد و آن را به ساختی فاخر تبدیل کند . پوسته های بزرگ حذف شده مفاهیم اساسی تمدن هندی را به نوعی، انتزاعی در آورد که به شکل چشمه های نور و سیستم طبیعی سرمایش در کار اعمال شدند و فضای داخلی را از آب و هوای بیابانی و خشن هند حمایت می کند . اگر چه این خلل و فرج و پوسته های هندسی همچون *****هایی برای نور خورشید و تهویه عمل می کند، این تخلخل ، ساخت فضاهای جدیدی برای گردهمایی دانش جویان را نیز فراهم می کند . در آخر باید اضافه کرد که، بازنگری کان به اصول سنتی هند در سیستم آموزشی در کنار تعدادی از بلند پروازی های صنعتگران بود که کان توانست یکی از پر آوازه ترین و قدرت مند ترین مدارس دنیا را طراحی کند . متاسفانه، کان موفق به دیدن اتمام طراحی خود نشد و در سال 1974 در نیویورک دار فانی را وداع گفت . [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] موسسه ی امور اداری هنر: احمدآباد (هندوستان) – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موسسه ی امور اداری هنر: احمدآباد (هندوستان) – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موسسه ی امور اداری هنر: احمدآباد (هندوستان) – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موسسه ی امور اداری هنر: احمدآباد (هندوستان) – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موسسه ی امور اداری هنر: احمدآباد (هندوستان) – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موسسه ی امور اداری هنر: احمدآباد (هندوستان) – لویی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] در معماری لویی کان بسیار می توان این بازی با پوسته ها و شکستن مرز بیرون و درون را دید [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پوسته های ساختمان در نگاهی دقیق تر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی ساختمان به همراه پله ی فکر شده ی کان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تاثیر فضایی پوسته ها در داخل اثر که نفس را در سینه حبس می کند [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای پله های ساختمان با دیدی از بالا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] فضای داخلی ساخمان به همراه پوسته هایی که به راحتی امکان تعاملی موثر بین دانشجویان را فراهم می کنند [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ماکت کلی ساختمان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] واحد های مسکونی برای استادان : مطالعه ی نما [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان ساختمان مدرسه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] چپ : خوابگاه های دانش جویان : پلان طبقه ی همکف وسط : پلان طبقه ی طبقه ی اول راست : پلان تیپ طبقات بالا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] واحد های مسکونی استادان، پلان طبقات پایین و بالا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] بالا : برش طولی ساختمان مدرسه و پایین : برش عرضی ساختمان مدرسه [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] مامنِ ارتش رستگاری در پاریس، اولین فرصت لوکوربوزیه در ایجاد منزلی برای مستمندان شهری بود. این مکان جمع و جور، شانسی را برای رویکردی رادیکال، هم در تدارک نور و فضا و هم طراحی سالن ورودی برای همسازی فرآیند پذیرشِ ارتش رستگاری، مهیا کرد. هسته ی طرح لوکوربوزیه؛ بخش خوابگاه با یک دیوار پرده ای محض بود. نقطه ی قوت طرحِ این دیوارِ شیشه ایِ رو به جنوب؛ سیستم فن آورانه ی دو جداره و تهویه هوا (در حقیقت تنفس بنا) بود. چیزی که هرگز یرای ساخت در نظر گرفته نشده بود و این پوسته ی خالصِ دیوار، در علامت (امضا) لوکوربوزیه، نور شکن(brises soleils)؛ که کوششی در جهت جلوگیری از گرمای بیش از حد برای ساکنین در تابستان بود، گم شد. در آغاز راه ایده ی پلان آزاد، لوکوربوزیه با ساخت یک گذرگاه هندسی از طریق جداسازی ساختمان پذیرش خارجی، سالن ورودی را از بلوک خوابگاه جدا در نظر گرفت.[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] ساختمان ارتش رستگاری [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ساختمان ارتش رستگاری [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] پروژه مسکونی ویشن هاف(Weissenhofsiedlung) یکی از قابل توجه ترین نقاط عطفی است که از جنبش معروف "واقعیت جدید"( Neues Bauen) بجا ماند. این اتفاق در سال 1927 در مقام یک نمایشگاهِ ساختمان مسکونی از طریق شهر اشتوتگارت(Stuttgart) و تشکیلات دوییچر وِرک بوند(Deutscher Werkbund) ترتیب داده شد. کاری در مسیر هنرمندانه ی لودویک میس ونده رو(Ludwig Mies van der Rohe)، که هفده معمار یک طرح و نقشه مسکونیِ نمونه و سرمشق را برای مساکن شهری مدرن خلق کردند. معمارانی که در این نمایشگاه شرکت داشتند- شامل لوکوربوزیه، گروپیوس، لودویک میس ونده رو، شارون و دیگران- در آن زمان بواسطه ی حضور در حلقه هایی که مختص پیشروان بین الملل(international avantgarde) بود، شناخته شده بودند. امروز آنها در بین برجسته ترین استادان معماری مدرن قرار دارند. در ویشِن هاف تعداد زیادی خانه های ساخته شده بوسیله ی این معماران که همه آنها در قرابت به یکدیگرند، یافت می شود. و این نکته ایست که این توسعه ی مسکونی را در دنیا منحصر به فرد کرده است. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] پروژه مسکونی ویشن هاف [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پروژه مسکونی ویشن هاف [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] شاید برج کپسولی ناکاگین را بتوان بعنوان نمونه بارز از جنبش متابولیست خواند . این ساختمان توسط کیشو کوروکاوا در سال ۱۹۷۰ طراحی و یک سال بعد از آن هم ساخته شد. این ساختمان اولین ساختمان در نوع خود بود که برروی معماری هتل های کپسولی متداول در ژاپن امروزی تاثیر گذشته است. هرچند امروزه ، عدم نگهداری وکهنگی این ساختمان سبب ایجاد بحث های جنجالی بین علاقمندان به نگهداری این آیکن شهری و علاقمندان به تخریب و جایگزینی برجی جدید بجای این ساختمان شده است. پیش زمینه : در سال ۱۹۷۰ ، نمایشگاه اکسپو جهانی( Expo World ) در اوساکا در زمانی برگزار شد که ایده های متابولیستی در فیلدهای مختلف رسوخ کرده بود. تریزو واتانابه رییس جمهوروقت توکیو، زمانی که ازاین نمایشگاه دیدن کرد شدیدا تحت تاثیر تاکارا بیوتیلیون (Beautilion Takara) که طراحش کوروکاوا بود ، قرار گرفت. بلافاصله بعد از آن به کوروکاوا پیشنهاد طراحی گونه ای جدید از ساختمان مسکونی با کپسول های دائمی را داد که به کسانی که در حومه شهر زندگی میکند ،امکان داشتن محلی برای اقامت در مرکز توکیو را بدهد. کوروکاوا از این پیشنهاد استقبال کرد و آنرا ساختمان مسکونی برای Movens Homo: مردمانی در تحرک و جنب و جوش نامید. موقعیت مکانی: برج ناکاگین در قلب تجاری گینزا ی توکیو موقعیت یابی شد. قیمت زمین در این منطقه شهری بسیار بالا است بطوریکه گاهی فراتراز قیمت خود ساختمان میشود. پروپوزال کوروکاوا تا حدی طرحی جاه طلبانه تر از طرحی که ساخته شد، داشت . این طرح شامل دو برج بود که از کپسول هایی ساخته شده بودند که در آینده، بنابر احتیاج ،قابلیت افزایش ارگانیکی را داشتند . این ساختمان به دو بخش تقسیم میشود: ۱: سازه عظیم ازبتن مسلح که آسانسور، پله ها، و پل های ارتباطی به ساختمان های مجاور را در خود جای میدهد. ۲: کپسول ها که فقط در چهار نقطه به سازه متصل میشدند (این امر به سهولت جایگزینی یونیت ها در هر ۲۵ سال کمک میکند. ) سایز هر کپسول ۲.۱ x ۳.۸ x ۲.۳ متر بود که با پانل های فولادی که مشابه کانتینرهای باربری کارگو (Containers Shipping Cargo) هستند، ساخته شده اند. این یونیت ها پیش ساخته بوده و در محل نصب گردیدند . در این برج ۱۴ طبقه ، ۱۴۴ یونیت رندوم وار به گونه ای بروی یکدیگر قرار میگیرند که تاکید و بزرگنمائی بر نحوه ی قرارگیری ارگانیکی اشان به وضوح قابل مشاهده باشد .کابین ها برای یک نفر ساخته شده اند ، اما بنابر احتیاج ، با ادغام این کابین ها با یکدیگر میتوان فضای مناسبی برای یک خانواده را هم فراهم کرد. با استفاده از سهولت تکنولوژی روز، تجهیزاتی مانند تلویزیون ، ضبط و تلفن هم بصورت توکار به مبلما ن داخلی این ساختمان افزوده شدند . تخریب و زوال: بعد از تکمیل برج ناکاگین ، بعنوان اولین ساختمان در نوع خود ،این برج توجه و تحسین جهانی را به خود معطوف کرد. کوروکاوا فکر کرد که این میتواند آغاز عصری جدید در معماری باشد . هرچند با ظهورایده های جدید، مخصوصا پست مدرنیسم ، ایده های متابولیستی به سرعت متوقف شدند. علاوه بر آن ، این ساختمان معایب عملکردی جدی ای هم داشت ؛ از جمله : انعطاف پذیری کم و اتلاف زیاد مساحت در مکانی که ارزش و بهای زمین بسیار بالا می بود. کوروکاوا پیشنهاد کرده بود که این کپسولها هر ۲۵ سال بازسازی شوند که باتوجه به افزایش هزینه ها و رشد و افزایش شهرهای ژاپن این امر ناممکن بوده و ازینرو همه ی ساختمان شروع به متروکه شدن کرد. هرچند دوکومومو (DoCoMoMo )سازمان جهانی برای نگهداری و ثبت معماری مدرن ، این ساختمان را بعنوان میراث فرهنگی معماری شناسایی کرد، اما در جهت معرفی کردن و ارائه این برج به کمیته میراث جهانی (برای رسیدگی بیشتر ) تلاش های ناموفقی داشت. باتوجه به آنکه این ساختمان یکی از مهمترین ابتکارات ساختمانی بعد از جنگ بود ، بسیاری از موسسات از جمله "انجمن معماران ژاپن" خواهان ترمیم و نگهداری این ساختمان شدند . هرچند بنابرپیشنهاد کوروکاوا ، قرار بود که این یونیت ها بعد از ۲۵ سال ترمیم و جایگزین شوند ، اما درطی این ۴۰ سال تغییری در آنها رخ نداده و روز به روز تخریب و زوال آن بیشترمیشود. لانه سازی جانوران موذی در حفره های کپسول های ساختمان، و نفوذ آب و فاضلاب های آلوده و آلودگی های ناشی از عوامل متعدد ، تخریب این ساختمان را سریعتر کرده اند. فضاهای داخلی کپسولها هم در مقایسه با ساختمان های مجاور بسیار کوچک میباشند. امکانات صوتی و تصویری آوانگاردی ساختمان هم دیگر منسوخ شده است.شما چگونه میتوانید تصور کنید که با یک تلویزیون دهه ی هفتادی به تماشای برنامه های تلویزیونی بپردازید !!!!! بنابر دلایل مذکور ، برنامه ی تخریب این ساختمان و جایگزین آن با برج ۱۴ طبقه ریخته شد که 60٪ فضای بیشتر به هر آپارتمان افزوده خواهد شد. برج کپسولی ناکاگین یکی از لندمارک های توکیو و یا شاید خود ژاپن باشد. برای خیلی ها این ساختمان ، ارزش نگهداری بدلیل خاطره و یادواره ای از استاد کوروکاوا را دارد (کوروکاوا اخیرا فوت کرد) اما من به جرات میتوانم بگویم که کسی نیست درمیان کسانی که عقیده به نگهداری این ساختمان دارند، که جرات زندگی کردن در این ساختمان را داشته باشد... [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] ۲. برج کپسولی ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۳. تاکارا بیوتیلیون (Beautilion Takara)، در اکسپو اوساکا ۱۹۷۰ [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۴. موقعیت مکانی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۵.طرح اصلی پروپوزال پیشنهادی کوروکاوا : دو برج که توسط پل به یکدیگر متصل شده اند. [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۶. دیتایل اتصال کپسول به ستون سازه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۷. کپسول های پیش ساخته و نصب آنها در سایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۸. ایزومتریک پلان کپسول ها [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۹. ایزومتریک پلان یک کپسول [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۰ . تجهیزات توکار : تلویزیون ، تلفن ، ضبط و.... [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۱. تخریب برج کپسولی ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۲. تخریب برج کپسولی ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۳. تخریب برج کپسولی ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۴. تخریب برج کپسولی ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۵. این تصویر، تولید مجدد از طرح اصلی یک کپسول ناکاگین است . این یونیت در نمایشگاه متابولیسم که قسمتی از کنگره ی جهانی معماری ۲۰۱۱ در موزه ی هنر موری در روپانگی هیلز بود، به نمایش گذاشته شد. [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۶. فضای داخلی تولید مجدد از طرح اصلی یک کپسول ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۷. فضای داخلی تولید مجدد از طرح اصلی یک کپسول ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۸. فضای داخلی تولید مجدد از طرح اصلی یک کپسول ناکاگین [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ۱۹. فضای داخلی تولید مجدد از طرح اصلی یک کپسول ناکاگین [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] شهردار جدید و منتخب فِرمینی در سال 1953، مسئول بازسازی و اجرای طرح و برنامه ریزیهای شهری بود که از قبل در جهت ایجاد مسکنهای مناسب برای جمعیت حاضر تدارک دیده شده بود. او این پروژه را با ایجاد فِرمینیِ سبز(Firminy-Vert )، یک "واحد شهری" تازه که مانند یک انبساط شهری تصور می شد، انجام داد. این اتفاق به پیروی از منشور آتن پیش رفت. در نتیجه این بزرگترین تجمیع ساختمان های لوکوربوزیه در یک مکان- البته پس از شهر چندیگار در هند- بود. در اینجا شما می توانید یونیت دابیتاسیون(L’Unité d’Habitation)[شامل یک آپارتمان مدل، محل نگهداری نوزادان و تراس بام] رد پای لوکوربوزیه در تمامیت آن، تئاتر رو باز و سایتِ ساختمان سنت پیِر را مشاهده کنید. در واقع این کلیسا به خاطر مخارج بالای ساختمان و بام بتنی در آن زمان ناتمام ماند و حالا با پیروی از پلان اصلی خود؛ کامل شده است، هرچند که کاربری جدید هم اضافه شده، یک موقعیت جدا برای موزهی هنرِ مدرنِ سنت اتیِن(Saint Etienne Museum). [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] ساختمان های شهر فرمینی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ساختمان های شهر فرمینی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ساختمان های شهر فرمینی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] ساختمان های شهر فرمینی [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] تئوری های برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در معماری، بین سال های 1970 در جریان برقراری گالری ها، کتاب ها و "تبلیغات "(به جای مانده ازآن) قوام یافت و بر انفصال جامعه ی معاصر میانِ کاربری، فرم و ارزش های اجتماعی تمرکز داشت و پرداخت هرگونه ازتباط میان این سه را هم به شکلی ممکن وهم منسوخ شده می دانست . تفکرات او بر موضوع انفصال به طراحی پارک دلا ویلِت در پاریس منجر شد . در همان زمان ، او در مسابقه ای در سال 1983 برای این اثر جایزه گرفت . این پارک شامل 35 فولی قرمز( برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در لغت به معنای احمق ولی در معماری به نوعی ساختار گفته می شود که تنها پوسته ای از اثر قابل دیدن است بدون آن که شاید فضای داخلی محصور و یا فضایی با کاربری مشخص داشته باشد ) ، فضاهای ورزشی و تفریحی، زمین های بازی، موزه ی علم و تکنولوژی و مرکز موسیقی است . چومی علاوه برمسئولیت طراحی پلان، طراحی فولی ها و چیدمان سه سیستم : نقاط ابتدایی فولی ها، خطوط دسترسی ها و پلان های فضاهای ورزشی را نیزبر عهده داشت . این شبکه جواب گوی چیدمانی است که سعی دارد معماریِ حاصل از همپوشانی این سه سیستم غیر مرتبط را به شکلی ذاتی خلق کند . این سبک و سیاق، مفاهیم اساسی معماری را درکلِ پیشینه ی ساخت، سلسه مراتب و نظم مجموعه رد می کند . هر فولی بر یک مکعب استوار است و بر طبق قوانین تغییر فرم ( تکرار، پیچیدگی، همپوشانی، تعلیق، تکه تکه شدن ) پرداخت شده است ؛ بدون آن که هیچ یک از نیازهای عملکردی در آن اعمال شود . شبکه ی فولی های قرمز، نقاط عطفی را ایجاد می کند و بدون وابستگی به بافت مجموعه، فرم و رنگ آن است ولی در ادامه ی آن عمل می کند که در جهت از میان برداشتن مفاهیم" برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام " ایفای نقش می کند . فرم فولی ها به شکل علتی در مقابل معلول خود ظاهر می شود ( که مفاهیمی را به همراه دارد ) ، به جای آن که بی معنی باشد . روند شکل گیری فولی و ایده های فرعی آن، یک واکنش آگاهانه به مفاهیم چندگانه ای است که در ارتباط مستقیم با فلسفه ی دیکانستراکشنِ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام عمل می کند . یافتن مجموعه ای از، فلسفه ی دریدا کاری بیهوده است ولی این متن سعی دارد تا به بحث و بررسی مفاهیم چندگانه ی این فلسفه بپردازد . در این میان، چومی، بی شباهت به تمام معماران هم دوره ی خود، باارجاعات خود به برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، پا رافراتر از سطوح فرمال گذاشته است . البته فولی ها، از جنبه ی کالبدی ساختارزدایی شده اند . فقدان معنی تعمدی در آن ها، کاملا در تناسب با استفاده ی چومی از فلسفه برای نزدیک شدن به ذات خود فلسفه ی دیکانستراکشن می باشد و کمتر جنبه ی سبکی دارد . این ادعا که فولی ها فاقد هرگونه سابقه ی تاریخی هستند در اثبات ایده ی " بی مصداقی " است و بر حسب سبک های کلاسیک و بخش های آن قابل قبول است ( ستون ها، قوس ها و غیره ) . هنگامی که به معماری دیکانستراکتیویست می نگریم، در میابیم که این فولی ها، تاپیرات شاخصی را بر ویژگی های فرمال در جنبش های روسی ِ این قرن داشتند . این شباهت در سبک و سیاق ترسیمات، فرم و کاربرد سازه ی اثر کاملا مشهود است، به همان اندازه که اسکیس های او شباهت بسیاری به ترسیمات چِرنیکُوز، از اوایل قرن 20 دارد . تاثیرات برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در ویژگی های فرمال پارک و میل چومی به واژگونی جنبه های سنتی معماری را آشکار می کند، گرچه او هیچ وقت این تاثیرات را صریح و ساده در کارش ابراز نکرد ولی در عوض او کارش رابرگرفته ازافکارفیلسوفان فرانسوی مانند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و همچنین ژاک دریدا می داند . به واسطه ی این موضوع و دیگر منابع است که می توان گفت چومی تفکیکی بین فضای معمارانه و رخ داد رویدادها را در کارش می بیند . این درک او، با این رویکردش در ارتباط است که معماری باید از دیگر زمینه های فرهنگی به جای تاثیرات جامعه معنا یابد و در معماری شرکت کند که جوابگوی طبیعت گسیخته ی دنیای معاصر، برای واژگون کردن قراردادهایی است که در طول تاریخ حاکم شده اند . [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان پارک دلا ویلِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] اسکیس برناردو چومی از قسمتی از محوطه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] - پارک دلا ویلِت – برناردو چومی [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=class: BorderBox] [TR] [TD=align: center][TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] طرح تادائوآندو برای خانه ی کوشینو شامل دو محوطه ی مستطیلی موازیبه هم پیوسته می شود. قسمتی از این شکل ها در زمین شیب دار پارک ملّت (National park) فرو رفته است و بر زیبایی بصری منظره ی آن افزوده است. این سازه با دقت به گونه ای در این مکان قرار گرفته که نیازی به قطع کردن درختانی که از قبل در آنجا وجود داشته اند، نبوده است؛ و در واقع این سازه پاسخی است به سازگاری و نزدیکی با اکوسیستم، در حالی که شکل بتونی و محکم و خشن آن ها با استفاده از یک نورپردازی جذاب و نشاط بخش، طبیعی تر به نظر می رسد. بخش شمالی شامل دو طبقه ی مرتفع با یک اتاق نشیمن دو برابر بلندتر، یک آشپزخانه و یک اتاق نهارخوری در طبقه ی اول، با یک اتاق خواب بزرگ و یک اتاق مطالعه در طبقه ی دوم است. بخش جنوبی سازه شامل شش اتاق خواب بچه که به صورت خطّی منظّم شده اند، یک حمام، و یک لابی می باشد. این دو بخش از طریق یک تونل زیرزمینی شیب دار که در زیر پله های خارجی حیاط قرار گرفته، به هم متصل شده اند. آندو از فضای میان دو منشور با قاعده ی مستطیل شکل، به عنوان راهی برای نشان دادن، و بیان طبیعت بنیادی و اصلی مکان استفاده کرده است. این فضا حیاطی سرپوشده را مشخص می کند که به صورت خط فاصله در نقشه برداری های معمولی نشان داده می شود. مجموعه ای وسیع از پله، زمین شیب دار را به فضای محصور خارجی وصل می کنند و اجازه ی نفوذ نور را به حیاط فرو رفته که در سطح پایین تر قرار گرفته، و در جایی که درختان سایه می اندازند را می دهد. این فضای مستقل و خود مختار ترکیب طبیعت از طریق سازه های مرتب و منظم با تصنعی شدن را، نشان می دهد. روزنه های کوچک و باریک بر روی نمای سردرنزدیک پلکان خروجی به منظور تنظیم دشوار نور و سایه، به طور طبیعی به فضای درونی به وجود آمده اند. این الگوها تنها امکان عبور مقداری تزئینی ( نور ) را به یک اتاق فراهم می آورند. سایر شکاف ها در سطوح گوناگون به منظور ایجاد همان اثر نورپردازی پیچیده، در سرتاسر فضای خانه ایجاد شده اند. آندو چهار سال بعد از ساخت سازه ی اصلی یک قسمت ضمیمه نیز در این مجموعه طراحی کرد. یک فضای جدید غار- مانند، درون قسمت بالا، روی زمین شیب دار، در شمال سازه ی موجود قرار گرفت. ویژگی سازه ی پیچ در پیچ جدید با ترکیب خط راست ساختمان مغایرت داشت و یک ریتم جدید را آغاز کرد. جدا از طراحی اصلی حیاط، فضای میان قسمت اضافه شده و سازه ی اصلی، به طور معمول امکان برطرف کردن یا از میان برداشتن فرم ها و شکل ها را از یک دیگر می دهد. یک قطعه فضای سبز مسیر ارتباطی میان دو ساختمان را به وجود می آورد. در حالی که دیوار منحنی برای بیان فضای خارجی از ساختمان فاصله گرفته است . همانند سایر اتاق ها، یک سقف مسطح به همراه دیواری دارای انحنا به منظور اضافه کردن قسمتی که اندکی پیچیده تر و تزئینی بود به فضای داخلی برداشته شد، با این وجود الگوهای نورپردازی دیوارهای منحنی با الگوهای خطی مستقیم در ساختمان قبلی بسیار متفاوت بودند. معمار: تادائو آندو موقعیت: ژاپن/هایگو سال انجام پروژه: 1984- 1980 [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: گانزالوپیریز/ هویول/ کاروندی فوجیمانو/ ماریانا/ سایمون کاتاینا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: گانزالوپیریز/ هویول/ کاروندی فوجیمانو/ ماریانا/ سایمون کاتاینا [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: گانزالوپیریز/ هویول/ کاروندی فوجیمانو/ ماریانا/ سایمون کاتاینا [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [TD] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] آخرین نوشته ی ژان نوول در رابطه با استودیوم های معماری، برنده ی مسابقه شد. رقابتی که در آن قرار بود، در خصوص این موضوع که چه چیزی قابلیت این را دارد که به موسسه ی دنیای عرب مبدل شود، تصمیم گیری شود. در طی پروژه ی گراند (Grands)، اثبات شد که توسعه ی ابتکارات اصلی، توسط دولت فرانسه رهبری می شود. IMA (موسسه ی دنیای عرب) با همکاری مشترک مابین کشورهای اتحادیه ی عرب و دولت فرانسه احداث گردید. در این رقابت در سال 1987 ، IMA سریعا به عنوان فضایی همگانی برای مردم محلی و توریست ها تبدیل شد. یکی از دلایل تشکیل این موسسسه، برپا کردن فضا و مرکزی برای ارتباط میان فرهنگ عرب و فرانسه با یکدیگر بود. این موسسه با قرار گرفتن در پیرامون محل تاریخی در پاریس، و همچنین در کنار رودخانه ی Seine ، سریعا قادر به پاسخگویی می باشد. در نقشه ی اصلی، این محل در امتداد خمیدگی جاده ایی که درست به موازات رودخانه ی Seine است، قرار گرفته است، و شکل خود را مستقیما از رودخانه برداشت کرده است. این بنا دارای دو بخش اصلی، شامل حیاط داخلی به همراه بخش شمالی، دارای 9 طبقه در شمال و 11 طبقه در جنوب می باشد. میدانی مسطح، ابزاری برای جداسازی این موسسه از محیط اطراف (Universite de Jussieu) و بخش اصلی ساختمان در نظر گرفته شده است. افزایش فواصل بیرونی در واقع نوعی تقلید از نمونه های سردر است، که به صاف و مسطح شدن آنها منجر می شود. چراغ های استفاده شده بر روی زمین به عنوان مکمل چراغ های دیگر عمل می کنند، که در هنگام شب از ساختمان داخلی به اطراف ساطع می شوند. فضای داخلی خانه به لحاظ مکان شناسی شامل رستوران، موزه، کتابخانه، دفتر، و تالار کنفرانس می باشد. شیشه های چند لایه به سبک اتاق های میانی خانه های روم باستان، در یک پلکان آهنین جانمایی شده است؛ پلکانی که در فضای داخلی مستقر است و عملکرد بالابرنده و یا همان آسانسور را دارد. کتابخانه و قسمت شمالی از وجه چهارم زمین، کف ساختمان را به سوی اتاق های بالایی سوق می دهد. این حالت شبیه به تراس های چندگانه و نیم طبقه )اشکوب( عمل می کند. مهم ترین شاخصه در کار ژان نوول، توجه به جزئیات ورودی ها و البته این امر که طرح وی هیچ گونه استثنایی ندارد، می باشد. ویژگی های اصلی IMA، یک فلز جامد خورشیدی مانند است که در قسمت ورودی جنوبی که حالت خیلی پیشرفته ای دارد، است. پیشنهاد ژان نوول برای این طرح به دلیل اصیل بودن و نیز خاصیت مقاوم سازی ابزار معماری عربی که حالت اولیه ی خود را کاملا حفظ کرده بودند، بسیار مورد قبول واقع شد. او از کارهای لایتکی سنتی که برای قرن ها در خاورمیانه برای جلوگیری از برخورد نور خورشید و نیز جهت ایجاد آرامش استفاده می شوند، الهام گرفت. این طرح دیافراگم های حساس به نور زیادی را برای تنظیم میزان نور به کار می برد. در این حالت به نور اجازه ی ورود به فضای داخلی خانه، داده می شود. در فازهای گوناگون عربی، یک الگوی هندسی چندگانه شکل داده شده. اشکال مربع، دایره، هشت ضلعی در حالت سیال به وجود آمدند. این اشکال در شرایطی ساخته شدند که نور در مناطق مختلف به طور موازی و معتدل در آمده بودند. فواصل داخلی به صورت برجسته ای به حالت متعادل در آمدند. در حالی که این ابزار تولد شده ی بصری فواید باورنکردنی بسیاری دارد، به همان اندازه وابسته به دیدگاه کنترل محیط هم می باشد. نور دریافتی از خورشید به آسانی با بستن و یا با کاهش سایز و اندازه ی دریچه ها به حالت متعادل می رسد. نوول توانست عناصر معماری عربی سنتی را با طرح مدرن و امروزی آن ترکیب کند. استفاده ی او از چراغ در جای بلوک های ساختمانی و متعادل کننده ی فضا حسی عمیق تر از مکان و افزایش تجربه را به وجود آورد. این چراغ ها به بزرگی چراغ های دریایی بود و جانمایی آنها برای برخورد فرهنگ عربی مناسب در نظر گرفته شد. برای اثبات کیفیت این نوشته ها لازم به ذکر است که این طرح جایزه ی آقاخان را در سال 1989 ، و جایزه ی پول نقره ی فرانسه را نیز به دلیل معماری این بنا در سال 1987 دریافت کرد. معمار: ژان نوول موقعیت: پاریس/ فرانسه سال اجرای پروژه: 1987 [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] Laura Manning [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Laura Manning [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=class: BorderBox] [TR] [TD=align: center][TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] موزه ملی شیلر بر لبه صخره دره نکار که مکانی خاص از نظر جغرافیایی و معنوی است , قرار دارد و مشرف بر مناظر اطراف خود می باشد . ساختمان آرشیو ادبیات آلمان با حفظ فاصله مناسب از آن , محدوده اطراف سایت را مشخص کرده است . دیدهای جلوی موزه که به دره مشرف می باشند به گونه ای بدون استفاده رها شده اند و وابستگی فرمی بین طرح های ساختمان جدید با ساختمان موزه در طراحی دیده نشده بود. به جای تقلید ساده در فرم و مصالح , رفتار و بیان مناسب با طراحی ساختمان مسکونی معاصر و احترام به ارزش تاریخی آن در نظر گرفته شده است. فرم منحنی پلان و فضاهای متمایزی را به وجود می آورد که در معماری داخلی از آن ها استفاده شده و ابعاد متفاوتی از نظر دید و منظر را به بیننده داخل ساختمان ارائه می کند . خواست انجمن آلمانی شیلر این بود که اقامتگاهی خصوصی برای نویسندگان , مهمانان و اعضای کنگره که از آلمان و سایر کشورها که برای کار وتحقیق بر روی منابع ادبی این آرشیو به مارباک و ریاک می آیند , ساخته شود . معماران به خوبی می دانند که حال و هوایی مثل هتل , مهمانسرا مهمانسرا , خانه جوانان و صومعه با یک مجموعه مسکونی متفاوت است . ساختمان به شکل ردیفی بر روی یک زمین ناهموار قرار گرفته است . در 4 طبقه پله ها , پاگردها و تورفتگی ها در ساختمان اجازه حرکت نا محدود و فرصت ملاقات برای مهمانان را فراهم می کند. چیدمان شعاعی آپارتمان ها فضاهای داخلی را به شکل ذوزنقه در آورده است که آزادی عمل بیشتری را در طراحی فضاهای مختلف از جمله اتاق خواب , غذاخوری , نشمن , فضای کار و سرویس های بهداشتی را به وجود می آورد. بابراین در نظر گرفتن فضاهایی مثل اتاق های مطالعه در این طرح آسان است .این پروژه ثابت کرده است که در انتخاب مصالح و تولیدات باید ارتباط با محیط اطراف را هم در نظر بگیریم. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان از موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] سایت موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] نمای موزه ملی شیلر [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [TD] [/TD] [/TR] [/TABLE] منبع 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] با داشتن چنين سابقه ای، مي تواند انتظار آن رود كه معماری برزيل انعكاس دهنده ی فرهنگ غني و برجسته ی يك شهر برنامه ريزی شده باشد. كليسا، اهميت زيادی در جامعه متحمل مي شود ، بنابراين طراحي آن در برابر محيط اطراف، دارای اهميت و هويت است. اسكار نيماير Oscar Niemeyer مطمئن بود كه بيانيه ای با بياني قدرتمند و فرمي منحصر بفرد از كليسای جامع برزيل مي سازد ، كه به پذيرش جايزه ی پريتزكر Pritzker در سال 1988 منجر مي شود. سنگ بناي آن در اوايل سپتامبر سال 1958 گذاشته شد ، زماني كه طرح به طور كامل توسط اسكار نيماير پيشنهاد شد. با قطری 70 متری ، تنها ساختار قابل رويت كليسای جامع 16 ستون بتني با شكلي بسيار عجيب است. برای نشان دادن دو دست به سمت آسمان رفته است. ستونها برشي سهمي وار دارند. بعد از افزايش پنجره های شفاف خارجي ، كليسای جامع در 31 مي 1970 براي عبادت اختصاص داده شد. چهار مجسمه برنز ايستاده كه هر كدام 3 متر ارتفاع دارد، استعاره از محافظان خارج از كليسا است . اين نشان دهنده ی انجيل است و با كمك دانته كروچه Dante Croce در سال 1968 ساخته شده بود. مجسمه های بيشتر در داخل سالن كليسا مي تواند ديده شود ،جايي كه در آن سه فرشته توسط كابل های فلزی، به حالت تعليق در مي آيند. اندازه مجسمه ها ،از 2.22 تا 4.25 متر طول و وزن هركدام 100 تا 300 كيلوگرم در نظر گرفته شده است، اينها توسط آلفردو سزچياتي Alfredo Ceschiatti و دانته كروچه Dante Croce در سال 1970 انجام شد. پوشش كاشي های سراميكي با دست رنگ شده ی ديوار بيضي شكل تعميدگاه ، در سال 1977 توسط آتوس بالكئو Athos Bulcao انجام شد. كليسای جامع با برج ناقوسش تكميل شده است، جای دادن 4 زنگ، توسط كشوراسپانيا ارائه شد. جزئيات واضح تر از فضای داخلي شامل، پنجره های شيشه ای منقوش، با سايه های مختلف آبي ، سفيد و قهوه ای مي باشد. اينها در كنار هم يك تكه شده و بين ستونهای فلزی سوار شدند؛ مثلثي با ارتفاع 30 متر و 10 متر از اين سمت به آن سمت، اجرا شده است. تغييرات و همچنين تصويری از بانوی حامي مونث آپارشيدا Patroness Lady of Aparecida توسط پاپ پل ششم Pope Paul VI انجام شد. پس از ورود به كليسای جامع ، در آنجا يك ستون سنگ مرمر با عكسي از رويدادهای زندگي بانوی ما ، كه توسط آتوس بالكائو Athos Bulcao نقاشي شده ، قرار گرفته است. از آنجا كه در اسپلاندا داس مينسترس Esplanada dos Ministerio قرار گرفته است ، بيشتر كساني كه به اين قسمت مي آيند توريستها يا كارگران اسپلاندا داس مينسترس هستند. كليسای جامع، روزانه برای بازديد عموم باز است. معمار: اسكار نيماير؛مكان: برازيليا، برزيل ؛سال پروژه: 1958-1960 [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] كليسای جامع برزيل- اسكار نيماير [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] صدا و معماری، فضایی انعطاف پذیرو متغیر را در کنار هم پدید می آورند. آنها قلمروها و محدوده هایی نا محسوس را خلق می کنند که به وسیله ی موانع فیزیکی محدود نمی شود. البته مباحث و مشاجراتی پیرامون این موضوع، که معماری یک امر بصری و قابل روئیت است که معماران برای ایجاد مرز و محدوده ها و وسوسه، تحریک می کند وجود دارد. با وجود اینکه اینگونه موانع مشکل و حالتی ابتدایی دارند، هرگز نمی توانند اهمیت معماری را تحت شعاع قرار دهند و یا بیان کنند. به طور خلاصه می توان گفت در معماری فضای درون، فضای بیرون را می سازد؛ و شکل و صورت خارجی و ظاهری ساختمان، فواصل اطراف را می سازد و به شهرها امکان رشد و گسترش می دهد و هر گونه ارتباط درونی که به توسعه و گسترش و غنی شدن شهر کمک کند، به وجود می آورد. برنارد لیتنر یکی از معدود افرادی است که در این زمینه نقش مهمی ایفا می کند. وی به دنبال رابطه هایی ثابت در معماری بود. هدف او از کشف این روابط پر کردن فواصل میان معماری و صدا، به طور همزمان می باشد. او به عنوان یک معمار و یک پدید آورنده ی صدا می داند که بررسی قدرت درک، در برگیرنده ی بروز صدا می باشد و شامل خطوط متحرکی است که ما را قادر می سازد فضای داخلی خانه را مشاهده کنیم و به آن وارد شویم. صدا، پوشش تعریف نشده ای که ما را مطیع حکم طبیعت سازد و یا راه فراری از آن نباشد، نیست؛ بلکه صدا قابل اندازه گیری و جداسازی است، و می تواند بر اساس قواعد معماری دیوارهایی بسازد. ما خود را در فاصله ای می یابیم که از بدنمان صادر می شود و احساسات ما را متحد و یکپارچه می کند، حرکت هایمان را هماهنگ می کند و می تواند ادراک ما را رمز گشایی کند، همان ادراکی که نشانه های گوناگونی از فرهنگ ها در آن وجود دارند. فضا و صدا محدوده ی زمانی مشخصی ندارند، آنها برای معرفی موقعیت و شرایطی انتخابی و مستمر و بی نهایت به کار گرفته می شوند. برنارد لیتنر به ما نشان می دهد که فاصله برای دیدن و شنیدن استفاده می گردد؛ وی این فاصله و فضا را که در آن قرار داریم و در آن تغییر می کنیم به ما نشان می دهد. حتی تنفس ما هم بخشی از معماری پویا (متحرک) می باشد. ترکیب معماری و نیروی وابسته به حرکت او می تواند جوانبی گوناگون از دنیا را آشکار کند(حفره هایی از بدن: فاصله ی صدایی در دانشگاه تکنیکی برلین؛ گیرنده های استوانه ای در برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ) پتانسیل معماری جدید که تجارب همه ی معماری ها را در کنار هم جمع می کند وهنر سازندگان و تحلیل گران را با هم ترکیب می کند، حالت یک مجسمه ساز را به خود گرفته است. نمونه های استوانه ای که در باغ درختان بامبو جا داده شده است، مکانی است شبیه به یک دهکده در دور نمای Parc de la Villette در پاریس. معماری صدا مانند قطعه ای هنری که حالتی عمومی و همگانی داشته باشد، مانند هنر دخیل برای قسمت IV از Parc de la Villette ، نقش خود را ایفا می کند. بالاترین قسمت استوانه ی دوگانه، در همان سطحی قرار می گیرد که خطوط و مرزهای allees قرار می گیرند. در این مجموعه یکی از پلکان های بزرگ به سمت فضای متشکل از صد،ا پایین می آید. صدایی که از بیرون شنیده می شود توجه عابرین را جلب می کند و آنها را به ایستادن و متمرکز شدن روی ظاهر ایستا و استوار ساختمان تشویق می کند. معماری بسته، که تنها پوشش آن آسمان است، به عنوان یک محدوده ی هوشمند و آگاه در پارک عمل می کند. فاصله ی استوانه ای که باعث شنیدن صدای متمرکز در فضا می شود، تفکری ماورای فضا ارائه می دهد. دیامتر درونی هر دو استوانه، 10 متر با ارتفاعی معادل 5 متر می باشد. در پشت آن بخش خاص هشت حفره ای و سه بلندگو، به صورت یک ستون عمودی قرار گرفته است. فضایی دایره مانند میان دو دیوار حفره دار به منظور نگهداری بلندگوها قرار داده شده است. این بخش های دایره ای، فضایی برای اتاق کنترل را شکل می دهند. حفره ای نیز در این بخش وجود دارد که صداها را در خود یکی می کند؛ به این منظور که زیر و بم، و حجم صدا را درون خود حفظ کند. از هر یک از بتون ها آب همانند جویباری باریک به سمت آبگیر حرکت می کند که فضا را مانند یک جزیره دورن خود جای داده است. صدای آرام و آرامش بخش، صداهای ناشی از فضای شهری را خنثی می سازد. شنیدن صدای جویبارها، فضای داخلی را دلنشین و متعادل می کند. آن ها در واقع پیش نیازی هستند برای گیرنده های مربوط به سلول های شنوایی، گوش ها، پوست، بدن و مغز، که انسان را قادر می سازد آن ها را در مسیری خاص و متمرکز بشنود. فضاها و فواصل صدایی، ساخته و توسعه داده می شود، تغییر می کنند و این رخدادها در نمونه ها و گیرنده های استوانه ای میان ستون های موازی صدا، پشت ابزارهای خاص روی می دهند، برای مثال میان 24 بلندگو با صدای بلند. اینها فضاهایی زودگذر هستند. جریان آهسته و مداوم، اتاق های مملو از بافت صدا، خطوط دایره ای، صداهایی است که شکل ابزارهای معماری را دنبال می کند: پرحجم بودن، سنگین و یا سبک بودن "زیر و بم صدا" صداها را در طول دیوارهای پشتی با ایتسایی کهنه و قدیمی بتون های استوانه ایی مغایرت دارد. حجیم بودن و سبکی یا سنگینی فواصل، فضایی نیرو بخش و آرامبخش به همراه صدای گیتار به عنوان یک ابزار یا ماده ی پرکننده، عمل می کند؛ موادی که متصل کننده ی دیواره های بتنی است. معمار: برنارد لیتنر موقعیت: پاریس/ فرانسه سال اجرای پروژه: 1987 تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: برنارد لیتنر [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [TD=align: center] میدان اسکیت روی یخ، اثر دیوید س.اینگالس که مهم ترین مشخصه ی آن سقف گنبدی شکل و معلق آن است، در سال 1958 توسط یال طراحی و توسط ایروسارینن تکمیل شد، و به عنوان Yale Whale شناخته و معروف شد. این میدان متشکل از یک محوطه ی 200 فوتی، به عرض 85 فوت می باشد، که محوطه ایی کاملاطبیعی، صیغلی و روان دارد. علارغم اینکه این میدان سخت و خشن به نظر می رسد، اما یک ساختار بسیار انعطاف پذیر دارد. ساختار اصلی آن برگرفته از یک طاق مرکزی، به بلندی 290 فوت که توسط ساختاری بتنی حمایت می شود، می باشد. سقف بزرگ چوبی، با این ستون های مرکزی بر روی ساختاری از شبکه های سیمی، آویخته شده که انحنا و گودی آن را دو برابر جلوه می دهد. علاوه بر این کابل هایی از جنس آهن از مرکز طاق به لبه ی خارجی ساختمان کشیده شده اند و به استحکام ساختمان در مقابل فشار باد کمک شایانی می کنند. زیبایی حقیقی این طرح را می توان در سادگی و بی آلایشی آن یافت. اگرچه این ساختمان تا حدی حتی از نظر تقارن پیچیده به نظر می رسد، اما میدان اصلی آن ها فرمی مستطیل شکل با لبه هایی نواری شکل از تسمه های آهنی، دارد. این امر اهمیت به سزایی در ساختار این ساختمان دارد و سقف آن را تا حدود بسیار بالایی، هم از لحاظ دقت و هم از لحاظ تمثیلی، برجسته جلوه می دهد. قسمت بتونی ناتمام ساختمان، اصلی رنگ و بافت سقف چوبی "بلوطی" را که از میان طاق به صورت آویزان پایین آمده، را کاملا نشان می دهد. مصالح و مواد ساختمانی به وسیله ی دیواری پوشده از شیشه، که در واقع مدخل ورودی محسوب می شود، نشانه گذاری شده اند. بررسی های تجربی بر روی فضای داخلی، تصویر فضای خارجی را بازتاب و منعکس می کند. بخش زیرین سقف ساخته شده از چوب بلوط، حسی از ملایمت و وسعت را به آن می افزاید. فرم کلی رمپ یا نمای بام اهمیت پارچه های نشانه گذاری شده از طریق نفوذ و مداخله ی بتون های حامی آ ن ها، را دنبال می کند. رمپ ها فضای درونی پیرو خط سقف بیرونی می باشند، و بیننده را در درک فرم و احساسات ساختمان هدایت و راهنمایی می کند. عریض بودن گنبد مرکزی، که در ارتفاع 75 فوتی بالای میدان یخی قرار گرفته است، یک محوطه ی تقریبا غار مانند در زیر طبقات، فضای نشیمن را تعریف کرده است، و به سوی مرکز گشاده شده است. همین طور که سقف بالا پیش می رود، فضای نشیمن به سمت پایین می آید. معمار: ایروسارینن موقعیت: هاوین جدید/ ایالت کانیکتیکات/ آمریکا سال اجرای پروژه:1958 تصاویر: دالتون/ لیان کانگ/ لیزویت کاس [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd] [/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: دالتون/ لیان کانگ/ لیزویت کاس [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: دالتون/ لیان کانگ/ لیزویت کاس [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] تصاویر: دالتون/ لیان کانگ/ لیزویت کاس [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده