*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۰ بازار بدون سود، بازار نیست دکتر پویا جبل عاملی کسب سود در بازار، اگر همراه با زیر پا گذاردن قواعد بازار آزاد نباشد، نه تنها قابل خردهگیری نیست که ای بسا بودن بازار وابسته به آن است. بازار بدون انگیزه سودآوری، بازار نیست و اقتصاد بدون بازار، اقتصاد نیست که بخواهد پیشرفت کند یا نکند. این سخن از آن جا رفت که امروز به خصوص در بازارهایی چون ارز و طلا صحبت از آن است که دلالان به دنبال سود خویش، موجب نوسانات آن هستند و هر چه هست تقصیر این دست افراد است. اگر این افراد قاعده بازی را به هم نزدهاند و در چارچوب بازار به دنبال کسب سود و خرید و فروش هستند، نوسان بازار هم اگر به دست آنان باشد، نمیتواند وجههاي غیرقانونی به خود بگیرد. آنچنان که مثلا در بازار ارز جهانی نیز چنین است و بازیگران نه از روی خیر اجتماعی که به خاطر کسب سود، داد و ستد میکنند و گاه به جزر و مد ارزی دامن میزنند. مساله اصلی این است که اگر یک بازیگر نوعی بازار، پس از چند مورد پیشبینی با زیان و شکست مواجه باشد، وی ناگزیر به ترک بازار است. خصلت بازار بر این اساس است تا بهترین بازیگران بیش از سایرین بتوانند در بازار فعال باشند و به کسب سود بپردازند. بدین شکل اگر نگران فعالیت آن دسته از فعالانی هستیم که درست پیشبینی نمیکنند و به نوسانات مضر در بازار دامن میزنند! باید گفت که نگرانی آن چنانی نیست که این گروه از بازیگران ناگزیر به ترک بازار خواهند بود و عملکرد آنان بر روند بلند مدت بازار تاثیر نمیگذارد. واقعیت این است که دلالانی که به درستی اقدام به پیشبینی میکنند، نه تنها موجب سودآوری خود میشوند، بلکه در نهایت عملکرد آنان موجب افزایش رفاه اجتماعی است. مثلا فرض کنید، بازیگری در بازار ارز به درستی پیشبینی میکند که تا چند صباح دیگر تقاضا به دلیلی بر عرضه پیشی میگیرد و بازار با کمبود ارز مواجه میشود، وی با در دست گرفتن ارز و فروش آن در هنگام محدودیت، نه تنها موجب میشود که نوسان ارزی محدود باشد، بلکه محدودیت ارزی را نیز کاهش میدهد؛ بنابراین نه تنها مبارزه برای ورود فعالان جدید به بازار کاری بيهوده است که خود بازار اگر چارچوبهایش حفظ شود، اقدام به تصفیه فعالان خوب از بد میکند که ای بسا بازار و اقتصاد خود نیازمند فعالانی است که تنها برای کسب سود، اقدام به خرید و فروش میکنند. مشکل اقتصاد ایران آنجا است که به دلیل ضعف در ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، افراد نا آگاه به بازار و معمولی که در اقتصادهای دیگر کار خود را میکنند و درآمد و رفاه خویش را دارند، ناگزیر وسوسه میشوند که به این بازار وارد شوند، اما به هر رو همچنان که بیان شد، سیاستگذار باید با حفظ آزادی ورود و خروج به بازار و اتکا به آن، آن چنان ترسی از عملکرد آنان به خود راه نداده و در عین حال به جای تذکر دادن به آنان در اندیشه سیاستهایی باشد که نرخ بیکاری را محدود و رشد اقتصادی را دو چندان میکند. منبع : دنیای اقتصاد لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده